گرامر فرانسه

زمان گذشته نزدیک فرانسه + ویدئو

زمان گذشته نزدیک در زبان فرانسه برای بیان عملی که به تازگی انجام شده است، استفاده می‌شود. این زمان به کمک فعل venir در زمان حال و حرف اضافه de به همراه یک فعل به صورت مصدر ساخته می‌شود. در این مقاله، به بررسی نحوه‌ی ساخت و استفاده از زمان گذشته نزدیک می‌پردازیم.

در حال بارگذاری ویدیو...

مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

ساختار زمان گذشته نزدیک

برای ساخت زمان گذشته نزدیک، ابتدا فعل venir را در زمان حال صرف می‌کنیم و سپس de و فعلی در حالت مصدر به دنبال آن می‌آید.

مثال‌ها:

  • Je viens de prendre
    من همین الان غذا خوردم.
  • Tu viens de prendre
    تو همین الان غذا خوردی.
  • Il/elle/on vient de prendre
    او همین الان غذا خورد.
  • Nous venons de prendre
    ما همین الان غذا خوردیم.
  • Vous venez de prendre
    شما همین الان غذا خوردید.
  • Ils/elles viennent de prendre
    آنها همین الان غذا خوردند.

استفاده از زمان گذشته نزدیک

زمان گذشته نزدیک برای بیان اعمالی استفاده می‌شود که به تازگی اتفاق افتاده‌اند. این زمان وقتی به کار می‌رود که بخواهیم بگوییم کاری همین الان انجام شده است.

مثال‌ها:

  • Hasna vient de finir son devoir.
    حسنا همین الان تکلیفش را تمام کرده است.
  • Ils viennent de rentrer à la maison.
    آنها همین الان به خانه برگشتند.
  • Nous venons d’apprendre la nouvelle.
    ما همین الان خبر را شنیدیم.

ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

استفاده از ضمایر شخصی

در زمانی که از ضمایر شخصی استفاده می‌کنیم، این ضمایر پس از venir و de می‌آیند.

مثال‌ها:

  • Tu viens de le voir.
    تو همین الان او را دیدی.
  • Nous venons de leur parler.
    ما همین الان با آنها صحبت کردیم.
  • Ils viennent de s’en occuper.
    آنها همین الان به آن رسیدگی کردند.

آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

تاکید بر فوری بودن عمل

برای تاکید بیشتر بر اینکه عمل تازه انجام شده است، می‌توانیم از واژه‌ی juste قبل از de استفاده کنیم.

مثال‌ها:

  • Il vient juste de partir.
    او همین الان رفته است.
  • Je viens juste de t’appeler.
    من همین الان به تو زنگ زدم.

گفت‌وگو (دیالوگ)

Shirin : Bahram, tu viens juste de rentrer du bureau ?
(بهرام، تو همین الان از دفتر برگشتی؟)

Bahram : Oui, je viens de finir une longue réunion et je suis épuisé. Et toi, tu viens de rentrer aussi ?
(بله، همین الان یک جلسه طولانی رو تموم کردم و خیلی خسته‌ام. و تو، تو هم همین الان برگشتی؟)

Shirin : Non, je suis à la maison depuis un moment. Je viens de finir de cuisiner, le dîner est prêt.
(نه، من مدتیه که خونه‌ام. همین الان آشپزی رو تموم کردم، شام حاضره.)

Bahram : Génial ! J’ai tellement faim, je viens juste d’envoyer un mail urgent, mais maintenant je peux enfin me détendre.
(عالیه! خیلی گرسنه‌ام، همین الان یک ایمیل فوری فرستادم ولی الان می‌تونم استراحت کنم.)

Shirin : Tu sais, maman vient de m’appeler. Elle a dit qu’elle viendrait nous voir ce week-end.
(می‌دونی، مامان همین الان باهام تماس گرفت. گفت که این آخر هفته به دیدنمون میاد.)

Bahram : Ah, ça tombe bien ! Je viens de ranger le jardin, ce sera agréable de passer du temps dehors avec elle.
(آ، خیلی خوبه! همین الان باغ رو مرتب کردم، خوب می‌شه که باهاش بیرون وقت بگذرونیم.)

Shirin : Oui, et j’ai aussi pensé à elle. Je viens juste de préparer son dessert préféré, elle va être contente.
(بله، و من هم بهش فکر کرده بودم. همین الان دسر مورد علاقه‌ش رو آماده کردم، خوشحال می‌شه.)

Bahram : Et que disent les enfants ? Ils viennent de finir leurs devoirs ?
(بچه‌ها چی می‌گن؟ اون‌ها هم درس‌هاشون رو تموم کردن؟)

Shirin : Oui, Sina vient juste de terminer ses maths, et Pari vient de finir de lire son livre pour l’école.
(بله، سینا همین الان ریاضی‌ش رو تموم کرد، و پری هم همین الان کتاب مدرسه‌ش رو خوند.)

Bahram : Parfait ! Je vais leur dire de se préparer pour dîner.
(عالیه! می‌رم بهشون می‌گم که آماده شن برای شام.)

Shirin : Ah, avant que j’oublie, tu te souviens de l’exposition d’art dont je t’ai parlé ? Je viens de recevoir une invitation pour samedi !
(آ، قبل از اینکه یادم بره، نمایشگاه هنری که بهت گفتم یادت هست؟ همین الان یک دعوتنامه برای شنبه دریافت کردم!)

Bahram : C’est super, on ira après la visite de maman. Je viens juste de me libérer de quelques tâches pour ce week-end, donc on pourra y aller tranquillement.
(عالیه، بعد از دیدن مامان می‌ریم. همین الان چند تا از کارها رو برای این آخر هفته آزاد کردم، پس می‌تونیم راحت بریم.)

می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

تمرین: جملات را با زمان گذشته نزدیک کامل کنید

۱.
Samira : Tu as vu Hamid aujourd’hui ?
(سمیرا: امروز حمید رو دیدی؟)
Toi : Oui, je viens de le voir.
(بله، همین الان دیدمش.)

۲.
Ali : Vous avez fini de préparer le projet ?
(علی: پروژه رو آماده کردید؟)
Toi : Oui, nous venons de le terminer.
(بله، همین الان تمومش کردیم.)

۳.
Leila : Est-ce que ton frère est arrivé de l’aéroport ?
(لیلا: برادرت از فرودگاه رسید؟)
Toi : Oui, il vient d’arriver.
(بله، همین الان رسید.)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا