میوه ها و سبزیجات به آلمانی
میوهها و سبزیجات از آن چیزهایی است که در زندگی روزمره ما وجود دارد و بالطبع، روزانه، چندین بار، نامشان را به زبان میآوریم یا جملههایی را در موردش ادا میکنیم. همین پرکاربرد بودن حاکی از ضروری یادگیری اسامی میوهها و سبزیجات به زبان آلمانی است. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد میوهها و سبزیجات به زبان آلمانی بدانید برایتان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.
جنسیت اسامی میوه ها و سبزیجات در زبان آلمانی
پیش از هر چیزی، به یاد داشته باشید که اسامی در زبان آلمانی، اعم از اسامی سبزیجات، از لحاظ جنسیت به سه دسته خنثی، مذکر و مونث تقسیم میشوند و هر جنسیت نیز حرف تعریف مختص به خودش را دارد. به جدول زیر توجه کنید.
حرف تعریف برای اسامی مذکر | der |
حرف تعریف برای اسامی مونث | die |
حرف تعریف برای اسامی خنثی | das |
اسامی سبزیجات در زبان آلمانی
معادل واژه سبزیجات در زبان آلمانی das Gemüse است، واژهای خنثی و غیر قابل شمارش. فرقی نمیکند میخواهید از این واژه به شکل جمع استفاده کنید یا مفرد، در هر صورت، باید از das Gemüse استفاده کنید.
به مثالهای زیر توجه کنید:
کدام سبزی به ماهی میخورد؟ | Welches Gemüse passt zu Fisch? |
من سبزیجات دوست دارم. | das Gemüse gefällt mir |
همانطور که مشاهده کردید، شکل مفرد و جمع واژه سبزیجات به آلمانی تفاوتی نمیکند.
در ادامه، از نام سبزیجات و کاربردشان برایتان گفتهایم.
واژه der Kophsalat به معنای کاهو
واژه der Kophsalat به معنای کاهو است. همانطور که مشاهده کردید، این واژه مذکر است و شکل جمع آن die Kopfsalate است.
واژه die Tomate به معنای گوجه
واژه die Tomate در زبان آلمانی به معنای گوجه است. این واژه مونث است و شکل جمع آن die Tomaten است.
به کاربرد این واژه در ضربالمثل زیر دقت کنید.
مفهوم | ترجمه واژه به واژه | ضرب المثل آلمانی |
بی خبری از وقوع یک اتفاق | داشتن گوجه در چشم | Tomaten auf dem Augen haben |
واژه der Blumenkohl به معنای گل کلم
واژه der Blumenkohl مذکر و به معنای گل کلم است. شکل جمع این واژه به صورت die Blumenkohle است. جالب است بدانید که ترجمه لفظ به لفظ این واژه نیز همان گل کلم است.
واژه der Brokkoli به معنای کلم بروکلی
واژه der Brokkoli در زبان آلمانی به معنای کلم برولکی است. این واژه مذکر است و شکل جمع آن نیز die Brokkoli است.
واژه die Karotte به معنای هویج
واژه die Karotte در زبان آلمانی به معنای هریج است. در شمال آلمان از واژه die Möhre به معنای هویج استفاده میشود. این اسم در هر دو صورت مونث است.
واژه der Sellerie به معنای کرفس
واژه der Sellerie به معنای کرفس است و جنسیت آن نیز مذکر است. شکل جمع این واژه die Sellerie است.
اسامی میوه ها در زبان آلمانی
و اما میرسیم به اسامی میوهها در زبان آلمانی. در ادامه، از اسم میوهها، جنسیتشان و کاربردشان در جمله برایتان گفتهایم.
واژه der Apfel به معنای سیب
واژه der Apfel مذکر و به معنای سیب است. شکل جمع این اسم die Äpfel است.
به کاربرد این واژه در جمله توجه کنید:
سیبها کال هستند. | Die Äpfel sind reif. |
واژه die Erdbeere به معنای توت فرنگی
واژه die Erdbeere به معنای توت فرنگی مونث است و شکل جمع آن نیز die Erdbeeren است.
دختر من عاشق توت فرنگی است. | Meine Tochter liebt Erdbeeren. |
واژه die Blaubeere به معنای بلوبری
واژه die Blaubeere مونث و به معنای بلو بری است. شکل جمع این واژه die Blaubeeren است.
در تابستان، میتوانیم بلوبریها را بچینیم. | Im Sommer können wir Blaubeeren pflücken. |
واژه die Traube به معنای انگور
واژه die Traube در زبان آلمانی مونث و به معنای انگور است. شکل جمع این واژه die Trauben است. در غرب کشور آلمان، انواع انگور کشت میشود و محبوبترین انگور در این کشور Gewürztraminer است.
این کودک انگور میخورد. | Das Baby mampft Trauben. |
واژه die Orange به معنای پرتقال
واژه die Orange در زبان آلمانی به معنای پرتقال است. آلمان سردتر از آن است که بتوان در آن، پرتقال کشت کرد، اما در هر صورت، این میوه در میان مردم این کشور بسیار محبوب است.
این پرتقال پوست ضخیمی دارد. | Diese Orange hat eine dicke Schale. |
واژه die Banane به معنای مور
واژه die Banane مونث و به معنای موز است. شکل جمع این واژه die Bananen است. این میوه نیز در آلمان کشت نمیشود.
یک موز با خودت ببرد. | Nimm dir eine Banane mit. |
واژه die Feige به معنای انجیر
واژه die Feige به معنای انجیر است و شکل جمع آن die Feigen است.
پدربزرگم انجیر خشک را ترجیح میدهد. | Mein Opa bevorzugt getrocknete Feigen. |
واژه der Pfirsich به معنای هلو
واژه der Pfirsich مذکر و به معنای هلو ست. این میوه در آلمان کشت نمیشود و معمولاً آن را از ایتالیا یا اسپانیا وارد میکنند. شکل جمع این اسم der Pfirsich است.
به جمله زیر توجه کنید:
هلوها پوست خزمانندی دارند. | Pfirsiche haben eine pelzige Haut. |
سخن آخر
تا به اینجا با میوه ها و سبزیجات به زبان آلمانی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، هر میوه جنسیت مشخصی دارد و هنگام یادگیری معنای آن، باید جنسیتش را نیز به یاد بسپارید تا بتوانید در جمله از آن استفاده کنید.