ضرب المثلها و اصطلاحات آلمانی
در زبان آلمانی، مثل هر زبان دیگری، ضربالمثلها و اصطلاحات جذابی وجود دارد که شناختشان درک بهتری را از فرهنگ آلمانی به شما میدهد و علاوه بر آن، نحوه گفتار و نوشتارتان را به نحوه صحبت کردن و نوشتن گویشوران این زبان بسیار نزدیک میکند. اگر در حال یادگیری زبان آلمانی هستید و عبارتها و واژگان رایج در زبان آلمانی را یاد گرفتهاید، نوبت به یادگیری ضربالمثلها و اصطلاحات پرکاربرد در این زبان میرسد. با یادگیری این ضربالمثلها و اصطلاحات، میتوانید گام نهایی را به سوی تسلط به زبان آلمانی و صحبت کردن مثل گویشوران این زبان بردارید. حتی اگر در ابتدای مسیر باشید، یادگیری این ضربالمثلها و اصطلاحات برایتان جذاب و لذتبخش خواهد بود. در این مطلب، از ضرب المثل ها و اصطلاحات آلمانی برایتان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.
معنا و کاربرد چند اصطلاح و ضربالمثل رایج در زبان آلمانی
یک سری ضربالمثلها در زبان آلمانی بسیار پرکاربرد هستند، اما هنگام کاربردشان باید بسیار مراقب باشید. شاید معنای تحتالفظی این ضربالمثلها برایتان قابل درک نباشد یا موقعیت استفاده از آنها را نشناسید، از این رو، باید آنها را کاملاً درک کنید تا بتوانید در موقعیت مناسب به کارشان بگیرید. در ادامه، برخی از این ضربالمثلها را برایتان گفتهایم.
Das ist mir Wurst
معنی تحتالفظی: این [مسئله] برای من مثل سوسیس است.
وقتی میخواهید بگویید چیزی برایتان اهمیتی ندارید یا نظر خاصی در مورد چیزی ندارید، میتوانید از این اصطلاح استفاده کنید. این اصطلاح در میان آلمانیزبانان بسیار رایج است. برای مثال به مکالمه زیر توجه کنید:
دوست داری امروز چه کار کنی؟ برایم فرقی نمیکند. | Was möchtest du heute machen? Das ist mir Wurst! |
Nur Bahnhof verstehen
معنی تحتالفظی: فقط برای درک ایستگاه قطار
اگر کسی به شما بگوید Ich verstehe nur Bahnhof، منظورش این است که هیچ ایدهای در مورد آنچه شما میگویید ندارد، بنابراین باید بیشتر توضیح دهید یا کلاً موضوع بحث را عوض کنید. به زبان ساده میتوانیم بگوییم معنی این اصطلاح این است: «متوجهش نمیشم».
Jemandem die Daumen drücken
معنی تحتالفظی: فشار دادن شستت برای کسی
اگر بخواهید برای کسی آرزوی موفقیت کنید، میتوانید از این اصطلاح استفاده کنید.
Ich glaub mein Schwein pfeift
معنی تحتالفظی: فکر کنم خوکم سوت میزنه.
خوکی را در حال سوت زدن تصور کنید، حتماً خندهتان میگیرد یا به نظرتان مسخره میرسد. اصلاً باورش نمیکنید. آلمانیها وقتی میخواهند بگویند چیزی را اصلاً باور ندارند یا اینکه بخواهند بگویند از چیزی شگفتزده شدهاند، از این عبارت استفاده میکنند.
Ich glaub’ ich spinne
معنی تحتالفظی: فکر کنم عنکبوت هستم.
در زبان آلمانی اصطلاحات بسیاری را مشاهده میکند که در آنها از نام حیوانات و جانوران استفاده شده است. از این عبارت برای بیان شگفتی و تعجب (منفی و مثبت) استفاده میشود.
Du gehst mir auf den Keks
معنی تحتالفظی: تو روی کیک یا کلوچه من راه میروی.
وقتی میخواهید بگویید دارید اذیت میشوید، میتوانید از این عبارت استفاده کنید.
Jetzt haben wir den Salat
معنی تحتالفظی: حالا، ما سالاد داریم.
وقتی میخواهید به به هم ریخنگی اوضاع اشاره کنید، میتوانید از این عبارت استفاده کنید.
Das Blaue vom Himmel versprechen
معنی تحتالفظی: آبی وعده آسمان را میدهد.
برای اشاره به وعده یا قولی که محقق نمیشود، میتوانید از این ضربالمثل استفاده کنید. معادل فارسی این ضربالمثل «وعده سر خرمن دادن» است.
Leben wie Gott in Frankreich
ترجمه تحتالفظی: مثل خدا در فرانسه زندگی کن
این اصطلاح فقط در آلمان رایج است و به زندگی لاکچری اشاره دارد.
Des Teufels liebstes Möbelstück ist die lange Bank.
ترجمه تحتالفظی: اثاثیه مورد علاقه شیطان نیمکت بلند است.
در زبان آلمانی، قرار دادن چیزی روی نیمکت بلند به معنای به تعویق انداختن است.
Anfangen ist leicht, Beharren eine Kunst.
ترجمه تحتالفظی: آغاز کردن آسان است، تداوم هنر است.
این اصطلاح به این واقعیت اشاره میکند که آغاز هر کاری آسان است، اما آنچه مهم است تداوم کار و به انجام رساندن آن است.
Das Billige ist immer das Teuerste.
ترجمه تحتالفظی: ارزانترینها همیشه گرانترینها هستند.
این ضربالمثل معادل این ضربالمثل فارسی است: «هیچ ارزانی بی علت نیست و هیچ گرانی بی حکمت نیست». بر اساس این ضربالمثل، هنگام خرید و انتخاب، باید به کیفیت توجه کنید.
Erst denken, dann handeln.
ترجمه تحتالفظی: اول فکر کن، بعد عمل کن.
در این ضربالمثل، بر اهمیت فکر کردن پیش از هر اقدامی تأکید شده است.
Kümmere Dich nicht um ungelegte Eier.
ترجمه تحتالفظی: نگران تخمهایی که هنوز گذاشته نشدهاند نباشید.
در این ضربالمثل، روی تمرکز بر زمان حال و نگران نبودن در مورد اتفاقات رخ نداده تمرکز شده است.
Morgenstund hat Gold im Mund.
ترجمه تحتالفظی: صبح در دهانش طلا دارد.
این ضربالمثل معادل ضربالمثل «سحرخیز باش تا کامروا شوی» در زبان فارسی است. در فرهنگ آلمانی نیز، بر اهمیت سحرخیزی تأکید شده است.
Taten sagen mehr als Worte.
ترجمه تحتالفظی: کارها بیشتر از واژگان سخن میگویند.
این ضربالمثل معادل ضربالمثل فارسی «دو صد گفته چون نیم کردار است» است. در این ضربالمثل، بر اهمیت عمل کردن تأکید شده است.
Alles hat ein Ende, nur die Wurst hat zwei.
ترجمه تحتالفظی: هر چیزی یک انتها دارد، فقط سوسیس دو انتها دارد.
در زبان المانی، ضربالمثلهای مختلفی با واژه سوسیس وجود دارد. منظور از این ضربالمثل این است که هر چیزی نهایت و نتیجهای دارد.
Wo sich die Füchse gute Nacht sagen
ترجمه تحتالفظی: جایی که روباهها شبخیر میگویند.
این ضربالمثل معادل ضربالمثل «آنجا که عرب نی انداخت» در زبان فارسی است.
سخن آخر
تا به اینجا، با ضربالمثلها و اصطلاحات آلمانی آشنا شدید. با یادگیری ضربالمثلها و اصطلاحات رایج در زبان آلمانی با باورهای مردم این کشور، از گذشته تا به امروز، آشنا میشوید و شیوه گفتارتان نیز به آنها بسیار نزدیک خواهد شد.