نویسنده: نزدیکتر

  • ترتیب ضمایر در زبان فرانسه (2024) + به همراه ویدئو

    ترتیب ضمایر در زبان فرانسه (2024) + به همراه ویدئو

    ترتیب ضمایر در زبان فرانسه یکی از اصول مهم گرامری است که به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا جملات خود را به‌درستی بسازند. در این مقاله به بررسی ترتیب ضمایر شخصی در جملات مثبت، منفی، گذشته‌کامل، جملات دستوری و دیگر حالت‌ها خواهیم پرداخت. این توضیحات با مثال‌ها و دیالوگ‌هایی به زبان فرانسه همراه خواهد بود که به درک بهتر شما از این موضوع کمک می‌کند.

    در حال بارگذاری ویدیو…

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    ۱. ترتیب ضمایر فرانسه در جملات مثبت

    در زبان فرانسه، هنگامی که چندین ضمیر شخصی در یک جمله استفاده می‌شود، باید ترتیب خاصی رعایت شود. ترتیب عمومی ضمایر در جملات مثبت به شرح زیر است:

    • me, te, se, nous, vous (ضمایر مفعولی غیرمستقیم و بازتابی)
    • le, la, les (ضمایر مفعولی مستقیم)
    • lui, leur (ضمایر مفعولی غیرمستقیم برای اشخاص)
    • y (برای مکان یا چیزی که با «à» معرفی شده باشد)
    • en (برای چیزی که با «de» معرفی شده باشد)

    مثال‌ها:

    • Il me le donne. (او آن را به من می‌دهد.)
    • Je te les envoie. (من آن‌ها را برای تو می‌فرستم.)
    • Ils nous y amènent. (آن‌ها ما را به آن‌جا می‌برند.)

    ۲. ترتیب ضمایر فرانسه در جملات منفی

    در جملات منفی نیز ترتیب ضمایر همانند جملات مثبت است، اما ضمایر قبل از فعل و بین “ne” و “pas” قرار می‌گیرند.

    مثال‌ها:

    • Il ne me le donne pas. (او آن را به من نمی‌دهد.)
    • Nous ne te les envoyons pas. (ما آن‌ها را برای تو نمی‌فرستیم.)
    • Ils ne nous y amènent pas. (آن‌ها ما را به آن‌جا نمی‌برند.)

    ۳. استفاده از ضمایر در Passé composé

    در زمان Passé composé، ضمایر همان ترتیب را دنبال می‌کنند، اما قبل از فعل کمکی (avoir یا être) قرار می‌گیرند. توجه داشته باشید که در این زمان، گذشته‌کامل می‌تواند با ضمیر مفعولی مستقیم که قبل از فعل آمده است، تطابق پیدا کند.

    مثال‌ها:

    • Il me l’a donnée. (او آن را به من داده است.) – ضمیر “l” به یک شیء مؤنث اشاره دارد.
    • Nous te les avons expliqués. (ما آن‌ها را برای تو توضیح داده‌ایم.) – ضمیر “les” به اشیاء جمع اشاره دارد.
    • Elle nous les a racontés. (او آن‌ها را برای ما تعریف کرده است.)

    ۴. استفاده از ضمایر با افعال نیمه‌کمکی (مثل aller, devoir, pouvoir)

    وقتی از افعال نیمه‌کمکی مانند “aller”، “devoir”، “pouvoir” و غیره استفاده می‌کنیم، ضمایر قبل از مصدر فعل قرار می‌گیرند. فعل نیمه‌کمکی صرف می‌شود، در حالی که فعل اصلی در مصدر باقی می‌ماند.

    مثال‌ها:

    • Je vais te les montrer. (من قصد دارم آن‌ها را به تو نشان دهم.)
    • Elle doit nous le dire. (او باید آن را به ما بگوید.)
    • Ils peuvent leur en parler. (آن‌ها می‌توانند با آن‌ها در موردش صحبت کنند.)

    ۵. ترتیب ضمایر در جملات دستوری مثبت

    در جملات دستوری مثبت، ترتیب ضمایر تغییر می‌کند و ضمایر پس از فعل می‌آیند. همچنین برخی از ضمایر تغییر شکل می‌دهند:

    • le, la, les (مفعول مستقیم)
    • moi, toi, lui, nous, vous, leur (مفعول غیرمستقیم)
    • y
    • en

    مثال‌ها:

    • Donne-le-moi ! (آن را به من بده!)
    • Montre-les-nous ! (آن‌ها را به ما نشان بده!)
    • Apporte-moi-en ! (آن‌ها را برای من بیاور!)

    در جملات دستوری منفی، ترتیب ضمایر مانند جملات مثبت است، به جز اینکه ضمایر قبل از فعل قرار می‌گیرند، بین “ne” و “pas”.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    مثال‌ها:

    • Ne me le donne pas ! (آن را به من نده!)
    • Ne nous les montre pas ! (آن‌ها را به ما نشان نده!)

    ۶. دیالوگ‌ها با ضمایر شخصی

    برای درک بهتر نحوه استفاده از ضمایر شخصی در زبان فرانسه، در اینجا یک دیالوگ به زبان فرانسه همراه با ترجمه فارسی آورده شده است:

    دیالوگ 1: Sara: Salut Ali ! J’ai entendu dire que tu as un super livre sur l’immigration. Tu peux me le prêter ? J’en ai vraiment besoin pour mon projet.
    (سلام علی! شنیدم که یک کتاب عالی در مورد مهاجرت داری. می‌تونی اون رو به من قرض بدی؟ واقعا برای پروژه‌ام بهش نیاز دارم.)

    Ali: Salut Sara ! Oui, bien sûr, je peux te le prêter. Mais c’est un livre important pour moi, donc promets-moi de ne pas le perdre et de me le rendre dès que tu as fini.
    (سلام سارا! بله، حتما می‌توانم آن را به تو قرض بدهم. اما این کتاب برای من مهم است، پس قول بده که آن را گم نمی‌کنی و وقتی تمام کردی، آن را به من برمی‌گردانی.)

    Sara: Je te le promets, Ali ! Je vais en prendre soin. D’ailleurs, si ça ne te dérange pas, est-ce que tu pourrais aussi me prêter tes notes ? Elles m’aideraient énormément.
    (قول می‌دهم، علی! من از آن مراقبت می‌کنم. راستی، اگر اذیت نمی‌کنی، می‌تونی یادداشت‌هایت را هم به من قرض بدی؟ آن‌ها خیلی به من کمک می‌کنند.)

    Ali: Mes notes ? Hmm… Bon, d’accord. Je vais te les donner aussi, mais fais attention. Tu sais que j’ai passé des heures à les écrire.
    (یادداشت‌هایم؟ Hmm… خوب، قبول. آن‌ها را هم به تو می‌دهم، اما مراقب باش. می‌دانی که ساعت‌ها وقت صرف نوشتن آن‌ها کرده‌ام.)

    نتیجه‌گیری

    در این مقاله، به‌طور جامع ترتیب ضمایر در زبان فرانسه در شرایط مختلف بررسی شد. از جملات مثبت و منفی گرفته تا جملات دستوری و گذشته‌کامل، هر کدام از این قواعد در مکالمات روزمره به‌طور مؤثر به کار می‌روند. با تمرین و آشنایی بیشتر با این قواعد، می‌توانید جملات درست و روان‌تری در زبان فرانسه بسازید.

    همچنین بخوانید:

  • ماه های سال به انگلیسی + تلفظ 2024

    ماه های سال به انگلیسی + تلفظ 2024

    در زبان انگلیسی، سال از دوازده ماه تشکیل شده است که هرکدام نام، تلفظ و ویژگی‌های مختص به خود را دارند. یادگیری ماه های سال به انگلیسی برای زبان‌آموزان یکی از مفاهیم اساسی و مهم به شمار می‌رود. این دانش نه تنها در مکالمات روزمره بلکه در مدیریت زمان و درک رویدادها و تعطیلات بین‌المللی نیز کاربرد دارد. در ادامه به معرفی ماه های سال به انگلیسی می‌پردازیم.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه خصوصی کاملا رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید.

    ماه های سال به انگلیسی به ترتیب

    1. January – ژانویه
      • تلفظ: /ˈdʒæn.ju.er.i/
      • ژانویه اولین ماه سال میلادی است و با جشن‌های سال نو آغاز می‌شود.
    2. February – فوریه
      • تلفظ: /ˈfɛb.ruː.er.i/
      • فوریه ماه دوم سال است و در سال‌های کبیسه ۲۹ روز دارد.
    3. March – مارس
      • تلفظ: /mɑːrtʃ/
      • مارس، آغاز بهار در نیم‌کره شمالی و زمانی برای شکوفایی طبیعت است.
    4. April – آوریل
      • تلفظ: /ˈeɪ.prəl/
      • آوریل با باران‌های بهاری و آغاز زندگی جدید در طبیعت شناخته می‌شود.
    5. May – مه
      • تلفظ: /meɪ/
      • ماه مه زمانی است که گل‌ها و گیاهان به اوج زیبایی خود می‌رسند.
    6. June – ژوئن
      • تلفظ: /dʒuːn/
      • ژوئن با تعطیلات تابستانی و روزهای گرم شناخته می‌شود.
    7. July – جولای
      • تلفظ: /dʒʊˈlaɪ/
      • جولای یکی از گرم‌ترین ماه های سال و زمانی مناسب برای تعطیلات تابستانی است.
    8. August – اوت
      • تلفظ: /ˈɔːɡəst/
      • اوت ماهی پرطرفدار برای سفر و تفریحات تابستانی است.
    9. September – سپتامبر
      • تلفظ: /sɛpˈtɛmbər/
      • سپتامبر، شروع پاییز و زمان بازگشایی مدارس است.
    10. October – اکتبر
      • تلفظ: /ɒkˈtoʊ.bər/
      • اکتبر ماه رنگارنگ پاییز و زمان جشن هالووین است.
    11. November – نوامبر
      • تلفظ: /nəˈvɛm.bər/
      • نوامبر با سرمای زمستانی و جشن شکرگزاری در آمریکا همراه است.
    12. December – دسامبر
      • تلفظ: /dɪˈsɛmbər/
      • دسامبر، آخرین ماه سال و زمان جشن کریسمس است.
    ماه‌ های سال به انگلیسی

    تلفظ ماه‌ها به انگلیسی (ماه های سال به انگلیسی صوتی)

    اهمیت یادگیری ماه های سال به انگلیسی

    یادگیری ماه های سال به انگلیسی برای هر زبان‌آموزی ضروری است. این دانش به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا در مکالمات، برنامه‌ریزی‌ها، و حتی درک تعطیلات و رویدادهای جهانی، درک بهتری داشته باشند. برای افرادی که به کشورهای انگلیسی‌زبان سفر می‌کنند یا به دنبال تسلط بیشتر بر زبان انگلیسی هستند، آشنایی با این ماه‌ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

    معادل‌های ماه های ایرانی به انگلیسی

    1. معادل فروردین به انگلیسی: 21 March – 20 April
    2. معادل اردیبهشت به انگلیسی: 21 April – 21 May
    3. معادل خرداد به انگلیسی: 22 May – 21 June
    4. معادل تیر به انگلیسی: 22 June – 22 July
    5. معادل مرداد به انگلیسی: 23 July – 22 August
    6. معادل شهریور به انگلیسی: 23 August – 22 September
    7. معادل مهر به انگلیسی: 23 September – 22 October
    8. معادل آبان به انگلیسی: 23 October – 21 November
    9. معادل آذر به انگلیسی: 22 November – 21 December
    10. معادل دی به انگلیسی: 22 December – 20 January
    11. معادل بهمن به انگلیسی: 21 January – 19 February
    12. معادل اسفند به انگلیسی: 20 February – 20 March

    این تاریخ‌ها به صورت تقریبی هستند و ممکن است در سال‌های کبیسه کمی متفاوت باشند.

    ماه های انگلیسی در جدول

    در جدول‌های حروف متقاطع، معمولاً نام ماه‌های میلادی به صورت مختصر و کوتاه به کار می‌روند تا به راحتی در خانه‌های جدول جای بگیرند. برای حل جدول، دانستن فرم کوتاه ماه‌ها در انگلیسی می‌تواند کمک‌کننده باشد. این فرم‌های کوتاه شده معمولاً به شکل سه حرفی نوشته می‌شوند، به عنوان مثال:

    • January به صورت JAN
    • February به صورت FEB
    • March به صورت MAR
    • April به صورت APR
    • May به همان شکل MAY
    • June به صورت JUN
    • July به صورت JUL
    • August به صورت AUG
    • September به صورت SEP
    • October به صورت OCT
    • November به صورت NOV
    • December به صورت DEC

    این اختصارات در جدول‌های کلمات متقاطع رایج هستند و دانستن آن‌ها می‌تواند حل این گونه جدول‌ها را آسان‌تر کند.

    شاید دوست داشته باشید:

  • عبارات رایج در جلسات کاری: راهنمای کامل برای ارتباط مؤثر در جلسات تجاری

    عبارات رایج در جلسات کاری: راهنمای کامل برای ارتباط مؤثر در جلسات تجاری

    عبارات رایج در جلسات کاری به شما کمک می‌کند تا در محیط‌های کسب‌وکار، از جمله جلسات تجاری، به صورت حرفه‌ای‌تر و مؤثرتر عمل کنید. جلسات تجاری، ابزاری حیاتی برای تصمیم‌گیری، برنامه‌ریزی، و ایجاد ارتباطات موثر در دنیای کسب‌وکار به شمار می‌روند. استفاده از این عبارات رایج در جلسات کاری تأثیر بسزایی بر نتیجه و کیفیت بحث‌ها خواهد داشت و به شما اجازه می‌دهد تا بهتر در بحث‌ها شرکت کرده و نظرات خود را به وضوح بیان کنید.

    این مقاله به بررسی برخی از عبارات رایج در جلسات کاری که به طور گسترده در محیط‌های تجاری استفاده می‌شوند، می‌پردازد. با یادگیری این عبارات، می‌توانید مهارت‌های ارتباطی خود را ارتقا دهید و در جلسات با اعتماد به نفس بیشتری حضور داشته باشید. هدف این مقاله این است که به شما در بهبود مهارت‌های ارتباطی و موفقیت در جلسات تجاری کمک کند.

    برای موفقیت در کسب‌وکار جهانی، کلیک کنید


    عبارات رایج در جلسات کاری

    1. Let’s get started
      بیایید شروع کنیم.
      مثال: “Let’s get started with the agenda for today.”
      “بیایید با دستور جلسه امروز شروع کنیم.”
    2. Can we circle back?
      آیا می‌توانیم دوباره به این موضوع برگردیم؟
      مثال: “Can we circle back to that point later?”
      “آیا می‌توانیم دوباره به آن نقطه later برگردیم؟”
    3. I’d like to hear your thoughts
      دوست دارم نظرات شما را بشنوم.
      مثال: “I’d like to hear your thoughts on this proposal.”
      “دوست دارم نظرات شما را در مورد این پیشنهاد بشنوم.”
    4. Let’s take this offline
      بیایید این موضوع را خارج از جلسه بررسی کنیم.
      مثال: “Let’s take this offline to discuss it further.”
      “بیایید این موضوع را خارج از جلسه بررسی کنیم تا بیشتر درباره آن صحبت کنیم.”
    5. I’m on board
      من با این موضوع موافق هستم.
      مثال: “I’m on board with the new marketing strategy.”
      “من با استراتژی جدید بازاریابی موافق هستم.”
    6. Can we move on?
      آیا می‌توانیم به موضوع بعدی برویم؟
      مثال: “Can we move on to the next item on the agenda?”
      “آیا می‌توانیم به موضوع بعدی در دستور جلسه برویم؟”
    7. We need to align our objectives
      ما باید اهداف‌مان را همسو کنیم.
      مثال: “We need to align our objectives for this project.”
      “ما باید اهداف‌مان را برای این پروژه همسو کنیم.”
    8. What’s the action plan?
      برنامه عملیاتی چیست؟
      مثال: “What’s the action plan for implementing these changes?”
      “برنامه عملیاتی برای اجرای این تغییرات چیست؟”
    9. Let’s keep this short and sweet
      بیایید این جلسه را کوتاه و مفید نگه داریم.
      مثال: “Let’s keep this short and sweet to respect everyone’s time.”
      “بیایید این جلسه را کوتاه و مفید نگه داریم تا به زمان همه احترام بگذاریم.”
    10. We appreciate your input
      ما از نظرات شما قدردانی می‌کنیم.
      مثال: “We appreciate your input on this matter.”
      “ما از نظرات شما در این مورد قدردانی می‌کنیم.”
    11. Let’s table this for now
      بیایید این موضوع را فعلاً کنار بگذاریم.
      مثال: “Let’s table this for now and revisit it next week.”
      “بیایید این موضوع را فعلاً کنار بگذاریم و هفته آینده دوباره به آن بپردازیم.”
    12. I think we’re on the same page
      فکر می‌کنم ما در یک صفحه هستیم.
      مثال: “I think we’re on the same page regarding the project goals.”
      “فکر می‌کنم ما در مورد اهداف پروژه در یک صفحه هستیم.”
    13. To sum up
      برای جمع‌بندی.
      مثال: “To sum up, we have agreed on the next steps.”
      “برای جمع‌بندی، ما بر روی مراحل بعدی توافق کردیم.”
    14. I’d like to address a concern
      دوست دارم به یک نگرانی اشاره کنم.
      مثال: “I’d like to address a concern regarding the budget.”
      “دوست دارم به یک نگرانی در مورد بودجه اشاره کنم.”
    15. Let’s brainstorm ideas
      بیایید ایده‌ها را بارش فکری کنیم.
      مثال: “Let’s brainstorm ideas for the new campaign.”
      “بیایید ایده‌ها را برای کمپین جدید بارش فکری کنیم.”
    16. I’ll follow up on this
      من در این مورد پیگیری می‌کنم.
      مثال: “I’ll follow up on this issue and report back.”
      “من در این مورد پیگیری می‌کنم و گزارش می‌دهم.”
    17. Can you clarify that?
      آیا می‌توانید آن را توضیح دهید؟
      مثال: “Can you clarify that point for us?”
      “آیا می‌توانید آن نقطه را برای ما توضیح دهید؟”
    18. We need to prioritize our tasks
      ما باید وظایف‌مان را اولویت‌بندی کنیم.
      مثال: “We need to prioritize our tasks for this quarter.”
      “ما باید وظایف‌مان را برای این فصل اولویت‌بندی کنیم.”

    اهمیت استفاده از عبارات رایج در جلسات کاری

    عبارات رایج در جلسات کاری نه تنها به شما کمک می‌کند تا در بحث‌ها مؤثرتر و حرفه‌ای‌تر شرکت کنید، بلکه به بهبود مهارت‌های ارتباطی شما نیز کمک می‌کند. این عبارات به شما اجازه می‌دهد تا نظرات خود را به وضوح بیان کنید و به طور مؤثر با دیگران تعامل کنید.


    با یادگیری و استفاده از عبارات رایج در جلسات کاری، می‌توانید در جلسات تجاری به راحتی و با اعتماد به نفس بیشتری شرکت کنید و بحث‌های سازنده‌تری داشته باشید. امیدواریم این مقاله برای شما مفید واقع شود و به شما در ایجاد یک تجربه مثبت در جلسات تجاری کمک کند.

  • ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه (Pronoms Toniques) + ویدئو

    ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه (Pronoms Toniques) + ویدئو

    ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه (pronoms toniques) برای تأکید یا تأکید بر فردی خاص به کار می‌روند. این ضمایر اغلب بعد از حروف اضافه، در جملات دستوری، یا برای تأکید بر هویت شخص استفاده می‌شوند و به جمله انرژی و احساس بیشتری می‌دهند.

    در حال بارگذاری ویدیو…
    در حال بارگذاری ویدیو…

    شکل‌های ضمایر تأکیدی:

    ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه شامل موارد زیر هستند:

    • Moi: من
    • Toi: تو
    • Lui, Elle: او (مذکر/مونث)
    • Nous: ما
    • Vous: شما
    • Eux, Elles: آنها (مذکر/مونث)

    موارد کاربرد ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه

    1. بعد از حروف اضافه

    در این حالت، ضمیر تأکیدی بعد از حروف اضافه مانند “à” (به)، “de” (از)، “pour” (برای)، “avec” (با)، “sans” (بدون)، “chez” (پیش) و غیره قرار می‌گیرد.

    مثال‌ها:

    • Tu viens avec moi ?
      آیا با من می‌آیی؟
    • Il est assis à côté d’elle.
      او کنار او نشسته است.
    • Nous partons sans eux.
      ما بدون آنها می‌رویم.
    • Elle se cache derrière lui.
      او پشت او پنهان شده است.
    • Chez nous, il fait souvent froid en hiver.
      در خانه‌ی ما، در زمستان‌ها اغلب هوا سرد است.
    • Je parle souvent de toi.
      من اغلب درباره‌ی تو صحبت می‌کنم.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    2. در جملات امری (Impératif)

    در جملات امری، ضمیر تأکیدی برای تأکید بر عمل به کار می‌رود و کمک می‌کند که دستور صریح‌تر به نظر برسد.

    مثال‌ها:

    • Appelle-moi dès que tu arrives !
      به محض رسیدنت، با من تماس بگیر!
    • Donne-lui ce document avant de partir.
      این سند را قبل از رفتنت به او بده.
    • Parlez-nous de votre projet !
      درباره‌ی پروژه‌تان برای ما صحبت کنید!

    3. در مقایسه‌ها

    در مقایسه‌ها نیز برای تأکید بر تفاوت بین افراد از ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه استفاده می‌شود.

    مثال‌ها:

    • Il danse mieux que moi.
      او بهتر از من می‌رقصد.
    • Elle court plus vite que lui.
      او سریع‌تر از او می‌دود.
    • Ils sont plus forts qu’eux dans ce domaine.
      آنها در این زمینه قوی‌تر از آنها هستند.

    4. پاسخ سریع

    در پاسخ‌های سریع، ضمایر تأکیدی به تنهایی برای تأکید به کار می‌روند و به جای نام کامل فرد استفاده می‌شوند.

    مثال‌ها:

    • Qui a mangé le dernier gâteau ? – Lui !
      چه کسی آخرین کیک را خورد؟ – او!
    • Qui a fait cette magnifique peinture ? – Elle !
      چه کسی این نقاشی زیبا را کشیده است؟ – او!
    • Qui doit venir demain ? – Moi !
      چه کسی باید فردا بیاید؟ – من!
    • Qui commence le jeu ? – Nous !
      چه کسی بازی را شروع می‌کند؟ – ما!

    5. تأکید در جمله

    گاهی برای تأکید بیشتر، ضمایر تأکیدی در جمله به کار می‌روند تا تأکید بر فرد خاصی را نشان دهند.

    مثال‌ها:

    • C’est lui qui a découvert cette méthode.
      این اوست که این روش را کشف کرده است.
    • C’est moi qui ai fait ce gâteau.
      این من هستم که این کیک را پخته‌ام.
    • Ce sont elles qui ont organisé la fête.
      این آنها هستند که جشن را ترتیب داده‌اند.
    • C’est nous qui avons résolu le problème.
      این ما هستیم که مشکل را حل کرده‌ایم.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    6. استفاده برای تأکید بیشتر در گفتار

    در مکالمات روزمره، از ضمایر تأکیدی برای تأکید بیشتر استفاده می‌شود. این ساختار به‌ویژه برای نشان دادن سلیقه‌های متفاوت استفاده می‌شود.

    مثال‌ها:

    • Moi, j’aime les chats, mais lui il préfère les chiens.
      من گربه‌ها را دوست دارم، اما او سگ‌ها را ترجیح می‌دهد.
    • Elle adore les films d’horreur, mais moi je préfère les comédies.
      او عاشق فیلم‌های ترسناک است، اما من کمدی‌ها را ترجیح می‌دهم.
    • Nous, on part en vacances en montagne, et eux ils préfèrent la plage.
      ما به کوهستان می‌رویم برای تعطیلات، و آنها ساحل را ترجیح می‌دهند.
    • Toi, tu choisis toujours des romans historiques, mais elle elle adore la science-fiction.
      تو همیشه رمان‌های تاریخی انتخاب می‌کنی، اما او عاشق داستان‌های علمی-تخیلی است.

    7. با افعالی که با «à» می‌آیند

    برخی افعال برای اشاره به فرد خاصی با حرف اضافه “à” همراه می‌شوند و ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه در آنها کاربرد دارند.

    مثال‌ها:

    • Je tiens beaucoup à elle.
      من خیلی به او علاقه دارم.
    • Tu as pensé à lui ?
      آیا به او فکر کرده‌ای؟
    • Elle se fie à lui pour organiser la réunion.
      او به او اعتماد دارد برای ترتیب دادن جلسه.
    • Il s’oppose à eux sur ce projet.
      او با آنها در این پروژه مخالفت می‌کند.

    8. با افعالی که با «de» می‌آیند

    بعضی افعال برای تأکید بر فرد خاصی با حرف اضافه “de” همراه هستند و ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه با آنها استفاده می‌شود.

    مثال‌ها:

    • J’ai entendu parler de lui hier.
      من دیروز درباره او شنیدم.
    • Je suis fier d’elle pour tout ce qu’elle a accompli.
      من به او برای تمام آنچه به دست آورده افتخار می‌کنم.
    • Elle se moque de lui quand il fait des erreurs.
      او وقتی اشتباه می‌کند به او می‌خندد.
    • Il rêve d’eux toutes les nuits.
      او هر شب خواب آنها را می‌بیند.

    دیالوگ نمونه با استفاده از ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه

    مثال:

    Sahar : Omid, tu penses à moi parfois ?
    سحر: امید، آیا گاهی به من فکر می‌کنی؟

    Omid : Bien sûr ! Je pense toujours à toi. Hier encore, je parlais de toi avec ma sœur.
    امید: البته! من همیشه به تو فکر می‌کنم. دیروز هم با خواهرم درباره تو صحبت می‌کردم.

    Sahar : C’est gentil. Et dis-moi, tu as eu des nouvelles de Shirin récemment ?
    سحر: لطف داری. بگو ببینم، اخیراً از شیرین خبری داشتی؟

    Omid : Oui, j’ai entendu parler d’elle hier. Elle va bien, mais elle a déménagé. C’est elle qui a trouvé une nouvelle maison en dehors de la ville.
    امید: بله، دیروز درباره‌اش شنیدم. او خوب است، اما اسباب‌کشی کرده. او خانه‌ی جدیدی خارج از شهر پیدا کرده است.

    Sahar : Ah, je suis contente pour elle. Et toi, comment ça va au travail ? Tu tiens à ton boulot, non ?
    سحر: آه، خوشحالم برای او. و تو، کار چطور است؟ به کارت علاقه داری، نه؟

    Omid : Oui, j’y tiens beaucoup. D’ailleurs, je suis fier de ce projet sur lequel je travaille. Ça avance bien. Et toi, tu es toujours dans la musique ?
    امید: بله، خیلی به آن علاقه دارم. در واقع، به این پروژه که رویش کار می‌کنم افتخار می‌کنم. خوب پیش می‌رود. و تو، هنوز در موسیقی هستی؟

    Sahar : Oui, je m’y consacre de plus en plus. Mais je dois dire que je préfère la musique classique, alors que ma sœur, elle, adore le jazz.
    سحر: بله، بیشتر و بیشتر به آن اختصاص می‌دهم. اما باید بگویم که من موسیقی کلاسیک را ترجیح می‌دهم، در حالی که خواهرم جاز را دوست دارد.

    Omid : Ah, moi aussi, je préfère la musique classique ! Je pourrais écouter Bach pendant des heures. Et toi, quel est ton compositeur préféré ?
    امید: آه، من هم موسیقی کلاسیک را ترجیح می‌دهم! می‌توانم

    ساعتها به باخ گوش بدهم. تو، آهنگساز مورد علاقه‌ات کیست؟

    Sahar : Moi, je suis fan de Mozart, mais ma sœur, elle, ne jure que par Coltrane.
    سحر: من طرفدار موتزارت هستم، اما خواهرم فقط به کلتراين قسم می‌خورد.

    Omid : C’est drôle comme les goûts diffèrent parfois. Tiens, en parlant de musique, tu te souviens de ce concert auquel on a assisté l’an dernier ?
    امید: چقدر جالب است که سلیقه‌ها گاهی فرق می‌کنند. راستی، درباره‌ی موسیقی صحبت کردیم، کنسرتی که پارسال با هم رفتیم را به خاطر داری؟

    Sahar : Oui ! Je m’en souviens très bien. C’était magique. Et toi, qu’en as-tu pensé ?
    سحر: بله! خیلی خوب یادم می‌آید. جادویی بود. تو چی، چه فکری کردی؟

    Omid : Je me souviens surtout de toi dansant au milieu de la foule. C’était un moment inoubliable !
    امید: من بیشتر از همه به یاد دارم که تو وسط جمعیت می‌رقصیدی. لحظه‌ای فراموش‌نشدنی بود!

    Sahar : (rire) Ah oui, je m’en souviens aussi ! J’espère qu’on pourra y retourner un jour.
    سحر: (خنده) آه بله، من هم به یاد دارم! امیدوارم یک روز بتوانیم دوباره به آنجا برویم.


    تمرین

    با استفاده از ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه جملات زیر را کامل کنید:

    1. Je suis allé au cinéma avec Sina. Je suis allé au cinéma avec lui.
      من با سینا به سینما رفتم. من با او به سینما رفتم.
    2. Fatemeh me manque beaucoup. Moi aussi, je pense à elle.
      من خیلی دلم برای فاطمه تنگ شده است. من هم به او فکر می‌کنم.
    3. Ali et Reza sont partis en voyage. Tu as pensé à eux récemment ?
      علی و رضا به سفر رفته‌اند. آیا اخیراً به آنها فکر کرده‌ای؟
  • عبارات رایج در ارائه گزارش‌های پروژه: کلید موفقیت در گزارش‌نویسی حرفه‌ای

    عبارات رایج در ارائه گزارش‌های پروژه: کلید موفقیت در گزارش‌نویسی حرفه‌ای

    ارائه گزارش‌های پروژه به عنوان یک جزء کلیدی در فرآیند مدیریت پروژه شناخته می‌شود. این گزارش‌ها نه تنها به بررسی پیشرفت و چالش‌ها کمک می‌کنند، بلکه اطلاعات دقیقی درباره وضعیت پروژه را در اختیار ذینفعان قرار می‌دهند. استفاده از عبارات رایج در گزارش‌های پروژه می‌تواند به وضوح و دقت بیشتر اطلاعات کمک کرده و در برقراری ارتباط مؤثر با تیم و ذینفعان نقشی اساسی ایفا کند.

    در این مقاله، به بررسی برخی از عبارات کسب‌وکاری رایج در ارائه گزارش‌های پروژه می‌پردازیم. یادگیری این عبارات به شما کمک می‌کند تا گزارش‌های خود را حرفه‌ای‌تر و با اثربخشی بیشتری ارائه دهید. امیدواریم این اطلاعات برای شما در بهبود مهارت‌های گزارش‌نویسی و موفقیت در مدیریت پروژه‌ها مفید باشد.

    برای موفقیت در کسب‌وکار جهانی، کلیک کنید


    عبارات رایج در ارائه گزارش‌های پروژه

    1. The project is on track
      پروژه در مسیر درست قرار دارد.
      مثال: “I’m pleased to report that the project is on track.”
      “خوشحالم که گزارش می‌دهم پروژه در مسیر درستی قرار دارد.”
    2. We have encountered some challenges
      ما با چالش‌هایی مواجه شده‌ایم.
      مثال: “We have encountered some challenges with the timeline.”
      “ما با چالش‌هایی در زمان‌بندی مواجه شده‌ایم.”
    3. The team has made significant progress
      تیم پیشرفت قابل توجهی داشته است.
      مثال: “The team has made significant progress in the last month.”
      “تیم در ماه گذشته پیشرفت قابل توجهی داشته است.”
    4. We are ahead of schedule
      ما جلوتر از زمان‌بندی هستیم.
      مثال: “I’m happy to report that we are ahead of schedule.”
      “خوشحالم که گزارش می‌دهم ما جلوتر از زمان‌بندی هستیم.”
    5. The budget is within limits
      بودجه در محدوده مجاز قرار دارد.
      مثال: “The budget is within limits for this phase of the project.”
      “بودجه برای این مرحله از پروژه در محدوده مجاز قرار دارد.”
    6. We need to address the following issues
      ما باید به مسائل زیر پرداخته و آن‌ها را حل کنیم.
      مثال: “We need to address the following issues before moving forward.”
      “قبل از ادامه کار باید به این مسائل رسیدگی کنیم.”
    7. The next steps involve
      مراحل بعدی شامل…
      مثال: “The next steps involve finalizing the design.”
      “مراحل بعدی شامل نهایی کردن طراحی است.”
    8. We are currently assessing the situation
      ما در حال ارزیابی وضعیت هستیم.
      مثال: “We are currently assessing the situation to make informed decisions.”
      “ما در حال ارزیابی وضعیت هستیم تا تصمیمات آگاهانه‌تری بگیریم.”
    9. The deadline has been extended
      مهلت ارائه تمدید شده است.
      مثال: “The deadline has been extended to accommodate additional work.”
      “مهلت ارائه برای جبران کارهای اضافی تمدید شده است.”
    10. We will keep you updated
      ما شما را در جریان قرار خواهیم داد.
      مثال: “We will keep you updated on any changes to the project.”
      “هرگونه تغییر در پروژه را به اطلاع شما خواهیم رساند.”
    11. The risk assessment has been completed
      ارزیابی ریسک به پایان رسیده است.
      مثال: “The risk assessment has been completed and no major issues were found.”
      “ارزیابی ریسک به پایان رسیده و هیچ مشکل عمده‌ای یافت نشد.”
    12. We are in the final stages of the project
      ما در مراحل نهایی پروژه هستیم.
      مثال: “We are in the final stages of the project and will finish soon.”
      “ما در مراحل نهایی پروژه هستیم و به زودی به پایان خواهیم رسید.”
    13. Feedback is essential
      بازخورد ضروری است.
      مثال: “Feedback is essential for improving our processes.”
      “بازخورد برای بهبود فرآیندهای ما ضروری است.”
    14. We are collaborating closely with stakeholders
      ما به طور نزدیک با ذینفعان همکاری می‌کنیم.
      مثال: “We are collaborating closely with stakeholders to ensure success.”
      “ما به طور نزدیک با ذینفعان همکاری می‌کنیم تا موفقیت را تضمین کنیم.”
    15. There are no outstanding issues
      هیچ مسئله‌ای باقی نمانده است.
      مثال: “I’m glad to report that there are no outstanding issues at this time.”
      “در حال حاضر هیچ مسئله‌ای باقی نمانده است.”
    16. We appreciate your support
      ما از حمایت شما قدردانی می‌کنیم.
      مثال: “We appreciate your support throughout this project.”
      “ما از حمایت شما در طول این پروژه قدردانی می‌کنیم.”
    17. The project is in the implementation phase
      پروژه در مرحله پیاده‌سازی است.
      مثال: “The project is in the implementation phase and progressing well.”
      “پروژه در مرحله پیاده‌سازی است و به خوبی پیش می‌رود.”
    18. We need to evaluate our progress
      ما باید پیشرفت خود را ارزیابی کنیم.
      مثال: “We need to evaluate our progress at the end of this month.”
      “ما باید پیشرفت‌مان را در پایان این ماه ارزیابی کنیم.”

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه خصوصی کاملا رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید.


    اهمیت استفاده از عبارات رایج در گزارش‌نویسی پروژه‌ها

    استفاده از عبارات رایج در گزارش‌های پروژه باعث می‌شود که اطلاعات پروژه به شکلی شفاف‌تر و جامع‌تر ارائه شوند. این عبارات به شما امکان می‌دهند تا گزارش‌های خود را به صورت مؤثرتر تنظیم کنید و با تیم پروژه و ذینفعان ارتباط بهتری برقرار کنید.


    در نهایت، به کارگیری عبارات رایج در گزارش‌های پروژه نه تنها شما را به تهیه گزارش‌های دقیق‌تر و حرفه‌ای‌تر قادر می‌سازد، بلکه در موفقیت کلی پروژه نیز نقشی اساسی دارد.

  • عبارات رایج در قراردادهای کاری

    عبارات رایج در قراردادهای کاری

    توافق‌نامه‌ها و قراردادهای کاری بخش اساسی از دنیای کسب‌وکار و حرفه‌ای هستند. این اسناد رسمی جزئیات توافقات را تعیین کرده و حقوق و مسئولیت‌های هر یک از طرفین را مشخص می‌کنند. استفاده از عبارات رایج در قراردادهای کاری می‌تواند به وضوح و دقت بیشتر در تنظیم قراردادها کمک کند و از بروز اختلافات و سوءتفاهم‌ها در آینده جلوگیری نماید. در این مقاله، مجموعه‌ای از اصطلاحات رایج در قراردادهای کاری را معرفی می‌کنیم که در روند تهیه و مذاکره‌ی قراردادها مفید خواهند بود.

    برای موفقیت در کسب‌وکار جهانی، کلیک کنید

    چرا استفاده از عبارات رسمی در قراردادهای کاری اهمیت دارد؟

    استفاده از اصطلاحات رسمی در تنظیم و نگارش قراردادهای کاری علاوه بر افزایش شفافیت، حرفه‌ای‌تر شدن شما را نیز نشان می‌دهد. این عبارات به شما کمک می‌کنند که به طور دقیق مفاد و جزئیات قرارداد را بیان کنید و از بروز هر گونه سوءبرداشت یا اختلاف احتمالی پیشگیری کنید. همچنین، استفاده از عبارات رایج در قراردادهای کاری، روند مذاکرات را آسان‌تر کرده و به بهبود مهارت‌های مذاکره و تنظیم قرارداد شما کمک می‌کند.

    اصطلاحات متداول در قراردادهای کاری

    1. This agreement is made between
      • معنی: این توافق‌نامه بین… منعقد می‌شود.
      • مثال: “This agreement is made between Company A and Company B.”
      • ترجمه: “این توافق‌نامه بین شرکت A و شرکت B منعقد می‌شود.”
    2. The terms and conditions are as follows
      • معنی: شرایط و ضوابط به شرح زیر است.
      • مثال: “The terms and conditions are as follows:…”
      • ترجمه: “شرایط و ضوابط به شرح زیر است:…”
    3. The parties agree to
      • معنی: طرفین توافق می‌کنند که…
      • مثال: “The parties agree to provide the services outlined.”
      • ترجمه: “طرفین توافق می‌کنند که خدمات مشخص شده را ارائه دهند.”
    4. The effective date of this agreement is
      • معنی: تاریخ اجرایی این توافق‌نامه…
      • مثال: “The effective date of this agreement is January 1, 2025.”
      • ترجمه: “تاریخ اجرایی این توافق‌نامه 1 ژانویه 2025 است.”
    5. This contract will remain in effect until
      • معنی: این قرارداد تا… معتبر خواهد ماند.
      • مثال: “This contract will remain in effect until the project is completed.”
      • ترجمه: “این قرارداد تا تکمیل پروژه معتبر خواهد ماند.”
    6. Both parties shall be bound by
      • معنی: هر دو طرف ملزم به…
      • مثال: “Both parties shall be bound by the confidentiality agreement.”
      • ترجمه: “هر دو طرف ملزم به توافق‌نامه محرمانگی هستند.”
    7. In consideration of
      • معنی: به ازای…
      • مثال: “In consideration of the services provided, payment will be made.”
      • ترجمه: “به ازای خدمات ارائه شده، پرداخت انجام خواهد شد.”
    8. This agreement may be amended by
      • معنی: این توافق‌نامه ممکن است توسط… اصلاح شود.
      • مثال: “This agreement may be amended by mutual consent of both parties.”
      • ترجمه: “این توافق‌نامه ممکن است توسط رضایت متقابل هر دو طرف اصلاح شود.”
    9. Any disputes arising from this agreement shall be resolved by
      • معنی: هرگونه اختلاف ناشی از این توافق‌نامه باید توسط… حل و فصل شود.
      • مثال: “Any disputes arising from this agreement shall be resolved by arbitration.”
      • ترجمه: “هرگونه اختلاف ناشی از این توافق‌نامه باید توسط داوری حل و فصل شود.”
    10. This agreement constitutes the entire understanding between
      • معنی: این توافق‌نامه کل درک بین… را تشکیل می‌دهد.
      • مثال: “This agreement constitutes the entire understanding between the parties.”
      • ترجمه: “این توافق‌نامه کل درک بین طرفین را تشکیل می‌دهد.”
    11. The rights and obligations of each party are defined as follows
      • معنی: حقوق و وظایف هر طرف به شرح زیر تعریف می‌شود.
      • مثال: “The rights and obligations of each party are defined as follows:…”
      • ترجمه: “حقوق و وظایف هر طرف به شرح زیر تعریف می‌شود:…”
    12. This contract is governed by the laws of
      • معنی: این قرارداد تحت قوانین… تنظیم می‌شود.
      • مثال: “This contract is governed by the laws of the state of California.”
      • ترجمه: “این قرارداد تحت قوانین ایالت کالیفرنیا تنظیم می‌شود.”
    13. The parties hereby acknowledge that
      • معنی: طرفین بدین وسیله تأیید می‌کنند که…
      • مثال: “The parties hereby acknowledge that they have read and understood the terms.”
      • ترجمه: “طرفین بدین وسیله تأیید می‌کنند که شرایط را خوانده و درک کرده‌اند.”
    14. Any modifications to this agreement must be in writing
      • معنی: هر گونه تغییر در این توافق‌نامه باید به صورت کتبی باشد.
      • مثال: “Any modifications to this agreement must be in writing and signed by both parties.”
      • ترجمه: “هر گونه تغییر در این توافق‌نامه باید به صورت کتبی باشد و توسط هر دو طرف امضا شود.”
    15. This contract shall be effective upon signature
      • معنی: این قرارداد پس از امضا معتبر خواهد بود.
      • مثال: “This contract shall be effective upon signature by both parties.”
      • ترجمه: “این قرارداد پس از امضا توسط هر دو طرف معتبر خواهد بود.”
    16. Each party warrants that
      • معنی: هر طرف ضمانت می‌کند که…
      • مثال: “Each party warrants that they have the authority to enter into this agreement.”
      • ترجمه: “هر طرف ضمانت می‌کند که دارای صلاحیت لازم برای ورود به این توافق‌نامه است.”
    17. This agreement may be executed in counterparts
      • معنی: این توافق‌نامه ممکن است در نسخه‌های جداگانه امضا شود.
      • مثال: “This agreement may be executed in counterparts, each of which shall be deemed an original.”
      • ترجمه: “این توافق‌نامه ممکن است در نسخه‌های جداگانه امضا شود که هر یک از آن‌ها به عنوان اصل در نظر گرفته می‌شود.”
    18. The parties agree to keep confidential
      • معنی: طرفین توافق می‌کنند که محرمانه نگه دارند.
      • مثال: “The parties agree to keep confidential any sensitive information shared.”
      • ترجمه: “طرفین توافق می‌کنند که هرگونه اطلاعات حساس به اشتراک گذاشته شده را محرمانه نگه دارند.”

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    نتیجه‌گیری

    استفاده از عبارات رایج در قراردادهای کاری و اصطلاحات رسمی به شما کمک می‌کند که قراردادهای خود را به شکلی شفاف و دقیق تنظیم کنید. این عبارات علاوه بر اینکه حرفه‌ای بودن شما را نشان می‌دهند، از بروز اختلافات و سوءتفاهم‌ها نیز جلوگیری می‌کنند و روند مذاکرات را بهبود می‌بخشند. با یادگیری این عبارات می‌توانید به شکل مؤثرتری قراردادهای کاری خود را تنظیم و مدیریت کنید.

  • ماضی بعید در زبان فرانسه ۲۰۲۴ + ویدئو

    ماضی بعید در زبان فرانسه ۲۰۲۴ + ویدئو

    ماضی بعید در زبان فرانسه یا “Plus-que-parfait” یکی از زمان‌های گذشته در زبان فرانسه است که برای بیان عملی استفاده می‌شود که پیش از عمل دیگری در گذشته اتفاق افتاده است. به عبارت دیگر، ماضی بعید به ما کمک می‌کند تا نشان دهیم که یک عمل قبل از عمل دیگری در گذشته انجام شده است. این زمان به ما کمک می‌کند تا ترتیب رویدادها را در گذشته بهتر نشان دهیم.

    در حال بارگذاری ویدیو…

    ساختار ماضی بعید در زبان فرانسه

    ماضی بعید در زبان فرانسه با استفاده از فعل کمکی «avoir» یا «être» به شکل گذشته استمراری (imparfait) و سپس «participe passé» ساخته می‌شود. بسته به فعل، کمکی “avoir” یا “être” انتخاب می‌شود.

    • برای بیشتر افعال از فعل کمکی avoir استفاده می‌شود.
    • افعال حرکتی و افعال انعکاسی از فعل کمکی être استفاده می‌کنند.

    مثال‌هایی از ساختار ماضی بعید

    فعل «prendre» (گرفتن) – با فعل کمکی «avoir»

    جملات مثبت:

    1. J’avais pris mes affaires avant de sortir.
      من وسایلم را برداشته بودم قبل از اینکه بیرون بروم.
    2. Tu avais pris ta décision avant que je ne puisse te parler.
      تو تصمیمت را گرفته بودی قبل از اینکه بتوانم با تو صحبت کنم.
    3. Il/elle/on avait pris un café avant la réunion.
      او یک قهوه نوشیده بود قبل از جلسه.
    4. Nous avions pris le train pour éviter les embouteillages.
      ما قطار گرفته بودیم تا از ترافیک جلوگیری کنیم.
    5. Vous aviez pris des notes pendant la conférence.
      شما در طول کنفرانس یادداشت برداشته بودید.
    6. Ils/elles avaient pris un taxi pour arriver à l’heure.
      آن‌ها تاکسی گرفته بودند تا به موقع برسند.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    جملات منفی:

    1. Je n’avais pas pris mon parapluie et il a commencé à pleuvoir.
      من چترم را برنداشته بودم و باران شروع به باریدن کرد.
    2. Tu n’avais pas pris ton billet, donc tu ne pouvais pas entrer.
      تو بلیتت را برنداشته بودی، پس نمی‌توانستی وارد شوی.
    3. Il/elle/on n’avait pas pris le temps de vérifier les documents.
      او وقت نگذاشته بود که مدارک را بررسی کند.
    4. Nous n’avions pas pris de dessert après le repas.
      ما بعد از غذا دسر نگرفته بودیم.
    5. Vous n’aviez pas pris vos médicaments ce matin.
      شما صبح داروهایتان را برنداشته بودید.
    6. Ils/elles n’avaient pas pris leur petit déjeuner avant de partir.
      آن‌ها صبحانه نخورده بودند قبل از اینکه راه بیفتند.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    فعل «aller» (رفتن) – با فعل کمکی «être»

    جملات مثبت:

    1. J’étais allé(e) voir mes parents avant de partir en voyage.
      من پیش از سفر، به دیدار والدینم رفته بودم.
    2. Tu étais allé(e) chez le médecin avant le déjeuner.
      تو قبل از ناهار به پزشک رفته بودی.
    3. Il/elle/on était allé(e) en France avant de déménager à Londres.
      او پیش از مهاجرت به لندن به فرانسه رفته بود.
    4. Nous étions allé(e)s au cinéma avant la fermeture.
      ما قبل از تعطیلی به سینما رفته بودیم.
    5. Vous étiez allé(e)(s) au musée avant la conférence.
      شما قبل از کنفرانس به موزه رفته بودید.
    6. Ils/elles étaient allé(e)s en randonnée avant le coucher du soleil.
      آن‌ها قبل از غروب خورشید به پیاده‌روی رفته بودند.

    جملات منفی:

    1. Je n’étais pas allé(e) à la réunion parce que j’étais malade.
      من به جلسه نرفته بودم چون بیمار بودم.
    2. Tu n’étais pas allé(e) chez le coiffeur comme tu l’avais prévu.
      تو به آرایشگاه نرفته بودی همان‌طور که برنامه‌ریزی کرده بودی.
    3. Il/elle/on n’était pas allé(e) au marché avant de rentrer à la maison.
      او به بازار نرفته بود قبل از اینکه به خانه برگردد.
    4. Nous n’étions pas allé(e)s à la plage à cause du mauvais temps.
      ما به دلیل هوای بد به ساحل نرفته بودیم.
    5. Vous n’étiez pas allé(e)(s) voir ce film malgré vos intentions.
      شما با وجود برنامه‌ریزی خود، به دیدن این فیلم نرفته بودید.
    6. Ils/elles n’étaient pas allé(e)s à la soirée l’année dernière.
      آن‌ها سال گذشته به مهمانی نرفته بودند.

    فعل «se promener» (گردش کردن) – فعل انعکاسی (همراه با فعل کمکی «être»)

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    جملات مثبت:

    1. Je m’étais promené(e) dans le parc avant qu’il ne fasse nuit.
      من پیش از تاریک شدن در پارک قدم زده بودم.
    2. Tu t’étais promené(e) en ville avant de rentrer chez toi.
      تو قبل از برگشت به خانه در شهر قدم زده بودی.
    3. Il/elle/on s’était promené(e) le long de la plage avant le déjeuner.
      او قبل از ناهار در کنار ساحل قدم زده بود.
    4. Nous nous étions promené(e)s en forêt avant le dîner.
      ما پیش از شام در جنگل قدم زده بودیم.
    5. Vous vous étiez promené(e)(s) dans les jardins avant la réunion.
      شما قبل از جلسه در باغ‌ها قدم زده بودید.
    6. Ils/elles s’étaient promené(e)s ensemble avant le cours.
      آن‌ها پیش از کلاس با هم قدم زده بودند.

    جملات منفی:

    1. Je ne m’étais pas promené(e) depuis longtemps avant cette balade.
      من مدت‌ها بود که قبل از این گردش قدم نزده بودم.
    2. Tu ne t’étais pas promené(e) hier à cause de la pluie.
      تو دیروز به خاطر باران قدم نزده بودی.
    3. Il/elle/on ne s’était pas promené(e) parce qu’il faisait trop froid.
      او به دلیل سرمای زیاد قدم نزده بود.
    4. Nous ne nous étions pas promené(e)s dans ce quartier avant ce jour-là.
      ما تا آن روز در این محله قدم نزده بودیم.
    5. Vous ne vous étiez pas promené(e)(s) dans ce parc depuis votre enfance.
      شما از زمان کودکی در این پارک قدم نزده بودید.
    6. Ils/elles ne s’étaient pas promené(e)s depuis la semaine dernière.
      آن‌ها از هفته پیش قدم نزده بودند.

    استفاده از ماضی بعید

    این زمان برای بیان عملی استفاده می‌شود که قبل از عمل دیگری در گذشته انجام شده است (پیشینی). ماضی بعید تاکید می‌کند که یک عمل پیش از عمل دیگری به پایان رسیده است.

    مثال‌ها:

    1. J’ai rencontré Bahram hier, mais je l’avais déjà vu la semaine dernière à une autre soirée.
      من دیروز بهرام را دیدم، اما او را هفته گذشته در یک مهمانی دیگر دیده بودم.
    2. Ils sont arrivés en retard, mais nous avions déjà commencé le repas.
      آن‌ها دیر رسیدند، اما ما قبلاً شام را شروع کرده بودیم.
    3. Avant de partir en voyage, j’avais déjà terminé toutes mes tâches au travail.
      پیش از رفتن به سفر، همه کارهایم در محل کار را تمام کرده بودم.
    4. Lorsque tu m’as appelé, je m’étais déjà endormi(e) depuis une heure.
      وقتی که تو به من زنگ زدی، من یک ساعت پیش خوابیده بودم.
    5. Ils ont acheté la maison, mais ils avaient déjà visité plusieurs autres biens auparavant.
      آن‌ها خانه را خریدند، اما قبلاً چند خانه دیگر را هم دیده بودند.
    6. Nous avons vu cette série, mais nous en avions déjà regardé quelques épisodes.
      ما این سریال را دیدیم، اما قبلاً چند قسمت از آن را دیده بودیم.

    ترتیب کلمات در ماضی بعید در زبان فرانسه

    ترتیب کلمات در جمله‌ای که در ماضی بعید است، مانند دیگر جملات فرانسوی است. فعل کمکی به شکل گذشته استمراری پیش از شکل گذشته فعل اصلی قرار می‌گیرد و اگر جمله منفی باشد، «ne» و «pas» فعل کمکی را در بر می‌گیرند.

    مثال‌ها:

    1. J’avais préparé le repas avant que les invités n’arrivent.
      من قبل از رسیدن مهمانان، غذا را آماده کرده بودم.
    2. Il avait déjà quitté la ville avant que l’événement ne commence.
      او پیش از شروع رویداد، شهر را ترک کرده بود.
    3. Nous avions tout organisé avant leur arrivée.
      ما پیش از رسیدن آن‌ها همه چیز را سازماندهی کرده بودیم.
    4. Ils n’avaient pas terminé leur travail quand l’échéance est arrivée.
      آن‌ها کارشان را تمام نکرده بودند وقتی موعد آن رسید.
    5. Elle avait déjà trouvé un emploi avant même d’obtenir son diplôme.
      او حتی پیش از دریافت مدرک خود، شغل پیدا کرده بود.
    6. Il n’avait pas encore pris de décision quand je lui ai parlé.
      او هنوز تصمیمی نگرفته بود وقتی با او صحبت کردم.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    دیالوگ: جلسه غیرمنتظره با استفاده از ماضی بعید در زبان فرانسه

    Darya: Salut Navid ! Tu as l’air fatigué, tout va bien ?
    دریا: سلام نوید! خیلی خسته به نظر می‌رسی، همه چیز خوبه؟

    Navid: Ah, salut Darya. Oui, c’est juste que j’ai eu une longue journée. Ce matin, j’avais déjà terminé un rapport important, mais quand je suis arrivé au bureau, mon patron m’a dit qu’il avait annulé la réunion pour laquelle je travaillais.
    نوید: آه، سلام داریوش. بله، فقط یک روز طولانی داشتم. امروز صبح، من یک گزارش مهم را تمام کرده بودم، ولی وقتی به دفتر رسیدم، رئیسم گفت که جلسه‌ای که براش کار می‌کردم لغو شده.

    Darya: Oh non ! Donc tu avais fait tout ce travail pour rien ?
    دریا: واقعاً؟ یعنی تو همه اون کار رو بی‌خود انجام داده بودی؟

    Navid: Exactement. Et juste après, ils ont organisé une nouvelle réunion pour discuter d’un projet différent, mais je ne m’étais pas du tout préparé pour ça. J’étais vraiment pris au dépourvu.
    نوید: دقیقاً. و بلافاصله بعد از اون، یه جلسه جدید برای یه پروژه دیگه برگزار کردن، اما من اصلاً برای اون جلسه آماده نبودم.

    Darya: Je comprends… Il m’est arrivé quelque chose de similaire la semaine dernière. J’étais allée chez ma mère pour l’aider avec quelques courses, mais quand je suis arrivée, elle avait déjà tout fait !
    دریا: می‌فهمم… هفته گذشته برای من هم همچین اتفاقی افتاد. من به دیدن مادرم رفته بودم تا توی خرید بهش کمک کنم، اما وقتی رسیدم، اون همه کارها رو خودش انجام داده بود!

    Navid: Ah, ça arrive souvent avec ma mère aussi ! Parfois, j’avais déjà fait mes propres courses, mais elle m’avait acheté les mêmes choses !
    نوید: این برای من هم با مادرم زیاد اتفاق می‌افته! گاهی من قبلاً خرید خودم رو انجام داده بودم، اما او همون چیزها رو دوباره برام می‌خرید!

    Darya: Les mamans sont toutes pareilles. D’ailleurs, tu as parlé à Parisa récemment ? Je l’avais invitée à notre sortie la semaine dernière, mais elle m’a dit qu’elle n’avait pas reçu mon message.
    دریا: مامان‌ها همه مثل هم هستن. راستی، اخیراً با پریسا صحبت کردی؟ من هفته پیش دعوتش کرده بودم، ولی گفت که پیامم رو دریافت نکرده.

    Navid: Oui, je lui ai parlé hier. Elle m’a dit qu’elle n’avait pas pu venir parce qu’elle avait déjà promis à sa sœur de l’aider à déménager.
    نوید: بله، دیروز باهاش صحبت کردم. گفت نتونسته بیاد چون قبلاً به خواهرش قول داده بود که توی اسباب‌کشی کمکش کنه.

    Darya: Ah, ça explique tout. Je pensais qu’elle n’était pas intéressée. Je me rappelle que l’année dernière, elle n’était pas venue non plus parce qu’elle était partie en voyage.
    دریا: آهان، این همه‌چیز رو توضیح می‌ده. فکر می‌کردم علاقه‌ای نداره. یادمه که سال پیش هم نیومده بود چون رفته بود مسافرت.

    Navid: Oui, je me souviens. Elle m’avait dit qu’elle y était déjà allée avec sa famille, mais elle voulait y retourner seule cette fois-là.
    نوید: بله، یادمه. گفت قبلاً با خانواده‌اش اونجا رفته، ولی این بار می‌خواست تنهایی بره.

    Darya: C’est vrai, elle adore voyager. Bon, il est tard, je dois y aller. J’avais déjà prévu de préparer le dîner avant que ma sœur n’arrive.
    دریا: درست می‌گی، خیلی عاشق سفره. خب، دیر وقته، باید برم. قبلاً برنامه‌ریزی کرده بودم که قبل از رسیدن خواهرم شام رو آماده کنم.

    Navid: D’accord, bonne soirée, Darya ! À bientôt.
    نوید: باشه، شب خوش داریوش! به زودی می‌بینمت.

    Darya: Merci, à bientôt Navid !
    دریا: ممنون، به زودی نوید!

  • یادگیری انگلیسی تجاری برای چه افرادی مناسب است؟

    یادگیری انگلیسی تجاری برای چه افرادی مناسب است؟

    در دنیای جهانی‌شده امروزی، مهارت‌های ارتباطی نقش کلیدی در محیط‌های تجاری دارند. چه فردی حرفه‌ای باشید که در مسیر ارتقای شغلی قرار دارد یا یک کارآفرین که به دنبال گسترش شبکه‌اش است، توانایی برقراری ارتباط مؤثر بسیار مهم است. یکی از روش‌های تقویت این مهارت، یادگیری انگلیسی تجاری است. اما چه کسانی دقیقاً از تسلط بر این نوع خاص از ارتباطات بهره‌مند می‌شوند؟

    برای موفقیت در کسب‌وکار جهانی، کلیک کنید

    ۱. شاغلین شرکت‌های چندملیتی

    یکی از گروه‌های اصلی که از آموزش انگلیسی تجاری بهره‌مند می‌شوند، افرادی هستند که در شرکت‌های چندملیتی کار می‌کنند. در چنین محیط‌هایی، انگلیسی اغلب زبان مشترک ارتباطات است، حتی اگر شرکت در یک کشور غیر انگلیسی‌زبان قرار داشته باشد. کارمندان در زمینه‌هایی مانند مالی، بازاریابی، یا مدیریت معمولاً نیاز دارند با همکاران و مشتریانی از نقاط مختلف جهان ارتباط برقرار کنند. داشتن تسلط بر انگلیسی تجاری، اطمینان می‌دهد که حرفه‌ای‌ها می‌توانند به وضوح ارتباط برقرار کنند، به طور مؤثر مذاکره کنند و از سوءتفاهم‌هایی که ممکن است بر عملکرد شرکت تأثیر بگذارد، جلوگیری کنند.

    ۲. صاحبان کسب‌وکار و کارآفرینان

    صاحبان کسب‌وکار و کارآفرینانی که به دنبال گسترش فعالیت‌های خود در سطح بین‌المللی هستند، نیز می‌توانند از یادگیری انگلیسی تجاری بهره‌مند شوند. چه در حال مذاکره با سرمایه‌گذاران خارجی باشند، چه در حال تامین محصولات از تامین‌کنندگان خارجی یا ورود به بازارهای جدید، انگلیسی معمولاً زبان اصلی ارتباط است. دانستن انگلیسی تجاری به کارآفرینان اجازه می‌دهد تا اعتماد ایجاد کنند، شراکت‌ها را تقویت کنند و در محیط‌های جهانی با اطمینان صحبت کنند. همچنین، توانایی درک قراردادهای پیچیده، گزارش‌های مالی و اسناد حقوقی به زبان انگلیسی برای آنها بسیار مفید خواهد بود.

    ۳. جویندگان کار در بازارهای رقابتی

    بازار کار امروز بیش از هر زمان دیگری رقابتی است و داوطلبانی که می‌توانند انگلیسی تجاری صحبت کنند، از یک مزیت برجسته برخوردارند. بسیاری از شرکت‌ها، حتی در کشورهای غیر انگلیسی‌زبان، به دنبال کارمندانی هستند که به زبان انگلیسی مسلط باشند. این موضوع به ویژه در صنایعی مانند مالی، فناوری و تجارت بین‌الملل صادق است. برای جویندگان کار، یادگیری انگلیسی تجاری می‌تواند درهای بیشتری را به روی آنها باز کند، حقوق‌های بالاتری به همراه داشته باشد و مسیر پیشرفت شغلی را هموارتر سازد. توانایی شرکت در مصاحبه‌ها، نوشتن ایمیل‌های حرفه‌ای و ارائه ایده‌ها به زبان انگلیسی می‌تواند تفاوت زیادی در پیدا کردن شغل ایجاد کند.

    ۴. دانشجویان و فارغ‌التحصیلان تازه‌کار

    دانشجویان و فارغ‌التحصیلانی که قصد دارند در محیط‌های بین‌المللی کار کنند، انگلیسی تجاری را به عنوان یک مهارت ضروری می‌بینند. بسیاری از دانشگاه‌ها اکنون دوره‌های آموزش انگلیسی تجاری را به دانشجویان خود ارائه می‌دهند تا آنها را برای مشاغل جهانی آماده کنند. از کارآموزی تا اولین شغل تمام وقت، آشنایی با نحوه مدیریت جلسات کاری، ارائه‌ها و رویدادهای شبکه‌سازی به زبان انگلیسی می‌تواند به طور قابل توجهی مزیت رقابتی به جوانان حرفه‌ای ببخشد. علاوه بر این، فارغ‌التحصیلانی که قصد ادامه تحصیل در رشته‌های کسب‌وکار، به‌ویژه در دانشگاه‌های برتر بین‌المللی دارند، برای درک مطالب درسی و مشارکت در بحث‌ها به انگلیسی تجاری نیاز خواهند داشت.

    ۵. فریلنسرها و کارگران دورکار

    با رشد اقتصاد گیگ و دورکاری، تقاضا برای افرادی که بتوانند با مشتریان سراسر جهان همکاری کنند، افزایش یافته است. فریلنسرها در زمینه‌هایی مانند طراحی گرافیک، نویسندگی، برنامه‌نویسی یا بازاریابی دیجیتال اغلب با مشتریانی از کشورهای انگلیسی‌زبان همکاری می‌کنند. یادگیری انگلیسی تجاری به فریلنسرها امکان می‌دهد تا با مشتریان ارتباط برقرار کنند، نیازهای پروژه را درک کنند و کارهایی را ارائه دهند که مطابق با انتظارات باشد. برای کارگران دورکار، تسلط بر انگلیسی تجاری می‌تواند کلید دستیابی به قراردادهای بین‌المللی با درآمدهای بالاتر و ساختن یک شبکه جهانی باشد.

    ۶. غیر بومی‌ها در سمت‌های مدیریتی

    افراد غیر بومی که در نقش‌های مدیریتی قرار دارند یا به دنبال دستیابی به این موقعیت‌ها هستند، می‌توانند از یادگیری انگلیسی تجاری به شدت بهره‌مند شوند. در نقش‌های رهبری، ارتباط مؤثر بسیار حیاتی است. چه در حال ارائه به ذینفعان باشید، چه در حال مدیریت جلسات با شرکای بین‌المللی یا رهبری تیم‌های متنوع، رهبران باید افکار خود را به وضوح و به صورت حرفه‌ای بیان کنند. انگلیسی تجاری به آنها مهارت‌های زبانی لازم برای رهبری با اعتماد به نفس در محیط‌های جهانی را می‌دهد.

    ۷. نمایندگان خدمات مشتری و فروشندگان

    نمایندگان خدمات مشتری و فروشندگان اغلب در خط مقدم ارتباطات قرار دارند. در بسیاری از موارد، این حرفه‌ای‌ها نیاز دارند که با مشتریان بین‌المللی تعامل داشته باشند و انگلیسی زبان رایج این ارتباطات است. یادگیری انگلیسی تجاری به نمایندگان خدمات مشتری کمک می‌کند تا مسائل را به طور کارآمدتر حل کنند و اطمینان حاصل کنند که فروشندگان می‌توانند محصولات یا خدمات را به شکلی مؤثر ارائه دهند. در صنایعی مانند هتلداری، سفر و تجارت الکترونیک، تسلط بر زبان انگلیسی اغلب عامل کلیدی در ارائه خدمات عالی به مشتریان است.

    نتیجه‌گیری

    به طور خلاصه، یادگیری انگلیسی تجاری مزایای ارزشمندی را به طیف وسیعی از افراد ارائه می‌دهد. حرفه‌ای‌ها در شرکت‌های چندملیتی، صاحبان کسب‌وکار، جویندگان کار، دانشجویان، فریلنسرها و رهبران غیر بومی می‌توانند از طریق آموزش انگلیسی تجاری به طور قابل توجهی مهارت‌های ارتباطی و چشم‌انداز شغلی خود را بهبود بخشند. با ادامه تأثیر جهانی‌سازی بر شیوه کار و تعامل ما، تسلط بر انگلیسی تجاری اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. با سرمایه‌گذاری بر روی این مهارت‌ها، افراد می‌توانند فرصت‌های شغلی خود را افزایش دهند و با اطمینان در دنیای تجارت بین‌المللی فعالیت کنند

  • دارالترجمه فرانسه مصطفی شالچی: خدمات ترجمه رسمی در مدرسه زبان نزدیکتر

    دارالترجمه فرانسه مصطفی شالچی: خدمات ترجمه رسمی در مدرسه زبان نزدیکتر

    مدرسه زبان نزدیکتر، علاوه بر خدمات آموزش زبان و مشاوره مهاجرتی به فرانسه، از این پس خدمات ترجمه رسمی مدارک را نیز ارائه می‌دهد. این خدمات به کمک دارالترجمه رسمی فرانسه که توسط مصطفی شالچی، مترجم رسمی زبان فرانسه دادگستری با شماره پروانه 947، تاسیس شده است، به تمامی افراد علاقه‌مند به مهاجرت، تحصیل و تجارت با کشورهای فرانسوی‌زبان ارائه می‌شود. با اضافه شدن این خدمات، مدرسه نزدیکتر یک مرکز جامع برای تمام نیازهای زبان‌آموزی، مهاجرتی و ترجمه رسمی شما خواهد بود.

    دارالترجمه رسمی فرانسه در تهران

    دارالترجمه فرانسه که توسط مصطفی شالچی در تهران، بلوار میرداماد، خیابان شاه‌نظری، پلاک 28، طبقه 14، واحد 3، تاسیس شده، آماده است تا ترجمه‌های رسمی مدارک شما را با دقت و کیفیت بالا انجام دهد. این دارالترجمه با تکیه بر تجربه و تخصص مترجمان رسمی، خدماتی شامل ترجمه رسمی مدارک تحصیلی، مدارک هویتی، مدارک حقوقی و سایر اسناد مورد نیاز برای مهاجرت و تحصیل در خارج از کشور را ارائه می‌کند.

    خدمات ترجمه رسمی با مترجم رسمی زبان فرانسه

    مصطفی شالچی، مترجم رسمی زبان فرانسه از دادگستری، از سال 1396 به عنوان یکی از برترین مترجمان رسمی کشور شناخته می‌شود. تجربه وی در زمینه ترجمه رسمی انواع مدارک باعث شده تا افرادی که قصد مهاجرت، تحصیل یا کار در کشورهای فرانسوی‌زبان را دارند، به او اعتماد کنند. خدمات ترجمه رسمی ما مطابق با استانداردهای بین‌المللی و تایید شده توسط نهادهای قانونی داخلی و خارجی است.

    هزینه ترجمه رسمی مدارک

    یکی از مهم‌ترین مسائل برای افرادی که نیاز به ترجمه رسمی دارند، هزینه ترجمه رسمی مدارک است. هزینه‌های ترجمه رسمی بسته به نوع و حجم مدارک متفاوت است، اما در دارالترجمه رسمی مصطفی شالچی، این هزینه‌ها به صورت شفاف اعلام شده و مشتریان می‌توانند با اطمینان از قیمت‌ها و زمان تحویل مدارک خود را ترجمه کنند.

    دارالترجمه فرانسه؛ پلی به سوی آینده‌ای روشن

    در دنیای امروز که مهاجرت و تحصیل در کشورهای خارجی به عنوان یکی از بزرگ‌ترین اهداف افراد شناخته می‌شود، نیاز به دارالترجمه فرانسه برای ترجمه دقیق و معتبر مدارک هویتی و تحصیلی بیشتر از همیشه احساس می‌شود. دارالترجمه مصطفی شالچی با ارائه خدمات ترجمه رسمی زبان فرانسه، این امکان را برای شما فراهم می‌کند تا با خیال راحت مدارک خود را ترجمه کرده و برای مراحل بعدی آماده شوید.

    چرا ترجمه رسمی مهم است؟

    ترجمه رسمی، ترجمه‌ای است که توسط مترجمان رسمی دادگستری انجام شده و مهر و امضای مترجم رسمی بر روی آن وجود دارد. این نوع ترجمه‌ها برای ارائه به سفارت‌ها، دانشگاه‌ها و سایر نهادهای خارجی الزامی است و عدم وجود آن می‌تواند منجر به عدم پذیرش مدارک شما شود. دارالترجمه رسمی مصطفی شالچی این اطمینان را به شما می‌دهد که مدارک شما به صورت صحیح و قانونی ترجمه شده و تمامی الزامات قانونی رعایت شود.

    تماس با دارالترجمه رسمی فرانسه

    برای کسب اطلاعات بیشتر درباره خدمات ترجمه رسمی و یا هزینه ترجمه رسمی مدارک، می‌توانید با شماره تلفن 02182801588 تماس بگیرید یا از طریق تلگرام با شماره 09102250054 با ما در ارتباط باشید. همچنین می‌توانید به صورت حضوری به دارالترجمه واقع در بلوار میرداماد، خیابان شاه‌نظری، پلاک 28، طبقه 14، واحد 3 مراجعه کرده و مدارک خود را برای ترجمه رسمی تحویل دهید.

  • یادگیری انگلیسی تجاری برای چه افرادی مناسب است؟

    یادگیری انگلیسی تجاری برای چه افرادی مناسب است؟

    در دنیای جهانی‌شده امروزی، مهارت‌های ارتباطی نقش کلیدی در محیط‌های تجاری دارند. چه فردی حرفه‌ای باشید که در مسیر ارتقای شغلی قرار دارد یا یک کارآفرین که به دنبال گسترش شبکه‌اش است، توانایی برقراری ارتباط مؤثر بسیار مهم است. یکی از روش‌های تقویت این مهارت، یادگیری انگلیسی تجاری است. اما چه کسانی دقیقاً از تسلط بر این نوع خاص از ارتباطات بهره‌مند می‌شوند؟

    برای موفقیت در کسب‌وکار جهانی، کلیک کنید

    ۱. شاغلین شرکت‌های چندملیتی

    یکی از گروه‌های اصلی که از آموزش انگلیسی تجاری بهره‌مند می‌شوند، افرادی هستند که در شرکت‌های چندملیتی کار می‌کنند. در چنین محیط‌هایی، انگلیسی اغلب زبان مشترک ارتباطات است، حتی اگر شرکت در یک کشور غیر انگلیسی‌زبان قرار داشته باشد. کارمندان در زمینه‌هایی مانند مالی، بازاریابی، یا مدیریت معمولاً نیاز دارند با همکاران و مشتریانی از نقاط مختلف جهان ارتباط برقرار کنند. داشتن تسلط بر انگلیسی تجاری، اطمینان می‌دهد که حرفه‌ای‌ها می‌توانند به وضوح ارتباط برقرار کنند، به طور مؤثر مذاکره کنند و از سوءتفاهم‌هایی که ممکن است بر عملکرد شرکت تأثیر بگذارد، جلوگیری کنند.

    ۲. صاحبان کسب‌وکار و کارآفرینان

    صاحبان کسب‌وکار و کارآفرینانی که به دنبال گسترش فعالیت‌های خود در سطح بین‌المللی هستند، نیز می‌توانند از یادگیری انگلیسی تجاری بهره‌مند شوند. چه در حال مذاکره با سرمایه‌گذاران خارجی باشند، چه در حال تامین محصولات از تامین‌کنندگان خارجی یا ورود به بازارهای جدید، انگلیسی معمولاً زبان اصلی ارتباط است. دانستن انگلیسی تجاری به کارآفرینان اجازه می‌دهد تا اعتماد ایجاد کنند، شراکت‌ها را تقویت کنند و در محیط‌های جهانی با اطمینان صحبت کنند. همچنین، توانایی درک قراردادهای پیچیده، گزارش‌های مالی و اسناد حقوقی به زبان انگلیسی برای آنها بسیار مفید خواهد بود.

    ۳. جویندگان کار در بازارهای رقابتی

    بازار کار امروز بیش از هر زمان دیگری رقابتی است و داوطلبانی که می‌توانند انگلیسی تجاری صحبت کنند، از یک مزیت برجسته برخوردارند. بسیاری از شرکت‌ها، حتی در کشورهای غیر انگلیسی‌زبان، به دنبال کارمندانی هستند که به زبان انگلیسی مسلط باشند. این موضوع به ویژه در صنایعی مانند مالی، فناوری و تجارت بین‌الملل صادق است. برای جویندگان کار، یادگیری انگلیسی تجاری می‌تواند درهای بیشتری را به روی آنها باز کند، حقوق‌های بالاتری به همراه داشته باشد و مسیر پیشرفت شغلی را هموارتر سازد. توانایی شرکت در مصاحبه‌ها، نوشتن ایمیل‌های حرفه‌ای و ارائه ایده‌ها به زبان انگلیسی می‌تواند تفاوت زیادی در پیدا کردن شغل ایجاد کند.

    ۴. دانشجویان و فارغ‌التحصیلان تازه‌کار

    دانشجویان و فارغ‌التحصیلانی که قصد دارند در محیط‌های بین‌المللی کار کنند، انگلیسی تجاری را به عنوان یک مهارت ضروری می‌بینند. بسیاری از دانشگاه‌ها اکنون دوره‌های آموزش انگلیسی تجاری را به دانشجویان خود ارائه می‌دهند تا آنها را برای مشاغل جهانی آماده کنند. از کارآموزی تا اولین شغل تمام وقت، آشنایی با نحوه مدیریت جلسات کاری، ارائه‌ها و رویدادهای شبکه‌سازی به زبان انگلیسی می‌تواند به طور قابل توجهی مزیت رقابتی به جوانان حرفه‌ای ببخشد. علاوه بر این، فارغ‌التحصیلانی که قصد ادامه تحصیل در رشته‌های کسب‌وکار، به‌ویژه در دانشگاه‌های برتر بین‌المللی دارند، برای درک مطالب درسی و مشارکت در بحث‌ها به انگلیسی تجاری نیاز خواهند داشت.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه خصوصی کاملا رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید.

    ۵. فریلنسرها و کارگران دورکار

    با رشد اقتصاد گیگ و دورکاری، تقاضا برای افرادی که بتوانند با مشتریان سراسر جهان همکاری کنند، افزایش یافته است. فریلنسرها در زمینه‌هایی مانند طراحی گرافیک، نویسندگی، برنامه‌نویسی یا بازاریابی دیجیتال اغلب با مشتریانی از کشورهای انگلیسی‌زبان همکاری می‌کنند. یادگیری انگلیسی تجاری به فریلنسرها امکان می‌دهد تا با مشتریان ارتباط برقرار کنند، نیازهای پروژه را درک کنند و کارهایی را ارائه دهند که مطابق با انتظارات باشد. برای کارگران دورکار، تسلط بر انگلیسی تجاری می‌تواند کلید دستیابی به قراردادهای بین‌المللی با درآمدهای بالاتر و ساختن یک شبکه جهانی باشد.

    ۶. غیر بومی‌ها در سمت‌های مدیریتی

    افراد غیر بومی که در نقش‌های مدیریتی قرار دارند یا به دنبال دستیابی به این موقعیت‌ها هستند، می‌توانند از یادگیری انگلیسی تجاری به شدت بهره‌مند شوند. در نقش‌های رهبری، ارتباط مؤثر بسیار حیاتی است. چه در حال ارائه به ذینفعان باشید، چه در حال مدیریت جلسات با شرکای بین‌المللی یا رهبری تیم‌های متنوع، رهبران باید افکار خود را به وضوح و به صورت حرفه‌ای بیان کنند. انگلیسی تجاری به آنها مهارت‌های زبانی لازم برای رهبری با اعتماد به نفس در محیط‌های جهانی را می‌دهد.

    ۷. نمایندگان خدمات مشتری و فروشندگان

    نمایندگان خدمات مشتری و فروشندگان اغلب در خط مقدم ارتباطات قرار دارند. در بسیاری از موارد، این حرفه‌ای‌ها نیاز دارند که با مشتریان بین‌المللی تعامل داشته باشند و انگلیسی زبان رایج این ارتباطات است. یادگیری انگلیسی تجاری به نمایندگان خدمات مشتری کمک می‌کند تا مسائل را به طور کارآمدتر حل کنند و اطمینان حاصل کنند که فروشندگان می‌توانند محصولات یا خدمات را به شکلی مؤثر ارائه دهند. در صنایعی مانند هتلداری، سفر و تجارت الکترونیک، تسلط بر زبان انگلیسی اغلب عامل کلیدی در ارائه خدمات عالی به مشتریان است.

    نتیجه‌گیری

    به طور خلاصه، یادگیری انگلیسی تجاری مزایای ارزشمندی را به طیف وسیعی از افراد ارائه می‌دهد. حرفه‌ای‌ها در شرکت‌های چندملیتی، صاحبان کسب‌وکار، جویندگان کار، دانشجویان، فریلنسرها و رهبران غیر بومی می‌توانند از طریق آموزش انگلیسی تجاری به طور قابل توجهی مهارت‌های ارتباطی و چشم‌انداز شغلی خود را بهبود بخشند. با ادامه تأثیر جهانی‌سازی بر شیوه کار و تعامل ما، تسلط بر انگلیسی تجاری اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. با سرمایه‌گذاری بر روی این مهارت‌ها، افراد می‌توانند فرصت‌های شغلی خود را افزایش دهند و با اطمینان در دنیای تجارت بین‌المللی فعالیت کنند