نویسنده: نزدیکتر

  • لیست کامل انواع پوشاک و لباس به انگلیسی

    یادگیری زبان جدید مثل کنار هم قرار دادن قطعات یک پازل است و یکی از مهمترین بخش‌های این پازل بزرگ مختص به مکالمه‌های روزمره است. وقتی در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید و واژگان مربوط به مکالمه‌های روزمره را پله پله یاد می‌گیرید، بالاخره، نوبت به یادگیری نام انواع پوشاک و لباس به انگلیسی می‌رسد. اما چرا باید معادل انگلیسی نام انواع لباس و پوشاک را یاد بگیریم؟ با یادگیری نام انواع دامن، شلوار، بلوز و غیره، می‌توانید به راحتی در مورد پوشاک و مد صحبت کنید و در یک کشور انگلیسی زبان نیز، خرید کنید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد لیست کامل انواع لباس و پوشاک به زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    انواع پوشاک به زبان انگلیسی

    در قدم اول، به سراغ پوشاک پرکاربرد به زبان انگلیسی می‌رویم. در ادامه، لیست انواع پوشاک پرکاربرد را به زبان انگلیسی برای‌تان گفته‌ایم.

    این واژه به معنای لباس و پوشاک است و معمولاً در متون رسمی یا تخصصی از آن استفاده می‌کنند. برای مثال، در صنعت مُد و در اسناد قانونی، این واژه بسیار به کار می‌رود و می‌توانید از آن برای اشاره به انواع لباس، مانند پیراهن و شلوار، استفاده کنید.لباس، رختGarments
    کت بلیزر یا کت تک نوعی کت اسپرت است بیشتر برای استایل کژوال به کار می‌رود.کت اسپرت، کت تکBlazer
    تی شرت نوعی لباس نازک و آستین کوتاه است و معمولاً از جنس پنبه است.تی شرتT-shirt
    شلوار جین از جنس پارچه دنیم است. این شلوار بسیار پرکاربرد است و معمولاً هر شخص، با هر سلیقه‌ای، چند شلوار جین در کمد لباس‌هایش دارد.شلوار جینJeans
    نوعی شلوار راحت و کژوال که معمولاً هنگام ورزش کردن، آن را می‌پوشند.شلوار راحتیJoggers
    در زبان انگلیسی، به جلیقه waistcoat نیز می‌گویند. این لباس در دسته لباس‌های رسمی قرار می‌گیرد.جلیقهVest
    تاپ رکابی نوعی لباس بدون آستین است و معمولاً برای ورزش کردن آن را می‌پوشند.تاپ رکابیTank Top
    لباس بادگیری در هوای طوفانی و بارانی کاربرد دارد.لباس بادگیریWindbreaker
    پیراهن نوعی لباس زنانه است که دامن آن تا روی پاها می‌آید و آن‌ها را می‌پوشاند.پیراهنDress
    دامن نیز نوعی لباس زنانه است که البته مردان در برخی فرهنگ‌ها نیز آن را می‌پوشند.دامنSkirt
    بلوز لباس گشاد و شبیه به تیشرت است، با این تفاوت که جلوی آن دکمه دارد.بلوزBlouse
    کیمونو نوعی لباس سنتی ژاپنی است که معمولاً آن را روی دیگر لباس‌ها می‌پوشند.کیمونوKimono

    اکسسوری ها در زبان انگلیسی

    اکنون نوبت به نام انواع اکسسوری به زبان انگلیسی می‌رسد. در ادامه، از این موارد برای‌تان خواهیم گفت.

    کمربندBelt
    کلاهHat
    عینکGlasses
    کیفBag
    گوشوارهEarrings
    گردنبندNecklace
    روسریScarf
    دستبندBracelet
    ساعتWatch
    دستکشGloves

    انواع پارچه و مواد تولید پوشاک در زبان انگلیسی

    هر لباس، پوشاک و اکسسوری را با استفاده از پارچه یا مواد مشخصی تولید می‌کنند که یادگیری‌شان به شما کمک می‌کند تا بتوانید در مورد جزئیات پوشاک نیز صحبت کنید.

    پارچه کتان یا پنبه‌ای از این پارچه برای تولید لباس استفاده می‌کنند.Cotton
    ابریشم این پارچه گران، نرم و بسیار لطیف است و برای دوختن لباس‌های لاکچری از آن استفاده می‌کنند.Silk
    چرم از این پارچه بادوام برای تولید لباس، کیف و کفش استفاده می‌کنند.Leather
    دنیم از پارچه دنیم برای تولید لباس و اکسسوری استفاده می‌کنند. معمولاً پارچه دنیم یا جین به رنگ آبی است.Denim
    پلی استرPolyester
    لینن از پارچه‌های پرطرفدار برای فصل تابستان است.Linen
    مخملVelvet
    شیفون از پارچه‌های لطیف و نازک که برای دوختن لباس‌های مجلسی به کار می‌رود.Chiffon

    استایل و ترندهای مد در زبان انگلیسی

    استایل و ترندهای مد بخش قابل توجهی از فرهنگ را به خودشان اختصاص می‌دهند. در زبان انگلیسی، برای همه استایل‌ها و ترندهای مد واژگان مشخصی وجود دارد.

    در ادامه، از این استایل‌ها و ترندها برای‌تان گفته‌ایم.

    استایل وینتیج طبق استایل دهه‌های گذشته است.وینتیجVintage
    استایل بوهو یا بوهمی با الهام از استایل های شرقی شکل گرفته است و در آن‌، لباس‌های گشاد و اکسسوری‎‌‌های شرقی جایگاه ویژه‌ای دارند. این استایل بسیار هنری است.بوهوBoho (Bohemian)
    استایل مینیمال بر پایه سادگی است. در این استایل، از رنگ‌های روشن و خنثی استفاده می‌شود.مینیمالMinimalist
    استایل گوتیک خلاصه می‌شود در لباس‌های مشکی، آرایش مشکی و اکسسوری‌های مشکی.گوتیکGothic
    استایل پانک متعلق به دهه 1970 است و می‌توان آن را استایلی انقلابی دانست. در این استایل، اکسسوری‌ها بسیار بزرگ و سنگین هستند و کت و بوت‌ها نیز از جنس چرم هستند.پانکPunk

    سخن آخر

    تا به اینجا، با لیست کامل انواع لباس و پوشک به انگلیسی آشنا شدید. همینطور معادل انگلیسی انواع اکسسوی، پارچه و استایل‌های مد را نیز مشاهده کردید. برای اینکه بتوانید در مورد دنیای مد و انواع لباس و پوشاک صحبت کنید، باید این واژه‌ها و اصطلاحات را بشناسید. با کمی تمرین و تکرار، به همه این موارد و حتی موارد فراتر و پیچیده‌تر از این‌ها نیز مسلط خواهید شد.

  • عبارت هایی برای بیان احساسات به انگلیسی

    یکی از پرکاربردترین سوالات در زبان انگلیسی How are you است. پاسخ این سوال، معمولاً very well, thanks است و خب، پاسخ صحیحی است. اما اگر بخواهید مثل گویش‌وران زبان انگلیسی صحبت کنید، بهتر است به این پاسخ ساده اکتفا نکنید. در زبان انگلیسی واژه ها و عبارت‌های متعددی برای بیان احساسات و حال خوب وجود دارد. به علاوه، با یادگیری این اصطلاحات، می‌توانید احساسات و حال‌تان را با جزئیات بیشتری بیان کنید.  در ادامه، از عبارت‌های انگلیسی برای بیان احساسات برای‌خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    انواع احساسات در زبان انگلیسی

    وقتی در مورد احساسات و هیجانات در زبان انگلیسی صحبت می‌کنیم، صرفاً منظورمان عشق و احساسات خوشایند نیست، بلکه دامنه احساسات بسیار گسترده است و احوالات بسیار زیادی را در بر می‌گیرد. بنابراین، در قدم اول، باید بدانیم منظور از احساسات (feeling) و هیجانات (emotions) چیست.

    هیجاناتی که در مواقع مختلف تجربه می‌کنیم به شرح زیر است:

    لذتEnjoyment
    غمsadness
    ترسfear
    خشمanger
    تنفرdisgust
    شرمembarrassment

    معرفی اصطلاحاتی برای بیان احساسات به زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی اصطلاحات و واژگان بسیار زیادی برای بیان آنچه به صورت فیزیکی، هیجانی و ذهنی تجربه می‌کنیم وجود دارد. با شناخت این واژگان و اصطلاحات، می‌توانید احوالات و هیجانات‌تان را به صورت دقیق بیان کنید و بدین ترتیب، ارتباط بهتری را با مخاطب‌تان برقرار کنید. در ادامه، از اصطلاحات و عبارت‌هایی برای بیان احساسات به انگلیسی برای‌تان گفته‌ایم.

    عبارت Bent out of shape

    عبارت Bent out of shape را زمانی استفاده می‌کنید که می‌خواهید بگویید مسئله‌ای آزارتان داده است یا از چیزی عصبانی هستید. حرف اضافه این عبارت about یا over است. البته بهتر است از about استفاده کنید.

    به جمله زیر توجه کنید.

    او از کد پوشش در محل کارش آزرده بود.She got bent out of shape over the new dress code at work.

    عبارت On cloud nine

    وقتی کسی به شما می‌گوید، On cloud nine منظورش این است که خیلی خوشحال است.

    به جمله زیر توجه کنید:

    وقتی بالاخره به او پیشنهاد ازدواج داد، او خیلی خوشحل شد.When he finally proposed to her, she was on cloud nine.

    عبارت Spaced out

    وقتی حواس‌تان به آنچه در اطراف‌تان رخ می‌دهد نیست و تمرکزی روی شرایط ندارید، در حال Spaced out هستید. در مورد خودتان و دیگران می‌توانید از این عبارت استفاده کنید. این عبارت شبیه به واژه  daydreaming است و همان کاربرد را نیز دارد.

    عبارت Shaken up

    وقتی شخصی خبر بدی را می‌شنود و اتفاق  شوکه‌کننده و غیرمنتظره‌ای را تجربه می‌کند، در واقع، shaken up شده است.

    به مثال زیر توجه کنید:

    بعد از تصادف، او کاملاً شوکه بود.After the accident she was completely shaken up.

    عبارت On pins and needles

    وقتی از عبارت On pins and needles در زبان انگلیسی استفاده می‌کنیم، اصلاً منظورمان سوزن و خیاطی و این موارد نیست. در واقع، وقتی کسی از این اصطلاح برای بیان حالش استفاده می‌کند، منظورش این است که بسیار مضطرب است و استرس زیادی را تحمل می‌کند.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من تمام مدت بسیار مضطرب بودم.I was on pins and needles the whole time!

     اصطلاح Beat/Bushed

    دفعه بعد، اگر بعد از یک روز شلوغ و خسته‌کننده، کسی  حال‌تان را پرسید، در جوابش از واژه‌ beat یا bushed استفاده کنید. این دو واژه برای بیان خستگی به کار می‌روند. برای مثال، وقتی خسته هستید و نمی‌خواهید کاری را انجام دهید، می‌توانید از این دو واژه برای بیان حال‌تان و دلیل انجام ندادن کار مورد نظر شخص استفاده کنید.

    به جمله زیر توجه کنید:

    متاسفم، من نمی‌توانم امروز کارهای خانه را انجام دهم، خیلی خسته هستم.Sorry, I can’t do the chores today, I’m beat/bushed!

    اصطلاح Head over heels

    عشق ورزیدن و عاشق شدن بسیار خوشایند است. انگلیسی زبانان از اصطلاح head over heels in love زمانی استفاده می‌کنند که می‌خواهند از عشق آتشین‌شان به یک شخص بگویند. این اصطلاح در میان گویش‌وران زبان انگلیسی بسیار محبوب و پرکاربرد است. یادتان باشد که این اصطلاح برای بیان عشق عمیق و خیلی زیاد به کار می‌رود.

    اصطلاح Fed up

    وقتی کسی می‌خواهد بگوید از انجام کاری خسته و سرخورده شده است و توان ادامه دادن ندارد، از اصطلاح Fed up استفاده می‌کند. در واقع، از این اصطلاح برای بیان خستگی شدید به کار می‌رود.

    اصطلاح Under the weather

    اگر بیمار هستید و احساس خوبی ندارید، از اصطلاح Under the weather استفاده کنید. البته یادتان باشد که گویش‌وران زبان انگلیسی زمانی از این اصطلاح استفاده می‌کنند که می‌خواهند در مورد یک ناخوشی جزیی یا صرفاً حال بد صحبت کنند. در واقع، در مورد بیماری‌های جدی، نمی‌توانید از این اصطلاح استفاده کنید.

    واژه Content

    زمانی که می‌خواهید رضایت‌تان را از چیزی اعلام کنید، از اصطلاح content استفاده کنید.

    اصطلاح  feel blue

    اصطلاح  feel blue برای ابراز ناراحتی یا صحبت در مورد غم و افسردگی به کار می‌رود.

    اصطلاح to be over the moon

    اصطلاح to be over the moon برای بیان حال خیلی خوب و شادی زیاد به کار می‌رود. در زبان فارسی، اصطلاح «روی ابرها بودن» همین معنا را منتقل می‌کند.

    اصطلاح to see red

    اصطلاح to see red به عصبانیت خیلی شدید اشاره دارد. به کاربرد این اصطلاح در جمله زیر توجه کنید:

    ناگهان چهره‌اش تغییر کرد و به شدت عصبانی شد.His face suddenly changed and he began to see red.

     سخن آخر

    تا به اینجا، با اصطلاحات انگلیسی برای بیان احساسات و احوال‌تان آشنا شدید. بنابراین، بعد از این، اگر کسی از شما پرسید how are you? دیگر لازم نیست، با جمله‌ها و عبارت‌های ساده مانند thanks به او پاسخ دهید، بلکه می‌توانید مثل یک گویش‌ور زبان انگلیسی، احوال‌تان را به صورت دقیق و با استفاده از اصطلاحات درست بیان کنید. با یادگیری اصطلاحات انگلیسی برای ابراز احساس و احوال، می‌توانید متوجه صحبت‌های مخاطب‌تان نیز بشوید. برای مکالمه به زبان انگلیسی، بهتر است تا جایی که می‌توانید اصطلاحات رایج در میان انگلیسی‌زبانان را یاد بگیرید تا بتوانید مثل خودشان، با آن‌ها مکالمه کنید. با یادگیری اصطلاحات انگلیسی، درک عمیق‌تری نیز از فرهنگ‌ آن‌ها پیدا می‌کنید.

  • افعال کمکی در زبان آلمانی (Die Modalverben)

    در زبان آلمانی، انواع فعل وجود دارد و یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین افعال آلمانی نیز افعال کاربردی هستند. افعال کمکی آلمانی بخش مهمی از دستور زبان آلمانی را تشکیل می‌دهد. اما کابرد فعل کمکی در زبان آلمانی چیست؟ مهم ترین افعال کاربردی در زبان آلمانی کدام است؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد افعال کمکی در زبان آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    افعال کمکی پرکاربرد در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، برخی از افعال کمکی بسیار پرکاربرد هستند. سه فعل کمکی پرکاربرد در زبان آلمانی به شرح زیر است:

    • Sein
    • Haben
    • Warden

    به کاربرد این افعال در جمله توجه کنید:

    من گرسنگی دارم. من گرسنه هستم.Ich habe Hunger.
    او معلم است.Er ist Lehrer.
    من در رختخواب ماندم.Ich bin im Bett geblieben.

    از میان این افعال کمکی آلمانی، sein و haben بسیار پرکاربردتر از فعل warden است.

    به جمله زیر توجه کنید:

    من دارم پیر می‌شوم.Ich werde alt.

    صرف افعال کمکی در زبان آلمانی

    اکنون نوبت به صرف افعال کمکی در زبان آلمانی می‌رسد.

    افعال کمکی در زبان آلمانی بی‌قاعده هستند، بنابراین، باید صرف هر کدام از آن‌ها را به صورت جداگانه بشناسید و به دنبال یافتن قانون صرف افعال کمکی آلمانی باشید. در جدول زیر،  این افعال ا صرف کرده‌ایم.

    صرف افعال کمکی آلمانی در das Präsens

    werdenhabensein 
    werdehabebinich
    wirsthastbistdu
    wirdhatister/sie/es
    werdenhabensindSie
    werdenhabensindwir
    werdethabtseidihr

    صرف افعال کمکی آلمانی در das Präteritum

    wurdehattenwaren 
    wurdehattewarich
    wurdesthattestwarstdu
    wurdehattewarer/sie/es
    wurdenhattenwarenSie
    wurdenhattenwarenwir
    wurdethattetwartihr

    کاربرد افعال کمکی آلمانی در جمله

    تا به اینجا، با افعال کمکی مهم و پرکاربرد در زبان آلمانی آشنا شدید و اکنون نوبت به یادگیری کاربرد این افعال در جمله می‌رسد.

    فعل کمکی sein و حال ساده

    در برخی از شرایط، می‌توانید از فعل کمکی sein در زمان حال ساده استفاده کنید.  

    • در کنار اسامی خاص
    من اما هستم.Ich bin Emma.
    ما در برمن هستیم.Wir sind in Bremen.
    • برای اشاره به زمان و تاریخ
    ساعت سه است.Es ist 15 Uhr.
    • به همراه صفت
    او بسیار سخت کوش است.Sie ist sehr fleißig.
    برای من زیادی گرم است. (زیادی گرمم است)Mir ist zu warm.
    تو مرد ماجراجویی هستی.Du bist ein abenteurlustiger Mann.

    فعل کمکی Sein و زمان گذشته (Perfekt)

    فعل sein در زمان گذشته نیز استفاده می‌شود. زمانی که می‌خواهید به حرکت یا تغییر حالت اشاره کنید، می‌توانید از این فعل استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    ترجمهجمله آلمانی با فعل sein
    من ساعت هفت صبح بیدار شدم.Ich bin um 7 Uhr augewacht.
    آن‌ها هفته پیش به آلمان رفتند.Sie sind letzte Woche nach Deutschland gefahren.
    بستنی من آب شد.Mein Eis ist geschmolzen.

    از افعال آلمانی که به تغییر حالت یا حرکت اشاره دارند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    رانندگی کردنfahren
    رفتنgehen
    خوابیدنeinschlafen
    بیدار شدنaufwachen
    بلند شدنaufstehen
    رسیدنankommen
    ذوب شدنschmelzen
    افتادنfallen
    متولد شدنgeboren
    راه رفتن، دویدنlaufen
    جدا شدن، ترک کردنabfahren

    فعل کمکی sein و زمان گذشته ساده (Präteritum)

    از فعل sein در زمان گذشته نیز می‌توانید استفاده کنید.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    من با دوست پسرم بودم.Ich war mit meinem Freund.
    آیا تا به حال به آلمان رفته‌ای؟Warst du schon mal in Deutschland?
    آیا شما پسرها در مهمانی بودید؟Wart ihr auf der Party?

    فعل کمکی Haben در زمان حال ساده

    در زمان حال ساده، از haben نیز استفاده می‌کنیم. این فعل برای اشاره به داشتن و مالکیت استفاده می‌شود.

    من سردرد دارم.Ich habe Kopfschmerzen.
    چه نوع کیکی داری؟Was für Kuchen haben Sie?
    او سه گربه دارد.Sie hat 3 Katzen.

    فعل Haben و زمان گذشته (Perfekt)

    برای اشاره به زمان گذشته، اگر فعلی به تغییر وضعیت و حالت اشاره نداشته باشد، می‌توانید از فعل haben به همراه آن استفاده کنید.

    من عکس‌های زیادی گرفته‌ام.Ich habe viele Fotos gemacht.
    سال گذشته، او پنج رمان آلمانی خواند.Letztes Jahr hat er 5 deutsche Romane gelesen.
    آیا شما پسرها او را دیده‌اید؟Habt ihr das gesehen?

    فعل haben و زمان گذشته ساده

    در زمان حال ساده در زبان آلمانی، از فعل haben استفاده می‌کنیم. به کاربرد این فعل در زمان حال ساده آلمانی توجه کنید:

    به عنوان یک کودک، من سگ داشتم.Als Kind hatte ich einen Hund.
    در تعطیلا، ما آب و هوای خوبی داشتیم.Im Urlaub hatten wir tolles Wetter.

    فعل کمکی werden در زبان آلمانی

    آخرین فعل پرکاربرد کمکی در زبان آلمانی warden است. این فعل به معنای «شدن» است و در جمله‌های مربوط به زمان آینده از این فعل استفاده می‌کنند. این فعل مثل فعل کمکی will در زبان انگلیسی است.

    فردا در کافه همدیگر را خواهیم دید.Morgen werden wir uns in einem Café treffen.
    من همیشه قرمز می‌شوم وقتی مضطرب هستم.Ich werde immer rot, wenn es mir peinlich ist.
    از فردا، سر او شاوغ خواهد شد.Sie wird ab morgen sehr beschäftigt sein.
    هوا بهتر می‌شود.Das Wetter wird immer besser.

    سخن اخر

    تا به اینجا، با افعال کمکی در زبان آلمانی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، sein، warden و haben سه فعل کمکی پرکاربرد در زبان آلمانی هستند و در موقعیت‌های مختلف به کار می‌روند. با یادگیری افعال کمکی آلمانی، می‌توانید جمله‌های  حال، گذشته و آینده را بسازید.

  • آدرس پرسیدن به آلمانی

    اگر قصد دارید به یکی از شهرهای آلمان بروید، باید بتوانید به زبان آلمانی آدرس بپرسید و وقتی مخاطب‌تان برای توضیح می‌دهد، متوجه حرف‌هایش بشوید. برای پرسیدن آدرس به زبان آلمانی، باید یک سری واژه‌ها و عبارت‌های آلمانی را بشناسید.  اما کدام واژه ها برای آدرس پرسیدن به آلمانی و آدرس دادن به آلمانی ضروری هستند؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد آدرس پرسیدن به آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    کلمه پرسشی کجا در زبان آلمانی

    معادل کلمه پرسشی «کجا» در زبان آلمان Wo است. بنابراین وقتی می‌خواهید از مکان چیزی بپرسید، باید از عبارت زیر استفاده کنید:

    Wo ist…?

    حواس‌تان باشد که این کلمه پرسشی را با کلمه پرسشی آلمانی wer (به معنای چه کسی) اشتباه نگیرید. در ابتدای یادگیری زبان آلمانی، باید این کلمه پرسشی پرکاربرد آشنا می‌شوید و بعد از مدت کوتاهی، ذهن‌تان این واژه و کاربردش عادت می‌کند.

    یکی دیگر از عبارت‌های پرکاربرد اما پیچیده برای پرسیدن مکان عبارت زیر است:

    Wo befindet sich…?

    حواس‌تان باشد این واژه را با فعل befindet، به معنای یافتن،  اشتباه نگیرید.

    به جمله زیر توجه کنید:

    او در های استریت زندگی می‌کند.Sie wohnt an der Hauptstraße.

    واژه der Straße (به معنای خیابان) را به یاد بسپارید. حالت داتیو این واژه به معنای die Straße است.

    آیا در این شهر تازه وارد هستی؟Bist du neu hier in der Stadt?

    در جمله بالا، اسم مونث die Stadt (به معنای شهر) آمده است. در حالت داتیو، اسم تعریف این اسم تغییر می‌کند و تبدیل به der Stadt می‌شود. از حالت داتیو، برای آدرس دادن به زبان آلمانی استفاده می‌کنند.

    نانوایی نزدیک اداره است.Die Bäckerei ist neben dem Büro.

    اشاره به فاصله در زبان آلمانی

     وقتی هنوز با واژه‌های مخصوص اشاره به آدرس در زبان آلمانی آشنا نشده‌اید، می‌توانید از واژه‌های کلی و عمومی برای صحبت در این باره استفاده کنید.

    به جمله زیر توجه کنید:

    آن از اینجا دور است.Das ist weit weg von hier.

    تصور کنید با یکی از دوستان‌تان که اهل برلین است، در این شهر قدم می‌زنید و شما تصیم می‌گیرید به Potsdamer Platz بروید.

    اگر دوست‌تان بخواهد از مسافت این مکان با مبدأ بگوید، از جمله زیر استفاده می‌کند:

     پوتسدامر پلاتس از این‌جا دور است.Der Potsdamer Platz, das ist weit weg von hier.

    یا اینکه می‌تواند در جواب‌تان بگوید:

    دقیقاً در همین حوالی است.Das ist in der Nähe.

    آیا اسم Mustafas Gemüse Kebab معروف را در برلین شنیده‌اید؟ تصور کنید به U-Bahn Station Mehringdamm رسیده‌اید و می‌خواهید آدرس U-Bahn Station Mehringdamm را از او بپرسید.

    وقتی آدرس را می‌پرسید، جمله زیر را می‌شنوید.

    مصطفی گموسه کباب؟ دقیقاً در همین حوالی است.Mustafas Gemüse Kebab? Das ist hier in der Nähe.

    بعد از این جمله، سوالات زیر مطرح می‌شود.

    آیا آنجا دور است؟Ist es weit?
    چقدر تا شهر فاصله دارد؟Wie weit ist es zur Stadt?

    از جمله‌های زیر نیز استفاده کنید.

    ساختمان‌ها بسیار دور هستند.Die Gebäude sind weit entfernt.

    همچنین، ممکن است جمله‌های زیر را بشنوید:

    من ده دقیقه از شهر فاصله دارم.Ich bin 10 Minuten entfernt von der Stadt.
    آن‌ها دو کیلومتر دو هستند.Sie sind etwa zwei Kilometer entfernt.

    یادتان باشد واژه Etwa غیررسمی است، اما بسیار پرکاربرد است و می‌توانید در موقعیت‌های مختلف از آن استفاده کنید.

    آدرس دادن به زبان آلمانی

    فرقی نمی‌کند قرار است وارد شهری بزرگ شوید یا اینکه به دهکده‌ای در آلمان بروید، در هر صورت، آدرس پرسیدن و آدرس دادن به آلمانی را بلد باشید تا بتوانید به این زبان صحبت کنید.

    به این سمت بپیچید (رسمی)Biegen Sie hier ab.

    واژه links به معنای «چپ» است واژه rechts به معنای «راست» است.

    اگر می‌خواهید برای آدرس دادن به زبان آلمانی از این واژگان استفاده کنید، می‌توانید چنین جمله‌هایی را بیان کنید.

    در آنجا، به سمت چپ بپیچید.Biegen Sie da links ab.

    یادتان باشد که فعل abbiegen از افعال جدا شدنی در زبان آلمانی است و می‌توانید پیشوند ab را از فعل‌تان جدا کنید.

    اگر می‌خواهید در مورد مسیر سوال کنید و پاسخ مشخصی را بشنوید، از جمله زیر استفاده کنید:

    چگونه من به ….. می‌رسم؟Wie komme ich zu…?

    واژه Zu یکی از چندین حرف اضافه در زبان آلمانی است و بعد از آن، همیشه حالت داتیو می‌آید.

    اکنون به جمله زیر توجه کنید:

    چگونه به آپارتمان‌ها برسم؟Wie komme ich zu den Apartments?

    یکی دیگر از حروف اضافه پرکاربرد برای آدرس دادن um است.

    نقشه خوانی در زبان آلمانی

    اکنون نوبت به خواندن نقشه و جهت‌های مختلف می‌رسد. اگر می‌خواهید مسیری را روی نقشه نشان دهید، در قدم اول باید چهار جهت را بشناسید:

    شمالNord
    جنوبSüd
    شرقOst
    غربWest

    به کاربرد این واژگان در جمله توجه کنید:

    من در شمال زندگی می‌کنم.Ich wohne im Norden.
    مادرم در شمال آلمان زندگی می‌کند.Meine Mutter wohnt in Norddeutschland.
    من در شرق بودم.Ich war schon im Osten.

    سخن آخر

    تا به اینجا با آدرس پرسیدن در زبان آلمانی آشنا شدید و واژه‌ها و اصطلاحات لازم را یاد گرفتید. با یادگیری این موارد و کاربردشان در جمله، می‌توانید به راحتی، از یک آلمانی زبان آدرس بپرسید یا اینکه آدرس را به زبان آلمانی بیان کنید.

  • انواع غذا به زبان فرانسه

    انواع غذا به زبان فرانسه

    وقتی وارد کشور فرانسه می‌شوید، از کروسان اول صح تا آخرین وعده غذایی، انواع و اقسام خوردنی‌ها و نوشیدنی‌های جذاب را در کافه‌ها، رستوران‌ها، سوپرمارکت‌ها و انواع دیگر فروشگاه پیش روی‌تان می‌بینید. به طور کلی، غذا بخشی از فرهنگ کشور فرانسه است و معمولا مردم این کشور به خوراک‌شان خیلی اهمیت می‌دهند. می‌توان گفت فرانسوی‌ها ساعت زیادی از روز را پشت میز غذا می‌گذرانند. اگر شما نیز در حال یادگیری زبان فرانسه هستید یا قصد سفر به این کشور را دارید، بهتر است معادل فرانسوی انواع غذا را به زبان فرانسوی یاد بگیرید. در این مطلب، از انواع غذا به زبان فرانسه برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    وعده های غذایی در فرانسه

    در زبان فرانسه واژه La cuisine به معنای غذا است و  واژه les repas نیز به معنای «وعده‌های غذایی» است.

    اگر می‌خواهید در فرانسه یک صبحانه معمولی میل کنید، ابتدا باید به نانوایی (boulangerie) مراجعه کنید. فرانسوی‌ها در وعده صبحانه نان و شیرینی‌هایی مثل croissants و pain au chocolat یا نان baguette با مربا می‌خورند.

    وعده ناهار Le déjeuner در فرانسه معمولاً سبک است. اگر به کشور فرانسه سفر کنید، در رستوران‌های فرانسه، گزینه plat du jour (غذای روز) یا منوی روز (menu du jour) را خواهید دید.

    پیش از رفتن به رستوران برای وعده ناهار، باید حتماً بررسی کنید که آیا رستوران مورد نظرتان باز است یا بسته. رستوران‌های فرانسوی در زمان ناهار معمولاً بین ساعت‌های 12 تا 2 بعد از ظهر باز هستند و بعد از ظهرها نیز، حوالی ساعت 7 شروع به سرو غذا می‌کنند.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    معادل واژه شام در زبان فرانسوی un apéro است.

    معادل واژه پیش غذا l’entrée و وعده اصلی le plat است. جالب است بدانید که فرانسوی‌ها بعد از هر وعده غذایی fromage می‌خورند.

    اگر شما نیز دوست دارید در مورد غذاهای فرانسوی و وعده‌های غذایی در فرانسه بدانید، تا آخر این مطلب همراه ما باشید.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    وعده های غذایی در زبان فرانسوی

    در هر وعده غذایی، یک سری مواد غذایی خاص سرو می‌شود. در ادامه، از این مواد غذایی برای‌تان گفته‌ایم.

    صبحانه در فرانسه

    در وعده غذایی صبحانه در فرانسه، یک سری مواد غذایی خاص سرو می‌شود. در جدول زیر، از این موارد برای‌تان گفته‌ایم.

    صبحانهpetit-déjeuner
    نانpain
    نان تستpain grillé
    مرباconfiture
    عسلmiel
    ژامبونjambon
    کرهbeurre
    تخم مرغoeufs
    غلات صبحانهCéréale
    کروسانCroissant
    شکرSucre

    ناهار و شام در زبان فرانسوی

    اکنون نوبت به وعده‌های غذایی ناهار و شام و مواد غذایی مختص به آن‌ها برای‌تان خواهیم گفت.

    ناهارdéjeuner
    شامdîner
    غذاnourriture
    سوپsoupe
    سالادsalade
    پاستاpâtes
    سیب زمینی سرخ کردهfrites
    پوره سیب زمینیpurée
    سبزیجاتlégumes
    گوجه فرنگیtomate
    فلفل دلمه ایpoivron
    پیازoignon
    قارچchampignon
    هویجcarotte
    بادمجانaubergine
    برنجriz
    لوبیاharicot
    نمکsel
    ادویهépices
    فلفلpoivre
    لیموcitron
    روغن زیتونhuile d’olive
    سرکهvinaigre
    سسsauce
    گوشتviande
    گوشت چرخ کردهviande hachée
    گوشتboeuf
    گوشت خوکporc
    مرغpoulet
    ماهیpoisson
    اردکcanard
    پیش غذاentrée
    وعده اصلیplat
    دسرdessert
    غذای روزplat du jour

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    میان وعده ها در زبان فرانسوی

    بعد از وعده‌های غذایی، نوبت به میان وعده ها در زبان فرانسوی می‌‎رسد. به جدول زیر توجه کنید:

    میان وعدهgoûter
    پنیرfromage
    کیکgâteau
    تارتtarte
    چیپسchips
    میوهfruit
    سیبpomme
    گلابیpoire
    موزbanane
    توت فرنگیfraise
    بلوبریmyrtille
    پرتقالorange
    بستنیglace
    شکلاتchocolat
    آب نباتbonbon

    نوشیدنی ها به زبان فرانسوی

    در کشور فرانسه، تنوع نوشیدنی‌ بسیار زیاد است. در جدول زیر، از نوشیدنی‌ها به زبان فرانسه برای‌تان گفته‌ایم.

    نوشیدنیboissons
    آبeau
    آبمیوهjus
    قهوهcafé
    چایthé
    شیرlait
    شرابvin
    آبجوbière

    غذاهای معروف به زبان فرانسوی

    فرانسه کشور بزرگی است و هر گوشه از آن، فرهنگ و سنت مشخصی دارد. هر کدام از شهرهای مختلف فرانسه غذاهای محلی مخصوص به خودشان را دارند. در ادامه، برخی از این غذاها را برای‌تان گفته‌ایم.

    Boeuf Bourguignon

    غذای Boeuf Bourguignon یا بیف بورگاندی از غذاهای منطقه بورگاندی در کشور فرانسه است. شراب‌های این منطقه در سراسر جهان شهرت دارد. در این شهر، از شراب برای پخت و پز نیز استفاده می‌کنند. فرانسوی‌ها برای پختن بیف بورگاندی، گوشت را چند ساعت در شراب می‌خوابانند. در این غذا، علاوه بر گوشت، قارچ، پیاز و هویج نیز می‌ریزند.

    Ratatouille

    حتماً واژه Ratatouille شما را یاد موش سرآشپز می‌اندازد، اما باید بدانید که Ratatouille از غذاهای محبوب گیاهی در جنوب فرانسه است. از مواد لازم برای پختن این غذا، می‌توان به گوجه، سیر، پیاز، بادمجان، کدو، فلفل دلمه‌ای و سبزیجات محلی مخصوص این منطقه اشاره است.

    این غذا بسیار خوشمزه و در میان گیاخواران بسیار پرطرفدار است.

    Soupe à l’Oignon

    سوپ پیاز یا Soupe à l’Oignon از غذاهای محبوب فرانسوی است. درست کردن سوپ پیاز چندان کار ساده‌ای نیست و به زمان نیاز دارد. برای پختن سوپ پیاز، باید پیاز خردشده را در شراب بخوابانید و بپزید، سپس نان تست و پنیر پارمسان را روی آن بریزید و میل کنید.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با انواع غذا به زبان فرانسه آشنا شدید و انواع نوشیدنی را نیز به این زبان یاد گرفتید. همانطور که مشاهده کردید، تنوع غذایی در فرانسه بسیار زیاد است و در سفر به فرانسه، می‌توانید از غذاهای فرانسوی و نوشیدنی‌های و خوراکی‌های آن لذت ببرید. اگر هم قصد سفر به فرانسه را ندارید، آشنایی با غذاهای فرانسوی شما را با فرهنگ این کشور آشنا می‌کند.

  • ضرب المثل های ترکی  استانبولی با معنی

    اگر اینجایید، حتماً دلیلی برای ورود به دنیای جذاب ضرب‌المثل‌های ترکی استانبولی دارید. مثلاً در حال یادگیری زبان ترکی استانبولی هستید و می‌خواهید چند ضرب‌المثل ترکی نیز یاد بگیرید و در مکالم‌های‌تان از آن‌ها استفاده کنید. یا اینکه مطالعه فرهنگ‌ها برای‌تان جذاب است و اکنون می‌خواهید از طریق ضرب‌المثل‌های ترکی وارد دنیای فرهنگ ترکی شوید. یادگیری ضرب المثل مثل بیرون آوردن گنجی ارزشمند از زیر خاک است و عصاره هر فرهنگ را در خود دارد. در واقع، ضرب‌امثل دریچه‌ای به سوی خرد، سنت، فرهنگ و ارزش‌های جامعه است و به ما کمک می‌کنند تا به لایه عمیق‌تری از هر فرهنگ و جامعه نفوذ کنیم.

    در این مطلب، از ضرب‌المثل‌های ترکی استانبولی برای‌تان گفته‌ایم و معنا و کاربردشان را نیز برای‌تان آورده‌ایم. با ما همراه باشید.

    ضرب المثل‌های محبوب ترکی استانبولی

    ضرب‌المثل‌های ترکی استانبولی بسیار زیبا و جذاب هستند و معمولاً به مسائلی مانند زندگی، رابطه، دوستی، زمان و پول مربوط می‌شوند. در این ضرب‌المثل‌ها، درس‌های ارزشمندی برای زندگی نهفته است.

    مردم کشور ترکیه در مکالمه‌های روزمره‌شان از ضرب‌المثل استفاده می‌کنند. اگر چیزی از ضرب‌المثل‌های ترکی استانبولی ندارنید، مکالمه با مردم ترک و درک حرف‌های‌شان برای‌تان دشوار خواهد شد. بنابراین، در هر سطحی از زبان ترکی استانبولی که هستید، باید در باره این ضرب‌المثل‌ها بدانید.  

    در ادامه، از این ضرب‌المثل‌ها برای‌تان گفته‌ایم.

    ضرب‌المثل Damlaya Damlaya Göl Olur.

    معنی لفظ به لفظ ضرب‌المثل Damlaya Damlaya Göl Olur. می‌شود: قطره قطره دریاچه می‌شود. مفهوم این ضرب‌المثل درست مثل ضرب‌المثل فارسی «قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود» است.

    بر اساس این ضرب‌المثل ترکی استانبولی، تلاش‌های کوچک به مرور زمان نتیجه می‌دهند و نتیجه قابل توجهی خواهند داشت. این ضرب‌المثل بر ارزش تداوم و ممارست اشاره دارد. در واقع، طبق این ضرب‌المثل، اگر در کارهای‌تان ثابت قدم باشید و برای رسیدن به هدف‌تان تلاش کنید و قدم‌هایی هر چند کوچک بردارید، به نتیجه خواهید رسید و دستاوردی خواهید داشت.

    ضرب‌ المثل Dost Kara Günde Belli Olur.

    معنی لفظ به لفظ ضرب‌المثل ترکی Dost Kara Günde Belli Olur. می‌شود: دوست واقعی را در زمان مشکلات و سختی‌ها می‌توان شناخت.

    این ضرب‌المثل ترکی استانبولی بر ماهیت واقعی دوستی‌ها و اهمیت دوستی در دوران سختی‌ها تأکید می‌کند. طبق این ضرب‌المثل، وقتی با مشکلی در زندگی‌مان مواجه می‌شویم و دوره سختی را می‌گذرانیم، دوستان واقعی در کنارمان می‌مانند.

    طبق این ضرب‌المثل، در دوران سختی است که واقعیت اشخاص مشخص می‌شود. بنابراین باید دوستان واقعی‌مان را در شرایط و روزهای سخت بشناسیم.

    ضرب المثل Akıllı Düşman Akılsız Dosttan İyidir.

    معنای لفظ به لفظ ضرب‌المثل Akıllı Düşman Akılsız Dosttan İyidir.: دشمن باهوش بهتر از دوست احمق است.

    طبق این ضرب المثل ترکی استانبولی، که معادلش را در فارسی نیز داریم، داشتن دوست احمق خیلی بد است تا جایی که حتی داشتن دشمن عاقل بهتر از داشتن دوستی نادان است. اما چرا؟ در واقع، در جدال با دشمن باهوش و دانا، انگیزه پیدا می‌کنید تا توانایی‌های‌تان را افزایش دهید.

    این ضرب‌المثل می‌خواهد به ما بگوید که اطراف خودتان را با اشخاص عاقل و خردمند پر کنید، حتی اگر این اشخاص دوست نزدیکتان نباشد. از سوی دیگر، اجازه ندهید اشخاص احمق و نادان اطراف‌تان را بگیرند. به طور کلی، اطرافیان‌تان را با دقت انتخاب کنید، چرا که این اشخاص به رشد و پیشرفت شما خیلی کمک می‌کنند.

    ضرب‌المثل Sabır Acıdır Ama Meyvesi Tatlıdır.

    ضرب المثل Sabır Acıdır Ama Meyvesi Tatlıdır. به این معنا است: صبر تلخ است، اما میوه آن شیرین است.

    در زبان فارسی، معادل این ضرب‌المثل ترکی استانبولی «گر صبر کنی، ز غوره حلوا سازی» است.

    این ضرب‌المثل ترکی استانبولی بر ضرورت صبر تأکید می‌کند. صبر کردن کار دشواری است و برای صبوری باید تلاش کنید، اما در نهایت، ثمره صبر شیرین است و دستاورد ارزشمندی را برای‌تان خواهد داشت.

    ضرب المثل Kusursuz Dost Arayan Dostsuz Kalır.

    ضرب المثل Kusursuz Dost Arayan Dostsuz Kalır. به صورت لفظ به لفظ اینگونه معنا می‌شود: کسی که به دنبال دوست بی‌نقص می‌گردد تنها می‌ماند.

    این ضرب‌المثل ترکی استانبولی به این معنا است که اگر کسی فقط به دنبال دوست بی‌نقص باشد و نتواند نقص و کاستی انسان‌هار بپذیرد، در نهایت، تنها می‌ماند. براساس این ضرب‌المثل‌، باید انسان‌ها را همانطور که هستند بپذیریم، با همه نقص‌های‌شان!

    بر اساس این ضرب‌المثل، هیچ انسان کاملی در جهان وجود ندارد و کسی که به دنبال انسان کامل است، در نهایت، تنها می‎ماند.

    ضرب‌المثل Sütten Ağzı Yanan, Yoğurdu Üfleyerek Yer.

    ترجمه تحت‌الفظی ضرب المثل ترکی Sütten Ağzı Yanan, Yoğurdu Üfleyerek Yer. اینگونه است: کسی که دهانش با شیر می‌سوزد، ماست را نیز هنگام خوردن فوت می‌کند.

    معادل فارسی این ضرب‌المثل ترکی می‌شود: مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید می‌ترسد.

    بر اساس این ضرب‌المثل قدیمی، درس‌های تلخ و دردناک زندگی باعث می‌شود اشخاص در مواجهه با اتفاقات مشابه در آینده محتاط‌تر شوند. طبق این ضرب‌المثل، اگر اتفاقات گذشته تأثیر ناخوشایندی بر ما گذاشته باشند و به ما آسیب زده باشند، در آینده‌، حواس‌مان را بیشتر جمع می‌کنیم تا طعم تلخ این آسیب را مجددأ نچشیم.

    طبق این ضرب‌المثل، تجربیات گذشته رفتار ما را شکل می‌دهد و باعث می‌شود حواس‌مان را بیشتر جمع کنیم و از خودمان در شرایط مختلف مراقبت کنیم.

    ضرب‌ المثل omşunun Tavuğu Komşuya Kaz Görünür.

    معنی لفظ به لفظ ضرب المثل ترکی omşunun Tavuğu Komşuya Kaz Görünür. می‌شود: مرغ همسایه برای همسایه دیگر مثل غاز است.

    معادل این ضرب‌المثل در زبان فارسی نیز وجود دارد: مرغ همسایه غاز است.

    طبق این ضرب‌المثل، اشخاص دارایی‌های دیگران را ارزشمندتر از دارایی‌های خودشان می‎دانند. در واقع، این ضرب‌المثل می‌خواهد به ما بگوید که نباید خودمان را با دیگران مقایسه کنیم و به آن‎‌ها حسادت کنیم، بلکه باید قدر داشته‌های خودمان را بدانیم.

    ضرب المثل Yemek istiyorsan, çiğnemen lazım

    ترجمه لفظ به لفظ ضرب‌المثل ترکی Yemek istiyorsan, çiğnemen lazım عبارتند از : اگر می‌خواهی بخوری، باید بجوی.

    معادل فارسی این ضرب‌المثل ترکی استانبولی، می‌شود: نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.

    طبق این ضرب‌المثل، هیچ چیزی بدون زحمت و تلاش به دست نمی‌آید و برای رسیدن به هر چیز ارزشمندی، باید تلاش کنی و زحمت بکشید.

    ضرب المثل Bana Arkadaşını Söyle, Sana Kim Olduğunu Söyleyeyim

    ترجمه ضرب‌المثل ترکی Bana Arkadaşını Söyle, Sana Kim Olduğunu Söyleyeyim می‌شود: به من بگو دوستت چه کسی است، من به تو خواهم گفت چه کسی هستی.

    در این ضرب‌المثل نیز، بر اهمیت انتخاب دوست و اطرافیان تأکید شده است. دوستان و اطرافیان بر هویت و شخصیت ما تأثیر می‌گذارند، بنابراین در انتخاب‌شان باید دقت کنیم.

    سخن آخر

    تا به این‌جا، با ضرب‌المثل‌های ترکی استانبولی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، در فرهنگ و زبان فراسی نیز، معادل بسیاری از ضرب المثل های ترکی استانبولی وجود دارد. در این ضرب‌المثل‌ها معانی بسیاری نهفته است و با یادگیری‌شان، می‌توانید در مکالمه به زبان ترکی استانبولی، به جای اینکه چندین جمله بگویید، همه منظورتان را با یک ضرب‌المثل منتقل کنید. بنابراین بهتر است از اولین مراحل یادگیری زبان ترکی استانبولی، ضرب‌المثل‌های ترکی استانبولی را نیز یاد بگیرید. به مرور زمان، متوجه خواهید شد که تعداد زیادی از ضرب‌ المثل های ترکی را یاد گرفته‌اید و می‌توانید در مکالمات و گفتارتان نیز از آن‌ها استفاده کنید. بدین ترتیب، می‌توانید مانند گوش‌وران زبان ترکی استانبولی صحبت کنید.

  • افعال دو ضمیره در زبان فرانسه — توضیح کاربرد + مثال

    افعال دو ضمیره در زبان فرانسه — توضیح کاربرد + مثال

    افعال دو ضمیره در زبات فرانسوی بسیار مهم و پرکاربرد هستند و می‌توان گفت بخش مهمی از دستور زبان فرانسه است.

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد افعال دو ضمیره در زبان فرانسه بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    فعل دو ضمیره چیست؟

    فعل دو ضمیر یا Pronominal verbs در زبان فرانسه به افعالی گفته می‌شود که به ضمایر انعکاسی نیاز دارند. ضمایر انعکاسی در زبان فرانسوی پیش از فعل قرار می‌گیرند. me, te, se, nous, vous ضمایر انعکاسی زبان فرانسه هستند. البته ضمایر انعکاسی را بدون افعال دو ضمیره نیز می‌توانید به کار ببرید.

    بسته به نوع جمله، ممکن است جایگاه این ضمایر در جمله تغییر کند.

    برای مثال، فعل se moquer (به معنای مسخره کردن) از افعال دو ضمیر است و همیشه همراه با ضمایر انعکاسی استفاده می‌شود.

    در جدول زیر، این فعل را برای‌تان صرف کرده‌ایم.

                Je me moqueاول شخص مفرد
                Tu te moquesدوم شخص مفرد
                Il se moqueسوم شخص مفرد (مذکر)
                Elle se moqueسوم شخص مفرد (مونث)
    Nous nous moquonsاول شخص جمع
                Vous vous moquezدوم شخص جمع
                Ils se moquentسوم شخص جمع (مذکر)
                Elles se moquentسوم شخص جمع (مونث)

    در زبان فرانسوی، همه ضمایر انعکاسی با توجه به فاعل انتخاب می‌شوند.

    در این جمله‌ها، کاربرد ضمایر انعکاسی به این معنا نیست که این اشخاص خودشان را مسخره می‌کنند، بلکه آنان دیگران را مسخره می‌کنند.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    انواع افعال دو ضمیره در زبان فرانسوی

    بسیاری از افعال در زبان فرانسوی دو ضمیره هستند. افعال دو ضمیره را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد. در ادامه، از این افعال برای‌تان گفته‌ایم.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    افعال انعکاسی در زبان فرانسوی

    افعال انعکاسی در زبان فرانسوی زمانی استفاده می‌شوند که فاعل جمله در حال انجام کاری برای خودش است. هنگام صرف این افعال، باید توجه داشته باشید که ضمیر انعکاسی با فاعل جمله تطابق داشته باشد.

    به جدول زیر توجه کنید.

    ترجمهکاربرد فعل انعکاسی در جملهمعنیفعل انعکاسی
    او ترجیح می‌دهد نزدیک پنجره بنشیند.Il préfère s’asseoir près de la fenêtre.نشستنS’asseoir
    آن‌ها تصمیم گرفتند با وجود موج‌های شدید، شنا کنند.Ils ont décidé de se baigner malgré les vagues fortes.حمام کردن، شنا کردنSe baigner
    او باید دندان‌هایش را بعد از هر وعده غذایی مسواک بزند.Elle doit se brosser les dents après chaque repas.مسواک زدنSe brosser
    گربه دوست دارد زیر تخت پنهان شود.Le chat aime se cacher sous le lit.پنهان کردنSe cacher
    برای آرام شدن، نفس عمیق بکش.Respire profondément pour te calmer.آرام شدنSe calmer
    مراقب باش، ممکن پاهایت را بشکنی.Fais attention, tu pourrais te casser la jambe.شکستنSe casser          
    قبل از شام باید لباس‌های‌مان را عوض کنیم.Nous devons nous changer avant le dîner.لباس عوض کردنSe changer
    پیش از بیرون رفتن، باید کفش‌هایت را عوض کنی.Il faut se chausser avant de sortir.کفش پوشیدنSe chausser
    تمرکز کردن در محیط پر سر و صدا دشوار است.  Il est difficile de se concentrer dans un environnement bruyant.تمرکز کردنSe concentrer   
    من خسته هستم. امشب زود خواهم خوابید.Je suis fatigué, je vais me coucher tôt ce soir.خوابیدنSe coucher
    وقتی چیزها برنامه‌ریزی نشده‌ااند، عصبانی شده راحت است.  Il est facile de se fâcher lorsque les choses ne vont pas comme prévu.عصبانی شدنSe fâcher
    او دوست دارد پیش از بیرون رفتن آرایش کند.Elle aime se maquiller avant de sortir.آرایش کردنSe maquiller
    من خودم را برای امتحان فرانسه آماده می‌کنم.Je me prépare pour mon examen de français..آماده شدنSe préparer
    او نیاز دارد بعد از یک هفته شلوغ استراحت کند.Il a besoin de se reposer après une semaine chargée.استراحت کردنSe reposer
    من امروز احساس خستگی می‌کنم.Je me sens fatigué aujourd’hui.احساس کردنSe sentir

    افعال متقابل در زبان فرانسوی

     افعال متقابل در زبان فرانسوی در مورد بیش از یک نفر هستند. برای مثال، فعل se voir (دیدن یکدیگر) از افعال متقابل در زبان فرانسه هستند.

    به جمله زیر توجه کنید:

    ما دوشنبه‌ها یکدیگر را می‌بینیم.Nous nous voyons le lundi.

    در جدول زیر، افعال متقابل در زبان فرانسه را برای‌‌تان آورده‌ایم.

    معنیجملهمعنیفعل متقابل
    آن‌ها یاد گرفتند یکدیگر را دوست داشته باشد و از یکدیگر حمایت کنند.Ils ont appris à s’aimer et à se soutenir mutuellement.کسی را دوست داشتم، یکدیگر را دوست داشتنS’aimer
    ما باید یاد بگیریم یکدیگر را درک کنیم.Nous devons apprendre à nous comprendre les uns les autres.درک کردن، فهمیدنSe comprendre
    با باید در موفقیت‌های‌مان به یکدیگر تبریک بگوییم.Nous devons se congratuler pour notre réussite.تبریک گفتنSe congratuler  
    آن‌ها یکدیگر را از کودکی شناخته‌اند.Ils se connaissent depuis l’enfance.شناختن یکدیگرSe connaître

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    افعال اصطلاحی در زبان فرانسه

    اکنون نوبت به افعال اصطلاحی می‌رسد! یادگیری این افعال برای زبان‌‍‌آموزان کمی دشوار است، اما یادتان باشد که یادگیری این افعال ضروری است، چرا که در میان زبان‌آموزان بسیار پرکاربرد هسنتند.

    به جدول زیر توجه کنید:

    معنیجملهمعنیفعل اصطلاحی
    ما باید از این لباس‌های کهنه خلاص شویم.Il faut se débarrasser de ces vieux êtements.خلاص شدن از چیزیSe débarrasser de
    من می‌توانم به او اتکا کنم، او مرا رها نمی‌کند.Je peux me fier à lui, il ne me décevra pas.اعتماد کردن، اتکا کردنSe fier à
    او ورزش را آغاز کرد.   Il a décidé de se mettre au sport.آغاز کردنSe mettre à

    سخن آخر

    تا به اینجا، با افعال دو ضمیره در زبان فرانسه آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، این افعال در زبان فرانسوی بسیار پرکاربرد هستند و افعال مهجوری نیستند. با یادگیری این افعال، می‌توانید متوجه صحبت‌های گویش‌وران زبان فرانسوی بشوید و همچنین، به راحتی، به این زبان بنویسید و صحبت کنید.

  • کاربرد ضمیر y و ضمیر en  در فرانسه – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ

    کاربرد ضمیر y و ضمیر en  در فرانسه – به زبان ساده + مثال، تمرین و تلفظ

    اگر به مکالمه‌های گویش وران زبان انگیسی گوش دهید، متوجه تکرار واژگان en و y در آن‌ها خواهید شد. اما آیا تفاوت بین ضمیر Y و ضمیر EN را در زبان فرانسه می‌دانید؟ از هر کدام باید چه زمانی استفاده کنیم؟ این ضمایر را در زبان فرانسوی ضمایر مکمل می‌نامند که در زبان فرانسوی بسیار مهم و پرکاربرد هستند، به خصوص در مکالمه فرانسوی و زبان محاوره. اما این موارد همه آنچه باید در مورد ضمیر y در زبان فرانسه بدانید نیست.  در این مطلب، هر آنچه باید در مورد کاربرد ضمیر y در زبان فرانسه بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    معرفی ضمیر y و ضمیر en در زبان فرانسه

    ضمیر y و ضمیر en از ضمایر زبان فرانسه است. این دو ضمیر نقش بسیار مهمی در ساختن جمله دارند و حتی می‌توانند کل جمله و حتی پاراگراف را تغییر دهند. مثال جالبی درباره این دو ضمیر وجود دارد: حذف این دو ضمیر از جمله مثل حذف باکتری از جهان است. چه اتفاقی رخ می‌دهد؟

    بنابراین اگر این دو ضمیر بسیار مهم و پرکاربرد هستند و باید آن‌ها را یاد بگیرید.

    کاربرد ضمیر y در جمله فرانسوی

    ضمیر y جایگزین چیزها در جمله می‌شود، نه اشخاص. همتای ضمیر y در زبان انگلیسی there  است. کافی است همین فرمول را در ذهن‌تان بسپارید تا کاربرد ضمیر y در ذهن‌تان باقی بماند.

    ضمیر y جایگزین ساختار à +noun در جمله خواهد شد.

    برخی از شما ممکن است بگویید که این ساختار همان ساختاری است که جایگزیم ضمیر مفعول غیر مستقیم در جمله می‌شود. بله، هیمنطور به نظر می‌رسد، اما در این بین، یک تفاوت وجود دارد.

    ضمیر y برای اشاره به اشیاء غیرمتحرک، ایده‌ها و مکان‌ها استفاده می‌شود، بنابراین باید این ضمیر را جایگزین چیزها کنید، اشخاص.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    ما فردا به پاریس خواهیم رفت.Nous allons à Paris demain
    ما فردا به آنجا خواهیم رفت.turns as Nous y allons demain.  
    ما به این موقعیت فکر می‌کنیم.Nous pensons à la situation      
    ما در مورد آن فکر می‌کنیم.turns as Nous y pensons           

    بنابراین وقتی می‌خواهید عبارت‌های مربوط به مکان را حذف کنید و ضمیری را جایگزینش کنید، می‌توانید از ضمیر y استفاده کنید. در این جمله‌ها، ضمیر y «آنجا» ترجمه می‌شود.

    آیا تو به استخر رفتی؟ بله، من امروز صبح (به آنجا) رفتم.– Tu es allé à la piscine?  – Oui j’y suis allé ce matin.
    آیا ویکتور نزد دکتر رفته است؟ بلکه، او (آنجا) است.– Victor est chez le docteur ? – Oui, il y est.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    در برخی عبارت‌ها نیز ضمیر y همیشه وجود دارد.

    همینهÇa y est.
    برویمOn y va.
    ادامه بدهVas-y/allez-y
    من نمی‌توانم این کار را انجام دهم.Je n’y arrive pas.
    او کل تابستان را در آنجا گذراند.Elle y passe tout l’été.

    ضمیر y معمولاً قبل از فعل قرار می‌گیرند. به جمله‌های زیر توجه کنید:

    چگونه به آنجا رسیدی؟Comment fait-on pour y aller?
    آیا دیگر در این باره فکر نمی‌کنی؟N’y pense plus.

     

    کاربرد ضمیر مکمل En در زبان فرانسه

    ضمیر مکمل En جایگزین گروه مکمل اسمی در جمله فرانسوی می‌شود. در جمله‌هایی با ضمیر en معمولاً از حرف اضافه de (d’ – du – la – des) استفاده می‌شود. این ضمیر در موارد زیر استفاده می‌شود:

    partitive article + noun
    de + noun

    اکنون به کاربرد ضمیر en در جمله توجه کنید.

    آیا نان داری؟As tu du pain?
    بله (مقداری) دارم.Oui, j’en ai
    آیا به دستیار نیاز داری؟As-tu besoin d’aide?
    بله، به یکی نیاز دارم.Oui, j’en ai besoin.

    اگر در جمله‌ای عدد وجود داشته باشد، ضمیر en جایگزین اسم بعد از عدد می‌شود و عدد در انتهای جمله قرار می‌گیرد.

    ما پنج شکلات خریدم.Nous avons acheté cinq chocolats
    ما پنج تا (از این‌ها را) خریدیم.Nous en avons acheté cinq.

    ضمیر en جایگزین اسم بعد از کلمات شمارشی (مانند beaucoup و moitié) می‌شود. این قانون در مورد اعداد نیز صدق می‌کند. ضمیر en جایگزین اسم می‌شود و واژه کمیت در انتهای جمله قرار می‌گیرد.

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    نصف کارت‌هایم را گم کرده‌ام.J’ai perdu la moitié de mes cartes
    نصف آن‌ها را گم کرده‌ام.J’en ai perdu la moitié

    اگر ضمیر en به کمیت اشاره کند، به انتهای جمله می‌رود. به جمله زیر توجه کنید.

    – Elle a combien d’enfants ?

    – Elle en a trois.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا در دوره‌های ما ثبت‌نام کنید!”

    مشاهده دوره‌های آموزش زبان فرانسه

    سخن آخر

    ضمایر en و y در جمله برای جلوگیری از تکرار اسم ظاهر می‎‌شود. هر کدام از این ضمایر کاربرد مختص به خودشان را دارند و در زبان فرانسه نیز بسیار پرکاربرد هستند. این دو ضمیر در مکالمات فرانسه بسیار پرکاربرد هستند، از این رو، با یادگیری آن‌ها، می‌توانید مانند گویش‌وران زبان فرانسه صحبت کنید. ضمایر en و y هر کدام جایگاه مشخصی در جمله دارند و در هر کجا که ظاهر شوند، معنای مشخصی دارند.

  • کاربرد تشدیدکننده‌ یا intensifier در انگلیسی

    بخشی از دستور زبان انگلیسی شامل تشدیدکننده‌ها یا intensifierها می‌شود. اما آیا چیزی در مورد تشدیدکننده‌ها در دستور زبان انگلیسی می‌دانید؟ تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد هستند، حتی اگر عنوان آن‌ها را نشناسید، حتماً از آن‌ها در گفتار و نوشتارتان استفاده کرده‌اید. اگر همه تشدیدکننده‌ها را در زبان انگلیسی بشناسید و کاربردشان را یاد بگیرید، می‌توانید منظورتان را مکالمه‌های انگلیسی و نوشته‌‌ها بهتر بیان کنید، درست مثل یک گویش‌ور زبان انگلیسی.  در این مطلب، هر آنچه باید در مورد کاربرد تشدیدکننده یا intensifier در انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    تشدیدکننده در زبان انگلیسی چیست؟

    تشدیدکننده یا intensifier در زبان انگلیسی نوعی قید اندازه است که معنا فعل، قید یا صفت را در جمله تغییر می‌دهد یا اینکه جزئیات بیشتری را در مورد آن‌ها به مخاطب می‌گوید. از تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی برای تأکید بر شدت چیزی استفاده می‌کنند.

    از تشدیدکننده‌های پرکاربرد در زبان انگلیسی می‌توان به این موارد اشاره کرد: extremely، absolutely، completely، highly، very، awfully، perfectly.

    تشدید کننده ها در زبان انگلیسی ومعنای جمله

    تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی بر معنای جمله تأثیر می‌گذارند. به مثال‌های زیر توجه کنید تا متوجه تأثیر تشدیدکننده بر معنا شوید.

    این سیب خوشمزه است.This apple is tasty.
    این سیب خیلی خوشمزه است.This apple is very tasty.

    در جدول بالا، در جمله اول، هیچ تشدیدکننده‌ای در جمله وجود ندارد. در مثال دوم، واژه very تشدیدکننده جمله است و از میزان خوشمزگی سیب به ما می‌گوید. واژه very پرکاربردترین تشدیدکننده در زبان انگلیسی است.

    امتحان هفته پیش آسان بود.Last week’s test was easy.
    امتحان هفته پیش واقعاً آسان بود.Last week’s test was really easy.
    دشواری امتحان هفته پیش باورنکردنی بود.Last week’s test was incredibly easy.

    در جمله اول، خبری از تشدیدکننده نیست. اما در جمله‌های دوم و سوم، واژه‌های really و incredibly، تشدیدکننده‌های جمله هستند و در مورد میزان دشواری امتحان توضیح بیشتری را ارائه می‌دهند.

    محل قرار گرفتن تشدیدکننده در جمله انگلیسی کجاست؟

    وقتی می‌خواهید از تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی استفاده کنید، باید آن‌ها را بعد از فعل کمکی to be یا to have قرار دهید. اگر در جمله فعل کمکی ناشتید، باید آن‌ها را قبل از فعل اصلی یا واژه مورد نظر قرار دهید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    او بسیار زیبا بود.She was so gorgeous.

    همانطور که در جمله بالا مشاهده می‌کنید، تشدیدکننده قبل از فعل to be قرار گرفته است.

    من بسیار تحت تأثیر بودم.I am very impressed.
    این مکان واقعا زیبا است.This is really nice place.
    پیدا کردن شغل برای او واقعا دشوار بود.She found it extremely difficult to get a job.

    کاربرد تشدیدکننده‌ها در زندگی روزمره

    تشدیدکننده‌ها در مکالمه‎‌های روزمره انگلیسی نیز کاربرد دارند و فقط کاربردشان فقط مختص به نوشته‌ها نیست.

    در ادامه،از کاربرد این قیدها در مکالمه‌های روزمره برای‌تان گفته‌ایم.

    شما فقط زمانی از زندگی لذت می‌برید که سرتان به شدت شلوغ است.You can only enjoy life when you’re extremely busy.
    هیچ چیز به اندازه خندیدن زیاد حل من را خوب نمی‌کندNothing to me feels as good as laughing incredibly hard.

    چرا یادگیری کاربرد تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی مهم است؟

    تشدیدکننده‌ها در نوشته‌های رسمی و گفتار روزمره اهمیت بسیار زیادی دارند و بسیار پرکاربرد هستند. بنابراین فرقی نمی‌کند می‌خواهید یک مقاله رسمی انگلیسی بنویسید یا اینکه در مورد مسائل روزمره با کسی صحبت کنید، در هر صورت، می‌توانید از تشدیدکننده‌ها استفاده کنید. کافی است کاربردشان را بشناسید تا بتوانید به راحتی بنویسید و صحبت کنید.

    در مورد کاربرد تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی، یادتان باشد که نباید از دو تشدیدکننده پشت سر هم استفاده کنید.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    She tried very very hard.
    Tomorrow’s meeting is so terribly important.

    وقتی از دو تشدیدکننده پشت سر هم استفاده می‌کنید، به خواننده نشان می‌دهید که دانش و مهارت کافی برای انتخاب واژه درست را ندارید. با شناخت انواع تشدیدکننده و معنا و کاربرد درست‌تان، می‌توانید به جای استفاده از چند تشدیدکننده، از یک تشدیدکننده درست استفاده کنید.

    سخن آخر

    تا به اینجا با تشدیدکننده در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاده کردید، تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد هستند و می‌توانید در موقعیت‌های مختلف از آن‌ها استفاده کنید. تشدیدکننده‌ها در جمله بعد از فعل کمکی و قبل از فعل اصلی قرار می‌گیرد. همچنین، این قیدها قبل از صفت یا قیدی که قرار است در مورد توضیح دهید قرار می‌گیرد.  تشدیدکننده‌ها در نوشتار و گفتار کاربرد دارند. البته یادتان باشد که در نوشته‌های رسمی، نباید زیاد از تشیدیدکننده استفاده کنید، بلکه فقط زمانی می‌توانید از تشدیدکننده در نوشتار رسمی انگلیسی استفاده کنید که کاربرد آن واجب است و به هیچ شیوه دیگری نمی‌توانید آن‌ها را استفاده کنید. به علاوه، یادتان باشد که نباید دو تشدیدکننده را پشت سر هم بیاورید، چرا که با این کار این پیام را به مخاطب می‌دهید که واژه یا تشدیدکننده درست را پیدا نکرده‌اید. با شناخت انواع تشدیدکننده یا intensifier در زبان انگلیسی، می‌توانید بهترین تشدیدکننده را در جای درست به کار بگیرید.

  • فحش به انگلیسی + تلفظ

    اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید و می‌خواهید به این زبان مکالمه کنید، باید فحش های رایج در زبان انگلیسی را یاد بگیرید تا بتوانید متوجه صحبت گویش‌وران زبان انگلیسی بشوید. وقتی کمی احساس غریبگی از بین برود و به حد کافی، صمیمیت ایجاد شود، پای اصطلاحات عامیانه و فحش‌های انگلیسی نیز به مکالمه باز می‌شود. اما رایج ترین فحش ها در زبان انگلیسی چیست؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد لیست فحش های رایج در زبان انگلیسی بدانید برای‌خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    کاربرد فحش در مکالمه های روزمره انگلیسی زبانان

    انگلیسی زبانان در مکالمه‌های غیررسمی‌شان همیشه از فحش استفاده می‌کنند. از این رو، اگر بخواهید رابطه صمیمی و نزدیکی را با یک گویش ور زبان انگلیسی برقرار کنید، باید فحش‌های رایج در مکالمه‌های روزمره انگلیسی را بشناسید. حتی اگر خودتان نخواهید در صحبت‌های‌تان از فحش های انگلیسی استفاده کنید، برای اینکه متوجه صحبت‌های مخاطب‌تان شوید، باید آن‌ها را بشناسید. از سوی دیگر، اگر بخواهید فیلم انگلیسی ببینید، باید این واژه‌ها را بشناسید تا بتوانید متوجه فیلم بشوید.

    بنابراین برای درک بهتر فرهنگ مردم انگلیسی زبان و مکالمه‌های روزمره‌شان، بهتر است فحش های رایج در زبان انگلیسی را بشناسید. اما یادتان باشد که استفاده از این حرف‌ها در مکالمات رسمی باعث می‌شود نامحترم و حتی احمق به نظر برسید.

    تلفظ

    تعریففحش انگلیسی
    اگر می‌خواهید به بامزه بودن کسی یا چیزی اشاره کنید، از واژه cheesy استفاده کنید.cheesy
    اگر می‌خواهید به غیرقابل پیش‌بینی بودن کسی اشاره کنید، crazy واژه بسیار مناسبی است.crazy
    واژه‌ای توهین آمیز برای اشاره به خنگ بودن یک شخصdumb
    وقتی می‌خواهید بگویید کسی احمق یا لوده است، از واژه clown استفاده کنید.clown
    اگر کسی رفتار طبیعی نداشته باشد، برای توصیفش از واژه weird استفاده می‌کنند.weird
    شاگردی که سر کلاس برای جلب توجه معلم تلاش می‌کند. به اصطلاح عامیانه، به دانش آموز خودشیرین teacher’s pet می‌گویند.teacher’s pet    
    اصطلاحی توهین آمیز برای اشاره به شخص ترسوscaredy cat
    کسی که برای نهادهای قدرت خبرچینی می‌کند تا شخص دیگری را به دردسر بیندازد.tattletale
    واژه‌ای توهین‌آمیز که به اشخاصی مو قرمز اشاره دارد.ginger
    این واژه به زنان خنگ اشاره دارد.bimbo
    اگر مردی فقط ورزش کند و از هوش بالا برخوردار نباشد، به او jock می‌گویند. این اصطلاح توهین‌آمیز است.jock
    کسی که از هر فرصتی برای به رخ کشیدن داشته‌هایش استفاده می‌کند.show off
    خفه شوShut up!!          
    وقتی می‌‎خواهید به آزاردهنده بودن کسی اشاره کنید، از این اصطلاح انگلیسی استفاده کنید.pain in the neck
    این واژه به ضعیف بودن شخص اشاره دارد.wimp
    این اصطلاح را زمانی استفاده می‌کنند که مثلاً بخواهند بگویند «لعنتی». این عبارت در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد است.Son of a b*tch
    این واژه نیز دقیقاً معادل واژه «لعنتی» است.Bollocks
    این دو واژه برای مردان به کار می‌رود. از این دو واژه برای اشاره به احمق بودن اشخاص استفاده می‌کنند.Wanker/tosser
    اگر می‌خواهید شدت عصبانیت‌تان را نشان دهید، از عبارت Bloody hell استفاده کنید.Bloody hell
    انگلیسی زبانان از این واژه برای نشان دادن شگفتی و تعجب‌شان استفاده می‌کنند.Crikey
    واژه Rubbish مثل همان «آشغال» در زبان فارسی است. این فحش در زبان انگلیسی نیز همین‌قدر اهانت‌آمیز است.Rubbish
    وقتی یکی از اعضای تیم به وظایفش خوب عمل نمی‌کند و فایده‌ای برای تیم ندارد، به اون می‌گویند: are you taking the piss?Taking the piss
    در استرالیا، مردم از واژه این واژه به جای واژه shag، که در انگلستان بسیار رایج است، استفاده می‌کنند.Root
    این اصطلاح نیز در کشور استرالیا رایج است. این اصطلاح به معنای «برو گم شو» است. به جای این عبارت می‌توانید از bugger off  استفاده کنید.Bugger me
    این واژه بسیار توهین آمیز است و وقتی می‌خواهند بگویند کسی خنگ است یا از هوش پایینی برخوردار است، از این واژه برایش استفاده می‌کنند.retard
    واژه bitch به معنای سگ ماده است.bitch
    جمله Shut up!! نیز همان «خفه شو» فارسی است و دقیقاً همان کاربرد را نیز دارد.Shut up!!
    واژه Berk نیز به معنای احمق است، فقط میزان اهانت‌آمیز بودنش در حد متوسط است.Berk
    واژه Cack به معنای «لعنتی» نیز به کار می‌رود.Cack
    این واژه به شخصی اشاره دارد که از طبقه کارگر و روستایی است، اما سعی می‌کند مثل مردم شهرنشین لباس بپوشد و رفتار کند.Chav
    واژه Naff نیز معادل همان «بی‌مزه» در زبان فارسی است.Naff
    وقتی می‌خواهند بگویند زنی زشت است و هیچ جذابیتی ندارد، از این واژه استفاده می‌کنند.Munter

    سخن آخر

    تا به اینجا، با فحش های رایج در زبان انگلیسی آشنا شدید.  آموزش فحش های انگلیسی لزوما به معنای تشویق به استفاده از آن‌ها نیست. برای درک مکالمه‌های انگلیسی زبانان، باید فحش های رایج در این زبان را بلد باشید. علاوه بر آن، اگر بخواهید فیلم و سریال انگلیسی ببینید یا داستان‌های انگلیسی بخوانید، باید این واژگان و اصطلاحات را بشناسید. بنابراین بهتر است از هر فرصتی، برای یادگیری فحش های رایج در زبان انگلیسی استفاده کنید. اگر قصد سفر به ایالات متحده آمریکا، انگلستان یا استرالیا را دارید، بهتر است با این فحش های انگلیسی آشنایی کافی داشته باشید.