نویسنده: نزدیکتر

  • صحبت کردن درباره آب و هوا به انگلیسی

    در زبان فارسی، وقتی می‌خواهید سر صحبت را با کسی باز کنید یا سکوت جمع را بشکنید، از آب و هوا صحبت می‌کنید. صحبت در مورد آب و هوا در شرایط مشابه در میان انگلیسی زبانان نیز بسیار رایج است. در واقع، اگر با یک یا چند انگلیسی زبان هم‌صحبت شوید، می‌توانید با این موضوع، سر صحبت را باز کنید. برای صحبت کردن درباره آب و هوا به زبان انگلیسی، باید واژگان و اصطلاحات مربوط به آب و هوا را بشناسید. در ضمن، با یادگیری جمله‌های مربوط به فصل‌های مختلف، صحبت کردن درباره اب و هوا به زبان انگلیسی بسیار برای‌تان آسان‌تر خواهد شد. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد صحبت کردن درباره آب و هوا به زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    آب و هوا به انگلیسی

    صحبت کردن درباره آب و هوا در زمان‌های مختلف انگلیسی

    صحبت کردن درباره آب و هوا لزوماً نباید مربوط به زمان حال باشد، بلکه می‌توانید در مورد آب و هوای زمان‌های مختلف، حال، گذشته و آینده، به زبان انگلیسی صحبت کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    حال سادهامروز هوا چطوره؟How is the weather today?
    گذشته سادهدر تعطیلات هفته قبل‌تان، هوا چطور بود؟What was the weather like on your vacation last week?
    آیندهفردا هوا چطور خواهد بود؟What will the weather be like tomorrow?
    حال سادهفردا هوا چطوره؟What is the weather tomorrow?
    ماصی نقلی یا حال کاملاخیراً آب و هوای کشورتان چطور بود؟How has the weather been in your country recently?

    وقتی می‌خواهید در مورد اخبار مربوط به آب و هوا صحبت کنید و گفته‌هایش را نقل کنید، باید از ضمیر سوم شخص جمع (they) استفاده کنید.

    آن‌ها می‌گویند هوا فردا چطور خواهد بود؟What do they say the weather will be like tomorrow?

    همچنین، برای پرسیدن در مورد جزئیات آب و هوا نیز، می‌توانید   از سوالات بله و خیر استفاده کنید.

    آیا فردا باران خواهد بارید؟Will it rain tomorrow?
    آیا امروز هوا خیلی گرم است؟Is it hot today?
    آیا [هوای] بیرون سرد است؟Is it cold outside?
    امروز صبح، [هوا] طوفانی بود؟Was there a storm this morning?
    آیا بعداً باران خواهد بارید؟Is it going to rain later?
    آیا امروز هوا شرجی خواهد بود؟Is it going to be humid today?

    اگر می‌خواهید اطلاعات بیشتری را در مورد آب و هوا به مخاطب‌تان بدهید، بهتر است جمله جدیدی را آغاز کنید. در واقع، اصلاً لازم نیست همه اطلاعات مربوط به آب و هوا را در جمله‌تان بگنجانید.

    طوفان بزرگی به پا شد. همه روز باران آمد و باعث شد در شهر سیل راه بیفتد.There was a big storm. It rained all day and caused flooding in my town.
    دیروز طوفان برف آمد. با وجود این، بعد از طوفان، همه چیز بیرون زیبا بود.There was a snowstorm yesterday. However, everything looked beautiful outside after the storm.

    صحبت در مورد بلایای طبیعی به زبان انگلیسی

    وقتی می‌خواهید در مورد بلایای طبیعی صحبت کنید، می‌توانید جمله را به there شروع کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    رعد و برق زد.There was a thunderstorm.
    امیدوارم زلزله نیاید.I hope that there isn’t an earthquake.
    باران بسیار زیادی بارید. ممکن است سیل بیاید.It is raining so much. There might be a flood.
    ممکن است فردا کولاک شود.There might be a blizzard tomorrow.
    خانم با چتر - آب و هوا

    سوالات انگلیسی مربوط به آب و هوا

    سوالات مربوط به آب و هوا فقط محدود به بارانی یا آفتابی بودن هوا نیست، بلکه سوالات و موضوعات دیگری نیز وجود دارند که به آب و هوا مربوط می‌شوند.

    در جدول زیر، یک سری از این سوالات را برای‌تان آورده‌ایم.

    آیا هوا آفتابی است، باید عینک آفتابی ببرم؟Is it sunny, should I take sunglasses?
    آیا باید چترم را ببرم؟Should I take my umbrella?
    پیش‌بینی هوا چگونه است؟What’s the weather forecast?
    دمای هوا چیست؟What’s the temperature?

    واژه‌ها و اصطلاحات انگلیسی برای فصل بهار

    در فصل بهتر، شکوفه‌ها جوانه می‌زنند، برف‌ها آب می‌شوند و درختان سبز می‌شوند. در مورد این فصل زیبا، می‌توانید بسیار صحبت کنید، به شرط آنکه واژگان و اصطلاحات مربوط به آن را بشناسید.

    در جدول زیر از واژگان اصطلاحات انگلیسی برای فصل بهار و کاربردشان در جمله برای‌تان خواهیم گفت.

    لاله‌ها همیشه اولین گل‌هایی هستند که در فصل بهار شکوفا می‌شوند.The tulips are always the first spring flowers to bloom.شکوفه زدنBloom
    امروز عصر، نسیم تازه می‌وزد، تسکین  بادهای زوزه‌کش زمستانی.There is a fresh breeze this afternoon, a relief from the howling winter winds.نسیمBreeze
    از وقتی ساعت‌هاعقب کشیده شده‌اند، روزها بسیار روشن‌تر هستند، دوست داشتنی است.Since the clocks have been turned back the days are so bright, it’s lovely!براقBright
    بعضی روزها باران سبکی می‌بارد، اما نیازی به چتر نداری.Some days there is a light drizzle, but you don’t need an umbrella.باران ریزDrizzle

    واژه‌ها و اصطلاحات انگلیسی برای فصل تابستان

    اکنون نوبت به فصل گرم تابستان می‌رسد. در این فصل دمای هوا بالا می‌رود، خورشید درخشان‌تر و روزها طولانی‌تر می‌شوند. در این فصل، زندگی بیرون از خانه به جریان می‌افتد و مردم بیشتر وقت‌شان را در بیرون از خانه و مسافرت سپری می‌کنند.

    در ادامه، از  واژگان و جمله‌های انگلیسی مربوط به فصل تابستان برای‌تان خواهیم گفت.

    امروز هوا خیلی گرم است، داریم می‌پزیم! باید شنا کنیم.Today is a scorcher, it’s boiling! We need to swim.خیلی گرمBoiling / scorching
    امروز صبح چشمم را به سوی آسمان آبی باز کردم، چه روز کاملی.I woke up this morning to blue skies, what a perfect day.  آسمان صافBlue skies
    امروز هوا زیادی گرم است، بیایید نقطه‌ای را پیدا کنیم و در سایه بنشینیم.It’s too hot today, let’s a find a spot to sit in the shade.در سایهIn the shade
    مطمئناً امروز باران نخواهد بارید، هیچ ابری در آسمان نیست.It definitely won’t rain today, there is not a cloud in the sky.آسمان صافNot a cloud in the sky

    واژه‌ها و اصطلاحات انگلیسی برای فصل پاییز

    پس از فصل تابستان، پاییز و روزهای کوتاه و رنگارنگش از راه می‌رسند. در جدول زیر، از واژه‌های انگلیسی مختص به فصل پاییز برای‌تان گفته‌ایم تا بتوانید به راحتی، در مورد پاییز به زبان انگلیسی صحبت کنید.

    امروز صبح، به سختی می‌شد دوردست‌ها را دید، چرا که هوا مه‌آلود بود.It was difficult to see far this morning as it was so foggy.  مه آلودFoggy
    من احساس می‌کنم شب سردتر می‌شود.I can feel the evening are getting colder.سرد شدنGetting colder
    برگ‌ها در وزش باد خش خش می‌کردند.The leaves rustled in a gust of wind.  صدای خش خش برگ‌های خشکRustle of leaves

    واژه‌ها و اصطلاحات انگلیسی برای فصل زمستان

    فصل زمستان، با زیبایی‌های بی‌مانندش، از راه می‌رسد. روزهای برقی و قندیل‌های درخشان چهره متفاوتی را به شهر می‌بخنشد.

    در جدول زیر، از واژه ها و جمله های انگلیسی برای فصل زمستان برای‌تان خواهیم گفت.

    صدای باد شدید نیمه شب من را از خواب بیدار کرد.The sound of the howling winds woke me up in the middle of the night.باد شدیدHowling winds
    باد امشب بسیار سرد بود.The wind this evening feels so icy cold.خیلی سردIcy
    امشب، امشب، شب گرم و دلچسبی را جلوی تلویزیون می‌گذرانم.Tonight, I’m spending a toasty evening in front of the television.گرم و دنجToasty
    شب‌های بلند و تاریک افسردگی زمستانی به من می‌دهند.The long dark nights give me the winter blues.افسردگی فصلیWinter blues

    امروز هوا بارانی است به انگلیسی

    “امروز هوا بارانی است به انگلیسی” یکی از عبارات رایج برای توصیف وضعیت آب و هوا است. این جمله به انگلیسی معمولاً به صورت “It’s rainy today” یا “Today, it’s raining” بیان می‌شود و می‌تواند در مکالمات روزمره به کار رود. این جمله برای اشاره به آب و هوای بارانی و شرایط جوی استفاده می‌شود و بیانگر این است که باران در حال باریدن است. دانستن این عبارت و سایر جملات مشابه مانند “It’s pouring rain today” یا “We’re having a rainy day” به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا بتوانند به راحتی و طبیعی درباره وضعیت آب و هوا صحبت کنند و مکالمات روزمره خود را غنی‌تر سازند.

    امروز هوا آفتابی است به انگلیسی

    مروز هوا آفتابی است به انگلیسی” عبارتی است که برای توصیف روزهای آفتابی استفاده می‌شود. این جمله در زبان انگلیسی به صورت “It’s sunny today” گفته می‌شود. عبارت دیگری که می‌تواند در این شرایط به کار رود “We’re having a sunny day” است. این جمله بیانگر این است که هوا روشن و بدون ابر است و خورشید می‌درخشد. یادگیری این عبارت و عبارات مشابه مانند “The sun is shining” یا “It’s a beautiful sunny day” می‌تواند به زبان‌آموزان کمک کند تا بتوانند در مکالمات روزمره به راحتی وضعیت آب و هوا را توصیف کنند و از اصطلاحات مرتبط با آب و هوا استفاده نمایند.

    امروز هوا بارانی است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s rainy today” یا “Today, it’s raining”.

    امروز هوا آفتابی است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s sunny today”

    امروز هوا گرم است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s hot today”

    امروز هوا سرد است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s cold today”

    امروز هوا چطوره به انگلیسی چه می‌شود؟

    How’s the weather today?

    امروز هوا خوبه به انگلیسی چه می‌شود؟

    “The weather is nice today”

    امروز هوا برفی است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s snowy today”

    در زمستان هوا سرد است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s cold in winter”

    آب و هوا چطوره به انگلیسی چه می‌شود؟

    “How’s the weather?”

    اکنون دیگر صحبت کردن درباره آب و هوا به زبان انگلیسی برای‌تان بسیار راحت است. می‌توانید در مورد فصل های مختلف به زبان انگلیسی صحبت کنید، آن‌ها را توصیف کنید و از احساس خودتان به آنها بگویید.

  • آموزش قیدهای تکرار در انگلیسی

    قیدهای از مهم‌ترین اجزای جمله هستند و هر زبان آموز باید قیدهای انگلیسی و کاربردشان را از همان ابتدای مسیر یاد بگیرد. وقتی می‌خواهیم در مورد نحوه یا کیفیت انجام کاری صحبتی کنید، می‌توانید برای رساندن منظورتان، از قیدهای تکرار انگلیسی صحبت کنید. اما قید تکرار چیست؟ چه کاربردی دارد؟ در این مطلب، به آموزش قیدهای تکرار در انگلیسی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.  

    قید تکرار در زبان انگلیسی چیست؟

    قید تکرار (Adverbs of Frequency) در زبان انگلیسی به تعداد دفعات تکرار یک عمل یا اتفاق اشاره دارد. از قیدهای تکرار انگلیسی می‌توان به always (همیشه)، usually (معمولاً)، often (اغلب)، sometimes (گاهی)، rarely (به ندرت) و never (هرگز) اشاره کرد.

    میزان تکرار قیدهای پرکاربرد تکرار در زبان انگلیسی به شرح زیر است:

    100%همیشهalways
    80%معمولاًusually
    70%اغلبoften
    50%گاهیsometimes
    20%به ندرتrarely
    0%هرگزnever

    می‌توانید از قید seldom نیز به جای rarely استفاده کنید. البته این قید در زبان انگلیسی چندان پرکاربرد نیست.

    چگونه کاربرد قیدهای تکرار انگلیسی را یاد بگیریم؟

    اگر جدول بالا را در ذهن بسپارید، استفاده از قیدهای تکرار انگلیسی برای‌تان به مراتب آسان‌تر خواهد شد. بعد از آن، نوبت به یادگیری جای قید تکرار در جمله انگلیسی می‌رسد. قید تکرار انگلیسی معمولاً بین فاعل و فعل قرار می‌گیرد. به مثال‌های زیر توجه کنید.

    او همیشه شنبه‌ها شب بیرون می‌رود.Sara always goes out on Saturday evenings.
    بن و اما اغلب با همدیگر به ناهار می‌روند.Ben and Emma often go for lunch together.
    در فصل زمستان، سارا گاهی در فرانسه به اسکی می‌رود.In the winter Sara sometimes goes Skiing in France.
    جیمز و استفان به ندرت در تابستان به سینما می‌روند، زیر ترجیح می‌دهند در [فضای] بیرون بمانند.James and Stephen rarely go to the cinema in the summer because they prefer to stay outside.
    چون مارتا سرش خیلی شلوغ است، قبل از ساعت 7، از محل کارش به خانه نمی‌رسد.As Marta is so busy she never gets home from work before 7

    اکنون که با نقش دستوری قیدهای تکرار در زبان انگلیسی آشنا شدید و جایگاه‌شان را در جمله یاد گرفتید، نوبت به استثناهای مربوط به قیدهای تکرار در زبان انگلیسی می‌رسد. اگر در جمله‌تان فعل to be وجود داشته باشد، قید تکرار بعد از قید قرار می‌گیرد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    همیشه، شب‌های شنبه، مردم زیادی در مرکز شهر هستند.There are always lots of people in the city centre on Saturday nights.
    اغلب، یافتن جای پارک دشوار است.It’s often difficult to find a place to park.
    اما دوستان ما هرگز سر وقت نمی‌رسند، بنابراین، اگر دیر کنیم، مسئله‌ای نیست.But our friends are never on time so it doesn’t matter if we’re late.

    به طور خلاصه، می‌توان گفت که قیدهای تکرار بین فاعل و فعل قرار می‌گیرند، مگر اینکه فعل جمله to be باشد، در این صورت، باید قید تکرار را بعد از فعل قرار دهید.

    قیدهای تکرار انگلیسی در جمله‌های سوالی

    اگر در جمله‌تان قید تکرار وجود داشته باشد، برای سوالی کردن جمله، می‌توانید از عبارت How often استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    تو چند وقت یک بار فیلم تماشا می‌کنی؟How often do you watch films?
    تو چند وقت یک بار تنیس بازی می‌کنی؟How often does he play tennis?
    چند وقت یک بار قطار دیر می‌رسد؟How often do the trains arrive late?

    با استفاده از قیدهای تکرار، می‌توانید سوالات بله و خیر نیز بسازید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    آیا شما اغلب به اینجا می‌آیید؟Do you often come here?
    آیا او همیشه سخت کار می‌کند؟Does she always work so hard?

    قیدهای تکرار انگلیسی به همراه افعال مدال و افعال کمکی

    برخی از جمله‌ها فعل مدال دارند. در چنین جمله‌هایی، باید قید تکرار را بعد از فعل مدال و قبل از فعل اصیلی جمله قرار دهید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    تو همیشه باید همه تلاشت را بکنی.You must always try your best.
    ما معمولاً می‌‌‌توانیم یک صندلی در قطار پیدا کنیم.We can usually find a seat on our train.
    آن‌ها نباید هیچ وقت با مشتریان بی‌ادب باشند.They should never be rude to customers.

    این قانون در مورد افعال کمکی نیز صدق می‌کند. اگر فعل کمکی در جمله وجود داشته باشد، قید تکرار بین فعل کمکی و فعل اصلی قرار می‌گیرد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من هرگز از ترکیه بازدید نکرده‌ام.I have never visited Turkey.
    او همیشه چیزهایی را از روی میز من بر می‌دارد. این واقعاً آزاردهنده است.He’s always taking things from my desk. It’s really annoying.
    تا دیروز، معمولاً دیر به سر کار می‌رسیدی.You had rarely arrived late at work until yesterday.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با قیدهای تکرار در انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، این قیدها در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد هستند. این قیدها را در جمله‌های مختلف و برای اشاره به تعداد دفعات انجام یک کار یا رخ دادن بک اتفاق استفاده می‌شود.

  • تبریک تولد به زبان فرانسه

    تبریک تولد به زبان فرانسه

    چگونه تولد کسی را به زبان فرانسوی تبریک بگوییم؟ در زبان فرانسه، عبارت‌ها و واژگان متعددی برای تبریک تولد وجود دارد. اصطلاحات و جمله‌های بسیار زیادی برای تبریک تولد به زبان فرانسوی وجود دارد، برخی از آن‌ها مخصوص تبریک گفتن به دوستان نزدیک است و برخی دیگر برای اشخاص دورتر و موقعیت‌های رسمی مناسب هستند.  در این مطلب، از عبارت‌ها و جمله‌های مختلف برای تبریک تولد به زبان فرانسوی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    تبریک تولد در زبان فرانسوی

    اگر بخواهید در ادامه تبریک تولدتان به زبان فرانسوی، آرزوهایی نیز برای دیگران بکنید، جمله‌ها و عبارت‌های متعددی پیش روی‌تان قرار دارد. در ادامه، روش‌های تبریک تولد به زبان فرانسوی و بیان آرزوهای خوب برای دیگر را برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    تولدی عالی را برایت آرزو می‌کنم.Je te souhaite un super anniversaire!
    امیدوارم سال جدید پر از خوشحالی باشه برای تو.Que cette nouvelle année t’apporte plein de bonheur !
    سلامتی، عشق و شادی.La santé, l’amour et le bonheur !
    در سال جدید، برایت عشق و شادی آرزو می‌کنمJe te souhaite pour l’année à venir du bonheur et de l’amour !
    دوستم من، تولدت مبارکBon anniversaire mon ami(e) !
    از روزت لذت ببرProfite bien de ta journée !
    با آرزوی بهترین‌ها (این عبارت را روی کارت تبریک تولد بنویسید)Meilleurs vœux
    برای تولد توPour ton anniversaire
    روز خوبی داشته باشی (مناسب برای کارت تبریک تولد)Passez une merveilleuse journée
    در این روز خاص، برایت آرزوی خوشبختی دارمJe vous souhaite plein de bonheur en cette journée spéciale
    چه روز خوبی برای جشن گرفتن تولد تو.Quelle belle journée pour fêter ton anniversaire !!

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    اصطلاحات و جمله هایی در مورد تولد به زبان فرانسوی

    برخی از اصطلاحات و جمله‌های فرانسوی به تولد و جشن تولد مربوط می‌شوند و ممکن است در حوالی تولد دوستان‌تان، لازم باشد از آن‌ها استفاده کنید. در ادامه، از این اصطلاحات مربوط به تولد در زبان فرانسوی برای‌تان خواهیم گفت.

    تولدUn anniversaire
    تولدl’anniversaire
    تولدم در روز شانزدهم نوامبر است.Mon anniversaire est le 16 novembre
    چه چیزهایی برای تولدت گرفتی؟Qu’est-ce que tu as eu pour ton anniversaire ?
    چند سالت است؟Tu as quel âge ?
    من 48 ساله هستم.J’ai 48 ans
    تولد را جشن گرفتنFêter un anniversaire
    کیک شکلاتیLe gâteau au chocolat
    هدیهUn cadeau
    کیک ماستLe gâteau au yaourt
    (کیک) تولدUn gâteau (d’anniversaire)
    تارت میوهLa tarte aux fruits
    شمعUne bougie
    آرزو کردنFaire un voeu
    تاریخ تولدLa date de naissance
    سنL’âge
    فوت کردن شمع‌هاSouffler les bougies
    آهنگ تولدLe chant d’anniversaire
    پیام تولدLe message d’anniversaire
    آرزوی تولدLes souhaits d’anniversaire
    دورهمی خانوادگیLa réunion de famille
    دوستانLes amis
    بازی‌های خانوادگیLes jeux d’anniversaire
    تبریکLes félicitations
    سالگرد تولدL’anniversaire de naissance
    جشن خاصLa célébration spéciale
    مهمان‌هاLes invités
    دکوراسیونLes décorations
    آهنگها و رقص‌هاLes chants et les danses
    تولدت چه زمانی است؟C’est quand ton/votre anniversaire?
    تولدم هشتم می است.Mon anniversaire est le huit mai.
    تولدم فردا استMon anniversaire est demain.
    فوت کردن شمعsouffler les bougies
    دعوت کردن دوستانInviter des amis
    آرزو کردنfaire un vœu
    هدیه دادنoffrir un cadeau
    کیک پختنfaire un gâteau
    آرزوها برآورده می‌شوندLes souhaits exaucés

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    مراسم تولد در کشور فرانسه

    در کشور فرانسه نیز، مثل هر کشور دیگری، یک سری مراسم خاص برای برگزاری جشن تولد وجود دارد. اگر با این سنت‌ها و مراسم‌ها آشنا شوید، شرکت کردن در جشن تولد فرانسوی‌ها و تبریک گفتن به زبان فرانسوی برای‌تان ساده‌تر خواهد شد.

    صبحانه تولد در فرهنگ فرانسوی

    در کشور فرانسه، اعضای خانواده، در روز تولدشان، یکدیگر را با صبحانه سورپرایز می‌کنند. معمولاً صبحانه تولد شامل چیزهایی مثل قهوه، شکلات داغ، کروسان، میوه تازه و شیرینی می‌شود.

    گل تولد

    فرانسوی‌ها در روز تولد گل نیز هدیه می‌دهند. معمولاً در این دسته گل تولد، گل‌هایی مثل رز، لیلیوم و شکوفه‌های فصل‌های مختلف وجود دارد.

    اعداد نحس

    در فرهنگ فرانسوی، یک سری از اعداد خوش‌شانسی می‌آورند و یک سری از اعداد بدشانسی با خودشان دارند. وقتی می‌خواهید به کسی برای روز تولد گلی را هدیه دهید، حتماً تعداد آن فرد باشد، نه زوج.

    جشن‌های چندین باره

    در میان فرهنگ فرانسوی، تولد و جشن تولید اهمیت بسیار زیادی دارد. معمولاً چند روز بعد و چند روز قبل از تولد، دورهمی‌ها و جشن‌هایی به مناسبت تولد برگزار می‌شود.

    تبریک گفتن پیش از روز تولد

    حواس‌تان باشد که در فرهنگ فرانسوی، نباید قبل از روز تولد، به شخص تبریک بگویید، چرا که آن‌ها معتقدند تبریک تولد پیش از روز تولد بدشانسی می‌آورد.

    کارت تبریک تولد در فرهنگ فرانسوی

    در فرهنگ فرانسوی، ارسال کارت تبریک تولد بسیار مرسوم است. در کارت تبریک تولد، می‌توانید عبارت‌های زیر را بنویسید.

    چه شانسی داریدQuelle chance tu as !
    امیدوارم به زودی تولدت را با هم جشن بگیریمJ’espère que nous aurons l’occasion de fêter ton anniversaire prochainement.
    به زودی می‌بینمتA bientôt !

    سخن آخر

    تا به اینجا، با تبریک تولد به زبان فرانسه آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، اصطلاحات متعددی برای تبریک گفتن تولد به زبان فرانسه وجود دارد و در موقعیت‌های مختلف، می‌توانید از جملات و اصطلاحات جذاب استفاده کنید. همچنین اگر آداب و رسوم برگزاری تولد و تبریک تولد در فرانسه را یاد بگیرید، بهتر می‌توانید با مردم این فرهنگ ارتباط برقرار کنید.

  • قیدها در زبان اسپانیایی

    هنگام یادگیری دستور زبان اسپانیایی، خواهید دید که بخش مهمی از گرامر مربوط به ابتدای مسیر به قید و کاربرد آن مربوط می‌شوئ. قید در زبان اسپانیایی، مثل هر زبان دیگری، بسیار اهمیت دارد و باید قواعد مربوط به آن را بشناسید. در ادامه، از کاربرد قیدها در زبان اسپانیایی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    کاربرد قید در زبان اسپانیایی

    قید (los adverbios) در زبان اسپانیایی در مورد کیفیت انجام عمل صحبت می‌کند و در واقع، فعل را شرح می‌دهد. یادگیری قید و قواعد دستوی به مربوط به آن از بخش‌های مهم یادگیری زبان اسپانیایی و هر زبان دیگری است. در واقع، قید اطلاعات بسیار زیادی را در مورد فعل به ما می‌دهد و برای برقراری ارتباط با دیگران به آن نیاز داریم. قید در زبان اسپانیایی، بر خلاف صفت، براساس جنسیت و تعداد تغییر نمی‌کند.

    تفاوت بین صفت و قید در زبان اسپانیایی

     از صفت برای وصف دنیای اطراف‌مان، مانند ویژگی‌های حیوانات، انسان‌ها، مکان‌ها، حقایق و غیره استفاده می‌کنیم. همچنین، با استفاده از صفت در زبان اسپانیایی، می‌توانیم در مورد چگونگی و کمیت اسم‌ها و مضایر صحبت کنیم. برای استفاده از صفت در این زبان، باید به جنسیت و تعداد اسم مورد نظر توجه داشته باشید، اما این مسئله در مورد قید صدق نمی‌کند.

    به جمله زیر توجه کنید:

    کودکان احساس خوبی دارند.Los niños se sienten bien

    در جمله بالا، واژه bien صفت است و احساس کودکان را توصیف میکند.

    این یک فیلم بد استEs una película mala

    در جمله بالا، واژه mala صفت جمله است و طبق جنسیت واژه película شکل گرفته است و کیفیت فیلم را نیز توصیف می‌کند.

    قید در زبان اسپانیایی برای توصیف فعل، صفت یا یک قید دیگر استفاده می‌‎شود.

    در واقع، قید به چگونگی، مکان و دلیل رخ دادن یک عمل اشاره دارد.

    همانطور که گفتیم، قید براساس جنسیت یا عدد تغییر نمی‌کند.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    رقص آرایی خیلی خوب پیش می‌رودLa coreografía salió muy bien
    فیلم خیلی بد ساخته شده است.La película está muy mal hecha

    در مثال‌های اول، دیدیم که bien و mal صفت هستند و برای وصف احساس به کار می‌روند.

    در مثال‌های  دوم، bien و mal قید جمله هستند، زیرا نحوه اجرای فعل را به ما می‌گویند.

    پرکاربردترین قیدها در زبان اسپانیایی

    در زبان اسپانیایی یک سری قید پرکاربرد وجود دارد که هر زبان آموز باید آن‌ها را یاد بگیرد. در ادامه، از این قیدهای پرکاربرد در زبان اسپانیایی برای‌تان خواهیم گفت.

    قید زمان در زبان اسپانیایی

    در زبان اسپانیایی یک سری قید زمان وجود دارد که اطلاعاتی را در مورد زمان انجام کار یا وقوع اتفاق به شما میی‌دهد.

    در ادامه، از پرکاربردترین قیدهای زمان در زبان اسپانیایی برای‌تان خواهیم گفت.

    Antes (قبل)

    پیش از خوردن زیتون، چیپس را ترجیح می‌دهم.Antes de comer aceitunas prefiero patatas fritas.

    Después (بعد)

    بعد از ساعت 5 بعد از ظهر، معمولاً [چیزی] نمی‌خورم.Después de las cinco no suelo comer nada.

    Hoy (امروز)

    امروز روز مادر است.Hoy es el día de la madre.

    Mañana (فردا)

    فردا کلاس رقص باله دارم.Mañana tengo clase de ballet.

    Anoche (دیشب)

    دیشب، خواب پدرم را دیدم.Anoche soñé con mi padre.

    Ayer (دیروز)

    دیروز تولد برادرم بودAyer fue el cumpleaños de mi hermano.

    Siempre (همیشه)

    من همیشه هنگام تماشای فیلم می‌خوابمSiempre suelo quedarme dormida viendo la tele.

    Ahora (اکنون)

    اکنون به باشگاه می‌رومAhora voy al gimnasio.

    Luego (بعداً)

    تو را بعداً خواهم دید؟¿Nos vemos luego?

    Recientemente (اخیراً)

    اخیراً سگم را گم کرده‌امHe perdido a mi perro recientemente.

    Raramente (به ندرت)

    به ندرت، در مورد زندگی از خودم سوال می‌پرسم.Raramente me cuestiono sobre la vida.

    A veces (گاهی)

    گاهی در کنار ساحل، اسکیت بازی می‌کنم.A veces salgo a patinar por el paseo marítimo.

    قید مکان در زبان اسپانیایی

    تلفن کجاست؟ اینجاست؟ آیا عینکت را گم کرده‌ای؟ نزدیک است یا دور؟ با یادگیری قیدهای مکان در زبان اسپانیایی، می‌توانید این جمله‌ها را بسازید و به آن‌ها پاسخ دهید. قیدهای مکان در زبان اسپانیایی بسیار پرکاربرد هستند، از این رو، باید آن‌ها را یاد بگیرید. در ادامه، از پرکاربردترین قیدهای مکان در زبان اسپانیایی برای‌تان خواهیم گفت.

    Aquí (اینجا)

    اینجا در اسپانیا ، خارجی‌های بسیاری وجود دارند.Jamás llego tarde a mis clases de balletAquí en España hay muchos extranjeros.

    Allí (آنجا)

    آنجا، جایی که لوئیس درس می‌خواند، دوره‌هایی نیز برای شما وجود دارد.Allí donde está Luis estudiando hay cursos para ti también.

    Cerca (نزدیک)

    کتابخانه نزدیک خانه من است.La biblioteca está cerca de mi casa.

    Delante (جلوی)

    روبه روی باشگاه من یک بانک هست.Hay un banco delante del gimnasio.

    Detrás (پشت)

    یک شیرینی پزی پشت خانه من هست.Hay una panadería detrás de mi casa.

    Al lado (کنار)

    کنار جعبه، یک دفترچه راهنما هست.Encontrarás las instrucciones al lado de la caja.

    قید حالت در زبان اسپانیایی

    قید حالت به نحوه انجام کار اشاره دارد. در ادامه، پرکاربردترین قیدهای حالت در زبان اسپانیایی برای‌تان خواهیم گفت.

    Bien (به خوبی)

    ژوان به خوبی آواز می‌خواندJuan Luis canta bien.

    Mejor (بهتر)

    خوسیه بهتر از لوئیسا آواز می‌خواند.Jose canta mejor que Luisa.

    Rápido (به سرعت)

    با هواپیما، سریع‌تر میرسید.En avión llegas más rápido.

    Fácilmente (به سادگی)

    مایک امتحان عملی را به راحتی قبول شد.Mike ha pasado su examen práctico fácilmente.

    سخن آخر

    یادگیری قید در زبان اسپانیایی اهمیت بسیار زیادی دارد. در واقع، با استفاده از قید می‌توانید از چگونگی انجام کار صحبت کنید و حتی از شدت یک صفت بگویید یا قید دیگری را بهتر شرح دهید. در زبان اسپانیایی، قید تغییر نمی‌کند و جنسیت و تعداد تأثیری روی آن نمی‌گذارد. با یادگیری قیدهای پرکاربرد در زبان اسپانیایی، می‌توانید جمله‌هایی دقیق‌تر بسازید.

  • صفت مرکب در گرامر زبان انگلیسی (کاربردها و مثال)

    آیا چیزی در مورد صفت مرکب یا صفت هایفن‌دار در زبان انگلیسی شنیده‌اید؟ صفت مرکب در زبان انگلیسی با استفاده از دو یا چند کلمه شکل می‌گیرد و معمولاً بین اجزای مختلف آن هایفن قرار می‌گیرد. اما صفت مرکب را با کدام اجزای کلام بسازیم؟ ساختن صفت مرکب طبق قوانین مشخصی صورت می‌گیرد و اگر این قوانین را بشناسید، می‌توانید به راحتی، صفت مرکب بسازیم.

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد صفت مرکب در گرامر زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    صفت مرکب در زبان انگلیسی چیست؟

    در دستور زبان انگلیسی، صفت واژه‌ای است که اسمی را توصیف می‌کند. به مثال زیر توجه کنید:

    یک اتومبیل قرمزA red car
    یک کتاب بزرگA big book

    در جمله‌های بالا، red و big صفت هستند.

    صفت مرکب در زبان انگلیسی صفتی متشکل از چندین کلمه است. معمولاً این واژگان با استفاده از یک یا چند خط ربط یا هایفن به یکدیگر متصل می‌شوند. معنی absent-minded و happy-go-lucky نمونه‌هایی از صفت‌های ترکیبی در زبان انگلیسی هستند. کارکرد صفت مرکب درست مثل کارکرد صفت تک کلمه‌ای در زبان انگلیسی است و از آن برای توصیف ضمیر یا اسم استفاده می‌کنند و دقیقاً پیش از واژه‌ای وصف کرده است قرار می‌گیرد.

    به جمله زیر توجه کنید:

    من در کشوری انگلیسی‌زبان زندگی می‌کنم.I live in an English-speaking country.

    در جمله بالا، English- speaking یک صفت است و کشوری را توصیف می‌کند. همانطور که مشاهده می‌کنید، از هایفن برای اتصال واژه‌ها برای تشکیل صفت مرکب استفاده می‌کنند.

    برای تشکیل صفت مرکب، از اعداد نیز می‌توانید استفاده کنید، مثل جمله زیر:

    من به تازگی خواندن یک کتاب 300 کلمه‌ای را به اتمام رسانده‌‌ام.I have just finished reading a 300-page book.

    برای ساختن صفت مرکب، لزوماً نباید از هایفن استفاده کنید. برخی از نویسندگان صفت مرکب را داخل علامت نقل قول می‌گذارند یا این‌که آن را ایتالیک می‌کنند، درست مثل جمله زیر:

    هیچ کس جیک و نگرش «مقدس‌تر از تو» او را دوست ندارد.Nobody liked Jake and his “holier than thou” attitude.

    چرا برای ساختن صفت مرکب از هایفن استفاده می‌کنیم؟

    اما چرا باید برای ساختن صفت مرکب انگلیسی از هایفن استفاده کنیم؟ به جمله‌های زیر توجه کنید:

    من مردی سوسمارخور را دیدم.I saw a man-eating alligator.
    من مردی را در حال سوسمار خوردن دیدم.I saw a man eating alligator.

    در جمله اول، man-eating یک صفت است.

    در جمله دوم، man و eating به هم نچسبیده‌اند و صفت مرکب نیست.

     صفت مرکب انگلیسی و دوره‌های زمانی

    وقتی می‌خواهید از صفت‌های مرکب برای اشاره به دوره زمانی استفاده کنید، باید عدد را در کنار یک دوره زمانی قرار دهید. واژه‌ای که به دوره زمانی مشخصی اشاره می‌کند به شکل مفرد است و با استفاده از هایفن به عدد متصل می‌شوند.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    ترجمهجمله با صفت مرکبترجمهجمله اصلی
    من یک روز هشت ساعته کار کردم.I work an eight-hour dayمن هر روز هشت ساعت کار می‌کنم.I work eight hours every day
    من یک تعطیلات سه هفته‌ای دارم.I have a three-week vacationمن سه هفته به تعطیلات می‌روم.I’m going on vacation for three weeks
    یک تأخیر پنج ثانیه‌ای بود.There was a five-second delayپنج ثانیه تأخیر وجود داشت.There was a delay of 5 seconds

    قید و صفت‌های مرکب در زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی، از قید برای توصیف فعل استفاده می‌کنند. به مثال زیر توجه کنید:

    او به آهستگی راه می‌رود.She walks slowly.

    در جمله بالا، از قید slowly برای توصیف کیفیت فعل walk استفاده شده است.

    از قید، برای توصیف صفت نیز استفاده می‌شود. به مثال زیر توجه کنید:

    امروز هوا خیلی گرم است.It is very hot today.
    او به شدت باهوش است.She is extremely intelligent

    در دو جمله بالا، very و extremely قید هستند و برای توصیح دادن صفت استفاده شده‌اند.

    صفت مرکب با قید و قسمت سوم فعل

    اگر می‌خواهید با استفاده از قید، صفت مرکب بسازید، باید قید را در کنار قسمت سوم فعل قرار دهید و بین آن‌ها هایفن قرار دهید.

    قسمت سوم فعل+ قید

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    این اتاق روشنی است.This is a brightly-lit room.
    او بازیگر مشهوری است.She is a well-known actress.
    ما در شهری پرجمعیت زندگی می‌کنیم.We live in a densely-populated city.

    صفت مرکب با اسم و قسمت سوم فعل

    برای ساختن صفت مرکب، می‌توانید از اسم به علاوه قسمت سوم فعل نیز استفاده کنید. به فرمول زیر توجه کنید:

    قسمت سوم فعل+ اسم

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من مقداری توت فرنگی وسوسه‌برانگیز خریدم.I bought some mouth-watering strawberries.
    پرشی رکوردشکن است.That was a record-breaking jump.

    صفت مرکب با اسم و صفت

    وقتی برای ساختن صفت مرکب، می‌توانید از اسم به همراه صفت استفاده کنید. در این شرایط، باید بین اسم و صفت هایفن بگذارید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    او یک خواننده‌ای با شهرت جهانی است.She is a world-famous singer.
    در این هتل سیگار آزاد است.This is a smoke-free restaurant.

    صفت مرکب با صفت و قسمت سوم فعل

    با استفاده از صفت و قسمت سوم فعل نیز می‌توانید صفت مرکب بسازید.

    این لباس از مد افتاده‌ای است.That is an old-fashioned dress
    خزندگان موجوداتی خونسرد هستند.Reptiles are cold-blooded creatures.

    صفت مرکب با صفت و قسمت سوم فعل

    صفت مرکب را با استفاده از صفت و قسمت سوم فعل نیز می‌توانید بسازید. در این شرایط، می‌توانید بین صفت و قسمت سوم فعل هایفن قرار دهید.

    او دختری زیبا است.She is a good-looking girl.
    این [خوراکی] مزه‌ای ماندگار در دهان من گذاشت.It left a long-lasting taste in my mouth.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با صفت مرکب در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، صفت مرکب دقیقاً کاربرد صفت را دارد و با استفاده از اجزای کلام متفاوت ساخته می‌شود. با یادگیری قواعد ساختن صفت مرکب انگلیسی، می‌توانید صفت‌های مختلف بسازید و در جمله‌های انگلیسی از آن‌ها استفاده کنید.

  • عذرخواهی کردن به زبان ترکی استانبولی

    وقتی زبان جدیدی را یاد می‌گیرید، باید بتوانید با استفاده از آن، با دیگران ارتباط برقرار کنید. هیچ کس در این دنیا کامل نیست و گاهی باید به خاطر اشتباهی که مرتکب شده‌ایم از دیگران عذرخواهی کنیم. وقتی با شخصی ترک زبان ارتباط برقرار می‌کنید، باید بتوانید با زبان خودش و با توجه به فرهنگش، از او عذرخواهی کنید. برای عذرخواهی کردن به زبان ترکی استانبولی اصطلاحات و جمله‌های بسیار زیادی وجود دارد، برخی رسمی هسنند و برخی دیگر غیررسمی. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد عذرخواهی کردن به زبان ترکی استانبولی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    چگونه به زبان ترکی استانبولی عذرخواهی کنیم؟

    در زبان ترکی استانبولی جمله‌ها و عبارت‌های متعددی برای عذرخواهی کردن وجود دارد و هر کدام در شرایط مشخصی به کار می‌‎رود. برخی از آن‌ها رسمی هستند و برخی دیگر غیررسمی. برخی برای اشتباهات کوچک هستند و برخی دیگر برای اشتباهات بزرگتر. در ادامه، از روش‌های مختلف عذرخواهی به زبان ترکی استانبولی برای‌تان گفته‌ایم.

    رایج ترین اصطلاح معذرت خواهی در زبان ترکی استانبولی

    رایج ترین اصطلاح برای معذرت خواهی به زبان ترکی استانبولی Özür dilerim است. می‌توانید از این عبارت برای معذرت‌خواهی کردن استفاده کنید، به خصوص وقتی کاری را که نباید انجام می‌دادید انجام داده‌اید.

    بعد از گفتن عبارت Özür dilerim، نباید اشتباه‌تان را مجدداً تکرار کنید، چرا که پشیمان هستید. معمولاً از این عبارت معذرت‌خواهی از انجام اشتباهات کوچک و بزرگ استفاده می‌کنند.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    به خاطر گم شدن مداد متأسفم.Kalemini kaybettiğim için özür dilerim.
    من معذرت می‌خواهم. من نمی‌خواستم بهت آسیب بزنم.Özür dilerim, seni incitmek istemedim.

    معذرت خواهی به زبان ترکی استانبولی هنگام غم و عصبانیت

    یکی دیگر از واژه‌های پرکاربرد برای عذرخواهی کردن Üzgünüm است. از این عبارت برای بیان عصبانیت یا ناراحتی استفاده می‌کنند. بنابراین، در واقع، جدی، بهتر است از این عبارت استفاده کنید.

    به کاربرد این عبارت در جمله‌های زیر دقت کنید.  

    متأسفم که دیر کردم.Geciktiğim için üzgünüm.
    متأسفم. من دیروز نمی‌توانستم زنگ بزنم.Üzgünüm, dün seni arayamadım.

    من را ببخش به زبان ترکی استانبولی

    اگر کار خیلی بدی انجام داده‌اید و می‌خواهید از کسی معذرت‌خواهی کنید، باید از عبارت Lütfen beni affet استفاده کنید. برای اشتباهات کوچک لازم نیست از این عبارت استفاده کنید. به عبارت زیر استفاده کنید:

    من می‌دانم که تو به من خیانت کرده‌ای.Beni aldattığını biliyorum.
    لطفاً من را ببخش. من دوباره این کار را انجام نخواهم داد.Lütfen beni affet! Tekrar yapmayacağım.

    معذرت می‌خواهم به زبان ترکی استانبولی

    وقتی می‌خواهید توجه کسی را جلب کنید تا سوالی را بپرسید، می‌توانید از واژه pardon استفاده کنید. مثلاً فکر کنید، می‌خواهید خیابان از کسی آدرسی را بپرسید، باید از این واژه استفاده کنید، سپس سوال‌تان را مطرح کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید.

    ببخشید. آیا این صندلی رایگان است؟Pardon. Burası boş mu?
    ببخشید. الان بر می‌‌گردم.Pardon. Hemen geliyorum.
    ببخشید. من زبان ترکی متوجه نمی‌شوم.Pardon. Türkçe anlamıyorum.
    ببخشید. ایستگاه کجاست؟Pardon, durak nerede?

    یکی دیگر از واژگان مخصوص عذرخواهی در زبان ترکی استانبولی affedersiniz است.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    ببخشید، من به دنبال یک شیرینی پزی می‌گردم.Affedersiniz, bir fırın arıyorum.
    ببخشید، در این نزدیکی سوپرمارکت هست؟Affedersiniz, yakında bir süpermarket var mı?

    معذرت خواهی به زبان ترکی استانبولی رسمی

    اگر بخواهید به زبان رسمی معذرت خواهی کنید، باید از عبارت‌های مختص به شرایط رسمی استفاده کنید. در ادامه، از این موارد برای‌تان خواهیم گفت.

    متاسفم، معذرت می‌خواهمÖzür dilerim

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    خیلی متأسفم که تولدت را فراموش کردم.Doğum gününü unuttuğum için çok özür dilerim.
    ما از مادربزرگ معذرت خواهی می‌کنیم.Özür dileriz anneanne!
    عشقم، مجدداً عذرخواهی می‌کنم.Aşkım, tekrar özür dilerim!

    اگر شرایط خیلی رسمی است، می‌توانید از عبارت زیر استفاده کنید:

    می‌خواستم معذرت‌خواهی کنمÖzür dilemek isterim

    معذرت خواهی به زبان ترکی استانبولی برای اشتباهات کوچک

    وقتی اشتباه چندان بزرگی را مرتکب نشده‌اید، اما از روی ادب، می‌خواهید عذرخواهی کنید یا اینکه مخالفت‌تان را ابراز کنید، می‌توانید از عبارت زیر استفاده کنید.

    اشتباه من را ببخشید لطفاًkusura bakma

    به مثال زیر توجه کنید:

    چه حسن اتفاقی! خیلی ممنونم. در خصوص آن مسئله متأسفم، من تازه وارد این شهر شده‌ام.Ne tesadüf! Çok teşekkür ederim. Kusura bakmayın, bu şehirde yeniyim.

    واژه ها و عبارت های مخصوص معذرت خواهی در زبان ترکی استانبولی

    در این زبان، یک سری واژگان و عبارت ها در زبان ترکی استانبولی وجود دارد که برای معذرت خواهی کردن مناسب است. در ادامه، از این عبارت‌ها برای‌تان خواهیم گفت.

    ببخشیدafedersiniz
    بخشیدنaffetmek
    تقصیر من استbenim suçum
    این اشتباه من استo bir hataydı
    دیگر این کار را تکرار نخواهم کردtekrar yapmayacağım
    من نمی‌خواستم به تو آسیب بزنمseni kırmak istememiştim
    تو قلب من را شکستیkalbimi kırdın

    سخن آخر

    تا به اینجا، با روش های عذرخواهی کردن به زبان ترکی استانبولی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، جمله‌های و عبارت‌های متعددی برای این کار وجود دارد و باید بسته به نوع اشتباه و شرایط‌تان، گزینه درست را انتخاب کنید.

  • فرق Have Got با Have

    فرق have got با have چیست؟ این سوال برای بسیاری از زبان آموزان سطوح مبتدی و متوسط پیش می‌آید. این دو کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند و تفاوت میان‌شان نیز بسیار روشن است. اگر فرق بین have و have got را بدانید، می‌توانید به راحتی، از آن‌ها استفاده کنید، بدون اینکه سردرگم شوید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد تفاوت have با have got بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    تفاوت های میان have و have got

    عبارت have got درست به معنای واژه have است و به مالکیت اشاره می‌کند. اما چرا فقط از have استفاده نمی‌کنیم و got را نیز پس از آن قرار می‌دهیم؟ هر دو واژه معنای یکسانی دارند، اما در چند مورد متفاوت با یکدیگر هستند:

    • عبارت have got رسمی‌تر از واژه have است
    • وقتی از have در جایگاه فعل اصلی استفاده می‌کنید، نمی‌توانید آن را به صورت مخفف بنویسید، اما می‌توانید have got را به صورت ‘ve got یا ‘s got (برای سوم شخص) بنویسید.
    • عبارت have got را می‌توانید فقط در جمله‌های زمان حال ساده استفاده کنید، اما از فعل have می‌توانید در زمان‌های مختلف استفاده کنید.
    • عبارت have got در عبارت‌هایی مانند have breakfast ، have a bath و  have an argument استفاده نمی‌شود.

    کاربرد have got و have در جمله

    تا به اینجا، با تفاوت‌های میان have و have got آشنا شدید. اکنون، کاربردشان را در جمله‌ها و موقعیت‌های مختلف می‌بینیم.

    رسمی و غیر رسمی

    در جمله‌های زیر کاربرد have و have got را در جمله‌های رسمی و غیررسمی مشاهده می‌کنید.

    من کارهای زیادی را برای انجام دادن دارم.I have a lot of work to do.استاندارد یا رسمی
    کارهای زیادی را برای انجام دادن دارم.I’ve got a lot of work to do.غیررسمی
    رابرت خانه‌ای در کنار ساحل دارد.Robert has a house on the beach.استاندارد یا رسمی
    رابرت خانه‌ای در کنار ساحل دارد.Rob’s got a house on the beach.غیررسمی

    استفاده از مخفف فعل have

    اگر have در جایگاه فعل اصلی قرار بگیرد، نمی‌توانیم آن را مخفف کنیم. اما از have got معمولاً به صورت مخفف استفاده می‌کنیم.

    او سه خواهر و برادر دارد.She has three siblings.
    او یک برادر و دو خواهر دارد.She’s got a brother and two sisters.

    کاربرد have و have got در زمان‌‌های مختلف

    از فعل have got فقط در زمان حال ساده می‌توانید استفاده کنید، اما از have، در جایگاه فعل اصلی، می‌توانید در زمان‌های مختلف استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    تام یک اتومبیل بزرگ دارد.Tom has a big car..صحیح
    تام یک اتومیبل بزرگ دارد.Tom’s got a big car.صحیح

    هر دو جمله بالا در زمان حال ساده هستند، بنابراین در این شرایط، می‌توانیم از have و have got استفاده کنیم و هر دو صحیح هستند.

    اکنون به جمله‌های زیر توجه کنید:

    تام فردا وقت آزاد بیشتری خواهد داشت.Tom will have more free time tomorrow.صحیح
     Tom will have got more free time tomorrow.غلط

    دو جمله بالا در زمان آینده رخ می‌دهند، بنابراین، فقط باید از have استفاده کنید و کاربرد have got در این مورد نادرست است.

    کاربرد have got to و have to

    واژه   have در نقش فعل کمکی و نیمه مدال نیز ظاهر می‌‌شود و در این نقش، مفهوم اجبار را می‌رساند.

    به مثال‌ زیر توجه کنید:

    در اسپانیا، برای اینکه بتوانی رانندگی کنی، باید 18 سالت شده باشد.You have to be 18 to drive in Spain.

    در این مورد، می‌توانید از have got to نیز استفاده کنید، درست مثل جمله زیر:

    در اسپانیا، برای اینکه بتوانی رانندگی کنی، باید 18 سالت شده باشد.You’ve got to be 18 to drive in Spain.

    در این مورد، باید حواس‌تان به دو نکته باشد:

    • عبارت have got to، در مقایسه با have to، رسمی‌تر است.
    • در زمان حال ساده، می‌توانید از have got to استفاده کنید. بنابراین اگر می‌خواهید از اجبار در زمان گذشته یا آینده صحبت کنید، نمی‌توانید از have got to استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:
    You will have to drive to the airport.صحیح
    You will have got to drive to the airport.غلط

    کاربرد have  و have got در جمله‌های سوالی و منفی

    تا به اینجا، با معنای have ئ have got و کاربردشان آشنا شدید و متوجه تفاوت بین آن‌ها نیز شدید. اما چگونه در جمله‌های پرسشی و منفی از آن‌ها استفاده کنیم؟

    پیش از هر چیزی، به یاد داشته باشید که have got فقط در زمان حال ساده استفاده می‌شود. پس از آن، به نکات زیر توجه کنید:

    وقتی have فعل اصلی جمله است، برای منفی کردن آن، باید از افعال کمکی do و does استفاده کنید.

    وقتی have got در جمله است، have نفش فعل کمکی را در جمله سوالی و منفی ایفا می‌کند.

    اکنون به منفی کردن جمله‌ها توجه کنید:

    ترجمهفعل have gotفعل have
    پولی برای من باقی نمانده است.I haven’t got any money left.I don’t have any money left.
    او هیچ دوستی ندارد.She hasn’t got any friends.She doesn’t have any friends.
    امروز، دنی هیچ کاری برای انجام دادن ندارد.Danny hasn’t got anything to do today.Danny doesn’t have anything to do today.

    در جدول زیر، از سوالی کردن جمله با have و have got برای‌تان گفته‌ایم:

    ترجمهفعل have gotفعل have
    آیا پولی برایت باقی مانده است؟Have you got any money left?Do you have any money left?
    آیا او دوستی دارد؟Has she got any friends?Does she have any friends?
    آیا دنی امروز کاری برای انجام دادن دارد؟Has Danny got anything to do today?Does Danny have anything to do today?

    سخن آخر

    تا به اینجا، با فرق have  با have got آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، این فعل شباهت‌ها و تفاوت‌های متعددی با یکدیگر دارند، کاربردشان کاملاً مشخص است. با تمرین و تکرار، یاد می‌گیرید چه زمانی باید از have استفاده کنید و چه زمانی می‌توانید از have got استفاده کنید.

  • مکالمه آلمانی در هتل

    اگر می‌خواهید به آلمان یا هر کشور آلمانی زبانی سفر کنید و آنجا در هتل اقامت کنید، باید بتوانید در هتل به زبان آلمانی مکالمه کنید.در این زبان، یک سری عبارت و اصطلاح وجود دارد که با یادگیری‌شان، می‌توانید در هتل گفتگو کنید، اتاق رزرو کنید و هر مکالمه دیگری که لازم است به زبان آلمانی انجام دهید. در این مطلب، از مکالمه آلمانی در هتل برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    رزور اتاق در هتل به زبان آلمانی

    وقتی می‌خواهید در هتل اقامت کنید، قدم اول، رزرو اتاق است. در واقع، باید بتوانید در مورد رزرو اتاق، با بخش پذیرش، به صورت تلفتی یا حضوری، گفتگو کنید. در جدول زیر، یک سری جمله المانی را برای‌تان آورده‎‌ایم که حتماً در این مرحله از کار کمک‌تان خواهد کرد.

    می‌خواهم اتاقی را برای هفتم جولای رزرو کنمIch würde gerne ein Zimmer für den 7. Juli buchen.
    آیا اتاقی برای تاریه یازدهم تا پانزدهم نوامبر دارید؟Haben Sie zwischen dem 11. und 15. November Zimmer frei?
    من یک اتاق تک نفره می‌خواهم لطفاًIch hätte gerne ein Einzelzimmer.
    می‌خواهم اتاقی با پنجره رو به دریاچه داشته باشم.Ich hätte gerne ein Zimmer mit Seeblick.
    کسی هست که در حمل ساک‌ها به من کمک کند؟Kann mir jemand mit meinem Gepäck helfen?
    [اتومبیلم را] کجا پارک کنم؟Wo soll ich parken?
    آیا اتاق دارید؟Haben Sie ein Zimmer frei?
    نه، متاسفانه اتاقی نداریم.Nein, wir haben leider keine freien Zimmer.
    بله، اتاق داریم.Ja, wir haben noch freie Zimmer.
    برای چند نفرFür wie viele Personen?
    برای چند شبFür wie viele Nächte?
    یک اتاق تک نفره برای دو شب لطفاًEin Einzelzimmer für zwei Nächte bitte.
    یک اتاق دو تخته برای یک شب لطفاً  Ein Doppelzimmer für eine Nacht bitte.

    مکالمه آلمانی برای پرسیدن قیمت هتل

    برای اقامت در هتل، باید بتوانید در مورد قیمت نیز با متصدیان هتل صحبت کنید. در جدول زیر، از مکالمه آلمانی برای صحبت در مورد قیمت هتل برای‌تان گفته‌ایم.

    قیمت اتاق تک نفره برای دو شب چقدر است؟Wie viel kostet ein Einzelzimmer für zwei Nächte?
    قیمت اتاق دو تخته برای یک شب چقدر است؟Wie viel kostet ein Doppelzimmer für eine Nacht?
    هزینه آن شبی 70 یورو است.Das kostet siebzig Euro pro Nacht.
    قیمت آن 45 یورو برای هر نفر است.Das kostet fϋnfundvierzig Euro pro Person.
      

    مکالمه آلمانی در بخش پذیرش هتل

    وقتی به بخش پذیرش هتل می‌روید، باید با متصدی این بخش یک سری مکالمه‌ها را انجام دهید. در جدول زیر، از مکالمه‌های مربوط به این بخش برای‌تان خواهیم گفت.

    امکان رزرو اتاق وجود دارد؟Haben Sie eine Zimmerreservierung?
    چه مدت پیش ما می‌مانید؟Wie lange werden Sie bleiben?
    چند شب می‌خواهید بمانید؟Wie viele Nächte möchten Sie bleiben?
    چند مهمان همراه‌تان است؟Wie viele Gäste sind bei Ihnen mit dabei?
    چه نوع اتاقی می‌خواهید؟  Welche Art von Zimmer wollen Sie haben?
    متاسفم، هیچ اتاقی نداریم.Es tut mir leid, wir haben keine Zimmer zur Verfügung.
    اتاق منظره‌ای بسیار عالی دارد.Vom Zimmer aus hat man eine tolle Aussicht.
    این کلید و شماره اتاق شما است.Hier ist Ihr Zimmerschlüssel und Ihre Zimmernummer.
    می‌خواهید در حمل وسایل کمک‌تان کنیم؟Brauchen Sie Hilfe mit Ihren Taschen?
    آیا کمک دیگری از دست‌مان بر می‌آید؟Gibt es sonst noch etwas, womit wir Ihnen behilflich sein können?
    ممنون که در کنار ما ماندید [در هتل ما اقامت کردید]Vielen Dank für Ihren Aufenthalt bei uns!

    مکالمه آلمانی در دوره اقامت در هتل

    وقتی کار رزرو اتاق و پذیرش به اتمام رسید، اقامت شما در هتل آغاز می‌شود. در این دوره نیز، به یک سری جمله‌ها و اصطلاحات برای مکالمه به زبان المانی نیاز دارید.  

    می‌خواهم اتاقم را تغییر دهم.Ich hätte gerne ein anderes Zimmer.
    اتاق خیلی پر سر و صدا است.Das Zimmer ist zu laut.
    کلید اتاقم را گم کرده‌ام.Ich habe meinen Zimmerschlüssel verloren
    من به حوله‌های اضافه احتیاج دارم.Könnte ich ein paar zusätzliche Handtücher bekommen?
    استخر کجاست؟Wo ist das Schwimmbad?
    صبحانه چقدر طول می‌کشد؟Wie lange geht das Frühstück?

    مکالمه آلمانی برای چک اوت هتل

    در نهایت، اقامت در هتل به اتمام می‌رسد و باید به فکر ترک هتل باشید. در این بخش نیز، باید مکالماتی را به زبان آلمانی انجام دهید. در جدول زیر، از اصطلاحات و جمله‌های لازم برای مکالمه در هتل برای‌تان گفته‌ایم.

    می‌خواهم هتل را ترک کنم.Ich würde gerne auschecken.
    در واقع، ما می‌خواهیم یک شب دیگر بمانیم.Wir würden eigentlich gerne noch eine weitere Nacht bleiben.
    شماره اتاق‌تان چند است؟Welche Zimmernummer hatten Sie?
    ممکن است کلید اتاق‌تان را به من بدهید لطفاً؟Kann ich bitte Ihren Zimmerschlüssel haben?
    امیدوارم از اقامت در کنار ما [هتل ما] لذت برده باشیدWir hoffen, Sie haben Ihren Aufenthalt bei uns genossen.
    اقامت بسیاری خوشایندی داشتیم.Wir hatten einen sehr angenehmen Aufenthalt.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با مکالمه آلمانی در هتل آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، برای اقامت در هتل، چند مرحله پیش روی‌تان قرار دارد: رزرو، پذیرش، اقامت و ترک کردن. در تک تک این مراحل، باید یک سری مکالمه ها را به زبان آلمانی انجام دهید. با یادگیری جمله‌ها و اصطلاحات ضروری آلمانی برای اقامت در هتل، می‌توانید این مکالمات را به راحتی انجام دهید.

  • مکالمه آلمانی در رستوران

    چه قصد سفر به آلمان را داشته باشید، چه نداشته باشید، در روند یادگیری زبان آلمانی، باید مکالمه آلمانی در رستوران را یاد بگیرید. مکالمه در رستوران و کافه و سفارش دادن بخش از زبان است که هر زبان آموز باید آن را بدانید. یک سری جمله‌ها در زبان آلمانی وجود دارد که اگر آن‌ها را بشناسید، می‌توانید با خیال راحت، وارد رستوران شوید، میز رزرو کنید، غذای مورد علاقه‌تان را سفارش دهید و در انتها، صورت‌حساب‌تان را نیز پرداخت کنید.در این مطلب، از مکالمه آلمانی در رستوران برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    غذاهای سنتی آلمانی

    آلمانی از آن کشورهایی است که هر گوشه‌اش غذاهای سنتی مختص به خودش را دارد و در رستوران‌های محلی، می‌توانید آن‌ها را سفارش دهید و میل کنید.

    برای مثال، در برمن، می‌توانید Labskaus میل کنید. این غذا را با گوشت، ذرت، شاه‌ماهی، چغندر، پوره سیب‌زمینی درست می‌کنند و می‌توانید آن را به همراه نیمرو و خیارشور میل کنید. در شهر مکلنبورگ-فورپومرن، غذای Grööner Hein میل کنید که ترکیب هیجان‌انگیزی دارد: گلابی، ژامبون و لوبیا.

    آداب انعام دادن در رستوران های آلمان

    انعام دادن در رستوران‌های آلمان مرسوم است، درست مثل رستوران‌های ایران. انعام (Trinkgeld) در رستوران‌های آلمان تقریباً 5 تا 10 درصد کل صورت‌حساب‌تان است. معمولاً مبلغ انعام بیش از دو یورو نمی‌شود.

    اما یادتان باشد که نباید این مبلغ را روی میز بگذارید و بروید، بلکه باید آن را به همراه صورت‌حساب‌تان پرداخت کنید. بنابراین باید ریاضی‌تان خوب باشد. مثلاً اگر مبلغ غذای‌تان 11.20 یورو است، باید dreizehn یورو پرداخت کنید و به پیشخدمت نیز اطلاع دهید. برای مثال، می‌توانید بگویید:

    سیزده یورو پرداخت خواهم کرد، ممنونم.Auf dreizehn, bitte.

    جمله‌ها و عبارت‌های ضروری برای مکالمه آلمانی در رستوران

    اجازه دهید مسیر میان‌بری را پیش برویم. یک سری عبارت‌ها و جمله‌‌ها در زبان آلمانی وجود دارد که مکالمه در رستوران را برای‌تان آسان می‌کند. با حفظ کردن این جمله‌ها، می‌توانید در رستوران یا کافه سفارش دهید و متوجه صحبت‌های پیشخدمت نیز بشوید. در ادامه، از این جمله‌ها و عبارت‌ها برای‌تان گفته‌ایم.

    یک میز برای دو نفر لطفاًEinen Tisch für zwei, bitte.

    وقتی وارد کافه یا رستوران می‌شوید، ممکن است همه میزها پر باشد و مجبور شوید منتظر بمانید. در این شرابط، باید به پیشخدمت بگویید چند نفر هستید و به میز چند نفره نیاز دارید. با استفاده از این جمله می‌توانید منظورتان را بیان کنید.

    منو لطفاً!Die Speisekarte, bitte?

    وقتی سر میز می‌نشینید، نوبت به درخواست منو و سفارش دادن غذا می‌رسد. با این جمله، می‌توانید از پیشخدمت بخواهید منو را برای‌تان بیاورد.

    پیشنهاد شما چیست؟Was empfehlen Sie?

    اگر با غذاهای موجود در منو آشنایی ندارید یا اینکه می‌خواهید بهترین غذاهای رستوران را بشناسید، می‌توانید با این سوال را از پیشخدمت بپرسید. اگر پیشخدمت دوست یا آشنای‌تان است، می‌توانید از جمله‌ای غیررسمی استفاده کنید: Was empfiehlst du?

    الان می‌خواهم سفارش دهم.Ich möchte jetzt bestellen.

    اگر می‌خواهید توجه پیشخدمت را به خودتان جلب کنید، می‌توانید از جمله بالا استفاده کنید.

    اگر تصمیم‌تان را گرفته‌اید و غذای مورد نظرتان را انتخاب کرده‌اید، می‌توانید اسم غذا را بگویید، درست مثل جمله زیر.

    ماهی می‌خواهم لطفاًIch hätte gern den Fisch bitte
    پیش‌غذا نمی‌خواهید؟Möchten Sie eine Vorspeise?

    در این مرحله، ممکن است پیشخدمت در مورد پیش‌غذا از شما بپرسد. از پیش‌غذاهای آلمانی می‌توان به  Rollmops (ترشی شاه ماهی با پیاز و غوره)، Weizenbier (پنیر آبجویی) یا رولت گوشت و پنیر اشاره کرد.

    غذای گیاهی دارید؟Haben Sie vegetarische Gerichte?

    اگر گیاهخوار باشید، حتماً این سوال را از پیشخدمت خواهید پرسید. غذاهای گیاهی در آلمان بسیار پرطرفدار هستند و در اکثر رستوران‌ها نیز غذاهای گیاهی متنوعی سرو می‌شود.

    من نوشیدنی می‌خواهمIch hätte gern etwas zu trinken.

    اگر نوشیدنی می‌خواهید، از جمله بالا استفاده کنید. انواع نوشیدنی در رستوران‌های آلمان یافت می‌شود و Radler (ترکیب لیموناد و آبجو) یکی از محبوب‌ترین آن‌ها است. این نوشیدنی مخصوص روزهای گرم تابستان است.

    من قهوه می‌خواهم.Ich hätte gern einen Kaffee. 

    اگر به کافه رفتید، می‌توانید با این جمله قهوه سفارش دهید.

    غذای‌تان را دوست داشتید؟ خوشمزه بود؟Hat es Ihnen geschmeckt?

    در انتها، پیشخدمت از شما این سوال را می‌پرسد تا نظرتان را در باره آنچه میل‌ کرده‌اید بدانید. شاید هم این سوال را می‌پرسد تا انعام بیشتری به او بدهید! برای پاسخ به این سوال، می‌توانید از عبارت‌های زیر استفاده کنید:

    عالی بودPrima!
    بد نبودSo la la
    خیلی خوب نبودNicht so gut
    چیز دیگری لازم ندارید؟Sonst noch etwas?

    ممکن است پیشخدمت چند بار سر میزتان بیاید و از شما بپرسد که آیا سفارش دیگری دارید یا خیر.

    اگر دوست داشته باشید، می‌توانید بعد از صرف غذا، Nachtisch (دسر) سفارش دهید.

    صورت حساب لطفاًZahlen, bitte!

    اکنون نوبت به  Rechnung   یا صورت حساب می‌رسد. جالب است بدانید که قیمت غذا در بسیاری از رستوران‌های آلمان گران است.

    سخن آخر

    تا به این جا، با مکالمه آلمانی در رستوران آشنا شدید و جمله‌ها و عبارت‌های ضروری را برای انجام این مکالمه یاد گرفتید. با استفاده از این جمله‌ها، می‌توانید در کافه یا رستوران‌های آلمان، میز رزرو کنید، غذا یا نوشیدنی سفارش دهید و صورت‌حساب را نیز درخواست کنید و هزینه و انعام را نیز پرداخت کنید.

  • معرف‌های اسم در زبان انگلیسی یا Noun Determiners

    وقتی عبارت «معرف اسم در زبان انگلیسی» را می‌شنوید، ممکن است کمی گیج شوید و با خودتان فکر کنید حتماً مبحث جدید و پیچیده‌ای در دستور زبان انگلیسی است که شما هیچ اطلاعی از آن ندارید، اما واقعیت غیر از این است. در هر متن کوتاه انگلیسی، چندین معرف اسم را می‌بینید و کاربرد بسیاری از آن‌ها را نیز می‌دانید. تعداد معرف‌های اسم در زبان انگلیسی بسیار زیاد است و باید ماهیت آن‌ها را بشناسید تا بتوانید به شیوه صحیح و اصولی، در گفتار و نوشتار انگلیسی از آن‌ها استفاده کنید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد معرف های اسم در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    معرف اسم در زبان انگلیسی چیست؟

    معرف اسم یا noun determiner در زبان انگلیسی واژه‌ای است که اسمی را وصف یا معرفی می‌کند. معرف‌ها به ما می‌گویند اسم به چه چیزی اشاره دارد (برای مثال، your car) و مقدار یا تعداد اسم مورد نظر چقدر است (برای مثال، four apples).

    کاربرد معرف را در جمله‌های زیر مشاهده کنید:

    آن فنجان خرد شده است.That cup is chipped.
    پریا اولین قدم‌هایش را بر می‌دارد.Priya is taking her first steps.
    جشنواره، به دلیل هوای بد، به تأخیر افتاده است.The festival has been postponed due to bad weather.

    کاربرد معرف های اسم در جمله انگلیسی چیست؟

    همانطور که گفتیم، معرف اسم در زبان انگلیسی، همانطور که از نامش معلوم است، اسم را وصف می‌کند. اما چگونه؟ در واقع، معرف اسم به ما می‌گوید اسم به چه چیزی اشاره دارد. معرف‌ها این نقش را با اشاره به مالکیت، جایگاه نسبی و کمیت ایفا می‌کنند. در هر عبارت اسمی (noun phrase)، معرف پیش از اسم قرار می‌گیرد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    یک نفر از گروه گم شده است.One person is missing from the group.
    من توسط یک زنبور گزیده شدم.I’ve been stung by a wasp.

    معرف ها و صفت‌ها در زبان انگلیسی

    در بسیاری از منابع قدیمی، مشاهده می‌کنید که بسیاری از انواع معرف‌های اسم در دسته صفت‌ها قرار می‌گیرند. حتی در برخی از منابع امروزی نیز، چنین دسته‌بندی‌ای مشاهده می‌شود. اما تقاوت زیادی بین عملکرد معرف و صفت در جمله وجود دارد.

    هر دو واژه، یعنی صفت و معرف، برای وصف کلمه استفاده می‌شوند، اما برای توصیف ضمیر، فقط می‌توانید از صفت استفاده کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    او غمگین است.He’s sad

    وجود معرف در جمله ضروری است و نمی‌توانید آن را حذف کنید. اما این مورد در باره صفت‌ها صدق نمی‌کند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    کالوین دوچرخه آبی‌اش را از محل کار به خانه برد.Calvin cycled his blue bike home from work.صحیح
    کالوین با دوچرخه‌اش از محل کار به خانه رفت.Calvin cycled his bike home from work.صحیح
    کالوین با دوچرخه از محل کار به خانه رفت.Calvin cycled bike home from work.غلط

    اگر پیش از اسم، یک معرف و یک صفت قرار بگیرد، همیشه معرف قبل از صفت ظاهر می‌شود، درست مثل جمله زیر:

    سیا به شغل جدیدش افتخار می‌کند.Siya is proud of her new job

    حروف تعریف معین و نامعین در زبان انگلیسی

    حروف تعریف از اجزای کلام (parts of speech) هستند، اما می‌توان آن‌ها را نوعی معرف نیز دانست.

    حرف تعریف معین the است و به اسم مشخصی اشاره دارد، اسمی که خاص یا شناخته‌شده است. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    امشب، ماه زیبا به نظر می‌رسد.The moon looks beautiful tonight.
    آیا می‌توانم کتاب روی میز را قرض بگیرم؟Can I borrow the book on the table?

    حروف تعریف نامعین a و an هستند و از آن‌ها برای اشاره به اسم نامشخص یا کلی استفاده می‌کنند. برای انتخاب حرف تعریف نامعین، باید به واژه بعد از آن توجه کنید:

    • حرف تعریف a قبل از کلماتی قرار می‌گیرد که با حرف بی‌صدا شروع می‌شوند: a clown
    • حرف تعریف an قبل از کلمه‌ای قرار می‌گیرد که با حرف باصدا شروع می‌شود: an arrow

    به کاربرد حروف تعریف نامعین در جمله توجه کنید:

    جسی یک سیب و یک پرتقال می‌خورد.Jesse ate an apple and an orange.
    آیا یک نمونه رایگان می‌خواهید؟Would you like a free sample?  

    اگر می‌خواهید برای اولین بار از چیزی صحبت کنید، باید از حرف تعریف نامعین استفاده کنید. بعد از معرفی اسم، می‌توانید از حرف تعریف معین برای اشاره به آن استفاده کنید. به عبارت ساده، حرف تعریف معین زمانی استفاده می‌شود، که پیش‌تر، در متن، به اسم اشاره شده باشد.

    به مثال‌ زیر توجه کنید:

    یک فیل نزدیک شد. فیل بزرگ و خاکستری بود.An elephant approached. The elephant was large and gray.

    یادتان باشد که برای اشاره به اسامی غیر قابل شمارش، باید از حرف تعریف نامعین the استفاده کنید. از حروف تعریف نامعین، فقط برای اشاره به اسم‌های مفرد قابل شمارش استفاده کنید. به جدول زیر توجه کنید:

    بارانThe rainصحیح
    یک بارانA rainغلط
    قطره بارانThe raindropصحیح
    یک قطره بارانA raindropصحیح

    معرف‌های اشاره‌ای در زبان انگلیسی

    معرف‌های اشاره‌ای یا Demonstrative determiners (که به آن‌ها صفت‌های معرف یا معرف نیز می‌گویند) برای اشاره به موقعیت نسبی واژه به کار می‌رود. معرف‌های اشاره در زبان انگلیسی به شرح زیر است:

    معرف مفرد برای اشاره به نزدیکThis
    معرف جمع برای اشاره به نزدیکThese
    معرف مفرد برای اشاره به دورThat
    معرف جمع برای اشاره به دورThose

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من نمی‌‌خواهم پشت این میز بنشینم. من میز نزدیک پنجره را می‌خواهم.I don’t want to sit at this table. I want that table near the window.
    این اشخاص نباید شرزنش شوند. کسانی که آنجا ایستاده‌اند دعوا را شروع کردند.These people are not to blame. Those people over there started the fight.

    از این معرف‌ها برای ایجاد تمایز میان زمان نزدیک (this و these)و زمان دور (that و those) استفاده کرد، درست مثل مثال‌های زیر:

    [هوای] این زمستان بسیار معتدل‌تر از [هوای] زمستان قبل است.This winter is a lot milder than that winter.
    ما در آن روزها خیلی به هم نزدیک بودیم، اما این روزها، از هم دور هستیم.We were very close in those days, but we rarely see each other these days.

    این معرف‌ها را به تنهایی نیز می‌توانید استفاده کنید. در واقع، هیچ نیازی نیست بعد از آن‌ها اسمی قرار بگیرد. برای مثال، وقتی می‌گوییم، “I don’t want this”، معرف this به تنهایی کافی است و نیازی نیز بعد از آن اسمی قرار بگیرد.

    معرف‌های مالکیت در زبان انگلیسی

    و اما می‌رسیم به معرف‌های مالکیت (possessive determiner) که نام دیگرشان صفت‌های مالکیت (possessive objective) است. این ضمایر را از همان اولین روزهای یادگیری زبان انگلیسی می‌آموزید. معرف‌های مالکیت، همانطور که از نامش معلوم است، برای اشاره به مالکیت استفاده می‌شود. معرف‌های مالکیت در زبان انگلیسی عبارتند از: my, your, his, her, its, our, their.

    این معرف‌ها نیز اول شخص، دوم شخص، سوم شخص و جمع و مفرد دارند، از این رو، باید آن‌ها را با دقت استفاده کنید. یادتان باشد معرف‌‌های مالکیت متفاوت با ضمایر مالکیت (mine, yours, his, hers, its, ours, theirs) هستند و نمی‌توانید آن‌ها را به تنهایی به کار بگیرید.

    پنه لوپه گربه‌اش را پیش دامپزشک برد.Penelope brought her cat to the vet.
    درخت برگ‌هایش را می‌ریزد.The tree is shedding its leaves.

    برای بیان مالکیت اسم‌ها، در انتهای‌شان “’’s” می‌گذاریم، اما در مورد معرف‌ها لازم نیست از این ساختار استفاده کنید. بنابراین یادتان باشد که نباید its و it’s، whose و who’s یا their و they’re را با یکدیگر اشتباه بگیرید.

    معرف اعداد در زبان انگلیسی

    اعداد نیز از معرف‌های زبان انگلیسی هستند. اعداد اصلی (one, two, three, etc.) و اعداد ترتیبی (first, second, third, etc.) معرف‌های اسم هستند.

    اعداد اصلی (cardinal numbers) برای اشاره به تعداد انسان‌ها و اجسام استفاده می‌شود. این معرف همراه با دیگر معرف‌ها نیز استفاده می‌شود.

    من به چهار خواهر و برادرم نزدیک هستم.I’m close with my four siblings.

    اعداد ترتیبی برای مشخص کردن ترتیب اسم در یک مجموته استفاده می‌شود. از این معرف نیز می‌توانید در کنار دیگر معرف‌ها استفاده کنید:

    من فکر می‌کنم سومین مرد در صف دزد است.I think the third man in the lineup is the thief.

    معرف‌های توزیعی در زبان انگلیسی

    از معرف‌های توزیعی (Distributive determiners))  برای اشاره به یک گروه یا شخص یا جسمی از یک مجموعه استفاده می‌شود. معرف‌های توزیعی عبارتند از: all, each, every, both, half, either, neither.

    هر کدام از کارکنان افزایش حقوق داشتند.Each employee was given a raise.
    نیمی از تیم در تمرین حاضر نشدند.Half the team didn’t show up to practice.
    نه لینا و نه جان همسایه‌های جدید را ملاقات نکردندNeither Lina nor John has met the new neighbors.

    معرف‌های کمی در زبان انگلیسی

    معرف‌های کمی (quantifiers) یا صفت‌های نامعین  به کمیت اسم اشاره دارند. از این معرف‌ها می‌توان به all، any، few، less، little، may، much، no، several و some اشاره کرد. اعداد اصلی نیز در دسته همین معرف‌ها قرار می‌گیرند.

    در حال حاضر، چندین نفر در این رستوران منتظر میز هستند.There are already several people waiting for a table at this restaurant.
    برخی از دانش آموزان کلاس از انجام تکالیف سر باز زدند.Some students in the class are refusing to do their homework.

    معرف‌های تفاوت در زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی، معرف‌های تفاوت عبارتند از: other و another.

    معرف other به معنای «اضافه» یا «نوع متفاوتی از» است. از این معرف به همراه اسامی جمع قابل شمارش و اسامی غیر قابل شمارش استفاده می‌کنند.

    آیا میوه دیگری داری؟Do we have any other fruit?

    معرف another به معنای «یکی دیگر» یا «یک چیز متفاوت» است. این معرف فقط قبل از اسم مفرد قابل شمارش قرار می‌گیرد.

    آیا می‌توانم یک فنجان قهوه دیگر داشته باشم؟Can I have another cup of tea?

    سخن آخر

    تا به اینجا، با معرف های اسم در زبان انگلیسی آشنا شدید. معرف‌های اسم قبل از اسم در جمله قرار می‌گیرند و نقش و کیفیت آن را مشخص می‌کنند. اعداد، صفت‌های مالکیت، صفت‌های اشاره و حروف تعریف، همه و همه، در دسته معرف‌های اسم در زبان انگلیسی قرار می‌گیرند. برای به کار گیری واژگان انگلیسی در جمله، باید این معرف‌ها و عملکردشان را به خوبی بشناسید.