نویسنده: نزدیکتر

  • صفت در زبان آلمانی

    کاربرد صفت در هر زبانی پیرو یک سری قانون مشخص است.  هنگام یادگیری زبان آلمانی نیز، برای استفاده از صفت و توصیف کردن هر اسم، باید قانون کاربرد صفت در دستور زبان آلمانی را بدانید. سه نوع صفت در زبان آلمانی وجود دارد و هر کدام از آن‌ها نیز کارکرد مشخصی دارند. علاوه بر این‌ها، در زبان آلمانی نیز صفت‌های برابری، تفضیلی و پایه وجود دارد که دانستن آن‌ها برای هر زبان آموز ضروری است. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد صفت در زبان آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    صفت در زبان آلمانی چیست؟

    در زبان آلمانی، مثل هر زبان دیگری، صفت یا Adjektive واژه‌هایی وصف‌کننده هستند. صفت باعث می‌شود اطلاعات بیشتری را در مورد شخص، مکان یا اجسام به دست بیاورید.

    سه نوع صفت در زبان آلمانی  وجود دارد. نوع صفت در این زبان بسته به جایگاهش در جمله مشخص می‌شود:

    • صفت مستقیم (attributive): قبل از اسم قرار می‌گیرد
    • صفت خبر (predicative): بعد از افعال sein، bleiben و warden قرار می‌گیرد.
    • صفت قیدی (adverbial) با همه افعال دیگر استفاده می‌شود.

    با توجه به نوع صفت، می‌توانید صفت تفضیلی و صفت عالی نیز بسازید.

    انواع صفت در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، صفت به همراه اسم یا فعل به کار می‌رود. در ادامه، جزئیات بیشتری را در مورد انواع صفت در زبان آلمانی برای‌تان گفته‌ایم.

    صفت به همراه اسم در زبان آلمانی

    در دستور زبان آلمانی، صفت قبل از اسم قرار می‌گیرد و انتهای صفت نیز بسته به حالت جمله و جنسیت و اسم تغییر می‌کند.

    اگر صفت قبل از اسم ظاهر شود، به آن صفت مستقیم (attributives Adjektiv) می‌گوییم. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    دلقک دیوانه‌ای در میدان بازار وجود دارد.Auf dem Marktplatz steht ein verrückter Clown.

    در جمله بالا، حالت فاعلی، حرف تعریف نامعین، اسم مذکر (منتهی به er) را مشاهده می‌کنید.

    دلقک بادکنک‌های رنگی می‌فروشد.Der Clown verkauft bunte Luftballons.

    در جمله بالا، حالت آکوزیتیو و اسم جمع (منتهی به e) را مشاهده می‌کنید. هیچ حرف تعریفی نیز در جمله وجود ندارد.

    صفت به همراه فعل در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، صفت را با فعل همراه می‌کنیم.

     ترکیب صفت با یک سری از افعال فعل صفت خبری (prädikative Adjektive) را می‌سازد. معمولاً صفت خبری بعد از افعال sein، bleiben و warden قرار می‌گیرد.

    دلقک دیوانه است.Der Clown ist verrückt.

    در زبان آلمانی، صفت قیدی (adverbiale Adjektive) با دیگر افعال ترکیب می‌شود و چگونگی انجام عمل را شرح می‌دهد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    او سریع راه می‌رود.Er läuft schnell.
    او خیلی خوب شعبده‌بازی می‌کند.Er jongliert gut.

    صفت تفضیلی و عالی در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، از صفت تفضیلی (Steigerungsformen) برای مقایسه کردن اسم‌ها یا بیان برتری استفاده می‌شود.

    در زبان آلمانی، سه نوع صفت تفضیلی وجود دارد:

    • پایه (positive Form)
    • تفضیلی (Komparativ)
    • عالی (Superlativ)

    برای مثال، صفت‌های schön، schöner و am schönsten، به ترتیب، پایه، تفضیلی و عالی هستند.

    مقایسه با صفت‌های پایه در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، از صفت‌های پایه به همراه so….wie برای مقایسه کردن استفاده می‌کنیم.

    یک دلقک به بامزگی دیگری است.Der eine Clown ist so lustig wie der andere.

    برای مقایسه با صفت‌های پایه، می‌توانید از موارد زیر استفاده کنید.

    • genauso … wie
    • nicht so … wie
    • fast so … wie
    • doppelt so … wie
    • halb so … wie

    صفت تفضیلی در زبان آلمانی

    از صفت تفضیلی در زبان آلمانی (der Komparativ) برای مقایسه دو شخص، دو مکان و دو جسم استفاده کنید.

    برای ساختن صفت تفضیلی در زبان آلمانی، باید er را به صفت اضافه کنید.

    به جدول زیر توجه کنید:

    معنیصفت تفضیلیمعنیصفت
    جالب‌ترlustigerجالبlustig
    کوچک‌ترkleinerکوچکklein

    در زبان آلمانی، همه افعال با er شکل می‌گیرند، نه با mehr.

    به جدول زیر توجه کنید:

    صفت تفضیلی اشتباهصفت تفضیلی صحیحصفت
    mehr interessantinteressanterinteressant
    mehr akrobatischakrobatischerakrobatisch

    بعد از صفت‌های تفضیلی، از als (از) استفاده می‌شود.

    این دلقک چابک‌تر از [دلقک] دیگری است.Dieser Clown ist akrobatischer als der andere.

     صفت تفضیلی آلمانی با je … desto/umso

    اگر بخواهید رابطه همسان میان دو چیز را نشان دهید یا از وابستگی آن‌ها به یکدیگر بگویید، می‌تونید از ساختارهای زیر استفاده کنید:

    • je … desto
    • je … umso

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    هر چه دلقک‌ها بامزه‌تر باشند، صدای کودکان بالاتر می‌رود.  Je lustiger die Clowns sind, desto lauter werden die Kinder.

    در جمله بالا، عبارت je از عبارت‌های وابسته است و در آن، فعل به انتهای عبارت منتقل می‌شود. عبارت desto/umso عبارت اصلی است. در اینجا، فعل دقیقا بعد از صفت تفضیلی می‌آید.

    صفت عالی در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، صفت عالی (der Superlativ) به بالاترین درجه از یک صفت اشاره می‌کند. برای مثال، در زبان فارسی، می‌توان به بهترین، بلندترین، کوتاه‌ترین و زیباترین اشاره کرد.

    برای ساختن صفت عالی در زبان آلمانی، باید طبق فرمول زیر عمل کنید:

    am + …-sten

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    معنیصفت عالیمعنیصفت
    جالب‌ترینam lustigstenجالبlustig

    به کاربرد این صفت در جمله توجه کنید:

    من فکر می‌کنم دلقک جالب‌ترین است.Ich fand den Clown am lustigsten.

    اکنون به مثال‌ دیگر توجه کنید:

    این جالب‌ترین دلقک است.Das ist der lustigste Clown.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با کاربرد صفت در زبان آلمانی آشنا شدید. همانطور که متوجه شدید، در دستور زبان آلمانی، با سه نوع صفت مواجه هستیم که باید آن‌ها را بشناسید تا بتوانید اسامی را وضف کنید. به علاوه، باید صفات تفضیلی آلمانی را نیز یاد بگیرید تا بتوانید در مورد مسائل مختلف حرف بزنید و هر آنچه را می‌خواهید وصف و مقایسه کنید.

  • خداحافظی به زبان آلمانی

    خداحافظی به زبان آلمانی به اندازه سلام و احوالپرسی اهمیت دارد. در واقع، خداحافظی یا وداع کردن به زبان آلمانی درست مثل سلام و احوالپرسی کردن در مکالمه ضروری است. اگر مکالمه آلمانی را با شیوه صحیح شروع کنید، اما نتوانید آن را با واژه‌ مناسب به انتها برسانید، یعنی یک جای کار ایراد دارد. اما شیوه خداحافظی به زبان آلمانی چگونه است؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد خداحافظی به زبان آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    خداحافظی رایج در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، دو واژه رایج برای خداحافظی کردن وجود دارد:

    • Tschüss
    • Auf Wiedersehen

    این دو کلمه معانی کاملاً متفاوتی دارند، اما مردم به طور معمول از آن‌ها استفاده می‌کنند، بدون اینکه توجهی به معنا و کاربرد آن داشته باشند.

    در زبان آلمانی، عبارت Auf Wiedersehen کمی طولانی است و پیچیده به نظر می‌رسد. ترجمه واژه به واژه این عبارت «تا وقتی دوباره همدیگر را ببینیم» است و همانطور که مشاهده می‌کنید، معنای بسیار جالب و عمیقی دارد. اگر در حال یادگیری زبان آلمانی هستید، بهتر است واژه‌های رسمی و بلند را نیز یاد گبیرید. تعداد کلمات طولانی و ترکیبی در زبان آلمانی بسیار زیاد است، از این رو، باید به مرور، ذهن‌تان را به یادگیری چنین واژگانی عادت دهید. در ضمن، استفاده از چنین عبارتی حاکی از آن است که دیدار دوباره‌ای وجود دارد.

    خداحافظی به زبان آلمانی پشت تلفن

    اما چگونه  پشت تلفن خداحافظی کنیم؟ جالب است بدانید که آلمانی‌ها پشت تلفن نیز از جمله مشابهی برای خداحافظی کردن استفاده می‌کنند. خب آنان طبیعتاً پشت تلفن همدیگر را نمی‌بینند، بنابراین از عبارت Auf Wiederhören استفاده می‌کنند. در زبان آلمانی، فعل wiedersehen به معنای «دیدار مجدد» است و فعل wiederhören به معنای شنیدن مجدد. در نتیجه، می‌توان این جمله را به «دوباره صدای یکدیگر را می‌شنویم» ترجمه کرد.

    بسیاری از اشخاص نیز از عبارت Wir sprechen uns برای خداحافظی کردن استفاده می‌کنند. این عبارت می‌گوید به زودی با هم صحبت می‌کنیم. بنابراین، دو عبارت زیر برای خداحافظی کردن مناسب هستند.

    خداحافظ (پشت تلفن)Auf Wiederhören.
    به زودی صحبت خواهیم کرد.Wir sprechen uns.

    کوتاه ترین واژه برای خداحافظی به زبان آلمانی

    دومین واژه رایج برای خداحافظی به زبان آلمانی Tschüss است. می‌توان گفت Tschüss رایج‌ترین واژه است و ریشه در زبان لاتین دارد. در زبان رومی، واژه‌های مشابهی نیز برای خداحافظی کردن وجود دارد:

    • Adios
    • Adieu
    • Adeu
    • Adé

    همه واژه‌های بالا به معنای خدا هستند.

    معنی دقیق واژۀ Tschüss «خدا همراهت باشد» است. امروز، به دلایل مذهبی، کاربرد Tschüss برای خداحافظی کردن خیلی کمتر شده است، اما هنوز از پرکاربردترین عبارت آلمانی برای خداحافظی کردن است.

    آرزوی داشتن یک روز خوب برای دیگران

    اگر می‌خواهید به زبان آلمانی به کسی بگویید «روز خوبی داشته باشی»، می‌توانید از عبارت einen schönen Tag استفاده کنید. رایج‌ترین عبارت آلمانی برای بیان چنین چیزی Schönen Tag noch است. در واقع، با این جمله، به شخص مورد نظرتان می‌گویید ادامه روز خوب است.

    واژه noch به معنای هنوز است، اما در این مورد، به معنی «ادامه روز» است.

    اگر روز به انتها رسیده است، می‌توانید از عبارت Schönen Abend noch به معنای «شبخیر» استفاده کنید.

    بنابراین در چنین بافتاری، می‌توانید از عبارت‌های زیر استفاده کنید:

    روز خوبی داشته باشیEinen schönen Tag.
    روز خوبی داشته باشیSchönen Tag noch.
    عصر خوبی داشته باشیSchönen Abend noch.

     خداحافظی کردن با عبارت bis در زبان آلمانی

    با استفاده از واژه bis می‌توانید با عبارات و واژگان خودتان خداحافظی کنید. برای مثال، اگر می‌خواهید بگویید «دوشنبه همدیگر را می‌بینیم»، می‌توانید بگویید bis Montag (تا دوشنبه). یا اگر می‌خواهید بگویید «فردا می‌بینمت»، می‌توانید بگویید «bis morgen» یا تا فردا.

    از این عبارت برای همه ایام هفته می‌توانید استفاده کنید:

    تا دوشنبهBis Montag
    تا سه شنبهBis Dienstag
    تا چهارشنبهBis Mittwoch
    تا پنج‌شنبهBis Donnerstag
    تا جمعهBis Freitag
    تا شنبهBis Samstag
    تا شنبهBis Sonntag

    مراقب خودت باش به زبان آلمانی

    وقتی می‌خواهید به زبان آلمانی بگویید مراقب خودت باش، از عبارت Mach’s gut استفاده کنید. این عبارت از عبارت‌های رسمی برای خداحافظی کردن است.

    شبخیر به زبان آلمانی

    اگر می‌خواهید مکالمه را با عبارت شبخیر به پایان برسانید، می‌توانید از عبارت Guten Abend به معنای شبخیر استفاده کنید. همچنین وقتی قرار است به رختخواب بروید، می‌‌توانید از این عبارت استفاده کنید.

    خداحافظی کردن به آلمانی برای زمان نامعلوم

    معلوم نیست مخاطب‌تان را مجدداً خواهید دید یا خیر، می‌توانید از عبارت Lebe wohl به معنی «زندگی خوبی داشته باشی» استفاده کنید. البته این عبارت قدیمی است و امروز، چندان استفاده نمی‌شود.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با خداحافظی به زبان آلمانی آشنا شدید. هماطنور که مشاهده کردید، واژه‌ها و عبارت‌های متعددی برای خداحافظی به زبان آلمانی وجود دارد. بسته به موقعیت، اعم از رسمی و غیررسمی، و زمانی از روز که در آن قرار دارید، می‌توانید عبارت مناسب را برای خداحافظی به زبان آلمانی انتخاب کنید. با یادگیری عبارت‌های مختلف برای خداحافظی کردن، رفته رفته، می‌توانید مثل گویش‌وران زبان آلمانی مکالمه کنید.

  • حروف ربط در زبان آلمانی

    اگر در حال یادگیری زبان آلمانی هستید و می‌خواهید این زبان را مثل آلمانی زبانان حرف بزنید و جمله بلند بسازید، باید به فکر یادگیری حروف ربط در زبان آلمانی باشید. در واقع، کاربرد حرف اضافه در زبان آلمانی ضروری است و باید آن‌ها را یاد بگیرید.  در این مطلب، از حروف ربط در زبان آلمانی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    حرف ربط در زبان آلمانی چیست؟

    حرف ربط در زبان آلمانی، همانطور که از نامش پیدا است، اجزای مختلف جمله را به یکدیگر ربط می‌دهد. حروف ربط آلمانی باعث حفظ ترتیب اجزای جمله می‌شوند. به مثال زیر توجه کنید:

    من دندان‌هایم را مسواک می‌زنم و به تخت‌خواب می‌روم.Ich putze mir die Zähne und geheins Bett.

    در جمله بالا، حرف اضافه und است.

    به مثال‌های زیر توجه کنید.

    تو واقعاً زیبا هستی، اما یک کم زیادی کوچک هستی.Du bist wirklich sehr hübsch, aber ein bisschen zu klein.
    من باید به به خانه پیش همسرم می‌رفتم، زیر او مرایض است.Ich musste zu meiner Frau nach Hause, weil sie krank ist.
    او به [حرف] والدینش گوش نکرد و از این رو، در حبس خانگی است.Er hat nicht auf seine Eltern gehört, deshalb hat er Hausarrest.

    حروف ربط وابسته و حروف ربط هم پایه

    حروف ربط در زبان آلمانی به دو دسته تقسیم می‌شود:

    حروف ربط وابسته (subordinating conjunction)

     حروف ربط هم پایه (coordinating conjunction)

    هر کدام از انواع حروف وابسته در زبان آلمانی کاربرد و ویژگی‌های مختص به خودشان را دارند. در ادامه، از این حروف و کاربردشان برای‌تان خواهیم گفت.

    حروف ربط هم پایه در زبان آلمانی

    حروف ربط وابسته در زبان آلمانی همان حروفی هستند که بر ترتیب لغات جمله تأثیری نمی‌گذارند، اما واژگان و عبارت‌ها را به یکدیگر وصل می‌کنند. در ادامه، از انواع حروف ربط وابسته در زبان آلمانی و کاربردشان در جمله برای‌تان خواهیم گفت.

    حرف ربط Und (و)

    حرف ربط und  برای برقراری ارتباط میان واژه‌ها و عبارت‌های مربوط به یک گروه استفاده می‌شود.

    به جمله زیر توجه کنید:

    من موز، سیب و گلابی دوست دارم.Ich mag Bananen, Äpfel und Birnen.

    حرف ربط oder   (یا)

    حرف تعریف oder به معنی «یا» است و امکان انتخاب بین چند گزینه را به مخاطب می‌دهد.

    آیا به سینما خواهیم رفت یا فیلمی را در خانه نگاه می‌کنیم؟Gehen wir ins Kino oder schauen wir etwas Zuhause?

    حرف ربط aber (اما)

    حرف ربط aber برای محددود کرد عبارت اول یا بیان ایده‌ای مخالف با آن استفاده می‌شود.

    ما به ایالات متخده آمریکا می‌رویم، اما نه به نیویورک.Wir fahren in die USA, aber nicht nach New York.

    حرف ربط denn (زیرا)

    حرف ربط den، به معنی «زیرا»، برای بیان دلیل چیزی به کار می‌رود.

    من زبان آلمانی می‌خوانم، زیر می‌خواهم به اتریش نقل مکان کنم.Ich lerne Deutsch, denn ich möchte nach Österreich ziehen.

    حرف ربط Beziehungsweise (به ترتیب)

    حرف ربط Beziehungsweise ارتباط میان دو یا چند چیز را نشان می‌دهد. به مثال زیر توجه کنید:

    من در حال خواندن سه زبان هستم، به ترتیب، ایتالیایی، اسپانیایی و پرتغالی.Ich lerne drei Sprachen, beziehungsweise Italienisch, Spanisch und Portugiesisch.

    حرف ربط Sondern (اما)

    حرف اضافه Sondern به معنای «اما» است و همان کاربرد این کلمه را در زبان فارسی دارد.

    او دوست ندارد به باشگاه برود، اما ترجیح می‌دهد برود و بدود.Er geht nicht gerne ins Fitnessstudio, sondern geht lieber joggen.

    حروف ربط وابسته در زبان انگلیسی

    حروف رب وابسته در آلمانی عبارت وابسته‌ای (Nebensatz) را شکل می‌دهند که ترتیب واژگان جدیدی را ایجاد می‌کنند و مهمتر از آن، به خودی خود معنایی نداند، بلکه به عبارت اصلی (Hauptsatz) نیاز دارند. وقتی حرف ربط وابسته وارد جمله می‌شود، ترتیب جمله کلاً عوض می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، اما به طور کلی، در زبان آلمانی، در عبارت‌های اصلی، باید فعل در جایگاه دوم قرار می‌گیرد و در عبارت وابسته، فعل در انتهای جمله قرار می‌گیرد، درست مثل فرمول زیر:

    حرف ربط + فاعل + ادامه جمله + فعل

    در ادامه، برخی از حروف ربط وابسته در زبان آلمانی را همراه با مثال برای‌تان آورده‌ایم.

    حرف ربط Wenn (اگر، وقتی)

    از این حرف ربط در جملات شرطی استفاده کنید.

    به ساحل خواهم رفت اگر وقت داشته باشم.Ich gehe an den Strand, wenn ich Zeit habe.
    وقتی ورزش می‌کنم، همیشه استراحت می‌کنم.Immer wenn ich Sport mache, bin ich entspannt.

    حرف ربط Als  (وقتی که)

    از حرف ربط als برای جمله‌های مربوط به زمان گذشته استفاده می‌کنیم.

    وقتی جوان بودم، هنوز موطلایی بودم.Als ich klein war, war ich noch blond.

    حرف ربط Weil و da (زیرا)

    این دو حرف ربط به معنای زیر هستند و برای نشان دادن دلیل عبارت دیگر استفاده می‌شوند.

    دیر کردم چون صدای زنگ ساعتم را نشنیدم.Ich bin zu spät, weil/da ich meinen Wecker nicht gehört habe.

    حرف ربط Dass (که)

    از حرف ربط dass برای ارائه توضیحات بیشتر در مورد عبارت اصلی استفاده کنید.

    می‌دانم که حال‌تان خوب نیست.Ich weiß, dass du keine Lust hast.

    حرف ربط Falls (اگر)

    از حرف ربط falls برای ساختن عبارت یا جمله شرطی استفاده کنید.

    اگر وقت داشتی، بیا.Falls du Zeit hast, komm vorbei.

    حرف ربط Ob (اگر، یا)

    ار حرف ربط ob برای پرسیدن سوالات غیرمستقیم استفاده کنید.

    او می‌خواهد بداند که آیا شما نیز می‌آیید یا خیر.Er will wissen, ob du auch kommst.

    حرف ربط Obwohl (گرچه)

    از حرف ربط obwohl برای وصف شرایطی که به نتیجه‌ای غیرمنتظره ختم می‌شود استفاده کنید.

    او یک تلفن خرید، گرچه پولی نداشت.Er hat ein Handy gekauft, obwohl er nicht das Geld hat.

    حرف ربط Damit (بنابراین)

    از این کلمه ربط برای بیان هدف انجام اقدام ذکرشده در عبارت اصلی استفاده کنید.

    بیشتر تمرین کردم تا بتوانم سالم‌تر شوم.Ich trainiere mehr, damit ich gesünder werde.

    حرف ربط Bevor (قبل)

    حرف ربط bevor برای توصیف آنچه بعد از عملی در عبارت اصلی رخ داده است استفاده می‌شود.

    پیش از یادگیری زبان آلمانی، می‌خواهم ابتدا اسپانیایی را یاد بگیرم.Bevor ich Deutsch lerne, möchte ich erst einmal Spanisch lernen.

    حرف ربط  Nachdem  (بعد)

    حرف ربط Nachdem برای اشاره به آنچه قبل از عمل انجام شده در عبارت اصلی رخ داده است استفاده می‌شود.

    پس از آنکه آپارتمانم را تمیز کردم، برای خرید به فروشگاه رفتم.Nachdem ich meine Wohnung geputzt hatte, bin ich einkaufen gegangen.

    سخن آخر

    تا به اینجا، باحروف ربط در زبان آلمانی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، دو نوع حرف ربط در زبان آلمانی وجود دارد (حروف ربط وابسته و حروف ربط همپایه) و هر کدام کاربرد مختص به خودشان را دارند. اگر این حروف را همراه با مثال‌شان یاد بگیرید، تا همیشه در ذهن‌تان خواهد ماند. از همان ابتدای مسیر یادگیری زبان آلمانی، این حروف ربط را یاد بگیرید تا رفته رفته، به همه آنها مسلط شوید.

  • فصل ها به زبان آلمانی

    یکی از مهم‌ترین ابعاد یادگیری زبان جدید آشنایی با فرهنگ مردم کشوری است که زبان مورد نظرتان در آن رایج است. یکی از این ابعاد فصل‌های سال است که یکی در پس دیگری می‌آیند و می‌روند. برخی از کشورها در همه فصول سال گرم هستند و فقط در برخی از فصول باران می‌بارد و برخی دیگر از فصل‌های سال خشک هستند. در برخی از کشورها، ژوئن تا آگوست تابستان است و در برخی دیگر دسامبر تا فوریه تابستان است. در هر فصل نیز جشن‌های متعددی وجود دارد. اگر در حال یادگیری زبان آلمانی هستید، حتماً دوست دارید در مورد مردم آلمان و فرهنگ آن‌ها بدانید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد فصل‌های سال و ماه‌های آن بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    معادل آلمانی فصل های سال

    در زبان فارسی و انگلیسی، فقط یک واژه برای مفهوم فصل وجود دارد» فصل و season. اما در زبان آلمانی، بیش از یک واژه وجود دارد و هر کدام از این واژگان نیز کاربرد مختص به خودشان را دارد. اگر می‌خواهید در مورد یکی از چهار فصل سال در زبان آلمانی صحبت کنید، باید از واژه Jahreszeiten استفاده کنید. ترجمه واژه به واژه این عبارت برابر است با: «اوقات سال». رایج‌ترین واژه برای اشاره به فصل‌های سال همین واژه است، اما واژه‌های دیگری نیز وجود دارد که هر کدام کاربرد مختص به خودشان را دارند:

    فصل (چهار فصل)Die Jahreszeit
    فصل (برای گل‌ها و سبزیجات)Die Saison
    فصل (مثلاً فصل مهاجرت)Die Zeit

    در جدول زیر معادل آلمانی فصل‌های سال را مشاهده کنید:

    بهارDer Frühling / das Frühjahr
    تابستانDer Sommer
    پاییزDer Herbst
    زمستانDer Winter

    فصل بهار در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، واژه Frühling معادل فصل بهار است. در کشورهای آلمانی زبان، فصل بهار با سرما همراه است. در این فصل، بسیاری از افراد نوسانات خلقی نیز دارند. مهمترین جشن در فصل بهار عید پاک (Easter) است. معادل آلمانی عید پاک Ēostre است. آلمانی در مراسم عید پاک، آغاز فصل جدید را جشن می‌گیرند و معمولاً تخم مرغ و خرگوش نیز، نماد باروری و زندگی جدید، در مراسم‌شان وجود دارد.

    جالب است بدانید Easter Bunny آلمانی است و برای اولین بار، نامش در قصه‌های آلمانی آمده است. در دهه 1700، مهاجران این کاراکتر را با خودشان به آمریکا بردند.

    مراسم های کشورهای آلمانی زبان در فصل بهار

    روز هشتم مارچروز جهانی زنWeltfrauentag
     روز دروغ آوریلDer erste April
    اولین یکشنبه بعد از اولین ماه کامل در فصل بهارروز عید پاکOstern
    سی‌ام آوریلروز بزرگداشت سنت والپوگیسWalpurgisnacht
    دومین یکشنبه ماه میروز مادرMuttertag

    واژه‌های مربوط به فصل بهار در زبان آلمانی

    Blumenگل ها
    Neues Lebenزندگی تازه
    Vogelgesangآواز پرنده
    Eierتخم مرغ
    Sonnig, aber kühlآفتابی، اما سرد
    Grünسبز
    Frischتازه
    Neuجدید

    فصل تابستان در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی واژه sommer معادل فصل تابستان در زبان آلمانی است. در این فصل هوا گرم است و در آلمان، معمولاً به 15 درجه سانتی گراد می‌رسد.

    مراسم های کشورهای آلمانی زبان در فصل تابستان

    روز پدر چهل روز بعد از مراسم عید پاک برگزار می‌شود.روز پدرVatertag
    روز یکم آگوستروز ملی سوئیسNationalfeiertag der Schweiz
    پانزدهم آگوستروز ملی لینخنشتاینNationalfeiertag Liechtensteins

    واژگان آلمانی مربوط به فصل تابستان

    Heißگرم
    Sonnigآفتابی
    Trockenخشک
    Durstigتشنه
    Der Sonnenscheinتابش خورشید
    Der Strandساحل
    Die Hitzeدما
    Schwimmenشنا کردن

    فصل پاییز در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، واژه Herbst معادل واژه پاییز است. پاییز در همه کشورهای آلمانی زبان فصلی رنگارنگ است.

    مراسم های کشورهای آلمانی زبان در فصل پاییز

    این جشن در اواسط سپتامبر، به مناسبت شروع ماه اکتبر، برگزار می‌شود.جشن اکتبرOktoberfest
    سوم اکتبر، به مناسبت سالگرد اتحاد آلمان غربی و آلمان شرقی در سال 1990روز اتحاد آلمانTag der Deutschen Einheit
    26 اکتبرروز ملی اتریشNationalfeiertag in Österreich

    واژگان آلمانی مربوط به فصل پاییز

    برگ هاBlätter
    خشکسالیDie Ernte
    کدو حلواییDer Kürbis
    سوپDie Suppe
    جغدDie Eule

    فصل زمستان در زبان آلمانی

    تعطیلات فصلی در آلمان در فصل زمستان شروع می‌شود. در این تعطیلات، مردم وقت‌شان را کنار خانواده و دوستان صمیمی‌شان می‌گذرانند و غذاهای خوشمزه آلمانی می‌خورند.

    مراسم های کشورهای آلمانی زبان در فصل زمستان

     یکشنبه منتهی به کریسمس avdnt استAdvent
    روز پنجم دسامبر، کودکان کفش‌های‌شان را کنار پنجره می‌گذارند تا صبح روز ششم دسامبر، پر از شکلات شود.روز سنت نیکولاسNikolaus
    روز 24 دسامبر. در این روز، اعضای خانواده در کنار یکدیگر شام می‌خورند، کودکان اشعار کریسمس را از حفظ می‌خوانند و زیر درخت کریسمس به یکدیگر هدیه می‌دهند.کریسمسHeiligabend
    25 دسامبراولین روز کریسمس1. Weihnachtsfeiertag
    26 دسامبردومین روز کریسمس2. Weihnachtsfeiertag
    16 فوریهروز ولنتاینValentinstag
    یکم ژانویهروز سال نوNeujahr

    واژگان آلمانی مربوط به فصل زمستان

    برفDer Schnee
    یخDas Eis
    شال گردنDer Schal
    دستکشHandschuhe
    آدم برفیDer Schneemann
    پتوDie Decke

    سخن آخر

    تا به اینجا، با فصل ها به زبان آلمانی آشنا شدید. در هر کدام از کشورهای آلمانی زبان، هر کدام از فصول سال  مراسم و حتی واژگان مختص به خودشان را دارند. با یادگیری واژگان مربوط به هر فصل، می‌توانید به راحتی در مورد مسائل مختلف مربوط به هر فصل شرکت کنید.

  • اجزای کلام در انگلیسی یا Parts of Speech

    هر واژه در در زبان انگلیسی یکی از هشت اجزای کلام است. واژۀ اجزای کلام یا parts of speech بع نقش واژه در جمله اشاره دارد. این اجزا در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند، با یکدیگر همکاری می‌کنند و جمله را تشکل می‌دهند. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد اجزای کلام در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    هشت جزء کلام در زبان انگلیسی

    هر کلمه انگلیسی که می‌بینید یکی از هشت اجزای کلام در زبان انگلیسی است. در ادامه، از این هشت اجزای کلام برای‌تان خواهیم گفت.

    اسم (noun)

    اسم در زبان انگلیسی واژه‌ای است که می‌تواند نام یک شخص، مکان، مفهوم یا جسم باشد. اسم‌ها نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند:

    • اسامی عام (common names)
    • اسامی خاص (proper names)

    اسامی عام اسم کلی چیزها است. برای مثال، planet و game show از اسامی عام هستند.

    اسامی خاص اسم‌ها یا عناوینی هستند که به چیزهای مشخصی اطلاق می‌شوند. برای مثال، Jupiter و Jeopardy از اسامی خاص هستند.

    کاربرد نام‌های عام و خاص را در جمله‌های زیر مشاهده کنید:

    آیا امشب تینا تکالیف زیادی برای انجام دادن دارد؟Does Tina have much homework to do this evening?اسم خاص
    دختر از میان رودخانه گشذت.The girl crossed the river.اسم عام

    ضمیر (pronoun)

    ضمایر کلمه‌هایی هستند که جایگزین اسامی خاص می‌‌شوند. زمانی می‌توانید از ضمیر استفاده کنید که مخاطب بدانید درباره چه چیزی صحبت می‌کنید. در واقع، مخاطب باید بداند ضمیر به چه اسمی اشاره دارد.

    به مثال زیر توجه کنید:

    جنیفر قرار بود ساعت هشت اینجا باشد. او همیشه دیر می‌کند؛ دفعه بعد، به او خواهم گفت نیم ساعت زودتر اینجا باشد.Jennifer was supposed to be here at eight. She’s always late; next time I’ll tell her to be here a half hour earlier.

    در جمله بالا، به جای اینکه سه بار اسم جنیفر را پشت سر هم تکرار کنیم، ضمایر she و her را جایگزین آن کرده‌ایم و ساختار جمله نیز از لحاظ گرامری کاملاً صحیح است.

    صفت (adjective)

    صفت واژه‌ای است که اسم را توصیف می‌کند. به فیلم مورد علاقه‌تان فکر کنید. چگونه آن را برای دوست‌تان توصیف می‌کنید؟

    ممکن است برای وصف فیلم‌تان از واژه‌هایی مانند funny، engaging، well-written و suspenseful استفاده کنید. وقتی فیلمی را با سه کلمه شرح می‌دهید، آن را توصیف کرده‌اید.

    در زبان انگلیسی، صفت دقیقاً قبل از اسم قرار می‌گیرد و آن را وصف می‌کند، اما وجود آن لزومی ندارد.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من یک سگ سیاه دارم.I have a black dog

    صفت می‌تواند در انتهای جمله نیز قرار بگیرد:

    سگ من سیاه استMy dog is black

    فعل (verb)

    فعلاز اجزای اصلی هر جمله است و حاکی از انجام عملی است. فعل در جمله انگلیسی اهمیت بسیار زیادی دارد، از این رو، قواعد دستوری بسیار زیادی نیز در مورد آن وجود دارد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    جک توپ را برای ویلیام پرت کرد.Jack threw the ball to Williams..
    من یک ساندویچ خوردم.I ate a sandwich.

    البته همه افعال به عمل اشاره نمی‌کنند، بلکه به احساس اشاره می‌کنند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    آلیس مادرش را دوست دارد.Alice loves her mother
    من یک معلم هستم.I am a teacher

    قید (adverb)

    قید یکی دیگر از اجزای جمله است که صفت، فعل یا قید دیگری را وصف می‌کند. در زبان انگلیسی، قید را با توجه به ly انتهای واژه تشخیص می‌دهند. برای مثال، gently، extremely، carefully. برخی از قیدهای انگلیسی نیز ly ندارند، برای مثال، well و fast.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من به آرامی وارد اتاق شدم.I entered the room quietly.

    در جمله بالا، واژه quietly قید جمله است و نحوه انجام فعل جمله را شرح می‌دهد.

    یک مثال دیگر:

    چیتا همیشه سریع‌تر از شیر است.A cheetah is always faster than a lion.

    در جمله بالا، قید always حاکی از تکرر سریع دویدن چیتا است.

    حروف اضافه (preposition)

    حروف اضافه به شما می‌گویند چه ارتباطی میان اجزای مختلف جمله وجود دارد. از حروف اضافه در زبان انگلیسی می‌توان به by، with، in، about و until اشاره کرد.  به جمله زیر توجه کنید:

    من دوچرخه‌ام را به گاراژ تکیه دادم و رفتم.I left my bike leaning against the garage.

    در جمله بالا، حرف اضافه against به ما می‌گوید که فاعل جمله bike را کجا گذاشته است.

    به مثالی دیگر توجه کنید:

    او پیتزا را داخل اجاق گذاشت.She put the pizza in the oven.

    در جمله بالا، اگر حرف اضافه in در جمله وجود نداشته باشد، ما نمی‌دانیم پیتزا در کجا قرار دارد.

    حروف ربط (Conjunctions)

    حروف ربط در زبان انگلیسی به شما اجازه ساختن جمله‌های پیچیده و طولانی را می‌دهند تا بتوانید ایده‌های مختلفی را در قالب یک جمله بیان کنید. از حروف ربط در زبان انگلیسی می‌توان به and، but، or، while و because اشاره کرد.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من سس ماریانا دوست دارم. من سس آلفردو دوست دارم. من سس پستو دوست ندارم.I like marinara sauce. I like alfredo sauce. I don’t like puttanesca sauce.

    هر کدام از جمله‌های بالا ایده مشخصی را بیان می‌کنند. هیچ چیزی اشتباه نیست و همه چیز درست است، اما می‌توانید این سه جمله را به یکدیگر متصل کنید، درست مثل جمله زیر:

    من سس ماریانا و آلفردو دوست دارم، اما سس پستو دوست ندارم.I like marinara sauce and alfredo sauce, but I don’t like puttanesca sauce.

    در جمله بالا، حروف ربط and و but سه جمله را تبدیل به یک جمله کرده‌اند.

    حروف تعریف (articles)

    حروف تعریف در زبان انگلیسی به دو دسته تقسیم می‌شوند: حروف تعریف معین (definite articles) و حروف تعریف نامعین (indefinite articles).

    واژه the حرف تعریف معین و a و an حروف تعریف نامعین در زبان انگلیسی هستند.

    حرف تعریف the اسم مشخصی را توصیف می‌کند. به مثال زیر توجه کنید:

    اتومبیل را خریدی؟Did you buy the car?

    در جمله بالا، حرف تعریف معین the نشان می‌دهد که گوینده از اتومبیل مشخصی صحبت می‌کند.

    اکنون مثال زیر را ببینید:

    اتومبیلی خریدی؟Did you buy a car?

    در جمله بالا، حرف تعریف a نشان می‌دهد که مخاطب به اتومبیل مشخصی اشاره نمی‌کند، بلکه به طور کلی، منظورش اتومبیل است.

    یک واژه در نقش‌های مختلف

    گاهی یک واژه در نقش‌های مختلف در جمله ظاهر می‌شود. در ادامه، برای‌تان گفته‌ایم چگونه یک کلمه می‌تواند نقش‌های مختلفی در جمله داشته باشد.

    واژۀ work

    من به سر کار رفتمI went to workاسم
    من در باغچه کار کردم.I work in the gardenفعل

    واژۀ well

    او خیلی خوب نقاشی می‌کشدShe paints very wellقید
    آن‌ها بالاخره خوب شدند، بعد از یک هفته بیماری.They are finally well now, after weeks of illnessصفت
    من خودکاری را به داخل چاه انداختم.I dropped a pen into the well”اسم

    واژۀ but

    من صبحانه و ناهار پختم، اما استیو شام پخت.I cooked breakfast and lunch, but Steve cooked dinnerحرف ربط
    من همه چیز را آوردم به غیر خودکارهایی که تو خواسته بودی.I brought everything but the pens you asked forحرف اضافه

    سخن آخر

    تا به اینجا با اجزای کلام در انگلیسی یا parts of speech آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، هشت جزء کلام در زبان انگلیسی وجود دارد: اسم، ضمیر، صفت، فعل، قید، حرف اضافه، حرف تعریف و حرف ربط. هر واژه‌ای که در زبان انگلیسی می‌شنوید در یکی از این هشت دسته قرار می‌گیرد. ممکن است یک واژه معانی مختلفی داشته باشد و بیش از یک نقش در جمله‌های بگیرد. با شناخت اجزای کلام در زبان انگلیسی، می‌توانید جمله‌های صحیح بسازید و جلمه‌ها را نیز بهتر درک کنید.

  • مکالمه آلمانی در فرودگاه

    سفر به آلمان تجربه بسیار جذابی است، اما اگر نتوانید در der Flughafen یا فرودگاه به زبان آلمانی صحبت کنید، در بدو ورود، شرایط کمی برای‌تان دشوار خواهد شد. اما اگر یک سری واژه‌ها و عبارت‌های مشخص را بشناسید، می‌توانید به راحتی کارهای لازم را در فرودگاه انجام دهید، در صورت لزوم، به زبان المانی با دیگران مکالمه کنید و سوالات لازم را به این زبان بپرسید.  در این مطلب، از واژه‎‌ها و عبارت‌های ضروری برای مکالمه آلمانی در فرودگاه برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    پیش از رفتن به فرودگاه چه چیزهایی را آماده کنیم؟

    وقتی می‌‌خواهید راهی das Flugzeug شوید، باید یک سری مدارک را آماده کنید و با خودتان ببرید. در ادامه، فهرستی از این وسایل ضروری و معادل آلمانی‌شان را برای‌تان گفته‌ایم.

    پاسپورتReisepass
    ویزاVisum
    کارت واکسنImpfpass
    کارت شناساییPersonalausweis
    بلیط هواپیماFlugtickets oder Buchungsbestätigung
    بیمه سفرReiseversicherung
    پولLandeswährung
    تلفن همراه و شارژرHandy und Ladegerät

    واژه های ضروری آلمانی در مورد فرودگاه و پرواز

    وقتی وارد فرودگاه می‌شوید، باید یک سری واژگان را بدانید تا بتوانید ترمینال را پیدا کنید، بار را تحویل دهید و دیگر کارهای لازم را انجام دهید. در جدول زیر، از این واژگان آلمانی برای‌تان گفته‌ایم.

    فرودگاهder Flughafen
    ترمینالdas Terminal
    سالن ترانزیتdie Abflugshalle
    رفتن، حرکت کردنder Abflug
    بارdas Gepäck
    خروجder Ausgang
    ورودیder Eingang

    چک این در فرودگاه به زبان آلمانی

    وقتی وارد فرودگاه یکی از شهرهای آلمان می‌شوید، باید یک سری مراحل بازرسی را طی کنید. برای گذر از این مراحل، باید یک سری واژگان و اصطلاحات را بشناسید:

    چک اینdas Einchecken
    کارت پروازdie Bordkarte
    صندلیder Sitzplatz
    پاسپورتder Reisepass
    کنترل پاسپورتdie Passkontrolle
    ویزاdas Visum
    اضافه بارÜbergepäck
    مامور مهاجرتder Einwanderungsbeamte/die Einwanderungsbeamtin

    مکالمه آلمانی هنگام سوار شدن هواپیما

    وقتی می‌خواهید سوار هواپیما شوید و حرکت کنید، باید یک سری واژگان و اصطلاحات را بشناسید. به جدول زیر توجه کنید:

    گیتdas Gate
    سوار شدنdas Boarden
    فرودگاهdas Flugzeug
    زمان حرکتdie Abflugzeit
    تأخیرdie Verspätung
    پرواز مستقیمder Anschlussflug
    توقف موقت، توقف میان راهLayover

    جمله های ضروری برای مکالمه آلمانی در فرودگاه

    تا به اینجا، با یک سری واژه آلمانی برای مکالمه در فرودگاه آشنا شدید، اکنون نوبت به یادگیری جمله می‌رسد. در جدول زیر، یک سری جمله ضروری برای مکالمه آلمانی در فرودگاه برای‌تان آورده‌ایم.

    ببخشید، کانتر چک این کجاست؟Entschuldigung, wo ist der Check-In Schalter?
    چگونه به سمت گیت بروم؟Wie komme ich zum Gate?
    بار من گم شده است.Mein Gepäck ist verloren gegangen.
    پروازم کنسل شده است.Mein Flug wurde gestrichen.
    آیا به ویزا نیاز دارم؟Brauche ich ein Visum?
    ویزا چند وقت اعتبار دارد؟Wie lange ist das Visum gültig?
    چند تکه بار می‌توانم همراه خودم ببرم؟Wie viele Gepäckstücke kann ich mitnehmen?
    باید 15 دقیقه قبل ازحرکت، در گیت باشید.Sie müssen 15 Minuten vor Abflug am Gate sein.
    شما به ویزا نیازی نخواهید داشت.Sie brauchen kein Visum.
    باید [داخل] کیف‌تان را بگردم.Ich muss Ihre Tasche durchsuchen.
    چه چیزی در کیف‌تان دارید؟Was haben Sie in Ihrer Tasche?
    می‌توانم یک پتو داشته باشم؟Kann ich eine Decke bekommen?

    وقتی سوار هواپیما می‌شوید، یک سری سوال برای‌تان پیش می‌آید. با یادیگری جمله‌های زیر، می‌توانید سوال‌تان را بپرسید یا درخواست‌تان را مطرح کنید. همچنین باید یک سری جمله‌ها را نیز بلد باشید، تا متوجه پاسخ بشوید.

    پرواز چقدر طول می‌کشد؟Wie lange ist der Flug?
    توقف چقدر طول می‌کشد؟Wie lange ist der Zwischenstop?
    آیا وعده غذایی گرم سرو می‌کنید؟Werden Sie eine warme Mahlzeit servieren?
    ما یک میان وعده سرد و شام سرو خواهیم کرد.Wir werden einen kalten Snack und Abendessen servieren.
    بارتان خیلی سنگین است.Ihr Gepäck ist zu schwer.
    آیا پرواز شلوغ است؟Ist der Flug sehr voll?

    برخی از اشخاص دوست دارند روی صندلی کنار پنجره بنشینند و به صحنه شهر نگاه کنند و برخی دیگر ترجیح می‌دهند روی صندلی کنار راهرو بنشینند. اگر شما نیز دوست دارید صندلی‌تان را انتخاب کنید، باید یک سری اصطلاح را بشناسید تا بتوانید جمله مناسب را بیان کنید. همچنین باید متوجه پاسخ احتمالی مخاطب‌تان نیز بشوید.  به جدول زیر توجه کنید:

    صندلی کنار پنجرهder Fensterplatz
    صندلی وسطMittelplatz
    صندلی کنار راهروder Gangplatz
    می‌خواهم یک صندلی کنار پنجره داشته باشم لطفاًIch möchte bitte einen Fensterplatz haben.
    متاسفانه صندلی کنار پنجره نداریمLeider haben wir keine freien Fensterplätze mehr.
    می‌خواهم یک صندلی کنار راهرو داشته باشم لطفاًIch möchte bitte einen Gangplatz haben.

    سخن آخر

    یادگیری مکالمه آلمانی در فرودگاه بسیار ضروری است. برای اینکه بتوانید به راحتی، به زبان آلمانی در فرودگاه صحبت کنید، باید یک سری واژگان ضروری را یاد بگیرید تا بتوانید جمله بسازید و صحبت کنید. اگر به دستور زبان آلمانی تسلط کافی ندارید، بهتر است علاوه بر یادگیری واژگان مربوط به فرودگاه و پرواز، یک سری جمله آلمانی را نیز حفظ کنید تا بتوانید در صورت لزوم از آن‌ها استفاده کنید و مجبور نشوید برای ساختن جمله آلمانی فکر کنید.

  • انگلیسی رسمی و غیررسمی

    انگلیسی رسمی و انگلیسی غیررسمی چه فرقی با یکدیگر دارند؟  بسته به بافتار مورد نظرتان، باید از زبان مناسب برای صحبت کردن و نوشتن صحبت کنید. انگلیسی رسمی همان زبان استاندارد است و در جلسه‌های رسمی، متون اکادمیک و غیره استفاده می‌شود، اما از انگلیسی غیررسمی، در مکالمات روزمره استفاده می‌کنیم. اما این دو زبان چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند؟ چه چیزهایی آن‌ها را از یکدیگر متمایز می‌کند؟ در ادامه، از انگلیسی رسمی و غیررسمی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    شناسایی کاربرد انگلیسی رسمی

    پیش از هر چیزی، باید کاربرد انگلیسی رسمی را بشناسید و بدانید در کدام موقعیت، باید از کدام زبان استفاده کنید. در جدول زیر از کاربرد انگلیسی رسمی و غیررسمی برای‌تان خواهیم گفت.

    زبان رسمیزبان غیررسمی
    برای صحبت با کسی که خیلی آن را نمی‌شناسیدبرای صحبت با کسانی که می‌شناسیدشان، مانند دوستان و آشنایان نزدیک‌تان
    نوشتن ایمیل‌های کاریبرخی از مکاتبات بازرگانی
    نوشته‌ها و مقاله‌های آکادمیکمکالمات روزمره
    محیط‌های دانشگاهی و کاریایمیل‌های شخصی
    کنفرانسرسانه‌های اجتماعی
    نوشتن گزارشتبلیغات
    اسناد رسمی و قانونیپیام‌های متنی
    صحبت کردن با بالادستانصحبت کردن با همتایان
    مصاحبه شغلیجلسه‌های دوستانه

    دستور زبان رسمی و غیررسمی

    در زبان رسمی، دستور زبان بسیار پیچیده‌تر از زبان غیررسمی است و علاوه بر آن، جمله‌ها بسیار طولانی هستند.

    در جدول زیر، صورتهای رسمی و غیررسمی جمله‌ها را خواهید دید.

    جمله رسمیجمله غیررسمی
    We regret to inform you that the delivery will be delayed due to adverse weather conditionsSorry, but the delivery will be late because of the weather
    Have you seen my glasses?Seen my glasses?
    I am sorry to have kept you waitingSorry to keep you waiting

    همانطور که در جمله‌های بالا مشاهده می‌کنید، جمله‌های رسمی بسیار طولانی‌تر از جمله‌های غیررسمی هستند.

    افعال مدال در انگلیسی رسمی و غیررسمی

    در انگلیسی رسمی، باید از افعال مدال استفاده کنید.

    ما خوشحال می‌شویم اگر….We would be grateful if….
    آیا ممکن است به ما اطلاع دهید که آیا….Could you kindly inform us as as to whether..?

    ضمایر در انگلیسی رسمی و غیررسمی

    انگلیسی رسمی، در مقایسه با انگلیسی غیررسمی، کمتر رسمی است، از این رو، معمولاً به جای ضمیر I، از ضمیر we استفاده می‌‎‌کنیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    جمله رسمیجمله غیررسمی
    We can assist in the resolution of this matter. Contact us on our help line numberI can help you solve this problem. Call me!
    We regret to inform you that……I’m sorry, but….
    We have pleasure in announcing….I’m happy to say…

    واژگان در انگلیسی رسمی و انگلیسی غیررسمی

    در زبان رسمی، واژگان بلندتر هستند. به مثال‌‎‌های زیر توجه کنید.

    معنیغیررسمیرسمی
    احتیاج داشتنneedRequire
    خریدنbuyPurchase
    قابل پذیرشokayAcceptable
    کمک کردنhelpAssistance
    خواستنwantRequire

    تلفظ واژگان در انگلیسی رسمی و غیررسمی

    در زبان انگلیسی غیررسمی، واژگان سریع‌تر تلفظ می‌شود، اما در زبان رسمی، سرعت تلفظ آهسته‌تر است.

    مخفف کردن در انگلیسی رسمی و غیررسمی

    در زبان رسمی، چیزی را ادغام نمی‌کنیم، اما در زبان غیررسمی، برخی موارد را با یکدیگر ادغام می‌کنیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    انگلیسی رسمیانگلیسی غیررسمی
    She has decided to accept the job offerShe’s decided to accept the job offer

    به افعال زیر توجه کنید:

    انگلیسی رسمیانگلیسی غیر رسمی
    cannotcan’t
    do notdon’t
    should notshouldn’t
    could notcouldn’t
    will notwon’t
    will notwon’t
    it wouldit’d

    علائم اختصاری در انگلیسی رسمی و غیررسمی

    در زبان انگلیسی رسمی، از علائم اختصاری استفاده نمی‌کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید.

    به جدول زیر توجه کنید:

    انگلیسی رسمیانگلیسی غیررسمی
    As soon as possibleasap
    AdvertisementAd یا advert
    Photographphoto

    زبان محاوره

    در انگلیسی رسمی، به هیچ وجه، در زبان محاوره استفاده نمی‌کنیم. به جدول زیر توجه کنید:

    انگلیسی رسمیانگلیسی غیررسمی
    Would you like a cup of tea?Fancy a cuppa?
    Would you like to…Do you want….

    جدول زیر، برخی از واژگان محاوره‌ای را همراه با معنا و مثال برای‌تان آورده‌ایم.

    مثالمعنیواژه
    Dude, what is happening to you?دوست (معمولاً مذکر)dude
    How many bucks do you have left?دلار آمریکاییbuck
                Working 16 hours a day for five days straight left me zonked.خستهzonked
    You should chill out after working 16 hours a day for five days straight.استراحت کردنchill out
    I need to bail; the bus is leaving in five minutes.ناگهان ترک کردنbail
                The sushi from that new restaurant was hella good.خیلی زیادhella
    I dunno where Anne went.مخفف don’t knowdunno

    ایموجی در زبان رسمی و غیررسمی

    در انگلیسی رسمی، به هیچ وجه، از ایموجی استفاده نکنید.

    افعال عبارتی در انگلیسی رسمی و غیررسمی

    افعال عبارتی یا phrasal verb فقط در انگلیسی غیررسمی به کار می‌رود. فعل عبارتی متشکل از یک حرف اضافه و یک فعل است. به مثال‌های زیر توجه کنید.

    مثالمعنیفعل عبارتی

                    I couldn’t hear what he said, so I asked him to speak up.
    بلندتر صحبت کردنspeak up
    I can’t turn down an invitation from my boss.سر باز زدنturn down       
                If my parents find out what I did, they won’t be happy.کشف کردنfind out
    He left the door open, and one of the hamsters got away.فرار کردنgot away
                Bilbo Baggins set off for his journey into the kingdom of Erebor.آغاز کردنset off
    They had such a good relationship that I didn’t expect them to break up.تمام کردن رابطهbreak up
    The meeting was put off until next Thursday.تأخیر، به تعویق انداختنput off 

    سخن آخر

    تا به اینجا، با زبان انگلیسی رسمی و محاوره آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، این دو زبان متفاوت از یکدیگر هستند و کاربرد متفاوتی نیز دارند. از زبان انگلیسی رسمی، در جلسه‌ها، کنفرانس‌ها، متون آکادمیک و مواردی از این دست استفاده می‌شود و از زبان انگلیسی محاوره، برای صحبت کردن با دوستان و آشنایان و چت کردن و مواردی از این دست استفاده می‌شود.

  • نقل قول مستقیم و غیر مستقیم  در زبان انگلیسی

    وقتی سری به دستور زبان انگلیسی می‌زنید، متوجه می‌شوید دو نوع نقل قول در این زبان وجود دارد: نقل قول مستقیم و نقل قول غیر مستقیم. برای برقراری ارتباط با دیگران و نوشتن به زبان انگلیسی، باید بتوانید از این دو نقل قول استفاده کنید. اگر بخواهید صحبت‌های کسی را کلمه به کلمه نقل کنید، باید از نقل قول مستقیم استفاده کنید و اگر بخواهید حرف‌های کسی را گزارش کنید و آن‌ها را کلمه به کلمه نیاورید، باید به سراغ نقل قول غیر مستقیم بروید. هر کدام از این دو نقل قول قوانین و قواعد مختص به خودشان را دارند. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد نقل قول مستقیم و غیر مستقیم در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم چیست؟

    وقتی از نقل قول مستقیم (direct speech) استفاده می‌کنیم که می‌خواهیم دقیقاً واژگان شخص مورد نظرمان را نقل کنیم. برای مثال، وقتی می‌گوییم “I am going to the store”، دقیقاً جمله شخص را نقل کرده‌ایم و این یعنی نقل قول مستقیم. نقل قول مستقیم را باید داخل علامت مختص به خودش بگذارید.

    وقتی به سراغ نقل قول غیرمستقیم (indirect speech) می‌رویم که قرار نیست عین جمله و کلمات مخاطب را بیاوریم. برای مثال، اگر کسی بگوید “I am going to the store” و شما بگویید “He said he was going for a walk”، از نقل قول غیر مستقیم استفاده کرده‌اید. نقل قول غیرمستقیم لزوماً به علامت نقل قول نیاز ندارد و اصلاً نیازی نیست اشاره‌ای نیز به گوینده بکنید.

    نمونه هایی از نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم

    برای درک بهتر نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم در زبان انگلیسی، باید مثال‌هایی را در این باره ببینید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    نقل قول مستقیم در زبان انگلیسی

    در جدول زیر، نمونه‌هایی از نقل قول مستقیم را در زبان انگلیسی مشاهده خواهید کرد:

    سارا گفت، «من عاشق بستنی هستم»“I love ice cream,” said Sarah.
    جان گفت، «من به مهمانی خواهم رفت»“I am going to the party,” said John.
    ماری گفت، «من به تعطیلات نیاز دارم»“I need a vacation,” said Mary.

    نقل قول غیرمستقیم در زبان انگلیسی

    نقل قول غیرمستقیم در زبان انگلیسی ساختار و ویژگی‌های مختص به خودش را دارد. در جدول زیر، نمونه‌هایی از این نقل قول را مشاهده کنید.

    سارا گفت که او بستنی دوست دارد.Sarah said that she loves ice cream.
    جان گفت که به مهمانی می‌رود.John said that he was going to the party.
    ماری گفت که به تعطیلات نیاز دارد.Mary said that she needed a vacation.

    همانطور که در مثال‌های بالا مشاهده می‌کنید، در نقل قول مستقیم، گقته‌های گوینده به صورت دقیق و مستقیم نقل شده است، اما در نقل قول غیرمستقیم، حرف‌های گوینده ذقیقاً نقل نشده است.

    تقاوت نقل قول مستقیم با نقل قول غیر مستقیم

    تفاوت اصلی میان نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم در این است که در نقل قول مستقیم، صحبت‌های گوینده به صورت دقیق و از زبان خودش نقل می‌شود، اما در نقل قول غیرمستقیم، دیگر خبری از گفته‌های دقیق شخص نیست. در واقع، نقل قول مستقیم شخصی است، اما نقل قول غیرمستقیم شخصی یست.

    نقل قول مستقیم را داخل علامت نقل قول می‌گذاریم، اما در نقل قول غیر مستقیم، دیگر نیازی به علامت نقل قول نیست.

    چگونه نقل قول مستقیم را به نقل قول غیرمستقیم تغییر دهیم؟

    وقتی می‌خواهید نقل قول مستقیم را به نقل قول غیرمستقیم تغییر دهیم، باید یک سری از قوانین را رعایت کنید.

    تغییر زمان در نقل قول غیر مستقیم

    وقتی نقل قول مستقیم را به نقل قول غیرمستقیم تغییر می‌دهید، باید زمان فعل را تغییر دهید. برای مثال، اگر کسی می‌گوید، “I am going to the store”، و فردای آن روز، شما می‌خواهید این حرفش را برای کسی تعریف کنید، باید بگویید، “she said he was going to the store”

    تغییر ضمیر در نقل قول غیر مستقیم

    در نقل قول غیر مستقیم نیز، ضمایر تغییر می‌کند. در این ضمایر، باید ضمیر را تغییر دهید. برای مثال، اگر کسی به شما می‌گوید، “I am going to the store” و شما می‌خواهید آن را گزارش کنید، باید بگویید، ،“he said he was going away for a while”، باید ضمیر I  را به ضمیر he تغییر دهید.

    اشتباهات رایج در نوشتن نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم

    هنگام استفاده از نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم، یک سری اشتباهات پیش می‌آید. در ادامه، از این اشتباهات رایج برای‌تان گفته‌ایم.

    ترکیب کردن نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم

    یکی از اشتباهات رایج در نقل قول کردن این است که نقل قول مستقیم را با نقل قول غیرمستقیم ترکیب می‌کنیم. برای مثال، جمله “He said, ‘I am going to the store”, ترکیب نقل قول مستقیم و نقل قول غیر مستقم را مشاهده می‌کنیم. اما شکل صحبح این جمله به شرح زیر است:

    ” He said he was going to the store.”

    تغییر اشتباه زمان در نقل قول

    یکی دیگر از اشتباهات رایج در نقل قول کردن تغییر نادرست زمان است. برای مثال، جمله زیر اشتباه است:

    “He said he is going to the store”

    جمله بالا را باید به شکل زیر بنویسید:

    ” He said he was going to the store.”

    تغییر نادرست ضمیر

    وقتی می‌خواهید نقل قول مستقیم را به نقل قول غیر مستقیم تغییر دهید، باید ضمایر را نیز تغییر دهید. اشتباه در تغییر ضمیر به کرات رخ می‌دهد. به مثال زیر توجه کنید:

    “He said she was going to the store”

    جمله بالا اشتباه است. این جمله را باید به شکل زیر بنویسید:

    ” He said he was going to the store.”

    سخن آخر

    تا به اینجا، با نقل قول مستقیم و نقل قول غیرمستقیم در زبان انگلیسی آشنا شدید. نقل قول مستقیم واژگان دقیق گوینده است، اما در نقل قول مستقیم، نیازی به بیان عین جمله‌ها و کلمه‌ها نیست. هنگام تغییر نقل قول مستقیم به نقل قول غیرمستقیم، باید از قواعد مشخصی پیروی کنید، برای مثل، زمان و ضمایر را به درستی تغییر دهید و از افعال گزارشی انگلیسی صحبت کنید. اگر تقاوت میان این دو شیوه نقل قول را درک کنید، می‌توانید به شیوه درست اتباط برقرار کنید و صحبت کنید.

  • تبریک تولد به زبان انگلیسی

    روز تولد از مهم‌ترین روزها در زندگی هر شخص است. در روز تولد کسانی که دوست‌شان داریم، به آن‌ها تبریک می‌گوییم. اگر دوستان یا آشنایان انگلیسی زبان دارید، باید بتوانید به زبان انگلیسی تولدشان را تبریک بگویید. اما چه عبارت‌هایی برای تبریک تولد به زبان انگلیسی وجود دارد؟ در هر موقعیت، باید از چه جمله‌هایی استفاده کنیم.  در این مطلب، در مورد اصطلاحات و جمله های مختلف برای تبریک تولد به زبان انگلیسی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    تبریک تولد به زبان انگلیسی رسمی

    در زبان انگلیسی جمله‌های متعددی برای تبریک تولد به زبان انگلیسی وجود دارد و برخی از آن‌ها برای موقعیت‌های رسمی مناسب هستند.  در جدول زیر، از جمله‌های مختلف برای تبریک تولد به زبان انگلیسی در موقعیت رسمی برای‌تان گفته‌ایم.

    بهترین آرزوها برای روز خاص توBest wishes on your special day
    گرم‌ترین سلام‌ها به تو در روز تولدتWarmest greetings on your birthday
    تولدت مبارک، صد سال زنده باشیHappy birthday and many happy returns
    تولدی فوق‌العاده را برایت آرزو می‌کنمWishing you a fantastic birthday
    برایت تولدی پر از شادی و خوشحالی را آرزو می‌کنمWishing you a birthday filled with joy and happiness
    در اینجا، سال دیگری از خاطرات شگفت انگیز وجود داردHere’s to another year of wonderful memories

    تبریک تولد به زبان انگلیسی غیررسمی

    برای تبریک تولد به زبان انگلیسی غیررسمی عبارت‌های متعددی وجود دارد. برای تبریک تولد به دوستان نزدیک‌تان می‌توانید خلاقیت به خرج دهید و تبریک‌های به یادماندنی به آن‌ها بگویید. وقتی نمی‌کند قرار است در رسانه‌های اجتماعی به آن‌ها تبریک بگویید یا می‌خواهید به آن‌ها زنگ بزنید، در هر صورت، بهتر است از خاص‌ترین و بهترین عبارت های انگلیسی برای تبریک گفتن استفاده کنید.

    تولدت مبارک، روز خوبی داشته باشیدHappy birthday, have a great day!
      
    تولد خوبی را برایت آرزو می‌کنم. خوش بگذرهWishing you a happy birthday, have fun!
    تولدت مبارک. وقت رفتنهHappy bday! Time to party
    تولدت مبارک، بیا جشن بگیریمHappy birthday, let’s celebrate!
    تولدت مبارک. امیدوارم امروز به هر چیزی که می‌خواهی برسیHappy birthday, hope you’re spoilt rotten today
    تولدت مبارک. از روز مخصوص خودت لذت ببرHappy birthday, enjoy your special day
    تولدت مبارک، روز خوبی داشته باشیHappy birthday, have an amazing day!
    هی، تولد توئه، وقت مهمونیه.Hey, it’s your birthday! Party time!
    تولدت مبارک، بیا روزی به یاد ماندنی را بسازیم.Happy birthday, let’s make it a memorable one!
    در روز تولدت، به تو فکر می‌کنم.I’m thinking of you on your birthday.  

    اصطلاحات انگلیسی مخصوص تولد

    در زبان انگلیسی، مثل هر زبان دیگری، یک سری اصطلاحات و واژگان وجود دارد که مخصوص روز تولد است. در جدول زیر، از اصطلاحات انگلیسی مخصوص تولد برای‌تان گفته‌ایم.

    تکه‌ای از کیک تولد به من بدهHave a slice of birthday cake on me
    شمع‌ها را فوت کن و یک آرزو کنBlow out the candles and make a wish
    بخور، بنوش و لذت ببرEat, drink, and be merry
    از کیک و بستنی‌ات لذت ببرEnjoy your cake and ice cream
    یک آرزو کن و کیکت را فوت کنMake a wish and blow the candles out
    تولدی به یاد ماندنی داشته باشیHave a birthday to remember
    سن فقط یک عدد استAge is just a number.
    شمع‌ها را نشمار، از روزت لذت ببرDon’t count the candles, enjoy your day.

    اصطلاحات جالب برای تبریک تولد به زبان انگلیسی

    برخی جمله‌ها در زبان انگلیسی وجود دارد که می‌توانید از آن‌ها برای شوخی کردن با دوست‌تان در روز تولدش استفاده کنید.

    در ادامه، از این اصطلاحات جالب برای‌تان گفته‌ایم.

    یک سال بزرگتر شدی و هنوز از من بلندتریAnother year older, and you’re still taller than me
    تولدت مبارک، یک سال به بزرگسالی نزدیکتر شدیHappy birthday, you’re one year closer to adulting
    تو بزگتر نشدی، فقط به تاریخ انقضات نزدیک‌تر می‌شیYou’re not getting older, you’re just approaching the expiration date
    تولدت مبارک، قبل از رژیمت، حسابی کیک بخورHappy birthday, enjoy your cake before it becomes your diet
    یک سال بزرگتر، اما کیه که بشمارهAnother year older, but who’s counting?
    از کیک و بستنیت لذت ببر، فقط یه بار جوانیEnjoy your cake and ice cream, you’re only young once
    خیلی پیر شدی، برو عتیقه فروشی خودت رو بفروشYou are so old, you walked into an antique shop and they sold you.
    اگه موی خاکستری نشونه خرد و عقله، پس تو نابغه‌ایYou are so old, you walked into an antique shop and they sold you.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با نحوه تبریک تولد به زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، روش‌های متعددی برای تبریک گفتن تولد وجود دارد.  در هر موقعیت، باید اصطلاح یا جمله مشخصی را برای تبریک گفتن به زبان انگلیسی انتخاب کنید. با یادگیری جمله‌های مناسب برای تبریگ گفتن به زبان انگلیسی، می‌توانید در هر موقعیت، بهترین روش و جمله را برای تبریک تولد انتخاب کنید.

  • جمله خبری در زبان انگلیسی

    وقتی می‌خواهید به زبان انگلیسی بنویسید یا صحبت کنید، با انواع جمله رو به رو می‌شوید و جمله خبری یکی از آن‌ها است. جمله خبری در زبان انگلیسی، همانطور که از نامش معلوم است، خبر یا اطلاعاتی را به ما می‌دهد. جمله خبری ساده‌ترین روش برای برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات است و می‌توان گفت رایج‌ترین نوع جمله در زبان انگلیسی است. اما چگونه جمله خبری بنویسیم؟ در ادامه، هر آنچه باید در مورد جمله خبری در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    جمله خبری چیست؟

    جمله خبری یا declarative sentence یکی از چهار نوع جمله در زبان انگلیسی است. سه نوع دیگر جمله پرسشی (interrogative sentence)، جمله تعجبی (exclamatory sentence) و جمله امری (imperative sentence) است. هر کدام از انواع جمله در زبان انگلیسی کارکرد مشخصی دارد و کاربرد جمله خبری ارائه اطلاعات به صورت مستقیم است.

    وقتی می‌خواهید در مورد واقعیتی صحبت کنید، ایده‌تان را بیان کنید، مشاهدات‌تان را گزارش دهید یا اینکه در مورد چیزی توضیح دهید، باید از جمله خبری استفاده کنید.

    جمله های خبری، مثل دیگر انواع جمله در زبان انگلیسی، متشکل از فاعل و گزاره است. فاعل اسمی است که عملی را انجام داده است، اما گزاره شامل دیگر اجزای جمله می‌شود. فاعل و گزاره عبارت مستقلی را می‌سازند که همان جمله خبری است.

    جمله خبری در زبان انگلیسی، برخلاف دیگر انواع جمله در این زبان، همیشه به نقطه ختم می‌شود.

    ویژگی‌های جمله خبری در زبان انگلیسی

    جمله خبری در زبان انگلیسی یک سری ویژگی‌های مخشصی دارد که آن را از دیگر انواع جمله متمایز می‌کند. در ادامه، از این ویژگی‌ها برای‌تان گفته‌ایم.

    تطابق میان فاعل و فعل

    جمله خبری در زبان انگلیسی شامل فاعل و فعل است و این دو باید از نظر تعداد و با یکدیگر تطابق داشته باشند. به جمله زیر توجه کنید:

    جان سیب‌ها را می‌خورد.John eats apples

    در جمله بالا، John فاعل جمله است و eats فعل جمله است.

    مثبت یا منفی

    جمله خبری می‌تواند مثبت یا منفی باشد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    خورشید می‌تابدThe sun is shiningجمله خبری مثبت
    من گرسنه نیستم.I am not hungryجمله خبری منفی

    اعلام کردن چیزی

    در جمله خبری، معمولاً چیزی را اعلام می‌کنیم. از این نوع جمله در زبان انگلیسی برای ارائه اطلاعات یا بیان یک ایده استفاده می‌کنیم.

    علامت نگارشی نقطه

    جمله خبری به نقطه (.) ختم می‌شود.

    انواع جمله خبری در زبان انگلیسی

    همانطور که در بالا گفتیم، هر جمله خبری حداقل به یک عبارت مستقل نیاز دارد و باید شامل فاعل و گزاره باشد. با وجود این، جمله‌های خبری ممکن است شامل بیش از یک عبارت مستقل باشد و متشکل از عبارت مستقل به علاوه عبارت وابسته یا ربطی نیز باشد.

    چهار نوع جمله خبری در زبان انگلیسی وجود دارد. انواع جمله خبری را بر اساس تعداد عبارت‌های موجود در آن دسته‌بندی می‌کنند.

    در ادامه، از انواع جمله خبری در زبان انگلیسی و ساختار آن برای‌تان گفته‌ایم.

    جمله خبری ساده در زبان انگلیسی

    جمله ساده خبری متشکل از یک عبارت مستقل است.

    او شکلات دوست دارد.She likes chocolate.
    من عاشق پیتزا هستم.I love pizza.
    آسمان آبی است.The sky looks blue.

    جمله خبری ترکیبی

    جمله خبری ترکیبی در زبان انگلیسی جمله‌ای متشکل از دو یا چند عبارت مستقل است. این عبارت‌ها با استفاده از حروف ربط (for, and. Nor, but, yet, so) به یکدیگر متصل می‌شوند و معمولاً بین‌شان ویرگول یا کامل قرار می‌گیرد. گاهی نیز می‌توانید دو عبارت مستقل را با استفاده از نقطه ویرگول (;) به یکدیگر متصل کنید.

    هوا بارانی بود، اما ما به پیاده روی رفتیم.It was raining, but we still went for a walk.
    آسمان آبی به نظر می‌رسد، و ابرها خاکستری به نظر می‌رسند.The sky looks blue, and the clouds look gray.

    جمله خبری پیچیده

    جمله خبری پیچیده جمله‌ای متشکل از یک عبارت مستقل و تعدادی عبارت وابسته است. اگر عبارت وابسته قبل از عبارت مستقل قرار بگیرد، باید از کاما استفاده کنید، در غیر اینصورت، نیازی به استفاده از کامل نیست.

    چون هوا بارانی بود، ما در خانه ماندیم.Because it was raining, we stayed indoors.
    اگر من عینک بزنم، آسمان آبی به نظر می‌رسد.If I wear my glasses, the sky looks blue.

    جمله خبری ترکیبی- پیچیده

    جمله خبری ترکیبی- پیچیده جمله‌ای متشکل از دو یا چند عبارت مستقل و یک یا چند عبارت وابسته است. این جمله‌ها نیز پیرو قواعد جملات پیچیده و جملات ترکیبی هستند.

    اگر من عینک بزنم، آسمان آبی به نظر می‌رسد، و ابرها خاکستری به نظر می‌رسند.If I wear my glasses, the sky looks blue, and the clouds look gray.

    ترتیب کلمات در جمله‌های خبری

    ترتیب اجزای جمله خبری در زبان انگلیسی بسیار قانون‌مند است. برای ساختن یک جمله خبری ساده، باید طبق الگوی زیر پیش بروید:

    مفعول+فعل+فاعل

    در هر جمله خبری، اول فاعل می‌آید و پس از آن، فعل (گزاره) قرار می‌گیرد و در نهایت، مفعول غیر مستقیم و مفعول مستقیم می‌آیند. توجه داشته باشید که جمله خبری لزوماً مفعول ندارد و ممکن است بدون مفعول نیز ظاهر شود، بنابراین گاهی فقط فاعل و فعل در جمله وجود دارد.

    او رفت.He went.
    او یک سیب می‌خورد.She eats an apple.

    دیگر بخش‌های جمله، مانند عبارت وابسته، نیز در ابتدا یا در انتهای جمله قرار می‌گیرند.

    فرق جمله خبری با دیگر انواع جمله در زبان انگلیسی

    همانطور که گفتیم، جمله خبری یکی از چهار نوع جمله در زبان انگلیسی است، اما چه تفاوتی با دیگر انواع جمله دارد؟

    جمله پرسشی

    جمله پرسشی در زبان انگلیسی، برای پرسیدن سوال به کار می‌رود و به علامت پرسش (?)  نیز ختم می‌شود.

    ساعت چند است؟What time is it?

    جمله امری

    جمله امری برای دستور دادن یا درخواست چیزی به کار می‌رود. این جمله‌ها به نقطه یا علامت تعجب (!) ختم می‌شوند.

    لطفاً لامپ‌ها را خاموش کن.Please turn off the lights

    جمله تعجبی

    جمله تعجبی در زبان انگلیسی برای بیان احساسات و عواطف شدید به کار می‌رود. این جمله‌های به علامت تعجب منتهی می‌شوند.

    چه روز قشنگی!What a beautiful day!

    سخن آخر

    جمله خبری پرکاربردترین نوع جمله در زبان انگلیسی است. هر جمله خبری در زبان انگلیسی شامل فاعل و فعل است، خبر یا اطلاعاتی را در اختیار مخاطب قرار می‌دهند و در نهایت، به علامت نقطه نیز منتهی می‌شود. جمله خبری، بسته به اجزایش، می‌تواند ساده، ترکیبی، پیچیده یا ترکیبی-پیچیده باشد. با یادگیری جمله خبری در زبان انگلیسی و دستور زبان مربوط به آن، می‌توانید رفته رفته، نظرات‌تان را با ترکیب‌های مختلف به زبان بیاورید.