نویسنده: نزدیکتر

  • آموزش آینده ساده در زبان فرانسه

    آموزش آینده ساده در زبان فرانسه

    زمان آینده ساده بخش مهمی از دستور زبان فرانسوی است که هر زبان‌آموز باید آن را یاد بگیرد. زمان آینده ساده در زبان فرانسوی بسیار پرکاربرد است و تشکیل آن نیز قاعده مشخصی دارد. اگر فرمول آینده ساده فرانسوی را بدانید و چند استثنا آن را بشناسید، می‌توانید به راحتی، از آن در نوشته‌ها و گفته‌های‌تان استفاده کنید. در ادامه، به آموزش آینده ساده در زبان فرانسه خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    آینده ساده در زبان فرانسه چیست؟

    آینده ساده در زبان فرانسوی یا Le futur simple برای صحبت در مورد برنامه‌ها یا اهداف مربوط به آینده استفاده می‌شوند. همچنین اگر بخواهید احتمال وقوع اتفاقی را در آینده پیش‌بینی کنید، می‌توانید از زمان آینده ساده استفاده کنید.

    در زبان فرانسوی، اگر بخواهید فعل آینده ساده بسازید، باید بسته به فاعل جمله، یکی از پسوندهای -ai, -as, -a, -ons, -ez و -ont را به فعل اضافه کنید.

    به جدول زیر توجه کنید:

    فاعلپسوند آینده سادهمثالترجمه
    jeaije mangeraiمن خواهم خورد
    tuastu finirasتو تمام خواهی کرد
    il/elle/onail/elle/on regarderaآن‌ها تماشا خواهند کرد
    nousonsnous joueronsما بازی خواهیم کرد
    vousezvous parlerezشما صحبت خواهید کرد
    ils/ellesontils/elles partirontآن‌ها ترک خواهند کرد

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    کاربرد زمان آینده ساده در زبان فرانسوی

    زمان آینده ساده در زبان فرانسوی بسیار پرکاربرد است. در شرایط زیر، می‌توانید از این زمان استفاده کنید:

    • صحبت در مورد اهداف مربوط به آینده
    فردا فایل‌ها را خواهم گذاشت.Demain je rangerai les dossiers.
    • پیش‌بینی وقوع اتفاقی در آینده
    شما هرگز طی یک روز تمام نخواهید کرد.  Tu ne finiras jamais en une journée.
    • در جمله‌های شرطی
    اگر با هم مرتب کنیم، زودتر تمام خواهیم کرد.   Si on range à deux, on finira plus vite.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    زمان آینده ساده چه فرقی با زمان آینده نزدیک دارد؟

    در زبان فرانسوی، علاوه بر آینده ساده یا futur simple، آینده نزدیک (futur proche) نیز داریم. اما این دو زمان چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟ در ادامه، از کاربرد هر دو زمان برای‌تان گفته‌ایم.

    چه زمانی از آینده ساده استفاده کنیم؟

    برای بیان اتفاق‌هایی که در آینده دورتر رخ می‌دهند، از زمان آینده ساده استفاده کنید. در این جمله‌ها از عبارت‌هایی مانند dans une semaine و l’année prochaine استفاده کرده‌ایم.

    دو سال در پاریس زندگی خواهم کرد.J’habiterai encore à Paris dans deux ans.

    در جمله‌هایی که عبارت پیرو یا جمله‌واره وابسته دارید، از آینده ساده استفاده کنید. در این جمله‌ها، کلمه‌هایی مانند quand، lorsque یا dès que را خواهید دید.

    وقتی باران قطع شد، بیرون خواهیم رفت.Nous sortirons quand la pluie s’arrêtera.

    در نوشتار، از زمان آینده ساده کنید.

    چه زمانی از زمان آینده نزدیک استفاده کنیم؟

    برای بیان اتفاقی که در آینده نه چندان دور رخ می‌دهد، از زمان آینده نزدیک استفاده کنید. به مثال زیر توجه کنید:

    امروز عصر، با ژاک و استل شام می‌خورم.Je vais dîner avec Jacques et Estelle ce soir.

    در گفتار، از زمان آینده نزدیک استفاده کنید.

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    ساختن فعل آینده ساده در زبان فرانسوی

    برای ساختن فعل زمان آینده ساده در زبان فرانسوی، باید به انتهای فعل‌ جمله، پسوندی را اضافه کنید. اگر فعل‌تان به re ختم می‌شود، باید e را حذف کنید، سپس فعل را بسازید.

    به جدول زیر توجه کنید:

    شخصافعال منتهی به erافعال منتهی به irافعال منتهی به re
    اول شخص مفردj’aimeraije finiraije vendrai
    دوم شخص مفردtu aimerastu finirastu vendras
    سوم شخص مفردil/elle/on aimerail/elle/on finirail/elle/on vendra
    اول شخص جمعnous aimeronsnous finironsnous vendrons
    دوم شخص جمعvous aimerezvous finirezvous vendrez
    سوم شخص جمعils/elles aimerontils/elles finirontils/elles vendront

    افعال avoir و être از افعال بی‌قاعده در زبان فرانسوی هستند و از الگوی جدول بالا پیروی نمی‌کنند.

    به جدول زیر توجه کنید:

    شخصavoirêtre
    اول شخص مفردj’auraije serai
    دوم شخص مفردtu aurastu seras
    سوم شخص مفردil/elle/on aurail/elle/on sera
    اول شخص جمعnous auronsnous serons
    دوم شخص جمعvous aurezvous serez
    سوم شخص جمعils/elles aurontils/elles seront

    چند استثناء در مورد صرف افعال آینده ساده در زبان فرانسوی وجود دارد:

    به حرف e کوتاه در ریشه افعال، یک اکسان گراو (grave accent) اضافه کنید:

    je pèserai (peser)

    je modèlerai (modeler)

    بسیاری از افعالی که به eler یا eter ختم می‌شوند، آخر حرف بی‌صدای‌شان تکرار می‌شود:

    je jetterai (jeter)

    حرف i برخی از افعال منتهی به rir حذف می‌شود:

    je courrai (courir)

    je mourrai (mourir)

    در افعال منتهی به yer، حرف y تبدیل به i می‌شود. ئر افعالی که به ayer ختم می‌شوند، حروف y و i هر دو قابل استفاده هستند.

    j’emploierai, tu emploieras, il emploiera, nous emploierons, vous emploierez, ils emploieront (employer)

    je payerai/paierai (payer)

    افعال منتهی به oir بی‌قاعده هستند و باید به شکل زیر صرف شوند:

    je pourrai, tu pourras, il pourra, nous pourrons, vous pourrez, ils pourront (pouvoir)

    سخن آخر

    تا به این‌جا، با صرف افعال آینده ساده در زبان فرانسه آشنا شدید. از زمان آینده ساده در زبان فرانسوی، برای اشاره به اتفاقات آینده، برنامه‌ریزی در مورد آینده و ساختن جمله‌های شرطی استفاده می‌کنند. یک سری پسوند مشخص در زبان فرانسه وجود دارد که باید برای صرف افعال باقاعده در زبان فرانسوی از آن‌ها استفاده کنید. افعال بی‌قاعده نیز فرمول مختص به خودشان را دارند. با تمرین و تکرار صرف زمان آینده ساده در زبان فرانسوی، می‌توانید خیلی زود، از این زمان برای بیان منظورتان استفاده کنید.

  • آزمون PET چیست؟

    وقتی می‌خواهید در آزمون زبان شرکت کنید، چندین گزینه پیش روی‌تان خواهید دید و PET یکی از همین آزمون‌ها است. آزمون PET برای زبان آموزان سطح متوسط مناسب است و طی آن، هر چهار مهارت زبانی‌تان سنجیده می‌شود. مدرک PET از معتبرترین آزمون های زبان انگلیسی است و می‌توانید آن را به سازمان‌ها و نهادهای مختلف در سراسر جهان ارائه دهید. اما آزمون PET چیست؟ ساختار آن چگونه است؟ نمره قبولی در آزمون PET چند است؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد آزمون PET بدانید برایتان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    معرفی آزمون PET کمبریج

    آزمون PET از آزمون‌های زبان کمبریج است. این واژه مخفف عبارت Cambridge Preliminary English Test است و برای دانشجویانی مناسب است که زبان دوم‌شان انگلیسی است. این آزمون برای زبان‌آموزان سطح B1 مناسب است، یعنی کسانی که اساس سطح انگلیسی را یاد گرفته‌اند و از سطح مبتدی عبور کرده‌اند و اکنون، درسطح متوسط قرار دارند.

    اگر در سطح متوسط هستید، یعنی می‌توانید در کشورهای انگلیسی زبان، کار کنید، درس بخوانید و زندگی کنید.

    نحوه برگزاری آزمون PET

    آزمون PET به دو صورت حضوری (کاغذی) و آنلاین برگزار می‌شود. بنابراین بسته به شرایط‌تان، می‌توانید در یکی از این آزمون‌ها شرکت کنید.

    محتوای آزمون PET چیست؟

    در آزمون PET هر چهار مهارت زبانی‌تان سنجیده می‌شود: ریدینگ، لیسنینگ، اسپیکینگ و رایتینگ.

    بنابراین برای موفقیت در آزمون PET، باید هر چهار مهارت زبانی‌تان را تقویت کنید و به سطح متوسط برسانید.

    ساختار آزمون PET چگونه است؟

    آزمون PET ساختار مشخصی دارد. در ادامه، از تعداد سوالات هر بخش و نمره آن برای‌تان گفته‌ایم.

    قسمت ریدینگ آزمون PET

    در بخش خواندن و درک مطلب، 32 سوال در 6 قسمت مطرح شده است. برای پاسخ دادن به سوالات این بخش 45 دقیقه زمان دارید. 25% از نمره کل آزمون به این بخش اختصاص دارد. متون این بخش برگرفته از مقاله‌های موجود در مجله‌ها و روزنامه‌ها و بریده‌هایی از بخش‌های مختلف رمان‌ها است.

    قسمت رایتینگ آزمون PET

    قسمت رایتینگ آزمون PET متشکل از دو بخش است و در هر بخش، یک سوال وجود دارد. تقریباً 25% از کل نمره آزمون به این بخش اختصاص دارد. در بخش رایتینگ آزمون PET باید نشان دهید که به واژگان و قواعد دستوری زبان فرانسه مسلط هستید و می‌توانید به درستی، از آن‌ها استفاده کنید.

    در قسمت اول آزمون رایتینگ، از شما می‌خواهند ایمیلی صد کلماه‌ای در مورد موضوع مشخصی بنویسید. این بخش 20 نمره دارد.

    در قسمت دوم بخش رایتینگ، باید از میان مقاله و داستان، یک را انتخاب کنید و در جواب سوال مربوط به آن‌ها، مقاله‌ای 100 کلمه‌ای بنویسیدم.

    قسمت لیسنینگ آزمون  PET

    در قسمت لیسنینگ آزمون  PET، که تقریباً نیم ساعت طول می‌کشد، باید به 25 سول در 4 قسمت پاسخ دهید. 25% از نمره آزمون نیز به این بخش اختصاص دارد. در این بخش، باید خودتان را برای پاسخ دادن به سوالاتی در مورد مسائل و زندگی روزمره آماده کنید.

    این بخش به چهار قسمت تقسیم می‌رود و طی آن، باید به 25 سوال پاسخ دهید.

    قسمت اسپیکینگ آزمون PET

    قسمت اسپیکینگ آزمون PET متشکل از چهار قسمت است و 25% از سوالات آزمون را به خود اختصاص می‌دهد. در این بخش، باید با با پرسش و پاسخ، سطح مهارت اسپیکینگ‌تان را نشان دهید. در بخش اسپیکینگ آزمون PET، باید با یک یا دو داوطلب دیگر و آزمونگر صحبت کنید. یکی از آزمونگران از شما سوال می‌پرسد و آزمونگر دیگر گوش می‌دهد. بدین ترتیب، نتیجه آزمون‌تان واقع‌گرایانه و قابل اعتماد خواهد بود.

    این بخش 12 تا 17 دقیقه طول می‌کشد و همانطور که گفتیم، متشکل از چهار بخش است. در این بخش، معمولاً از شما می‌خواهند در مورد یک تصویر یا موضوع مشخصی صحبت کنید.

    نمره دهی آزمون PET

    در آزمون PET، چهار بخش وجود دارد و همانطور که مشاهده کردید، هر چهار بخش نمره برابری دارند و 25% از نمره آزمون را به خود اختصاص داده‌اند.

    برای قبولی در آزمون PET، باید نمره‌تان بالاتر از 140 باشد. با اخذ این نمره، سطح زبان انگلیسی‌تان، بر اساس طبقه‌بندی CERF، B2 خواهد بود. اگر نمره‌تان بالاتر از 160 باشد، در سطح B2 قرار خوهید گرفت. اما اگر نمره‌تان بین 120 تا 139 باشد، در سطح A2 قرار خواهید گرفت.

    مدت زمان اعتبار مدرک آزمون PET

    اعتبار مدرک PET همیشگی است و لازم نیست چندین بار در آزمون شرکت کنید. بنابراین می‌توانید این مدرک را برای همیشه در رزومه‌تان نگه دارید و برای موسسات مورد نظرتان نیز ارسال کنید.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با آزمون PET آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، این آزمون برای زبان آموزان سطح متوسط مناسب است و برای قبولی در آن نیز، باید نمره 140 را از 170 کسب کنید. برای موفقیت در آزمون PET، باید همه مهارت‌های زبانی‌تان را تقویت کنید، دایره واژگان‌تان را گسترش دهید و روی دستور زبان‌تان نیز کار کنید. بدین ترتیب، می‌توانید نمره لازم را در آزمون PET کسب کنید. نتیجه آزمون PET بسیار معتبر است و می‌توانید آن را به نهادها و موسسه‌های مختلف ارائه دهید.

    منابع

  • اسم مصدر در زبان اسپانیایی

    آیا می‌دانستید با یک واژه اسپانیایی، می‌توانید سفارش دهید، توصیف کنید و تعجب و احساسات‌مان را نشان دهیم؟ اما این واژه شگفت‌انگیز در زبان اسپانیایی چیست؟ اسم مصدر در زبان اسپانیایی! اگر چیز زیادی در مورد اسم مصدر در زبان اسپانیایی نمی‌دانید، بهتر است هر چه سریع‌تر کاربرد آن را در زبان اسپانیایی یاد بگیرید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد اسم مصدر در زبان اسپانیایی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    اسم مصدر در زبان اسپانیایی چیست؟

    اسم مصدر در زبان اسپانیایی شکلی از فعل است که عملی ممتد را بیان می‌کند. اسم مصدر در زبان اسپانیایی درست مثل فعل ingدار در زبان انگلیسی (gerund) است.

    اسم مصدر زبان انگلیسی در جای اسم می‌نشیند، اما اسم مصدر اسپانیایی همیشه فعل باقی می‌ماند.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من شام می‌خورم.Estoy cenando.
    مادربزرگم با دخترش صحبت می‌کند.Mi abuela está hablando con su hermana.
    ما در این حوالی به دنبال تلفن ژوان می‌گردیم.Andamos buscando el teléfono de Juan.

    چگونه اسم مصدر در زبان اسپانیایی بسازیم؟

    تا به اینجا، با مفهوم اسم مصدر در زبان اسپانیایی آشنا شدید، اما چگونه اسم مصدر اسپانیایی بسازیم؟

    به الگوی زیر توجه کنید:

    ریشه فعل + -ando or -iendo

    به کاربرد فعل در این فرمول توجه کنید:

    نوع فعلپسوند اسم مصدرمثال
    arando            Bajar → Bajando
    ariendo            Comer → Comiendo
    iriendo            Abrir → Abriendo

    مثل همیشه، استثناهایی در دستور زبان وجود دارد. برای مثال، اگر فعلی به دو حرف صدادار ختم شود، باید از پسوند yendo  برای شاختن اسم مصدر اسپانیایی استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید.

    Caer → cayendo
    Oír → oyendo

    اگر در فعل زمان حال، e تبدیل به i یا ie شود، در اسم مصدر، i خواهید داشت. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Pedir → pidiendo
    Preferir → prefiriendo

    اگر در زمان حال، حرف o تبدیل ue شود، در اسم مصدر، u خواهید داشت.

    Dormir → durmiendo
    Poder → pudiendo

    استفاده از اسم مصدر اسپانیایی به همراه دیگر افعال

    اگر می‌خواهید از اسم مصدر اسپانیایی در زمان‌های استمراری استفاده کنید، باید اسم مصدر را با فعل estar همراه کنید. بدین ترتیب، نشان می‌دهید، عمل در حال انجام است.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    رونالدو شکایت می‌کند.Ronaldo está quejándose.
    خاویر باردوم من را مسحور می‌کند.Javier Bardem me está seduciendo.

    فعل استمراری در هر زمانی وجود دارد، گذشته، حال و آینده.

    به مثال‌های زیر توجه داشته باشید.

    به مدت ده سال، به عنوان جاسوس در روسیه کار می‌کردم.Estuve trabajando como espía en Rusia por diez años.گذشته استمراری
    ما صحبت می‌کرده‌ایم و به این نتیجه رسیدیم که خانه تو زشت است.Hemos estado hablando y decidimos que tu blusa es fea.حال کامل استمراری
    در ماه ژوئن، پنج ماه می‌شود که النا و ژوان با هم قرار می‌گذارند.Elena habrá estado saliendo con Juan por cinco meses en junio.آینده کامل استمراری
    اگر در دبیرستان توجه کرده بودید، این مسئله را می‌دانستید.Si hubieras estado prestando atención en la prepa, esto ya lo habrías sabido.وجه شرطی

    همواره یادتان باشد که افعال استمراری را به همراه venir، ir و estar به کار نبرید. برای مثال، هر سه جمله زیر اشتباه هستند:

    estoy yendoاشتباه
    estoy viniendoاشتباه
    estoy estandoاشتباه

    اسم مصدر ترکی استانبولی با Ir، Andar و Venir

    اگر می‌خواهید احساسات بیشتری را بیان کنید، می‌توانید از اسم مصدر به همراه ir استفاده کنید. به علاوه، می‌توانید از آن برای بیان کارهایی استفاده کنید که به تدریج و به مرور زمان، نمایان می‌شود.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    چه کسی این قطار را می‌راند؟¿Quién va conduciendo el tren?
    به تدریج، ریکاردو مرد شد.oco a poco Ricardo fue convirtiéndose en todo un hombre.

    همچنین، می‌توانید از اسم مصدر به همراه Andar  و venir استفاده کنید. وجود این افعال در جمله به معنای تکرار عمل یا انجام متداوم عمل است.

    استفاده از اسم مصدر بدون فعل اصلی

    اکنون که با اسم مصدر و کاربرد آن در زبان اسپانیایی آشنا شدید، باید بدانید که مصدر لزوماً نباید با فعل اصلی همراه شود، بلکه به تنهایی نیز به کار می‌روند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    کارهای در حال انجام

    همانطور که گفتیم، اسم مصدر در زبان اسپانیایی برای اشاره به تداوم و استمرار رخ دادن چیزی استفاده می‌شود. در این مورد، هیچ نیازی به فعل اصلی نیست.

    از اسم مصدر برای اشاره به حال، گذشته یا آینده می‌توانید استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    چه کار می‌کنی؟ هیچی، کمی استراحت می‌کنم.¿Qué haces? — Nada, relajándome un poquito.
    و پاز؟ او چه کاری انجام می‌داد؟ چای می‌نوشید.¿Y Paz? ¿Qué hacía? — Tomando un té.

    وصف شرایط

    می‌توانید از اسم مصدر مستقل برای وصف تصویر و شرایط استفاده کنید.

    پسرم، برنده جایزه نوبل.Mi hijo, ganando el premio Nobel.
    مدرسه کجاست؟ از مترو که خارج شدید، سمت چپ.¿Dónde está la escuela? — Saliendo del metro, a la izquierda.

    سخن اخر

    تا به اینجا، با اسم مصدر در زبان اسپانیایی آشنا شدید. هماطور که مشاهده کردید، اسم مصدر در زبان اسپانیایی بسیار پرکاربرد و مهم است و با یادگیری آن، می‌توانید راحت‌تر صحبت کنید و بنویسید و منظورتان را منتقل کنید.

  • کلمه فرانسوی در زبان انگلیسی

    کلمه فرانسوی در زبان انگلیسی

    برخی از واژه‌ها از زبان فرانسوی وارد زبان انگلیسی شده‌اند. حداقل 29% از واژگان انگلیسی ریشه در زبان فرانسوی دارند. در واقع، هیچ زبانی مثل فرانسوی بر زبان انگلیسی تأثیر نگذاشته است. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد ورود کلمه فرانسوی در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    کلمه های پرکاربرد فرانسوی در زبان انگلیسی

    واژه  À la Carte

    عبارت  À la Carte به معنای according to a menu است. اگر به کافه یا رستورانی مراجعه می‌کنید و می‌خواهید غذا یا نوشیدنی سفارش دهید، می‌توانید از این عبارت استفاده کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من می‌خواهم فقط سیب زمینی سرخ شده سفارش دهم.Je voudrais des frites à la carte.

    عبارت À la Mode

    عبارت À la Mode به معنای of the fashion در زبان انگلیسی است و برای اشاره به چیزی که در حال حاضر، مد است می‌توانید از آن استفاده کنید.

    در ایالات متحده آمریکا، خواهید دید که از این واژه برای اشاره به چیزی که با بستنی سرو می‌شود استفاده می‌کنند.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    به مثال زیر توجه کنید:

    این خیلی شیک است.C’est très à la mode !

    واژه Avant-Garde

    واژه Avant-Garde یکی دیگر از عبارت‌های فرانسوی است که وارد زبان انگلیسی شده است. گویش‌وران زبان انگلیسی از این عبارت برای اشاره به جنش نوآورانه هنری اشاره می‌کنند. به مثال زیر توجه کنید:

    اندی وارهول از هنرمندان آوانگارد است.Andy Warhol était un artiste de l’avant-garde.

    عبارت Bon Voyage

    فرانسوی‌زبانان و انگلیسی‌زبانان از این عبارت برای آرزوی سفر خوب برای دیگران استفاده می‌‌کنند.

    به مثال زیر توجه کنید:

    سفر خوبی داشته باشی! دلم برایت تنگ خواهد شد!Bon voyage ! Tu vas me manquer !

    واژه Bureau

    واژه Bureau در زبان فرانسوی به معنای میز است، اما در زبان انگلیسی، به معنای دفتر کار است.

    معمولاً از این واژه برای اشاره به دفاتر دولتی و سیاسی استفاده می‌کنند. برای مثال، FBI (Federal Bureau of Investigation).

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    به مثال زیر توجه کنید:

    دفتر مالی با وام من مخالفت کرد.Le bureau des finances a refusé mon prêt.

    واژه Chic

    واژه Chic به کسی اطلاق می‌شود که خوش لباس است. در زبان انگلیسی نیز، این واژه دقیقاً به همین معنا استفاده می‌شود.

    به مثال زیر توجه کنید:

    او بسیار خوش لباس است.Elle est très chic.

    واژه Cliché

    واژه Cliché در زبان فرانسوی به چیزی اشاره دارد که بسیار رایج است و بیش از آن، برای آن ارزش قائل شده‌اند. این واژه در زبان انگلیسی نیز دقیقا همین کاربرد را دارد.

    به مثال زیر توجه کنید:

    عروسی‌شان بسیار کلیشه بود.Leur mariage était tellement cliché.

    عبارت En Route

    عبارت En Route به معنای در مسیر بودن است و معمولاً از آن برای اشاره به چیزی که در راه است و قرار است به مقصد برسد استفاده می‌کنند.

    بسته‌تان در راه است.Votre paquet est en route.

    عبارت Femme Fatale

    عبارت Femme Fatale برای اشاره به زنان اغواگر استفاده می‌شود. این عبارت در زبان انگلیسی نیز دقیقاً همین کاربرد را دارد. این زنان خطرناک و مهلک هستند. به کاربرد این عبارت در جمله استفاده کنید.

    ببین، او زنی اغواگر است.Regardez, c’est une femme fatale !

    عبارت hors d’œuvre

    عبارت hors d’œuvre در هر دو زبان به معنای پیش غذا است.

    پیش غذا بسیار خوشمزه بود.Les hors-d’œuvre étaient vraiment délicieux.

    واژه Souvenir

    واژه Souvenir به معنای سوغاتی است. در زبان فرانسوی، واژه Souvenir به معنای یادگاری یا به یاد آوردن نیز است. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من به یاد می‌آورم.Je me souviens.
    می‌توانی برای من سوغاتی بخری؟Peux-tu acheter un souvenir pour moi ?

    وام واژه‌های فرانسوی مربوط به آشپزی در زبان انگلیسی

    غذاهای فرانسوی بسیار خوشمزه هستند، از این رو، انگلیسی زبانان از آشپزی فرانسوی بسیار ایده گرفته‌اند و بالطبع، واژگان بسیاری نیز از این طریق وارد زبان انگلیسی شده است. به مثال‌های زیر توجه کنید.

    وام واژهمعنای انگلیسیواژه فرانسویمعنا در زبان فرانسهمثالترجمه
    Béchamelسس سفید تهیه شده از کره، آرد و شیرBéchamelBéchamel            Les lasagnes étaient superposées avec de la sauce béchamel pour une texture riche et onctueuse.در لایه‌های مختلف لازانیا سس بشامل ریخته شده است تا بافتی غنی و نرم داشته باشد.
    Bistroرستوران کورچک که در آن، غذاهای ساده و خانگی سرو می‌شود.BistroBistroAllons dîner dans ce charmant bistro au coin de la rue.بیا در بیسترو زیبای کنار میدان شام بخوریم.
    Café au laitقهوه با شیر داغCafé au lait            Coffee with milkJe préfère commencer ma journée avec un café au lait, c’est une façon réconfortante de se réveiller.من ترجیح میدهم روزم را با قهوه با شیر داغ شروع کنم. این روش آرامش‌بخشی برای بیدار شدن است.

    سخن آخر

    همانطور که مشاهده کردید، تعداد کلمه فرانسوی در زبان انگلیسی بسیار زیاد است. برخی از کلمه‌ها همان کاربرد و معنای فرانسوی را دارند و برخی دیگر وقتی وارد زبان انگلیسی می‌شوند، معنای‌شان تغییر می‌کند. یادگیری این وام واژه‌ها و ریشه‌شان و کاربردشان را برای‌تان آسان می‌کند.

  • آموزش آکوزاتیو و داتیو (accusative-dative) به زبان آلمانی

    وقتی شروع به یادگیری زبان آلمانی می‌کنید، متوجه می‌شوید که  به جای یک یا دو حرف تعریف، با چندین حرف تعریف معین و نامعین سر و کار دارید که کاربردشان فقط به تعداد و جنسیت بستگی ندارد، بلکه باید حالت اسم‌ها و نفش‌شان را نیز در جمله بشناسید تا بتوانید از حرف تعریف درست استفاده کنید. در زبان آلمانی چهار حالت وجود دارد و حالت‌های آکوزاتیو و داتیو از مهم‌ترین آن‌ها هستند. یادگیری آکوزاتیو و داتیو به زبان آلمانی، در ابتدای مسیر یادگیری زبان آلمانی پیچیده و دشوار به نظر می‌رسد، اما اگر چند قانون ساده را در مورد آن‌ها بدانید، کار برای‌تان بسیار آسان خواهد شد. این دو حالت به نفش مفعول در جمله مربوط می‌شوند. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد حالت‌های آکوزاتیو و داتیو در زبان آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    جنسیت اسامی در زبان آلمانی

    در قدم اول، باید در مورد جنسیت اسامی در زبان آلمانی و نقش‌شان در دستور زبان آلمانی بدانید تا درک آکوزاتیو و داتیو به زبان آلمانی برای‌تان آسان‌تر شود.

    در زبان آلمانی، اسامی جنسیت دارند: مونث، مذکر و خنثی. برای جمله‌سازی در زبان آلمانی، باید جنسیت اسامی را بشناسید تا بتوانید حروف تعریف مناسب را با آن‌ها همراه کنید.

    به جدول زیر توجه کنید:

    حرف تعریف معین مذکرder
    حرف تعریف معین مونثdie
    حرف تعریف معین خنثیdas

    در جدول زیر، سه اسم آلمانی را با حروف تعریف مشخصی همراه کرده‌ایم:

    سگder Hund
    گربهdie Katze
    اسبdas Pferd

    هنگام یادگیری هر واژه آلمانی، باید جنسیت آن را نیز یاد بگیرید و به یاد بسپارید تا بتوانید در نوشته‌ها و مکالمه‌های‌تان از آن‌ها استفاده کنید.

    چهار حالت مهم در زبان آلمانی

    اما انتخاب حرف تعریف مناسب فقط به جنسیت واژه بستگی ندارد، بلکه به نقش یا حالت آن نیز در جمله وجود دارد. در زبان آلمانی، چهار حالت مهم وجود دارد: فاعلی (nominative)، آکوزاتیو (accusative)، داتیو (dative) و گنتیو (genitive).

    حالت فاعلی، همانطور که از نامش معلوم است، برای فاعل جمله استفاده می‌شود. فاعل جمله شخص یا چیزی است که عملی را انجام داده است. برای مثال، در جمله «دختر بازی می‌کند»، دختر فاعل جمله است.

    حالت آکوزاتیو به مفعول مستقیم اشاره دارد. مفعول مستقیم شخص یا چیزی است که عملی بر آن تأثیر گذاشته است. بنابراین، در جمله «دختر توپ را پرتاب می‌کند»، توپ فاعل مستقیم جمله است.

    حالت داتیو در مورد مفعول غیر مستقیم است. مفعول غیرمستقیم شخص یا چیزی است که مفعول مستقیم را دریافت می‌کند. برای مثال، در جمله «دختر توپ را برای پسر پرتاب می‌کند»، پسر مفعول غیر مستقیم جمله است.

    در حالت گنیتیو، مالکیت مطرح است.

    حالت آکوزاتیو در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، حالت آکوزاتیو به مفعول جمله مربوط می‌شود و در پاسخ سوالاتی با حرف پرسشی wen (چه کسی را) می‌آید و مفعول مستقیم جمله را وصف می‌کند. اما حالت آکوزاتیو در زبان آلمانی فقط به این تعریف محدود نمی‌شود و قواعد بسیاری زیادی پیرامون آن وجود دارد.

    در جدول زیر، از حروف تعریف مربوط به حالت آکوزاتیو در زبان آلمانی برای‌تان گفته‌ایم.

     مذکرمونثخنثیجمع
    حرف تعریف معینDenDieDasDie
    حرف تعریف نامعینEinenEineEin 

    در جمله‌های زیر، از کاربرد این حروف تعریف در جمله برای‌تان گفته‌ایم.

    او (مونث) مرد را ملاقات می‌کند.Sie trifft den Mann.

    در جمله بالا، sie فاعل جمله است و den Mann مفعول مستقیم جمله است.

    زن شکلات را می‌خورد.Die Frau isst die Schokolade.

    در جمله بالا die Frau فاعل جمله در حالت فاعلی است و die Schokolade مفعول مستقیم جمله در حالت آکوزاتیو است.

    کودک اتومبیل را می‌بیندDas Kind sieht das Auto.

    در جمله بالا، das Kind فاعل جمله است و das Auto مفعول مستقیم جمله در حالت آکوزاتیو است.

    اگر تشخیص فاعل و مفعول مستقیم در جمله برای‌تان دشوار است، سوالات زیر را بپرسید.

    کودک چه چیزی را دید؟Wen sieht das Kind?
    اتومبیلDas Auto
    کودک سیب را می‌خورد.Das Kind isst einen Apfel.

    در جمله بالا، einen Apfel مفعول مستقیم جمله در حالت آکوزاتیو است و das Kind فاعل جمله است. این اسم مفرد مذکر است و در حالت آکوزاتیو قرار دارد، از این رو، حرف تعریف einen قبل از آن آمده است. حرف تعریف معین برای این اسم den است.

    مرد زن را دوست دارد.Der Mann liebt die Frau.

    در جمله بالا نیز، die Frau مفعول مستقیم جمله در حالت آکوزاتیو است.

    برای به یاد سپردن این حالت، این نکته مهم را به یاد بسپارید که حالت آکوزاتیو حالت n است، چرا که باید en را به حرف تعریف‌ مذکر‌ اضافه کنید.

    حروف تعریف برای حالت آکوزاتیو

    در زبان آلمانی یک سری حروف اضافه وجود دارد که می‌توانید حالت اکوزاتیو را با آن‌ها تشخیص دهید، چرا که همیشه در این حالت وجود دارند.

    durch (از طریق)

    bis (تا وقتی که)

    für (برای)

    ohne (بدون)

    gegen (برخلاف)

    um (حدود)

    بنابراین اگر بخواهید از هر کدام از این حروف اضافه در جمله استفاده کنید، حرف تعریف را باید با توجه به حالت آکوزاتیو انتخاب کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من اطراف پارک می‌دوم.Ich laufe durch den Park
    ما دور درخت می‌پریم.Wir hüpfen um einen Baum herum

    حالت داتیو در زبان آلمانی

    اکنون نوبت به حالت داتیو در زبان آلمانی می‌رسد. حالت داتیو به فاعل غیرمستقیم در جمله اشاره دارد. حالت داتیو در جمله اطلاعات بیشتری را در مورد عمل انجام شده به شما می‌دهد. در واقع، حالت داتیو از پذیرنده نیز به شما خواهد گفت. حالت داتیو به سوال‌هایی با حرف پرسشی Wem یا «برای چه کسی» پاسخ می‌دهد.

    برای اسم‌هایی که در حالت داتیو قرار دارند، باید از حروف تعریف زیر استفاده کنید.

     مذکرمونثخنثیجمع
    حرف تعریف معینDemDerDemDen
    حرف تعریف نامعینEinemEinereinem 

    در مثال‌های زیر، با حالت داتیو در جمله بیشتر آشنا خواهید شد:

    من یک اتومبیل به او هدیه دادم.Ich (فاعل) schenke dem Mann (مفعول غیر مستقیم) ein Auto (مفعول مستقیم).

    در جمله بالا، dem Mann مفعول غیرمستقیم جمله است و یک اتومبیل هدیه گرفته است.

    کودک به مادرش بوس داد. (ترجمه تحت‌الفظی)Das Kind (فاعل) gibt der Mutter (مفعول غیر مستقیم) einen Kuss (مفعول مستقیم).

    برای درک ساختار جمله بالا، باید آن را به صورت لفظ به لفظ ترجمه کنیم. همانطور که مشاهده می‌کنید، der Mutter مفعول غیر مستقیم جمله است که بوسه را دریافت کرده است. کودک فاعل جمله و مادر دریافت‌کننده عمل است.

    تو نامه‌ای برای آن دختر می‌نویسیDu (فاعل) schreibst dem Mädchen (مفعول غیرمستقیم) einen Brief (مفعول مستقیم).

    در جمله بالا، دختر دریافت‌کننده است و عملی برای او صورت گرفته است. عمل نوشتن نامه است و einen Brief مفعول مستقیم جمله است که حالت آکوزاتیو را نشان می‌دهد.

    یک نکته مهم را در ذهن داشته باشید: حالت داتیو در زبان آلمانی همان حالت m است، زیرا به حرف تعریف مذکر آن باید پسوند em را اضافه کنید.

    حروف اضافه برای حالت داتیو در زبان آلمانی

    یک سری حروف اضافه در زبان آلمانی وجود دارند که در حالت داتیو استفاده می‌شوند. در جدول زیر، از این حروف اضافه برای‌تان گفته‌ایم.

    ازAus
    به غیر از، در کنار                                                    Außer
    با، در حوالیBei
    از طریقMit
    از [وقتی که]Seit
    در، برایZu

    اما منظور از کاربرد این حروف اضافه در حالت داتیو چیست؟ در جدول زیر، جمله‌هایی را با این حروف اضافه آورده‌ایم تا این مفهوم کاملاً برای‌تان روشن شود:

    او از ترکیه می‌آیدSie kommt aus der Türkei
    من از آن‌ها نامه گرفتم.Wir haben einen Brief von ihnen bekommen

    افعال آلمانی در حالت داتیو

    در زبان المانی، یک سری فعل وجود دارد که در حالت داتیو به کار می‌روند و مفعول غیرمستقیم دارند. در جدول زیر، از این افعال و کاربردشان در جمله برای‌تان گفته‌ایم.

    من به مرد کمک می‌کنم.Ich helfe dem Mann.helfen
    کیک برای کودکان خوشمزه است، کودکان کیک را دوست دارند.Der Kuchen schmeckt dem Kind.schmecken
    ژاکت اندازه زن است.The jacket fits the woman.passen
    کتاب متعلق به دخنر است.Das Buch gehört dem Mädchen.gehören
    من به پدر تبریک گفتم.Ich gratuliere dem Vater.gratulieren
    من از مادرم ممنونمIch danke der Mutterdanken

    افعال آلمانی در حالت آکوزاتیو و داتیو

    یک سری افعال نیز در زبان آلمانی وجود دارند که مفعول مستقیم و غیر مستقیم می‌گیرند. در واقع، از این افعال، برای حالت آکوزاتیو و داتیو در آلمانی می‌توانید استفاده کنید. در جدول زیر، از این افعال آلمانی و کاربردشان در جمله برای‌تان گفته ایم.

    مرد اتومبیل را به زن داد.Der Mann gibt der Frau das Autogeben
    من برای تو نامه‌ای را می‌نویسم.Ich schreibe dir einen Brief.schreiben
    او گل‌هایی را برای مرد آورد.Sie bringt dem Mann die Blumen.bringen
    من بسته‌ای را برای دوستم فرستادم.Ich schicke meinem Freund ein Paket.schicken
    او (مذکر) شهر را به او نشان داد.Er zeigt ihr die Stadtzeigen
    آخر هفته خوبی را برای تو آرزو می‌کنم.Ich wünsche dir ein schönes Wochenendewünschen
    کودک عکسی را به پدرش هدیه کرد.Das Kind schenkt dem Vater ein Bild.schenken

    همانطور که مشاهده کردید، افعال بالا، برای تکمیل معنای جمله، علاوه بر مفعول مستقیم، به مفعول غیر مستقیم نیز نیاز دارند. بنابراین برای کاربرد واژه در این جمله‌ای، باید حواس‌تان به حالت داتیو و اکوزاتیو باشد.

    سخن آخر

    تا به این‌جا، با چهار حالت در زبان آلمانی آشنا شدید و حالت‌های آکوزاتیو و داتیو را کاملاً یاد گرفتید. حالت آکوزاتیو به مفعول مستقیم اشاره دارد و حالت داتیو به مفعول غیر مستقیم اشاره دارد. برای کاربرد حروف تعریف در زبان آلمانی، باید این حالت‌ها را بشناسید. با تمرین و تکرار، می‌توانید به آکوزاتیو و داتیو در زبان آلمانی کاملاً مسلط شوید و با خیال راحت، جمله بسازید و صحبت کنید.

  • افعال رایج در زبان المانی همراه با مثال

    اگر بخواهید جمله‌ای بسازید، مسلماً به فعل نیاز دارید. در مورد زبان آلمانی نیز این مسئله صدق می‌کنید. اگر بخواهید به زبان آلمانی صحبت کنید یا بنویسسید، باید افعال آلمانی را بشناسید و به شیوه صحیح به کارشان بگیرید. یک سری از افعال در زبان آلمانی بسیار رایج هستند و اگر آن‌ها را یاد بگیرید و نحوه صرف‌شان را در زمان‌های مختلف بدانید، گام مهمی را در راستای نوشتن و صحبت کردن به زبان آلمانی برداشته‌اید. در این مطلب، از افعال رایج در زبان آلمانی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    زمان افعال در زبان آلمانی

    پیش از شناخت افعال رایج در زبان آلمانی، باید زمان افعال و نحوه صرف‌شان را بشناسید، چرا که اگر هزاران فعل را بشناسید و معنای‌شان را نیز بدانید، بدون توانایی صرف‌شان، نمی‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. بنابراین یادیگری نحوه صرف افعال آلمانی در زمان‌های مختلف اهمیت بسیار زیادی دارد.

    بسته به فاعل جمله و زمان اتفاق افتادن فعل، ظاهر فعل تغییر می‌کند.

    صرف فعل در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، مصدر فعل به en ختم می‌شود. برای مثال، treten (زدن) و laufen (دویدن) مصدر فعل در زبان آلمانی هستند.

    مصدر فعل را می‌توانید در شش زمان اصلی در زبان آلمانی صرف کنید:

    زمان حالPräsens
    زمان حال کاملPerfekt
    زمان گذشته سادهPräteritum
    زمان گذشته کاملPlusquamperfekt
    زمان آیندهFutur I
    زمان آینده کاملFutur II

    زمان حال ساده در زبان آلمانی (Präsens)

    اولین زمانی که در زبان آلمانی یاد می‌گیرید زمان حال ساده یا Präsens است و همانطور که از نامش پیدا است، برای صحبت در مورد مسائل زیر از آن استفاده می‌کنیم:

    • کاری که در حال انجام است
    • آنچه به صورت مرتب یا همیشه، انجامش می‌دهیم
    • کاری که قرار است در آینده نزدیک انجام شود

    با یادگیری زمان حال ساده در زبان آلمانی، می‌توانید در مورد خودتان، برنامه‌های زندگی و کارهای روزمره‌تان به زبان آلمانی صحبت کنید.

    برای صرف افعال در زمان حال ساده، باید ریشه آن‌ها توجه داشته باشید.

    در جدول زیر، برای یادگیری حال ساده، به جمله‌های زیر توجه کنید:

    من در حال یادگیری زبان آلمانی هستم.Ich lerne Deutsch
    او یک سگ داردEr hat einen Hund
    آن‌ها نمی‌آیندSie kommen nicht

    در جمله آخر، از زمان حال ساده برای صحبت در مورد چیزی مربوط به آینده نزدیک صحبت خواهیم کرد.

    زمان حال کامل در زبان آلمانی (Perfekt)

    زمان حال کامل در زبان آلمانی برای صحبت در مورد اتفاقاتی استفاده می‌شود که در گذشته نزدیک (چند دقیقه پیش، چند ساعت پیش، چند هفته پیش، چند روز پیش یا چند ماه پیش) رخ داده است. همچنین برای مورد خطاب دادن کسی به زبان غیررسمی، می‌توانید از این زمان استفاده کنید.

    زمان حال کامل در آلمانی در نوشتار و گفتار کاربرد دارد.

    برای صرف افعال در این زمان، باید از افعال کمکی sein و hanben به همراه قسمت سوم فعل استفاده کنید. برای ساختن این زمان، باید این افعال کمکی را به زمان حال بیاورید.

    برای ساختن قسمت سوم فعل در زبان آلمانی، باید ge را به ابتدای ریشه فعل و t را به انتهای آن اضافه کنید. این قانون در مورد افعال باقاعده است.

    در مورد افعال بی‌فاعده در زبان آلمانی، باید ge را به ابتدای فعل بیاورید و en را به انتهای آن اضافه کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    ما به آمریکا رفتیمWir sind nach Amerika gefahren
    من شماره تلفنم را به او دادم.Ich habe ihm meine Nummer gegeben
    تو همه غذا را خورده‌ایDu hast das ganze Essen gegessen

    زمان گذشته ساده در زبان آلمانی (Präteritum)

    زمان گذشته ساده در زبان آلمانی یا Präteritum برای صحبت در مورد زمانی در گذشته دورتر استفاده می‌شود (یعنی سال‌ها پیش، دهه‌ها پیش و قرن‌ها پیش). همچنین برای مورد خطاب دادن اشخاص به زبان رسمی، می‌توانید از این زمان استفاده کنید.

    البته جالب است بدانید که گویش‌وران زبان آلمانی وسواس چندانی در مورد به کارگیری این زمان‌ها ندارند و از زمان گذشته ساده و زمان کامل به جای یکدیگر استفاده می‌کنند.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    در سال 1781، موزارت به وین نقل مکان کرد.Mozart zog 1781 nach Wien um
    در سال 1859، بیگ بن کامل شد.Big Ben wurde 1859 fertiggestellt

    زمان گذشته کامل در زبان آلمانی (Plusquamperfekt)

    زمان گذشته کامل یا ماضی بعید در زبان آلمانی عملی را وصف می‌کند که پیش از عمل دیگری در گذشته رخ داده است.

    برای صرف فعل در زمان گذشته کامل، به افعال کمکی haben و sein و قسمت سوم فعل نیاز دارید. در این مورد باید از شکل گذشته این افعال کمکی استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    پیش از آنکه شنل قرمزی به خانه برسد، گرگ مادربزرگش را خورده بود.Der Wolf hatte die Großmutter schon gefressen, als Rotkäppchen ins Haus kam
    تا وقتی او آسیب ندیده بود، ما خوب بازی می‌کرده بودیم.Wir hatten gut gespielt, bis sie verletzt wurde

    زمان آینده در زبان آلمانی (Futur I)

    اگر بخواهید فعلی را به زمان آینده ببرید، کافی است فعل کمکی warden را به مصدر فعل اضافه کنید. از این زمان برای صحبت در مورد اتفاقات آینده استفاده کنید.

    ما سعی خواهیم کرد بیشتر بخوریمWir werden versuchen, langsamer zu essen
    من جواب را به شما خواهم گفتIch werde Ihnen die Antwort sagen
    بده، در عوض دریافت خواهی کرد.Gebt und ihr werdet wiederum empfangen

    زمان آینده کامل در زبان آلمانی (Futur II)

    برای صرف افعال در زمان آینده کامل در زبان آلمانی یا آینده نوع دوم به قسمت سوم فعل نیاز خواهید داشت. در واقع، باید فعل کمکی warden را با قسمت سوم فعل و heben یا sein ترکیب کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    تا شما برسید، ما خواهیم رسیدWenn ihr ankommt werden wir ein Hotel gefunden haben
    تا شب، ظرف‌ها را خواهیم شست.Bis heute Abend werden wir das Geschirr gespült haben

     قانون صرف افعال در زبان آلمانی

    برای صرف افعال در زبان آلمانی، باید به یک سری نکات توجه داشته باشید.

    ابتدا ضمایر را در زبان آلمانی بشناسیم.

    منich
    توdu
    او (مذکر/ مونث)، آن، یکEr/sie/es/man
    ماwir
    شما (جمع)ihr
    آن‌ها/ شماSie/ Sie

    پس از آن‌که دانستید فاعل جمله‌تان جمع است یا مفرد، مونث است یاد مذکر، باید نوع فعل را تشخیص دهید. در زبان آلمانی، سه نوع فعل دایم: ضعیف، قوی و ترکیبی.

    افعال ضعیف یا باقاعده در صرف شدن، پیرو قانون مشخصی هستند. کافی است نحوه صرف کردن چند فعل ضعیف را ببینید تا بتوانید همه افعال ضعیف را صرف کنید. در انتهای افعال ضعیف در زبان آلمانی en وجود دارد و برای صرف این افعال، باید En را حذف کنید و حروف مناسب را اضافه کنید.

    اکنون، فعل ضعیف learn (یاد گرفتن) را صرف می‌کنیم.

    من یاد می‌گیرمich lerne
    تو یاد می‌گیریdu lernst
    او یاد می‌گیردer/sie/es lernt
    ما یاد می‌گیریمwir lernen
    شما یاد می‌گیریدihr lernt
    آن‌ها یاد می‌گیرندsie lernen

    افعال قوی یا بی‌قاعده پیرو قاعده مشخصی نیستند و باید صرف هر کدام از آن‌ها را به صورت جداگانه یاد بگیرید. برخی از افعال پرکاربرد آلمانی نیز در دسته افعال قوی قرار می‌گیرند

    افعال مدال در زبان آلمانی

    افعال مدال در زبان آلمانی همان‌هایی هستند که در مورد احتمال، اجازه، درخواست، پیشنهاد، اجبار یا نصیحت با شما صحبت می‌کنند. در زبان آلمانی، شش فعل مدال وجود دارد:

    توانستنkönnen
    احتمال داشتنdürfen
    دوست داشتنmögen
    بایدmüssen
    بایدsollen
    خواستنwollen

    پرکاربردترین افعال در زبان آلمانی

    با شناخت انواع افعال در زبان آلمانی و نحوه صرف کردن‌شان، نوبت به پرکاربردترین افعال در زبان آلمانی می‌رسد. در ادامه، از افعال رایج در زبان آلمانی همراه با مثال برای‌تان خواهیم گفت.

    فعل Mögen

    فعل Mögen در زبان آلمانی به معنای دوست داشتن است و یکی از پرکاربردترین واژگان در زبان آلمانی است. با استفاده از این فعل، می‌توانید خواسته‌ها و آرزوهای‌تان را نیز بیان کنید.

    من دوست دارم…./ من دوست ندارم…..Ich mag…/ Ich mag nicht…
    من دوست دارم فوتبال بازی کنمIch mag Fußball spielen
    من دوست ندارم تو این کار را انجام می‌دهیIch mag es nicht, wenn du das tust
    او دوست دارد کودکی را به فرزندی قبول کندWir möchten ein Kind adoptieren

    فعل Können

    فعل Können به معنای توانستن است.

    من می‌توانم…./ من نمی‌توانم….Ich kann… / Ich kann nicht…
    ما می‌توانیم برقصیمWir können tanzen
    آن‌ها می‌توانند زبان آلمانی را یاد بگیرندIhr könnt Deutsch lernen

    فعل gehen

    فعل gehen به معنای «رفتن» است.

    من شنبه به بازار می‌روم.Ich gehe am Samstag auf den Markt.

    فعل wollen

    فعل wollen به معنای خواستن است.

    آیا تو می‌خواهی امشب فیلم ببینی؟Willst du heute Abend einen Film sehen?

    فعل Haben

    فعل haben به معنای داشتن است و همانطور که مشاهده کردید، برای صرف فعل در برخی زمان‌ها نیز، در نقش فعل کمکی ظاهر می‌شود.

    ما گربه‌ای را گم کرده‌ایم (فعل کمکی)Wir haben die Katze verloren
    من موی بلندی دارمIch habe langes Haar
    آن‌ها در را باز گذاشته‌اندSie haben die Tür offen gelassen –
    تو کارهای زیادی برای انجام دادن داریIhr habt viel zu tun

    فعل Sein

    فعل sein همان فعل to be است و می‌توان گفت پرکاربردترین فعل در زبان آلمانی است. فعل sein از افعال بی‌قاعده یا قوی در زبان آلمانی است. در جدول زیر، صرف این فعل را مشاهده کنید:

    اول شخص مفردich bin
    دوم شخص مفردdu bist
    سوم شخص مفردer/sie/es/man ist
    اول شخص جمعwir sind
    دوم شخص جمعihr seid
    سوم شخص جمعSie sind

    اکنون کاربرد این افعال را جمله زیر ببینید.

    من بلندتر از پدرم هستمIch bin größer als mein Vater

    فعل sagen

    فعل sagen به معنای «گفتن» یکی دیگر از افعل ضعیف است و طبق قاعده صرف می‌شود.

    چگونه آن را به زبان آلمانی می‌گویی؟Wie sagt man das auf Deutsch?

    فعل geben

    فعل geben نیز فعلی ضعیف و به معنای «دادن» است.

    او کرایه را به راننده تاکسی دادEr gibt dem Taxifahrer das Geld.

    فعل sehen

    فعل sehen به معنای دیدن است.

    من برج تلویزیون را از خانه‌ام می‌بینیم.Ich sehe den Fernsehturm von meinem Fenster aus.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با افعال رایج در زبان آلمانی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، چند نوع فعل در زبان آلمانی وجود دارد و برای استفاده از هر فعل، باید نوع آن را بشناسید تا بتوانید در زمان مناسب صرفش کنید. بنابراین پیش از یادگیری افعال، باید زمان‌های مختلف را بشناسید، با افعال قوی و ضعیف در زبان المانی اشنا شوید تا بتوانید فعل مورد نظرتان را صرف کنید و در جمله به کار بگیرید.

  • سلام و احوالپرسی به زبان آلمانی

    وقتی شروع به یادگیری زبان آلمانی می‌کنید، اولین کلمه‌ای که یاد می‌گیرید Hallo است. حتی اگر یادگیری زبان آلمانی را شروع کرده‌اید و سلام و احوالپرسی به زبان آلمانی را یاد گرفته‌اید، بهتر است به دنبال آموزش دیگر روش‌های سلام و احوالپرسی در زبان آلمانی باشید. اما راه های سلام و احوالپرسی به آلمانی چیست؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد سلام و احوالپرسی به زبان المانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    سلام به زبان آلمانی

    واژه‌ای متعددی در زبان المانی برای سلام کردن وجود دارد. در ادامه، از این واژه‌ها برای‌تان خواهیم گفت.

    واژه Hallo

    واژۀ Hallo در زبان المانی به معنای سلام است و یکی از رایج‌ترین معادل‌های واژه سلام در زبان آلمانی است. همانطور که مشاهده می‌کنید، واژه Hallo شبیه به کلمه Hello در زبان انگلیسی است و تلفظ آن بسیار آسان است. در هر شرایطی، می‌توانید از این واژه استفاده کنید.

    وازه Hi

    واژه Hi در زبان آلمانی دقیقا معادل واژه Hi در زبان انگلیسی است. این واژه را در موقعیت‌های غیررسمی و برای صحبت با افراد جوان، می‌توانید از این واژه استفاده کنید.

    واژه Hey

    واژه Hey در زبان آلمانی معادل واژه Hey در زبان آلمانی است. برای سلام و احوالپرسی با دوستان و آشنایان نزدیک‌تان می‌توانید از این واژه استفاده کنید. گاهی این واژه را به صورت He می‌نویسیم و تلفظ می‌کنیم.

    واژه‌های Heda  و Hoi نیز به همین معنا است و دقیقاً کاربرد مشابهی را دارد.

    واژه Hallöchen

    واژه Hallöchen روشی دوستانه برای سلام کردن به دیگران است.

    واژه Huhu

    واژه Huhu عبارتی عامیانه برای سلام کردن است و معمولاً در میان دوستان صمیمی رایج است.

    احوالپرسی در زبان آلمانی

    تا به اینجا، با معادل‌های المانی واژه سلام در زبان آلمانی آشنا شدید، اکنون نوبت به اصطلاحات و جمله‌های مربوط به احوالپرسی کردن می‌رسد. در ادامه، از این جمله‌ها و عبارت‌ها برای‌تان خواهیم گفت.

    عبارت Guten Morgen

    عبارت Guten Morgen معادل عبارت «صبح بخیر» در زبان آلمانی است. مخفف این عبارت  Morgen است.

    عبارت Guten Abend

    عبارت آلمانی Guten Abend به معنای «عصر بخیر» در زبان آلمانی است. از این عبارت در ابتدای احوالپرسی استفاده کنید، نه برای اتمام آن.

    عبارت Guten Tag zusammen

    عبارت Guten Tag zusammen را زمانی استفاده کنید که می‌خواهید به جمعی از مردم سلام دهید. این عبارت بسیار رسمی است و بهتر است آن را در جلسات کاری یا کنفرانس استفاده کنید. در موقعیت‌های غیررسمی، از عبارت‌هایی مانند luentu-tts engine و Hallo zusammen استفاده کنید.

    عبارت Schönen guten Tag

    عبارت Schönen guten Tag به معنای «روز خوبی داشته باشید» است. این عبارت بسیار رسمی است و می‌توانید آن را در فضای رسمی استفاده کنید. برای مثال، وقتی با کسی که آن را نمی‌شناسید صحبت می‌کنید، می‌‎‌توانید از این عبارت استفاده کنید.

    عبارت Gute Nacht

    عبارت Gute Nacht به معنای «شبخیر» است. از این عبارت، پیش از خواب استفاده کنید.

    عبارت Wie geht es dir

    عبارت Wie geht es dir در زبان آلمانی به معنای «چطوری» است. اگر قرار است با جوانان یا دوستان‌تان صحبت کنید، می‌توانید از واژه dir استفاده کنید، اما در موقعیت‌های رسمی، باید از Ihnen استفاده کنید.

    سلام و احوالپرسی در نواحی مختلف آلمانی

    شاید برای‌تان جالب باشد بدانید که در نواحی مختلف آلمان و در کشورهای آلمانی زبان، از واژه‌های متفاوتی برای سلام و احوالپرسی استفاده می‌کنند. در ادامه، از این واژه‌ها و اصطلاحات برای‌تان خواهیم گفت.

    واژه Moin

    در شمال آلمان، از وازه Moin برای سلام کردن استفاده می‌کنند. از این واژه برای خداحافظی کردن نیز می‎‌توانید استفاده کنید.

    واژه Servus

    در جنوب آلمان، از واژه Servus برای سلام کردن استفاده می‌کنند. در اتریش و اروپای شرقی و مرکزی نیز از این واژه استفاده می‌کنند. این واژه ریشه در زبان لاتین دارد و معمولاً برای احوالپرسی کردن و خداحافظی کردن نیز از آن استفاده می‌کنند.

    واژه Grüß Gott

    در بخش‌هایی از جنوب آلمان، سوئیس و اتریش، از واژه Grüß Gott برای سلام استفاده می‌کنند. اگر در شمال آلمان از این عبارت استفاده کنید، برای‌شان بسیار عجیب خواهد بود. در واقع، عبارت Grüß Gott دقیقاً به معنای «درود خداوند بر شما» است و بسیار مهجور، قدیمی و مذهبی به نظر می‌رسد. بنابراین بهتر است از این عبارت فقط در جاهایی استفاده کنید که این نوع صحبت کردن رایج است.

    واژه Griaß dich

    واژه Griaß dich به معنای سلام است و در موقعیت‌های غیررسمی، برای صحبت با دوستان و اعضای خانواده، استفاده می‌شود.

    سخن آخر

    تا به اینجا، به سلام و احوالپرسی به زبان آلمانی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، واژه‌ها و عبارت‌های متعددی برای سلام و احوالپرسی به زبان آلمانی وجود دارد و هر کدام از آن‌ها معنای متفاوتی دارند. برخی از آن‌ها فقط برای موقعیت‌های رسمی هستند و برخی دیگر به موقعیت‌های غیررسمی اختصاص دارند، برخی مختص به شمال آلمان است و برخی دیگر فقط در جنوب آلمان کاربرد دارد. بنابرین، هنگام یادگیری سلام به آلمانی، باید به همه این نکات توجه داشته باشید تا بتوانید مثل یک گویش ور زبان المانی صحبت کنید.

  • زمان کامل در زبان آلمانی (Perfekt)

    در دستور زبان آلمانی، زمان به نام زمان کامل وجود دارد که نمونه آن را در زبان فارسی و انگلیسی ندیده‌اید. این فعل در زبان گفتار و نوشتار آلمانی پرکاربرد است. برای یادگیری زمان کامل در زبان آلمانی و کاربرد آن، کافی است یک سری قوانین مشخص را بشناسید. در این مطلب، به آموزش زمان کامل در زبان آلمانی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

    کاربرد زمان کامل در زبان آلمانی چیست؟

    زمان کامل (perfekt) یکی از زمان‌های مهم و پراستفاده در دستور زبان آلمانی است. در زبان آلمانی، از زمان کامل برای اشاره به عملی که در گذشته کامل شده است و حاصل آن عملی در زمان حال است استفاده می‌‌کنیم. بنابراین، می‌توان گفت زمان کامل در دسته زمان‌های گذشته قرار می‌گیرد. در زبان گفتار آلمانی، از این زمان برای اشاره به گذشته استفاده می‌شود. در ترجمه آلمانی نیز، معمولاً زمان کامل را به زمان گذشته ساده ترجمه می‌کنند.

    به مثال‌ زیر توجه کنید:

    دیروز لیزا آشپزخانه را تمیز کرد.Lisa hat gestern die Küche geputzt.

    در جمله بالا، تمیز کردن آشپزخانه «دیروز» رخ داده است و نتیجه آن «تمیز شدن آشپزخانه» است.

    در زبان آلمانی، از زمان کامل برای اشاره به عملی که در زمان مشخصی در زمان آینده تکمیل خواهد شد استفاده می‌شود. اما حواس‌تان باشد این زمان را با آینده کامل  (Futur II)اشتباه نگیرید. فقط و فقط زمانی می‌توانیم از زمان کامل برای اشاره به آینده استفاده کنیم که به نقطه مشخصی از زمان آینده اشاره شده باشد.

    به مثال زیر توجه کنید:

    تا پنجشبه بعدی، خانه تکانی بهار تمام خواهد شد.Bis nächsten Donnerstag habe ich den Frühjahrsputz erledigt.

    در همه مواردی که اتفاق در گذشته رخ داده است و هیچ تأثیری هم بر زمان حال یا آینده نخواهد داشت، باید از زمان گذشته ساده (Präteritum) استفاده کنید. در زبان گفتار و نوشته‌های غیررسمی آلمانی، بهتر است به جای زمان گذشته ساده، از زمان کامل استفاده کنید، به غیر از جمله‌ایی که فعل مدال در آن‌ها وجود دارد.

    از پرکاربردترین افعال مدال در زمان آلمانی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: dürfen (ممکن است)، können (توانستن)، müssen (باید)، wollen (خواستن)، mögen (دوست داشتن).

    به مثال زیر توجه کنید:

    او دیروز تنیس بازی کرد.Sie hat gestern Tennis gespielt.

    در زبان غیررسمی، می‌توانیم از زمان Präteritum استفاده کنیم و بگوییم: Sie spielte gestern Tennis

    صرف فعل آلمانی در زمان کامل

    اما فرمول ساختن جمله آلمانی در زمان حال کامل چیست؟ برای صرف فعل در زمان کامل، به زمان حال افعال کمکی (haben یا sein) و قسمت سوم فعل نیاز دارید.

    در جدول زیر، این دو فعل کمکی را برای شخص‌های مختلف صرف کرده‌ایم:

    شخصیتفعل seinفعل haben
    اول شخص مفردich binich habe
    دوم شخص مفردdu bistdu hast
    سوم شخص مفردer ister hat
    اول شخص جمعwir sindwir haben
    دوم شخص جمعihr seidihr habt
    سوم شخص جمعsie sindsie haben

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من به موزیک گوش دادمIch habe Musik gehört
    من با دوستم حرف زدم.Ich habe mit meiner Freundin gesprochen.
    من دو ساعت پیش آنجا را ترک کردم.Ich bin vor zwei Stunden losgefahren.

    همانطور که مشاهده می‌کنید، فعل کمکی دومین کلمه در جمله است و قسمت سوم فعل در انتهای جمله قرار می‌گیرد.

    ساختار مجهول زمان کامل در زبان آلمانی

    برای نوشتن جمله مجهول زمان حال کامل، باید طبق الگوی زیر عمل کنید:

    haben/sein + past participle + worden

    من شکست خوردم.Ich bin besiegt worden.

    تفاوت بین افعال کمکی sein و haben

    برای نوشتن جمله کامل در زبان آلمانی، باید تفاوت میان افعال sein و haben را بدانید تا بتوانید انتخاب درستی را انجام دهید.

    هنگام مطالعه زبان آلمانی، می‌توانید به یاد بسپارید کدام فعل به haben نیاز دارد و کدام فعل به sein. اما در این بین، یک سری قوانین وجود دارد که شما را در انتخاب فعل راهنمایی می‌کند. با به یاد سپردن این قوانین، می‌توانید سریعاً فعل کمکی مناسب را انتخاب کنید.

    اگر فعل در مورد تغییر مکان یا تغییر حالت باشد، باید از sein استفاده کنید.

    همچنین به همراه افعال bleiben، geschehen، gelingen، misslingen، sein و warden باید از فعل کمکی sein استفاده کنید.

    در همه موارد دیگر، باید از haben استفاده کنید. برای مثال،

    • به همراه افعال انعکاسی
    من خودم را شستمIch habe mich gewaschen
    • افعالی با مفعول مستقیم
    من کیک پختمIch habe einen Kuchen gebacken
    • افعالی که مفعول مستقیم نمی‌گیرند، اما به تغییر حالت یا مکان نیز اشاره‌ای ندارند.
    من دوش گرفتمIch habe geduscht

    اگر در مورد انتخاب این افعال کمکی مطمئن نبودید، حتماً به فرهنگ لغت مراجعه کنید.

    قسمت سوم افعال در زبان آلمانی

    همانطور که گفتیم، برای نوشتن جمله زمان کامل، به قسمت سوم فعل نیاز دارد. اما چگونه قسمت سوم افعال را تشخیص دهیم در زبان آلمانی، دو نوع فعل وجود دارد: افعال ضعیف (schwache Verben) یا با قاعده و افعال قوی یا بی‌قاعده.

    برای نوشتن قسمت سوم افعال ضعیف در زبان آلمانی، باید طبق الگوی زیر پیش بروید:

    ge + stem + te

    به مثال زیر توجه کنید:

    lernenge – lern – t

    صرف افعال بی‌قاعده در زبان آلمانی کمی دشوارتر است. دو نوع فعل بی‌قاعده در زبان آلمانی وجود دارد: فعل قوی (starke Verben) و افعال ترکیبی (gemischte Verben).

    الگوی افعال قوی به این صورت است: ge + stem + en

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    kommen, kam, gekommenge – komm – enkommen (آمدن)
    singen, sang, gesungenge – sung – ensingen (آواز خواندن)

    الگوی افعال ترکیبی در زبان آلمانی به این شکل است: ge + stem + t

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    (kennen, kannte, gekanntge – kann – tkennen (دانستن)
    rennen, rannte, geranntge – rann – trennen (دویدن)

    در صرف افعال بی‌قاعده زبان آلمانی استثناهای بسیار زیادی وجود دارد.

    • اگر ریشه واژه فعل ضعیف یا ترکیبی به حروف d یا t منتهی شود، باید et را به انتهای آن اضافه کنیم.
    warten, wartete, gewartetge – wart – etwarten (صبر کردن)
    • اگر واژه به ieren منتهی شود یا اگر فعل جدانشدنی باشد، به ge نیاز نداریم.
    • اگر فعل جداشدنی نباشد، ge بعد از پیشوند ظاره می‌شود.
    schlafen, schlief, geschlafenein – ge – schlafenEinschlafen(خوابیدن)

    سخن آخر

    تا به اینجا، با زمان کامل در زمان آلمانی آشنا شدید. از زمان کامل آلمانی برای اشاره به عملی که در گذشته انجام شده و تأثیرش در زمان حال هویدا است استفاده می‌کنیم. همچنین می‌توانید برای اشاره به عملی که در زمان مشخصی در آینده انجام خواهد شد، می‌توانید از این زمان استفاده کنید. ساختار زمان کامل در زبان آلمانی حاصل ترکیب فعل کمکی sein یا haben با قسمت سوم فعل است. کافی است صرف افعال ضعیف و قوی را در زبان آلمانی یاد بگیرید و بدانید برای هر فعل، باید از کدام فعل کمکی استفاده کرد، پس از آن می‌توانید به راحتی می‌توانید از زمان کامل در نوشتار و گفتار استفاده کنید.

  • ضرب المثل‌ها و اصطلاحات آلمانی

    در زبان آلمانی، مثل هر زبان دیگری، ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات جذابی وجود دارد که شناخت‌شان درک بهتری را از فرهنگ آلمانی به شما می‌دهد و علاوه بر آن، نحوه گفتار و نوشتارتان را به نحوه صحبت کردن و نوشتن گویش‌وران این زبان بسیار نزدیک می‌کند. اگر در حال یادگیری زبان آلمانی هستید و عبارت‌ها و واژگان رایج در زبان آلمانی را یاد گرفته‌اید، نوبت به یادگیری ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات پرکاربرد در این زبان می‌رسد. با یادگیری این ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات، می‌توانید گام نهایی را به سوی تسلط به زبان آلمانی و صحبت کردن مثل گویش‌وران این زبان بردارید. حتی اگر در ابتدای مسیر باشید، یادگیری این ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات برای‌تان جذاب و لذت‌بخش خواهد بود. در این مطلب، از ضرب المثل ها و اصطلاحات آلمانی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    معنا و کاربرد چند اصطلاح و ضرب‌المثل رایج در زبان آلمانی

    یک سری ضرب‌المثل‌ها در زبان آلمانی بسیار پرکاربرد هستند، اما هنگام کاربردشان باید بسیار مراقب باشید. شاید معنای تحت‌الفظی این ضرب‌المثل‌ها برای‌تان قابل درک نباشد یا موقعیت استفاده از آن‌ها را نشناسید، از این رو، باید آن‌ها را کاملاً درک کنید تا بتوانید در موقعیت مناسب به کارشان بگیرید. در ادامه، برخی از این ضرب‌المثل‌ها را برای‌تان گفته‌ایم.

    Das ist mir Wurst

    معنی تحت‌الفظی: این [مسئله] برای من مثل سوسیس است.

    وقتی می‌خواهید بگویید چیزی برای‌تان اهمیتی ندارید یا نظر خاصی در مورد چیزی ندارید، می‌توانید از این اصطلاح استفاده کنید. این اصطلاح در میان آلمانی‌زبانان بسیار رایج است. برای مثال به مکالمه زیر توجه کنید:

    دوست داری امروز چه کار کنی؟ برایم فرقی نمی‌کند.Was möchtest du heute machen? Das ist mir Wurst!

    Nur Bahnhof verstehen

    معنی تحت‌الفظی: فقط برای درک ایستگاه قطار

    اگر کسی به شما بگوید Ich verstehe nur Bahnhof، منظورش این است که هیچ ایده‌ای در مورد آنچه شما می‌گویید ندارد، بنابراین باید بیشتر توضیح دهید یا کلاً موضوع بحث را عوض کنید. به زبان ساده می‌توانیم بگوییم معنی این اصطلاح این است: «متوجهش نمی‌شم».

    Jemandem die Daumen drücken

    معنی تحت‌الفظی: فشار دادن شستت برای کسی

    اگر بخواهید برای کسی آرزوی موفقیت کنید، می‌توانید از این اصطلاح استفاده کنید.

    Ich glaub mein Schwein pfeift

    معنی تحت‌الفظی: فکر کنم خوکم سوت می‌زنه.

    خوکی را در حال سوت زدن تصور کنید، حتماً خنده‌تان می‌گیرد یا به نظرتان مسخره می‌رسد. اصلاً باورش نمی‌کنید. آلمانی‌ها وقتی می‌خواهند بگویند چیزی را اصلاً باور ندارند یا اینکه بخواهند بگویند از چیزی شگفت‌زده شده‌اند، از این عبارت استفاده می‌کنند.

    Ich glaub’ ich spinne

    معنی تحت‌الفظی: فکر کنم عنکبوت هستم.

    در زبان آلمانی اصطلاحات بسیاری را مشاهده می‌کند که در آن‌ها از نام حیوانات و جانوران استفاده شده است. از این عبارت برای بیان شگفتی و تعجب (منفی و مثبت) استفاده می‌شود.

    Du gehst mir auf den Keks

    معنی تحت‌الفظی: تو روی کیک یا کلوچه من راه می‌روی.

    وقتی می‌خواهید بگویید دارید اذیت می‌شوید، می‌توانید از این عبارت استفاده کنید.

    Jetzt haben wir den Salat

    معنی تحت‌الفظی: حالا، ما سالاد داریم.

    وقتی می‌خواهید به به هم ریخنگی اوضاع اشاره کنید، می‌توانید از این عبارت استفاده کنید.

    Das Blaue vom Himmel versprechen

    معنی تحت‌الفظی: آبی وعده آسمان را می‌دهد.

    برای اشاره به وعده یا قولی که محقق نمی‌شود، می‌توانید از این ضرب‌المثل استفاده کنید. معادل فارسی این ضرب‌المثل «وعده سر خرمن دادن» است.

    Leben wie Gott in Frankreich

    ترجمه تحت‌الفظی: مثل خدا در فرانسه زندگی کن

    این اصطلاح فقط در آلمان رایج است و به زندگی لاکچری اشاره دارد.

    Des Teufels liebstes Möbelstück ist die lange Bank.

    ترجمه تحت‌الفظی: اثاثیه مورد علاقه شیطان نیمکت بلند است.

    در زبان آلمانی، قرار دادن چیزی روی نیمکت بلند به معنای به تعویق انداختن است.

    Anfangen ist leicht, Beharren eine Kunst.

    ترجمه تحت‌الفظی: آغاز کردن آسان است، تداوم هنر است.

    این اصطلاح به این واقعیت اشاره می‌کند که آغاز هر کاری آسان است، اما آنچه مهم است تداوم کار و به انجام رساندن آن است.

    Das Billige ist immer das Teuerste.

    ترجمه تحت‌الفظی: ارزان‌ترین‌ها همیشه گران‌ترین‌ها هستند.

    این ضرب‌المثل معادل  این ضرب‌المثل فارسی است: «هیچ ارزانی بی علت نیست و هیچ گرانی بی حکمت نیست». بر اساس این ضرب‌المثل‌، هنگام خرید و انتخاب، باید به کیفیت توجه کنید.

    Erst denken, dann handeln.

    ترجمه تحت‌الفظی: اول فکر کن، بعد عمل کن.

    در این ضرب‌المثل، بر اهمیت فکر کردن پیش از هر اقدامی تأکید شده است.

    Kümmere Dich nicht um ungelegte Eier.

    ترجمه تحت‌الفظی: نگران تخم‌هایی که هنوز گذاشته نشده‌اند نباشید.

    در این ضرب‌المثل، روی تمرکز بر زمان حال و نگران نبودن در مورد اتفاقات رخ نداده تمرکز شده است.

    Morgenstund hat Gold im Mund.  

    ترجمه تحت‌الفظی: صبح در دهانش طلا دارد.

    این ضرب‌المثل معادل ضرب‌المثل «سحرخیز باش تا کامروا شوی» در زبان فارسی است. در فرهنگ آلمانی نیز، بر اهمیت سحرخیزی تأکید شده است.

    Taten sagen mehr als Worte.

    ترجمه تحت‌الفظی: کارها بیشتر از واژگان سخن می‌گویند.

    این ضرب‌المثل معادل ضرب‌المثل فارسی «دو صد گفته چون نیم کردار است» است. در این ضرب‌المثل، بر اهمیت عمل کردن تأکید شده است.

    Alles hat ein Ende, nur die Wurst hat zwei. 

    ترجمه تحت‌الفظی: هر چیزی یک انتها دارد، فقط سوسیس دو انتها دارد.

    در زبان المانی، ضرب‌المثل‌های مختلفی با واژه سوسیس وجود دارد. منظور از این ضرب‌المثل این است که هر چیزی نهایت و نتیجه‌ای دارد.

    Wo sich die Füchse gute Nacht sagen

    ترجمه تحت‌الفظی: جایی که روباه‌ها شبخیر می‌گویند.

    این ضرب‌المثل‌ معادل ضرب‌المثل «آنجا که عرب نی انداخت» در زبان فارسی است.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات آلمانی آشنا شدید. با یادگیری ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات رایج در زبان آلمانی با باورهای مردم این کشور، از گذشته تا به امروز، آشنا می‌شوید و شیوه گفتارتان نیز به آن‌ها بسیار نزدیک خواهد شد.

  • حرف اضافه de در زبان فرانسه

    حرف اضافه de در زبان فرانسه

    اگر نگاهی به متون فرانسوی بیندازید، متوجه تکرار حرف اضافه de خواهید شد.  حرف اضافه de از پرکاربردترین حروف در زبان فرانسه است و بالطبع، به کارگیری آن پیرو قوانین و اصول بسیاری است. این حرف اضافه فرانسوی گاهی حرف تعریف نامعین است، گاهی صرفاً یک حرف اضافه است و گاهی بخشی از یک اسم است. اما چگونه نقش آن را در جمله تشخیص دهیم؟ چه زمانی از حرف de در جمله استفاده کنیم؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد حرف اضافه de در زبان فرانسه بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    نقش های مختلف حرف اضافه de در زبان فرانسه

    حرف اضافه de در زبان فرانسوی کاربردهای مختلفی دارد. این حرف اضافه به شش شکل در متون فرانسوی ظاهر می‌شود: de، de la، du، de l’، des و d’. در ادامه، از کاربردها و نقش‌های مختلف این حرف اضافه در زبان فرانسوی برای‌تان خواهیم گفت.

    de

    حرف اضافه de پرکاربردترین صورت این حرف اضافه در زبان فرانسوی است. در موقعیت‌های مختلف، می‌توانید از این حرف اضافه استفاده کنید. برای مثال، بعد از فعل مصدر و در جمله‌های منفی.

    de la

    معمولاً وقتی de قبل از اسم مونث قرار می‌گیرد، همان شکل خودش را حفظ می‌کند و صرفاً یک la به آن اضافه می‌شود.

    پنجره‌های خانهles fenêtres de la maison
    ما پنج کیلومتر از ساحل فاصله داریم.Nous sommes à 5 km de la plage.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    du

    وقتی بعد از حرف اضافه de، اسم مذکر قرار می‌گیرد، به جای de le (که در زبان فرانسه وجود ندارد)، باید از du استفاده کنید.

    آیا پنیر می‌خواهی؟Tu veux du fromage?

    de l’

    وقتی می‌خواهید از این حرف اضافه به معنای «از» یا «مقداری از» استفاده کنید، باید de la یا du را به de l’ تغییر دهید.

    بردارم مقداری پول به من داد.Mon frère m’a donné de l’argent.

    d’

    وقتی به حرف تعریف نیاز ندارید و بعد از de حرف اضافه قرار می‌گیرد، از d’ استفاده کنید.

    چون او خسته بود، یک لیوان آب نوشید.Comme il avait soif, il a bu un verre d’eau.
    دوک اورلئان برادر پادشاه است.Le duc d’Orléans est le frère du roi.

    des

    وقتی می‌خواهید حرف اضافه de را به همراه اسم جمع استفاده کنید، باید آن را به des تغییر دهید.

    آن صدا از کلاغ‌ها است. در اینجا، تعداد زیادی از آن‌ها وجود دارد.Ce bruit vient des corbeaux. Il y en a beaucoup ici.

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    یادتان باشد که de معانی بسیار زیادی دارد و کاربردش صرفاً محدود به موارد بالا نمی‌شود. برای مثال، اگر de بخشی از عبارتی باشد که به کمیت اشاره می‌کند، به همان شکل de باقی می‌ماند و مهم نیست بعد از آن، چه اسمی قرار می‌گیرد. اما یک استثنا وجود دارد: اگر واژه‌ای با حرف صدادار شروع شود، باید de را تبدیل به d’ کنید.

    نگاه کن! در این حوالی، چقدر گل وجود دارد.Regarde! Il y a plein de fleurs par ici! 
    بسیاری از آن‌ها جاز دوست ندارند.Beaucoup d’entre eux n’aiment pas le jazz.

    یادتان باشد اگر de منفی شود، به همان شکل de باقی می‌ماند (یا اینکه اگر بعد از آن، حرف صدادار قرار بگیرد، به d’ تبدیل می‌شود)، حتی اگر فاعل جمله مذکر، جمع یا هر چیز دیگری باشد.

    متاسفم، هیچ کلوچه‌ای برای شما ندارم.Désolée, je n’ai pas de gâteaux pour vous.
    او حتی یک حیوان خانگی ندارد.Il n’a pas d’animal de compagnie.

    معانی مختلف حرف اضافه de در زبان فرانسه

    تا به اینجا، با کاربردهای مختلف حرف اضافه de در زبان فرانسوی آشنا شدید. اکنون نوبت به آشنایی با معانی مختلف این حرف اضافه می‌رسد. در ادامه، از کاربرد حرف اضافه de در معانی مختلف برای‌تان خواهیم گفت.

    حرف اضافه de به معنای از

    اگر بخواهید بگویید شخص اهل کجاست، از کجا به کجا می‌رود و چیزی متعلق به کسی است، می‌توانید از حرف اضافه de به معنای «از» استفاده کنید.

    او اهل دیژان است.Il vient de Dijon.
    قطار در ساعت 8:10 صبح از دانکرک حرکت می‌کند.Le train part de Dunkerque à 8h10.  
    این هدیه‌ای از طرف پدرم است.C’est un cadeau de mon père.

    حرف اضافه de در نقش کسره اضافه

    حرف اضافه de در زبان فرانسه به معنای کسره اضافه یا of انگلیسی استفاده می‌شود.

    صبح، دخترش به آرامی آماده شد. با خاطر او، همیشه دیرش می‌شود.Sa fille s’habille si lentement le matin. Il est toujours en retard à cause d’elle !
    یک فنجان چای می‌خواهی؟Je te sers une tasse de thé ?
    برنده شدن هدف بازی نیست.Gagner, ce n’est pas le but du jeu !  

    حرف اضافه de برای نشان دادن مالکیت

    در زبان فرانسوی، چیزی مثل ‘s وجود ندارد، به جای آن، برای نشان دادن مالکیت، باید از حرف اضافه de استفاده کنید.

    آن دفترچه پسر من است.C’est le cahier de mon fils.
    آن سگِ هلن و مارین است.C’est le chien d’Hélène et Marine.
    او دستگیره در را چرخاند.Il a tourné la poignée de porte.

    حرف اضافه de به معنای مقداری

    حرف اضافه de به معنای مقداری نیز به کار می‌رود.

    سلین مقداری شراب می‌خواهد.Céline veut du vin.
    دلفین مشکلاتی با پلیس دارد.Delphine a des soucis avec la police.

    حرف اضافه de به معنای «با»

    وقتی می‌خواهیم در مورد فعالیت فیزیکی صحبت کنیم، از حرف اضافه de به معنای«با» استفاده می‌کنیم.

    او با قدم‌هایی مردد راه می‌رود.Il marchait d’un pas incertain.
    او با دست چپش می‌نویسد، اما پدرش با هر دو دست می‌نویسد.Elle écrit de la main gauche, mais son père était ambidextre.

     حرف اضافه de در صفت عالی

    حرف اضافه  de برای نوشتن صفت عالی در زبان فرانسوی استفاده می‌کنیم.

    زیباترین شهر دنیاla plus belle ville du monde

    حرف اضافه de برای بیان کمیت

    وقتی بخواهید در مورد اندازه چیزی صحبت کنید، باید از حرف اضافه de استفاده کنید. فرقی نمی‌کند می‌خواهید در مورد طول، عرض، حجم یا مقدار صحبت کنید، در هر صورت، می‌توانید از این حرف اضافه استفاده کنید.

    او اشتباهات زیادی را مرتکب می‌شود.Elle fait beaucoup de fautes.
    چند نفر از مردم را دعوت کرده‌اید؟Combien de personnes as-tu invitées?

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا در دوره‌های ما ثبت‌نام کنید!”

    مشاهده دوره‌های آموزش زبان فرانسه

    سخن آخر

    حرف اضافه de در زبان فرانسه بسیار پرکاربرد است و معانی مختلفی نیز دارد. با توجه به بافتار متن، نقش حرف اضافه در جمله و واژه بعد از آن، باید صورت صحیح حرف اضافه de را انتخاب کنید. با یادگیری معانی مختلف و کاربردهای مختلف حرف اضافه de می‌توانید آن را در جمله‌های مختلف به شیوه صحیح به کار بگیرید.