نویسنده: نزدیکتر

  • اکسان در زبان فرانسه

    اکسان در زبان فرانسه

    اگر در حال یادگیری زبان فرانسه هستید، باید اکسان‌های زبان فرانسه و کاربردشان را بشناسید. در الفبای زبان فرانسه، پنج اکسان وجود دارد. این پنج اکسان به شما می‌گویند هر واژه را باید چگونه تلفظ کنید. این اکسان‌ها روی حروف مختلف واژگان قرار می‌گیرند و مانند نمادی بصیری، شما را راهنمایی می‌کنند. اما چگونه از اکسان استفاده کنیم؟ چگونه اکسان را تایپ کنیم؟ آیا نوشتن اکسان در زبان فرانسوی ضروری است؟

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

     در این مطلب، هر آنچه باید در مورد اکسان در زبان فرانسه بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    اکسان در زبان فرانسه چیست؟

    واژه‌های café و résumé ریشه در زبان فرانسه دارند، اما در زبان انگلیسی، این دو واژه را بدون اکسان می‌نویسیم. در زبان فرانسه، نوشتن اکسان یا diacritic اختیاری نیست، بلکه اجباری است.

    در زبان فرانسه، چند اکسان مختلف وجود دارد و هر کدام تغییرات خاصی را در کلمه‌ ایجاد می‌کنند. گاهی اکسان بر تلفظ واژه تأثیر می‌گذارد و گاهی نیز تغییری را ایجاد نمی‌کند. گاهی نیز معنای واژه را کاملاً تغیر می‌دهند.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    اکسان Aigu (L’accent aigu)

    Médecin   (may-deh-sehn)

    این اکسان در انتهای واژه نیز ظاهر می‌شود. برای مثال، در واژۀ marché، به معنای فروشگاه! این اکسان فقط و فقط روی e قرار می‌گیرد.

    این اکسان روی قسمت سوم افعال منتهی به er قرار می‌گیرد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Jouer = j’ai joué

    Aimer = ilaimé                

     اکسان در انتهای صفت قرار می‌گیرد:                                                                          

    Doué (باهوش)

    Bourré  (مست)

    اکسان Grave (L’accent grave)

    اکسان grave یا L’accent grave روی حرف e قرار می‌گیرد، اما می‌توانید آن را روی دیگر حروف صدادار نیز قرار دهید: à/è/ì/ò/ù . این نقطه مخالف اکسان aigu است و صدای ehh را تولید می‌کند، مثل این صدا در واژه‌های  set یا get. برای مثال، در واژۀ très، اکسان grave باعث می‌شود این واژه به صورت treh تلفظ شود.

    اکسان Cedilla (La Cédille)

    اکسان Cedilla یا La Cédille زیر حرف c قرار می‌گیرد و باعث می‌شود این حرف صدای s بگیرد. برای مثال، واژۀ Garçon این اکسان را به خود گرفته است.

    در واقع، اکسان Cedilla روی حرف C پیش از 3 حرف صدادار قرار می‌گیرد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    C + A : Français

    C + O: Leçon

    C + U: Reçu

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    ça (آن)

    français (فرانسوی)

    garçon (پسر)

    leçon (درس)

    reçu (رسید، دریافت)

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    اکسان Circumflex (Le Circonflexe)

    اکسان Circumflex یا Le Circonflexe روی هر 5 حرف صدادار قرار می‌گیرد: a، e، i، o و u. ظاهر این اکسان بدین شکل است: ^. این اکسان سه کاربرد دارد: â/ê/î/ô/û

    این اکسان تلفظ حروف a، e و o را تغییر می‌دهد، اما هرگز تلفظ e و i را تغییر نمی‌دهد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    ancêtre

    août

    côte

    forêt

    hôtel

    hôpital

    pâté

    rôtir

    این اکسان حاکی از تمایز میان دو واژه است که املایی مشابه و تلفظی متفاوت دارند. برای مثال، sur به معنای on است و sûr به معنای اعتماد است.

    اکسان Trema (Le tréma)

    پنجمین اکسان Trema نام دارد و متشکل از دو نقطه است که روی حروف صدادار قرار می‌گیرد: ë/ï/ü. این اکسان نشان می‌دهد که هر حرف صدادار صدایی جداگانه را تولید می‌کنند. به مثال زیر توجه کنید:

    Coincidence   (ko-ehn-see-dahns)

    در واژۀ Naïf (naïve)، اگر اکسان را حذف کنیم، واژه تبدیل به Naif  می‌شود و تلفظ آن نیز NEF خواهد بود.

    چگونه اکسان را تایپ کنیم؟

    اگر سیستم عامل‌تان ویندوز است، باید اکسان‌ها را طبق الگوی زیر تایپ کنید.

    برای نوشتن “ç” یا “E”، باید ابتدا Ctrl ، سپس “e” یا “E” را فشار دهید.

    برای نوشتن اکسان circumflex، ابتدا Ctrl + Shift + ^ را فشار دهید، سپس حرف صدادار مورد نظرتان را تایپ کنید.

    برای نوشتن حرف صدادار با اکسان grave، باید Ctrl + ` را فشار دهید، سپس حرف صدادار را تایپ کنید.

    برای نوشتن حرف صدادار با اکسان trema، باید Ctrl + ` را فشار دهید، سپس حرف صدادار مورد نظرتان را تایپ کنید.  

    اگر سیستم عامل‌تان Mac است، باید طبق الگوی زیر عمل کنید.

    Cedilla=   Alt + c

    acute accent=    Alt + e

    circumflex=        Alt + n

    grave accent=    Alt + `

    trema= Alt + u

    سخن آخر

    تا به اینجا با هر پنج اکسان در زبان فرانسه آشنا شدید. با یادگیری این اکسان‌ها، می‌توانید مثل فرانسوی زبانان صحبت کنید. این پنج اکسان، هر کدام، روی حروف صدادار مشخصی قرار می‌گیرند و معمولاً تلفظ واژه را تغییر می‌دهند. اکسان حتی می‌تواند معنای واژه را تغییر دهد. استفاده از اکسان در زبان فرانسه ضروری است و باید از آن استفاده کنید. اگر می‌خواهید متنی فرانسوی را تایپ کنید، باید کلیدهای میانبر را برای تایپ کردن اکسان‌ها بشناسید تا بتوانید این کار را به درستی انجام دهید. بنابراین بهتر است از همان ابتدای مسیر یادگیری زبان فرانسوی روی این بخش متمرکز شوید.

    منابع

    https://www.fluentin3months.com/french-accent-marks/?expand_article=1

  • ضمایر نامعین در ترکی

    ضمایر نامعین در زبان‌های مختلف بسیار پرکاربرد هستند و زبان ترکی استانبولی نیز از این قاعده مستثنی نیست. ضمایر نامعین وجود دارند تا بدون اشاره به اسم مشخصی، منظورمان را به مخاطب منتقل کنیم. اما ضمایر نامعین در ترکی چیست؟ چگونه می‌توانیم از ضمایر نامعین جمله‌ها استفاده کنیم؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد ضمایر نامعین در ترکی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    ضمیر نامعین چیست؟

    ضمایر نامعین همان ضمایری هستند که به یک شخص، مکان یا شیء مشخص اشاره نمی‌کند، بلکه، همانطور که از نامش معلوم است، به چیزهای نامعین اشاره می‌کند. در زبان ترکی استانبولی ضمایر نامعین وجود دارد، درست مثل زبان فارسی و انگلیسی. از ضمایر نامعین در زبان ترکی استانبولی می‌توان به Herhangi biri (هر کسی، کسی)،(چیزی) Bir şey، Başka (دیگر)، Hiçbiri (هیچ) اشاره کرد. هر کدام از این ضمایر نامعین کاربرد ویژه‌ای در جمله و زبان ترکی دارند.

    ضمایر نامعین در زبان ترکی استانبولی به همراه مثال

    در زبان ترکی استانبولی ضمایر نامعین برای اشاره به مکان‌ها، اشخاص و اشیاء وجود دارد. در ادامه، این ضمایر را همراه با مثال‌های مختلف برای‌تان آورده‌ایم.

    Her kes (هر کسی)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Her kes burada mı? کسی این‌جا هست؟

    Herkes sevilmek ister. هر کسی می‌خواهد دوست داشته شود

    Herhangi Biri (هر کسی، هیچ کسی)

    از این ضمیر نامعین می‌توانید در جمله‌های منفی و مثبت استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Kimse herhangi birine yardım edebilir. هر کسی می‌تواند به هر کسی کمک کند

    Hiç kimse herhangi birine yardımcı olamaz. هیچ کسی نمی‌تواند به هیچ کسی کمک کند.

    Peruk takan herhangi biri rüzgarlı bir günde peruk takmaktan korkar.

    هر کسی که از موی مصنوعی استفاده می‌کند، از روز طوفانی می‌ترسد.

    Herhangi biri. منظورم هر کسی است

    Her yer ( همه جا)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Ekmek kırıntılar her yerde. خرده‌نان‌ها همه جا هست.

    Her yer karanlık. همه جا تاریک است

    Her şey (هر چیزی، همه چیز)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Her şey tamam mı? آیا همه چیز خوب است؟

    Her şey hazır. همه چیز آماده است

    Birisi (یکی، شخصی)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Birisi seni bekliyor. شخصی منتظرت ایستاده است.

    Birisi benim çantamı getirmiş. کسی برای من کیف آورد

    Bir yer / Bir yerler (جایی)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Annem bir yerde ama nerede bilmiyorum. (مادرم جایی است، اما نمی‌دانم کجا)

    Ekmek satan bir yer biliyor musun? جایی را می‌شناسید که ما بتوانیم نان بگیریم؟

    Bir şey düşündüm, ama unuttum. به چیزی فکر می‌کردم، اما فراموشش کردم

    Bana bir şey getir, lütfen. لطفاً چیزی برایم بیاور

    Bir şey (چیزی)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Bir şey içer misiniz? می‌خواهی چیزی بنوشی؟

    Sen bir şey saklıyorsun! تو چیزی را پنهان کرده‌ای

    Hiç kimse (هیچ کس)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Hiç kimse gelmedi. هیچ کس نیامد

    Hiç kimse onu sevmiyor. هیچ کس او را دوست ندارد

    Nasıl başladığını hatırlamıyordu. Bir yıl sonra, hiç kimse.

    یک سال بعد، هیچ یادش نمی‌آید این مسئله چطوری شروع شد.

    Kimse hiçbir şey almadı ve hiç kimse bir şey almakla suçlanmıyor.

    هیچ کس متهم به بردن چیزی نیست. هیچ کس چیزی را نبرده است.

    Hiçbir yer (هیچ جا)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Kalemim hiçbir yerde yok. خودکارم هیچ جا نیست

    Hiçbir yer İstanbul’a benzemez. هیچ جا مثل استانبول نیست

    Hiçbiri (هیچ کدام)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Hiçbiri doğru cevabı bilmiyor. هیچ کدام از آن‌ها پاسخ صحیح را نمی‌داند

    Hiçbir şey yolunda değil. هیچ چیز خوب پیش نمی‌رود

    Hiçbir şey (هیچ چیز)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Burada hiçbir şey yok. هیچ چیز اینچا نیست

    Bana hiçbir şey almadı. او برای من هیچ چیز نخرید

    Başka (دیگر)

    این ضمیر نامشخص را می‌توانید به همراه اسم یا به طور مستقل استفاده کنید. به مثال‌ های زیر توجه کنید:

    Başka bir şarkı çalabilir misin? می‌توانی آهنگ دیگری بزنی

    Başka bir şey istiyorum. چیز دیگری می‌خواهم

    Kimse (هیچ کس، کسی)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Orada kimse var mı? کسی آن‌جا نیست؟

    Kimse var mı? کسی آنجا نیست؟

    Herhangi bir yer (هر جا، جایی)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Herhangi bir yere gidelim mi? به جایی خواهیم رفت؟

    Ben istediğim herhangi bir yere gidebilirim. من می‌توانم هر جایی که می‌خواهم بروم.

    Herhangi bir şey (چیزی، هیچ چیز)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Herhangi birşey ister misin? چیزی می‌خواهی؟

    Herhangi bir şey bulursak, sana telefon edeceğim. اگر چیزی پیدا کنیم، با شما تماس خواهیم گرفت.

    Herhangi bir şey lâzım olursa, beni arayın. اگر چیزی لازم داشتی، با من تماس بگیر

    Senden herhangi bir şey istedim mi? آیا تا به حال، چیزی از تو خواسته‌ام؟

    سخن آخر

    با یادگیری ضمایر نامعین در زبان ترکی استانبولی، کاربردشان و تسلط به آن‌ها می‌تواند منظورتان را بدون ذکر نامی مشخص برسانید. با استفاده از این ضمایر، می‌توانید اطلاعات پیچیده را نیز منتقل کنید. یادگیری ضمایرنامعین به شما کمک می‌کند بتوانید به راحتی در مورد مسائل مختلف صحبت کنید و توضیح‌شان دهید.

  • ضمایر اشاره در زبان ترکی استانبولی

    اگر می‌خواهید به چیزی یا کسی در فاصله دور یا نزدیک اشاره کنید، باید ضمایر اشاره را بشناسید. حال، اگر بخواهید به زبان ترکی استانبولی صحبت کنید، باید ضمایر اشاره ار به زبان ترکی استانبولی بشناسید. در زبان ترکی استانبولی، ضمایر اشاره برای اشاره به دور و نزدیک وجود دارد. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد ضمایر اشاره در زبان ترکی استانبولی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    ضمیر اشاره در زبان ترکی استانبولی چست؟

    ضمایر اشاره در زبان ترکی استانبولی، همانطور که از نام‌شان پیدا است، همان ضمایری هستند که برای اشاره به اشخاص و اشیاء و تعیین فاصله‌شان با گوینده استفاده می‌شوند. در زبان ترکی استانبولی، بسته به فاصله‌شان با گوینده، سه نوع ضمیر اشاره وجود دارد:

    ضمایر bu و bunlar برای اشاره به چیزهای نزدیک به گوینده استفاده می‌شوند.

    ضمایر şu و şunlar برای اشاره به چیزهایی استفاده می‌شود که کمی دورتر قرار دارند.

    ضمایر o و onlar برای اشاره به چیزهای دور استفاده می‌شود.

    برخی از ضمایر اشاره نیز برای اشاره به مکان استفاده می‌شوند:

    burada (این‌جا)

    şurada (آن‌جا)

    orada (آن‌جا)

    فاصلۀ şurada بیشتر از فاصلۀ orada است.

    کاربرد ضمایر اشاره در زبان ترکی استانبولی

    و اما می‌رسیم به کاربرد ضمایر اشاره در جمله! در جدول زیر، ضمایر اشاره را به همراه معنای‌شان برای‌تان آورده‌ایم و سپس از کاربردشان در جمله‌های مختلف گفته‌ایم.

    معنی فارسیضمایر اشاره در زبان ترکی استانبولی
    اینBu
    آنŞu
    این‌هاBunlar
    آن‌هاŞunlar
    آن‎‌ (دور)O
    آن‎‌ها (دور)Onlar

    اکنون نوبت به کاربرد این ضمایر اشاره می‌رسیم.

    ضمیر bu معادل «این» در زبان ترکی استانبولی است. برای اشاره به چیز نزدیک، از این ضمیر استفاده کنید. این ضمیر در ابتدای جمله ظاهر می‌شود، چرا که جایگزین فاعل جمله است. به کاربرد این ضمیر در جمله توجه کنید:

    Bu bir kitaptır. (این یک کتاب است)

    Bu kalem benim. (این مداد متعل به من است)

    Bu bardak senin değil. (این فنجان متعلق به تو نیست)

    Bu araba pahalı. (این اتومبیل گران است)

    Bu benim yeni elbisem. (این لباس جدید من است)

    Bu kalem benim mi? (آیا این تلفن متعلق به من است؟)

    Bu beyaz. (این سفید است)

    ضمیر Şu به معنای «آن» است. از این ضمیر برای اشاره به چیزهای دور استفاده می‌کنند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Bu benim kalemim. Şu senin kalemin. (این خودکار من است. آن خودکار تو است)

    Şu senin telefonun. (این تلفن شما است)

    Şu kırmızı çanta senin mi? (آیا آن کیف قرمز متعلق به تو است)

    Şu kalem benim. (آن خودکار متعلق به تو است.)

    ضمیر bunlar به معنای «این‌ها» اشاره به چیزهای (جمع) نزدیک به کار می‌روند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Bunlar benim elbiselerim. (این لباس‌ها برای من است)

    Bunlar senin mi? (آیا این‌ها متعلق به هستند؟)

    Bunlar benim değil. (این‌ها متعلق به من نیستند)

    Bunlar benim yeğenimin oyuncakları. (این‌ها اسباب‌بازی‌های نوه من هستند)

    Bunlar benim. (این‌ها متعلق به من هستند)

    Bunlar onun (این‌ها متعلق به تو هستند)

    Bunlar beyaz. (این‌ها سفید هستند)

    ضمیر Şu به معنای «آن» برای اشاره به چیزی که کمی دورتر است به کار می‌رود. به کاربرد این ضمیر اشاره در جمله دقت کنید:

    Şu bir kedi. (آن یک گربه است)

    Şu kalem kimin? (این مداد متعلق به چه کسی است؟)

    Şu çocuk ne yapıyor? (آن بچه چه کار می‌کند؟)

    ضمیر Şunlar به معنای «آن‌ها» است. به جمله زیر توجه کنید:

    Şunlar kedi. (آن‌ها گربه هستند)

    ضمیر O برای اشاره به چیزی در دوردست استفاده می‌شود. مثال زیر را ببینید:

    O çocuk ne yapıyor? (آن بچه چه کار می‌کند؟)

    O kalem benim. (آن مداد متعلق به من است)

    ضمیر Onlar به معنی «آن‌ها» است و برای اشاره به دور، استفاده می‌شود.

    Onlar kitap. (آن‌ها کتاب هستند)

    O kalemler benim. (آن کتاب‌ها متعلق به من هستند)

    ضمایر اشاره ترکی برای اشاره به مکان

    همان‌طور که در ابتدای این مطلب گفتیم، در زبان ترکی استانبولی، سه ضمیر نیز برای اشاره به مکان وجود دارد. یک ضمیر برای اشاره به نزدیک وجود دارد و دو ضمیر برای اشاره به دور وجود دارد: burada (این‌جا)، şurada (آن‌جا)، orada (آن‌جا (دورتر)).

    اکنون به کاربرد این ضمایر در جمله توجه کنید:

    Ev burada. (خانه این‌جا است)

    Ev orada. (خانه آن‌جا است)

    Orada kimse var mı? (آیا کسی در آن‌جا است؟)

    Burada hiçbir şey yok. (چیزی این‌جا نیست)

    Her kes burada mı? (آیا کسی این‌جا است؟)

    سخن آخر

    تا به این‌جا، با ضمایر اشاره در زبان ترکی استانبولی آشنا شدید. در این ضمیر، برای اشاره به دور، نزدیک، مفرد و جمع ضمایر مجزایی وجود دارد. ضمایر burada (این‌جا)، şurada (آن‌جا)، orada (آن‌جا) برای اشاره به مکان به کار می‌روند و ضمایر bu و bunlar، şu و şunlar و o و onlar برای تعیین فاصله گوینده از چیزها به کار می‌رود. یادتان باشد که یادگیری ضمایر اشاره بسیار مهم و ضروری است و در همان اولین گام‌های یادگیری زبان ترکی استانبولی باید آن‌ها را یاد بگیرید، چرا که برای بیان ساده‌ترین جمله‌ها نیز باید این ضمایر را یاد بگیرید.

  • آموزش تمام اعداد به آلمانی

    فرقی نمی‌کند در کافه‌ای در یکی از شهرهای آلمانی زبان نشسته‌اید و می‌خواهید یک قهوه سفارش دهید یا این‌که می‌خواهید قراردادی کاری با شرکتی آلمانی ببندید، در هر صورت، باید تمام اعداد به آلمانی را بدانید. در این مطلب، به آموزش تمام اعداد به آلمانی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

    اهمیت دقت در زبان آلمانی

    گسترۀ واژگان در زبان آلمانی بسیار زیاد است و هر واژه نیز جنسیت دارد: مونث، مذکر و خنثی. بنابراین هنگام یادگیری آلمانی و استفاده از این زبان، باید بسیار دقیق باشید تا رفته رفته، بتوانید بدون فکر کردن و مکث کردن، از آن استفاده کنید. این دقت در مورد یادگیری اعداد آلمانی نیز صدق می‌کند. باید معادل و تلفظ اعداد آلمانی را به خوبی یاد بگیرید تا بتوانید به موقع و بدون هیچ اشتباهی، استفاده‌شان کنید.

    اعداد یک تا دوازده در زبان آلمانی

    در ابتدا، اعداد یک تا دوازده را به زبان آلمانی یاد بگیریم. اما چرا یک تا دوازده؟ این اعداد تک قسمتی هستند و شما می‌توانید به راحتی، یادشان بگیرید.

    عددمعادل آلمانیتلفظ
    0nullnul
    1einsains
    2zweitsvai
    3dreidrai
    4vierfeer
    5fünffiunf
    6sechszejs
    7siebenziben
    8AchtAjt
    9NeunNoin
    10ZehnTsen
    11ElfElf
    12Tsvelftsvelf

    اعداد 13 تا 19 به آلمانی

    هر عدد بین 13 تا 19 به zehn (یعنی ده) ختم می‌شود و با عدد یکانش (یعنی 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9) آغاز می‌شود. برای مثال، 13 می‌شود drei (3) به علاوۀ zehn (10). حاصل این دو می‌شود dreizehn.

    Dreizehn (13)

    Vierzehn (14)

    Fünfzehn (15)

    Sechzehn (16)

    siebzehn  (17)

    Achtzehn (18)

    Neunzehn (19)

    اعداد 20 تا 100 به آلمانی

    اعداد بین بیست تا صد به zig ختم می‌شوند. تلفظ این واژه tsig است. درست مثل 13 تا 19، باید اعداد 2 تا 9 را در ابتدا قرار دهید.

    در این بین، بیست و سی استثنا هستند: بیست می‌شود zwanzig و سی می‌شود  dreiiβig.

    اجازه دهید، ابتدا مضارب ده را برای‌تان بگوییم:

    Zwanzig (20)

    Dreißig (30)

    Vierzig (40)

    Fünfzig (50)

    Sechzig(60)

    siebzig (70)

    Achtzig(80)

    Neunzig(90)

    برای نوشتن اعداد بین آن‌ها، باید طبق الگوی 13 تا 19 عمل کنید. فقط یک تفاوت در این بین وجود دارد: از همان عدد 21، und را به معنای «و»، به عدد اضافه کنید. برای مثال، اگر بخواهیم الگوی فارسی این اعداد را بنوسیم، 21 می‌شود یک و بیست، 32 می‌شود دو و سی، 44 می‌شود چهار و چهل و 68 می‌شود هشت و شصت. 

    اکنون به معادل آلمانی این اعداد دقت کنید:

    21 – einundzwanzig (ein =یک , und = و, zwanzig = بیست)

    32 – zweiunddreißig (zwei = دو, und = و, dreißig = سی)

    44 – vierundvierzig (vier = چهار, und = و, vierzig = چهل)

    68 – achtundsechzig (acht = هشت, und = و, sechzig = شصت)

    76 – sechsundsiebzig (sechs = شش, und = و, siebzig = هفتاد)

    99 – neunundneunzig (neun = نه, und = و, neunzig = نود)

    91= Achtundneunzig

    66= Sechsundsechzig

    51= Einundfünfzig

    28= Achtundzwanzig

    عدد صد در زبان آلمانی

    و اما می‌رسیم به عدد صد. عدد صد در زبان آلمانی ein hundert می‌شود. مضارب صد را در ادامه برای‌تان خواهیم گفت.

    100=  Einhundert

    200=  Zweihundert

    300= Dreihundert

    400= Vierhundert

    500= Fünfhundert

    600= Sechshundert

    700= Siebenhundert

    800= Achthundert

    900 = Neunhundert

    برای نوشتن اعداد میان آن‌ها، کافی است چند قانون مشخص را بشناسید:

    • ابتدا مضارب صد را بنویسید.
    • برای نوشتن 100 تا 119، طبق این الگو عمل کنید: einhundertundeins (یک صد و یک)
    • برای نوشتن اعداد بعد از 119، طبق این الگو پیش بروید: برای مثال، اگر 176 را بنویسید einhundertsechsundsiebzig (یک صد و هفتاد و شش)

    این قوانین در مورد همه مضارب عدد صد صدق می‌کند.

    عدد هزار به زبان آلمانی

    اکنون نوبت به هزار و مضارب آن می‌رسد. معادل واژۀ هزار در زبان آلمانی tausend. برای نوشتن مضارب هزار، مثل عدد صد و مضارب آن عمل کنید.

    1000  = Eintausend

    2000 =  Zweitausend

    3000 =  Dreitausend

    4000 =  Viertausend

    5000 =  Fünftausend

    6000 =  Sechstausend

    7000 =  Siebentausend

    8000 =  Achttausend

    9000 =  Neuntausend

    10000  Zehntausend

    کاربرد عدد یک در زبان آلمانی

    عدد یک در زبان آلمانی تنها عددی است که باید در جمله یا در همراهی با اسم تغییر می‌کند. برای مثال، اگر می‌خواهید تعداد چیزی را بیان کنید، مثل تعداد افراد در یک گروه، باید از eins استفاده کنید. به مثال‌های زیر دقت کنید:

    مذکر: ein Bruder (یک برادر)

    خنثی: ein Auto (یک خودرو)

    مونث: eine Schwester (یک خواهر)

    چگونه اعداد آلمانی را یاد بگیریم؟

    برای یادگیری سریع‌تر اعداد آلمانی، بهتر است چند ویدئو و فایل صوتی را در این باره جستجو کنید، به آن‌ها گوش دهید و تکرار کنید. بدین ترتیب، ذهن‌تان رفته رفته به اعداد خو می‌گیرد و تلفظ‌شان را نیز یاد می‌گیرید.

    اعداد را همواره با خودتان تکرار کنید تا در ذهن‌تان تثبیت شود.

    از اپلیکیشن‌های یادگیری زبان آلمانی استفاده کنید.

    سخن آخر

    تا به این‌جا با اعداد به آلمانی آشنا شدید. یادگیری اعداد اهمیت بسیار زیادی دارد، از این رو، از همان اولین روزهای یادگیری زبان آلمانی، باید شروع به یادگیری آن‌ها کنید، تلفظ دیکته صحیح‌شان را یاد بگیرید و آنقدر با خودتان تکرارشان کنید تا بتوانید به موقع‌، به کارشان بگیرید. بنابراین باید آموزش تمام اعداد به آلمانی را جدی بگیرید تا بتوانید زود، یادشان بگیرید.

  • بازی برای یادگیری انگلیسی

    بازی برای یادگیری انگلیسی

    یکی از بهترین راه‌ها برای یادگیری زبان، بازی برای یادگیری انگلیسی است. بازی باعث می‌شود یادگیری زبان انگلیسی برای‌تان جذاب و مفرح شود. برخی از این بازی‌ها آنقدر جذاب هستند که همواره فکر می‌کنید در حال بازی کردن هستند و اصلاً متوجه آموزش نمی‌شود، در عین حال، زبان انگلیسی را یاد می‌گیرید. در این مطلب، چند بازی جذاب برای زبان انگلیسی را معرفی خواهیم کرد. با ما همراه باشید!

    یک دنیا بازی برای یادگیری انگلیسی

    بازی‌های متعددی برای یادگیری زبان انگلیسی وجود دارد، آنلاین و آفلاین. در ادامه، از بهترین بازی‌ها برای یادگیری زبان انگلیسی برای‌تان خواهیم گفت.

    بازی Wordshake

    این بازی برای زبان آموزان همه سطوح مناسب است، از مبتدی تا پیشرفته.

    از Wordshake برای گسترش دایره واژگان‌تان استفاده کنید.

    روند بازی به این ترتیب است که 16 حرف الفبای زبان انگلیسی را در اختیارتان قرار می‌دهند و سه دقیقه وقت دارید تا واژه‌های مختلف زبان انگلیسی را با استفاده از این حروف بسازید. طی این 3 دقیقه، باید هر واژه‌ای را که به ذهن‌تان می‌رسد بسازید. با ساختن هر واژه، یک امتیاز دریافت می‌کنید.

    بازی Knoword

    این بازی برای مبتدیان مناسب نیست و زبان‌آموزان در سطوح متوسط و پیشرفته می‌توانند از آن استفاده کنند.

    وقتی مشغول بازی Knoword هستید، باید با سرعت هر چه تمام‌تر واژه بسازید.

    این بازی از بهترین بازی‌ها برای یادگیری زبان انگلیسی و واژگان جدید است.

    یک دقیقه وقت دارید تا تعریف واژگان را بخوانید و پاسخ صحیح را بنویسید.

    با هر پاسخ درست، یک یا دو ثانیه به زمان‌تان اضافه می‌شود. اگر واژه‌ای را نمی‌شناسید و نمی‌توانید به سوال پاسخ دهید، باید سریع دکمۀ Esc را بزنید یا روی دکمۀ Skip کلیک کنید.

    بازی 4 Pics 1 Word

    بازی 4 Pics 1 Word برای زبان آموزان سطوح مختلف مناسب است.

    اپلیکیشن این بازی تصویری را روی تلفن همراه‌تان نصب کنید.

    طی این بازی، چهار تصویر که نقطه مشترکی دارند پیش روی‌تان قرار می‌گیرند. گاهی پاسخ واضح است و می‌توانید سریع پاسخ دهید، اما گاهی کار سخت می‌شود و باید فکر کنید.

    بازی Visual Thesaurus Spelling Bee

    بازی Visual Thesaurus Spelling Bee برای زبان‌آموزان سطح پیشرفته مناسب است.

    با استفاده از این بازی، می‌توانید واژگان جدید و تلفظ‌شان را یاد بگیرید.

    هنگام بازی کردن، به تلفظ صحیح واژگان دقت کنید و آن‌ها را با خودتان تمرین کنید.

    بازی  Word Whomp

    زبان آموزان سطوح مبتدی، متوسط و پیشرفته می‌توانند از این بازی برای زبان انگلیسی استفاده کنند.

    با استفاده بازی Word Whomp، می‌توانید تلفظ صحیح واژگان را یاد بگیرید و به یاد بسپارید.

    طی این بازی، شش حرف در اختیارتان قرار می‌گیرد و شما دو دقیقه و نیم وقت دارید تا حدس بزنید با استفاده از این شش حرف، چند واژه می‌توانید بسازید. اگر تعداد اشتباهات‌تان زیاد باشد، بازی تمام می‌شود.

    بنابراین باید سریع فکر کنید و پاسخ صحیح بدهید. تقویت این مهارت باعث می‌شود در مکالمه انگلیسی نیز پیشرفت کنید.

    بازی Freerice

    این بازی برای زبان‌آموزان سطوح پیشرفته و متوسط مناسب است.

    با استفاده بازی Freerice، می‌توانید دایره واژگان‌ انگلیسی را در ذهن‌تان گسترش دهید.

    طی این بازی، یک واژه پیش روی‌تان قرار می‌گیرد و شما باید نزدیک‌ترین مترادف به آن واژه را از میان چهار واژه دیگر انتخاب کنید. این بازی با واژگان آسان آغاز می‌شود و طی 60 مرحله، دشوارتر و ودشوارتر می‌شود.

    بازی Scrabble Online

    بازی Scrabble Online برای زبان‌آموزان سطوح متوسط و پیشرفته مناسب است.

    با استفاده از این بازی، می‌توانید واژگان جدید یاد بگیرید.

    این بازی را می‌توانید به صورت آنلاین با دوست‌تان یا حریفی مجازی انجام دهید.

    روند این بازی بدین ترتیب است که شما می‌توانید هفت حرف را انتخاب کنید و از آن‌ها برای ساختن واژگان جدید استفاده کنید. 

    بازی  7 Words

    بازی  7 Words برای زبان‌آموزان سطح پیشرفته مناسب است.

    این بازی دشوارترین و چالش‌برانگیزترین بازی‌ها برای یادگیری زبان انگلیسی است. طی این بازی، باید واژگان را بر اساس تعریفل‌شان حدس بزنید.

    بازی SL Crossword Puzzles

    بازی SL Crossword Puzzles برای زبان‌آموزان هر سه سطح مناسب است.

    اگر حل کردن جدول را دوست دارید، از این بازی غافل نشوید.

    این بازی آنلاین برای یادگیری واژگان جدید مناسب و تقویت مهارت خواندن یا درک مطلب مناسب است.

    بازی Influent

    بازی Influent برای زبان‌آموزان سطح مبتدی مناسب است.

    با استفاده از این بازی، می‌توانید واژگان پرکاربرد را یاد بگیرید.

    طی این بازی، وارد آپارتمانی مدرن می‌شوید و در هر کجا که می‌خواهید کلیک می‌کنید و نام اجسام مختلف را به زبان انگلیسی یاد می‌گیرید.

    بدین ترتیب، می‌توانید نام اشیاء مختلف را یاد بگیرید.

    سخن آخر در مورد بازی برای یادگیری انگلیسی

    سخن آخر

    همانطور که مشاهده کردید، در هر مرحله از یادگیری زبان انگلیسی باشید، می‌توانید از بازی برای یادگیری این زبان استفاده کنید. با استفاده از این بازی‌ها، می‌توانید تلفظ صحیح واژگان را یاد بگیرید و دایره واژگان‌تان را گسترش دهید. در برخی از این بازی‌ها، سرعت عمل اهمیت بسیار زیادی دارد، از این رو، باعث می‌شوند واژگان را با سرعت بیشتری به خاطر بیاورید و بدین ترتیب، بهتر به زبان انگلیسی مکالمه کنید. انواع بازی جذاب برای زبان انگلیسی را بشناسید و از میان‌شان بهترین بازی آموزش زبان انگلیسی را انتخاب کنید تا بتوانید خیلی زود پیشرفت کنید.

  • الفبای آلمانی

    اگر در مسیر سفر یادگیری زبان آلمانی هستید، باید به فکر شکل‌دهی اساس و بنیانی مستحکم باشید: یعنی حروف الفبای آلمانی را به خوبی یاد بگیرید. الفبای آلمانی مبتنی بر الفبای لاتین است، درست مثال الفبای انگلیسی، با این تفاوت که در این زبان، چهار حرف اضافه وجود دارد. اولین گام در یادگیری زبان آلمانی یادگیری حروف الفبای آن و تلفظ صحیح این حروف است. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد الفبای آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    در زبان آلمانی چند حرف وجود دارد؟

    اگر زبان آموز هستید و نمی‌توانید پاسخ دقیقی به این سوال بدهید، اصلاً چیز عجیبی نیست. حتی متخصصان و زبان‌شناسان نیز بر سر پاسخ این سوال اتفاق نظر ندارند. برخی معتقدند زبان آلمانی 26 حرف دارد و برخی دیگر معتقدند 30 حرف در الفبای آلمانی وجود دارد.

    برخی از زبان‌شناسان معتقدند که در زبان انگلیسی، 26 حرف وجود دارد، درست مثل زبان انگلیسی، اما چهار حرف اضافه در زبان آلمانی وجود دارد: ä، ö، ü و ß. با احتساب این 4 حرف، زبان آلمانی 30 حرف دارد.

    نام و تلفظ حروف در الفبای آلمانی

    در جدول زیر، حروف آلمانی را با نام و تلفظ‌شان برای‌تان آورده‌ایم:

    مثالنام حرف (تلفظ)حرف
    Apfel سیبA (ah)A
    Bein   پاBe (bay)B
    CD سی دیCe (tsay)C
    Donnerstag   پنج شنبهDe (day)D
    Elefant  فیلE (ay)E
    Ferien  تعطیلاتEf (eff)F
    Gehen  رفتنGe (gay)G
    Haus   خانهHa (hah)H
    Ich   منI (eeh)I
    Jahr سالJott یا Je (yot)J
    Kinder   بچه‌هاKa (kah)K
    Lieben دوست داشتنEl (ell)L
    Mittwoch  چهارشنبهEm (em)M
    Neu تازه، جدیدEn (en)N
    Ohr  گوشO (oh)O
    Papier کاغذPe (pay)P
    Qualität   کیفیتQu or Que (koo)Q
    Rot قرمزEr (err)R
    SonneخورشیدEs (es)S
    TagروزTe (tay)T
    Uhr ساعتU (ooh)U
    VaterپدرVau (fow)V
    WocheهفتهWe (vay)W
    Xylofon زیلوفنIx (iks)X
    Typisch  همیشگی، معمولیYpsilon (oopsilohn)Y
    Zeit زمانZett (tset)Z
    Mädchen دخترÄ (eh)Ä
    Früh زودÜ (uuh)Ü
    Möchten خواستنÖ (ouh)Ö
    StraẞeخیابانEszett (ess-set)

    همانطور که مشاهده کردید، در زبان آلمانی 5 حرف صدادار، یعنی A، E، I، O و U وجود دارد. جالب است بدانید که در زبان آلمانی، به حروف صدادار Vokale می‌گویند. بقیۀ حروف بی‌صدا یا Konsonanten هستند.

    حواس‌تان باشد ß (Eszett) و β (beta) را با یکدیگر اشتباه نگیرید. این دو متفاوت از یکدیگر هستند و همانطور که مشاهده می‌کنید ظاهرشان نیز در نگاه اول شبیه به نظر می‌رسد، اما متفاوت از یکدیگر هستند.

    تلفظ وام واژه‌ها در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، مانند بسیاری از زبان‌های دیگر، وام‌واژه‌های متعددی وجود دارد. در واقع، واژگان متعددی از زبان‌های دیگر وارد این زبان شده‌اند. معمولاً (نه همیشه) املا و تلفظ واژگان تغییر نمی‌کند. برای مثال، تلفظ واژۀ Office در زبان آلمانی مثل تلفظ این واژه در زبان انگلیسی است. تلفظ واژۀ ski در زبان آلمانی shee است، درست مثل تلفظ این واژه در زبان نروژی، درست همان زبانی که این واژه از آن آمده است.

    البته همه وام واژه‌ها بدون تغییر باقی نمی‌مانند. برای مثال، واژۀ Software در زبان آلمانی zoft-ver است.

    در کدام کشورها از الفبای آلمانی استفاده می‌کنند؟

    الفبای آلمانی فقط مختص به کشور آلمانی نیست، بلکه در اتریش، سوییس، لیختن‌اشتاین و لوکزامبورگ نیز از این الفبا استفاده می‌کنند. اما یک تفاوت ظریف وجود دارد: در لیختن‌اشتاین و لوکزامبورگ، از  ß استفاده نمی‌کنند، بلکه به جای آن، از ss استفاده می‌کنند .

    نشانه گذاری در زبان آلمانی

    بعد از یادگیری الفبای آلمانی، وقتی می‌خواهید شروع به نوشتن کنید، باید نشانه‌ گذاری صحیح زبان آلمانی را بشناسید تا بتوانید معنای و مفهوم را به درستی منتقل کنید. به جدول زیر توجه کنید.

    نام آلمانینشانه‌ها
    der Punkt.
    das Komma,
    das Semikolon;
    der Doppelpunktdas Kolon:
    die Auslassungspunkte
    das Fragezeichen?
                    das Ausrufezeichen!
    das Anführungzeichen
    das Apostroph
    das Leerzeichen 
    die (runden) Klammern( )
    ie linke Klammer, Klammer auf(
    die rechte Klammer, Klammer zu)
    die eckigen Klammern[ ]
    die spitzen Klammern< >
    die geschweiften Klammern, die geschwungenen Klammern{ }
    der Schrägstrich/
    der umgekehrte Schrägstrich\


                    der Unterstrich
    _
    der Viertelgeviertstrich
    der senkrechte Strich|
                    das At-Zeichen@
    das Rautenzeichen#
    das Et-Zeichen, das Kaufmanns-Und&
                    die Tilde~
                    das Sternchen, der Asteriskus*

    سخن آخر

    الفبای آلمانی متشکل از 26 حرف است و علاوه بر این 26 حرف، چهار حرف اضافه دیگر نیز در این زبان وجود دارد: Ä، Ü، Ö و ẞ. در الفبای آلمانی، 5 حرف صدادار و 21 حرف بی‌صدا وجود دارد. در ابتدای مسیر، نوشتن و تلفظ حروف الفبای آلمانی را یاد بگیرید تا بتوانید در ادامه مسیر، واژگان را به درستی تلفظ کنید و بنوسید. برای یادگیری حروف الفبای آلمانی، می‌توانید به سراغ ابزارها و روش‌های مفرح، مانند موزیک‌ و اپلیکیشن‌های آموزش زبان آلمانی، بروید و الفبا را با شعر یاد بگیرید. همچنین بهتر است نشانه‌گذاری در زبان آلمانی را یاد بگیرید تا بتوانید متون خوانا و صحیحی را بنویسید.

  • زمان گذشته کامل (Plusquamperfekt) در زبان آلمانی

    زمان گذشته کامل در زبان آلمانی بسیار پرکاربرد است، حتی بسیار پرکاربردتر از زمان گذشته ساده. یادگیری ساختار زمان گذشته کامل و قوانین مربوط به آن باعث می‌شود بتوانید به راحتی، از این زمان در مکالمه‌ به زبان آلمانی و نوشتن به این زبان استفاده کنید. اما ساختار زمان گذشته کامل آلمانی چیست؟ چگونه ساختار مجهول آن را بنویسیم؟

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد زمان گذشته کامل در زبان آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    زمان گذشته کامل در آلمانی چیست؟

    زمان گذشته کامل در زبان آلمانی حاکی از عملی است که پیش از اتفاق خاصی در گذشته رخ داده است. از این زمان برای اشاره به عملی که در گذشته رخ داده است استفاده می‌کنند. از این زمان در قصه‌گویی بسیار استفاده می‌کنند.

    در زبان آلمانی، زمان گذشته کامل را Plusquamperfekt یا Vorvergangenheit می‌نامیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید.

    Beim Fußballturnier schoss Jan drei Tore. ( Präteritum گذشته ساده یا )

    Er hatte vorher viel trainiert. (Plusquamperfekt گذشته کامل)

      Als er zu Hause angekommen ist (گذشته کامل), hatte sie schon gegessen. (گذشته کامل یا Plusquamperfekt)

    کاربرد زمان گذشته کامل در آلمانی چیست؟

    از زمان گذشته بعید در زمان آلمانی برای اشاره به عملی که پیش از عمل دیگری در نقطه مشخصی از گذشته رخ داده است استفاده می‌کنند.

    به مثال زیر توجه کنید:

    Sie hatte sehr lange geübt, bevor sie das Stück so perfekt spielen konnte.

    Als Tim nach Hause kam, hatte Anna schon geduscht.

    ساختار فعل زمان گذشته کامل در زبان آلمانی

    برای نوشتن فعل زمان ماضی کامل، باید فرم گذشته کامل sein و haben را با قسمت سوم فعل همراه کنید.

    می‌توانید صرف فعل sein و haben را در جدول زیر مشاهده کنید.

    habenseinضمایر
    ich hatteich warIch (اول شخص مفرد)
    du hattestdu warstDu (دوم شخص مفرد)
    er hatteer warer/sie/es/man   (سوم شخص مفرد)
    wir hattenwir warenWir   (اول شخص جمع)
    ihr hattetihr wartIhr (دوم شخص جمع)
    sie hattensie warensie/Sie  (سوم شخص جمع، رسمی)

    اما چه زمانی از sein استفاده کنیم؟

    وقتی فعل اصلی در مورد تغییر مکان (رفتن، پرواز کردن، دویدن، راه رفتن، شنا کردن و رانندگی کردن) یا تغییر حالت (بیدار شدن، خوابیدن و مردن) است، می‌توانید از sein استفاده کنید.

    اما فرمول گذشته کامل در زبان آلمانی چیست؟ برای نوشتن جمله گذشته کامل، باید فعل کمکی را بعد از فاعل قرار دهید و در انتهای جمله، قسمت سوم فعل قرار می‌گیرد. اگر جمله را ساندویچ در نظر بگیریم، افعال نان ساندویچ هستند. به مثال زیر توجه کنید:

    Ich habe gestern drei Stunden mit meiner Mutter gesprochen.

    در جدول زیر، صرف فعل آمدن با sein را برای‌تان شرح داده‌ایم:

    ضمیرصرف فعل با seinترجمه
    ichwar gekommenمن آمده بودم
    duwarst gekommenتو آمده بودی
    er/sie/eswar gekommenاو آمده بود
    wirwaren gekommenما آمده بودیم
    ihrwart gekommenشما آمده بودید
    siewaren gekommenآن‌ها آمده بودند

    در جدول زیر نیز، صرف فعل کار کردن با haben آمده است.

    ضمیرصرف فعل با habenترجمه
    ichhatte gearbeitetمن کار کرده بودم
    duhattest gearbeitetتو کار کرده بودی
    er/sie/eshatte gearbeitetاو کار کرده بود
    wirhatten gearbeitetما کار کرده بودیم
    ihrhattet gearbeitetشما کار کرده بودید
    siehatten gearbeitetآن‌ها کار کرده بودند

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Nachdem sie aufgestanden war, hat sie gefrühstückt.

    Ich hatte gekocht.

    Er war gegangen.

    قسمت سوم افعال بی‌قاعده در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، همه افعال باقاعده نیستند، بلکه بسیاری از آن‌ها بی‌قاعده هستند. اما اصلاً نگران نباشید، هیچ کسی انتظار ندارد از همان ابتدا، قسمت سوم همه افعال بی‌قاعده را یاد بگیرید. در ادامه، قسمت سوم برخی از افعال بی‌قاعده را برای‌تان آورده‌‌ایم

    hören→gehört

    glauben→geglaubt

    kochen→gekocht

    wohnen→gewohnt

    lernen→gelernt

    arbeiten→gearbeitet

    kaufen→gekauft

    brauchen→gebraucht

    mieten→gemietet

    همانطور که مشاهده کردید، بسیاری از افعال بی‌قاعده به en ختم می‌شود.

    واژه‌های نشان دهنده گذشته کامل در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، چند واژه وجود دارد که نشان دهنده زمان گذشته کامل هستند. در ادامه، این واژگان را با مثال برای‌تان آورده‌ایم:

    Nachdem

    Nachdem er die Prüfung bestanden hatte, hat er erstmal gefeiert.

    Nachdem er nach Hause gegangen war, machte Dietrich seine Hausaufgaben.

    Bevor

    Bevor ich das Auto gekauft habe, hatte ich lange gespart.

    Bevor sie ins Kino ging, hatte sie Nudeln zu Abend gegessen.

    Als

    Als ich ankam, waren alle schon gegangen.

    ساختار فعل گذشته کامل آلمانی چیست؟

    اگر می‌خواهید فعل گذشته کامل آلمانی را مجهول کنید، باید طبق الگوی زیر عمل کنید.

    شکل گذشته ساده sein+ قسمت سوم فعل+ worden

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Ich hatte ein Buch gelesen

    من کتابی را خوانده بودم (ساختار معلوم)

    Ein Buch war gelesen worden.

    کتابی خوانده شده بود (ساختار مجهول)

    Jemand hatte das Grab von Tutanchamun entdeckt.

    شخصی قبر توتان خامون را کشف کرده بود (ساختار معلوم)

    Das Grab von Tutanchamun war 1922 entdeckt worden

    در سال 1922، قبر توتان خامون کشف شد (ساختار مجهول)

    سخن آخر

    تا به این‌جا، با ساختار گذشته کامل در زبان آلمانی آشنا شدید و کاربرد آن را نیز یاد گرفتید. با تمرین و تکرار مداوم، می‌توانید رفته رفته، به این زمان مسلط شوید و آن را به درستی به کار بگیرید.

    منابع

    https://www.gymglish.com/en/wunderbla/german-grammar/the-past-perfect-tense
    https://chatterbug.com/grammar/german/past-perfect-perfekt
  • زمان آینده (Future I) در زبان آلمانی

    زمان آینده نوع اول یا Futur I در زبان آلمانی با استفاده از فعل کمکی و فعل اصلی شکل می‌گیرد. در این ساختار، فعل کمکی werden، با توجه به فاعل جمله، صرف می‌شود، اما مصدر بدون تغییر باقی می‎‌ماند. این زمان کاربرد مختص به خودش را دارد و برای تسلط به این زمان و یادگیری کاربرد صحیحش، نباید تمرین و تکرار را فراموش کنید.

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد زمان آینده در زبان آلمانی بدانید برای‌‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    زمان آینده در زبان آلمانی چیست؟

    زمان آینده (Futur I) از پراستفاده‌ترین زمان‌ها برای بیان فرضیاتی در مورد زمان حال یا آینده در زبان آلمانی است. همچنین، از این زمان برای قصد و نیت‌های مربوط به آینده و پیش بینی نیز استفاده می‌کنند. البته لازم است بدانید که در زبان گفتار آلمانی، معمولاً از زمان حال برای این منظور استفاده می‌کنند. .

    زمان آینده در زمان آلمانی و werden

    اگر می‌خواهید جمله آینده به زبان آلمانی بنویسید، باید از فعل کمکی werden استفاده کنید. werden معادل آلمانی فعل کمکی will در زبان انگلیسی است. با توجه به فاعل جمله، باید این فعل کمکی را صرف کنید و گزینه درست را بنویسید. صرف فعل werden را در ادامه برای‌تان گفته‌ایم:

    ich werde

    du wirst

    er wird

    sie wird

    es wird

    wir werden

    ihr werdet

    sie werden

    Sie werden

    به کاربرد werden و صرف آن در جمله‌های زیر توجه کنید:

    Ich werde am Dienstag um 18 Uhr ins Schwimmbad gehen.

    Meine Freude werden dieses Jahr zu Weihnachten nach Hause fahren.

    Die Kinder in der Schule werden heute keine Hausaufgaben bekommen.

    Wir werden ein neues Auto kaufen.

    Er wird wahrscheinlich nicht kommen.

    Es wird morgen regnen.

    مقایسه زمان حال و آینده در زبان آلمانی

    اما زمان حال و زمان آینده چه تفاوتی در زبان آلمانی دارند؟ در ادامه، از تفاوت این دو، با ذکر مثال، برای‌تان گفته‌ایم:

    Ich werde nach Italien fliegen.

    (یک روز، گاهی. پرواز رزرو نشده است.)

    Ich fliege (nächstes Jahr) nach Italien.

    (این برنامه حساب‌شده است. اتفاق حتماً خواهد افتاد)

    در جدول زیر، فعل بازی کردن را در زمان آینده صرف کرده‌ایم:

    مثالمعنیصرف فعل
    Ich werde Basketball spielen.من بازی خواهم کردich werde spielen
    Wirst du Schach spielen?تو بازی خواهی کردdu wirst spielen
    Er wird mit mir spielen.او (مذکر) بازی خواهد کردer wird spielen
    Sie wird Karten spielen.او (مونث) بازی خواهد کردsie wird spielen
    Es wird keine Rolle spielen.آن بازی خواهد کردes wird spielen
    Wir werden Basketball spielen.ما بازی خواهیم کردwir werden spielen
    Werdet ihr Monopoly spielen?تو بازی خواهی کردihr werdet spielen
    Sie werden Golf spielen.آن‌ها بازی خواهند کردsie werden spielen
    Werden Sie heute spielen?شما بازی خواهید کردSie werden spielen

    کاربرد زمان آینده در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، از زمان آینده به سه هدف استفاده کنید:

    قصد و نیت آینده

    Morgen werde ich die Akten sortieren.

    فرضیه‌ای در مورد آینده

    Das wirst du nicht an einem Tag schaffen.

    Ich denke, dass deine Eltern noch nichts von deinem Vorhaben wissen.

    به نظرم، خانواده‌ات هنوز چیزی در مورد برنامه آینده‌ات نمی‌داند.

    پیش بینی اتفاقی در مورد آینده

    Schau, die dunklen Wolken! Wir beeilen uns besser, es wird bald regnen.

    در جمله بالا، بارش باران قطعی نیست، اما شواهد (یعنی ابرهای سایه) حاکی از احتمال بارش باران است.

    فرضیه‌ای در مورد زمان حال

    Sein Büro wird wohl immer noch so chaotisch aussehen.

    جمله شرطی

    Ich werde es dir nicht sagen, auch wenn du mich zehnmal fragst!

    حتی اگر ده بار بپرسی، به تو نخواهم گفت.

    Wenn ich genug Geld gespart habe, werde ich eine Weltreise machen.

    اگر پول کافی پس انداز کمک، به سفر دور دنیا خواهم رفت.

    جمله زمان آینده در زبان آلمانی

    ساختار یک جمله زمان آینده به شرح زیر است:

    subject + werden  + rest of sentence + infinitive verb

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Anna wird nach Berlin kommen.

    آنا به برلین خواهد آمد.

    معمولاً از زمان آینده در نوشتار استفاده می‌کنند:

    Der Präsident wird morgen in Paris ankommen.

    رئیس جمهور فردا به پاریس خواهد رسید.

    Das Klima wird immer wärmer werden.

    هوا پیوسته گرم‌تر خواهد شد.

    Anna wird das Hotel schon nicht verkaufen.

    مطمئناً آنا هتل را خواهد فروخت.

    در زبان گفتار آلمانی، از زمان حال برای صحبت در مورد اتفاقات روزمره در آینده استفاده می‌کنیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Anna fliegt morgen nach Berlin.

    آنا فردا به برلین پرواز می‌کند.

    Caroline macht später einen Kuchen.

    کارولین بعدا کیک خواهد پخت

    Gehen wir am Sonntag in den Park?

    یکشنبه به پارک خواهیم رفت؟

    سخن آخر

    تا به اینجا، با زمان آینده در زبان آلمانی یا Futur I آشنا شدید. زمان آینده در زبان آلمانی کاربرد و فرمول مختص به خودش را دارد که هر زبان آموز باید آن را یاد بگیرد تا بتواند در صورت لزوم، به کارش بگیرد. از زمان آینده برای بیان فرضیه‌ای در مورد آینده، اتفاقی در آینده، جمله‌های شرطی و پیش‌بینی آینده استفاده می‌شود.

    منابع

    https://www.gymglish.com/en/wunderbla/german-grammar/forming-the-future-tense-using-werden#:~:text=The%20structure%20of%20a%20sentence,Anna%20will%20come%20to%20Berlin.

    .https://grammar.collinsdictionary.com/german-easy-learning/how-do-you-form-the-future-tense-in-german

    https://www.thoughtco.com/verb-conjugation-future-tense-4068788

    https://www.studygermanonline.com/blog/how-to-speak-in-future-tense-in-german

    https://www.thoughtco.com/verb-conjugation-future-tense-4068788https://deutsch.lingolia.com/en/grammar/tenses/future

    The Future Tenses (and Futuristic Present)
  • افعال جدا شدنی (قابل تفکیک) در زبان آلمانی

    زبان آلمانی به واژه‌های طولانی و افعال و واژگان ترکیبی‌اش معروف است. تعداد افعال جداشدنی در زبان آلمانی بسیار زیاد است. پیشوندها به افعال اضافه می‌شوند و معنای جدیدی را به آن‌ها می‌بخشند. این افعال پرکاربرد متشکل از پیشوندهای جداشدنی و جدانشدنی هستند. هر پیشوند می‌تواند معنای فعل را کاملاً تغییر دهد.

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد افعال جداشدنی یا قابل تفکیک در زبان آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    فعل جداشدنی آلمانی چیست؟

    افعال جدا شدنی در زبان آلمانی یا Trennbare Verben افعالی هستند که پیشوند دارند. این پیشوندها به افعال افزوده می‌شوند تا معنای فعل اصلی را تغییر دهند. برخی از این پیشوندها جداشدنی هستند و برخی دیگر جداشدنی نیستند.

    در برخی مواقع، افعال جداشدنی جدا می‌شوند و گاهی پیشوند سر جای خودش باقی می‌ماند.

    در مثال زیر، برای‌تان گفته‌ایم که پیشوند چگونه معنای فعل را تغییر می‌دهد:

    gehen (رفتن)

    ausgehen (بیرون رفتن)

    در این مثال، مشاهده کردید که پیشوند aus به فعل gehen اضافه می‌شود و معنای آن را تغییر می‌دهد. این پیشوند به معنای بیرون است.

    گاهی پیشوند هیچ معنایی ندارد، اما معنای فعل را تغییر می‌هد. به مثال زیر توجه کنید.

    kaufen خریدن

    verkaufen فروختن

    در این مثال، پیشوند ver به فعل اضافه شده است و معنایی کاملاً متفاوت را به فعل بخشیده است.

    پیشوندهای جداشدنی در افعال آلمانی

    اما آیا همه افعال آلمانی قابل جدا شدن یا تفکیک پذیر هستند؟ خیر! در ادامه، برخی از پیشوندهای جداشدنی را برای‌تان گرفته‌ایم.

    ab-los-
    an-mit-
    auf-nach-
    bei-vor-
    ein-weg-
    her-zu-
    hin-zurück-

    بنابراین با دیدن این پیشوندها می‌توانید حدس بزنید فعل‌تان جداشدنی است یا خیر!

    در ادامه، برخی از این پیشوندها را همراه با فعل برای‌تان آورده‌ایم:

    auf بالا

    aufräumen تمیز کردن، مرتب کردن

    aufstehen بلند شدن، بیدار شدن

    ich stehe um 7 Uhr auf. من ساعت 7 بیدار شدم.

    zurück عقب

    zurückgeben پس دادن

    zurückkommen برگشتن

    wir kommen am Freitag zurück. ما چهارشنبه بر می‌گردیم.

    Absprechen موافق بودن

    Wir sprechen den Preis ab.

    ما در مورد قیمت به توافق رسیدیم.

    ankommen رسیدن

    Der Zug kommt an.

    قطار می‌رسد.

    aufgeben تسیلم شدن.

    Er gibt auf. او تسلیم شد.

    پیشوندهای افعال جدانشدنی در افعال آلمانی

    برخی از پیشوندها هرگز از ریشه فعل جدا نمی‌شوند. به جدول زیر توجه کنید:

    be-ge-
    emp-miss-
    ent-ver-
    er-zer-

    Versprechen قول دادن

    Wir versprechen, nur Deutsch zu sprechen.

    ما قول دادیم فقط به زبان آلمانی صحبت کنیم.

    Ich begebe mich nach Hause.

    به خانه می‌روم.

    Er empfiehlt dieses Buch.

    او این کتاب را پیشنهاد کرد.

    در زبان آلمانی، برخی پیشوندها را، بسته به فعل همراه‌شان، قابل جدا شدن و نشدن هستند. این پیشوندها برای زبان آموزان گیج کننده هستند. به جدول زیر توجه کنید.

    durch-
    hinter-
    über-
    um-
    unter-

    افعال جداشدنی در زبان آلمانی چه زمانی تفکیک می‌شوند؟

    در مورد نحوه و موقعیت جدا شدن افعال آلمانی چند قانون مشخص وجود دارد. در ادامه، از این اصول و قوانین برای‌تان گفته ایم:

    • اگر افعال جداشدنی با افعال مدال همراه شوند، جدا نمی‌شوند.

    افعال مدال نفش مهمی در جمله‌ها دارند و بسیاری از زبان‌شناسان آن‌ها را رئیس افعال می‌دانند. در صورت وجود افعال جداشدنی و مدال در یک جمله، نمی‌توانید افعال جداشدنی را از هم جدا کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    Ich will Geld ausgeben. می‌خواهم پولم را خرج کنم.

    همانطور که می‌دانید، aus پیشوندی جداشدنی در زبان آلمانی است. وقتی با فعل مدال wollen به معنای خواستن همراه می‌شود، نمی‌توانید آن را از ریشه فعل همراهش جدا کنید، بلکه باید همراه آن باقی بماند.

    یک مثال دیگر:

    Ich werde es abgeben.

    پیشوند ab جداشدنی است، اما چون با فعل مدال همراه شده است، نمی‌توانید آن را از ریشه فعل جدا کنید.

    • پیشوند افعال جداشدنی در جمله امری از آن‌ها جدا می‌شود.

    اگر می‌خواهید توصیه یا دستوری را صادر کنید، باید از جمله امری استفاده کنید. برای مثال، اگر می‌خواهید به کسی بگویید دستانش را بشوید، باید بنویسید:

    wasche deine Hände ab.

    همانطور که مشاهده کردید، abwaschen فعلی دو قسمتی و جداشدنی است و در جمله امری بالا، پیشوند ab از آن جدا شده است.

    • اگر فعل جداشدنی تبدیل به قسمت سوم شود، پیشوندش جدا می‌شود.

    اگر می‌خواهید جمله‌ای با فعل ماضی نقلی و گذشته کامل بنویسید، به قسمت سوم فعل احتیاج خواهید داشت.

    به مثال زیر توجه کنید:

    Das Wasser ist ausgelaufen.

    آب قطع شده است.

    Ich habe aufgegeben.

    من تسلیم شده‌ام.

    سخن آخر

    همانطور که مشاهده کردید، تنوع افعال ترکیبی، جداشدنی و جدانشدنی، در زبان آلمانی بسیار زیاد است. از همان ابتدای مسیر یادگیری زبان آلمانی، افعال جداشدنی زبان آلمانی و افعال جدانشدنی زبان آلمانی را یاد بگیرید تا بتوانید به مرور زمان، به آن‌ها مسلط شوید و با اعتماد به نفس از آن‌ها استفاده کنید. یادگیری افعال ترکیبی آلمانی بخش مهمی از یادگیری دستور زبان آلمانی است و نکات و ریزه کاری‌های مختص به خودش را دارد. با تسلط به این افعال، می‌توانید مانند یه گویش ور آلمانی بنویسید و صحبت کنید.

  • زمان گذشته در زبان فرانسه – توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین

    زمان گذشته در زبان فرانسه – توضیح به زبان ساده + مثال و تمرین

    بیایید به گذشته سفر کنیم. سفر به زمان گذشته در زبان فرانسه (passé composé)!  زمان گذشته در زبان فرانسه، مانند دیگر زبان‎‌ها، به اتفاق یا عملی که رخ داده است اشاره دارد.

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد زمان گذشته در زبان فرانسه بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    ساختار زمان گذشته در زبان فرانسه

    زمان گذشته یا Le passé compose در زبان فرانسه متشکل از دو قسمت است. این زمان معادل با گذشته ساده یا گاهی ماضی نقلی در زبان فرانسه است.

     بخش اول «فعل کمکی» و بخش دوم «قسمت سوم فعل» است. افعال être و avoir از افعال کمکی در زبان فرانسه هستند. اما این دو فعل را چگونه صرف کنیم؟ در ادامه، نحوه صرف هر دو فعل را برای‌تان گفته‌ایم:

    صرف فعل avoir در زبان فرانسه

    I haveJ’ai
    You haveTu as
    He/she/it hasIl/elle/on a
    We haveNous avons
    You haveVous avez
    They haveIls/elles ont

    صرف فعل Être

    I amJe suis
    You areTu es
    He/she/it isIl/elle/on est
    We areNous sommes
    You areVous êtes
    They areIls/elles sont

    اما قسمت سوم فعل را چگونه بسازیم؟ اگر فعل باقاعده به er/ir/re- ختم شود، قسمت سوم فعل را این‌گونه بسازید:

    اگر مصدر فعل er ختم شود، قسمت سوم فعل را با é بسازید:

    aimer : aimé

    donner: donné

    tomber: tombé

    اگر مصدر به ir ختم شود، قسمت سوم به i ختم می‌شود:

    Finir: fini

    Partir: parti

    اگر مصدر به re ختم شود، قسمت سوم به u ختم می‌شود:

    vendre : vendu

    attendre: attendu

    descender: descendu

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

     فرمول زمان گذشته در زبان فرانسه به شرح زیر است:

    Part A (فعل کمکی) + Part B (قسمت سوم فعل) = C (the perfect tense)

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    J’ai mangé.من خوردم.
    Tu as nagé.تو شنا کردی.
    Elle a réfléchi.او فکر کرد.
    Nous avons perdu.ما گم شدیم.
    Vous avez attendu.تو صبر کردی.
    Ils ont répondu.آن‌ها پاسخ دادند.
    Elles ont joué.آن‌ها بازی کردند.
    Je me suis lavé.خودم را شستم.
    Nous avons parlé.ما صحبت کردیم.

    تطابق قسمت سوم فعل با جنسیت و تعداد در زبان فرانسه

    قسمت سوم برخی از افعال، از لحاظ جنسیت و تعداد، باید با فاعل یا مفعول جمله مطابق باشد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    • اگر être فعل کمکی باشد، قسمت سوم فعل بعدی باید از لحاظ جنسیت و تعداد مطابق با فاعل باشد. به مثال‌های زیر توجه کنید.

    Il est allé dans son bureau.

    Elle est allée dans son bureau.

    Ils sont allés dans leurs bureaux.

    Elles sont allées dans leurs bureau

    • اگر avoir فعل کمکی باشد، قسمت سوم فعل باید با مفعول مستقیم، که پیش از فعل می‌آید، از لحاظ عدد و جنسیت، مطابق باشد. مفعول مستقیم می‌تواند به سه شکل ظاهر شود:
    • ضمیر شخصی (me, te, le, la, nous, vous, les)
    • ضمیر نسبی (que)
    • اسم

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Il a rangé son bureau. → Il l’a rangé.

    Il a rangé sa chambre. → Il l’a rangée.

    Il a rangé ses dossiers. → Il les a rangés.

    Il a rangé ses cartes de visite. → Il les a rangées

    در مورد افعال انعکاسی (که همیشه être فعل کمکی آن است)، قسمت سوم فعل معمولاً با فاعل مطابق است. به مثال زیر توجه کنید.

    Nous nous sommes levés très tôt.

    در این مورد، یک استثنا وجود دارد: اگر مفعول مستقیم بعد از فعل انعکاسی بیاید، قسمت سوم فعل پیروی نمی‌کند. دقیقاً مثل مثال زیر:

    Elle s’est lavé les mains. → Elle s’est lavée.

    یادتان باشد که قسمت سوم فعل هرگز مطابق با مفعول غیرمستقیم نیست. به مثال زیر توجه کنید:

    Marie et Laurent se sont téléphoné.

    در جملۀ بالا، واژۀ se مفعول غیرمستقیم است.

    قست سوم افعال بی‌قاعده در زبان فرانسوی

    و اما می‌رسیم به افعال بی‌قاعده در زبان فرانسه. در ادامه، قسمت سوم برخی از این افعال را برای‌تان خواهیم گفت.

    • افعال بی‌قاعده که به ire ختم می‌شوند:

    Faire = fait

    Dire = dit

    Erire – écrit

    Conduire – conduit

    • افعال بی‌قاعده که به u ختم می‌شوند:

    Venir = venu

    Tenir = tenu

    Devoir = dû

    Pouvoir = pu

    Vouloir = voulu

    Lire = lu

    Boire = bu

    Attendre = attendu

    Entendre = entendu

    Courir = couru

    Répondre = répondu

    منفی کردن زمان گذشته در زبان فرانسه

    اگر بخواهید زمان گذشته را منفی کنید، باید قسمت سوم فعل را بعد از بخش دوم منفی‌کننده (یعنی pas) بیاورید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    J’ai rigolé. → Je n’ai pas rigolé.

    Je suis parti.→ Je ne suis pas parti.

    اگر در جمله‌تان ضمیر انعکاسی دارید، باید آن را قبل از بخش اول منفی‌کننده (یعنی ne)  و فعل کمکی (avoir/être) قرار دهید.

    Je ne me suis pas trompé dans mon calcul.

    سخن آخر

    تا به این‌جا با زمان گذشته در زبان فرانسه و مثال‌های مربوط به آن آشنا شدید. اگر صرف افعال کمکی و افعال اصلی را یاد بگیرید، می‌توانید به راحتی از این زمان استفاده کنید.