نویسنده: نزدیکتر

  • زمان حال ساده در آلمانی

    یادگیری زمان‌ها در زبان آلمانی بسیار مهم است. زمان حال ساده در آلمانی بسیار مهم و پرکاربرد است و یادگیری جزئیات و قوانینش نیز کمی زمان می‌برد. از این رو، بهتر است خیلی زود، شروع به یادگیری آن کنید تا بتوانید در صحبت کردن و نوشتن به کارش بگیرید. اما قوانین زمان حال ساده در آلمانی چیست؟ کاربردش چیست؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد زمان حال ساده در آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    دو نوع زمان حال ساده در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، دو نوع زمان حال وجود دارد:

    • اتفاقی که در حال وقوع است.
    • اتفاقی که همیشه رخ می‌دهد.
    • صحبت در مورد اتفاقی در آینده

    اجازه دهید این دو را با ذکر چند مثال برای‌تان توضیح دهیم.

    دو جملۀ زیر در مورد اتفاقات در حال وقوع هستند:

    Es regnet. (باران می‌بارد)

    Sie spielen Fußball. (آن‌ها فوتبال بازی می‌کنند)

    دو جملۀ زیر در مورد اتفاقاتی هستند که به طور مرتب رخ می‌دهند یا این‌که تبدیل به عادت شده‌اند:

    Hier regnet es viel. (اینجا بازان زیاد می‌بارد)

    Samstags spielen sie Fußball. (آن‌ها شنبه‌ها فوتبال بازی می‌کنند)

    اگر می‌خواهید در مورد اتفاقی در آینده، که در موردش توافق شده است یا برایش برنامه‌ریزی کرده‌اید، صحبت کنید، می‌توانید از ساختار زمان حال استفاده کنید. به مثال زیر توجه کنید:

    Nächsten Sonntag hat seine Mannschaft ein wichtiges Spiel.

    ساختار زمان حال در زبان آلمانی

    زمان حال در زبان آلمانی اصلا دشوار نیست. یک سری قوانین ساده برای نوشتن آن وجود دارد.

    به حدول‌های زیر دقت کنید.

    حروف en انتهای فعل مصدر را بر می‌داریم و موارد زیر را به آن اضافه می‌کنیم.

    به صرف فعل زیر دقت کنید:

    مثالانتهای فعلشخص
    ich lerne-eIch (اول شخص مفرد)
    du lernst-stDu (دوم شخص مفرد)
    er lernt-ter/sie/es/man  (سوم شخص مفرد)
    wir lernen-enWir (اول شخص جمع)
    ihr lernt-tIhr (دوم شخص جمع)
    sie lernen-enSie/ Sie (سوم شخص جمع، رسمی)

    و اما می‌رسیم به دو فعل بی‌قاعده sein و haben. به جدول زیر دقت کنید:

    habenseinشخص
    ich habeich binIch (اول شخص مفرد)
    du hastdu bistDu (دوم شخص مفرد)
    er hater ister/sie/es/man  (سوم شخص مفرد)
    wir habenwir sindWir (اول شخص جمع)
    ihr habtihr seidIhr (دوم شخص جمع)
    sie habensie sindSie/ Sie (سوم شخص جمع، رسمی)

    در این بین، چند استثنا وجود دارد:

    اگر ریشۀ فعل به d/t ختم شود، e را پیش از st و t می‌آوریم.

    warten: – du wartest, er wartet, ihr wartet

    اگر حرف صدادار تغییر کند، این اتفاق رخ نمی‌دهد. در این مورد، حرف t در سوم شخص مفرد حذف می‌شود. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    laden: – du lädst, er lädt, ihr ladet

         .شود ä تبدیل به   a   در مورد بالا، حرف صدادار باعث می‌شود

    اگر ریشه فعل به s/ß/x/z ختم شود، s را از انتهای دوم شخص مفرد حذف می‌کنیم.

    tanzen

    – du tanzt (not: tanzst)

    اگر ریشه فعل به ie ختم شود، e را از انتهای فعل حذف می‌کنیم.

    knien

    – ich knie, wir knien, sie knien (not: knieeknieen)

    در برخی از افعال قوی، ریشه فعل تغییر می‌کند.

    lesen

    – ich lese, du liest, er liest, wir lesen, ihr lest, sie lesen

    اگر مصدر فعل به -eln/-ern ختم شود، e را از انتهای فعل حذف می‌کنیم.

    wandern

    – ich wandere, wir wandern, sie wandern

    صرف افعال کمکی در زبان آلمانی

    افعال کمکی در زبان آلمانی در بیان خواسته، احتمال و اجبار کمک‌تان می‌کنند. افعال کمکی آلمانی در دسته افعال بی‌قاعده قرار می‌‍گیرند. در زبان آلمانی، شش فعل کمکی وجود دارد که در ادامه، آن‌ها را به همراه همتای انگلیسی‌شان برای‌تان آورده‌ایم.

    sollen (should)

    dürfen (may)

    können (can)

    müssen (must)

    wollen (want)

     mögen (like)

    در سه جدول زیر، از نحوه صرف هر شش فعل برای‌تان گفته‌ایم.

    جدول اول: صرف فعل sollen  و dürfen

    dürfen (may)sollen (should)شخص
    darf (I may)                soll  (I should)Ich (اول شخص مفرد)
    darfst (you may)sollst (you should)Du (دوم شخص مفرد)
    darf (he/she/it may)soll (he/she/it should)er/sie/es/man  (سوم شخص مفرد)
    dürfen (we may)                sollen (we should)Wir (اول شخص جمع)
    dürft (you may)sollt (you should)Ihr (دوم شخص جمع)
    dürfen (they may)sollen (they should)Sie/ Sie (سوم شخص جمع، رسمی)

    جدول دوم: صرف فعل können  و müssen

    müssen (must)können (can)شخص
    muss (I must)                kann (I can)Ich (اول شخص مفرد)
    musst (you must)kannst (you can)Du (دوم شخص مفرد)
    muss (he/she/it must)kann (he/she/it can)er/sie/es/man  (سوم شخص مفرد)
    müssen (we must)                können (we can)Wir (اول شخص جمع)
    müsst (you must)könnt (you can)Ihr (دوم شخص جمع)
    müssen (they must)können (they can)Sie/ Sie (سوم شخص جمع، رسمی)

    جدول سوم: صرف فعل mögen و wollen

    mögen (like)wollen (want)شخص
    mag (I like)will (I want)Ich (اول شخص مفرد)
    magst (you like)willst (you want)Du (دوم شخص مفرد)
    mag (he/she/it likes)will (he/she/it wants)er/sie/es/man  (سوم شخص مفرد)
    mögen (we like)                wollen (we want)Wir (اول شخص جمع)
    mögt (you like)wollst (you want)Ihr (دوم شخص جمع)
    mögen (they like)wollen (they want)Sie/ Sie (سوم شخص جمع، رسمی)

    سخن آخر

    یادگیری زمان حال آلمانی کمی زمان‌بر است، اما با صرف زمان و کمی تمرین و تکرار، می‌توانید به این زبان مسلط شوید و رفته رفته، آن را در مکالمه‌های‌تان به کار بگیرید. زمان حال در زبان آلمانی بسیار مهم است و بهتر است آن را از همان اولین مراحل یادگیری زبان آلمانی بیاموزید.

  • زمان گذشته ساده (Präteritum) در زبان آلمانی

    وقتی در حال یادگیری زبان آلمانی هستید، بخش دستور زبان، مثل زمان گذشته، کمی سردرگم‌تان می‌کند. اینطور نیست؟ شناخت زمان گذشته ساده (Präteritum) در زبان آلمانی و تسلط به نکته‌های مهم مربوط به آن باعث می‌شود بتوانید فعل صحیح را در جای درست قرار دهید و جمله را بسازید. در واقع، باید بدانید افعال باقاعده و بی‌قاعده آلمانی را چگونه در زمان گذشته صرف کنید تا بتوانید درست بنویسید و به زبان آلمانی صحبت کنید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد زمان گذشته ساده در زبان آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    زمان گذشته ساده در زبان آلمانی چیست؟

    زمان گذشته ساده در زبان آلمانی به یک سری از اتفاقات در زمان گذشته اشاره دارد. در زبان آلمانی، گذشته ساده را در متون و موقعیت‌های رسمی استفاده می‌کنند، از این رو، معمولاً این زمان را در نوشته‌ها یا رمان‌های آلمانی مشاهده می‌کنید.

    فعل زمان گذشته در زبان آلمانی معمولاً یک قسمتی است. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    hatt (had)

    machte (made)

    ging (went)

    سه فعل اصلی در زبان آلمانی وجود دارد که در مکالمه‌ها شکل گذشته ساده‌شان را می‌شنوید:

    haben (to have)

    sein (to be)

    warden (to become)

    به دو جملۀ زیر توجه کنید:

    Ich war da.

    Ich bin da gewesen.

    هر دو جمله به معنای «من آنجا بودم» است. اما جملۀ اول بسیار ساده‌تر از جملۀ دوم است.

    زمان گذشته ساده در زبان آلمانی خیلی شبیه به این زمان در زبان انگلیسی است. به مثال زیر توجه کنید:

    جملۀ آلمانی: Ich spielte Golf.

    جملۀ انگلیسی: I played Golf.

    ساختار فعل گذشته ساده آلمانی چیست؟

    زمان گذشته ساده در زبان آلمانی شباهت زیادی به گذشته ساده آلمانی دارد. هر دو زبان فعل باقاعده و بی‌قاعده دارد. در زبان انگلیسی، ed در انتهای فعل می‌آید و در زبان آلمانی، t یا te در انتهای فعل زمان گذشته قرار می‌گیرد.

    به دو جملۀ زیر توجه کنید:

    جملۀ آلمانی: Ich packte einen Koffer.

    جملۀ انگلیسی: I packed a suitcase.

    اجازه دهید فعل sagen (به معنای گفتن) را صرف کنیم. برای صرف این فعل باقاعده، باید en انتهای فعل را حذف کنید و بسته به ضمیر جمله‌تان، انتهای مناسب را برایش انتخاب کنید:

    Ich sagte (من گفتم)

    du sagtest (تو گقتی)

    er sagte (او گفت)

    wir sagten (ما گفتیم)

    ihr sagtet (شما گفتید)

    sie sagten (آن‌ها گفتند)

    همانطور که مشاهده کردید، صرف فعل باقاعده در زبان آلمانی دشوار نیست، به همین راحتی، می‌توانید زمان گذشته آن را صرف کنید.

    زمان گذشته ساده آلمانی و افعال بی‌قاعده

    همه افعال در زبان آلمانی باقاعده (قوی) نیستند، بلکه افعال بی‌قاعده (ضعیف) نیز در این  زبان وجود دارد. حتی می‌توان گفت بسیاری از فعل‌ها در زبان آلمانی بی‌قاعده هستند. برخی از افعال پرکاربرد بی‌قاعده در زبان آلمانی:

    haben (to have)

    sein (to be)

    werden (to become)

    افعال مدال و کمکی آلمانی نیز بی‌قاعده هستند.

    در جدول زیر، از صرف دو فعل sein و haben در زمان گذشته برای‌تان گفته‌ایم.

    صرف ضمایرseinhaben
    Ich (اول شخص مفرد)ich warich hatte
    Du (دوم شخص مفرد)du warstdu hattest
    er/sie/es/man  (سوم شخص مفرد)er warer hatte
    Wir (اول شخص جمع)wir warenwir hatten
    Ihr (دوم شخص جمع)ihr wartihr hattet
    sie/Sie  (سوم شخص جمع، رسمی)sie warensie hatten

    کاربرد گذشته ساده در زبان آلمانی چیست؟

    اما کاربرد گذشته ساده در زبان آلمانی چیست؟ در ادامه، از کاربرد این زمان در زبان آلمانی و مثال‌هایی برای کاربردها گفته‌ایم:

    •  اتفاقاتی که در گذشته رخ داده‌اند

    Er war letztes Jahr in Deutschland.

    Ich ging gestern ins Theater.

    Im letzten Jahr machte ich Urlaub in Deutschland.

    Mit dem Fahrrad fuhr ich von Hamburg bis Dresden.

    • واقعیت و شرایطی در مورد زمان گذشته

    Das Wetter war gut.

    Deutschland wurde 1990 Fußballweltmeister.

    Die Strecke war fantastisch und ich hatte tolles Wetter.

    گویش‌وران زبان آلمانی برای روایت داستان، از زمان گذشته ساده استفاده می‌کنند.

    زمان گذشته ساده در مکامه‌های روزمره آلمانی

    در زبان گفتار و مکالمه‌های آلمانی، برای صحبت در مورد اتفاقی در گذشته، از افعال کمکی و مدال، برای مثال wollen (to want) و konnen (to can)، استفاده می‌کنند.

    گویش وران زبان آلمانی از زمان گذشته ساده در نگارش متون استفاده می‌کنند و ترجیح می‌دهند برای صحبت در مورد اتفاقات گذشته، به سراغ زمان ماضی نقلی (perfekt) بروند. البته در چند دهه اخیر، این تغییر رخ داده است.

    اگر به صحبت‌های آلمانی‌زبانان در مورد اتفاقات گذشته گوش دهید، خواهید دید که فقط برخی از افعال زبان آلمانی را به زمان گذشته ساده می‌برد و بیشتر ترجیح می‌دهند از زمان ماضی نقلی استفاده کنند.

    سخن آخر

    زمان گذشته در زبان آلمانی پیچیدگی‌های مختص به خودش را دارد و در این بین، یک سری جزئیات و نکات مهم نیز وجود دارد که یادگیری‌شان برای همۀ زبان‌آموزان ضروری است. بنابراین بهتر است هر چه زودتر شروع به یادگیری این زبان کنید تا به مرور زمان، جزئیات مربوط به آن ملکه ذهن‌تان شود و بتوانید از زمان گذشته ساده، در نوشته‌های‌تان به زبان آلمانی استفاده کنید.

  • حروف اضافه در زبان فرانسه

    حروف اضافه در زبان فرانسه

    یادگیری حروف اضافه در زبان فرانسه برای زبان آموزان  تا حدی دشوار است. در واقع، هر زبان‌آموز باید حرف اضافه و کاربرد صحیح‌شان را به خوبی یاد بگیرند تا بتوانند در صحبت کردن‌شان از آن‌ها به درستی استفاده کنند. در این بین، یک سری نکته طلایی و میان‌بر وجود دارد که کمک‌تان می‌کند این حروف و کاربردشان را سریع یاد بگیرید و بتوانید آن‌ها را در متن و مکالمه فرانسه به کار بگیرید. اما این نکات طلایی چیست؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد حروف اضافه در زبان فرانسه بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    حروف اضافه در زبان فرانسه چیست؟

    حروف اضافه واژگان کوتاهی مانند از، در، با، برای و مواردی از این دست است که به شما می‌گوید چگونه بخش‌های مختلف جمله به یکدیگر ربط دارند. هر زبان یک سری حروف اضافه مختص به خودش را دارد. معمولاً معادل هر حرف اضافه در زبان فرانسه در زبان‌های دیگر نیز وجود دارد.

    برای مثال، حرف اضافۀ après معادل آلمانی حرف اضافه after در زبان انگلیسی است. همچنین حرف اضافه à چندین معادل در زبان انگلیسی دارد (at, in, to, of و by) که باید بسته به مفهوم جمله، باید آن را به کار بگیرید.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    حرف اضافه مکان در زبان فرانسه

    حروف اضافه مکان، همان‌طور که نام‌شان پیداست، در مورد مکان صحبت می‌کنند.

    حرف اضافه à

    حرف اضافۀ à معادل at و in در زبان انگلیسی است. این حرف اضافه در زبان فرانسه بسیار پرکاربرد است. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    À l’école (در مدرسه)

    À l’hôpital (در بیمارستان)

    Au café (در کافه)

    À la banque (در بانک)

    Au village (در روستا)

    À chaque endroit (در هر مکان)

    Au lit (در رختخواب)

    Au ciel (در آسمان)

    یادتان باشد که اگر بخواهید در مورد اسم مذکر صحبت کنید، à با le ادغام می‌شود و حرف اضافه au به جای آن می‌نشیند.

    معمولاً به همراه اسامی شهرها، از حرف اضافه à استفاده می‌کنیم. 

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    À Paris

    À Madrid

    اما به همراه واژۀ  ville به معنای شهر باید از حرف اضافۀ en استفاده کنید.

    به مثال زیر توجه کنید.

    Je suis en ville. (من در شهر هستم)

    اگر می‌خواهید حروف اضافه مکان را با اسامی کشورها همراه کنید، باید از قانون زیر پیروی کنید:

    • اگر کشور مذکر است و با حروف بی‌صدا شروع می‌شود، باید از au استفاده کنید.
    • اگر کشور مونث است یا مذکر است و با حرف صدادار آغاز می‌شود، باید از en استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Au Maroc

    Au Japon

    En France

    En Irlande

    Au Laos

    En Chine

    En Iran

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    حرف اضافۀ Chez

    حرف اضافه chez در زبان فرانسه به معنای «در خانه کسی» است. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Chez Jean

    Chez lui

    حروف اضافه زمان در زبان فرانسه

    و اما می‌رسیم به حروف اضافه زمان در زبان فرانسه.

    اگر می‌خواهید به زمان رخ دادن اتفاقی اشاره کنید، از حرف اضافه à استفاده کنید. در واقع، در این مورد à به معنای at در زبان فرانسه است. به جمله‌های زیر توجه کنید:

    Je suis rentré à 22h. (من ساعت  10 بعد از شهر برگشتم)

    Il s’est endormi à minuit. (او نیمه شب خوابش برد)

    اگر می‌خواهید بگویید یک اتفاق در کدام ماه، فصل یا سال رخ داده است، از حرف اضافه en استفاده کنید.

    En avril (در ماه آوریل)

    En été (در تابستان)

    En 1980 (در سال 1980)

    در این مورد، یک استثنا وجود دارد: فصل بهار. در مورد فصل بهار، از حرف اضافه au استفاده کنید.

    Je suis né au printemps (در فصل بهار به دنیا آمدم)

    اگر می‌خواهید بگویید یک اتفاق در چه روزی رخ داده است، اصلا لازم نیست حرف اضافه‌ای را بیاورید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    Je vais aller lundi (من روز دوشنبه خواهم رفت)

    اگر می‌خواهید در مورد زمان تقریبی وقوع اتفاقی صحبت کنید، باید از حرف اضافه vers استفاده کنید:

    Vers 22h (حدود ساعت 10 بعداز ظهر)

    اگر می‌خواهید بگویید «تا وقتی» یا until، باید از حرف اضافه jusqu’à استفاده کنید:

    Je travaille ici jusqu’à la semaine prochaine. (من تا هفته بعد اینجا کار می‌‌کنم)

    اگر می‌خواهید بگویید “not until”، باید از pas avant استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Je ne partirai pas avant la semaine prochaine (تا هفته بعد اینجا را ترک نخواهم کرد)

    Je ne partirai pas avant la semaine prochaine (تا پیش از هفته بعد اینجا را ترک نخواهم کرد)

    حروف اضافه مالکیت در زبان فرانسه

    در زبان فرانسه، از de و à برای بیان مالکیت استفاده می‌کنیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    La voiture de Marie (اتومبیل ماری)

    C’est une amie à lui (او دوستش است)

    C’est à moi (این برای من است)

    سخن آخر

    بحث حرف اضافه در زبان فرانسه بسیار گسترده است. تا به اینجا، بخش بسیار کوچکی از این مبحث را برای‌تان گفتیم. بهتر است همراه هر فعل، حرف اضافه آن را یاد بگیرید تا بتوانید به موقع، استفاده‌شان کنید. هر چه به بحث حروف اضافه در زبان فرانسه مسلط‌تر باشید و بتوانید از آن‌ها به درستی استفاده کنید، مکالمه‌ها و نوشته‌های‌تان دقیق‌تر خواهد بود.

  • زمان حال ساده در انگلیسی

    زمان حال ساده در انگلیسی

    یادگیری زمان‌ها در زبان انگلیسی بسیار مهم است. حال ساده بسیار پرکاربرد است و معمولاً هر زبان آموز، در همان ابتدای مسیر، این زمان را یاد می‌گیرد. زمان حال ساده انگلیسی، در ظاهر ساده به نظر می‌رسد، اما نکات ظریفی دارد که باید آن را بدانید تا بتوانید به درستی به زبان انگلیسی بنویسید و صحبت کنید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد زمان حال ساده در انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    کاربرد حال ساده انگلیسی چیست؟

    زمان حال ساده انگلیسی کاربرد مشخصی دارد.  در موارد زیر، می‌توانیم از حال ساده انگلیسی استفاده کنیم:

    • برای توصیف وضعیت کنونی

    I’m nineteen years old.

    I’m a student.

    He lives in London.

    • برای بیان آنچه به طور مرتب رخ می‌دهد

    I play football every weekend.

    • بیان عادت

    I smoke.

    He drinks tea at breakfast.

    She only eats fish.

    They watch television regularly.

    • برای بیان اتفاقات تکرارشونده

    We catch the bus every morning.

    It rains every afternoon in the hot season.

    They drive to Monaco every summer.

    • واقعیت یا حقیقتی که هیچ‌وقت تغییر نمی‌کند

    The human body contains 206 bones.

    Light travels at almost 300,000 kilometres per second.

    London is a large city.

    در چنین مواردی، از قیدهای تکرار، sometimes، always و never، در این جمله‌ها استفاده می‌کنیم.

    • بیان اتفاقی مشخص در آینده

    The school term starts next week.

    The train leaves at 19.45 this evening.

    We fly to Paris next week.

    Your exam starts at 09.00

    • اتفاقی در آینده بعد از کلمه‌‎‌هایی مثل when، after و before و بعد از واژه‌هایی مثل if و unless

    I’ll talk to John when I see him.

    You must finish your work before you go home.

    If it rains we’ll get wet.

    He won’t come unless you ask him.

    • خلاصه کردن کتاب، فیلم یا نمایشنامه

    Harry Potter goes to Hogwarts School. He has two close friends, Hermione and …

    Shakespeare’s Hamlet is the Prince of Denmark. One night he sees his father’s ghost. The ghost tells him he has been murdered …

    چگونه حال ساده را بنویسیم؟

    برای نوشتن زمان حال ساده با افعال باقاعده، باید S  سوم شخص را به انتهای فعل اضافه کنید.

    اول شخص مفرد:

    I write.

    دوم شخص مفرد:

    You write.

    سوم شخص مفرد:

    He/she/it writes.

    اول شخص جمع:

    We write.

    دوم شخص جمع:

    You write.

    سوم شخص جمع:

    They write.

    در برخی از افعال، سوم شخص به es ختم می‌شود. اما کدام از افعال به es ختم می‌شود؟ اگر ریشه فعل به o، ch، sh، th، ss، gh یا z ختم شود.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    اول شخص مفرد:

    I go.

    دوم شخص مفرد:

    You go.

    سوم شخص مفرد:

    He/she/it goes.

    اول شخص جمع:

    We go.

    دوم شخص جمع:

    You go.

    سوم شخص جمع:

    They go.

    فعل to be بی‌قاعده است. برای بردن این فعل به حال ساده، باید آن را تغییر دهید.

    اول شخص مفرد:

    I am.

    دوم شخص مفرد:

    You are.

    سوم شخص مفرد:

    He/she/it is.

    اول شخص جمع:

    We are.

    دوم شخص جمع:

    You are.

    سوم شخص جمع:

    They are.

    اگر فعل به حرف صدادار+y ختم شود، y حذف می‌شود و -ies به جای آن می‌نشیدند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    marry – marries

    study – studies

    carry – carries

    worry – worries

    اگر فعل به حرف صدادار+y ختم شود، فعل فقط s می‌پذیرد.

    play – plays

    enjoy – enjoys

    say – says

    منفی کردن زمان حال ساده در انگلیسی

    اما چگونه حال ساده را منفی کنیم؟ برای منفی کردن زمان حال ساده، باید طبق الگوی زیر پیش بروید:

    do/does + not + [root form of verb]

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Pauline does not want to share the pie.

    I like tennis but I don’t like football.

    I don’t live in London now.

    She doesn’t think there is enough to go around.

    Her friends do not agree.

    I don’t want pie anyway.

    I don’t play the piano but I play the guitar.

    برای منفی کردن فعل to be  در زمان حال ساده، باید طبق الگوی زیر پیش بروید:

    [to be] + not

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    I am not a pie lover, but Pauline sure is.

    You aren’t ready for such delicious pie.

    سوالی کردن جمله‌های زمان حال ساده در انگلیسی

    اما چگونه جمله حال ساده را سوالی کنیم؟  سوالی کردن حال ساده در زبان انگلیسی فرمول مشخصی دارد:

    Do/ does+ فاعل+ ریشه فعل

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Do you know how to bake a pie?

    Do you play the piano?

    Does Jack play football?

    Do Rita and Angela live in Manchester?

    اما چگونه جمله حال ساده را با کلمه‌های پرسشی سوالی کنیم؟ به مثال‌های زیر دفت کنید:

    Where do Angela and Rita live?

    What does Angela do?

    When does Rita usually get up?

    Where do they work?

    Where does he come from?

    Where do you live?

    وقتی می‌خواهید جمله را با who سوالی کنید، لازم نیست از do و does استفاده کنید.

    Who lives in London?

    Who plays football at the weekend?

    Who works at Liverpool City Hospital?

    سخن آخر

    تا به اینجا نکات مربوط به زمان حال ساده انگلیسی را یاد گرفتید. با یادگیری این نکته‌ها و کاربردشان، می‌توانید به راحتی صحبت کنید و بنویسید.

  • گرامر used to

    گرامر used to

    گرامر used to را در متون انگلیسی به کرات دیده‌اید یا این‌که خواهید دید. اگر معنای این عبارت را ندانید، نه می‌توانید متوجه معنای جمله شوید، نه می‌توانید آن را به درستی ترجمه کنید. بنابراین دانستن معنا و کاربرد used to در زبان انگلیسی بسیار مهم است. در این مطلب، از گرامر used to  برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    کاربرد عبارت used to  چیست؟

    اگر می‌خواهید در مورد اتفاق یا عادتی در گذشته صحبت کنید، باید از عبارت used to استفاده کنید. برای مثال، وقتی می‌گوییم

     He used to live in London منظورمان این است که او قبلاً در لندن زندگی می‌کرده، اما در حال حاضر، خیر. جمله

     He used to go on holiday to Scotland every year از عادت صحبت می‌کند و منظورش این است که او در حال حاضر، هر سال به اسکاتلند نمی‌رود، بلکه صرفا عادتی در گذشته بوده است.

    در ادامه، کاربرد گرامر used to را به صورت جزئی‌تر برای‌تان گفته‌ایم:

    • برای وصف یخ فعالیت یا حالتی که بارها در گذشته رخ داده است

    Gerry always used to go for a run before breakfast.

    Peter didn’t use to say things like that when I knew him.

    • برای اشاره به فعالیت یا حالتی که در گذشته

    I used to like rock climbing when I was younger.

    You didn’t use to be so stressed!

    صرف فعل

    اما چگونه used toرا صرف کنیم؟ فرم used to با همه ضمایر یکسات است:

    We used toI used to
    You used toYou used to
    They used toShe used to

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    I used to live in New Zealand.

    He used to deliver newspapers papers but he owns the shop now.

    Nancy and Bill used to live in California.

    منفی کردن

    عبارت used to را می‌توانید به دو شیوه منفی کنید:

    did not/didn’t use to

    We didn’t use to have central heating when I was a child.

    Alan didn’t use to like children, but it’s different now he has his own.

    used not/usedn’t to

    I used not to be able to watch myself on TV at all.

    We used not to worry much about money.

    Things usedn’t to be so bad.

    سوالی کردن جمله‌ای با عبارت used to

    سوالی کردن جمله حاوی عبارت used to قانون مشخصی دارد. در ادامه، از قوانین سوالی کردن و مثال‌های مربوط به آن برای‌تان گفته‌ایم.

    did + subject + use to + base form:

    did he use to…?

    Did they use to visit you often?

     – Well, Mary used to.

    used + subject + to + base form

    used he to… ?

    Used he to play the guitar?

    کاربرد get used to چیست؟

    بلافاصله بعد از get used to اسم یا اسم فعل (gerund) می‌آید. به الگوی زیر توجه کنید:

    Get Used To + Noun/‑ing Verb

    در این حالت، اگر بخواهید فعل را به زمان گذشته یا حال ببرید، هرگز عبارت used to به use to تغییر نمی‌کند، بلکه فقط  فعل get تغیر می‌کند. به مثال زیر توجه کنید:

    He finally got used to the winter weather.

    اما کاربرد عبارت get used to چیست؟ از این عبارت برای اشاره به چیزی که در حال تبدیل به عادت یا برنامه ثابت است استفاده می‌کنند. معمولاً از این عبارت برای اشاره به شرایطی استفاده می‌کنند که دشوار است.

    I am getting used to living with my new roommate.

    Our new teacher quickly got used to our large, multicultural class.

    They couldn’t get used to the noisy neighborhood, so they moved.

    Has your brother gotten used to his new boss yet?

    اما چگونه این عبارت را به زمان آینده ببریم؟ به مثال زیر توجه کنید:

    غلط: Horseback riding has been frightening for me, but I will get use to it.

    صحیح: Horseback riding has been frightening for me, but I will get used to it.

    بنابراین لازم نیست بعد از will شکل فعل تغییر کند.

    کاربرد be used to چیست؟

    عبارت be used to نیز قبل از اسم یا اسم فعل قرار می‌گیرد. در این عبارت نیز، زمان فعل use هیچ تغییری نمی‌کند، بلکه فقط زمان be تغییر می‌کند. بنابراین زمان فعل را باید با فعل be تغییر دهید.

    اما کاربرد be used to چیست؟ این عبارت به چیزی اشاره دارد که در حال حاضر، تبدیل به عادت شده است. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    She is used to getting up at 6:00 am because she does it every day.

    Is your friend used to the noise from the construction site next to her office?

    The teacher wasn’t used to answering so many questions during class.

    By this time next year, I will be used to living in Brazil.

    سخن آخر

    تا به این‌جا با عبارت used to و همچنین get used to و be used to و کاربردشان آشنا شدید. با یادگیری این نکات، می‌توانید کاربرد صحیح این عبارت‌ها را یاد بگیرید و به موقع، از آن‌ها استفاده کنید.

  • گذشته کامل در انگلیسی (pluperfect)

    گذشته کامل در انگلیسی (pluperfect)

    گذشته کامل یکی از آسان‌ترین زمان‌ها در زبان انگلیسی است. کافی است فرمولش را یاد بگیرید، درکش کنید و کاربردش را بشناسید تا بتوانید به راحتی، از آن استفاده کنید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد گذشته کامل در انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    گذشته کامل در انگلیسی چیست؟

    گذشته کامل یا Pluperfect برای صحبت کردن در مورد چیزی است که پیش از اتفاق دیگری در گذشته رخ داده است. اجازه دهید این زمان را با ذکر مثالی برای‌تان توضیح دهیم: تصور کنید یک روز صبح از خواب بیدار می‌شوید، از خانه خارج می‌شوید و یادداشتی را پشت در می‌بینید: “Tootles was here”. اگر بخواهید این صبح را برای دوست‌تان تعریف کنید، باید طبق جمله زیر پیش بروید:

    I turned back to the house and saw that someone named Tootles had defaced my front door!

    این جمله نشان می‌دهد Tootles پیش از آن‌که شما برسید، این پیغام را گذاشته است.

    فرمول گذشته کامل انگلیسی چیست؟

    گذشته کامل فرمول مشخصی دارد:

    had + [past participle]

    فرقی نمی‌کند فاعل مفرد باشد یا جمع، در هر صورت فرمول تغییر نمی‌کند.

    به مثال‌های زیر دقت کنید:

    The train left at 9am. We arrived at 9:15am. When we arrived, the train had left.

    I wasn’t hungry. I had just eaten.

    They were hungry. They had not eaten for five hours.

    We were too late. The train had left.

    He explained that he had closed the window because of the rain.

    She had just left the room when the police arrived.

    با درک این مثال‌ها، می‌توانید متوجه کاربرد صحیح زمان ماضی بعید یا گذشته کامل بشوید.

    کاربرد گذشته کامل در انگلیسی چیست؟

    اما کاربرد گذشته کامل در انگلیسی چیست؟ تفاوت بین گذشته کامل و گذشته ساده چیست؟ وقتی در مورد اتفاقی در گذشته صحبت می‌کنید و می‌خواهید به اتفاقی در گذشته دورتر رخ داده است، باید از گذشته کامل استفاده کنید. بدین ترتیب، می‌توانید به رشته‌ای از اتفاقات اشاره کنید. به دو جمله زیر توجه کنید:

    We were relieved that Tootles used washable paint.

    We were relieved that Tootles had used washable paint.

    جمله اول Tootles کار را در زمان مشخصی در گذشته انجام نداده است. در جمله دوم، در مورد اتفاق مشخصی صحبت می‌کنیم.

    اگر بخواهید شرایط یا نتایجی را توصیف کنید، می‌توانید از این زمان استفاده کنید:

    If I had woken up earlier this morning, I would have caught Tootles red-handed.

    در شرطی نوع سوم نیز باید از این زمان استفاده کنید.

    If I had worked harder, I might have passed the exam

    چه زمانی از گذشته کامل استفاده نکنیم؟

    اگر می‌خواهید یک سری از اتفاقات را برای شخصی تعریف کنید، لازم نیست از زمان گذشته کامل استفاده کنید.

    چگونه گذشته کامل را منفی کنیم؟

    منفی کردن گذشته کامل در انگلیسی بسیار راحت است، کافی است از یک فرمول مشخص پیروی کنید:

    had + not + [past participle]

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    We looked for witnesses, but the neighbors had not seen Tootles in the act.

    If Tootles had not included their own name in the message, we would have no idea who was behind it.

    چگونه گذشته کامل انگلیسی را سوالی کنیم؟

    چگونه جمله گذشته کامل انگلیسی را سوالی کنیم؟ به فرمول زیر توجه کنید:

    had + [subject] + [past participle]

    به مثال‌ زیر توجه کنید:

    Had Tootles caused trouble in other neighborhoods before they struck ours?

    افعال باقاعده در گذشته کامل

    اگر می‌خواهد فعل باقاعده را به گذشته کامل ببرید، کافی است ed را به فعل بعد از had اضافه کنید.

    در جدول زیر، از گذشته کامل افعال باقاعده و نحوه منفی کردن‌شان برای‌تان گفته‌ایم.

    مصدرگذشته کاملمنفی
    to askhad askedhad not asked
    to workhad workedhad not worked
    to callhad calledhad not called
    to usehad usedhad not used

    افعال بی قاعده در گذشته کامل

    و اما می‌رسیم به افعال بی‌قاعده. در جدول زیر، برای‌تان گفته‌ایم چگونه افعال بی‌قاعده را به زمان ماضی بعید ببریم و چگونه منفی‌شان کنیم. به جدول زیر توجه کنید:

    مصدرگذشته کاملمنفی
    to behad beenhad not been
    to havehad hadhad not been
    to dohad donehad not done
    to sayhad saidhad not said
    to gethad gottenhad not gotten
    to makehad madehad not made
    to gohad gonehad not gone
    to takehad takenhad not taken
    to seehad seenhad not seen
    to comehad comehad not come

    گذشته کامل استمراری در انگلیسی

    اگر می‌خواهید گذشته کامل را استمراری کنید، کافی است ing را به فعل بعد از had been اضافه کنید. به مثال‌ها زیر توجه کنید:

    I had been working there for a year.

    They had been painting the bedroom.

    She didn’t want to move. She had been living in Liverpool all her life.

    Everything was wet. It had been raining for hours.

    سخن آخر

    تا به این‌جا، با گذشته کامل در انگلیسی و شکل استمراری آن آشنا شدید. فرمول این زمان و کاربرد صحیح آن را یاد بگیرید تا بتوانید به راحتی، آن را در مکالمه‌ها و همچنین نوشته‌های‌تان به کار بگیرید.

  • گرامر May و Might در انگلیسی

    گرامر May و Might در انگلیسی

    کاربرد may  چیست؟

    معمولاً از فعل may در موقعیت‌های زیر استفاده می‌شود:

    • در زمان حال
    • برای وصف فرضیه‌ای احتمالی

    وقتی از رخ دادن چیزی در حال یا آینده مطمئن نیستید و می‌خواهید احتمالی را بیان کنید، از فعل may استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Jack may be coming to see us tomorrow.

    Oh dear! It’s half past ten. We may be late for the meeting.

    She’s had no sleep. She may be tired.

    Javed may offer more tutoring sessions in the future.

    You may go to the movies tonight.

    • برای اجازه گرفتن به شیوه رسمی

    May I borrow the car tomorrow?

    May we come a bit later?

    • برای اجازه رسمی دادن

    You may bring one guest.

    You may go now.

    You may come at eleven if you wish.

    • برای بیان مجوز رسمی

    اگر بخواهید بگویید شخصی مجوز رسمی انجام کاری را دارد، می‌توانید از may استفاده کنید.

    Students may travel for free.

    اگر بخواهید بگویی کسی مجوز انجام کاری را ندارد، می‌توانید از may not استفاده کنید.

    You may not borrow the car until you can be more careful with it!

    Students may not wear jeans.

    کاربرد might چیست؟

    و اما می‌رسیم به کاربرد فعل might ر زبان انگلیسی! معمولاً از فعل might می‌توانید در موقعیت‌های زیر استفاده کنید:

    • بیان احتمالی در زمان گذشته

    I might have messed up my diet last night when I ate those donuts.

    • برای وصف فرضیه‌ای غیرمحتمل

    اگر از رخ دادی در آینده یا حال مطمئن نیستید، از might استفاده کنید.

    I might see you tomorrow.

    It looks nice, but it might be very expensive.

    It’s quite bright. It might not rain today.

    • حدس زدن در مورد گذشته

    اگر بخواهید در مورد گذشته حدسیاتی بزنید، می‌توانید از might have یا may have استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    I haven’t received your letter. It may have got lost in the post.

    It’s ten o’clock. They might have arrived by now.

    • برای بیان درخواستی در گذشته

    He asked if he might borrow the car.

    They wanted to know if they might come later.

    • روشی بسیار مودبانه برای اجازه گرفتن

    Might we ask you a question?

    Might I just interrupt for a moment?

    گذشته کامل با فعل might

    اگر می‌خواهید به زمان گذشته کامل بنویسید، بهتر است از فعل might استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    I might have joined you last night if it weren’t for the rain.

    Elsa might have called, but my phone was on silent.

    Lorraine might not have asked for help, but I knew she needed it.

    بیان احتمال با might یا may

    اگر قرار است اتفاقی بیفتد، اما احتمال کمی وجود دارد که رخ ندهد، بهتر است از may استفاده کنید.

    It may rain tonight, but I’m still going to the concert.

    Johanna may get a promotion.

    We may go on vacation this summer.

    اگر احتمال وقوع اتفاقی کم است، باید از might استفاده کنید. در واقعف وقتی احتمال رخ ندادن چیزی بالاتر از احتمال رخ دادنش باشد، بهتر است از فعل might استفاده کنید.

    If we take this upcoming exit, we might make it on time.

    We all laughed when Jacob said he might win the lottery tonight.

    Stick around and you just might find out.

    اجازه گرفتن با might و may

    همانطور که گفتیم، با may و might می‌توانید اجازه بگیرید. اما چه فرقی میان این دو وجود دارد؟ فعل  might در انگلیسی بریتانیایی، در مقایسه با انگلیسی آمریکایی، رایج‌تر است. به جمله‌های زیر دقت کنید:

    May I please be excused from the table?

    Might I get the menu when you’re done with it?

    برای اجازه دادن، از may استفاده کنید.

    You may leave early today.

    Georgia may go to the movies tonight, but only if she finishes her chores.

    Yes, Alexander may join us for dinner.

    واژه‌های might و may در نقش اسم

    یادتان باشد که واژه‌های might و may اسم نیز هستند. May پنجمین ماه سال است و might به قدرت اشاره دارد.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    My birthday is in May.

    He tried with all his might to open the jar.

    سخن آخر

    تا به اینجا با might  و may در گرامر انگلیسی آشنا شدید و همچنین دانستید که این دو واژه در نقش اسم نیز ظاهر می‌شوند. با کمی تمرین و تکرار می‌توانید قانون استفاده از این دو فعل را به ذهن بسپارید. از فعل may برای بیان زمان حال استفاده کنید و از might برای بیان گذشته استفاده کنید. همچنین می‌توانید از may برای بیان احتمال رخ دادن اتفاق استفاده کنید و از might برای بیان احتمال رخ ندادن آن. از هر دو فعل برای اجازه گرفتن استفاده می‌کنند، اما معمولاً برای اجازه دادن از may استفاده می‌کنند. این دو واژه و کاربردشان تفاوت‌های ظریفی با یکدیگر دارند. با یادگیری تفاوت‌ها و شباهت‌های‌شان، می‌توانید به درستی، در نوشته‌ها و مکالمه‌های‌تان به زبان انگلیسی از آن‌‎ها استفاده کنید.

  • گرامر going to – به زبان ساده

    گرامر going to – به زبان ساده

    شناخت زمان‌ها بخش مهمی از یادگیری زبان انگلیسی است. همانطور که می‌دانید، فعل نشان دهندۀ عمل است و زمان به ما می‎‌‌گوید که عمل چه زمانی انجام شده است. وقتی گرامر going to  به میان می‌آید، صحبت از زمان آینده و انجام عملی در آن زمان است. اما کاربرد going to چیست؟ چه تفاوتی با will دارد؟ در این مطلب، گرامر going to را به زبان ساده برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    عبارت going to  چیست؟

    عبارت going to یک ساختار است که از آن برای صحبت در مورد آینده استفاده می‌کنیم. به الگوی زیر توجه کنید:

    فاعل+ be+ going+ to-infinitive

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    I’m going to buy a new car next week.

    You’re not going to do all this in an hour. There’s just too much to do.

    I’m telling you; you’re going to do it. You don’t have a choice.

    Jo has won the lottery. He says he’s going to buy a Porsche.

    We’re not going to paint our bedroom tomorrow.

    استفاده از گرامر going to برای بیان برنامه‌ای قعطی در اینده

    اگر بخواهید در مورد برنامه مشخصی در آینده صحبت کنید، می‌توانید از going to استفاده کنید. در واقع، وقتی تصمیم گرفته‌اید و می‌خواهید آن را عملی کنید، می‌توانید از این ساختار استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    A friend of mine is going to get married this weekend.

    I am going to go to the beach this weekend.

    Jenny is going to see a movie tonight.

    I am going to learn a new language.

    Jen is going to read that book.

    Jo has won the lottery. He says he’s going to buy a Porsche.

    We’re not going to paint our bedroom tomorrow.

    در جمله‌های بالا، پیش از آنکه صحبت کنیم، تصمیمی را گرفته‌ایم.

    استفاده از عبارت going to برای پیش بینی

    از عبارت going to برای پیش بینی آینده نیز استفاده می‌کنند. این پیش بینی بر اساس شواهد کنونی است. در واقع، می‌گوییم آنچه در فکر داریم رخ خواهد داد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    The sky is very black. It’s going to snow.

    It’s 8.30! You’re going to miss your train!

    I crashed the company car. My boss isn’t going to be very happy!

    بنابراین بر اساس پیش بینی‌ای منطقی یا برنامه‌ای مشخص.

    چگونه going to را منفی کنیم؟

    و اما می‌رسیم به منفی کردن going to ! این ساختار در گفتار و نوشتار رایج و پرکاربرد است، بنابراین باید کاربرد و فرمول صحیح آن را یاد بگیرید. الگوی منفی کردن going to به شرح زیر است:

    am/is/are + not + going to + [root form]

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Jen is not going to quit before she reaches her goal.

    Make sure you arrive on time tomorrow, because the bus is not going to wait for you.

    He is not going to say anything bad about his boss.

    I am not going to finish my homework in time for class.

    We’re not going to see my mother this summer.

    I’m afraid they’re not going to read the whole report.

    چگونه این ساختار را سوالی کنیم؟

    برای سوالی کردن ساختار going to، باید طبق الگوی زیر عمل کنید:

    am/is/are + [subject] + going to + [root form of verb]

    به مثال‌های زیر توجه کنید تا سوالی کردن را یاد بگیرید:

    Is Jen going to finish War and Peace over the summer?

    Am I going to have the discipline to study Spanish every day?

    Are you going to come to my party tomorrow?

    Are you going to attend the lecture this afternoon?

    در صورتی که می‌خواهید این ساختار را با کلمه‌های پرسشی مانند what و who بنویسید، می‌توانید طبق جمله زیر پیش بروید.

    What are you going to buy with the money you found?

    What are you going to wear to the dance?

    What are you going to wear to the dance?

    کاربرد این عبارت چیست؟

    اگر بخواهیم در مورد برنامه‌ای که داشته‌ایم اما ممکن است تغییر کند صحبت کنیم، می‌توانید از الگوی was going to استفاده کنید:

    به دو مثال زیر توجه کنید تا متوجه تفاوت میان is going to و was going to شوید:

    شخص  B مطمئن است که می‌خواهد در باران بماند.A: You’re not staying out in this rain, are you? B: Well, I am going to, yes.
    شخص B می‌خواهد در باران بماند، اما ممکن است نظرش تغییر کند.A: You’re not staying out in this rain, are you? B: Well, I was going to, yes.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با ساختار be going to و کاربرد آن آشنا شدید. در نتیجه، این ساختار در زبان انگلیسی بسیار کاربرد است، از این رو، باید کاربرد صحیحش را یاد بگیرید تا بتوانید به درستی از ان استفاده کنید. پس اگر می‌خواهید چیزی را پیش بینی کنید یا این‌که در مورد برنامه آینده‌تان صحبت کنید، می‌توانید از این ساختار استفاده کنید.

  • آرتیکل در انگلیسی

    آرتیکل در انگلیسی

    آرتیکل چیست؟

    پیش از هر چیزی، باید بدانیم آرتیکل در انگلیسی چیست! آرتیکل‌ها واژگانی هستند که نشان می‌دهند یک اسم مشخص است یا نامشخص. به مثال‌ زیر توجه کنید:

    After the long day, the cup of tea tasted particularly good.

    آرتیکل the حاکی از یک روز مشخص است. 

    اکنون به مثال زیر توجه کنید:

    After a long day, a cup of tea tastes particularly good.

    حرف a حاکی از روزی نامشخص است.

    انواع آرتیکل در انگلیسی

    حتماً تا به اینجا متوجه شده‌اید که در زبان انگلیسی، دو نوع آرتیکل وجود دارد: آرتیکل معین (definite article) و آرتیکل نامعین (indefinite article). در ادامه، از این آرتیکل‌ها و کاربردشان برای‌تان خواهیم گفت.

    آرتیکل معین

    واژۀ the آرتیکل معین یا definite article است. آرتیکل the اسم را به یک چیز مشخص محدود می‌کند. برای مثال، وقتی دوست‌تان از شما می‌پرسد “Are you going to the party this weekend?”، آرتیکل the حاکی از مهمانی مشخصی است که هر دوی شما از برگزاری آن خبر دارید. این آرتیکل را می‌توانید با اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش همراه کنید.

    در ادامه، نمونه‌هایی از کاربرد این آرتیکل معین برای‌تان آورده‌ایم:

    Please give me the hammer.

    Please give me the red hammer; the blue one is too small.

    Please give me the nails.

    Please give me the large nail; it’s the only one strong enough to hold this painting.

    Please give me the hammer and the nails.

    آرتیکل نامعین

    این آرتیکل به دو شکل وجود دارد:

    • A
    • An

    آرتیکل a به همراه واژگانی که حرف اول‌شان بی‌صدا است به کار می‌رود و آرتیکل an با واژگانی که با حرف صدادار آغاز می‌شوند همراه می‌شود.

    اما چرا می‌گوییم آرتیکل نامعین؟ وقتی از دوست‌تان می‌پرسید “Should I bring a gift to the party”، دوست‌تان می‌داند که شما در مورد هدیۀ مشخصی صحبت نمی‌کنید، بلکه منظورتان کلیت هدیه دادن است.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Please hand me a book; any book will do.

    Please hand me an autobiography; any autobiography will do.

    استثناهایی در مورد استفاده از a و an

    همانطور که گفتیم، a قبل از واژه‌ای با حروف بی صدا به کار می‌رود و حرف an با واژگانی با حروف صدادار. اما در این بین، استثناهایی نیز وجود دارد. برای مثال، واژۀ honor، برخلاف املایش، تلفظش با حرف صدادار آغاز می‌شود. از این رو، باید از حرف تعریف an استفاده کنیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    غلط:

    My mother is a honest woman.

    صحیح:

    My mother is an honest woman.

    همچنین اگر حرف اول واژه‌ای صدادار باشد، اما تلفظ آن با حرف بی‌صدا آغاز شود، باید از حرف اضافه a استفاده کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    غلط:

    She is an United States senator.

    صحیح:

    She is a United States senator.

    این قوانین در مورد حروف اختصار نیز صدق می‌کند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    an LCD display

    a UK-based company

    an HR department

    a URL

    کاربرد آرتیکل پیش از صفت

    در زبان انگلیسی، وقتی قرار است آرتیکل را به همراه صفت به کار بگیرید، باید آن را طبق صفت استفاده کنید. اما چرا؟

    در زبان انگلیسی، الگوی اسم و صفت به شرح زیر است:

    article + adjective + noun

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Eliza will bring a small gift to Sophie’s party.

    I heard an interesting story yesterday.

    آرتیکل نامعین همراه با اسامی غیرقابل شمارش

    اسامی غیرقابل شمارش در زبان انگلیسی را نباید همراه با حروف تعریف a و an همراه کنید. برخی از واژگان غیرقابل شمارش به شرح زیر است:

    information, animal husbandry, wealth, jewelry, equipment, the working class, milk, sand, air

    در مورد واژگان غیر قابل شمارش، به جای آرتیکل‌های a  و an، از واژۀ some استفاده کنید.

     به مثال زیر توجه کنید:

    غلط:

    Please give me a water.

    صحیح:

    Please give me some water.

    اگر آب را به واحد قابل شمارشی تبدیل کنید، می‌توانید از آرتیکل‌های نامشخص استفاه کنید. به مثال زیر توجه کنید:

    صحیح:

    Please give me a bottle of water.

    غلط:

    Please give me an ice.

    صحیح:

    Please give me an ice cube.

    صحیح:

    Please give me some ice.

    بسته به بافتار متن، یک واژه می‌تواند قابل شمارش یا غیر قابل شمارش باشد.

    به کاربرد واژه light در دو جمله توجه کنید:

    صحیح:

    We need a light in this room.

    صحیح:

    We need some light in this room.

    استفاده از آرتیکل در انگلیسی به همراه ضمیر

    آیا می‌توان آرتیکل را به همراه ضمیر به کار برد یا خیر؟ ضمایر مالکیت (his, my, our, its, her, their) مشخص می‌کنند که شما در مورد شی مشخصی صحبت می‌کنید یا خیر. بنابراین اگر ضمیر را به همراه ضمیر مالکیت به کار بگیرد، خواننده گیج خواهد شد. بنابراین نباید آرتیکل و ضمیر مالکیت را با هم استفاده کنید:

    غلط:

    Why are you reading the my book?

    صحیح:

    Why are you reading the book?

    صحیح:

    Why are you reading my book?

    حذف آرتیکل در انگلیسی

    گاهی می‌توانید آرتیکل را حذف کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید.

    غلط:

    Let’s go out for a dinner tonight.

    صحیح:

    Let’s go out for dinner tonight.

    غلط:

    The creativity is a valuable quality in children.

    صحیح:

    Creativity is a valuable quality in children.

    بسیاری از ملیت‌ها و زبان‌ها به هیچ حرف تعریفی نیاز ندارند. به مثال زیر توجه کنید:

    غلط:

    I studied the French in high school for four years.

    صحیح:

    I studied French in high school for four years.

    ورزش‌ها و درس‌های دانشگاهی نیز به آرتیکل نیازی ندارند.

    غلط:

    I like to play the baseball.

    صحیح:

    I like to play baseball.

    غلط:

    My sister was always good at the math.

    صحیح:

    My sister was always good at math.

    سخن آخر

    تا به اینجا با آرتیکل در انگلیسی و کاربرد آن آشنا شدید. با یادگیری انواع آرتیکل و شیوه صحیح کاربرد آن، می‌توانید به راحتی، انگلیسی را به شیوه صحیحی بنویسید و صحبت کنید. بنابراین از همان ابتدا، با توضیح آرتیکل در انگلیسی آشنا شوید تا بتوانید رفته رفته، کاربرد صحیح آن‌ها را یاد بگیرید .

  • معیار CLB چیست؟

    معیار CLB چیست؟

    اگر قصد مهاجرت به کانادا را دارید، باید در یکی از آزمون‌های معتبر زبان انگلیسی یا فرانسه شرکت کنید و نمره لازم را کسب کنید. Canadian Language Benchmarks (CLB) یکی از سیستم‌های ارزیابی معتبر برای سنجش سطح زبان انگلیسی مهاجران در کانادا است. این معیارها نشان‌دهنده توانایی شما در برقراری ارتباط به زبان انگلیسی هستند. اگر می‌خواهید اقامت دائم کانادا را داشته باشید، باید حداقل به یکی از این دو زبان مسلط باشید. حتی برای تحصیل و کار در این کشور نیز باید به فکر یادگیری زبان و تسلط به آن‌ها باشید. اما معیار CLB چیست؟ چرا برای مهاجرت به کانادا به این معیار نیاز داریم؟ چگونه می‌توانیم سطح CLB خود را بسنجیم؟

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد معیار CLB بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    معیار CLB چیست؟

    Canadian Language Benchmarks (CLB) استاندارد ملی کانادا برای تعیین سطح زبان مهاجران و صلاحیت‌شان در استفاده از مهارت‌های مختلف زبانی است. سازمان Immigration, Refugees and Citizenship Canada (IRCC) از این معیار برای سنجش سطح زبان انگلیسی مهاجران استفاده می‌کند. در واقع، سطح CLB نشان می‌دهد که آیا می‌توانید در کانادا زندگی و کار کنید یا خیر.

    برای تعیین سطح CLB، هر چهار مهارت زبانی‌تان، یعنی لیسنینگ، اسپیکینگ، ریدینگ و رایتینگ، سنجیده می‌شود. هر مهارت در دوازده سطح سنجیده می‌شود.

    چرا برای مهاجرت به کانادا به معیار CLB نیاز داریم؟

    کانادا کشوری دوزبانه است. فرانسه و انگلیسی زبان‌های رسمی این کشور هستند. برای زندگی و کار در این کشور، باید بتوانید به یک یا هر دو زبان صحبت کنید. برای اخذ اقامت دائم نیز باید سطح زبان مناسبی داشته باشید. معیار CLB به کانادا کمک می‌کند تا سطح زبان انگلیسی مهاجران را به‌صورت استاندارد ارزیابی کند.

    سطح‌بندی در معیار CLB چگونه است؟

    معیار CLB در سه سطح کلی ارائه می‌شود:

    1. مبتدی
    2. متوسط
    3. پیشرفته

    هر سطح نیز به چهار قسمت تقسیم می‌شود: مبتدی، در حال پیشرفت، کافی و روان. هر چهار مهارت زبانی طی این معیارها سنجیده و نمره‌گذاری می‌شوند.

    نحوه محاسبه نمره CLB چیست؟

    نمره‌ای که از آزمون‌های معتبری مانند IELTS یا CELPIP دریافت می‌کنید، با استفاده از استانداردهای CLB سنجیده می‌شود و همه شرکت‌کنندگان بر اساس این معیارها ارزیابی می‌شوند.

    تطبیق نتیجه آزمون IELTS با معیارهای CLB

    آزمون آیلتس از معتبرترین آزمون‌های زبان انگلیسی است و نمره آن را می‌توان با معیارهای CLB تطبیق داد.

    سطح CLBریدینگرایتینگلیسنینگاسپیکینگ
    109.0-8.09.0-7.59.0-8.59.0-7.5
    97.07.08.07.0
    86.56.57.56.5
    76.06.06.06.0
    65.05.55.55.5
    54.05.05.05.0
    43.54.04.54.0

    نمره لازم CLB برای ورود به کانادا

    برای اقامت در کشور کانادا، باید حداقل سطح CLB را کسب کنید. به عنوان مثال:

    • Federal Skilled Workers Program (FSW): برای هر چهار مهارت باید نمره CLB بالاتر از 7 باشد.
    • Federal Skilled Trade Program (FSTP): باید برای مهارت‌های لیسنینگ و اسپیکینگ، نمره CLB بالاتر از 5 و برای ریدینگ و رایتینگ بالاتر از 4 باشد.

    اعتبار نتایج آزمون‌های زبان

    نتایج آزمون‌های زبان دو سال معتبر هستند. هنگام ثبت درخواست Express Entry، باید مطمئن شوید که نتایج آزمون‌تان معتبر است. اگر اعتبار نتایج پیش از دعوت به اپلای به پایان برسد، باید مجدداً در آزمون شرکت کنید و پروفایل‌تان را به‌روز کنید.

    سخن آخر

    در کانادا، Canadian Language Benchmarks (CLB) معیاری برای تعیین توانایی شما در برقراری ارتباط به زبان انگلیسی است. برای سنجش سطح زبان خود، باید در یکی از آزمون‌های معتبر زبان شرکت کنید و نمره‌ای دریافت کنید که سپس با معیارهای CLB ارزیابی می‌شود. این معیار به شما نشان می‌دهد که در هر مهارت زبانی تا چه اندازه پیشرفت داشته‌اید و چقدر می‌توانید از آن‌ها در زندگی روزمره و کاری استفاده کنید.