نویسنده: نزدیکتر

  • گرامر used to

    گرامر used to

    گرامر used to را در متون انگلیسی به کرات دیده‌اید یا این‌که خواهید دید. اگر معنای این عبارت را ندانید، نه می‌توانید متوجه معنای جمله شوید، نه می‌توانید آن را به درستی ترجمه کنید. بنابراین دانستن معنا و کاربرد used to در زبان انگلیسی بسیار مهم است. در این مطلب، از گرامر used to  برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    کاربرد عبارت used to  چیست؟

    اگر می‌خواهید در مورد اتفاق یا عادتی در گذشته صحبت کنید، باید از عبارت used to استفاده کنید. برای مثال، وقتی می‌گوییم

     He used to live in London منظورمان این است که او قبلاً در لندن زندگی می‌کرده، اما در حال حاضر، خیر. جمله

     He used to go on holiday to Scotland every year از عادت صحبت می‌کند و منظورش این است که او در حال حاضر، هر سال به اسکاتلند نمی‌رود، بلکه صرفا عادتی در گذشته بوده است.

    در ادامه، کاربرد گرامر used to را به صورت جزئی‌تر برای‌تان گفته‌ایم:

    • برای وصف یخ فعالیت یا حالتی که بارها در گذشته رخ داده است

    Gerry always used to go for a run before breakfast.

    Peter didn’t use to say things like that when I knew him.

    • برای اشاره به فعالیت یا حالتی که در گذشته

    I used to like rock climbing when I was younger.

    You didn’t use to be so stressed!

    صرف فعل

    اما چگونه used toرا صرف کنیم؟ فرم used to با همه ضمایر یکسات است:

    We used toI used to
    You used toYou used to
    They used toShe used to

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    I used to live in New Zealand.

    He used to deliver newspapers papers but he owns the shop now.

    Nancy and Bill used to live in California.

    منفی کردن

    عبارت used to را می‌توانید به دو شیوه منفی کنید:

    did not/didn’t use to

    We didn’t use to have central heating when I was a child.

    Alan didn’t use to like children, but it’s different now he has his own.

    used not/usedn’t to

    I used not to be able to watch myself on TV at all.

    We used not to worry much about money.

    Things usedn’t to be so bad.

    سوالی کردن جمله‌ای با عبارت used to

    سوالی کردن جمله حاوی عبارت used to قانون مشخصی دارد. در ادامه، از قوانین سوالی کردن و مثال‌های مربوط به آن برای‌تان گفته‌ایم.

    did + subject + use to + base form:

    did he use to…?

    Did they use to visit you often?

     – Well, Mary used to.

    used + subject + to + base form

    used he to… ?

    Used he to play the guitar?

    کاربرد get used to چیست؟

    بلافاصله بعد از get used to اسم یا اسم فعل (gerund) می‌آید. به الگوی زیر توجه کنید:

    Get Used To + Noun/‑ing Verb

    در این حالت، اگر بخواهید فعل را به زمان گذشته یا حال ببرید، هرگز عبارت used to به use to تغییر نمی‌کند، بلکه فقط  فعل get تغیر می‌کند. به مثال زیر توجه کنید:

    He finally got used to the winter weather.

    اما کاربرد عبارت get used to چیست؟ از این عبارت برای اشاره به چیزی که در حال تبدیل به عادت یا برنامه ثابت است استفاده می‌کنند. معمولاً از این عبارت برای اشاره به شرایطی استفاده می‌کنند که دشوار است.

    I am getting used to living with my new roommate.

    Our new teacher quickly got used to our large, multicultural class.

    They couldn’t get used to the noisy neighborhood, so they moved.

    Has your brother gotten used to his new boss yet?

    اما چگونه این عبارت را به زمان آینده ببریم؟ به مثال زیر توجه کنید:

    غلط: Horseback riding has been frightening for me, but I will get use to it.

    صحیح: Horseback riding has been frightening for me, but I will get used to it.

    بنابراین لازم نیست بعد از will شکل فعل تغییر کند.

    کاربرد be used to چیست؟

    عبارت be used to نیز قبل از اسم یا اسم فعل قرار می‌گیرد. در این عبارت نیز، زمان فعل use هیچ تغییری نمی‌کند، بلکه فقط زمان be تغییر می‌کند. بنابراین زمان فعل را باید با فعل be تغییر دهید.

    اما کاربرد be used to چیست؟ این عبارت به چیزی اشاره دارد که در حال حاضر، تبدیل به عادت شده است. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    She is used to getting up at 6:00 am because she does it every day.

    Is your friend used to the noise from the construction site next to her office?

    The teacher wasn’t used to answering so many questions during class.

    By this time next year, I will be used to living in Brazil.

    سخن آخر

    تا به این‌جا با عبارت used to و همچنین get used to و be used to و کاربردشان آشنا شدید. با یادگیری این نکات، می‌توانید کاربرد صحیح این عبارت‌ها را یاد بگیرید و به موقع، از آن‌ها استفاده کنید.

  • گذشته کامل در انگلیسی (pluperfect)

    گذشته کامل در انگلیسی (pluperfect)

    گذشته کامل یکی از آسان‌ترین زمان‌ها در زبان انگلیسی است. کافی است فرمولش را یاد بگیرید، درکش کنید و کاربردش را بشناسید تا بتوانید به راحتی، از آن استفاده کنید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد گذشته کامل در انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    گذشته کامل در انگلیسی چیست؟

    گذشته کامل یا Pluperfect برای صحبت کردن در مورد چیزی است که پیش از اتفاق دیگری در گذشته رخ داده است. اجازه دهید این زمان را با ذکر مثالی برای‌تان توضیح دهیم: تصور کنید یک روز صبح از خواب بیدار می‌شوید، از خانه خارج می‌شوید و یادداشتی را پشت در می‌بینید: “Tootles was here”. اگر بخواهید این صبح را برای دوست‌تان تعریف کنید، باید طبق جمله زیر پیش بروید:

    I turned back to the house and saw that someone named Tootles had defaced my front door!

    این جمله نشان می‌دهد Tootles پیش از آن‌که شما برسید، این پیغام را گذاشته است.

    فرمول گذشته کامل انگلیسی چیست؟

    گذشته کامل فرمول مشخصی دارد:

    had + [past participle]

    فرقی نمی‌کند فاعل مفرد باشد یا جمع، در هر صورت فرمول تغییر نمی‌کند.

    به مثال‌های زیر دقت کنید:

    The train left at 9am. We arrived at 9:15am. When we arrived, the train had left.

    I wasn’t hungry. I had just eaten.

    They were hungry. They had not eaten for five hours.

    We were too late. The train had left.

    He explained that he had closed the window because of the rain.

    She had just left the room when the police arrived.

    با درک این مثال‌ها، می‌توانید متوجه کاربرد صحیح زمان ماضی بعید یا گذشته کامل بشوید.

    کاربرد گذشته کامل در انگلیسی چیست؟

    اما کاربرد گذشته کامل در انگلیسی چیست؟ تفاوت بین گذشته کامل و گذشته ساده چیست؟ وقتی در مورد اتفاقی در گذشته صحبت می‌کنید و می‌خواهید به اتفاقی در گذشته دورتر رخ داده است، باید از گذشته کامل استفاده کنید. بدین ترتیب، می‌توانید به رشته‌ای از اتفاقات اشاره کنید. به دو جمله زیر توجه کنید:

    We were relieved that Tootles used washable paint.

    We were relieved that Tootles had used washable paint.

    جمله اول Tootles کار را در زمان مشخصی در گذشته انجام نداده است. در جمله دوم، در مورد اتفاق مشخصی صحبت می‌کنیم.

    اگر بخواهید شرایط یا نتایجی را توصیف کنید، می‌توانید از این زمان استفاده کنید:

    If I had woken up earlier this morning, I would have caught Tootles red-handed.

    در شرطی نوع سوم نیز باید از این زمان استفاده کنید.

    If I had worked harder, I might have passed the exam

    چه زمانی از گذشته کامل استفاده نکنیم؟

    اگر می‌خواهید یک سری از اتفاقات را برای شخصی تعریف کنید، لازم نیست از زمان گذشته کامل استفاده کنید.

    چگونه گذشته کامل را منفی کنیم؟

    منفی کردن گذشته کامل در انگلیسی بسیار راحت است، کافی است از یک فرمول مشخص پیروی کنید:

    had + not + [past participle]

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    We looked for witnesses, but the neighbors had not seen Tootles in the act.

    If Tootles had not included their own name in the message, we would have no idea who was behind it.

    چگونه گذشته کامل انگلیسی را سوالی کنیم؟

    چگونه جمله گذشته کامل انگلیسی را سوالی کنیم؟ به فرمول زیر توجه کنید:

    had + [subject] + [past participle]

    به مثال‌ زیر توجه کنید:

    Had Tootles caused trouble in other neighborhoods before they struck ours?

    افعال باقاعده در گذشته کامل

    اگر می‌خواهد فعل باقاعده را به گذشته کامل ببرید، کافی است ed را به فعل بعد از had اضافه کنید.

    در جدول زیر، از گذشته کامل افعال باقاعده و نحوه منفی کردن‌شان برای‌تان گفته‌ایم.

    مصدرگذشته کاملمنفی
    to askhad askedhad not asked
    to workhad workedhad not worked
    to callhad calledhad not called
    to usehad usedhad not used

    افعال بی قاعده در گذشته کامل

    و اما می‌رسیم به افعال بی‌قاعده. در جدول زیر، برای‌تان گفته‌ایم چگونه افعال بی‌قاعده را به زمان ماضی بعید ببریم و چگونه منفی‌شان کنیم. به جدول زیر توجه کنید:

    مصدرگذشته کاملمنفی
    to behad beenhad not been
    to havehad hadhad not been
    to dohad donehad not done
    to sayhad saidhad not said
    to gethad gottenhad not gotten
    to makehad madehad not made
    to gohad gonehad not gone
    to takehad takenhad not taken
    to seehad seenhad not seen
    to comehad comehad not come

    گذشته کامل استمراری در انگلیسی

    اگر می‌خواهید گذشته کامل را استمراری کنید، کافی است ing را به فعل بعد از had been اضافه کنید. به مثال‌ها زیر توجه کنید:

    I had been working there for a year.

    They had been painting the bedroom.

    She didn’t want to move. She had been living in Liverpool all her life.

    Everything was wet. It had been raining for hours.

    سخن آخر

    تا به این‌جا، با گذشته کامل در انگلیسی و شکل استمراری آن آشنا شدید. فرمول این زمان و کاربرد صحیح آن را یاد بگیرید تا بتوانید به راحتی، آن را در مکالمه‌ها و همچنین نوشته‌های‌تان به کار بگیرید.

  • گرامر May و Might در انگلیسی

    گرامر May و Might در انگلیسی

    کاربرد may  چیست؟

    معمولاً از فعل may در موقعیت‌های زیر استفاده می‌شود:

    • در زمان حال
    • برای وصف فرضیه‌ای احتمالی

    وقتی از رخ دادن چیزی در حال یا آینده مطمئن نیستید و می‌خواهید احتمالی را بیان کنید، از فعل may استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Jack may be coming to see us tomorrow.

    Oh dear! It’s half past ten. We may be late for the meeting.

    She’s had no sleep. She may be tired.

    Javed may offer more tutoring sessions in the future.

    You may go to the movies tonight.

    • برای اجازه گرفتن به شیوه رسمی

    May I borrow the car tomorrow?

    May we come a bit later?

    • برای اجازه رسمی دادن

    You may bring one guest.

    You may go now.

    You may come at eleven if you wish.

    • برای بیان مجوز رسمی

    اگر بخواهید بگویید شخصی مجوز رسمی انجام کاری را دارد، می‌توانید از may استفاده کنید.

    Students may travel for free.

    اگر بخواهید بگویی کسی مجوز انجام کاری را ندارد، می‌توانید از may not استفاده کنید.

    You may not borrow the car until you can be more careful with it!

    Students may not wear jeans.

    کاربرد might چیست؟

    و اما می‌رسیم به کاربرد فعل might ر زبان انگلیسی! معمولاً از فعل might می‌توانید در موقعیت‌های زیر استفاده کنید:

    • بیان احتمالی در زمان گذشته

    I might have messed up my diet last night when I ate those donuts.

    • برای وصف فرضیه‌ای غیرمحتمل

    اگر از رخ دادی در آینده یا حال مطمئن نیستید، از might استفاده کنید.

    I might see you tomorrow.

    It looks nice, but it might be very expensive.

    It’s quite bright. It might not rain today.

    • حدس زدن در مورد گذشته

    اگر بخواهید در مورد گذشته حدسیاتی بزنید، می‌توانید از might have یا may have استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    I haven’t received your letter. It may have got lost in the post.

    It’s ten o’clock. They might have arrived by now.

    • برای بیان درخواستی در گذشته

    He asked if he might borrow the car.

    They wanted to know if they might come later.

    • روشی بسیار مودبانه برای اجازه گرفتن

    Might we ask you a question?

    Might I just interrupt for a moment?

    گذشته کامل با فعل might

    اگر می‌خواهید به زمان گذشته کامل بنویسید، بهتر است از فعل might استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    I might have joined you last night if it weren’t for the rain.

    Elsa might have called, but my phone was on silent.

    Lorraine might not have asked for help, but I knew she needed it.

    بیان احتمال با might یا may

    اگر قرار است اتفاقی بیفتد، اما احتمال کمی وجود دارد که رخ ندهد، بهتر است از may استفاده کنید.

    It may rain tonight, but I’m still going to the concert.

    Johanna may get a promotion.

    We may go on vacation this summer.

    اگر احتمال وقوع اتفاقی کم است، باید از might استفاده کنید. در واقعف وقتی احتمال رخ ندادن چیزی بالاتر از احتمال رخ دادنش باشد، بهتر است از فعل might استفاده کنید.

    If we take this upcoming exit, we might make it on time.

    We all laughed when Jacob said he might win the lottery tonight.

    Stick around and you just might find out.

    اجازه گرفتن با might و may

    همانطور که گفتیم، با may و might می‌توانید اجازه بگیرید. اما چه فرقی میان این دو وجود دارد؟ فعل  might در انگلیسی بریتانیایی، در مقایسه با انگلیسی آمریکایی، رایج‌تر است. به جمله‌های زیر دقت کنید:

    May I please be excused from the table?

    Might I get the menu when you’re done with it?

    برای اجازه دادن، از may استفاده کنید.

    You may leave early today.

    Georgia may go to the movies tonight, but only if she finishes her chores.

    Yes, Alexander may join us for dinner.

    واژه‌های might و may در نقش اسم

    یادتان باشد که واژه‌های might و may اسم نیز هستند. May پنجمین ماه سال است و might به قدرت اشاره دارد.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    My birthday is in May.

    He tried with all his might to open the jar.

    سخن آخر

    تا به اینجا با might  و may در گرامر انگلیسی آشنا شدید و همچنین دانستید که این دو واژه در نقش اسم نیز ظاهر می‌شوند. با کمی تمرین و تکرار می‌توانید قانون استفاده از این دو فعل را به ذهن بسپارید. از فعل may برای بیان زمان حال استفاده کنید و از might برای بیان گذشته استفاده کنید. همچنین می‌توانید از may برای بیان احتمال رخ دادن اتفاق استفاده کنید و از might برای بیان احتمال رخ ندادن آن. از هر دو فعل برای اجازه گرفتن استفاده می‌کنند، اما معمولاً برای اجازه دادن از may استفاده می‌کنند. این دو واژه و کاربردشان تفاوت‌های ظریفی با یکدیگر دارند. با یادگیری تفاوت‌ها و شباهت‌های‌شان، می‌توانید به درستی، در نوشته‌ها و مکالمه‌های‌تان به زبان انگلیسی از آن‌‎ها استفاده کنید.

  • گرامر going to – به زبان ساده

    گرامر going to – به زبان ساده

    شناخت زمان‌ها بخش مهمی از یادگیری زبان انگلیسی است. همانطور که می‌دانید، فعل نشان دهندۀ عمل است و زمان به ما می‎‌‌گوید که عمل چه زمانی انجام شده است. وقتی گرامر going to  به میان می‌آید، صحبت از زمان آینده و انجام عملی در آن زمان است. اما کاربرد going to چیست؟ چه تفاوتی با will دارد؟ در این مطلب، گرامر going to را به زبان ساده برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    عبارت going to  چیست؟

    عبارت going to یک ساختار است که از آن برای صحبت در مورد آینده استفاده می‌کنیم. به الگوی زیر توجه کنید:

    فاعل+ be+ going+ to-infinitive

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    I’m going to buy a new car next week.

    You’re not going to do all this in an hour. There’s just too much to do.

    I’m telling you; you’re going to do it. You don’t have a choice.

    Jo has won the lottery. He says he’s going to buy a Porsche.

    We’re not going to paint our bedroom tomorrow.

    استفاده از گرامر going to برای بیان برنامه‌ای قعطی در اینده

    اگر بخواهید در مورد برنامه مشخصی در آینده صحبت کنید، می‌توانید از going to استفاده کنید. در واقع، وقتی تصمیم گرفته‌اید و می‌خواهید آن را عملی کنید، می‌توانید از این ساختار استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    A friend of mine is going to get married this weekend.

    I am going to go to the beach this weekend.

    Jenny is going to see a movie tonight.

    I am going to learn a new language.

    Jen is going to read that book.

    Jo has won the lottery. He says he’s going to buy a Porsche.

    We’re not going to paint our bedroom tomorrow.

    در جمله‌های بالا، پیش از آنکه صحبت کنیم، تصمیمی را گرفته‌ایم.

    استفاده از عبارت going to برای پیش بینی

    از عبارت going to برای پیش بینی آینده نیز استفاده می‌کنند. این پیش بینی بر اساس شواهد کنونی است. در واقع، می‌گوییم آنچه در فکر داریم رخ خواهد داد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    The sky is very black. It’s going to snow.

    It’s 8.30! You’re going to miss your train!

    I crashed the company car. My boss isn’t going to be very happy!

    بنابراین بر اساس پیش بینی‌ای منطقی یا برنامه‌ای مشخص.

    چگونه going to را منفی کنیم؟

    و اما می‌رسیم به منفی کردن going to ! این ساختار در گفتار و نوشتار رایج و پرکاربرد است، بنابراین باید کاربرد و فرمول صحیح آن را یاد بگیرید. الگوی منفی کردن going to به شرح زیر است:

    am/is/are + not + going to + [root form]

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Jen is not going to quit before she reaches her goal.

    Make sure you arrive on time tomorrow, because the bus is not going to wait for you.

    He is not going to say anything bad about his boss.

    I am not going to finish my homework in time for class.

    We’re not going to see my mother this summer.

    I’m afraid they’re not going to read the whole report.

    چگونه این ساختار را سوالی کنیم؟

    برای سوالی کردن ساختار going to، باید طبق الگوی زیر عمل کنید:

    am/is/are + [subject] + going to + [root form of verb]

    به مثال‌های زیر توجه کنید تا سوالی کردن را یاد بگیرید:

    Is Jen going to finish War and Peace over the summer?

    Am I going to have the discipline to study Spanish every day?

    Are you going to come to my party tomorrow?

    Are you going to attend the lecture this afternoon?

    در صورتی که می‌خواهید این ساختار را با کلمه‌های پرسشی مانند what و who بنویسید، می‌توانید طبق جمله زیر پیش بروید.

    What are you going to buy with the money you found?

    What are you going to wear to the dance?

    What are you going to wear to the dance?

    کاربرد این عبارت چیست؟

    اگر بخواهیم در مورد برنامه‌ای که داشته‌ایم اما ممکن است تغییر کند صحبت کنیم، می‌توانید از الگوی was going to استفاده کنید:

    به دو مثال زیر توجه کنید تا متوجه تفاوت میان is going to و was going to شوید:

    شخص  B مطمئن است که می‌خواهد در باران بماند.A: You’re not staying out in this rain, are you? B: Well, I am going to, yes.
    شخص B می‌خواهد در باران بماند، اما ممکن است نظرش تغییر کند.A: You’re not staying out in this rain, are you? B: Well, I was going to, yes.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با ساختار be going to و کاربرد آن آشنا شدید. در نتیجه، این ساختار در زبان انگلیسی بسیار کاربرد است، از این رو، باید کاربرد صحیحش را یاد بگیرید تا بتوانید به درستی از ان استفاده کنید. پس اگر می‌خواهید چیزی را پیش بینی کنید یا این‌که در مورد برنامه آینده‌تان صحبت کنید، می‌توانید از این ساختار استفاده کنید.

  • آرتیکل در انگلیسی

    آرتیکل در انگلیسی

    آرتیکل چیست؟

    پیش از هر چیزی، باید بدانیم آرتیکل در انگلیسی چیست! آرتیکل‌ها واژگانی هستند که نشان می‌دهند یک اسم مشخص است یا نامشخص. به مثال‌ زیر توجه کنید:

    After the long day, the cup of tea tasted particularly good.

    آرتیکل the حاکی از یک روز مشخص است. 

    اکنون به مثال زیر توجه کنید:

    After a long day, a cup of tea tastes particularly good.

    حرف a حاکی از روزی نامشخص است.

    انواع آرتیکل در انگلیسی

    حتماً تا به اینجا متوجه شده‌اید که در زبان انگلیسی، دو نوع آرتیکل وجود دارد: آرتیکل معین (definite article) و آرتیکل نامعین (indefinite article). در ادامه، از این آرتیکل‌ها و کاربردشان برای‌تان خواهیم گفت.

    آرتیکل معین

    واژۀ the آرتیکل معین یا definite article است. آرتیکل the اسم را به یک چیز مشخص محدود می‌کند. برای مثال، وقتی دوست‌تان از شما می‌پرسد “Are you going to the party this weekend?”، آرتیکل the حاکی از مهمانی مشخصی است که هر دوی شما از برگزاری آن خبر دارید. این آرتیکل را می‌توانید با اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش همراه کنید.

    در ادامه، نمونه‌هایی از کاربرد این آرتیکل معین برای‌تان آورده‌ایم:

    Please give me the hammer.

    Please give me the red hammer; the blue one is too small.

    Please give me the nails.

    Please give me the large nail; it’s the only one strong enough to hold this painting.

    Please give me the hammer and the nails.

    آرتیکل نامعین

    این آرتیکل به دو شکل وجود دارد:

    • A
    • An

    آرتیکل a به همراه واژگانی که حرف اول‌شان بی‌صدا است به کار می‌رود و آرتیکل an با واژگانی که با حرف صدادار آغاز می‌شوند همراه می‌شود.

    اما چرا می‌گوییم آرتیکل نامعین؟ وقتی از دوست‌تان می‌پرسید “Should I bring a gift to the party”، دوست‌تان می‌داند که شما در مورد هدیۀ مشخصی صحبت نمی‌کنید، بلکه منظورتان کلیت هدیه دادن است.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Please hand me a book; any book will do.

    Please hand me an autobiography; any autobiography will do.

    استثناهایی در مورد استفاده از a و an

    همانطور که گفتیم، a قبل از واژه‌ای با حروف بی صدا به کار می‌رود و حرف an با واژگانی با حروف صدادار. اما در این بین، استثناهایی نیز وجود دارد. برای مثال، واژۀ honor، برخلاف املایش، تلفظش با حرف صدادار آغاز می‌شود. از این رو، باید از حرف تعریف an استفاده کنیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    غلط:

    My mother is a honest woman.

    صحیح:

    My mother is an honest woman.

    همچنین اگر حرف اول واژه‌ای صدادار باشد، اما تلفظ آن با حرف بی‌صدا آغاز شود، باید از حرف اضافه a استفاده کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    غلط:

    She is an United States senator.

    صحیح:

    She is a United States senator.

    این قوانین در مورد حروف اختصار نیز صدق می‌کند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    an LCD display

    a UK-based company

    an HR department

    a URL

    کاربرد آرتیکل پیش از صفت

    در زبان انگلیسی، وقتی قرار است آرتیکل را به همراه صفت به کار بگیرید، باید آن را طبق صفت استفاده کنید. اما چرا؟

    در زبان انگلیسی، الگوی اسم و صفت به شرح زیر است:

    article + adjective + noun

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Eliza will bring a small gift to Sophie’s party.

    I heard an interesting story yesterday.

    آرتیکل نامعین همراه با اسامی غیرقابل شمارش

    اسامی غیرقابل شمارش در زبان انگلیسی را نباید همراه با حروف تعریف a و an همراه کنید. برخی از واژگان غیرقابل شمارش به شرح زیر است:

    information, animal husbandry, wealth, jewelry, equipment, the working class, milk, sand, air

    در مورد واژگان غیر قابل شمارش، به جای آرتیکل‌های a  و an، از واژۀ some استفاده کنید.

     به مثال زیر توجه کنید:

    غلط:

    Please give me a water.

    صحیح:

    Please give me some water.

    اگر آب را به واحد قابل شمارشی تبدیل کنید، می‌توانید از آرتیکل‌های نامشخص استفاه کنید. به مثال زیر توجه کنید:

    صحیح:

    Please give me a bottle of water.

    غلط:

    Please give me an ice.

    صحیح:

    Please give me an ice cube.

    صحیح:

    Please give me some ice.

    بسته به بافتار متن، یک واژه می‌تواند قابل شمارش یا غیر قابل شمارش باشد.

    به کاربرد واژه light در دو جمله توجه کنید:

    صحیح:

    We need a light in this room.

    صحیح:

    We need some light in this room.

    استفاده از آرتیکل در انگلیسی به همراه ضمیر

    آیا می‌توان آرتیکل را به همراه ضمیر به کار برد یا خیر؟ ضمایر مالکیت (his, my, our, its, her, their) مشخص می‌کنند که شما در مورد شی مشخصی صحبت می‌کنید یا خیر. بنابراین اگر ضمیر را به همراه ضمیر مالکیت به کار بگیرد، خواننده گیج خواهد شد. بنابراین نباید آرتیکل و ضمیر مالکیت را با هم استفاده کنید:

    غلط:

    Why are you reading the my book?

    صحیح:

    Why are you reading the book?

    صحیح:

    Why are you reading my book?

    حذف آرتیکل در انگلیسی

    گاهی می‌توانید آرتیکل را حذف کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید.

    غلط:

    Let’s go out for a dinner tonight.

    صحیح:

    Let’s go out for dinner tonight.

    غلط:

    The creativity is a valuable quality in children.

    صحیح:

    Creativity is a valuable quality in children.

    بسیاری از ملیت‌ها و زبان‌ها به هیچ حرف تعریفی نیاز ندارند. به مثال زیر توجه کنید:

    غلط:

    I studied the French in high school for four years.

    صحیح:

    I studied French in high school for four years.

    ورزش‌ها و درس‌های دانشگاهی نیز به آرتیکل نیازی ندارند.

    غلط:

    I like to play the baseball.

    صحیح:

    I like to play baseball.

    غلط:

    My sister was always good at the math.

    صحیح:

    My sister was always good at math.

    سخن آخر

    تا به اینجا با آرتیکل در انگلیسی و کاربرد آن آشنا شدید. با یادگیری انواع آرتیکل و شیوه صحیح کاربرد آن، می‌توانید به راحتی، انگلیسی را به شیوه صحیحی بنویسید و صحبت کنید. بنابراین از همان ابتدا، با توضیح آرتیکل در انگلیسی آشنا شوید تا بتوانید رفته رفته، کاربرد صحیح آن‌ها را یاد بگیرید .

  • معیار CLB چیست؟

    معیار CLB چیست؟

    اگر قصد مهاجرت به کانادا را دارید، باید در یکی از آزمون‌های معتبر زبان انگلیسی یا فرانسه شرکت کنید و نمره لازم را کسب کنید. Canadian Language Benchmarks (CLB) یکی از سیستم‌های ارزیابی معتبر برای سنجش سطح زبان انگلیسی مهاجران در کانادا است. این معیارها نشان‌دهنده توانایی شما در برقراری ارتباط به زبان انگلیسی هستند. اگر می‌خواهید اقامت دائم کانادا را داشته باشید، باید حداقل به یکی از این دو زبان مسلط باشید. حتی برای تحصیل و کار در این کشور نیز باید به فکر یادگیری زبان و تسلط به آن‌ها باشید. اما معیار CLB چیست؟ چرا برای مهاجرت به کانادا به این معیار نیاز داریم؟ چگونه می‌توانیم سطح CLB خود را بسنجیم؟

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد معیار CLB بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    معیار CLB چیست؟

    Canadian Language Benchmarks (CLB) استاندارد ملی کانادا برای تعیین سطح زبان مهاجران و صلاحیت‌شان در استفاده از مهارت‌های مختلف زبانی است. سازمان Immigration, Refugees and Citizenship Canada (IRCC) از این معیار برای سنجش سطح زبان انگلیسی مهاجران استفاده می‌کند. در واقع، سطح CLB نشان می‌دهد که آیا می‌توانید در کانادا زندگی و کار کنید یا خیر.

    برای تعیین سطح CLB، هر چهار مهارت زبانی‌تان، یعنی لیسنینگ، اسپیکینگ، ریدینگ و رایتینگ، سنجیده می‌شود. هر مهارت در دوازده سطح سنجیده می‌شود.

    چرا برای مهاجرت به کانادا به معیار CLB نیاز داریم؟

    کانادا کشوری دوزبانه است. فرانسه و انگلیسی زبان‌های رسمی این کشور هستند. برای زندگی و کار در این کشور، باید بتوانید به یک یا هر دو زبان صحبت کنید. برای اخذ اقامت دائم نیز باید سطح زبان مناسبی داشته باشید. معیار CLB به کانادا کمک می‌کند تا سطح زبان انگلیسی مهاجران را به‌صورت استاندارد ارزیابی کند.

    سطح‌بندی در معیار CLB چگونه است؟

    معیار CLB در سه سطح کلی ارائه می‌شود:

    1. مبتدی
    2. متوسط
    3. پیشرفته

    هر سطح نیز به چهار قسمت تقسیم می‌شود: مبتدی، در حال پیشرفت، کافی و روان. هر چهار مهارت زبانی طی این معیارها سنجیده و نمره‌گذاری می‌شوند.

    نحوه محاسبه نمره CLB چیست؟

    نمره‌ای که از آزمون‌های معتبری مانند IELTS یا CELPIP دریافت می‌کنید، با استفاده از استانداردهای CLB سنجیده می‌شود و همه شرکت‌کنندگان بر اساس این معیارها ارزیابی می‌شوند.

    تطبیق نتیجه آزمون IELTS با معیارهای CLB

    آزمون آیلتس از معتبرترین آزمون‌های زبان انگلیسی است و نمره آن را می‌توان با معیارهای CLB تطبیق داد.

    سطح CLBریدینگرایتینگلیسنینگاسپیکینگ
    109.0-8.09.0-7.59.0-8.59.0-7.5
    97.07.08.07.0
    86.56.57.56.5
    76.06.06.06.0
    65.05.55.55.5
    54.05.05.05.0
    43.54.04.54.0

    نمره لازم CLB برای ورود به کانادا

    برای اقامت در کشور کانادا، باید حداقل سطح CLB را کسب کنید. به عنوان مثال:

    • Federal Skilled Workers Program (FSW): برای هر چهار مهارت باید نمره CLB بالاتر از 7 باشد.
    • Federal Skilled Trade Program (FSTP): باید برای مهارت‌های لیسنینگ و اسپیکینگ، نمره CLB بالاتر از 5 و برای ریدینگ و رایتینگ بالاتر از 4 باشد.

    اعتبار نتایج آزمون‌های زبان

    نتایج آزمون‌های زبان دو سال معتبر هستند. هنگام ثبت درخواست Express Entry، باید مطمئن شوید که نتایج آزمون‌تان معتبر است. اگر اعتبار نتایج پیش از دعوت به اپلای به پایان برسد، باید مجدداً در آزمون شرکت کنید و پروفایل‌تان را به‌روز کنید.

    سخن آخر

    در کانادا، Canadian Language Benchmarks (CLB) معیاری برای تعیین توانایی شما در برقراری ارتباط به زبان انگلیسی است. برای سنجش سطح زبان خود، باید در یکی از آزمون‌های معتبر زبان شرکت کنید و نمره‌ای دریافت کنید که سپس با معیارهای CLB ارزیابی می‌شود. این معیار به شما نشان می‌دهد که در هر مهارت زبانی تا چه اندازه پیشرفت داشته‌اید و چقدر می‌توانید از آن‌ها در زندگی روزمره و کاری استفاده کنید.

  • آزمون CELTA  

    آزمون CELTA  

    اگر در فکر آموزش زبان انگلیسی هستید، حتما به دریافت مدارک مختلف فکر کرده‌اید. یکی از معتبرترین مدارک برای آموزش زبان انگلیسی CELTA است. اما آزمون CELTA چیست؟ آیا در ایران برگزار می‌شود؟ چگونه در این دوره شرکت کنیم؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد مدرک CELTA و نحوه دریافت آن بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    مدرک CELTA چیست؟

    مدرک CELTA از معتبرترین مدارک آموزش زبان انگلیسی است. واژۀ CELTA مخفف عبارت Certificate in Teaching English to Speakers of Other Languages است. این مدرک در سراسر جهان معتبر است و شما می‌توانید خارج از ایران نیز با این مدرک بین‌المللی به تدریس بپردازید. مدرک CELTA را دانشگاه کمبریج صادر می‌کند.

    شرایط شرکت در دوره های CELTA چیست؟

    برای شرکت در دوره CELTA، باید یک سری شرایط را داشته باشید. برای مثال، باید سن‌تان بالای بیست باشد و همچنین، در آزمون آیلتس شرکت کرده باشید و نمره بالای 7.5 را نیز کسب کرده باشید.

    اگر به فکر تدریس زبان غیرانگلیسی هستید نیز می‌توانید در این دوره شرکت کنید و روش تدریس زبان خارجی را بیاموزید. اما در هر صورت، حتی برای تدریس زبان غیرانگلیسی، باید شرایط فوق را داشته باشید.

    آیا دوره CELTA در ایران نیز برگزار می‌شود؟

    اگر قصد شرکت در دوره سلتا را دارید، لازم نیست از ایران خارج شوید، چرا که این دوره در ایران نیز برگزار می‌شود. برای شرکت در این دوره و اخذ مدرک آن، کافی است در اینترنت جستجو کنید و شعبه‌های مجاز را شناسایی کنید. بنابراین در ایران نیز می‌توانید این مدرک را دریافت کنید.

    از میان کشورهای همسایه نیز ترکیه و گرجستان این دوره‌ها را برگزار می‌کنند.

    دوره CELTA چقدر طول می‌کشد؟

    این دوره به دو شکل برگزار می‌شود:                                                                       

    • تمام وقت
    • نیمه وقت

    دوره تمام وقت یک ماه طول می‌کشد و دوره نیمه وقت سه ماه طول می‌کشد.

    در این بین، دوره فشرده نیز وجود دارد که طی پنج هفته به اتمام می‌رسد. اگر عجله دارید، می‌توانید در این دوره شرکت کنید.

    دوره‌های CELTA به صورت آنلاین نیز برگزار می‌شود. اگر نمی‌توانید به صورت حضوری در دوره کنید، می‌توانید دوره‌های آنلاین را انتخاب کنید.

    فرقی نمی‌کند در کدام دوره شرکت کنید، چرا که مدرک همه دوره‌های یکسان است. بنابراین بسته به شرایط‌تان، می‌توانید دوره مناسب را برای خودتان انتخاب کنید.

    در دوره‌ CELTA چه می‌آموزیم؟

    اما در دوره CELTA چه می‌آموزیم؟ در این دوره‌ها، با ساختار کلاس و روش تدریس در کلاس آشنا می‌شوید. نحوه صحیح آموزش هر چهار مهارت را یاد می‌گیرید: نوشتن (writing)، درک مطلب (reading)، صحبت کردن (speaking)، شنیدن (listening). نحوه صحیح رفتار در کلاس آموزش زبان انگلیسی. می‌توانید سوالات‌تان را در مورد تدریس مطرح کنید و از مدرس مشاوره بگیرید. برای کلاس و نحوه تدریس‌تان برنامه‌ریزی کنید. در مورد نحوه تدریس‌تان فیدبک دریافت می‌کنید. روش تدریس دیگر اعضای کلاس را می‌بینید و نقاط قوت و ضعف‌شان را بشناسید.

    آزمون CELTA در چند سطح ارائه می‌شود؟

    مدرک CELTAدر سه سطح ارائه می‌شود: Pass A، Pass B و Pass. اما این سطوح به چه شکل است؟ Pass A بالاترین سطح است و Pass پایین‌ترین سطح است.

    هزینه شرکت در دوره‌های CELTA چقدر است؟

    دوره‌های سلتا به صورت حضوری و آنلاین برگزار می‌شود و هزینه هر کدام از این دوره‌ها متفاوت است. هزینه شرکت در دوره CELTA به پوند محاسبه می‌شود. معمولاً برای شرکت در دوره‌های سلتا، باید بین 1200 تا 2700 پوند است.  

    برای شرکت در آزمون CELTA کدام منابع را بخوانیم؟

    برای شرکت در دوره‌های CELTA و دریافت مدرک این دوره، باید به سراغ کتاب The CELTA Course بروید. این کتاب متشکل از چهل بخش است. در این منبع، مباحث زیر مطرح شده است:

    • مدیریت کلاس
    • روش برخورد با زبان آموزان
    • روش‌های تدریس زبان انگلیسی
    • آشنایی با روش‌های آموزش مهارت‌های چهارگانه زبان

    کتاب این دوره را دانشگاه کمبریج منتشر کرده است.

    آیا برای کسب مدرک CELTA باید در آزمون نهایی شرکت کنیم؟

    جالب است بدانید برای اخذ مدرک CELTA نیازی نیست در آزمون شرکت کنید، بلکه گذراندن دوره کافی است. طی دوره، مدرس تمرین‌ها و تکالیفی را از شما می‌خواهد. انجام این تکالیف و اخذ نمره‌ها کافی است.

    نحوه ارزیابی آزمون CELTA

    همانطور که گفتیم در دوره CELTA آزمون نهایی وجود ندارد و بعد از اتمام دوره، مدرک را دریافت می‌کنید. اما طی دوره، یک سری تکالیف و آزمون‌ها وجود دارد:

    • 6 ساعت تدریس و دریافت بازخورد
    • تجزیه و تحلیل نیازهای زبان آموزان و نحوه پاسخ به این نیازها
    • تجزیه و تحلیل زبان به هدف آموزش زبان خارجی
    • مهارت‌های آموزش زبان
    • اظهار نظر در مورد روش‌های تدریس زبان در کلاس

     

    سخن آخر

    دوره و مدرک سلتا متعلق به دانشگاه کمبریج است و مدرکش را نیز همین دانشگاه برگزار می‌کند.  برای شرکت در دوره و آزمون CELTA   می‌توانید از ایران اقدام کنید. برای دریافت مدرک CELTA لازم نیست در آزمون شرکت کنید، بلکه گذراندن دوره و انجام تمرینات و تکالیف دوره آزاد است. اگر سن‌تان بیشتر از 20 سال است و آیلتس 7.5 نیز دارید، می‌توانید در این دوره شرکت کنید.  

  • اصطلاحات دندانپزشکی به آلمانی

    اصطلاحات دندانپزشکی به آلمانی

    اگر می‌خواهید در کشور آلمان زندگی کنید، باید معادل آلمانی اصطلاحات دندانپزشکی را بشناسید تا بتوانید به دندانپزشک مراجعه کنید. وقتی دندان‌تان درد می‌کند، باید بتوانید در مورد مشکل‌تان به زبان آلمانی با دندانپزشک صحبت کنید تا به نتیجه مطلوب و درمان برسید. همچنین اگر در حال یادگیری زبان آلمانی هستید، باید این واژگان را بشناسید تا در صورت لزوم، بتوانید در مورد حوزه دندانپزشکی صحبت کنید یا این‌که ترجمه‌ای را انجام دهید. در این مطلب، از اصطلاحات دندانپزشکی به آلمانی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید. 

    اصطلاحات اولیه دندانپزشکی به زبان آلمانی

    ابتدا، به سراغ واژگان ابتدایی دندانپزشکی به آلمانی می‌رویم. این واژگان را هر شخصی در هر زبانی می‌داند.

    دندانپزشک (شغل یا مکان)der Zahnarzt
    دستیار دندانپزشکder Zahnarzthelfer
    دندان‌هاdie Zähne
    دندانder Zahn
    سطح دندانdie Zahnfläche
    لثهdas Zahnfleisch
    لثهdie Wurzel
    دهانder Mund
    زبانdie Zunge

    به جملۀ زیر توجه کنید:

    Ich muss heute zum Zahnarzt, damit der Zahnarzt meine Zähne und mein Zahnfleisch anschauen kann.

    امروز باید به دندانپزشکی بروم تا دندانپزشک دندان‌ها و لثه‌هایم را ببیند. 

    واژگان تخصصی دندانپزشکی به آلمانی برای دندانپزشک‌ها

    برخی از واژگان تخصصی دندانپزشک مخصوص دندانپزشک‌ها است، چرا که مربوط به مشکلات دهان و دندان می‌شوند. در ادامه، برخی از این واژگان را برای‌تان خواهیم گفت. 

    تاج دندانdie Zahnkrone
    لکه یا جرم دندانder Zahnbelag
    التهاب لثهdie Zahnfleischentzündung
    پر کردن دندانdie Zahnfüllung/die Plombe
    دندان مصنوعیder Zahnersatz
    بریس دندانپزشکیdie Zahnspange
    مینای دندانder Zahnschmelz
    دندان کشیدنdie Zahnextraktion

    واژگان تخصصی دندانپزشکی به آلمانی: مراقبت از دهان و دندان

    نخ دندانdie Zahnseide
    خمیر دندانdie Zahnpasta
    دهان‌شویهdas Mundwasser
    آدامسder Kaugummi
    مسواکdie Zahnbürste

    دیگر واژگان و اصطلاحات دندانپزشکی به آلمانی

     تا به این‌جا به یک سری از واژگان تخصصی دندانپزشکی آشنا شدید. در ادامه، از دیگر واژگان تخصصی دندانپزشکی به آلمانی برای‌تان خواهیم گفت.

    مخفف‌ها:

    r (der)، e (die) و s (das)

    آمالگام دندانی s Amalgam
    بی حسیe Betäubung/e Narkose
    بی حسی موضعیörtliche Betäubung
    بیهوشی عمومیe Vollnarkose
    بلیچینگ یا سفیدسازی دندانbleichen
    دندانیzahnärztlich
    نخ دندانe Zahnseide
    بهداشت دندانe Zahnpflege
    دندانسازr Zahntechniker
    فلوراید، فلوراید درمانیe Fluoridierung
    عفونت لثهe Zahnfleischentzündung
    مطالعه و شناسایی بافت‌های اطراف دندان و بیماری‌های آنe Parodontologie
    التهاب لثهe Parodontose
    پروفیلاکسیe Prophylaxe
    جرم‌گیری دندانe Entfernung
    حساسیت (لثه، دندان و غیره)empfindlich
    دندان دردr Zahnweh, e Zahnschmerzen
    تکنیک آماده‌سازی ریشۀ دندانAufbereitungstechnik
    فلپAufklappung
    باندینگ دندانÄtztechnik, Mehrschichtfülltechnik
    دنیرBlendschale
    روکش دندانJacketkrone
    دانشجوی دندانپزشکیKandidat/in der Zahnheilkunde
    فکKiefer
    جراحی فکKieferchirurgie
    عفونت دهان و دندانKieferherde
    آسیب شناسی دهان و فک و دندانKieferkrankheiten
    ارتودنسیkieferothopädisch
    استخوان فکKieferschädel
    ترمیم کردن دندانSanierung der Zähne
    محافظ فکWangenschild; Wangenschützer
    سلامت دهانMund und Kieferheilkunde
    صورتحساب دندانپزشکیzahnärztliche Liquidation
    قوس دندانیZahnkranz
    دندان کودکder Milchzahn
    مشواک برقیdie elektrische Zahnbürste
    نخ دندان کشیدن (فعل)Zahnseide benutzen
    دندان دردder Zahnschmerz
    شکاف میان دندان‌هاdie Zahnlücke
    مطلب دندانپزشکیdie Zahnarztpraxis, -praxen
    صندلی دندانپزشکیder Zahnarztstuhl, -¨e
    درمان دندانپزشکیdie Zahnbehandlung, -en

    اصطلاحات آلمانی با واژگان تخصصی دندانپزشکی

    در زبان آلمانی، ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات بسیاری وجود دارد که از واژه‌های دندانپزشکی در آن‌ها استفاده شده است. البته معنای اصطلاحات هیچ ارتباطی با دندان و دندانپزشکی ندارد. در ادامه، برخی از این اصطلاحات آلمانی را برای‌تان گفته‌ایم. 

    اصطلاح اول

    jemandem auf den Zahn fühlen

    معنی تحت‌اللفظی: احساس کردن کسی روی دندان

    معنا: پی بردن به اهداف واقعی شخص

    مثال:

    Ich habe ihm auf den Zahn gefühlt und nun weiß ich, warum er wirklich den neuen Job angenommen hat.

    اصطلاح دوم

    auf dem Zahnfleisch gehen

    معنی تحت‌اللفظی: روی لثۀ کسی رفتن

    معنا: تهی شدن از لحاظ ذهنی، مالی و فیزیکی

    مثال:

    Ich habe letzte Woche 60 Stunden gearbeitet. Jetzt gehe ich auf dem Zahnfleisch.

    اصطلاح سوم

    bis an die Zähne bewaffnet

    معنی تحت‌اللفظی: مسلح کردن تا دندان

    معنا: کاملاً مسلح شدن

    Die Soldaten waren bis an die Zähne bewaffnet.

    اصطلاح چهارم

    Zähne zeigen

    معنی تحت‌اللفظی: نشان دادن دندان‌ها

    معنا: عصبانی شدن

    In unserer nächsten Besprechung werde ich Zähne zeigen.

    اصطلاح پنجم

    Haare auf den Zähnen haben

    معنی تحت‌اللفظی: روییدن مو روی دندان‌ها

    معنا: پرخاشگر، دعوایی (این اصطلاح معنای منفی دارد و معمولاً برای زنان به کار می‌رود.)

    Die Frau, die ich gestern in der Bar getroffen habe, hatte echt Haare auf den Zähnen.

    اصطلاح ششم

    einen Affenzahn draufhaben

    معنی تحت‌اللفظی: داشتن دندان میمون

    معنا: با سرعت رفتن

    Das Auto hatte einen Affenzahn drauf. Beinah hätte es mich erwischt.

    سخن آخر

    تا به این‌جا، با اصطلاحات دندانپزشکی به آلمانی آشنا شدید. یادگیری برخی از این واژگان تخصصی آلمانی ضروری است و یادگیری برخی دیگر ضرورت چندانی ندارد و فقط برای مواردی مانند ترجمه آلمانی لازم است آن‌ها را بدانید. بهتر است واژگان ضروری را در مسیر یادگیری زبان آلمانی بیاموزید تا در صورت لزوم، بتوانید در مورد مسائل مربوط به دندان و دندانپزشکی به آلمانی صحبت کنید و متوجه مکالمات مربوط به این حوزه نیز بشوید.

  • چگونه انگلیسی فکر کنیم؟

    چگونه انگلیسی فکر کنیم؟

    هر زبان‌آموزی باید بتواند به زبان انگلیسی فکر کند. در واقع، باید آن‌قدر با زبان انگلیسی آمیخته شود که بتواند حتی به زبان انگلیسی فکر کند. فکر کردن به زبان انگلیسی باعث می‌شود که بتوانید این زبان را دقیق‌تر و روان‌تر صحبت کنید. اگر می‌خواهید به زبان انگلیسی صحبت کنید، لزوماً نباید در کشور انگلیسی زبان زندگی کرده باشید، بلکه کافی است مغزتان را روی «حالت انگلیسی» بگذارید. اما چگونه انگلیسی فکر کنیم؟ چگونه به تقویت زبان انگلیسی کمک می‌کند. در این مطلب، برای‌تان خواهیم گفت چگونه به انگلیسی فکر کنیم. با ما همراه باشید!

    روش برای فکر کردن به زبان انگلیسی

    برای اینکه به زبان انگلیسی فکر کنید، می‌توانید از روش‌های مختلفی استفاده کنید. در ادامه، چند راهکار موثر آورده شده است:

    1. از دیکشنری‌های دوزبانه استفاده نکنید

    پیش از هر چیزی، بهتر است از دیکشنری دوزبانه دوری کنید و به جای آن، به سراغ دیکشنری انگلیسی به انگلیسی بروید. این کار به شما کمک می‌کند تا بهتر با واژگان و معانی آن‌ها آشنا شوید.

    2. فعالیت‌های روزمره را به زبان انگلیسی انجام دهید

    یکی از راه‌های موثر برای یادگیری، ترکیب زبان انگلیسی با فعالیت‌های روزمره است.

    • زبان گوشی‌تان را به انگلیسی تغییر دهید.
    • با حیوان خانگی‌تان به زبان انگلیسی صحبت کنید.
    • خریدها و برنامه‌ریزی‌های روزمره‌تان را در ذهن به زبان انگلیسی انجام دهید.

    3. به منابع صوتی زبان انگلیسی گوش دهید

    از منابع صوتی مثل رادیو، پادکست‌ها، و ویدئوهای یوتیوب استفاده کنید. این کار باعث می‌شود تا با لهجه‌ها و اصطلاحات مختلف آشنا شوید.

    4. زبان انگلیسی را از طریق ترجمه یاد نگیرید

    بهتر است مستقیماً هر واژه را یاد بگیرید و آن را در مکالمات روزمره‌تان به کار ببرید. تلاش کنید معانی واژگان را از طریق استفاده در جمله‌ها بیاموزید.

    5. اشیاء اطراف‌تان را با معادل انگلیسی‌شان یاد بگیرید

    اشیاء اطراف خود را با معادل انگلیسی‌شان بشناسید و این معادل‌ها را در ذهن‌تان مرور کنید. حتی می‌توانید آن‌ها را روی کاغذ بنویسید و بر روی وسایل بچسبانید.

    6. با خودتان به زبان انگلیسی صحبت کنید

    یکی از بهترین راه‌ها برای فکر کردن به زبان انگلیسی، صحبت کردن با خودتان است. از خودتان سوال بپرسید و به انگلیسی پاسخ دهید. می‌توانید جلوی آینه بایستید و روزتان را توصیف کنید یا در مورد موضوع مشخصی صحبت کنید.

    7. واژگان انگلیسی را در جمله یاد بگیرید

    به جای اینکه فقط معنای واژه‌ها را حفظ کنید، سعی کنید آن‌ها را در جمله‌ها و عبارات مختلف یاد بگیرید. این کار به شما کمک می‌کند تا استفاده صحیح از واژه‌ها را بیاموزید.

    8. از واژگان استفاده کنید

    واژگانی را که یاد می‌گیرید در مکالمات خود به کار ببرید تا در ذهن‌تان باقی بمانند. از اشتباه کردن نترسید؛ بلکه از اشتباهات‌تان یاد بگیرید.

    9. با گویش‌وران زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنید

    از طریق شبکه‌های اجتماعی با گویش‌وران زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنید. این ارتباط به شما کمک می‌کند تا زبان محاوره را یاد بگیرید و تلفظ صحیح واژگان و عبارات را تمرین کنید.

    10. به واژگان انگلیسی مرتبط با موقعیت فکر کنید

    در هر موقعیتی که قرار دارید، به واژگان مرتبط با آن فکر کنید. مثلاً صبح که از خواب بیدار می‌شوید، به واژگان مرتبط با صبح و آماده شدن فکر کنید. این تمرین را در مورد چیزهایی که در طول روز می‌بینید و می‌شنوید انجام دهید.

    11. از واژگان در قالب جمله استفاده کنید

    برای تمرین بیشتر، سعی کنید واژگان جدید را در قالب جمله استفاده کنید. مثلاً هنگام ناهار، جمله‌های ساده‌ای مانند:

    • I’m eating a sandwich.
    • My friend is drinking soda.
    • This restaurant is very good.

    و یا هنگام تماشای تلویزیون:

    • That actress is beautiful.
    • The journalist has black hair.
    • He’s talking about politics.

    مهم نیست که جمله‌ها ساده یا پیچیده باشند؛ مهم تمرین و تکرار است.

    با این روش‌ها و تمرین مداوم، می‌توانید مهارت فکر کردن به زبان انگلیسی را تقویت کنید و به تدریج در مکالمات خود روان‌تر شوید.

  • افعال بی قاعده + کامل ترین لیست افعال بی قاعده

    افعال بی قاعده + کامل ترین لیست افعال بی قاعده

    افعال بی‌قاعده فعل‌هایی هستند که زمان‌های گذشته و حال‌شان الگوی مشخصی را دنبال نمی‌کند. افعال باقاعده انگلیسی به علاوۀ ed تبدیل به زمان گذشته می‌شوند. قسمت سوم‌شان نیز به همین صورت شکل می‌گیرد. اما افعال بی‌قاعده چنین نیست و هر کدام از سه قسمت فعل شکل مشخصی دارد، بدون این‌که شباهتی به دیگر قسمت‌های فعل داشته باشد. یادگیری افعال بی‌قاعده یکی از دشوارترین بخش‌های یادگیری زبان انگلیسی است، چرا که هیچ فرمول مشخصی ندارد. هیچ راهی برای یادگیری لیست افعال بی قاعده وجود ندارد و فقط و فقط باید آن‌ها را حفظ کنید. در این مطلب، کامل‌ترین لیست افعال بی‌فاعده را برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    به طور خلاصه، می‌توان گفت که «افعال بی‌قاعده پیرو قوانین خودشان هستند». افعال باقاعده تابع قوانین استانداردی هستند و همراه با -ed و -d تبدیل به فعل گذشته و قسمت سوم می‌شود. اما فعل بی‌قاعده چنین نیست و قسمت‌های مختلف فعل، بدون هیچ قاعده‌ای، تغییر می‌کند. به دو مثال زیر توجه کنید:

    افعال بی قاعده چی هستند؟

    فعل «dance» باقاعده است. این فعل به علاوۀ -ed تبدیل به گذشته و قسمت سوم می‌شود. 

    فعلزمان گذشتهقسمت سوم فعل
    dancedanceddanced

    فعل sing بی‌قاعده است، بنابراین هیچ قانونی برای قسمت گذشته و سوم آن‌ها وجود ندارد. برای نوشتن زمان گذشته، نمی‌توانید بگویید singed، چرا که قاعده مشخصی ندارد. 

    فعلزمان گذشتهقسمت سوم فعل
    singsangsung

    این دو فعل را در جمله‌های زیر برای‌تان گفته‌ایم:

    We sang and danced all night. 

    I have sung opera before, but I have never danced to it. 

    She prefers music sung by professionals.

    افعال ضعیف و افعال قوی

    افعال بی‌قاعده و باقاعده را معمولاً با افعال ضعیف و افعال قوی اشتباه می‌گیرند، چرا شبیه به یکدیگر هستند. اما فعل قوی و فعل ضعیف چیست؟ در ادامه، از این افعال برایتان گغته‌ایم. 

    فعل قوی چست؟

    فعل قوی فعلی است که حروف صدادار زمن گذشته‌اش تغییر می‌کند. برای مثال، Sing  یک فعل قوی است، چرا در قسمت گذشته، حرف i به a تغییر می‌کند. 

    فعل ضعیف چیست؟

    در افعال ضعیف، حرف صدادار در قسمت گذشته فعل تغییر نمی‌کند، مثل فعل dance. 

    می‌توان گفت که همه افعال قوی بی‌قاعده هستند. اما برخی از افعال ضعیف نیز باقاعده هستند. 

    در جدول زیر، یکی از رایج‌ترین نمونه‌های افعال ضعف بی‌قاعده را برای‌تان گفته‌ایم.

    قسمت سوم فعلقسمت گذشته فعلفعل
    sleptsleptsleep

    همانطور که مشاهده کردید، sleep گذشته  و قسمت سوم مشخصی دارند، اما حرف صدادارش تغییر نمی‌کند و همان e باقی می‌ماند. بنابراین یک فعل ضعیف است. 

    برخی از افعال بی‌قاعده، مانند bet و spread، تغییر نمی‎کنند، از این رو، از افعال ضعیف هستند.

    فهرست افعال بی‌ قاعده در زبان انگلیسی

    انواع تغییرات

    صدای مصوت

    • arise/ arose/ arisen
    • awake/ awoke/ awoken
    • begin/ began/ begun
    • blow/ blew/ blown
    • break/ broke/ broken
    • choose/ chose/ chosen
    • drive/ drove/ driven
    • fly/ flew/ flown
    • grow/ grew/ grown

    یکسان در همه اشکال

    • bet/ bet/ bet
    • burst/ burst/ burst
    • cast/ cast/ cast
    • cost/ cost/ cost
    • hit/ hit/ hit
    • let/ let/ let
    • put/ put/ put
    • read/ read/ read
    • set/ set/ set

    صدای مصوت و تغییر پایانی

    • begin/ began/ begun
    • sing/ sang/ sung
    • swim/ swam/ swum
    • ring/ rang/ rung
    • drink/ drank/ drunk
    • sink/ sank/ sunk
    • spring/ sprang/ sprung
    • strike/ struck/ struck

    تغییر در پایان

    • buy/ bought/ bought
    • catch/ caught/ caught
    • teach/ taught/ taught
    • think/ thought/ thought
    • bring/ brought/ brought
    • fight/ fought/ fought
    • seek/ sought/ sought
    • sell/ sold/ sold
    • tell/ told/ told

    تغییر ترکیبی

    • be/ was, were/ been
    • go/ went/ gone
    • do/ did/ done
    • see/ saw/ seen
    • give/ gave/ given
    • take/ took/ taken
    • write/ wrote/ written
    • eat/ ate/ eaten
    • come/ came/ come

    این دسته‌بندی به شما کمک می‌کند تا افعال بی‌قاعده را به‌صورت گروهی یاد بگیرید و به‌خاطر بسپارید.

    افعال بی‌قاعده‌ای که تغییر نمی‌کنند

    بسیاری از افعال، چه باقاعده و چه بی‌قاعده، شکل‌های مختلفی دارند. برخی از آن‌ها کاملاً تغییر می‌کنند و برخی دیگر صرفاً -ed می‌گیرند. برخی از افعال نیز هیچ تغییری نمی‌کنند. این افعال بی‌تغییر نیز بی‌قاعده هستند. 

    در ادامه، فهرست این افعال را آورده‌ایم:

    Bet

    Bid

    Broadcast

    Burst

    Cast

    Cost

    Cut

    Hit

    Hurt

    Let

    Proofread

    Put

    Read

    Reset

    Set

    Shed

    Shut

    Split

    Spread

    Thrust

    Upset

    Wet

    سخن آخر

    تا به این‌جا، با افعال بی‌قاعده آشنا شدید. یگانه راه یادگیری افعال بی‌قاعده حفظ کردن آن‌ها است. سعی کنید به کاملترین لیست افعال بی قاعده را به یاد بسپارید تا بتوانید به موقع استفاده‌شان کنید.