دسته: گرامر فرانسه

  • فعل PRENDRE در زبان فرانسوی در زمان حال

    فعل PRENDRE در زبان فرانسوی در زمان حال

    مقدمه

    فعل PRENDRE در زبان فرانسوی یکی از افعال پرکاربرد و بی‌قاعده است که به معنای “گرفتن” یا “برداشتن” می‌باشد. این فعل در بسیاری از عبارات روزمره و ترکیبات رایج به کار می‌رود و یادگیری آن برای برقراری مکالمات روان ضروری است. در این مقاله، صرف فعل PRENDRE در زبان فرانسوی در زمان حال، نحوه منفی کردن و کاربردهای متداول آن را بررسی می‌کنیم.


    صرف فعل PRENDRE در زبان فرانسوی در زمان حال

    ضمیر فاعلیصرف فعل PRENDRE
    Je (من)prends
    Tu (تو)prends
    Il/Elle/On (او/ما)prend
    Nous (ما)prenons
    Vous (شما)prenez
    Ils/Elles (آن‌ها)prennent

    نکات مهم:

    • تلفظ “prends” در “je” و “tu” یکسان است.
    • شکل “nous prenons” و “vous prenez” با بقیه اشکال این فعل تفاوت دارد.
    • در “ils/elles prennent” دو حرف “n” اضافه شده که روی تلفظ تأثیر می‌گذارد.

    ساختار منفی فعل PRENDRE در زبان فرانسوی

    برای منفی کردن فعل PRENDRE در زبان فرانسوی، از “ne” قبل از فعل و “pas” بعد از آن استفاده می‌کنیم:

    Je ne prends pas de café. (من قهوه نمی‌خورم.)

    Nous ne prenons pas le bus. (ما اتوبوس نمی‌گیریم.)

    Elle ne prend pas de photos. (او عکس نمی‌گیرد.)

    🔹 نکته: اگر فعل با واکه (حرف صدادار) شروع شود، “ne” به “n’” تبدیل می‌شود:

    Je n’aime pas prendre des risques. (من ریسک کردن را دوست ندارم.)


    کاربردهای رایج فعل PRENDRE در زبان فرانسوی

    ۱. برای گرفتن یا برداشتن چیزی

    • Je prends un stylo. (من یک خودکار برمی‌دارم.)
    • Ils prennent des notes en classe. (آن‌ها در کلاس یادداشت‌برداری می‌کنند.)

    ۲. برای استفاده از وسایل حمل‌ونقل

    • Elle prend le bus tous les jours. (او هر روز اتوبوس می‌گیرد.)
    • Nous prenons un taxi pour aller à l’aéroport. (ما برای رفتن به فرودگاه تاکسی می‌گیریم.)

    ۳. برای صرف غذا و نوشیدنی

    • Tu prends du café le matin ? (آیا صبح‌ها قهوه می‌نوشی؟)
    • Nous prenons le petit déjeuner à 8 heures. (ما ساعت ۸ صبحانه می‌خوریم.)

    ۴. در عبارات رایج با فعل PRENDRE در زبان فرانسوی

    • Prendre une décision → تصمیم گرفتن
    • Prendre son temps → وقت گذاشتن
    • Prendre une douche → دوش گرفتن
    • Prendre des vacances → به تعطیلات رفتن

    نتیجه‌گیری

    فعل PRENDRE در زبان فرانسوی یکی از افعال پرکاربرد است که در زمینه‌های مختلف مانند غذا، حمل‌ونقل و تصمیم‌گیری استفاده می‌شود. یادگیری این فعل و کاربردهای آن به شما کمک می‌کند تا روان‌تر صحبت کنید. برای تقویت مهارت‌های خود، می‌توانید در یک کلاس فرانسه شرکت کنید.


    سوالات متداول درباره فعل PRENDRE در زبان فرانسوی

    ۱. آیا فعل PRENDRE در زبان فرانسوی بی‌قاعده است؟

    بله، این فعل از الگوی افعال بی‌قاعده پیروی می‌کند و صرف آن در زمان‌های مختلف تغییر می‌کند.

    ۲. چه زمانی از فعل PRENDRE برای غذا استفاده می‌شود؟

    هنگامی که بخواهیم درباره خوردن یا نوشیدن صحبت کنیم، مانند: Je prends du thé. (من چای می‌نوشم.)

    ۳. چگونه می‌توان کاربردهای فعل PRENDRE در زبان فرانسوی را بهتر یاد گرفت؟

    تمرین با جملات روزمره، شنیدن مکالمات فرانسوی و استفاده از این فعل در مکالمات روزانه می‌تواند مفید باشد.

  • فعل FAIRE در زبان فرانسوی در زمان حال

    فعل FAIRE در زبان فرانسوی در زمان حال

    مقدمه

    فعل FAIRE در زبان فرانسوی یکی از مهم‌ترین و پرکاربردترین افعال است که به معنی “انجام دادن” یا “ساختن” می‌باشد. این فعل نه‌تنها به‌عنوان یک فعل مستقل استفاده می‌شود، بلکه در بسیاری از اصطلاحات رایج و افعال عبارتی نیز نقش دارد. در این مقاله، صرف فعل FAIRE در زبان فرانسوی در زمان حال، نحوه منفی کردن آن و کاربردهای مختلف آن را بررسی خواهیم کرد.


    صرف فعل FAIRE در زبان فرانسوی در زمان حال

    ضمیر فاعلیصرف فعل FAIRE
    Je (من)fais
    Tu (تو)fais
    Il/Elle/On (او/ما)fait
    Nous (ما)faisons
    Vous (شما)faites
    Ils/Elles (آن‌ها)font

    نکات مهم:

    • تلفظ fais برای “je” و “tu” یکسان است.
    • شکل “vous faites” برخلاف دیگر افعال گروه سوم که با “-ez” صرف می‌شوند، تلفظ متفاوتی دارد.
    • شکل “ils/elles font” با نوشتار “faites” متفاوت است اما از لحاظ معنا و کاربرد خاص است.

    ساختار منفی فعل FAIRE در زبان فرانسوی

    برای منفی کردن فعل FAIRE در زبان فرانسوی، از “ne” قبل از فعل و “pas” بعد از آن استفاده می‌کنیم:

    Je ne fais pas mes devoirs. (من تکالیفم را انجام نمی‌دهم.)

    Nous ne faisons pas de bruit. (ما سر و صدا نمی‌کنیم.)

    Il ne fait pas beau aujourd’hui. (امروز هوا خوب نیست.)

    🔹 نکته: اگر فعل با واکه (حرف صدادار) شروع شود، “ne” به “n’” تبدیل می‌شود:

    Je n’aime pas faire du sport. (من ورزش کردن را دوست ندارم.)


    کاربردهای رایج فعل FAIRE در زبان فرانسوی

    ۱. برای صحبت درباره فعالیت‌های روزمره

    • Je fais du sport tous les jours. (من هر روز ورزش می‌کنم.)
    • Ils font du jogging le dimanche. (آن‌ها یکشنبه‌ها دویدن انجام می‌دهند.)

    ۲. برای بیان وضعیت آب و هوا با فعل FAIRE در زبان فرانسوی

    • Il fait chaud en été. (در تابستان هوا گرم است.)
    • Il fait beau aujourd’hui. (امروز هوا خوب است.)
    • Il fait froid en hiver. (در زمستان هوا سرد است.)

    ۳. در عبارات مربوط به کارهای خانه

    • Je fais le ménage ce soir. (امشب نظافت می‌کنم.)
    • Ils font la vaisselle après le dîner. (آن‌ها بعد از شام ظرف‌ها را می‌شویند.)

    ۴. در ترکیب با دیگر افعال برای بیان وظایف و کارها

    • Nous faisons les courses ensemble. (ما با هم خرید می‌کنیم.)
    • Elle fait des recherches pour son projet. (او برای پروژه‌اش تحقیق می‌کند.)

    ۵. در اصطلاحات رایج با فعل FAIRE در زبان فرانسوی

    • Faire attention → توجه کردن
    • Faire la cuisine → آشپزی کردن
    • Faire une pause → استراحت کردن
    • Faire un voyage → سفر کردن

    نتیجه‌گیری

    فعل FAIRE در زبان فرانسوی یکی از افعال پرکاربرد و ضروری است که در مکالمات روزمره، اصطلاحات و توصیف شرایط مختلف استفاده می‌شود. درک صحیح صرف، کاربردها و نحوه منفی کردن این فعل به شما کمک می‌کند تا روان‌تر و دقیق‌تر صحبت کنید. برای یادگیری بهتر، می‌توانید در یک کلاس فرانسه شرکت کنید.


    سوالات متداول درباره فعل FAIRE در زبان فرانسوی

    ۱. آیا فعل FAIRE در زبان فرانسوی بی‌قاعده است؟

    بله، این فعل از افعال بی‌قاعده است و طبق الگوی خاصی صرف می‌شود.

    ۲. چه زمانی از “faire” برای توصیف آب و هوا استفاده می‌شود؟

    برای توصیف شرایط عمومی آب و هوا مانند گرما، سرما، باران و باد از “faire” استفاده می‌شود.

    ۳. چگونه می‌توان کاربردهای فعل FAIRE در زبان فرانسوی را بهتر یاد گرفت؟

    تمرین روزانه، ساخت جملات ساده و استفاده از این فعل در مکالمات کمک زیادی به یادگیری آن می‌کند.

  • افعال گروه اول در زبان فرانسوی در زمان حال

    افعال گروه اول در زبان فرانسوی در زمان حال

    مقدمه

    افعال گروه اول در زبان فرانسوی، یعنی آن‌هایی که به -ER ختم می‌شوند، پرکاربردترین دسته افعال در این زبان هستند. این افعال از یک الگوی صرف ثابت پیروی می‌کنند و یادگیری آن‌ها به تسلط بر زمان حال کمک زیادی می‌کند. در این مقاله، به صرف، کاربرد و ساختار منفی این افعال می‌پردازیم.


    صرف افعال گروه اول در زمان حال

    مثال: فعل TROUVER (یافتن)

    ضمیر فاعلیصرف فعل “trouver”
    Je (من)trouve
    Tu (تو)trouves
    Il/Elle/On (او/ما)trouve
    Nous (ما)trouvons
    Vous (شما)trouvez
    Ils/Elles (آن‌ها)trouvent

    نکات مهم:

    • در حالت تلفظ، بین je trouve، tu trouves و il trouve تفاوتی وجود ندارد.
    • در حالت نوشتاری، “nous trouvons” و “vous trouvez” تلفظ متفاوتی دارند اما قاعده‌مند هستند.

    ساختار منفی در افعال گروه اول

    برای منفی کردن یک فعل، از ne قبل از فعل و pas بعد از آن استفاده می‌کنیم:

    Je ne trouve pas le livre. (من کتاب را پیدا نمی‌کنم.) ✅ Nous ne trouvons pas la solution. (ما راه‌حل را پیدا نمی‌کنیم.)

    🔹 نکته: اگر فعل با واکه (حرف صدادار) شروع شود، “ne” به “n’” تبدیل می‌شود: ✅ Je n’aime pas ça. (من این را دوست ندارم.) ✅ Il n’habite pas ici. (او اینجا زندگی نمی‌کند.)

    همچنین می‌توان از “ne + فعل + plus” برای بیان قطع یک عمل استفاده کرد: ✅ Elle n’habite plus à Paris. (او دیگر در پاریس زندگی نمی‌کند.)


    کاربردهای زمان حال در زبان فرانسوی

    افعال گروه اول در زمان حال برای بیان موارد زیر به کار می‌روند:

    1. اعمال مداوم و روزمره
      • Je travaille ici tous les jours. (من هر روز اینجا کار می‌کنم.)
    2. اعمال لحظه‌ای
      • Je parle avec mon ami maintenant. (من الان با دوستم صحبت می‌کنم.)
    3. حقایق عمومی
      • L’eau bout à 100 degrés. (آب در ۱۰۰ درجه می‌جوشد.)

    پرسیدن سؤال با افعال گروه اول

    در زبان فرانسوی، برای پرسیدن سوال، سه روش اصلی وجود دارد:

    1. استفاده از “Est-ce que”
      • Est-ce que tu travailles ici ? (آیا اینجا کار می‌کنی؟)
    2. تغییر ترتیب فاعل و فعل (حالت رسمی)
      • Travailles-tu ici ? (آیا اینجا کار می‌کنی؟)
    3. حالت محاوره‌ای (بدون تغییر جمله)
      • Tu travailles ici ? (تو اینجا کار می‌کنی؟)

    🔹 نکته:

    • برای سوالات با “quoi” و “que”، معمولاً از “qu’est-ce que” استفاده می‌شود:
      • Qu’est-ce que tu fais ? (چه‌کار می‌کنی؟)

    نتیجه‌گیری

    افعال گروه اول در زبان فرانسوی ساده‌ترین و رایج‌ترین دسته افعال هستند. یادگیری صرف، ساختار منفی و نحوه پرسیدن سوال با این افعال به درک بهتر مکالمات روزمره کمک می‌کند. اگر می‌خواهید مهارت خود را در این زمینه تقویت کنید، پیشنهاد می‌کنیم در یک کلاس فرانسه شرکت کنید.


    سوالات متداول


    ۱. آیا همه افعال گروه اول به “-ER” ختم می‌شوند؟

    بله، اما فعل “aller” استثنا است و به روش دیگری صرف می‌شود.

    ۲. چگونه می‌توانم افعال گروه اول را راحت‌تر یاد بگیرم؟

    تمرین روزانه، ساختن جملات ساده و شنیدن مکالمات فرانسوی به تسلط شما کمک می‌کند.

    ۳. آیا تلفظ “trouve” و “trouves” متفاوت است؟

    خیر، هر دو یکسان تلفظ می‌شوند اما در نوشتار متفاوت هستند.

  • IL Y A و C’EST در زبان فرانسوی به همراه صفت‌ها

    IL Y A و C’EST در زبان فرانسوی به همراه صفت‌ها

    مقدمه

    در زبان فرانسوی، ساختارهای “IL Y A” و “C’EST” در بسیاری از جملات به‌کار می‌روند و یادگیری تفاوت آن‌ها برای درک بهتر زبان ضروری است. این ساختارها به همراه صفات توصیفی (adjectifs qualificatifs) نقش مهمی در توصیف اشیا، مکان‌ها و افراد دارند. در این مقاله، به بررسی کاربردهای “IL Y A و C’EST در زبان فرانسوی” و جایگاه صفات در جملات می‌پردازیم.


    IL Y A و C’EST در زبان فرانسوی

    IL Y A / IL N’Y A PAS

    ساختار “IL Y A” برای بیان وجود چیزی در مکانی خاص در زبان فرانسوی استفاده می‌شود:

    • Il y a un bon film à la télévision. (یک فیلم خوب در تلویزیون هست.)
    • Il n’y a pas de problème ! (مشکلی وجود ندارد!)

    هنگامی که جمله منفی می‌شود، “de” جایگزین “un/une/des” می‌شود.


    C’EST / CE N’EST PAS

    “C’EST” در زبان فرانسوی برای معرفی، توصیف یا اظهار نظر درباره افراد و اشیا به کار می‌رود:

    • C’est mercredi soir. (امشب چهارشنبه است.)
    • Paris, c’est grand. (پاریس بزرگ است.)
    • Ce n’est pas joli. (زیبا نیست.)
    C’EST یا CE SONT؟
    • اگر اسم مفرد باشد، از “C’EST” استفاده می‌کنیم:
      • C’est un film italien. (این یک فیلم ایتالیایی است.)
    • اگر اسم جمع باشد، از “CE SONT” استفاده می‌کنیم:
      • Ce sont des livres de poche. (این‌ها کتاب‌های جیبی هستند.)
    سوالات مرتبط با “C’EST” در زبان فرانسوی
    • Qu’est-ce que c’est ?C’est / Ce n’est pas …
      • C’est la capitale du Portugal. (این پایتخت پرتغال است.)
    • Qui est-ce ?C’est qui ?
      • C’est le professeur de Pierre. (او معلم پیر است.)

    نکته: “C’EST” برای بیان هویت، نظر یا توضیح استفاده می‌شود، درحالی‌که “IL Y A” در زبان فرانسوی حضور و وجود چیزی را نشان می‌دهد.


    صفات توصیفی در زبان فرانسوی (L’ADJECTIF QUALIFICATIF)

    تطابق جنسیت و عدد با اسم

    اسم و صفتمثال
    مذکر مفردIl est intelligent.
    مونث مفردElle est intelligente.
    مذکر جمعIls sont intelligents.
    مونث جمعElles sont intelligentes.

    اگر صفت به حرف -e ختم شود، در مونث تغییری نمی‌کند:

    • Il est malade.Elle est malade. (او بیمار است.)

    صفات نامنظم در زبان فرانسوی

    برخی از صفات در جنسیت و عدد تغییرات خاصی دارند:

    • Il est beau, elle est belle, ils sont beaux, elles sont belles.
    • Il est nouveau, elle est nouvelle, ils sont nouveaux, elles sont nouvelles.
    • Il est vieux, elle est vieille, ils sont vieux, elles sont vieilles.

    جایگاه صفت در زبان فرانسوی

    ۱. در بیشتر موارد، پس از اسم می‌آید:

    • Une voiture confortable. (یک ماشین راحت.)
    • Un film extraordinaire. (یک فیلم فوق‌العاده.)

    ۲. برای ملیت و رنگ، همیشه پس از اسم می‌آید:

    • Un auteur allemand. (یک نویسنده آلمانی.)
    • Un stylo bleu. (یک خودکار آبی.)

    ۳. برخی از صفات پیش از اسم در زبان فرانسوی قرار می‌گیرند:

    • Bon, mauvais, petit, grand, beau, nouveau, jeune, vieux…
    • مثال‌ها:
      • Un bon film. (یک فیلم خوب.)
      • Une belle femme. (یک زن زیبا.)
      • Un mauvais gâteau. (یک کیک بد.)

    نتیجه‌گیری

    یادگیری تفاوت بین “IL Y A و C’EST در زبان فرانسوی” برای صحبت کردن صحیح و روان بسیار مهم است. علاوه بر این، شناخت جایگاه و تطابق صفات توصیفی در زبان فرانسوی به درک بهتر گرامر کمک می‌کند. برای تسلط بیشتر بر این مباحث، می‌توانید در یک کلاس فرانسه شرکت کنید.


    سوالات متداول درباره IL Y A و C’EST در زبان فرانسوی

    ۱. چه تفاوتی بین “IL Y A” و “C’EST” در زبان فرانسوی وجود دارد؟

    “IL Y A” برای بیان وجود چیزی در مکان خاص استفاده می‌شود، درحالی‌که “C’EST” برای معرفی یا توصیف به کار می‌رود.

    ۲. چه زمانی از “CE SONT” در زبان فرانسوی استفاده می‌شود؟

    وقتی که اسم جمع باشد، از “CE SONT” استفاده می‌شود، مانند: Ce sont mes amis. (آن‌ها دوستان من هستند.)

    ۳. چرا برخی صفات قبل از اسم و برخی بعد از اسم در زبان فرانسوی قرار می‌گیرند؟

    برخی صفات مانند beau, bon, petit, grand قبل از اسم قرار می‌گیرند، اما بیشتر صفات پس از اسم می‌آیند.


  • افعال “Être” و “Avoir” در زمان حال در زبان فرانسوی

    افعال “Être” و “Avoir” در زمان حال در زبان فرانسوی

    مقدمه

    افعال “Être” (بودن) و “Avoir” (داشتن) از مهم‌ترین و پرکاربردترین افعال در زبان فرانسوی هستند. این دو فعل در بسیاری از زمان‌ها و ساختارهای دستوری نقش اساسی دارند. یادگیری صحیح این افعال به درک بهتر زبان و توانایی برقراری ارتباط کمک زیادی می‌کند. در این مقاله، به بررسی صرف این افعال در زمان حال، استفاده‌های آن‌ها و نحوه منفی کردن آن‌ها خواهیم پرداخت.


    صرف فعل “Être” در زمان حال

    ضمیر فاعلیصرف فعل “Être”
    Je (من)suis (هستم)
    Tu (تو)es (هستی)
    Il/Elle/On (او/ما)est (است)
    Nous (ما)sommes (هستیم)
    Vous (شما)êtes (هستید)
    Ils/Elles (آن‌ها)sont (هستند)

    استفاده‌های فعل “Être”

    1. بیان شغل: Je suis professeur. (من معلم هستم.)
    2. ملیت و هویت: Il est italien. (او ایتالیایی است.)
    3. صفات و ویژگی‌ها: Elle est intelligente. (او باهوش است.)
    4. موقعیت و وضعیت: Nous sommes libres. (ما آزاد هستیم.)

    منفی کردن فعل “Être”

    برای منفی کردن این فعل، “ne” را قبل از فعل و “pas” را بعد از آن قرار می‌دهیم:

    • Je ne suis pas fatigué. (من خسته نیستم.)
    • Ils ne sont pas espagnols. (آن‌ها اسپانیایی نیستند.)

    صرف فعل “Avoir” در زمان حال

    ضمیر فاعلیصرف فعل “Avoir”
    Je (من)ai (دارم)
    Tu (تو)as (داری)
    Il/Elle/On (او/ما)a (دارد)
    Nous (ما)avons (داریم)
    Vous (شما)avez (دارید)
    Ils/Elles (آن‌ها)ont (دارند)

    استفاده‌های فعل “Avoir”

    1. اشیاء مادی: J’ai une voiture. (من یک ماشین دارم.)
    2. بیان سن: J’ai 30 ans. (من ۳۰ سال دارم.)
    3. احساسات و نیازها: Il a faim. (او گرسنه است.)

    منفی کردن فعل “Avoir”

    مشابه فعل “Être”، در اینجا نیز “ne” قبل از فعل و “pas” بعد از آن قرار می‌گیرد:

    • Je n’ai pas de voiture. (من ماشین ندارم.)
    • Elle n’a pas d’enfants. (او فرزندی ندارد.)

    نکات مهم در منفی کردن “Être” و “Avoir”

    • هنگام منفی کردن “Avoir”، اگر مفعول اسم نکره (un, une, des) باشد، به “de” یا “d’” تبدیل می‌شود.
      • مثال: Il a une voiture.Il n’a pas de voiture.
    • در تلفظ، زمانی که “nous”, “vous”, “ils”, “elles” قبل از واکه (حروف صدادار) قرار می‌گیرند، پیوند (liaison) الزامی است.
      • مثال: Vous êtes[vuzɛt] (تلفظ صحیح)

    نتیجه‌گیری

    افعال “Être” و “Avoir” دو ستون اصلی دستور زبان فرانسوی هستند که در بسیاری از جملات به کار می‌روند. درک صحیح صرف، استفاده‌ها و نحوه منفی کردن آن‌ها برای هر زبان‌آموزی ضروری است. اگر می‌خواهید به یادگیری زبان فرانسوی بپردازید، پیشنهاد می‌کنیم که در یک کلاس فرانسه ثبت‌نام کنید.


    سوالات متداول

    ۱. چرا یادگیری افعال “Être” و “Avoir” مهم است؟

    چون این دو فعل پایه و اساس بسیاری از ساختارهای دستوری در زبان فرانسوی هستند و در جملات روزمره بسیار استفاده می‌شوند.

    ۲. آیا این افعال در زمان‌های دیگر هم صرف متفاوتی دارند؟

    بله، در زمان‌های مختلف (مانند گذشته و آینده) صرف این افعال تغییر می‌کند که نیاز به مطالعه جداگانه دارد.

    ۳. چگونه می‌توان این افعال را سریع‌تر یاد گرفت؟

    تمرین مداوم، تکرار روزانه و استفاده از جملات ساده به همراه شرکت در کلاس‌های آموزشی می‌تواند به یادگیری سریع‌تر کمک کند.

  • ترتیب ضمایر در زبان فرانسه (2024) + به همراه ویدئو

    ترتیب ضمایر در زبان فرانسه (2024) + به همراه ویدئو

    ترتیب ضمایر در زبان فرانسه یکی از اصول مهم گرامری است که به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا جملات خود را به‌درستی بسازند. در این مقاله به بررسی ترتیب ضمایر شخصی در جملات مثبت، منفی، گذشته‌کامل، جملات دستوری و دیگر حالت‌ها خواهیم پرداخت. این توضیحات با مثال‌ها و دیالوگ‌هایی به زبان فرانسه همراه خواهد بود که به درک بهتر شما از این موضوع کمک می‌کند.

    در حال بارگذاری ویدیو…

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    ۱. ترتیب ضمایر فرانسه در جملات مثبت

    در زبان فرانسه، هنگامی که چندین ضمیر شخصی در یک جمله استفاده می‌شود، باید ترتیب خاصی رعایت شود. ترتیب عمومی ضمایر در جملات مثبت به شرح زیر است:

    • me, te, se, nous, vous (ضمایر مفعولی غیرمستقیم و بازتابی)
    • le, la, les (ضمایر مفعولی مستقیم)
    • lui, leur (ضمایر مفعولی غیرمستقیم برای اشخاص)
    • y (برای مکان یا چیزی که با «à» معرفی شده باشد)
    • en (برای چیزی که با «de» معرفی شده باشد)

    مثال‌ها:

    • Il me le donne. (او آن را به من می‌دهد.)
    • Je te les envoie. (من آن‌ها را برای تو می‌فرستم.)
    • Ils nous y amènent. (آن‌ها ما را به آن‌جا می‌برند.)

    ۲. ترتیب ضمایر فرانسه در جملات منفی

    در جملات منفی نیز ترتیب ضمایر همانند جملات مثبت است، اما ضمایر قبل از فعل و بین “ne” و “pas” قرار می‌گیرند.

    مثال‌ها:

    • Il ne me le donne pas. (او آن را به من نمی‌دهد.)
    • Nous ne te les envoyons pas. (ما آن‌ها را برای تو نمی‌فرستیم.)
    • Ils ne nous y amènent pas. (آن‌ها ما را به آن‌جا نمی‌برند.)

    ۳. استفاده از ضمایر در Passé composé

    در زمان Passé composé، ضمایر همان ترتیب را دنبال می‌کنند، اما قبل از فعل کمکی (avoir یا être) قرار می‌گیرند. توجه داشته باشید که در این زمان، گذشته‌کامل می‌تواند با ضمیر مفعولی مستقیم که قبل از فعل آمده است، تطابق پیدا کند.

    مثال‌ها:

    • Il me l’a donnée. (او آن را به من داده است.) – ضمیر “l” به یک شیء مؤنث اشاره دارد.
    • Nous te les avons expliqués. (ما آن‌ها را برای تو توضیح داده‌ایم.) – ضمیر “les” به اشیاء جمع اشاره دارد.
    • Elle nous les a racontés. (او آن‌ها را برای ما تعریف کرده است.)

    ۴. استفاده از ضمایر با افعال نیمه‌کمکی (مثل aller, devoir, pouvoir)

    وقتی از افعال نیمه‌کمکی مانند “aller”، “devoir”، “pouvoir” و غیره استفاده می‌کنیم، ضمایر قبل از مصدر فعل قرار می‌گیرند. فعل نیمه‌کمکی صرف می‌شود، در حالی که فعل اصلی در مصدر باقی می‌ماند.

    مثال‌ها:

    • Je vais te les montrer. (من قصد دارم آن‌ها را به تو نشان دهم.)
    • Elle doit nous le dire. (او باید آن را به ما بگوید.)
    • Ils peuvent leur en parler. (آن‌ها می‌توانند با آن‌ها در موردش صحبت کنند.)

    ۵. ترتیب ضمایر در جملات دستوری مثبت

    در جملات دستوری مثبت، ترتیب ضمایر تغییر می‌کند و ضمایر پس از فعل می‌آیند. همچنین برخی از ضمایر تغییر شکل می‌دهند:

    • le, la, les (مفعول مستقیم)
    • moi, toi, lui, nous, vous, leur (مفعول غیرمستقیم)
    • y
    • en

    مثال‌ها:

    • Donne-le-moi ! (آن را به من بده!)
    • Montre-les-nous ! (آن‌ها را به ما نشان بده!)
    • Apporte-moi-en ! (آن‌ها را برای من بیاور!)

    در جملات دستوری منفی، ترتیب ضمایر مانند جملات مثبت است، به جز اینکه ضمایر قبل از فعل قرار می‌گیرند، بین “ne” و “pas”.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    مثال‌ها:

    • Ne me le donne pas ! (آن را به من نده!)
    • Ne nous les montre pas ! (آن‌ها را به ما نشان نده!)

    ۶. دیالوگ‌ها با ضمایر شخصی

    برای درک بهتر نحوه استفاده از ضمایر شخصی در زبان فرانسه، در اینجا یک دیالوگ به زبان فرانسه همراه با ترجمه فارسی آورده شده است:

    دیالوگ 1: Sara: Salut Ali ! J’ai entendu dire que tu as un super livre sur l’immigration. Tu peux me le prêter ? J’en ai vraiment besoin pour mon projet.
    (سلام علی! شنیدم که یک کتاب عالی در مورد مهاجرت داری. می‌تونی اون رو به من قرض بدی؟ واقعا برای پروژه‌ام بهش نیاز دارم.)

    Ali: Salut Sara ! Oui, bien sûr, je peux te le prêter. Mais c’est un livre important pour moi, donc promets-moi de ne pas le perdre et de me le rendre dès que tu as fini.
    (سلام سارا! بله، حتما می‌توانم آن را به تو قرض بدهم. اما این کتاب برای من مهم است، پس قول بده که آن را گم نمی‌کنی و وقتی تمام کردی، آن را به من برمی‌گردانی.)

    Sara: Je te le promets, Ali ! Je vais en prendre soin. D’ailleurs, si ça ne te dérange pas, est-ce que tu pourrais aussi me prêter tes notes ? Elles m’aideraient énormément.
    (قول می‌دهم، علی! من از آن مراقبت می‌کنم. راستی، اگر اذیت نمی‌کنی، می‌تونی یادداشت‌هایت را هم به من قرض بدی؟ آن‌ها خیلی به من کمک می‌کنند.)

    Ali: Mes notes ? Hmm… Bon, d’accord. Je vais te les donner aussi, mais fais attention. Tu sais que j’ai passé des heures à les écrire.
    (یادداشت‌هایم؟ Hmm… خوب، قبول. آن‌ها را هم به تو می‌دهم، اما مراقب باش. می‌دانی که ساعت‌ها وقت صرف نوشتن آن‌ها کرده‌ام.)

    نتیجه‌گیری

    در این مقاله، به‌طور جامع ترتیب ضمایر در زبان فرانسه در شرایط مختلف بررسی شد. از جملات مثبت و منفی گرفته تا جملات دستوری و گذشته‌کامل، هر کدام از این قواعد در مکالمات روزمره به‌طور مؤثر به کار می‌روند. با تمرین و آشنایی بیشتر با این قواعد، می‌توانید جملات درست و روان‌تری در زبان فرانسه بسازید.

    همچنین بخوانید:

  • ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه (Pronoms Toniques) + ویدئو

    ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه (Pronoms Toniques) + ویدئو

    ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه (pronoms toniques) برای تأکید یا تأکید بر فردی خاص به کار می‌روند. این ضمایر اغلب بعد از حروف اضافه، در جملات دستوری، یا برای تأکید بر هویت شخص استفاده می‌شوند و به جمله انرژی و احساس بیشتری می‌دهند.

    در حال بارگذاری ویدیو…
    در حال بارگذاری ویدیو…

    شکل‌های ضمایر تأکیدی:

    ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه شامل موارد زیر هستند:

    • Moi: من
    • Toi: تو
    • Lui, Elle: او (مذکر/مونث)
    • Nous: ما
    • Vous: شما
    • Eux, Elles: آنها (مذکر/مونث)

    موارد کاربرد ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه

    1. بعد از حروف اضافه

    در این حالت، ضمیر تأکیدی بعد از حروف اضافه مانند “à” (به)، “de” (از)، “pour” (برای)، “avec” (با)، “sans” (بدون)، “chez” (پیش) و غیره قرار می‌گیرد.

    مثال‌ها:

    • Tu viens avec moi ?
      آیا با من می‌آیی؟
    • Il est assis à côté d’elle.
      او کنار او نشسته است.
    • Nous partons sans eux.
      ما بدون آنها می‌رویم.
    • Elle se cache derrière lui.
      او پشت او پنهان شده است.
    • Chez nous, il fait souvent froid en hiver.
      در خانه‌ی ما، در زمستان‌ها اغلب هوا سرد است.
    • Je parle souvent de toi.
      من اغلب درباره‌ی تو صحبت می‌کنم.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    2. در جملات امری (Impératif)

    در جملات امری، ضمیر تأکیدی برای تأکید بر عمل به کار می‌رود و کمک می‌کند که دستور صریح‌تر به نظر برسد.

    مثال‌ها:

    • Appelle-moi dès que tu arrives !
      به محض رسیدنت، با من تماس بگیر!
    • Donne-lui ce document avant de partir.
      این سند را قبل از رفتنت به او بده.
    • Parlez-nous de votre projet !
      درباره‌ی پروژه‌تان برای ما صحبت کنید!

    3. در مقایسه‌ها

    در مقایسه‌ها نیز برای تأکید بر تفاوت بین افراد از ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه استفاده می‌شود.

    مثال‌ها:

    • Il danse mieux que moi.
      او بهتر از من می‌رقصد.
    • Elle court plus vite que lui.
      او سریع‌تر از او می‌دود.
    • Ils sont plus forts qu’eux dans ce domaine.
      آنها در این زمینه قوی‌تر از آنها هستند.

    4. پاسخ سریع

    در پاسخ‌های سریع، ضمایر تأکیدی به تنهایی برای تأکید به کار می‌روند و به جای نام کامل فرد استفاده می‌شوند.

    مثال‌ها:

    • Qui a mangé le dernier gâteau ? – Lui !
      چه کسی آخرین کیک را خورد؟ – او!
    • Qui a fait cette magnifique peinture ? – Elle !
      چه کسی این نقاشی زیبا را کشیده است؟ – او!
    • Qui doit venir demain ? – Moi !
      چه کسی باید فردا بیاید؟ – من!
    • Qui commence le jeu ? – Nous !
      چه کسی بازی را شروع می‌کند؟ – ما!

    5. تأکید در جمله

    گاهی برای تأکید بیشتر، ضمایر تأکیدی در جمله به کار می‌روند تا تأکید بر فرد خاصی را نشان دهند.

    مثال‌ها:

    • C’est lui qui a découvert cette méthode.
      این اوست که این روش را کشف کرده است.
    • C’est moi qui ai fait ce gâteau.
      این من هستم که این کیک را پخته‌ام.
    • Ce sont elles qui ont organisé la fête.
      این آنها هستند که جشن را ترتیب داده‌اند.
    • C’est nous qui avons résolu le problème.
      این ما هستیم که مشکل را حل کرده‌ایم.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    6. استفاده برای تأکید بیشتر در گفتار

    در مکالمات روزمره، از ضمایر تأکیدی برای تأکید بیشتر استفاده می‌شود. این ساختار به‌ویژه برای نشان دادن سلیقه‌های متفاوت استفاده می‌شود.

    مثال‌ها:

    • Moi, j’aime les chats, mais lui il préfère les chiens.
      من گربه‌ها را دوست دارم، اما او سگ‌ها را ترجیح می‌دهد.
    • Elle adore les films d’horreur, mais moi je préfère les comédies.
      او عاشق فیلم‌های ترسناک است، اما من کمدی‌ها را ترجیح می‌دهم.
    • Nous, on part en vacances en montagne, et eux ils préfèrent la plage.
      ما به کوهستان می‌رویم برای تعطیلات، و آنها ساحل را ترجیح می‌دهند.
    • Toi, tu choisis toujours des romans historiques, mais elle elle adore la science-fiction.
      تو همیشه رمان‌های تاریخی انتخاب می‌کنی، اما او عاشق داستان‌های علمی-تخیلی است.

    7. با افعالی که با «à» می‌آیند

    برخی افعال برای اشاره به فرد خاصی با حرف اضافه “à” همراه می‌شوند و ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه در آنها کاربرد دارند.

    مثال‌ها:

    • Je tiens beaucoup à elle.
      من خیلی به او علاقه دارم.
    • Tu as pensé à lui ?
      آیا به او فکر کرده‌ای؟
    • Elle se fie à lui pour organiser la réunion.
      او به او اعتماد دارد برای ترتیب دادن جلسه.
    • Il s’oppose à eux sur ce projet.
      او با آنها در این پروژه مخالفت می‌کند.

    8. با افعالی که با «de» می‌آیند

    بعضی افعال برای تأکید بر فرد خاصی با حرف اضافه “de” همراه هستند و ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه با آنها استفاده می‌شود.

    مثال‌ها:

    • J’ai entendu parler de lui hier.
      من دیروز درباره او شنیدم.
    • Je suis fier d’elle pour tout ce qu’elle a accompli.
      من به او برای تمام آنچه به دست آورده افتخار می‌کنم.
    • Elle se moque de lui quand il fait des erreurs.
      او وقتی اشتباه می‌کند به او می‌خندد.
    • Il rêve d’eux toutes les nuits.
      او هر شب خواب آنها را می‌بیند.

    دیالوگ نمونه با استفاده از ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه

    مثال:

    Sahar : Omid, tu penses à moi parfois ?
    سحر: امید، آیا گاهی به من فکر می‌کنی؟

    Omid : Bien sûr ! Je pense toujours à toi. Hier encore, je parlais de toi avec ma sœur.
    امید: البته! من همیشه به تو فکر می‌کنم. دیروز هم با خواهرم درباره تو صحبت می‌کردم.

    Sahar : C’est gentil. Et dis-moi, tu as eu des nouvelles de Shirin récemment ?
    سحر: لطف داری. بگو ببینم، اخیراً از شیرین خبری داشتی؟

    Omid : Oui, j’ai entendu parler d’elle hier. Elle va bien, mais elle a déménagé. C’est elle qui a trouvé une nouvelle maison en dehors de la ville.
    امید: بله، دیروز درباره‌اش شنیدم. او خوب است، اما اسباب‌کشی کرده. او خانه‌ی جدیدی خارج از شهر پیدا کرده است.

    Sahar : Ah, je suis contente pour elle. Et toi, comment ça va au travail ? Tu tiens à ton boulot, non ?
    سحر: آه، خوشحالم برای او. و تو، کار چطور است؟ به کارت علاقه داری، نه؟

    Omid : Oui, j’y tiens beaucoup. D’ailleurs, je suis fier de ce projet sur lequel je travaille. Ça avance bien. Et toi, tu es toujours dans la musique ?
    امید: بله، خیلی به آن علاقه دارم. در واقع، به این پروژه که رویش کار می‌کنم افتخار می‌کنم. خوب پیش می‌رود. و تو، هنوز در موسیقی هستی؟

    Sahar : Oui, je m’y consacre de plus en plus. Mais je dois dire que je préfère la musique classique, alors que ma sœur, elle, adore le jazz.
    سحر: بله، بیشتر و بیشتر به آن اختصاص می‌دهم. اما باید بگویم که من موسیقی کلاسیک را ترجیح می‌دهم، در حالی که خواهرم جاز را دوست دارد.

    Omid : Ah, moi aussi, je préfère la musique classique ! Je pourrais écouter Bach pendant des heures. Et toi, quel est ton compositeur préféré ?
    امید: آه، من هم موسیقی کلاسیک را ترجیح می‌دهم! می‌توانم

    ساعتها به باخ گوش بدهم. تو، آهنگساز مورد علاقه‌ات کیست؟

    Sahar : Moi, je suis fan de Mozart, mais ma sœur, elle, ne jure que par Coltrane.
    سحر: من طرفدار موتزارت هستم، اما خواهرم فقط به کلتراين قسم می‌خورد.

    Omid : C’est drôle comme les goûts diffèrent parfois. Tiens, en parlant de musique, tu te souviens de ce concert auquel on a assisté l’an dernier ?
    امید: چقدر جالب است که سلیقه‌ها گاهی فرق می‌کنند. راستی، درباره‌ی موسیقی صحبت کردیم، کنسرتی که پارسال با هم رفتیم را به خاطر داری؟

    Sahar : Oui ! Je m’en souviens très bien. C’était magique. Et toi, qu’en as-tu pensé ?
    سحر: بله! خیلی خوب یادم می‌آید. جادویی بود. تو چی، چه فکری کردی؟

    Omid : Je me souviens surtout de toi dansant au milieu de la foule. C’était un moment inoubliable !
    امید: من بیشتر از همه به یاد دارم که تو وسط جمعیت می‌رقصیدی. لحظه‌ای فراموش‌نشدنی بود!

    Sahar : (rire) Ah oui, je m’en souviens aussi ! J’espère qu’on pourra y retourner un jour.
    سحر: (خنده) آه بله، من هم به یاد دارم! امیدوارم یک روز بتوانیم دوباره به آنجا برویم.


    تمرین

    با استفاده از ضمایر تأکیدی در زبان فرانسه جملات زیر را کامل کنید:

    1. Je suis allé au cinéma avec Sina. Je suis allé au cinéma avec lui.
      من با سینا به سینما رفتم. من با او به سینما رفتم.
    2. Fatemeh me manque beaucoup. Moi aussi, je pense à elle.
      من خیلی دلم برای فاطمه تنگ شده است. من هم به او فکر می‌کنم.
    3. Ali et Reza sont partis en voyage. Tu as pensé à eux récemment ?
      علی و رضا به سفر رفته‌اند. آیا اخیراً به آنها فکر کرده‌ای؟
  • ماضی بعید در زبان فرانسه ۲۰۲۴ + ویدئو

    ماضی بعید در زبان فرانسه ۲۰۲۴ + ویدئو

    ماضی بعید در زبان فرانسه یا “Plus-que-parfait” یکی از زمان‌های گذشته در زبان فرانسه است که برای بیان عملی استفاده می‌شود که پیش از عمل دیگری در گذشته اتفاق افتاده است. به عبارت دیگر، ماضی بعید به ما کمک می‌کند تا نشان دهیم که یک عمل قبل از عمل دیگری در گذشته انجام شده است. این زمان به ما کمک می‌کند تا ترتیب رویدادها را در گذشته بهتر نشان دهیم.

    در حال بارگذاری ویدیو…

    ساختار ماضی بعید در زبان فرانسه

    ماضی بعید در زبان فرانسه با استفاده از فعل کمکی «avoir» یا «être» به شکل گذشته استمراری (imparfait) و سپس «participe passé» ساخته می‌شود. بسته به فعل، کمکی “avoir” یا “être” انتخاب می‌شود.

    • برای بیشتر افعال از فعل کمکی avoir استفاده می‌شود.
    • افعال حرکتی و افعال انعکاسی از فعل کمکی être استفاده می‌کنند.

    مثال‌هایی از ساختار ماضی بعید

    فعل «prendre» (گرفتن) – با فعل کمکی «avoir»

    جملات مثبت:

    1. J’avais pris mes affaires avant de sortir.
      من وسایلم را برداشته بودم قبل از اینکه بیرون بروم.
    2. Tu avais pris ta décision avant que je ne puisse te parler.
      تو تصمیمت را گرفته بودی قبل از اینکه بتوانم با تو صحبت کنم.
    3. Il/elle/on avait pris un café avant la réunion.
      او یک قهوه نوشیده بود قبل از جلسه.
    4. Nous avions pris le train pour éviter les embouteillages.
      ما قطار گرفته بودیم تا از ترافیک جلوگیری کنیم.
    5. Vous aviez pris des notes pendant la conférence.
      شما در طول کنفرانس یادداشت برداشته بودید.
    6. Ils/elles avaient pris un taxi pour arriver à l’heure.
      آن‌ها تاکسی گرفته بودند تا به موقع برسند.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    جملات منفی:

    1. Je n’avais pas pris mon parapluie et il a commencé à pleuvoir.
      من چترم را برنداشته بودم و باران شروع به باریدن کرد.
    2. Tu n’avais pas pris ton billet, donc tu ne pouvais pas entrer.
      تو بلیتت را برنداشته بودی، پس نمی‌توانستی وارد شوی.
    3. Il/elle/on n’avait pas pris le temps de vérifier les documents.
      او وقت نگذاشته بود که مدارک را بررسی کند.
    4. Nous n’avions pas pris de dessert après le repas.
      ما بعد از غذا دسر نگرفته بودیم.
    5. Vous n’aviez pas pris vos médicaments ce matin.
      شما صبح داروهایتان را برنداشته بودید.
    6. Ils/elles n’avaient pas pris leur petit déjeuner avant de partir.
      آن‌ها صبحانه نخورده بودند قبل از اینکه راه بیفتند.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    فعل «aller» (رفتن) – با فعل کمکی «être»

    جملات مثبت:

    1. J’étais allé(e) voir mes parents avant de partir en voyage.
      من پیش از سفر، به دیدار والدینم رفته بودم.
    2. Tu étais allé(e) chez le médecin avant le déjeuner.
      تو قبل از ناهار به پزشک رفته بودی.
    3. Il/elle/on était allé(e) en France avant de déménager à Londres.
      او پیش از مهاجرت به لندن به فرانسه رفته بود.
    4. Nous étions allé(e)s au cinéma avant la fermeture.
      ما قبل از تعطیلی به سینما رفته بودیم.
    5. Vous étiez allé(e)(s) au musée avant la conférence.
      شما قبل از کنفرانس به موزه رفته بودید.
    6. Ils/elles étaient allé(e)s en randonnée avant le coucher du soleil.
      آن‌ها قبل از غروب خورشید به پیاده‌روی رفته بودند.

    جملات منفی:

    1. Je n’étais pas allé(e) à la réunion parce que j’étais malade.
      من به جلسه نرفته بودم چون بیمار بودم.
    2. Tu n’étais pas allé(e) chez le coiffeur comme tu l’avais prévu.
      تو به آرایشگاه نرفته بودی همان‌طور که برنامه‌ریزی کرده بودی.
    3. Il/elle/on n’était pas allé(e) au marché avant de rentrer à la maison.
      او به بازار نرفته بود قبل از اینکه به خانه برگردد.
    4. Nous n’étions pas allé(e)s à la plage à cause du mauvais temps.
      ما به دلیل هوای بد به ساحل نرفته بودیم.
    5. Vous n’étiez pas allé(e)(s) voir ce film malgré vos intentions.
      شما با وجود برنامه‌ریزی خود، به دیدن این فیلم نرفته بودید.
    6. Ils/elles n’étaient pas allé(e)s à la soirée l’année dernière.
      آن‌ها سال گذشته به مهمانی نرفته بودند.

    فعل «se promener» (گردش کردن) – فعل انعکاسی (همراه با فعل کمکی «être»)

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    جملات مثبت:

    1. Je m’étais promené(e) dans le parc avant qu’il ne fasse nuit.
      من پیش از تاریک شدن در پارک قدم زده بودم.
    2. Tu t’étais promené(e) en ville avant de rentrer chez toi.
      تو قبل از برگشت به خانه در شهر قدم زده بودی.
    3. Il/elle/on s’était promené(e) le long de la plage avant le déjeuner.
      او قبل از ناهار در کنار ساحل قدم زده بود.
    4. Nous nous étions promené(e)s en forêt avant le dîner.
      ما پیش از شام در جنگل قدم زده بودیم.
    5. Vous vous étiez promené(e)(s) dans les jardins avant la réunion.
      شما قبل از جلسه در باغ‌ها قدم زده بودید.
    6. Ils/elles s’étaient promené(e)s ensemble avant le cours.
      آن‌ها پیش از کلاس با هم قدم زده بودند.

    جملات منفی:

    1. Je ne m’étais pas promené(e) depuis longtemps avant cette balade.
      من مدت‌ها بود که قبل از این گردش قدم نزده بودم.
    2. Tu ne t’étais pas promené(e) hier à cause de la pluie.
      تو دیروز به خاطر باران قدم نزده بودی.
    3. Il/elle/on ne s’était pas promené(e) parce qu’il faisait trop froid.
      او به دلیل سرمای زیاد قدم نزده بود.
    4. Nous ne nous étions pas promené(e)s dans ce quartier avant ce jour-là.
      ما تا آن روز در این محله قدم نزده بودیم.
    5. Vous ne vous étiez pas promené(e)(s) dans ce parc depuis votre enfance.
      شما از زمان کودکی در این پارک قدم نزده بودید.
    6. Ils/elles ne s’étaient pas promené(e)s depuis la semaine dernière.
      آن‌ها از هفته پیش قدم نزده بودند.

    استفاده از ماضی بعید

    این زمان برای بیان عملی استفاده می‌شود که قبل از عمل دیگری در گذشته انجام شده است (پیشینی). ماضی بعید تاکید می‌کند که یک عمل پیش از عمل دیگری به پایان رسیده است.

    مثال‌ها:

    1. J’ai rencontré Bahram hier, mais je l’avais déjà vu la semaine dernière à une autre soirée.
      من دیروز بهرام را دیدم، اما او را هفته گذشته در یک مهمانی دیگر دیده بودم.
    2. Ils sont arrivés en retard, mais nous avions déjà commencé le repas.
      آن‌ها دیر رسیدند، اما ما قبلاً شام را شروع کرده بودیم.
    3. Avant de partir en voyage, j’avais déjà terminé toutes mes tâches au travail.
      پیش از رفتن به سفر، همه کارهایم در محل کار را تمام کرده بودم.
    4. Lorsque tu m’as appelé, je m’étais déjà endormi(e) depuis une heure.
      وقتی که تو به من زنگ زدی، من یک ساعت پیش خوابیده بودم.
    5. Ils ont acheté la maison, mais ils avaient déjà visité plusieurs autres biens auparavant.
      آن‌ها خانه را خریدند، اما قبلاً چند خانه دیگر را هم دیده بودند.
    6. Nous avons vu cette série, mais nous en avions déjà regardé quelques épisodes.
      ما این سریال را دیدیم، اما قبلاً چند قسمت از آن را دیده بودیم.

    ترتیب کلمات در ماضی بعید در زبان فرانسه

    ترتیب کلمات در جمله‌ای که در ماضی بعید است، مانند دیگر جملات فرانسوی است. فعل کمکی به شکل گذشته استمراری پیش از شکل گذشته فعل اصلی قرار می‌گیرد و اگر جمله منفی باشد، «ne» و «pas» فعل کمکی را در بر می‌گیرند.

    مثال‌ها:

    1. J’avais préparé le repas avant que les invités n’arrivent.
      من قبل از رسیدن مهمانان، غذا را آماده کرده بودم.
    2. Il avait déjà quitté la ville avant que l’événement ne commence.
      او پیش از شروع رویداد، شهر را ترک کرده بود.
    3. Nous avions tout organisé avant leur arrivée.
      ما پیش از رسیدن آن‌ها همه چیز را سازماندهی کرده بودیم.
    4. Ils n’avaient pas terminé leur travail quand l’échéance est arrivée.
      آن‌ها کارشان را تمام نکرده بودند وقتی موعد آن رسید.
    5. Elle avait déjà trouvé un emploi avant même d’obtenir son diplôme.
      او حتی پیش از دریافت مدرک خود، شغل پیدا کرده بود.
    6. Il n’avait pas encore pris de décision quand je lui ai parlé.
      او هنوز تصمیمی نگرفته بود وقتی با او صحبت کردم.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    دیالوگ: جلسه غیرمنتظره با استفاده از ماضی بعید در زبان فرانسه

    Darya: Salut Navid ! Tu as l’air fatigué, tout va bien ?
    دریا: سلام نوید! خیلی خسته به نظر می‌رسی، همه چیز خوبه؟

    Navid: Ah, salut Darya. Oui, c’est juste que j’ai eu une longue journée. Ce matin, j’avais déjà terminé un rapport important, mais quand je suis arrivé au bureau, mon patron m’a dit qu’il avait annulé la réunion pour laquelle je travaillais.
    نوید: آه، سلام داریوش. بله، فقط یک روز طولانی داشتم. امروز صبح، من یک گزارش مهم را تمام کرده بودم، ولی وقتی به دفتر رسیدم، رئیسم گفت که جلسه‌ای که براش کار می‌کردم لغو شده.

    Darya: Oh non ! Donc tu avais fait tout ce travail pour rien ?
    دریا: واقعاً؟ یعنی تو همه اون کار رو بی‌خود انجام داده بودی؟

    Navid: Exactement. Et juste après, ils ont organisé une nouvelle réunion pour discuter d’un projet différent, mais je ne m’étais pas du tout préparé pour ça. J’étais vraiment pris au dépourvu.
    نوید: دقیقاً. و بلافاصله بعد از اون، یه جلسه جدید برای یه پروژه دیگه برگزار کردن، اما من اصلاً برای اون جلسه آماده نبودم.

    Darya: Je comprends… Il m’est arrivé quelque chose de similaire la semaine dernière. J’étais allée chez ma mère pour l’aider avec quelques courses, mais quand je suis arrivée, elle avait déjà tout fait !
    دریا: می‌فهمم… هفته گذشته برای من هم همچین اتفاقی افتاد. من به دیدن مادرم رفته بودم تا توی خرید بهش کمک کنم، اما وقتی رسیدم، اون همه کارها رو خودش انجام داده بود!

    Navid: Ah, ça arrive souvent avec ma mère aussi ! Parfois, j’avais déjà fait mes propres courses, mais elle m’avait acheté les mêmes choses !
    نوید: این برای من هم با مادرم زیاد اتفاق می‌افته! گاهی من قبلاً خرید خودم رو انجام داده بودم، اما او همون چیزها رو دوباره برام می‌خرید!

    Darya: Les mamans sont toutes pareilles. D’ailleurs, tu as parlé à Parisa récemment ? Je l’avais invitée à notre sortie la semaine dernière, mais elle m’a dit qu’elle n’avait pas reçu mon message.
    دریا: مامان‌ها همه مثل هم هستن. راستی، اخیراً با پریسا صحبت کردی؟ من هفته پیش دعوتش کرده بودم، ولی گفت که پیامم رو دریافت نکرده.

    Navid: Oui, je lui ai parlé hier. Elle m’a dit qu’elle n’avait pas pu venir parce qu’elle avait déjà promis à sa sœur de l’aider à déménager.
    نوید: بله، دیروز باهاش صحبت کردم. گفت نتونسته بیاد چون قبلاً به خواهرش قول داده بود که توی اسباب‌کشی کمکش کنه.

    Darya: Ah, ça explique tout. Je pensais qu’elle n’était pas intéressée. Je me rappelle que l’année dernière, elle n’était pas venue non plus parce qu’elle était partie en voyage.
    دریا: آهان، این همه‌چیز رو توضیح می‌ده. فکر می‌کردم علاقه‌ای نداره. یادمه که سال پیش هم نیومده بود چون رفته بود مسافرت.

    Navid: Oui, je me souviens. Elle m’avait dit qu’elle y était déjà allée avec sa famille, mais elle voulait y retourner seule cette fois-là.
    نوید: بله، یادمه. گفت قبلاً با خانواده‌اش اونجا رفته، ولی این بار می‌خواست تنهایی بره.

    Darya: C’est vrai, elle adore voyager. Bon, il est tard, je dois y aller. J’avais déjà prévu de préparer le dîner avant que ma sœur n’arrive.
    دریا: درست می‌گی، خیلی عاشق سفره. خب، دیر وقته، باید برم. قبلاً برنامه‌ریزی کرده بودم که قبل از رسیدن خواهرم شام رو آماده کنم.

    Navid: D’accord, bonne soirée, Darya ! À bientôt.
    نوید: باشه، شب خوش داریوش! به زودی می‌بینمت.

    Darya: Merci, à bientôt Navid !
    دریا: ممنون، به زودی نوید!

  • گرامر فرانسه سطح A2: مرور جامع بر مباحث کلیدی

    گرامر فرانسه سطح A2: مرور جامع بر مباحث کلیدی

    در این مقاله، تمامی مباحث گرامر فرانسه سطح A2 را به طور کامل پوشش خواهیم داد. این سطح شامل صرف افعال، ساختار جملات، زمان‌های مختلف و مواردی چون ضمایر و صفات است. در ادامه به مرور نکات کلیدی بر اساس ترتیب داده‌شده پرداخته‌ایم.

    در حال بارگذاری ویدیو…

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    افعال با یک، دو و سه پایه (Les verbes à une, deux et trois bases)

    Finir

    Je finis
    Tu finis
    Il/elle finit
    Nous finissons
    Vous finissez
    Ils/elles finissent

    Choisir

    Je choisis
    Tu choisis
    Il/elle choisit
    Nous choisissons
    Vous choisissez
    Ils/elles choisissent

    Venir

    Je viens
    Tu viens
    Il vient
    Nous venons
    Vous venez
    Ils viennent

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    افعال انعکاسی (Les verbes pronominaux)

    افعال انعکاسی به دو دسته verbes réfléchis (افعال انعکاسی) و verbes réciproques (افعال متقابل) تقسیم می‌شوند.

    مثال‌ها:

    Se lever (برخاستن)

    Je me réveille
    Tu te réveilles
    Il/elle/on se réveille
    Nous nous réveillons
    Vous vous réveillez
    Ils/elles se réveillent

    Pronom réfléchi: me, te, se, nous, vous, se

    Se rencontrer (ملاقات کردن)

    Nous nous rencontrons
    Vous vous rencontrez
    Ils/elles se rencontrent

    جملات منفی:

    Je ne me réveille pas
    Tu ne te réveilles pas
    Il/elle ne se réveille pas
    Nous ne nous réveillons pas
    Vous ne vous réveillez pas
    Ils/elles ne se réveillent pas

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    افعال همراه با مصدر (Quelques verbes + infinitif)

    Vouloir (خواستن)

    Je veux
    Tu veux
    Il/elle/on veut
    Nous voulons
    Vous voulez
    Ils/elles veulent

    Je veux déjeuner au restaurant.

    Pouvoir (توانستن)

    Je peux
    Tu peux
    Il/elle peut
    Nous pouvons
    Vous pouvez
    Ils/elles peuvent

    Je peux conduire.
    Je peux vous aider.

    Devoir (باید)

    Je dois
    Tu dois
    Il/elle/on doit
    Nous devons
    Vous devez
    Ils/elles doivent

    Je dois rentrer chez moi.
    Tu ne dois pas continuer.

    حالت امری (L’impératif)

    افعال در حالت امری به سه حالت تو، ما، و شما صرف می‌شوند.

    مثال‌ها:

    Venir (آمدن)

    Viens.
    Venons.
    Venez.

    Parler (صحبت کردن)

    Parle.
    Parlons.
    Parlez.

    Aller (رفتن)

    Va.
    Allons.
    Allez.

    جملات منفی:

    Ne va pas.
    N’allons pas.
    N’allez pas.

    Ouvrez le livre. (کتاب را باز کنید.)
    Tournez à gauche. (به سمت چپ بپیچید.)
    Ne parlez pas. (صحبت نکنید.)

    Être (بودن)

    Sois.
    Soyons.
    Soyez.
    Soyez patients. (صبور باشید.)

    Avoir (داشتن)

    Aie.
    Ayons.
    Ayez.
    Ayez du courage. (شجاعت داشته باشید.)

    Savoir (دانستن)

    Sache.
    Sachons.
    Sachez.

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    شرطی حال (Le conditionnel présent)

    برای بیان پیشنهادات، دعوت‌ها و جملات مودبانه استفاده می‌شود.

    Pouvoir (توانستن)

    Je pourrais
    Tu pourrais
    Il/elle/on pourrait
    Nous pourrions
    Vous pourriez
    Ils/elles pourraient

    مثال‌ها:

    Tu pourrais faire du sport.
    Vous pourriez venir chez nous?

    عبارات مودبانه:

    Je voudrais boire du thé.
    Pourriez-vous me donner une tasse de café?

    آینده نزدیک (Le futur proche)

    این زمان برای بیان اتفاقاتی که به زودی رخ خواهند داد استفاده می‌شود.

    Aller (رفتن)

    Je vais
    Tu vas
    Il/elle/on va
    Nous allons
    Vous allez
    Ils/elles vont

    مثال‌ها:

    Je vais partir.
    Tu vas partir.
    Nous allons partir.

    Ce soir, je vais dîner chez mes amis.
    Demain, je vais faire du sport.
    Je vais voyager en France cet été.

    آینده ساده (Le futur simple)

    این زمان برای بیان اعمالی که در آینده‌ای دورتر رخ می‌دهند استفاده می‌شود.

    ساختار: مصدر فعل + ai, as, a, ons, ez, ont

    Parler (صحبت کردن)

    Je parlerai
    Tu parleras
    Il/elle/on parlera
    Nous parlerons
    Vous parlerez
    Ils/elles parleront

    افعال بی‌قاعده:

    Être – ser
    Avoir – aur
    Aller – ir
    Venir – viendr
    Faire – fer

    Re (افعال با پسوند -re)

    Mettre (گذاشتن)

    Je mettrai
    Tu mettras
    Il/elle/on mettra
    Nous mettrons
    Vous mettrez
    Ils/elles mettront

    مثال‌ها:

    J’immigrerai au Canada.
    J’étudierai les mathématiques à l’université.

    گذشته مرکب (Le passé composé)

    این زمان برای بیان وقایع گذشته استفاده می‌شود و شامل فعل کمکی être یا avoir به همراه participe passé می‌باشد.

    افعال همراه با être:

    افعال حرکتی و افعال انعکاسی با فعل کمکی être صرف می‌شوند.

    مثال‌ها:

    Je suis allé(e)
    Tu es allé(e)
    Il/elle est allé(e)
    Nous sommes allé(e)s
    Vous êtes allé(e)s
    Ils/elles sont allé(e)s

    افعال انعکاسی:

    Je me suis réveillé(e)
    Tu t’es réveillé(e)
    Il/elle/on s’est réveillé(e)
    Nous nous sommes réveillé(e)s
    Vous vous êtes réveillé(e)s
    Ils/elles se sont réveillé(e)s

    افعال همراه با avoir:

    Parler – parlé
    Finir – fini
    Venir – venu
    Prendre – pris
    Être – été
    Aller – allé

    مثال‌ها:

    J’ai parlé.
    Je n’ai pas parlé.
    J’ai regardé la télé.
    Je me suis réveillé.
    J’ai parlé avec mon ami.
    Je suis allé au café.

    زمان گذشته استمراری (L’imparfait)

    این زمان برای توصیف گذشته و بیان کارهایی که در گذشته تکرار شده‌اند استفاده می‌شود.

    ساختار: ریشه فعل در زمان حال + ais, ais, ait, ions, iez, aient

    مثال‌ها:

    Venir – nous venons – ven
    Je venais
    Tu venais
    Il/elle venait
    Nous venions
    Vous veniez
    Ils/elles venaient

    Finir – nous finissons – finiss

    Je finissais
    Tu finissais
    Il/elle finissait
    Nous finissions
    Vous finissiez
    Ils/elles finissaient

    مثال‌های توصیفی:

    Il faisait beau.
    Il y avait un restaurant dans notre quartier.
    J’étais très fatigué.
    Je ne pouvais pas dormir.

    جملات شرطی با زمان گذشته (Si + imparfait)

    مثال‌ها:

    Si nous allions au cinéma?
    Si nous voyagions en France?

    گذشته نزدیک (Le passé récent)

    این زمان برای بیان اعمالی که به تازگی انجام شده است استفاده می‌شود.

    ساختار: venir + de + مصدر

    مثال‌ها:

    Je viens de finir mes devoirs.
    Nous venons de parler avec notre professeur.

    حال استمراری (Le présent progressif)

    این زمان برای بیان عملی که در حال حاضر در جریان است استفاده می‌شود.

    ساختار: être en train de + مصدر

    مثال‌ها:

    Je suis en train de regarder.
    Nous sommes en train de travailler.

    جملات سوالی و منفی (Le phrase interro-négative)

    مثال‌ها:

    J’adore la musique. (من عاشق موسیقی هستم.)
    Moi aussi. (من هم.)
    Moi non. (نه من.)
    Je ne fume pas. (من سیگار نمی‌کشم.)
    Moi non plus. (من هم نه.)
    Moi si. (من می‌کشم.)

    جملات تعجبی (La phrase exclamative)

    مثال‌ها:

    Quelle belle voiture! (چه ماشین زیبایی!)
    Comme elle est grande. (چقدر بزرگ است.)
    Que vous êtes belle. (چقدر زیبا هستید.)

    نفی با قیدها (La négation)

    مثال‌ها:

    Je ne vais jamais au cinéma. (من هرگز به سینما نمی‌روم.)
    Je ne mange rien. (من هیچ‌چیز نمی‌خورم.)
    Je ne connais personne. (من هیچ‌کس را نمی‌شناسم.)
    Rien ne me plaît. (هیچ‌چیز به من خوش نمی‌آید.)
    Person

    ne ne m’aime. (هیچ‌کس مرا دوست ندارد.)

    ضمایر و ارزش‌های مختلف “on” (Les trois valeurs du “on”)

    “on” در زبان فرانسه می‌تواند معانی مختلفی داشته باشد: ما، آن‌ها یا کسی.

    مثال‌ها:

    Nous allons au cinéma. (ما به سینما می‌رویم.)
    On va au cinéma. (آن‌ها به سینما می‌روند.)
    En Iran, on conduit mal. (در ایران، بد رانندگی می‌کنند.)

    صفات و ضمایر مالکیت (Les adjectifs et pronoms possessifs)

    مثال‌ها:

    Ma voiture est à côté de ta voiture.
    Ma voiture est à côté de la tienne.
    Notre maison est grande, mais leur maison est plus grande.

    ضمایر مفعولی مستقیم و غیرمستقیم (Les pronoms COD et COI)

    افعال متعدی مستقیم و غیرمستقیم همراه با ضمایر مفعولی به کار می‌روند.

    مثال‌ها:

    Je vois mon père. (من پدرم را می‌بینم.)
    Je le vois. (من او را می‌بینم.)
    Je parle à mon père. (من با پدرم صحبت می‌کنم.)
    Je lui parle. (من با او صحبت می‌کنم.)

    ضمایر غیرشخصی “en” و “y”

    “y” برای اشاره به مکان و “en” برای اشاره به مقداری از چیزی استفاده می‌شود.

    مثال‌ها:

    Je suis à Téhéran. (من در تهران هستم.)
    J’y suis. (من آنجا هستم.)
    Je viens de France. (من از فرانسه آمده‌ام.)
    J’en viens. (من از آنجا آمده‌ام.)

    صفات نامعین (Les adjectifs indéfinis)

    مثال‌ها:

    Tous les étudiants. (همه دانشجویان.)
    Toutes les filles. (همه دختران.)
    Tout le peuple. (همه مردم.)
    Tout le monde. (همه مردم.)

    بیان کمیت (La quantité)

    مثال‌ها:

    Un kilo de pommes. (یک کیلو سیب.)
    Je mange beaucoup de chocolat. (من مقدار زیادی شکلات می‌خورم.)

    مقایسه (La comparaison)

    مثال‌ها:

    Ce test est plus facile que le tien. (این آزمون از آزمون تو آسان‌تر است.)
    J’ai autant d’amis que toi. (من به اندازه تو دوست دارم.)
    Il parle mieux que moi. (او بهتر از من صحبت می‌کند.)

    موقعیت زمانی (La localisation temporelle)

    مثال‌ها:

    J’ai fini mes études il y a 2 ans. (من دو سال پیش تحصیلاتم را تمام کردم.)
    Je travaille depuis 2 ans dans cette entreprise. (من دو سال است که در این شرکت کار می‌کنم.)

    ابزارهای منطقی ساده (Quelques articulateurs logiques simples)

    مثال‌ها:

    Je suis fatigué mais je viens. (من خسته‌ام، اما می‌آیم.)
    Je suis fatigué parce que j’ai beaucoup travaillé. (من خسته‌ام چون خیلی کار کردم.)


    این مقاله به طور کامل تمامی مباحث کلیدی گرامر فرانسه در سطح A2 را پوشش داده است. از صرف افعال و زمان‌های مختلف تا جملات سوالی، منفی و تعجبی. این اطلاعات به شما کمک می‌کند تا تسلط بیشتری بر زبان فرانسه در این سطح پیدا کنید.

  • زمان گذشته نزدیک فرانسه + ویدئو

    زمان گذشته نزدیک فرانسه + ویدئو

    زمان گذشته نزدیک در زبان فرانسه برای بیان عملی که به تازگی انجام شده است، استفاده می‌شود. این زمان به کمک فعل venir در زمان حال و حرف اضافه de به همراه یک فعل به صورت مصدر ساخته می‌شود. در این مقاله، به بررسی نحوه‌ی ساخت و استفاده از زمان گذشته نزدیک می‌پردازیم.

    در حال بارگذاری ویدیو…

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    ساختار زمان گذشته نزدیک

    برای ساخت زمان گذشته نزدیک، ابتدا فعل venir را در زمان حال صرف می‌کنیم و سپس de و فعلی در حالت مصدر به دنبال آن می‌آید.

    مثال‌ها:

    • Je viens de prendre
      من همین الان غذا خوردم.
    • Tu viens de prendre
      تو همین الان غذا خوردی.
    • Il/elle/on vient de prendre
      او همین الان غذا خورد.
    • Nous venons de prendre
      ما همین الان غذا خوردیم.
    • Vous venez de prendre
      شما همین الان غذا خوردید.
    • Ils/elles viennent de prendre
      آنها همین الان غذا خوردند.

    استفاده از زمان گذشته نزدیک

    زمان گذشته نزدیک برای بیان اعمالی استفاده می‌شود که به تازگی اتفاق افتاده‌اند. این زمان وقتی به کار می‌رود که بخواهیم بگوییم کاری همین الان انجام شده است.

    مثال‌ها:

    • Hasna vient de finir son devoir.
      حسنا همین الان تکلیفش را تمام کرده است.
    • Ils viennent de rentrer à la maison.
      آنها همین الان به خانه برگشتند.
    • Nous venons d’apprendre la nouvelle.
      ما همین الان خبر را شنیدیم.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    استفاده از ضمایر شخصی

    در زمانی که از ضمایر شخصی استفاده می‌کنیم، این ضمایر پس از venir و de می‌آیند.

    مثال‌ها:

    • Tu viens de le voir.
      تو همین الان او را دیدی.
    • Nous venons de leur parler.
      ما همین الان با آنها صحبت کردیم.
    • Ils viennent de s’en occuper.
      آنها همین الان به آن رسیدگی کردند.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    تاکید بر فوری بودن عمل

    برای تاکید بیشتر بر اینکه عمل تازه انجام شده است، می‌توانیم از واژه‌ی juste قبل از de استفاده کنیم.

    مثال‌ها:

    • Il vient juste de partir.
      او همین الان رفته است.
    • Je viens juste de t’appeler.
      من همین الان به تو زنگ زدم.

    گفت‌وگو (دیالوگ)

    Shirin : Bahram, tu viens juste de rentrer du bureau ?
    (بهرام، تو همین الان از دفتر برگشتی؟)

    Bahram : Oui, je viens de finir une longue réunion et je suis épuisé. Et toi, tu viens de rentrer aussi ?
    (بله، همین الان یک جلسه طولانی رو تموم کردم و خیلی خسته‌ام. و تو، تو هم همین الان برگشتی؟)

    Shirin : Non, je suis à la maison depuis un moment. Je viens de finir de cuisiner, le dîner est prêt.
    (نه، من مدتیه که خونه‌ام. همین الان آشپزی رو تموم کردم، شام حاضره.)

    Bahram : Génial ! J’ai tellement faim, je viens juste d’envoyer un mail urgent, mais maintenant je peux enfin me détendre.
    (عالیه! خیلی گرسنه‌ام، همین الان یک ایمیل فوری فرستادم ولی الان می‌تونم استراحت کنم.)

    Shirin : Tu sais, maman vient de m’appeler. Elle a dit qu’elle viendrait nous voir ce week-end.
    (می‌دونی، مامان همین الان باهام تماس گرفت. گفت که این آخر هفته به دیدنمون میاد.)

    Bahram : Ah, ça tombe bien ! Je viens de ranger le jardin, ce sera agréable de passer du temps dehors avec elle.
    (آ، خیلی خوبه! همین الان باغ رو مرتب کردم، خوب می‌شه که باهاش بیرون وقت بگذرونیم.)

    Shirin : Oui, et j’ai aussi pensé à elle. Je viens juste de préparer son dessert préféré, elle va être contente.
    (بله، و من هم بهش فکر کرده بودم. همین الان دسر مورد علاقه‌ش رو آماده کردم، خوشحال می‌شه.)

    Bahram : Et que disent les enfants ? Ils viennent de finir leurs devoirs ?
    (بچه‌ها چی می‌گن؟ اون‌ها هم درس‌هاشون رو تموم کردن؟)

    Shirin : Oui, Sina vient juste de terminer ses maths, et Pari vient de finir de lire son livre pour l’école.
    (بله، سینا همین الان ریاضی‌ش رو تموم کرد، و پری هم همین الان کتاب مدرسه‌ش رو خوند.)

    Bahram : Parfait ! Je vais leur dire de se préparer pour dîner.
    (عالیه! می‌رم بهشون می‌گم که آماده شن برای شام.)

    Shirin : Ah, avant que j’oublie, tu te souviens de l’exposition d’art dont je t’ai parlé ? Je viens de recevoir une invitation pour samedi !
    (آ، قبل از اینکه یادم بره، نمایشگاه هنری که بهت گفتم یادت هست؟ همین الان یک دعوتنامه برای شنبه دریافت کردم!)

    Bahram : C’est super, on ira après la visite de maman. Je viens juste de me libérer de quelques tâches pour ce week-end, donc on pourra y aller tranquillement.
    (عالیه، بعد از دیدن مامان می‌ریم. همین الان چند تا از کارها رو برای این آخر هفته آزاد کردم، پس می‌تونیم راحت بریم.)

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    تمرین: جملات را با زمان گذشته نزدیک کامل کنید

    ۱.
    Samira : Tu as vu Hamid aujourd’hui ?
    (سمیرا: امروز حمید رو دیدی؟)
    Toi : Oui, je viens de le voir.
    (بله، همین الان دیدمش.)

    ۲.
    Ali : Vous avez fini de préparer le projet ?
    (علی: پروژه رو آماده کردید؟)
    Toi : Oui, nous venons de le terminer.
    (بله، همین الان تمومش کردیم.)

    ۳.
    Leila : Est-ce que ton frère est arrivé de l’aéroport ?
    (لیلا: برادرت از فرودگاه رسید؟)
    Toi : Oui, il vient d’arriver.
    (بله، همین الان رسید.)