بلاگ

  • آموزش علائم نگارشی در انگلیسی

    علائم نگارشی بخش مهمی از دستور زبان انگلیسی هستند و خواندن و نوشتن جمله را برای افراد آسان می‌کند. بسیاری از گویش‌وران زبان انگلیسی و زبان آموزان همه علائم نگارشی را نمی‌شناسند و حتی کاربرد صحیح آن‌ها را که می‌شناسند نیز به خوبی نمی‌دانند. بنابراین شناخت همه علائم نگارشی و یادگیری کاربرد صحیح‌شان برای هر کسی واجب است. در دستور زبان انگلیسی، چهارده علامت نگارشی وجود دارد که بسیار متمایز از یکدیگر هستند و کاربردشان نیز بسیار متفاوت است، از این رو، یادگیری‌شان چندان کار سختی نیست و فقط به کمی تمرین نیاز دارد. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد علائم نگارشی و کاربردشان در زبان انگلیسی باید بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    علائم نگارشی در زبان انگلیسی چیست؟

    علاوم نگارشی در زبان انگلیسی مجموعه‌ای از نمادها است که برای جدا کردن جمله‎ها و شفاف‌سازی معنای جمله و عناصر نوشتاری استفاده می‌شود. به عبارت دیگر، علائم نگارشی به خواننده می‌گویند که چه زمانی باید مکث کنند، کدام واژگان و جملات نقل قول هستند، کدام عبارت‌ها در جهت توضیحات بیشتر آمده‌اند، در کجا واژگان باید حذف شوند و موارد دیگر. اگر علائم نگارشی انگلیسی را بشناسید، خواندن متون انگلیسی و نوشتن متن‌ مفهوم برای‌تان بسیار آسان‌تر خواهد شد.

    انواع علائم نگارشی در زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی، چهارده علامت نگارشی وجود دارد: نقطه، علامت سوال، علامت تعجب، کاما، دو نقطه، نقطه ویرگول، خط تیره، خط ربط، براکت، قلاب، پرانتز، آپستروف، علامت نقل قول و سه نقطه.

    اگر می‌خواهید متنی اصولی و صحیح را بنویسید و همچنین بتوانید متون انگلیسی را به راحتی بخوانید، باید این چهارده علامت نگارشی را بشناسید.

    علاوم نگارشی در زبان انگلیسی همراه با مثال

    برای شناخت علائم نگارشی در زبان انگلیسی، صرفاً دانستن نام‌شان کافی نیست، باید کاربرد آن‌ها را نیز در جمله مشاهده کنید. برای درک بهتر علامت های نگارشی در زبان انگلیسی، آن‌ها را به پنج دسته‌ تقسیم کرده‌ایم.

    • علائم نگارشی برای انتهای جمله: نقطه، علامت تعجب و علامت پرسش
    • کاما، دو نقطه، نقطه ویرگول
    • خط تیره و خط ربط
    • قلاب، پرانتز و براکت
    • آپستروف، علامت نقل قول و سه نقطه

    هر کدام از علائم موجود در این پنج دسته کارکرد مختص به خودشان را دارند. در ادامه، این علائم نگارشی را معرفی می‌کنیم، از کاربردشان می‌گوییم و کاربردشان را همراه را با مثال نیز نشان خواهیم داد.

    علامت نقطه (.)

    علامت نقطه (.) یا period پرکاربردترین علامت نگارشی در زبان انگلیسی انگلیسی است. نقطه نشان می‌دهد جمله به انتها رسیده است. این علامت در انتهای جمله کامل خبری قرار می‌گیرد. به مثال زیر توجه کنید:

    سگ زیر حصار دوید.The dog ran under the fence.

    از علامت نقطه در مخفف اسامی و عناوین نیز استفاده می‌شود. در مثال‌های زیر، این کاربرد نقطه را ببینید:

    دکتر اسمیت جدول بیمارش را خواندDr. Smith read his patient’s chart.
    آقای اچ. پاتر در جلوی خودش را باز کرد.Mr. H. Potter opened his front door.

    علامت پرسش (؟)

    علامت پرسی (؟) یا question mark در زبان انگلیسی در انتهای جمله پرسشی قرار می‌گیرد. معمولاً جملاتی که با واژه‌های پرسشی مانند what، how، when، where، why و who استفاده می‌شود.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    چقدر تخم‌ مرغ‌ها را دوست دارید؟How do you like your eggs?
    چرا فیلم دیشب را دوست نداشتی؟Why didn’t you like the movie last night?

    معمولاً، همه علامت‌های سوالی به تغییر لحن اشاره دارند. در واقع، وقتی علامت سوالی یا پرسش را در جمله انگلیسی می‌بینید، باید جمله را با صدای بلندتر بخوانیدد .

    علامت تعجب (!)

    علامت تعجب (!)  یا exclamation point در زبان انگلیسی در انتهای جمله قرار می‌گیرد. معمولاً وقتی می‌خواهیم احساساتی را بیان کنیم، از این علامت استفاده می‌کنیم. این علامت فقط برای بیان تعجب نیست، بلکه برای بیان احساساتی مثل تنفر، خشم، لذت و هر احساس دیگری به کار می‌رود. در واقع، علامت تعجب حاکی از تأکید بیشتر بر احساسات جاری در جمله است.

    به کاربرد علامت تعجب در جمله‌های زیر دقت کنید:

    او فریاد زد، “به پشت سرت نگاه کن!”“Look out behind you!” she yelled.
    خیلی مشتاقم فردا به پارک بروم!I’m so excited to go to the park tomorrow!

    علامت ویرگول (،)

    علامت ویرگول (،) یا comma در زبان انگلیسی برای مکث در جمله به کار می‌رود. این مکث در جمله اهداف مختلفی دارد، برای مثال، برای تفکیک کردن ایده‌ها، عبارت‌ها یا حتی تغییر ساختار جمله به کار می‌رود.

    البته این علامت نگارشی کاربردهای دیگری نیز دارد:

    از علامت نگارشی کاما برای خطاب مستقیم کسی استفاده می‌شود:

    جو، از دیدن دوباره‌ات خوشحالم.Joe, it was nice to see you again.

    از علامت نگارشی کاما برای جدا کردن دو جمله کامل استفاده کنید:

    او به کتابخانه رفت، و سپس برای ناهار بیرون رفت.He went to the library, and then he went out for lunch.

    از کاما برای فهرست کردن موارد مختلف در جمله استفاده می‌شود:

    او به خرید رفت و کفش، لباس، دو پیراهن و یک شلوار خرید.She went shopping and bought shoes, a dress, two shirts, and a pair of pants.

    یادتان باشد که از این علامت فقط باید در جای خودش استفاده کنید، چرا که استفاده بیش از حد از آن سبب بدخوانی می‌شود. مثلاً برای وصل کردن دو عبارت مستقل در جمله، لازم نیست از کاما استفاده کنید، بلکه باید از حروف ربط استفاده کنید. به مثال زیر توجه کنید:

    اشتباهتقریباً وقت شام است، من گرسته نیستم.It’s almost time for dinner, I’m not hungry.
    صحیحتقریباً وقت شام است و من گرسته نیستم.It’s almost time for dinner and I’m not hungry.

    پیش از حرف ربط and در آخرین مورد فهرست، باید از علامت کاما استفاده کنید.

    او دوست دارد میوه، کیک، سیزیجات و پاستا بخورد.He likes to eat fruits, cake, vegetables, and pasta.

    علامت دو نقطه (:)

    علامت دو نقطه در زبان انگلیسی نیز کاربردهای مختلفی دارد. وقتی می‌خواهید چیزی را معرفی کنید، نقل قول کنید یا توضیحاتی را ارائه دهید، می‌توانید از این علامت استفاده کنید.

    ترم قبل چهار کلاس داشت: تاریخ، زیست شناسی، هنر و اقتصاد.She took four classes last semester: history, biology, arts, and economics.

    اگر دومین عبارت از دو عبارت مستقل در راستای توضیح عبارت اول بیاید، می‌توانید از علامت دو نقطه استفاده کنید. به مثال زیر توجه کنید:

    آن‌ها زمانی برای تلف کردن نداشتند: دیر شده بود.They didn’t have time to waste: it was already late.

    از دو نقطه برای تأکید بر فاعل جمله نیز می‌توانید استفاده کنید:

    من فقط از یکی از سبزیجات متنفرم: کلم بروکسل.I only hate one vegetable: brussel sprouts.

    علامت نقطه ویرگول (;)

    علامت نقطه ویرگول (;) یا semicolon در زبان انگلیسی دو عبارت مستقل را از یکدیگر جدا می‌کند. در این مورد، ارتباط میان عبارت‌ها بیشتر از زمانی است که از دو نقطه استفاده می‌کنیم.

    به مثال زیر توجه کنید:

    فردا صبح، یک جلسه دارم؛ امشب نمی‌توانم بیرون بروم.                           I have a meeting tomorrow morning; I can’t go out tonight.

    هر دو عبارت آنقدر مستقل هستند که بتوانند جمله‌ای جداگانه باشند، اما به جای استفاده از علامت نقطه، می‌توانید از نقطه ویرگول استفاده کنید تا نشان دهید ارتباطی میان این دو عبارت وجود دارد.

    برای نوشتن چند مورد، به صورت فهرست‌وار، می‌توانید از نقطه ویرگول استفاده کنید:

    تابستان گذشته، ما به لندن، انگلستان؛ پاریس، فرانسه؛ رم، ایتالیا؛ و آتن، یونان سفر کردیم.Last summer we traveled to London, England; Paris, France; Rome, Italy; and Athens, Greece.

    خط تیره (-)

    در نگارش انگلیسی، دو نوع خط تیره وجود دارد که ظاهر و کاربردشان کاملاً متفاوت از یکدیگر است: En dash و Em dash.

    علامت En dash معمولاً کوتاه‌تر است و معمولاً از آن برای اشاره به یک محدوده یا دامنه استفاده می‌شود. برای مثال، این علامت بین اعداد و تاریخ‌ها استفاده می‌شود:

    کمپانی از سال 1990 تا 2000 فعالیت کرد. The company was operational from 1990-2000.
    او دیشب سوار قطار شیکاگو به نیویورک شد.He took the Chicago-New York train last night.

    علامت Em dash بلندتر است و گاهی از آن به جای دیگر علائم نگارشی، مانند کاما، دو نقطه یا پرانتز، استفاده می‌شود.

    جوابش مشخص بود: بله!Her answer was clear — Yes!

    علامت خط هایفن (-)

    علامت خط هایفن (-) یا خط پیوند را با خط تیره اشتباه نگیرید! هایفن در کلمات ترکیبی استفاده می‌شود. در واقع، وقتی دو یا چند واژه به یکدیگر متصل می‌شوند، می‌توانید از این علامت استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    قدم به قدمStep-by-step
    مادرشوهرMother-in-law
    دوست پسر قبلیEx-boyfriend

    علامت براکت ([])

    علامت براکت ([]) یا Brackets در دستور زبان انگلیسی برای ارائه توضیحات بیشتر یا شفاف‌سازی واژگان تخصصی استفاده می‌شود. همچنین وقتی جمله یا عبارتی را از شخص یا متن دیگری نقل می‌کنید، می‌توانید از این علامت استفاده کنید.

    به کاربرد براکت در جمله‌های زیر توجه کنید.

    او [خانم اسمیت] موافق است که گربه‌ها بهتر از سگ‌ها هستند.She [Mrs. Smith] agrees that cats are better than dogs.
    آدام گفت که «[تابستان] فصل مورد علاقه من در سال است. »Adam said that “[summer] is my favorite time of year.”

    علامت آکولاد ({ })

    علامت آکولاد ({ }) یا Braces کاربرد چندانی در نوشته‌ها ندارد، مگر اینکه بخواهید فرمول ریاضی یا متنی تخصصی بنویسید. اما باید این علامت نگارشی را بشناسید تا اشتباهاً به جای براکت یا پرانتز از آن استفاده نکنید. کاربرد این علامت نگارشی را در فرمول زیر ببینید:

    6{3x+[28+2]}=xy

    علامت پرانتز ()

    علامت پرانتز () یا Parentheses در زبان انگلیسی برای ارائه توضیحات، اطلاعات یا جزئیات بیشتر به کار می‌رود. معمولاً این علامت جایگزین کاما نیز می‌شود و جمله نیز معنایش را حفظ می‌کنید. به مثال‌زیر توجه کنید:

    کیت (همسر مت) دوست دارد قدم بزند.Kate (who is Matt’s wife) likes to go for walks.

    آپستروف (‘)

    در دستور زبان انگلیسی، برای نشان دادن مالکیت و همچنین چنین خبر دادن از حذف یک یا چند حرف ستفاده می‌شود. به علاوه، از این علامت نگارشی برای جمع بستن حروف انگلیسی کوچک نیز استفاده می‌کنند.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من شش ماه از خانه کار کرده‌ام و این عالی است.I’ve been working from home for 6 months and it’s great.
    سگ بکا دیروز آسیب دید.Rebecca’s dog had surgery yesterday.

    علامت نقل قول (“)

    علامت نقل قول (“) یا quotation mark در زبان انگلیسی برای نقل مطلبی از یک متن، سخنرانی یا شخص استفاده می‌شود. همچنین برای نوشتن دیالوگ نیز از این علامت استفاده می‌کنند.

    مارک گفت: «من این را دوست ندارم»“I don’t like this,” said Mark.
    او گفت که او «ترجیح می‌دهد در مورد آن فکر نکند»She that she “prefers not to think about that.”

    علامت نقل قول تکی (‘ ’) را با آپاستروف اشتباه نگیرید. معمولاً از این علامت برای نقل قول کردن در داخل یک نقل قول دیگر استفاده می‌شود.

    ژیل به مادرش گفت، «جک از تپه بالا دوید و گفت که می‌خواهد قبل از افتادن “برود و یک سطل آب بیاورد”»Jill told her mother “Jack ran up the hill and he said he was going to ‘fetch a pail of water’ before he fell.”

    علامت سه نقطه (…)

    علامت سه نقطه (…) یا ellipsis حاکی از حذف چند واژه یا حرف است. معمولاً از این علامت برای رفتن از جمله‌ای به جمله دیگر یا از عبارتی به عبارت دیگر و حذف واژگان غیرضروری استفاده می‌شود.

    همچنین، وقتی در نقل قول می‌خواهند یک سری جملات یا واژگان را حذف کنند، از این علامت نگارشی استفاده می‌کنند.

    نیمه شب، او شروع به شمارش معکوس کرد: «ده، نه، هشت، …» و سپس، توپ افتاد.At midnight, she began to count down: “ten, nine, eight…” and then the ball dropped.
    وقتی مارتین لوتر کینگ گفت: «من خواب دیده‌ام…» او در مورد حقوق بشر و خاتمه دادن به نژادپرستی صحبت می‌کرد.When Martin Luther King said “I have a dream…” he was talking about civil rights and an end to racism.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با چهارده علامت نگارشی در زبان انگلیسی آشنا شدید. آموزش علائم نگارشی در انگلیسی فقط مختص به زبان آموزان نیست و حتی گویش‌وران این زبان نیز به فکر آشنایی با آن‌ها و یادگیری‌شان باشند. شناخت علائم نگارشی در انگلیسی به خوانش بهتر متن انگلیسی و همچنین نوشتن متن صحیح انگلیسی کمک می‌کند.

  • گرامر prefer و would rather

    اگر می‌خواهید به زبان انگلیسی از ارجح بودن چیزی یا کاری صحبت کنید، باید از یک سری عبارت و اصطلاح مشخص استفاده کنید که رایج‌ترین‌شان prefer و would rather است. اما این دو عبارت چه فرقی با یکدیگر دارند؟ چگونه از آن‌ها استفاده کنیم؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد گرامر would rather و prefer برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    گرامر prefer و would rather

    اگر می‌خواهید به زبان انگلیسی از ارجح بودن چیزی یا کاری صحبت کنید، باید از یک سری عبارت و اصطلاح مشخص استفاده کنید که رایج‌ترین‌شان prefer و would rather است. اما این دو عبارت چه فرقی با یکدیگر دارند؟ چگونه از آن‌ها استفاده کنیم؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد گرامر would rather و prefer برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    عبارت Would rather و would sooner

    Would rather/sooner + infinitive … (than)

    عبارت های Would rather و would sooner برای بیان ترجیح چیزی به چیز دیگر استفاده می‌شود. برای استفاده از این دو عبارت، باید طبق الگوی مشخصی عمل کنید. به فرمول زیر توجه کنید:

    اگر می‌خواهید بگویید چیزی را به چیز دیگری ترجیح می‌دهید، باید از would rather/sooner به علاوه مصدر بدون to استفاده کنید. همچنین می‌توانید در جمله خبری، از این دو عبارت به همراه than و اسم یا مصدر استفاده کنید. در جمله سوالی، باید از or استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید.

    من چای را ترجیح می‌دهم لطفاً.I‘d rather/sooner have tea, please.
    من چای را به نوشیدن آن قهوه ترجیح می‌دهم.I‘d rather/sooner have tea than drink that coffee.
    چای را ترجیح می‌دهی یا قهوه؟Would you rather/sooner have tea or coffee?
    Would rather/sooner + subject + past simple

    اگر می‌خواهید به حال یا آینده اشاره کنید، باید از فرمول زیر استفاده کنید:

    اکنون به کاربرد این فرمول در جمله‌های مختلف توجه کنید:

    ترجیح می‌دادم الان با ما بود.We‘d rather/sooner she was/were with us now.
    ترجیح می‌دادی با اتوبوس بروی یا با قطار؟Would you rather/sooner we went by bus or by train?

    به این نکته توجه داشته باشید که در این موارد، می‌توانید به همراه ضمایر I/ he/ she از فعل were به جای was استفاده کنید.

    عبارت prefer

    (Would) prefer + to + infinitive … (rather than/instead of)

    یکی دیگر از افعال مهم برای بیان ترجیح استفاده از prefer است. برای استفاده از فرمول زیر می‌توانید از فعل prefer استفاده کنید.

    اگر می‌خواهید در مورد ترجیح یا انتخاب خاصی صحبت کنید، باید از prefer/would prefer به همراه اسم یا  مصدر با to استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من ترجیح می‌دهم در هتل نزدیک فرودگاه بمانم.I would prefer to stay in a hotel near the airport. (or I would rather stay…)
    اکثر مراجع‌ها ترجیح می‌دهند صبحانه‌شان را در اتاق خواب بخورند.Most clients prefer to have breakfast in their bedroom.

    همچنین می‌توانید از prefer/would prefer به همراه rather than یا instead of برای اشاره به انتخاب‌تان استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من ترجیح می‌دهم خیلی زود برسم، نه خیلی دیر.I would prefer to be too early rather than be too late.
    من ترجیح می‌دهم با پدرم بروم، نه اینکه اینجا با مادرم بمانم.I prefer to go with dad instead of staying here with mum.

    یادتان باشد که از rather than باید به همراه مصدر بدون  to استفاده کنید.

    یکی دیگر از فرمول‌های استفاده از فعل prefer به شرح زیر است:

    Prefer + -ing verb

    اگر می‌خواهید در مورد ترجیح کلی‌تان صحبت کنید، می‌توانید از فعل prefer به همراه اسم یا فعل ingدار استفاده کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من عاشق دویدن هستم، اما او ترجیح می‌دهد دوچرخه سواری کند.I love running, but he prefers cycling.

    می‌توانید از فعل prefer به همراه to اضافه کنید تا انتخاب‌تان را انجام دهید. در این موقعیت، to حرف اضافه است، بنابراین اگر بخواهید از فعل بعد از to استفاده کنید، فعل ing می‌گیرد.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من پیاده روی را به دوچرخه سواری ترجیخ می‌دهم.  He prefers walking to cycling.

    گرامر عبارت would rather در زبان انگلیسی

    اگر بخواهید با استفاده از عبارت would rather به حال یا آینده استفاده کنید، می‌توانید طبق فرمول زیر پیش بروید:

    فاعل + would prefer + to infinitive + فعل

    برای اشاره به گذشته، طبق الگوی زیر پیش بروید:

    فاعل + would prefer (‘d prefer) + مفعول + to + have + قسمت سوم فعل

     مخفف عبارت would rather

    عبارت would rather و would prefer را به صورت مخفف نیز می‌توانید بنویسید.

    این عبارت‌ها را به صورت I’d rather و I’d prefer می‌نویسیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    I’d rather go to the cinema.I would rather go to the cinema.
    I’d prefer to go to the cinema.I would prefer to go to the cinema.

    پاسخ به جملات سوالی با would rather و prefer

    اگر می‌خواهید به جمله‌های ساخته شده با عبارت prefer و would rather پاسخ دهید، باید از فرمول مشخصی استفاده کنید. به جدول‌های زیر توجه کنید:

    پاسخ به فعل prefer

    برای پاسخ به جمله با فعل prefer باید طبق الگوهای زیر عمل کنید.

    I prefer (not) to
    I would prefer (not) to

    پاسخ به rather

     برای پاسخ کوتاه به سوال با rather باید طبق الگوهای زیر پیش بروید.

    I’d rather not
    I’d rather you did/didn’t (Other people)

    سخن آخر

    تا به اینجا، با گرامر prefer و would rather آشنا شدید. دو هر عبارت برای بیان ترجیح چیزی به چیز دیگر استفاده می‌شوند و برای شرایط مختلف، در فرمول مشخصی قرار می‌گیرند. با یادگیری دستور زبان مربوط به این عبارت، می‌توانید نظرات‌تان را به راحتی به زبان انگلیسی بیان کنید.

    عبارت Would rather و would sooner

    Would rather/sooner + infinitive … (than)

    عبارت های Would rather و would sooner برای بیان ترجیح چیزی به چیز دیگر استفاده می‌شود. برای استفاده از این دو عبارت، باید طبق الگوی مشخصی عمل کنید. به فرمول زیر توجه کنید:

    اگر می‌خواهید بگویید چیزی را به چیز دیگری ترجیح می‌دهید، باید از would rather/sooner به علاوه مصدر بدون to استفاده کنید. همچنین می‌توانید در جمله خبری، از این دو عبارت به همراه than و اسم یا مصدر استفاده کنید. در جمله سوالی، باید از or استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید.

    من چای را ترجیح می‌دهم لطفاً.I‘d rather/sooner have tea, please.
    من چای را به نوشیدن آن قهوه ترجیح می‌دهم.I‘d rather/sooner have tea than drink that coffee.
    چای را ترجیح می‌دهی یا قهوه؟Would you rather/sooner have tea or coffee?
    Would rather/sooner + subject + past simple

    اگر می‌خواهید به حال یا آینده اشاره کنید، باید از فرمول زیر استفاده کنید:

    اکنون به کاربرد این فرمول در جمله‌های مختلف توجه کنید:

    ترجیح می‌دادم الان با ما بود.We‘d rather/sooner she was/were with us now.
    ترجیح می‌دادی با اتوبوس بروی یا با قطار؟Would you rather/sooner we went by bus or by train?

    به این نکته توجه داشته باشید که در این موارد، می‌توانید به همراه ضمایر I/ he/ she از فعل were به جای was استفاده کنید.

    عبارت prefer

    (Would) prefer + to + infinitive … (rather than/instead of)

    یکی دیگر از افعال مهم برای بیان ترجیح استفاده از prefer است. برای استفاده از فرمول زیر می‌توانید از فعل prefer استفاده کنید.

    اگر می‌خواهید در مورد ترجیح یا انتخاب خاصی صحبت کنید، باید از prefer/would prefer به همراه اسم یا  مصدر با to استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من ترجیح می‌دهم در هتل نزدیک فرودگاه بمانم.I would prefer to stay in a hotel near the airport. (or I would rather stay…)
    اکثر مراجع‌ها ترجیح می‌دهند صبحانه‌شان را در اتاق خواب بخورند.Most clients prefer to have breakfast in their bedroom.

    همچنین می‌توانید از prefer/would prefer به همراه rather than یا instead of برای اشاره به انتخاب‌تان استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من ترجیح می‌دهم خیلی زود برسم، نه خیلی دیر.I would prefer to be too early rather than be too late.
    من ترجیح می‌دهم با پدرم بروم، نه اینکه اینجا با مادرم بمانم.I prefer to go with dad instead of staying here with mum.

    یادتان باشد که از rather than باید به همراه مصدر بدون  to استفاده کنید.

    یکی دیگر از فرمول‌های استفاده از فعل prefer به شرح زیر است:

    Prefer + -ing verb

    اگر می‌خواهید در مورد ترجیح کلی‌تان صحبت کنید، می‌توانید از فعل prefer به همراه اسم یا فعل ingدار استفاده کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من عاشق دویدن هستم، اما او ترجیح می‌دهد دوچرخه سواری کند.I love running, but he prefers cycling.

    می‌توانید از فعل prefer به همراه to اضافه کنید تا انتخاب‌تان را انجام دهید. در این موقعیت، to حرف اضافه است، بنابراین اگر بخواهید از فعل بعد از to استفاده کنید، فعل ing می‌گیرد.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من پیاده روی را به دوچرخه سواری ترجیخ می‌دهم.  He prefers walking to cycling.

    گرامر عبارت would rather در زبان انگلیسی

    اگر بخواهید با استفاده از عبارت would rather به حال یا آینده استفاده کنید، می‌توانید طبق فرمول زیر پیش بروید:

    فاعل + would prefer + to infinitive + فعل

    برای اشاره به گذشته، طبق الگوی زیر پیش بروید:

    فاعل + would prefer (‘d prefer) + مفعول + to + have + قسمت سوم فعل

     مخفف عبارت would rather

    عبارت would rather و would prefer را به صورت مخفف نیز می‌توانید بنویسید.

    این عبارت‌ها را به صورت I’d rather و I’d prefer می‌نویسیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    I’d rather go to the cinema.I would rather go to the cinema.
    I’d prefer to go to the cinema.I would prefer to go to the cinema.

    پاسخ به جملات سوالی با would rather و prefer

    اگر می‌خواهید به جمله‌های ساخته شده با عبارت prefer و would rather پاسخ دهید، باید از فرمول مشخصی استفاده کنید. به جدول‌های زیر توجه کنید:

    پاسخ به فعل prefer

    برای پاسخ به جمله با فعل prefer باید طبق الگوهای زیر عمل کنید.

    I prefer (not) to
    I would prefer (not) to

    پاسخ به rather

     برای پاسخ کوتاه به سوال با rather باید طبق الگوهای زیر پیش بروید.

    I’d rather not
    I’d rather you did/didn’t (Other people)

    سخن آخر

    تا به اینجا، با گرامر prefer و would rather آشنا شدید. دو هر عبارت برای بیان ترجیح چیزی به چیز دیگر استفاده می‌شوند و برای شرایط مختلف، در فرمول مشخصی قرار می‌گیرند. با یادگیری دستور زبان مربوط به این عبارت، می‌توانید نظرات‌تان را به راحتی به زبان انگلیسی بیان کنید.

  • ضمایر نسبی (Relative Pronouns) در زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی، ضمایر متعددی وجود دارد که هر کدام کاربرد مشخصی دارند. ضمایر نسبی از پرکاربردترین ضمایر در زبان انگلیسی هستند که عبارت‌های نسبی را با خودشان وارد جمله می‌کنند و اطلاعات بیشتری را در اختیار مخاطب قرار می‌دهند. کاربرد هر کدام از ضمایر نسبی دستورالعمل‌های مشخصی دارد که با یادگیری‌شان، می‌توانید به درستی از این ضمایر پرکاربرد در زبان انگلیسی استفاده کنید. اما ضمیر نسبی در زبان انگلیسی چیست؟ کاربرد ضمایر نسبی در جمله انگلیسی چیست؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد ضمایر نسبی در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    ضمیر نسبی چیست؟

    ضمیر نسبی یا relative pronoun ضمیری است که برای معرفی عبارت نسبی استفاده می‌شود. ضمایر نسبی معمولاً عبارت‌های نسبی را معرفی می‌کنند که اسم‌ها یا دیگر ضمایر را توصیف می‌کنند. با چند مثال، درک این مفاهیم برای‌تان آسان‌تر خواهد شد. به جمله زیر توجه کنید:

    کتابی را که پول در میان آن پنهان شده است برای من پیدا کن.Find me the book that has money hidden in it.

    در جمله بالا، واژه that ضمیر نسبی جمله است.

    عبارت نسبی نوعی عبارت وابسته است، یعنی به تنهایی معنا ندارد و جمله‌ای کامل نیست.

    به جدول زیر توجه کنید:

    جف یک دوست است.Jeff is a friendعبارت مستقل
    کسی که همیشه برای من اینجاستwho is always there for meعبارت وابسته

    ضمایر نسبی معمولاً به عبارت‌های نسبی مربوط می‌‌شوند و به عبارت‌های مستقل متصل می‌شوند. به مثال زیر توجه کنید:

    جف دوستی است که همیشه برای من آنجا است.Jeff is a friend who is always there for me.

    در جمله بالا، ضمیر نسبی who عبارت وابسته‌ای را معرفی می‌کند که توصیف‌کننده اسم friend است.

    معرفی ضمایر نسبی در دستور زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی ضمایر نسبی متعددی وجود دارد که در ادامه، آن‌ها را به همراه مثال برای‌تان خواهیم گفت.

    ضمیر نسبی whose

     واژۀ whose از ضمایر نسبی و مالکیت است. برای معرفی عبارت نسبی‌ای که حاکی از مالکیت شخص یا چیزی است استفاده می‌شود.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من کسی را یافتم که گربه‌اش قلاده‌اش را گم کرده بود.I found the person whose cat lost their collar.

    در جمله بالا، بخش Whose cat lost their collar توصیف‌کننده واژۀ person است.

    ضمیر نسبی which و that

    ضمایر which و that در عبارت‌های نسبی که حیوانات یا اشیاء را وصف می‌کنند به کار می‌روند. به طور کلی، واژه which برای بیان اطلاعات غیرضروری استفاده می‌شوند و that برای ارائه اطلاعات مهم به کار می‌رود.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    پیتزا هاوایی، که غذای مورد علاقه من است، خوشمزه است.Hawaiian pizza, which is my favorite food, is delicious.

    در جمله بالا، عبارت Which is my favorite food، عبارت Hawaiian pizza را وصف می‌کند. در این میان، واژه which عبارتی نسبی را معرفی می‌کند که اطلاعات اضافه و غیرضروری را در اختیارمان قرار می‌دهد.

    اکنون، مثال زیر را ببینید:

    این توله سگی است که برنده مسابقه شد.This is the puppy that won the contest.

    در جمله بالا، That won the contest واژه puppy را وصف می‌کند. در واقع، واژه that عبارت نسبی مهمی را وارد جمله می‌کند که اطلاعات مهمی را در اختیار خواننده قرار می‌دهد. با این جمله متوجه می‌‌شویم این puppy چه فرقی با دیگر puppyها دارد.

    ضمایر نسبی whom و who

    یادگیری کاربرد واژه‌های who و whom معمولاً برای زبان‌آموزان دشوار است. یک نکته مهم را به یاد بسپارید: واژه who فاعل جمله است، اما واژه whom مفعول جمله است. در جمله، باید بدانید کدام واژه را جایگزین they کنید و کدام واژه را جایگزین them کنید. واژه whom جایگزین واژه them می‌شود، یعنی مفعول جمله. واژه who جایگزین they می‌شود، یعنی فاعل جمله. بنابراین اگر کاربرد واژه‌های they و them را بدانید، شناخت ضمایر who و whom و کاربردشان نیز برای‌تان آسان‌تر خواهد شد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید.

    کمپانی راهنمایانی را که اسپانیایی صحبت می‌کردند استخدام کرد.The company hired guides (who/whom) spoke Spanish.
    دنیس کسی بود که آلبرت کلیدها را به او داد.Dennis was the one (who/whom) Albert gave the keys to.

    در جمله اول، the guides کسانی هستند که می‌توانند به زبان اسپانیایی صحبت کنند. باید بگوییم  به خاطر وجود they، از ضمیر whom استفاده می‌کنیم.

    در جمله دوم، دنیس کلیدها را از آلبرت دریافت کرد. در این جمله، وجود ضمیر مفعولی him باعث شده است از whom استفاده کنیم. 

    هر دو ضمیر who و whom به افراد اشاره دارند. در برخی از بافتارها، می‌توانید از این ضمایر برای اشاره به حیواناتی که اسم دارند استفاده کرد. اما از لحاظ دستوری، به هیچ وجه نمی‌توانید از who و whom برای اشاره به اجسام و اشیاء استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    لیزا دختری است که دوستش دارم.Lisa is the girl whom I like.صحیح
    کاپ کیک فیله کسی بود که این نقاشی را کشید.Cupcake the Elephant was the one who painted this picture.گاهی صحیح
    ما به خانه‌ای رفتیم که در انتهای خیابان قرار داشت.We went to the house who was at the end of the street.غلط

    نمونه‌های دیگری کاربرد از ضمایر نسبی انگلیسی در جمله

    در جمله‌های زیر، نمونه‌های بیشتری را از کاربرد ضمایر نسبی در جمله مشاهده می‌کنید.

    من باید هم‌اتاقی جدیدی را که سیگار نمی‌کشد پیدا کنم.I need to find a roommate who doesn’t smoke.
    کارمند به مشتریانی که مدیر آورده است کمک کند.The employee helped the customer whom the manager brought over.
    او توریستی را که خوانده‌اش اهل سوئد بودند با ماشین رساند.She gave a ride to a tourist whose family was from Sweden.
    کامپیوتری که دیروز خریدم روی میز تحریرم است.The computer, which I bought yesterday, is on top of my desk.
    لباسی که ناپلئون پوشیده بود در موزه به نمایش درآمد.The uniform that had been worn by Napoleon was on display in the museum.

    چگونه از ضمایر نسبی استفاده کنیم؟

    ضمایر نسبی را بلافاصله بعد از واژه‌ای قرار دهید که قرار است عبارت نسبی وصفش کند.

    به مثال زیر توجه کنید:

    او تنها دانشجویی بود که پاسخ صحیح را می‌دانست.She was the only student who knew the right answer.

    در چنین جمله‌هایی، می‌توانید از کاما برای جدا کردن عبارت نسبی از عبارت وابسته استفاده کنید. وقتی این کار را انجام می‌دهیم، باید عبارت نسبی را بعد از واژه‌ای که قرار است توصیف شود قرار دهیم، درست مثل جمله زیر:

    برایان در اتومبیلش، که کنار تیر برق پارک شده بود، نشست.Brian sat in his car, which was parked by a utility pole

    به طور کلی، اگر عبارت موصولی (restrictive clause) باشد، نباید عبارت نسبی را با ویرگول جدا کنیم، اما اگر عبارت غیرموصولی (nonrestrictive clause) باشد، می‌توانید از کاما برای جدا کردن عبارت استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من دختری را که یادداشت را نوشت پیدا کردم.I found the girl who wrote the note.عبارت موصولی
    استفانی، کسی که کنار در ایستاده است، یادداشت را نوشت.Stephanie, who is standing by the door, wrote the note.عبارت غیرموصولی

    ضمایر نسبی تقریباً همیشه عبارت‌های وابسته‌ای را وارد جمله می‌کنند که اسامی یا دیگر ضمایر را توصیف می‌کنند.

    سنجابی که من تماشا می‌کردم از درخت بالا رفت.The squirrel that I was watching climbed up the tree.اسم توصیف‌کننده
    داخل جعبه کاغذها را ببین و یکی از آن‌ها را که خالی است به من بده.Look in the box of papers and hand me one that is blank.ضمیر توصیف‌کننده

    سخن آخر

    تا به اینجا، با ضمایر نسبی در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، این ضمایر عبارت‌های نسبی را می‌سازند و بسیار پرکاربرد هستند. گاهی وجود عبارت های نسبی در جمله انگلیسی ضروری است و گاهی هیچ ضرورتی برای وجودشان نیست. بنابراین با یادگیری ضمایر نسبی و کاربردشان، می‌توانید در نوشته‌ها و مکالمات انگلیسی‌تان از آن‌ها استفاده کنید و جمله‌های بهتری را بسازید.

  • یادگیری عبارات مطلق  (Absolute Phrases)

    آیا چیزی در مورد عبارت مطلق یا absolute phrases در زبان انگلیسی شنیده‌اید؟ یادگیری عبارات مطلق در زبان انگلیسی به شما کمک می‌کند تا جزئیات بیشتری را در جمله‌تان بگنجانید و همچنین، جمله‌ای قشنگ‌تر بسازید. با یادگیری عبارت مطلق انگلیسی، نوشته‌های‌تان شباهت بیشتری به نوشته‌های گویش‌وران این زبان پیدا می‌کند. اما عبارات مطلق چیست؟ ساختار آن چگونه است؟ کاربرد عبارت مطلق چیست؟ در ادامه، هر آنچه باید در مورد عبارت مطلق در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    عبارت مطلق چیست؟

    عبارت مطلق یا absolute Phrase گروهی از واژه‌ها است که عبارت مستقل را شرح می‌دهد. عبارت مطلق حاصل ترکیب یک اسم و توصیف‌کننده (modifiers) آن است. در عبارت مطلق، دیگر خبری از فاعل و فعل نیست، بلکه همه چیز فرق می‌کند.

    عبارت مطلق می‌تواند قبل یا بعد از عبارت اصلی ظاهر شود. در واقع، عبارت مطلق جزئیاتی را به جمله اضافه می‎‌کند، بدون اینکه ساختار دستوری جمله به هم بریزد.

    اگر آب و هوا اجازه دهد، شب همدیگر را می‌بینیم.Weather permitting we shall meet in the evening.
    اگر خدا بخواهد، شب همدیگر را خواهیم دید.God willing we shall meet again.

    در جمله‌های بالا، عبارت‌های God willing و weather permitting عبارت مطلق هستند.

    ساختار عبارت مطلق چیست؟

    و اما می‌رسیم به ساختار عبارت مطلق در زبان انگلیسی! عبارت مطلق یک عبارت اسمی است و همیشه شامل یک اسم و یک participle یا صفت می‌شود:

    • present participle: فعل منتهی به ing
    • past participle: فعل منتهی به ی

    عبارت مطلق به تنهایی ظاهر نمی‌شوند، بلکه فقط در جمله می‌آید، زیرا participle کامل نیست.

    عبارت‌های مطلق همیشه با استفاده از کاما یا خط تیره جدا کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    این هنرمند نقاشی می‌کشد، دستش با رقصی خلاقانه، روی بوم نقشی می‌لغزد.The artist painted, her hand gliding across the canvas in a creative dance.

    در جمله بالا، the artist painted یک عبارت مستقل است و her hand gliding across the canvas in a creative dance عبارت مطلق است که عبارت مستقل را توصیف می‌کند.

    در روز تولد مانیکا از او خواستگاری کرد، قلب او [مانیکا] پر از شادی شد.Chandler proposed to Monica on her birthday, her heart filled with joy.

    در جمله بالا، عبارت her heart filled with joy، که بعد از ویرگول قرار دارد، عبارت مطلق جمله است. عبارت her heart عبارت اسمی جمله است، filled قسمت سوم فعل است و with joy عبارتی توصیف‌کننده است.

    انواع عبارت مطلق در زبان انگلیسی

    در دستور زبان انگلیسی، دو نوع عبارت مطلق وجود دارد که با توجه participle مشخص می‌شود. در ادامه، از این دو نوع عبارت برای‌تان خواهیم گفت.

    عبارت مطلق با present participle

    در این نوع از عبارت مطلق، از present participle یا فعل منتهی به ing ، که معمولاً هم صفت است، استفاده شده است. به مثال زیر توجه کنید:

    گربه، در حالی که سبیل‌هایش تکان می‌خورد، با شک به پرنده نگاه می‌کندWhiskers twitching, the cat eyed the bird suspiciously

    در جمله بالا، عبارت whiskers twitching مطلق است.

    آن دختر در گوشه‌ای از اتاق خوابیده بود، اشک‌‎هایش روی گونه‌هایش می‌چکید.The girl was sitting in a corner of her room, tears rolling down her cheeks.

    در جمله بالا، عبارت tears rolling down her cheeks عبارت مطلق جمله است و جزئیات بیشتری را در مورد عبارت مستقل به ما می‌دهد. واژه tears اسم است، واژه rolling همان present participle عبارت است و down her cheeks عبارت توصیف‌کننده است.

    عبارت مطلق با Past Participle

    در عبارت مطلق با Past Participle، باید از قسمت سوم فعل استفاده کنید. قسمت سوم فعل معمولاً به ed یا en ختم می‌شود و صفت است. به مثال زیر توجه کنید:

    چمدان‌ها را بسته، به سمت فرودگاه به راه افتادند.Bags packed, they headed to the airport

    در جمله بالا، bags packed عبارت مطلق است.

    چگونه عبارت مطلق را در جمله انگلیسی شناسایی کنیم؟

    برای شناسایی عبارت مطلق در جمله انگلیسی، باید یک سری مراحل را طی کنید. این تشخیص را از طریق مثال به شما نشان می‌دهیم. به جمله زیر توجه کنید:

    Her engagement ring sliding loosely on her finger, Jenny placed it in her jewelry box before exercising.

    مرحله اول: عبارت مستقل را شناسایی کنید. عبارت مستقل کامل است و می‌توانید آن را به صورت مجزا و بدون عبارت مطلق استفاده کنید.

    در جمله بالا، عبارت Jenny placed it in her jewelry box before exercising یک عبارت مستقل است.

    برای تشخیص عبارت مطلق، به کاما دقت کنید. عبارتی که بعد از ویرگول قرار می‌گیرد و معنای عبارت مستقل را تغییر می‌دهد یک عبارت مطلق است.

    در جمله بالا، عبارت Her engagement ring sliding loosely on her finger یک عبارت مطلق است.

    سخن آخر

    عبارت مطلق یا Absolute phrases  جایگاه مهمی در دستور زبان انگلیسی دارد و به اشخاص اجازه می‌دهد تا با جمله‌های کوتاه، منظورشان را بیان کنند. در گرامر انگلیسی، دو نوع عبارت مطلق وجود دارد که برای استفاده از آن‌ها، باید ساختارشان را بشناسید. با استفاده از عبارت مطلق، می‌توانید منظورتان را به مخاطب برسانید. عبارت مطلق به شما اجازه صحبت در مورد جزئیات بیشتر را به شما می‌دهد.

  • قید‌ها در زبان ترکی استانبولی

    هدف ما از نوشتن و صحبت کردن به زبان ترکی استانبولی برقراری ارتباط با گویش‌وران این زبان است. اما آیا برقراری ارتباط صرفاً به معنای تبادل اطلاعات است؟ آیا پرداختن به جزئیات لازم نیست؟ چگونه باید ایده‌ها و احساسات‌مان را از طریق مکالمه‌ منتقل کنیم؟ آیا فعل، فاعل و مفعول برای ساختن یک جمله و تبادل کامل اطلاعات به زبان ترکی کافی است؟ مسلماً خیر! قیدها در زبان ترکی استانبولی به بیان جزئیات کمک می‌کند. اما کاربرد قید در زبان ترکی استانبولی چیست؟ چگونه باید از قید در جمله‌های ترکی استفاده کنیم؟ ذدر این مطلب، هر آنچه باید در مورد قیدها در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    معرفی نقش قید در زبان ترکی استانبولی

    پیش از هر چیزی، با تعریف قید در زبان ترکی استانبولی شروع می‌کنیم. قید کلمه‌ای است که توضیحات بیشتری را در مورد فعل، صفت یا دیگر قیدهای جمله به ما می‌دهد. همچنین قید می‌تواند اطلاعاتی را در مورد حالت، مکان، زمان، تکرر یا قطعیت عمل به شما بدهد. قید در زبان ترکی استانبولی نیز دقیقاً همین نقش را ایفا می‌کند.

    انواع قید در زبان ترکی استانبولی

    قید در زبان ترکی استانبولی انواع مختلف دارد. در ادامه، از انواع این قیدها برای‌تان خواهیم گفت.

    قیدهای حالت در زبان ترکی استانبولی

    قید حالت در زبان ترکی استانبولی با افزودن پسوند ce به صفت شکل می‌گیرد. قید حالت در پاسخ به سوال nasıl? (چگونه؟) می‌آید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    Nasıl konuşmak istedi? (او چگونه می‌خواست صحبت کند؟)

    Açıkça konuşmak istedi.  (او می‌خواست به صورت شفاف صحبت کند.)

    به دیگر قیدهای حالت در زبان ترکی استانبولی توجه کنید:

    معنیقیدصفت
    به آهستگیyavaşçayavaş
    به سرعتhızlıcahızlı
    به زودیkısacakısa
    به آرامیsessizcesessiz  
    به راحتیkolaycakolay

    قید حالت در زبان ترکی استانبولی پیش از فعل قرار می‌گیرد و معنای فعل را کامل می‌کند.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    او به آهستگی صحبت می‌کرد.Yavaşça konuştu.
    او به سرعت خانه را ترک کرد.Evden hızlıca ayrıldı.

    قیدهای مکان در زبان ترکی استانبولی

    قید مکان یا مسیر مکانی را نشان می‌دهد که در آن، عمل رخ داده است و معمولاً در پاسخ به سوال nereye? (کجا؟) می‌آید.

    به مکالمه زیر توجه کنید:

    Nereye gitmen gerekiyor? (می‌خواهی کجا بروی؟)

    İçeri gitmem gerekiyor.  (من می‌خواهم وارد شوم.)

    به قیدهای مکان در زبان ترکی استانبولی توجه کنید:

    درونiçeri     
    بیرونdışarı
    طبقه بالاyukarı  
    طبقه پایینaşağı    
    به سمتdoğru

    برای ساختن قید مکان، هیچ نیازی به پسوند ندارید. وقتی قیدهای مکان پسوند می‌گیرند، تبدیل به اسم می‌شوند.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    او گربه را به بیرون برد.Kedileri dışarı çıkardı.
    آیا به عقب باز خواهی گشت؟Geri gelecek misin?
    داخل هوا زیادی  گرم است.İçerisi çok sıcak.
    آیسه به سمت جلو خم شد.Ayşe ileri eğildi.

    قیدهای زمان در زبان ترکی استانبولی

    قید زمان در زبان ترکی استانبولی در پاسخ به سوال ne zaman? (چه زمانی؟) می‌آید و به زمان انجام کاری اشاره می‌کند.

    به مثال زیر توجه کنید:

    Ne zaman okula gideceksin? (چه زمانی به مدرسه خواهی رفت؟)

    Sabah okula gideceğim. (من صبح به مدرسه خواهم رفت. )

    فهرستی از قیدهای زمان در زبان ترکی استانبولی به شرح زیر است:

    صبح                                                  sabah
    شبöğlen
    عصرakşam
    امروزbugün
    اکنونşimdi
    فرداyarın
    دیروزdün
    هفته بعدhaftaya
    به زودیyakında

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    او شب سیب می‌خورد.Akşamları bir elma yer.
    او شنبه‌ها سر کار نمی‌رود.Cumartesileri işe gelmez
    من هر روز صبح به مادرم زنگ می‌زنم.Her sabah (sabahları) annemi ararım.

    قیدهای تکرار در زبان ترکی استانبولی

    در زبان ترکی استانبولی، قیدهای تکرار نیز وجود دارد. در جدول زیر، این قیدها را همراه با جمله برای‌تان خواهیم گفت.

    ترجمهمثالمعنیقید زمان ترکی استانبولی
    من همیشه شیر می‌نوشم.                Her zaman süt içerim.همیشهHep / her zaman
    او معمولاً در خانه اشپری می‌کند.                Genellikle evde pişirir.معمولاًGenellikle
    او هفته‌ای یک بار به شنا می‌رود.Haftada bir yüzmeye gider.هفته‌ای یک بارHaftada bir
    من گاهی به ازمیر می‌روم.Bazen İzmir’e giderim.گاهیBazen
    او اغلب به مادرش کمک می‌کند.                Sık sık annesine yardım eder.اغلبSık sık  

    قید مقدار در زبان ترکی استانبولی (Adverbs of quantity)

    قیدها مقدار در زبان ترکی استانبولی، همانطور که از نامش پیدا است، در پاسخ به سوال ne kadar? (چقدر؟) می‌آید و معمولاً قبل یا بعد از صفت، فعل یا قیدهای دیگر قرار می‌گیرد.

    چقدر شکر می‌خواهی؟Ne kadar şeker istiyorsun?
    من کمی شکر می‌خواهم.Biraz şeker istiyorum.

    قیدهای پرسشی در زبان ترکی استانبولی

    قیدهای پرسشی در زبان ترکی استانبولی برای ارائه اطلاعات بیشتر در مورد عمل انجام شده اشاره دارد.

    به قیدهای پرسش در جدول زیر و کاربردشان در جمله توجه کنید.

    از من چه چیزی می‌خواهی؟Benden ne istiyorsun?چه چیزیNe
    چه زمانی خواهی رفت؟Ne zaman gideceksin?چه زمانیNe zaman
    چگونه می‌توانی اینطور صحبت کنی؟Sen nasıl konuşabilirsin böyle?چگونهNasıl
    چرا نیامدی؟Niçin gelmedin?چراNiçin

    سخن آخر

    تا به اینجا، با انواع قید در زبان ترکی استانبولی و کاربرد آنها آشنا شدید. با شناسایی انواع قیدها در زبان ترکی استانبولی و یادگیری شیوه صحیح آن‌ها، می‌توانید از آن‌ها در نوشته‌ها و گفته‌های‌تان استفاده کنید.

  • آموزش انواع خداحافظی به زبان اسپانیایی

    وقتی می‌خواهید به زبان اسپانیایی مکالمه کنید، باید بتوانید از ابتدا تا انتهای مکالمه را به این زبان پیش ببرید. یکی از بخش‌های این مکالمه خداحافظی به زبان اسپانیایی است. برای خداحافظی به زبان اسپانیایی نمی‌توانید صرفاً به adios بسنده کنید، بلکه باید نحوه خداحافظی به زبان اسپانیایی را برای موقعیت‌های مختلف بشناسید. در این مطلب، به آموزش انواع خداحافظی به زبان اسپانیایی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشد.

    رایج ترین واژه‌ها برای خداحافظی به زبان اسپانیاییی

    برخی از واژگان اسپانیایی برای خداحافظی کردن بسیار پرکاربرد هستند. در ادامه، از این واژه‌ها و اصطلاحات برای‌تان گفته‌ایم.

    واژه Adiós

    واژه Adiós  به معنای خداحافظ است و می‌توانید در موقعیت‌های رسمی و غیررسمی از آن استفاده کنید. به جمله زیر توجه کنید:

    خداحافظ، فردا می‌بینمت.Adiós, nos vemos mañana.

     واژه Hasta luego

    عبارت Hasta luego غیررسمی است و به صورت واژه به واژه، می‌توان آن را به «تا بعداً» ترجمه کرد.

    این عبارت به معنای «بعداً می‌بینمت» است.

    به مثال زیر توجه کنید:

    ممنون از جلسه. بعداً می‌بینمت.Gracias por la reunión. Hasta luego.

    این عبارت بسیار پراستفاده است، از این رو، معمولاً آن را در مکالمه‌های اسپانیایی می‌شنوید.

    جمله Hasta mañana

    جمله Hasta mañana در زبان غیررسمی اسپانیایی استفاده می‌شود و به معنای «فردا می‌بینمت» است.

    برای مثال، هنگام خداحافظی از همکار یا همکلاسی‌تان، می‌توانید از این عبارت استفاده کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    امروز، از تو به خاطر کمکت ممنونم. فردا می‌بینمت.Gracias por tu ayuda hoy. Hasta mañana.

    جمله Hasta pronto

    جمله Hasta pronto از عبارت‌های غیررسمی به معنای «تا فردا» است. از این عبارت به معنای «به زودی می‌بینمت» استفاده می‌کنیم.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من عاشق غذا بودم. امیدوارم دوباره ببینمت. زودی می‌بینمت.Me encantó la comida. Espero verte de nuevo. ¡Hasta pronto!

    جمله Hasta la próxima

    جمله اسپانیایی Hasta la próxima یکی دیگر از روش‌های غیررسمی برای خداحافظی کردن است و به معنای «تا دفعه بعد» استفاده می‌شود.

    وقت گذراندن با تو عالی است. تا ملاقات بعدی.Fue genial pasar tiempo contigo. Hasta la próxima reunión.

    واژه Cuídese

    واژه Cuídese به معنای «مراقب خودت باش». Cuídese را در موقعیت‌های رسمی استفاده کنید و cuídate را در موقعیت‌های غیررسمی به کار بگیرید.

    ممنونم از کمکت. مراقب خودت باش.Gracias por su ayuda.

    خداحافظی رسمی به زبان اسپانیایی

    در زبان اسپانیایی، جمله‌ها و عبارت‌های رسمی متعددی برای خداحافظی کردن وجود دارد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    عبارت Con permiso

    عبارت Con permiso  به معنای «با اجازه» است. به مثال زیر توجه کنید:

    با اجازه. من یک قرار ملاقات دیگر دارم.Con permiso. Tengo otra reunión.

    جمله Excelente día

    جمله اسپانیاییExcelente día به معنای «یک روز عالی داشته باشی» است و در مکالمه‌های رسمی استفاده می‌شود.

    به جمله زیر توجه کنید:

    از کمکت ممنونم. روزی عالی را برایت آرزو می‌کنم.Gracias por su ayuda. ¡Le deseo un excelente día!

    خداحافظی اسپانیایی به زبان محاوره

    اگر می‌خواهید با زبان محاوره و خیلی خودمانی، از کسی خداحافظی کنید، می‌توانید از جمله‌ها و عبارت‌های زیر استفاده کنید.

    جمله Hasta luego, cocodrilo

    جمله Hasta luego, cocodrilo به معنای خداحافظ کروکودیل است و برای خداحافظ با هم سن و سال‌های خودتان، می‌توانید از آن استفاده کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من به خانه می‌روم، بعداً می‌بینمت کروکودیل.Me voy a casa, ¡hasta luego, cocodrilo!

    جمله Al ratón perezoso

    جمله Al ratón perezoso به معنای «بعداً می‌بینمت، موش تنبل» است.

    به جمله زیر توجه کنید:

    من باید بروم. بعداً می‌بینمت، موش تنبل!Me tengo que ir. ¡Al ratón perezoso!

    جمله Hasta luego, cara de huevo

    جمله Hasta luego, cara de huevo به معنای «بعداً می‌بینمت، سر تخم مرغی» است. از این جمله برای خداحافظی از دوستان و همسالان‌تان استفاده کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من به خانه می‌روم. بعداً می‌بینمت، سر تخم مرغی.Me voy a casa. Hasta luego, cara de huevo.

    خداحافظی کردن در کشورهای اسپانیایی زبان

    در کشورهای اسپانیایی زبان، از عبارت‌ها و جمله‌های مختلف برای خداحافظی کردن استفاده می‌کنند. در ادامه، از این اصطلات و جمله‌های اسپانیایی برای‌تان گفته‌ایم.

    جمله Nos vidrios

    در مکزیک، از جمله Nos vidrios به معنای «بعداً می‌بینمت» استفاده می‌شود.

    من دارم میرم، بعداً می‌بینمت.Ya me voy, nos vidrios.

    جمله Vaya usted con dios

    جمله Vaya usted con dios به معنای «خدا به همراهت» است و در آمریکا لاتین برای خداحافظی کردن استفاده می‌شود.

    سفر امنی را برایت آرزو می‌کنم. خدا به همراهت.Le deseo un buen viaje. Vaya usted con Dios.

    واژه Chavela

    واژه Chavela، به معنی خداحافظ، در شیلی استفاده می‌شود.

    خداحافظ، بعداً می‌بینمت.Chavela, nos vemos.

    عبارت Chau pescao

    عبارت Chau pescao به معنای خداحافظ ماهی است و معمولاً در ونزوئلا و کلمبیا از آن برای خداحافظی کردن استفاده می‌کنند.

    من باید بروم. خداحافظ ماهی.Me tengo que ir. ¡Chau pescao!

    سخن آخر

    تا به اینجا، با انواع خداحافظی به زبان اسپانیایی اشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، واژه ها و عبارت های متعددی برای خداحافظی کردن به زبان اسپانیایی وجود دارد و شما بسته به شرایط، باید گزینه مناسب را انتخاب کنید و با استفاده از آن، مکالمه تان را با زبان اسپانیایی به اتمام برسانید.

  • حروف ندا و کلمات تعجبی (Interjections) در زبان آلمانی

    وقتی در حال یادگیری آلمانی هستید و می‌خواهید به این زبان صحبت کنید یا راهی یکی از کشورهای المانی زبان شوید، باید بتوانید شگفتی‌تان را نیز به همین زبان ابراز کنید. دانستن حروف ندا و کلمات تعجبی در زبان آلمانی به شما کمک می‌کنند تا شگفتی‌تان را نیز به همین زبان ابراز کنید. اما پرکاربردترین حروف ندا آلمانی چیست؟ چگونه از آن‌ها استفاده کنیم؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد حروف ندا و کلمات تعجبی در زبان آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    حرف ندا در زبان آلمانی چیست؟

    حروف ندا در زبان آلمانی یا Interjections یکی از اجزای کلام است که برای نشان دادن احساسات و هیجانات در نوشته‌های‌تان می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید. حرف ندا را می‌توانید به تنهایی و به صورت جدا گانه استفاده کنید، یا اینکه آن را قبل یا بعد از جمله مورد نظرتان بیاورید. معمولاً بعد از حرف ندا در زبان آلمانی علائم نگارشی، مانند علامت تعجب (!)، استفاده کنید.

    حروف ندای پرکاربرد در زبان آلمانی چیست؟

    تعداد حروف ندا در زبان آلمانی بسیار زیاد است و در میان آن‌ها، برخی حروف پرکاربرد وجود دارد. با دانستن این حروف و کاربرد صحیح‌شان، می‌توانید به خوبی از آن‌ها استفاده کنید. در ادامه، برخی از پرکاربردترین‌ حروف ندا آلمانی را برای‌تان آورده‌ایم.

    Donnerwetter!

    واژه Donnerwetter! در زبان آلمانی به معنای «خدای من» و «لعنتی» است. هنگام ابراز عصبانیت و شگفتی، می‌توانید از این حرف ندای آلمانی استفاده کنید.

    به کاربرد این واژه در جمله توجه کنید:

    خدای من، چه شلیکی!Donnerwetter, war das ein Schuss!

    واژه Donnerwetter در اصل به معنای طوفان تندری است، اما اکنون دیگر به این معنا به کار نمی‌رود.

     Ich glaub mich knutscht ein Elch!

    این حرف ندا در زبان آلمانی به معنای «باورم نمیشه!» است. برای ابراز شگفتی و تعجب، می‌توانید از این حرف ندا استفاده کنید.

    Ach, nee!

    حرف ندای Ach, nee به معنی «واقعا؟!» است. اگر بخواهیم این عبارت را تفکیک کنیم، می‌توانیم بگوییم Ach, nee یعنی:

    • Ach: اوه
    • Nee: نه (یک واژه عامیانه)

    Ach!

    حرف ندای ache! به معنی «اوه!» است. در واقع، Ach! ار حروف ندای رایج در زبان آلمانی است و می‌توانید آن را در شرایط مختلف استفاده کنید.

    اوه، من تسلیم می‌شوم!Ach, ich geb’s auf!
    اوه، الان فهمیدم!Ach, jetzt verstehe ich!

    Also!

    واژه Also به معنای «بنابراین» است. به کاربرد این حرف ندا در جمله‌های آلمانی استفاده کنید.

    پس، من یک آبجو و یک پیتزا می‌خواهم.Also, ich möchte ein Bier und eine Pizza.

    Ja

    واژه Ja به معنی «بله» است. کاربرد آن را در جمله‌های زیر ببینید.

    بلهً من درکت می‌کنم!Ja, ich verstehe dich!
    بله! البته تکالیفم را انجام می‌دهم!Ja, natürlich mache ich meine Hausaufgaben!

    Tja

    واژه Tja به معنای «اوه، خب!» است.

    اوه خب! گویا من باید غذا بپزم!Tja, dann muss ich wohl doch kochen!
    اوه خب! این بدشانسی تو بود!Tja, da hast du Pech gehabt!

    Mist!

    واژه Mist در زبان آلمانی به معنای «لعنتی!» است.

    لعنتی! چترم را در قطار جا گذاشتم.“Mist! Ich habe den Schirm im Zug vergessen!”
    لعنتی، اشتباه کردم.Mist, ich habe mich geirrt.

    Das ist mir Wurst!

    عبارت Das ist mir Wurst! در زبان آلمانی به معنای «برام مهم نیست» است. ترجمه تحت‌الفظی این عبارت «برام مثل سوسیسه» است.

    Autsch!

    حرف ندای Autsch! به معنای «آخ!» است. از این کلمه، برای درد فیزیکی نیز می‌توانید استفاده کنید.

    آخ! سرم درد گرفت.Autsch! Ich habe mir den Kopf gestoßen.

    Zur Hölle damit!

    این حرف ندا در زبان آلمانی به معنای «ولش کن» یا «گور باباش» است.

    Genau!

    در زبان آلمانی، حرف ندای Genau! به معنای دقیقاً است و می‌توانید برای تأیید حرف طرف مقابل‌تان از آن استفاده کنید. از این کلمه در جایگاه قید جمله نیز می‌توانید استفاده کنید.

    Hurra!

    کاربرد حرف ندای «هورا» در زبان آلمانی درست مثل کاربرد این حرف در زبان فارسی است. برای ابراز شادی، می‌توانید از این حرف ندا استفاده کنید.

    چرا یادگیری حرف ندا در زبان آلمانی مهم است؟

    یادگیری حروف ندا در زبان آلمانی و هر زبان دیگری اهمیت بسیار زیادی دارد. وقتی چیزی خشمگین‌تان می‌کند، آسیبی می‌بینید یا از چیزی شگفت‌زده می‌شوید، باید بتوانید در همان لحظه احساسات‌تان را به زبان بیاورید، درست مثل وقتی که به زبان فارسی صحبت می‌کنید. یادگیری حروف ندا در زبان آلمانی این اجازه را به شما می‌دهد.

    به طور کلی، یادگیری اصطلاحات و لغات عامیانه جزو لاینفک هر زبان است و زبان آلمانی نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین، یادگیری حروف ندا آلمانی به اندازه یادگیری دیگر واژگان آلمانی و کاربردشان اهمیت دارد و باید به فکر یادگیری‌شان باشید.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با حروف ندا در زبان آلمانی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، برای بیان احساسات مختلف در این زبان حرف ندا وجود دارد و شما می‌توانید آن‌ها را به تنهایی استفاده کنید یا اینکه در ابتدا یا انتهای جمله آلمانی قرارشان دهید. معمولاً بعد از حرف ندا، از علامت‌هایی مثل ویرگول یا علامت تعجب استفاده می‌کنند.

  • فرق will و going to به زبان کاملا ساده

    زبان آموزان وقتی می‌خواهند در مورد اتفاقات آینده صحبت کنند، از تصمیمات‌شان بگویند یا چیزی را پیش‌بینی کنند، بین دوراهی will و going to می‌مانند. اگر شما نیز جزو این دسته از زبان آموزان هستید، باید بدانید که این دو علامت زمان آینده تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر دارند که اگر آن‌ها را بدانید و به یاد بسپارید، می‌توانید به جا و به موقع، از آن‌ها استفاده کنید. اما فرق بین will و going to چیست؟ چه زمانی از آن‌ها استفاده کنیم؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد تفاوت بین will و going to بدانید به زبان کاملاً ساده برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    تفاوت will و going to چیست؟

    خیلی ساده و خلاصه برای‌تان بگوییم، تفاوت اصلی بین will و going to این است که will در مورد تصمیم آنی برای آینده است و going to برای اشاره به تصمیمی برنامه‌ریزی شده استفاده می‌شود.

    فعل مدال will

    فعل will از افعال مدال است و از آن برای اشاره به زمان آینده استفاده می‌کنیم. همچنین، می‌توانید از این فعل مدال برای اشاره به تمایلات، احتمالات و مواردی از این دست استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    پرونده‌تان را بررسی خواهم کرد.I will look into your case
    او وکیل شما خواهد شد.He will be your lawyer.

    عبارت going to

    عبارت going to حاصل ترکیب فعل کمکی be، به همراه going و حرف اضافه to است. در دستور زبان انگلیسی، از این عبارت برای صحیت در مورد گذشته و آینده به کار می‌رود. به علاوه، می‌توانید از این عبارت برای بیان پیش‌بینی و اتفاقات آینده استفاده می‌شود.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    این جمله به تصمیمات مربوط به گذشته اشاره دارد.قرار بود در مورد رفتارش با او صحبت کنم.I was going to talk to him about his behavior.
    در این جمله، به تصمیمی مربوط به آینده اشاره داریم.من در مورد رفتارش با او صحبت خواهم کرد.I am going to talk to him about his behavior.

    شباهت‌های میان will و going to

    بین will و going to شباهت‌هایی نیز وجود دارد. در ادامه، از این شباهت‌ها برای‌تان گفته‌ایم.

    پیش‌بینی کردن با will و going to

    با استفاده از will و going to، می‌توانید در مورد پیش‌بینی‌های زمان آینده صحبت کنید.

    فردا هوا مه خواهد بود.It will be foggy tomorrow.
    فردا هوا مه خواهد بود.It is going to be foggy tomorrow.

    همانطور که مشاهده کردید، از فعل will و عبارت going to می‌توان برای پیش‌بینی وضعیت یا اتفاقی در آینده استفاده کرد، اما تفاوتی میان این دو پیش‌بینی وجود دارد:

    پیش‌بینی بدون وجود شواهد و مدارک

    وقتی از فعل مدال will استفاده کنید که می‌خواهید چیزی را بدون وجود شواهد و مدارک پیش‌بینی کنید. این پیش‌بینی‌ها صرفاً براساس نظر و احساس شخصی است.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من فکر می‌کنم همیلتون جام را خواهد برد.I think Hamilton will win the cup.
    او اصرار دارد که از دانشگاه پذیرش خواهد گرفت.She insists that she will get accepted in university.

    پیش بینی براساس شواهد و مدارک

    اگر می‌خواهید براساس شواهد مدارک پیش‌بینی کنید، از عبارت going to استفاده کنید. این پیش‌بینی‌ها براساس شواهد و مدارک هستند. در واقع، در پیش این پیش‌بینی، استدلالی وجود دارد، درست مثل جمله‌های زیر:

    او یک اسلحه دارد، او کسی را خواهد کشت.She has a gun, she is going to kill someone.
    ابرها خاکستری هستند؛ امروز باران خواهد بارید.The clouds are so grey; it is going to rain.

    بیان تصمیم‌ها با will و going to

    برای بیان برنامه‌ها و تصمیم‌های‌تان، می‌توانید از will و going to استفاده کنید. اما در هر گونه تصمیم، باید از یکی از آن‌ها استفاده کنید.

    بیان تصمیم‌های لحظه‌ای با will

    اگر می‌خواهید تصمیمی آنی را بیان کنید، از فعل مدال will استفاده کنید. در واقع، اگر می‌خواهید از تصمیمی که در لحظه گرفته‌اید و از پیش، برنامه‌ای برایش نداشته‌اید صحبت کنید، می‌توانید از این فعل مدال will استفاده کنید، درست مثل جمله‌های زیر:

    من یک فنجان چای خواهم نوشید.I will have a cup of coffee.
    به همراه تو به طبقه پایین خواهم آمد.I will come with you downstairs.

    بیان تصمیم‌های برنامه‌ریزی‌شده با going to

    اگر می‌خواهید در مورد تصمیمات و اتفاقات آینده صحبت کنید، می‌توانید از عبارت going to استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    این آخر هفته، والدینم را ملاقات خواهم کرد.I am going to meet my parents this weekend.
    این ملاقات شنبه صبح خواهد بود.The meeting is going to be on Monday morning.

    تفاوت های میان will و going to

    در همان ابتدای مقاله، از تفاوت اصلی بین will و going to برای‌تان گفتیم، اکنون می‌خواهیم تفاوت میان این دو را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم.

    صحبت در مورد واقعیت‌ها

    وقتی می‌خواهید در مورد اتفاقاتی صحبت کنید که در آینده رخ خواهد داد و رخ دادن‌شان براساس واقعیت کلی است، باید از فعل مدال will استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    خورشید فردا طلوع خواهد کرد.The sun will rise tomorrow.
    [پدیده] ماه صورتی در ماه آوریل رخ خواهد داد.The pink moon will appear in April.

    همانطور که مشاهده کردید، پیش‌بینی‌ها طبق قوانین حاکم بر طبیعت شکل گرفته‌اند.

    صحبت در مورد رویدادهای آینده

    اگر می‌‌خواهید در مورد اتفاقات زمان آینده صحبت کنید، از عبارت going to استفاده کنید. این اتفاقات ممکن است رخ دهند و ممکن است اتفاق هم نیفتند.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    سد به زودی شکسته خواهد شد.The dam is going to break soon.
    خاموشی تا دو ساعت دیگر تمام خواهد شد.The blackout is going to be finished in a couple of hours.

    منفی کردن و سوالی کردن will و going to

    منفی کردن و سوالی کردن will و going to طبق قاعده مشخصی انجام می‌شود که در ادامه، از آن‌ها برای‌تان گفته‌ایم.

    منفی کردن will

    برای منفی کردن فعل مدال will، باید not را به will اضافه کنید، درست مثل فرمول زیر:

    Will → Will not → Won’t

    منفی کردن will را در جمله‌های زیر ببینید:

    ترجمهمنفی کردنجمله اولیه
    من کارم را رها نخواهم کرد.I will not quit my job.I will quit my job.
    فردا هوا ابری نخواهد بود.It won’t be cloudy tomorrow.It will be cloudy tomorrow.

    منفی کردن going to

    برای منفی کردن going to، باید not را به فعل کمکی (to be) اضافه کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    ترجمهمنفی کردن جمله اصلیجمله اصلی
    او یک ماشین جدید خواهد خرید.He is not going to buy a new car.He is going to buy a new car.
    آن‌ها در مهمانی شرکت خواهند کرد.They are not going to attend the party.They are going to attend the party.

    سوالی کردن جمله با will

    برای سوالی کردن جمله will، بسته به پاسخی که می‌خواهید بگیرید، می‌توانید به دو شیوه پیش بروید:

    سوالات بله و خبر با will

    برای سوالات بله و خیر، باید will را در ابتدای جمله قرار دهید و پس از آن، فاعل و فعل اصلی را بیاورید، درست مثل جمله‌های زیر:

    ترجمهجمله سوالیجمله اصلی
    آیا او از طرف من به آنجا خواهد رفت؟Will she be there on my behalf?She will be there on my behalf.
    آیا این پروژه را مجدداً انجام خواهی داد؟Will you redo this project?You will redo this project.

    سوال wh با will

    اگر می‌خواهید سوال wh بسازید، باید جمله را با واژگانی مانند what، when، where، who، why و how استفاده کنید. این کلمات را در ابتدای جمله قرار دهید، پس از آن، will، فاعل و فعل اصلی را قرار دهید.

    ترجمهجمله سوالیجمله اصلی
    چه زمانی آن‌ها را ملاقات خواهید کرد؟When will you meet them?You will meet them on Thursday..
    چه کسی در مورد اتاق به شما خواهد گفت؟Who will tell her about the chamber.Harry will tell her about the chamber.

    سوالی کردن جمله با going to

    برای سوالی کردن جمله با going to نیز باید به نوع سوال توجه داشته باشید.

    سوالات بله و خیر با going to

    برای ساختن سوالات بله و خیر، باید فعل to be را در ابتدای جمله قرار دهید، سپس فاعل و بقیه جمله را بیاورید.

    ترجمهجمله سوالیجمله اصلی
    آیا تو تو دوستت را به باغ وحش خواهی برد؟Are you going to take your friend to the zoo?  You are going to take your friend to the zoo..
    آیا او به دیدار والدینش خواهد رفت؟Is he going to visit his parents?.He is going to visit his parents..

    سوالات wh با going to

    اگر می‌خواهید جمله‌ای با کلمات پرسشی بسازید، باید جمله را با کلمه پرسشی شروع کنید، سپس فعل to be را بیاورید، سپس فاعل، going to و در نهایت، بقیه جمله!

    ترجمهجمله سوالیجمله اصلی
    او به ملاقات چه کسی خواهد رفت؟Who is he going to visit?He is going to visit a doctor.
    آن‌ها برای غذا خوردن به کجا خواهند رفت؟Where are they going to eat?They are going to eat at a restaurant.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با فرق بین will و going to آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، will فعل مدال است و going to یک عبارت است و هر دو برای اشاره به اتفاقات و تصمیمات زمان آینده استفاده می‌شوند. برای یادگیری کاربرد صحیح این دو، باید شباهت‌ها و تفاوت‌های‌شان را کاملاً بشناسید، در غیر اینصورت، از روی حدس و گمان، نمی‌توانید همیشه از آن‌ها به درستی استفاده کنید. با تمرین و تکرار و مطالعه مثال‌ها، می‌توانید کاربرد صحیح will و going to را برای صحیت در مورد اتفاقات آینده و تصمیمات و برنامه‌های خودتان استفاده کنید.

  • میزان سختی زبان آلمانی | آیا زبان آلمانی سخت است

    بسیاری از ما در مورد دشواری زبان آلمانی شنیده‌ایم و همین مسئله ما را از رفتن به سوی یادگیری زبان آلمانی باز می‌دارد. حتی زبان آموزان مبتدی نیز، در ابتدای راه، گمان می‌کنند یادگیری زبان آۀمانی غیرممکن است، اما واقعیت غیر از این است. واژگان ترکیبی، جنسیت اسم‌ها و حالت‌های مختلف‌شان سبب دلسردی زبان آموزان مبتدی می‌شود. اما اگر مسیر درست را در پیش بگیرید، خواهید دید یادگیری زبان آلمانی آنقدرها هم که فکر می‌کردید دشوار نیست. اما میزان سختی زبان آلمانی چقدر است؟ چگونه یادگیری زبان آلمانی را برای خودمان آسان کنیم؟ مسیر درست یادگیری زبان آلمانی چیست؟

    در این مطلب، برای‌تان خواهیم گفت آیا زبان آلمانی سخت است یا نه و چگونه این زبان را به راحتی یاد بگیریم. با ما همراه باشید.

    آیا یادگیری زبان آلمانی دشوار است؟

    آیا زبان آلمانی سخت است؟ می‌توانیم پاسخ ساده‌ای به سوال بدهیم: خیر! یادگیری زبان آلمانی آنقدرها که فکر می‌کنید دشوار نیست. حتی اگر مسلط به زبان انگلیسی باشید، یادگیری آلمانی نیز برای‌تان بسیار آسان خواهد شد، چرا که شباهت‌ها و وجه‌های اشتراک میان این دو زبان بسیار زیاد است. علاوه بر این، موارد زیادی می‌تواند یادگیری زبان آلمانی را برای‌تان آسان می‌کند، برای مثال، ثبات قدم در یادگیری و تعهد.

    چرا دستور زبان آلمانی دشوار به نظر می‌رسد؟

    اگر تصمیم به یادگیری زبان آلمانی دارید، حتماً از دشواری دستور زبان آلمانی شنیده‌اید. اما گرامر آلمانی به آن دشواری که می‌گویند نیست، بلکه صرفاً تفاوت‌هایی با دستور زبان انگلیسی و فارسی دارید و همین مسئله باعث می‌شود در ابتدا، عجبیب و دشوار به نظر برسد.

    اجازه دهید این مسئله را برای‌تان بازتر کنیم.

    در زبان آلمانی، اسامی، بسته به جنسیت‌شان، به سه دسته تقسیم می‌شوند: مذکر، مونث و خنثی. هنگام یادگیری هر واژه آلمانی، باید جنسیت آن را نیز بشناسید.

    علاوه بر آن، یک سری حالت‌ها نیز در دستور زبان آلمانی وجود دارد. این حالت‌ها بستگی به نقش اسم در جمله دارد. چهار حالت مهم اسامی در زبان آلمانی عبارتند از:  

    • حالت فاعلی (Nominative)
    • داتیو (Dative)
    • حالت مفعولی (Accusative)
    • حالت مالکی (Genitive)

    ضمایر، حروف تعریف و حرف اضافه را باید با توجه به این حالت‌ها استفاده کنید. این سیستم حالتی کمی ترسناک و سخت به نظر می‌رسد، اما با کمی تمرین و تکرار می‌توانید به راحتی یادش بگیرید و به کاربرد آن عادت کنید. رفته رفته، بدون فکر کردن، می‌توانید سریعاً تشخیصش دهید.

    چه عواملی یادگیری زبان آلمانی را آسان می‌کند؟

    برخی عوامل یادگیری زبان آلمانی را برای‌تان بسیار آسان‌تر می‌کند. در ادامه، از این عوامل برای‌تان گفته‌ایم تا یادگیری آلمانی برای‌تان آسان‌تر شود.

    وجود شش زمان در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی، فقط شش زمان وجود دارد و با یادگیری‌شان، بخش زمان‌ها در دستور زبان آلمانی به اتمام خواهد رسید.

    در دستور زبان آلمانی، زمان استمراری وجود ندارد و همین مسئله کار را بسیار آسان می‌کند. در واقع، به زبان آلمانی، به جای I play یا I am playing، صرفاً می‌توانید بگویید ich spiele. به همین راحتی.

    اگر می‌خواهید بر تداوم کاری اشاره کنید، کافی است از قیدهایی مانند jetzt (اکنون) یا gerade (در حال حاضر) استفاده کنید.

    به جای زمان آینده نیز، می‌توانید از زمان حال استفاده کنید و صرفاً قید زمان آینده را بر سر جمله بیاورید. برای مثال، قید Morgen (فردا) برای اشاره به آینده کافی است.

    همچنین زمانی به نام ماضی نقلی یا حال کامل نیز وجود ندارد.

    بنابراین، یادگیری زمان‌ها در زبان آلمانی و کاربردشان بسیار آسان خواهد بود.

    الگوی ثابت صرف افعال آلمانی

    در زبان آلمانی، الگوی ثابتی برای صرف افعال وجود دارد. در ابتدای مسیر، صرف افعال کمی پیچیده به نظر می‌رسد، اما رفته رفته، خواهید دید که افعال باقاعده آلمانی طبق الگوی مشخصی صرف می‌شوند و یادگیری این قاعده نیز بسیار آسان است. کافی است صرف یک فعل باقاعده را یاد بگیرید تا بتوانید همه افعال باقاعده را صرف کنید.

    پس از آن، نوبت به یادگیری صرف افعال بی قاعده آلمانی می‌رسد. صرف این افعال طبق قاعده مشخصی صورت نمی‌گیرد، اما یک سری از آن‌ها طبق قاعده صرف می‌شوند. کافی است این افعال و قاعده صرف‌شان را یاد بگیرید.

    سهولت تشخیص نقش واژگان در جمله

    کافی است به یک جمله آلمانی نگاه کنید تا بتوانید نقش تک تک واژگان آن را تشخیص دهید.

    در زبان آلمانی، اسامی همیشه با حرف بزرگ آغاز می‌شوند. بنابراین با یک نگاه، می‌توانی همه اسامی را شناسایی کنید.

    افعال آلمانی، در حالت مصدری، به en ختم می‌شوند (singen, tanzen, machen) و در زمان گذشته، با ge شروع می‌شوند (gesungen, getanzt, gemacht).

    تلفظ آسان واژگان آلمانی

    تلفظ واژگان آلمانی بسیار اسان است. تک تک حروف در هر واژه تلفظ می‌شوند، بنابراین کافی است تلفظ حروف را یاد بگیرید تا بتوانید همه واژگان را به درستی تلفظ کنید.

    شباهت های میان زبان آلمانی و زبان انگلیسی

    همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، یادگیری زبان آلمانی برای کسانی که مسلط به زبان انگلیسی هستند بسیار آسان‌تر است. حتی اگر زبان آلمانی ندانید، می‌توانید با دانش زبان انگلیسی‌تان، معنای یک سری واژگان آلمانی را حدس بزنید.

    بیش از 80% از واژگان رایج در زبان انگلیسی ریشه در زبان آلمانی دارند. برای مثال، عبارت‌های I have و ich hebe بسیار شبیه به یکدیگر هستند. همچنین، جمله‌های پرسشی what is that? و was ist das? شباهت بسیار زیادی با یکدیگر دارند. همانطور که مشاهده می‌کنید، صرفاً چند حرف متفاوت در این میان وجود دارد. بنابراین با کمی دقت، می‌توانی معنی برخی از واژگان آلمانی را حدس بزنید.

    جالب است بدانید چند راهکار ساده برای حدس زدن معنای واژگان وجود دارد. برای مثال، با تغییر حروف pf، ff یا f به p، می‌توانید معادل انگلیسی واژه آلمانی را بیابید. به مثال‌های زیر توجه کنید.

    واژه آلمانیمعادل انگلیسی معادل فارسی
    Pfefferpepperفلفل
    offenopenباز کردن
    helfenhelpکمک کردن

    این کار را در مورد حروف z، tz و ss نیز می‌توانید انجام دهید. وقتی این حروف را تبدیل به حرف t کنید، به واژه انگلیسی خواهید رسید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    واژه آلمانیمعادل انگلیسیمعنی
    PfennigPennyیک سنت
    BesserBetterبهتر
    KesselKettleکتری
    GlitzerGlitterدرخشندگی، تلألو
    Wasserwaterآب

    استراتژی‌های یادگیری برای آسان کردن زبان آلمانی

    اگر می‌خواهید زبان آلمانی را سریع‌تر و راحت‌تر یاد بگیرید، بهتر است در کلاس زبان آلمانی شرکت کنید. حداقل در سطوح مبتدی و متوسط، بهتر است همراه با کلاس و در کنار مدرسی مجرب پیش بروید. بدین ترتیب، مسیر یادگیری برای‌تان بسیار آسان‌تر خواهد شد.

    شرکت در کلاس زبان آلمانی باعث می‌شود شما طبق برنامه و به صورت متداوم پیش بروید. به علاوه، مدرس زبان آلمانی نقاط قوت و ضعف‌تان را سریعاً شناسایی می‌کنید و مسیر درست یادگیری را به شما نشان میدهد.

    در کنار شرکت در کلاس‌های زبان آلمانی، بهتر است از ابزارهای یادگیری زبان آلمانی، مانند اپلیکیشن‌های یادگیری زبان آلمانی و فیلم و سریال و پادکست آلمانی استفاده کنید.

    سخن آخر

    برخی از ابعاد زبان آلمانی، مانند حالت‌ها و جنسیت اسامی، کمی دشوار به نظر می‌رسد، اما به طور کلی، یادگیری زبان آلمانی سخت نیست و با کمی تمرین و تکرار، می‌توانید به راحتی، این زبان پرکاربرد را یاد بگیرید. دستور زبان آلمانی بسیار قانونمند است و همین مسئله یادگیری زبان آلمانی را برای‌تان آسان‌تر می‌کند، چرا که همه چیز روشن است و به هیچ وجه، گیج نمی‌شوید. علاوه بر این‌ها، آلمانی و انگلیسی از یک خانواده هستند، بنابراین، اگر با زبان انگلیسی آشنا باشید، یادگیری آلمانی نیز برای‌تان بسیار آسان‌تر خواهد شد.

  • چگونه زبان انگلیسی را فراموش نکنیم؟  مقابله با فراموشی در زبان انگلیسی

    هر زبان آموزشی پس از مدتی آنچه را یاد گرفته است فراموش خواهد کرد. در واقع، خطر فراموش کردن زبان در کمین است. زبان انگلیسی نیز از این قاعده مستثنی نیست. حتی اگر مسلط به زبان انگلیسی باشید، پس از چند سال، ممکن است فقط واژگان رایج  و ساده یادتان بماند و واژگان و ساختارهای پیشرفته از یادتان برود. اما چگونه از بروز این اتفاق ناخوشایند جلوگیری کنیم؟ روش‌های متعددی برای مقابله با فراموشی زبان انگلیسی وجود دارد که اگر آن‌ها را بدانید، برای همیشه، به این زبان مسلط خواهید ماند و زحمات‌تان در مسیر یادگیری زبان انگلیسی هدر نخواهد رفت. در این مطلب، برای‌تان خواهیم گفت چگونه زبان انگلیسی را فراموش نکنیم. با ما همراه باشید.

    چرا زبان انگلیسی را فراموش می‌کنیم؟

    اگر زبان انگلیسی را مدت ها کنار بگذارید، یعنی در نوشتار و گفتارتان از آن استفاده نکنید، متن انگلیسی نخوانید و هیچ چیز انگلیسی گوش ندهید، رفته رفته، این زبان از یادتان خواهد رفت یا کمرنگ خواهد شد.

    روش های مقابله با فراموشی زبان انگلیسی

    روش های متعددی برای مقابله با فراموشی زبان انگلیسی وجود دارد. در ادامه، از این روش‌ها برای‌تان خواهیم گفت.

    کتاب صوتی انگلیسی گوش دهید

    گوش دادن به کتاب صوتی یک از بهترین روش‌های برای یادگیری زبان انگلیسی و به یاد سپردن این زبان است. این روش حتی از خواندن کتاب انگلیسی اثربخش‌تر است، چرا که مهارت‌های لیسنینگ و ریدینگ را به طور همزمان تقویت می‌کند. حتی اگر سرتان شلوغ است، می‌توانید حین انجام کارهای دیگر، کتاب صوتی را گوش دهید. برای مثال، هنگام رانندگی، آشپزی و انجام کارهای دیگر، می‌توانید کتاب صوتی انگلیسی را گوش دهید.

    برای اجرای این روش، لازم نیست به سراغ نمایشنامه‌های شکسپیر یا رمان‌های فاکنر بروید، بلکه می‌توانید داستان‌های کوتاه ادگار آلن پو یا حتی داستان‌های کودکانه را انتخاب کنید. یادتان باشد در این روش، تداوم اهمیت بسیار زیادی دارد.

    گوش دادن به پادکست های انگلیسی

    تنوع پادکست انگلیسی بسیار زیاد است و روز به روز، به تعداد پادکست‌ها افزوده می‌شود. بهتر است پادکست‌های مورد علاقه‌تان را پیدا کنید و در طی روز، به آن‌ها گوش دهید. بدین ترتیب، واژگان در ذهن‌تان زنده می‌مانند و ساختار جملات را نیز فراموش نخواهید کرد. حتی می‌توانید واژگان و اصطلاحات جدید را نیز یاد بگیرید.

    در این روش، اصلاً لازم نیست به سراغ پادکست‌های آموزشی بروید، بلکه می‌توانید به سراغ پادکست‌های غیرآموزشی بروید تا این روش برای‌تان جذاب‌تر شود.

    فیلم و سریال انگلیسی ببینید

    تماشای فیلم و سریال انگلیسی را از یاد نبرید. سعی کنید در طول هفته، قسمت‌های مختلف سریال مورد علاقه‌تان را ببینید یا حداقل چند فیلم انگلیسی را تماشا کنید. بدین ترتیب، فضا برای‌تان فراهم می‌شود و زبان انگلیسی نیز از یادتان نخواهد رفت.

    زبان انگلیسی را تدریس کنید

    یکی از بهترین راه‌های مقابله با فراموشی زبان انگلیسی تدریس این زبان است. با تدریس زبان انگلیسی، واژگان، اصطلاحات و دستور زبان انگلیسی در ذهن‌تان خواهد ماند و حتی همواره، دانش‌تان به‌روز خواهد شد.

    لزوماً نباید مدرس زبان انگلیسی باشید، بلکه می‌توانید این زبان را به دوستان، آشنایان یا اعضای خانواده‌تان یاد دهید.

    با انگلیسی زبانان صحبت کنید

    در دنیای امروز، به کمک شبکه‌های اجتماعی، می‌توانید با انگلیسی زبانان در سراسر جهان صحبت کنید. برای مثال، در گروه‌های تلگرام عضو شوید یا اینکه در شبکه‌هایی مانند اینستاگرام یا توییتر، هم‌صحبت‌های انگلیسی زبانی را بیابید و با آن‌ها مکالمه کنید. بدین ترتیب، تلفظ و املای واژگان در ذهن‌تان می‌ماند و حتی واژگان جدیدی را نیز از آن‌ها یاد می‌گیرید.

    به وب سایت های انگلیسی زبان سر بزنید

    اگر می‌خواهید اخبار روز جهان را دنبال کنید، دستور پخت غذا یا شیرینی‌ای را بیابید، از خواص مواد غذایی آگاه شوید، در مورد عکاسی و نقاشی بخوانید یا هر اطلاعاتی دیگری را کسب کنید، به سراغ وبسایت‌های انگلیسی بروید و به طور کلی، از وبسایت های فارسی خداحافظی کنید. بدین ترتیب، واژگان و ساختار جملات در ذهن‌تان تکرار می‌شود و برای همیشه، در آن خواهد ماند.

    متون انگلیسی بخوانید

    از مطالعه کردن متون انگلیسی غافل نشوید. به سراغ شاهکارهای ادبیات انگلیسی بروید و آن‌ها را مطالعه کنید. اگر آثار ادبی انگلیسی را نمی‌شناسید، سری به Goodreads بزنید و ریویوها و پیشنهادات دیگران را بخوانید. بدین ترتیب، مسیر شناخت آثار انگلیسی را خواهید شناخت. بهتر است بعد از مطالعه هر اثر، نقد آن را نیز به زبان انگلیسی بخوانید و حتی خودتان نقد یا مروری را در مورد آن بنویسید. بدین ترتیب، مهارت‌های رایتینگ و ریدینگ‌تان به طور همزمان تقویت خواهد شد.

    آهنگ انگلیسی گوش دهید

    به سراغ موسیقی انگلیسی بروید. گوش دادن به موزیک بخشی از زندگی همه ما است و چقدر خوب است که از آن در جهت یادگیری و به یاد سپردن زبان انگلیسی استفاده کنیم. با گوش دادن به آهنگ‌های انگلیسی، مهارت لیسنینگ‌تان تقویت می‌شود، تلفظ صحیح واژگان را یاد می‌گیرید و واژگان و اصطلاحات جدید را نیز یاد می‌گیرید.

    سخن آخر

    تا به اینجا، حتماً به پاسخ این سوال که چگونه زبان انگلیسی را فراموش نکنیم رسیده‌اید. همانطور که مشاهده کردید، روش های مقابله با فراموشی زبان انگلیسی بسیار است. برخی از این روش‌ها، مانند تماشای فیلم و سریال انگلیسی و گوش دادن به پادکست‌های انگلیسی، بسیار مفرح هستند و شما بدون تلاش برای یادگیری، دایره واژگان‌تان گسترش خواهد یافت، ساختارهای جدید یاد می‌گیرید و آموزه‌های قبلی‌تان نیز در ذهن‌تان ثتبیت خواهد شد. به طور خلاصه، می‌توان گفت برای جلوگیری از فراموشی زبان انگلیسی، باید این زبان را در زندگی روزمره‌تان بگنجانید و از هر فرصتی برای خواندن به زبان انگلیسی و صحبت کردن به زبان انگلیسی استفاده کنید.