زبان آلمانی

آموزش رنگ ها به زبان آلمانی

رنگ‌ها از مهم‌ترین ابزارها برای وصف اشیا و انسان‌ها هستند. بنابراین اگر در حال یادگیری زبان آلمانی هستید و می‌خواهید به این زبان صحبت کنید، باید رنگ‌ها را به زبان آلمانی یاد بگیرید. از همان اولین مراحل یادگیری زبان آلمانی، آموزش رنگ‌ها به زبان آلمانی را جدی بگیرید. در این مطلب، از رنگ‌ها در زبان آلمانی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

چرا باید همه رنگ‌ها را به زبان آلمانی یاد بگیریم

برای توصیف دقیق طبیعت، اشخاص و اشیا، باید رنگ‌ها را بشناسیم. بنابراین اگر می‌خواهید چیزی را در زبان آلمانی به طور دقیق توصیف کنید، باید رنگ‌ها را به طور دقیق بشناسید. بدین ترتیب، می‌توانید مکالمه‌ای موثر را نیز انجام دهید. حتی اگر بخواهید داستانی را تعریف کنید یا خاطرات آخر هفته‌تان را برای دیگران تعریف کنید، باید رنگ‌ها را بشناسید تا بتوانید در این کار موفق شوید. بنابراین برای مکالمه به زبان آلمانی و نوشتن یک متن آلمانی، باید ابتدا رنگ‌ها را بشناسید.

رنگ‌ها به زبان آلمانی

در زبان آلمانی، واژۀ Farben یعنی «رنگ». هر رنگی که در طبیعت یا اطراف‌تان مشاهده می‌کنید، مانند میوه‌ها، گل‌ها، دریا، آسمان و همه چیز دیگر، معادل مشخصی در زبان آلمانی دارند. در ادامه، از معادل آلمانی رنگ‌ها برای‌تان خواهیم گفت.

Rot

قرمز

Blau

آبی

Orange

نارنجی

Schwarz

سیاه

Gelb

زرد

Lila

بنفش

Lavender

یاسی

Malve

بنفش روشن

Bernstein

کهربایی

Bronze

برنزی

Dunkelorange

نارنجی تیره

Rostrot

زنگاری

Königsblau

آبی زنگاری

Türkis

فیروزه‌ای

Himmelblau

آبی آسمانی

Marineblau

سورمه‌ای

Burgunderrot

بورگاندی

Kirsche

آلبالویی

Ziegelrot

آجری

Purpurrot

زرشکی

Kastanienrot      

بلوطی

Scharlachrot

قرمز روشن

Zitronengelb

لیمویی

Gelb

زرد

Creme

کرمی

Kanariengelb

زرد قناری

Hellgrün

رنگ سبز مایل به زرد

Gold

طلایی

Hellgelb

زرد روشن

Senf

زرد خردلی

Karamell

کاراملی

Braun

قهوه‌ای

Sepia

قهوه‌ای مایل به سرخ تیره

Kastanie

رنگ شاه بلوطی

Schokolade

شاه بلوطی

Mandel

بادامی

Zeder

سدری

Walnuss

گردویی

Pfirsich

هلویی

Rosa

صورتی

Koralle

مرجانی

Magenta

سرخابی

Pink

صورتی تیره

Lachs

سالمونی

Erdbeer

توت فرنگی

Grün

سبز

Meeresschaum

کف دریا

Waldgrün

جنگلی

Olive

زیتونی

Smaragd

سبز زمردی

Mintgrün

سبز نعنایی

Ebenholz

آبنوسی

Tintenschwarz

جوهری

Kohle

ذغالی

Beige

بژ

Weiß

سفید

Elfenbein

عاجی

Eierschalen

پوست تخم مرغی

Kokosnuss

نارگیلی

Perlweiß

مرواریدی

Knochen

استخوانی

Alabaster

مرمری

Weißgrau

کرمی

توصیف رنگ‌ها در زبان آلمانی

رنگ‌ها خودشان به توصیف نیاز دارند. مثلاً باید بدانیم رنگ روشن است یا تیره، براق است یا مات. همۀ این‌ها معادل آلمانی دارند. در ادامه، از این واژه‌ها برای‌تان گفته‌ایم.

Matt

مات

Brilliant

براق

Dunkel

تیره

Hell

روشن

کاربرد رنگ‌ها در جمله‌ها و عبارت‌ها

و اما چگونه از رنگ‌ها در جمله‌های‌مان استفاده کنیم؟ به مثال‌های زیر توجه کنید:

Das gelbe Licht

نور زرد

Die rosa Blüte

گل صورتی

Der Schal ist violet

شال بنفش است.

            Die braunen Schuhe

کفش قهوه‌ای

Das Papier ist weiß

کاغذ سفید است.

Die graue Socke

جوراب خاکستری

Die silberne Gabel

چنگال نقره‌ای

Der goldene Zahn

دندان زرد

Erdbeeren sind rot.

توت فرنگی‌ها قرمز هستند.

Blaubeeren sind blau.

بلوبری‌ها آبی هستند..

Zitronen sind gelb.

لیموها زرد هستند.

Kokosnüsse sind braun.

نارگیل‌ها قهوه‌ای هستند.

Und Äpfel sind grün.

و سیب‌ها سبز هستند.

ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات آلمانی با رنگ‌ها

رنگ‌ها در برخی ضرب‌المثل‌ها و اصطلاحات آلمانی نیز به کار می‌روند. در ادامه، برخی از این ضرب‌المثل‌ها را آورده‌ایم و معنای لفظ به لفظ و همچنین مفهوم‌شان را گفته‌ایم.

Bei Mutter Grün

مفهوم: حضور در طبیعت

معنای لفظ به لفظ: با سبز مادر

Alles im grünen Bereich

مفهوم: همه چیز خوب است.

معنای لفظ به لفظ: همه چیز در فضای سبز

Das blaue vom Himmel versprechen

مفهوم: وعدۀ سر خرمن دادن

معنای لفظ به لفظ: قول آبی آسمان را دادن

آبی بودن آسمان تحت کنترل انسان‌‌ها نیست. این عبارت به این معنا است که قولی غیرممکن را به کسی می‌دهی.

Blauer Montag

مفهوم: دوشنبۀ تعطیل

معنای لفظ به لفظ: دوشنبه آبی

Er ist blau

مفهوم: او مست است.

معنای لفظ به لفظ: او آبی است.

Der rote Faden

مفهوم: مضمون اصلی

معنای لفظ به لفظ: نخ قرمز

بنابراین وقتی این عبارت را می‌شنوید، می‌دانید که منظور خیاطی و تولید لباس نیست.

Eine weiße Weste haben

مفهوم: معصوم بودن

معنای لفظ به لفظ: داشتن جلیقۀ سفید

 Auf keinen grünen Zweig kommen

مفهوم: موفق نشدن

معنای لفظ به لفظ: نرسیدن به شاخۀ سبز

عبارتی شاعرانه برای اشاره به شکست.

Durch eine rosa Brille sehen

مفهوم: خوش‌بینی بیش از حد

معنای لفظ به لفظ: نگاه کردن از پشت عینک صورتی

Gelb vor Neid

مفهوم: حسود بودن

معنای لفظ به لفظ: از حسادت زرد شدن

سخن آخر

آموزش رنگ ها به زبان آلمانی مسئلۀ بسیار مهمی است که نباید از آن غافل شوید. از همان اولین مراحل یادگیری زبان آلمانی، رنگ‌ها را بشناسید و تلفظ صحیح‌شان را یاد بگیرید تا بتوانید همه چیز را با جزئیات دقیق توصیف کنید. همانطور که مشاهده کردید، برای تک تک عناصر طبیعیت در زبان آلمانی رنگ مجزایی وجود دارد که اگر آن‌ها را بشناسید، می‌توانید آلمانی را مانند یک آلمانی زبان صحبت کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا