ضمایر نسبی (Relative Pronouns) در زبان انگلیسی
در زبان انگلیسی، ضمایر متعددی وجود دارد که هر کدام کاربرد مشخصی دارند. ضمایر نسبی از پرکاربردترین ضمایر در زبان انگلیسی هستند که عبارتهای نسبی را با خودشان وارد جمله میکنند و اطلاعات بیشتری را در اختیار مخاطب قرار میدهند. کاربرد هر کدام از ضمایر نسبی دستورالعملهای مشخصی دارد که با یادگیریشان، میتوانید به درستی از این ضمایر پرکاربرد در زبان انگلیسی استفاده کنید. اما ضمیر نسبی در زبان انگلیسی چیست؟ کاربرد ضمایر نسبی در جمله انگلیسی چیست؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد ضمایر نسبی در زبان انگلیسی بدانید برایتان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.
ضمیر نسبی چیست؟
ضمیر نسبی یا relative pronoun ضمیری است که برای معرفی عبارت نسبی استفاده میشود. ضمایر نسبی معمولاً عبارتهای نسبی را معرفی میکنند که اسمها یا دیگر ضمایر را توصیف میکنند. با چند مثال، درک این مفاهیم برایتان آسانتر خواهد شد. به جمله زیر توجه کنید:
کتابی را که پول در میان آن پنهان شده است برای من پیدا کن. | Find me the book that has money hidden in it. |
در جمله بالا، واژه that ضمیر نسبی جمله است.
عبارت نسبی نوعی عبارت وابسته است، یعنی به تنهایی معنا ندارد و جملهای کامل نیست.
به جدول زیر توجه کنید:
جف یک دوست است. | Jeff is a friend | عبارت مستقل |
کسی که همیشه برای من اینجاست | who is always there for me | عبارت وابسته |
ضمایر نسبی معمولاً به عبارتهای نسبی مربوط میشوند و به عبارتهای مستقل متصل میشوند. به مثال زیر توجه کنید:
جف دوستی است که همیشه برای من آنجا است. | Jeff is a friend who is always there for me. |
در جمله بالا، ضمیر نسبی who عبارت وابستهای را معرفی میکند که توصیفکننده اسم friend است.
معرفی ضمایر نسبی در دستور زبان انگلیسی
در زبان انگلیسی ضمایر نسبی متعددی وجود دارد که در ادامه، آنها را به همراه مثال برایتان خواهیم گفت.
ضمیر نسبی whose
واژۀ whose از ضمایر نسبی و مالکیت است. برای معرفی عبارت نسبیای که حاکی از مالکیت شخص یا چیزی است استفاده میشود.
به مثال زیر توجه کنید:
من کسی را یافتم که گربهاش قلادهاش را گم کرده بود. | I found the person whose cat lost their collar. |
در جمله بالا، بخش Whose cat lost their collar توصیفکننده واژۀ person است.
ضمیر نسبی which و that
ضمایر which و that در عبارتهای نسبی که حیوانات یا اشیاء را وصف میکنند به کار میروند. به طور کلی، واژه which برای بیان اطلاعات غیرضروری استفاده میشوند و that برای ارائه اطلاعات مهم به کار میرود.
به مثالهای زیر توجه کنید:
پیتزا هاوایی، که غذای مورد علاقه من است، خوشمزه است. | Hawaiian pizza, which is my favorite food, is delicious. |
در جمله بالا، عبارت Which is my favorite food، عبارت Hawaiian pizza را وصف میکند. در این میان، واژه which عبارتی نسبی را معرفی میکند که اطلاعات اضافه و غیرضروری را در اختیارمان قرار میدهد.
اکنون، مثال زیر را ببینید:
این توله سگی است که برنده مسابقه شد. | This is the puppy that won the contest. |
در جمله بالا، That won the contest واژه puppy را وصف میکند. در واقع، واژه that عبارت نسبی مهمی را وارد جمله میکند که اطلاعات مهمی را در اختیار خواننده قرار میدهد. با این جمله متوجه میشویم این puppy چه فرقی با دیگر puppyها دارد.
ضمایر نسبی whom و who
یادگیری کاربرد واژههای who و whom معمولاً برای زبانآموزان دشوار است. یک نکته مهم را به یاد بسپارید: واژه who فاعل جمله است، اما واژه whom مفعول جمله است. در جمله، باید بدانید کدام واژه را جایگزین they کنید و کدام واژه را جایگزین them کنید. واژه whom جایگزین واژه them میشود، یعنی مفعول جمله. واژه who جایگزین they میشود، یعنی فاعل جمله. بنابراین اگر کاربرد واژههای they و them را بدانید، شناخت ضمایر who و whom و کاربردشان نیز برایتان آسانتر خواهد شد.
به مثالهای زیر توجه کنید.
کمپانی راهنمایانی را که اسپانیایی صحبت میکردند استخدام کرد. | The company hired guides (who/whom) spoke Spanish. |
دنیس کسی بود که آلبرت کلیدها را به او داد. | Dennis was the one (who/whom) Albert gave the keys to. |
در جمله اول، the guides کسانی هستند که میتوانند به زبان اسپانیایی صحبت کنند. باید بگوییم به خاطر وجود they، از ضمیر whom استفاده میکنیم.
در جمله دوم، دنیس کلیدها را از آلبرت دریافت کرد. در این جمله، وجود ضمیر مفعولی him باعث شده است از whom استفاده کنیم.
هر دو ضمیر who و whom به افراد اشاره دارند. در برخی از بافتارها، میتوانید از این ضمایر برای اشاره به حیواناتی که اسم دارند استفاده کرد. اما از لحاظ دستوری، به هیچ وجه نمیتوانید از who و whom برای اشاره به اجسام و اشیاء استفاده کنید.
به مثالهای زیر توجه کنید:
لیزا دختری است که دوستش دارم. | Lisa is the girl whom I like. | صحیح |
کاپ کیک فیله کسی بود که این نقاشی را کشید. | Cupcake the Elephant was the one who painted this picture. | گاهی صحیح |
ما به خانهای رفتیم که در انتهای خیابان قرار داشت. | We went to the house who was at the end of the street. | غلط |
نمونههای دیگری کاربرد از ضمایر نسبی انگلیسی در جمله
در جملههای زیر، نمونههای بیشتری را از کاربرد ضمایر نسبی در جمله مشاهده میکنید.
من باید هماتاقی جدیدی را که سیگار نمیکشد پیدا کنم. | I need to find a roommate who doesn’t smoke. |
کارمند به مشتریانی که مدیر آورده است کمک کند. | The employee helped the customer whom the manager brought over. |
او توریستی را که خواندهاش اهل سوئد بودند با ماشین رساند. | She gave a ride to a tourist whose family was from Sweden. |
کامپیوتری که دیروز خریدم روی میز تحریرم است. | The computer, which I bought yesterday, is on top of my desk. |
لباسی که ناپلئون پوشیده بود در موزه به نمایش درآمد. | The uniform that had been worn by Napoleon was on display in the museum. |
چگونه از ضمایر نسبی استفاده کنیم؟
ضمایر نسبی را بلافاصله بعد از واژهای قرار دهید که قرار است عبارت نسبی وصفش کند.
به مثال زیر توجه کنید:
او تنها دانشجویی بود که پاسخ صحیح را میدانست. | She was the only student who knew the right answer. |
در چنین جملههایی، میتوانید از کاما برای جدا کردن عبارت نسبی از عبارت وابسته استفاده کنید. وقتی این کار را انجام میدهیم، باید عبارت نسبی را بعد از واژهای که قرار است توصیف شود قرار دهیم، درست مثل جمله زیر:
برایان در اتومبیلش، که کنار تیر برق پارک شده بود، نشست. | Brian sat in his car, which was parked by a utility pole |
به طور کلی، اگر عبارت موصولی (restrictive clause) باشد، نباید عبارت نسبی را با ویرگول جدا کنیم، اما اگر عبارت غیرموصولی (nonrestrictive clause) باشد، میتوانید از کاما برای جدا کردن عبارت استفاده کنید.
به مثالهای زیر توجه کنید:
من دختری را که یادداشت را نوشت پیدا کردم. | I found the girl who wrote the note. | عبارت موصولی |
استفانی، کسی که کنار در ایستاده است، یادداشت را نوشت. | Stephanie, who is standing by the door, wrote the note. | عبارت غیرموصولی |
ضمایر نسبی تقریباً همیشه عبارتهای وابستهای را وارد جمله میکنند که اسامی یا دیگر ضمایر را توصیف میکنند.
سنجابی که من تماشا میکردم از درخت بالا رفت. | The squirrel that I was watching climbed up the tree. | اسم توصیفکننده |
داخل جعبه کاغذها را ببین و یکی از آنها را که خالی است به من بده. | Look in the box of papers and hand me one that is blank. | ضمیر توصیفکننده |
سخن آخر
تا به اینجا، با ضمایر نسبی در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، این ضمایر عبارتهای نسبی را میسازند و بسیار پرکاربرد هستند. گاهی وجود عبارت های نسبی در جمله انگلیسی ضروری است و گاهی هیچ ضرورتی برای وجودشان نیست. بنابراین با یادگیری ضمایر نسبی و کاربردشان، میتوانید در نوشتهها و مکالمات انگلیسیتان از آنها استفاده کنید و جملههای بهتری را بسازید.