زبان انگلیسی

عبارت هایی برای بیان احساسات به انگلیسی

یکی از پرکاربردترین سوالات در زبان انگلیسی How are you است. پاسخ این سوال، معمولاً very well, thanks است و خب، پاسخ صحیحی است. اما اگر بخواهید مثل گویش‌وران زبان انگلیسی صحبت کنید، بهتر است به این پاسخ ساده اکتفا نکنید. در زبان انگلیسی واژه ها و عبارت‌های متعددی برای بیان احساسات و حال خوب وجود دارد. به علاوه، با یادگیری این اصطلاحات، می‌توانید احساسات و حال‌تان را با جزئیات بیشتری بیان کنید.  در ادامه، از عبارت‌های انگلیسی برای بیان احساسات برای‌خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

انواع احساسات در زبان انگلیسی

وقتی در مورد احساسات و هیجانات در زبان انگلیسی صحبت می‌کنیم، صرفاً منظورمان عشق و احساسات خوشایند نیست، بلکه دامنه احساسات بسیار گسترده است و احوالات بسیار زیادی را در بر می‌گیرد. بنابراین، در قدم اول، باید بدانیم منظور از احساسات (feeling) و هیجانات (emotions) چیست.

هیجاناتی که در مواقع مختلف تجربه می‌کنیم به شرح زیر است:

لذتEnjoyment
غمsadness
ترسfear
خشمanger
تنفرdisgust
شرمembarrassment

معرفی اصطلاحاتی برای بیان احساسات به زبان انگلیسی

در زبان انگلیسی اصطلاحات و واژگان بسیار زیادی برای بیان آنچه به صورت فیزیکی، هیجانی و ذهنی تجربه می‌کنیم وجود دارد. با شناخت این واژگان و اصطلاحات، می‌توانید احوالات و هیجانات‌تان را به صورت دقیق بیان کنید و بدین ترتیب، ارتباط بهتری را با مخاطب‌تان برقرار کنید. در ادامه، از اصطلاحات و عبارت‌هایی برای بیان احساسات به انگلیسی برای‌تان گفته‌ایم.

عبارت Bent out of shape

عبارت Bent out of shape را زمانی استفاده می‌کنید که می‌خواهید بگویید مسئله‌ای آزارتان داده است یا از چیزی عصبانی هستید. حرف اضافه این عبارت about یا over است. البته بهتر است از about استفاده کنید.

به جمله زیر توجه کنید.

او از کد پوشش در محل کارش آزرده بود.She got bent out of shape over the new dress code at work.

عبارت On cloud nine

وقتی کسی به شما می‌گوید، On cloud nine منظورش این است که خیلی خوشحال است.

به جمله زیر توجه کنید:

وقتی بالاخره به او پیشنهاد ازدواج داد، او خیلی خوشحل شد.When he finally proposed to her, she was on cloud nine.

عبارت Spaced out

وقتی حواس‌تان به آنچه در اطراف‌تان رخ می‌دهد نیست و تمرکزی روی شرایط ندارید، در حال Spaced out هستید. در مورد خودتان و دیگران می‌توانید از این عبارت استفاده کنید. این عبارت شبیه به واژه  daydreaming است و همان کاربرد را نیز دارد.

عبارت Shaken up

وقتی شخصی خبر بدی را می‌شنود و اتفاق  شوکه‌کننده و غیرمنتظره‌ای را تجربه می‌کند، در واقع، shaken up شده است.

به مثال زیر توجه کنید:

بعد از تصادف، او کاملاً شوکه بود.After the accident she was completely shaken up.

عبارت On pins and needles

وقتی از عبارت On pins and needles در زبان انگلیسی استفاده می‌کنیم، اصلاً منظورمان سوزن و خیاطی و این موارد نیست. در واقع، وقتی کسی از این اصطلاح برای بیان حالش استفاده می‌کند، منظورش این است که بسیار مضطرب است و استرس زیادی را تحمل می‌کند.

به مثال زیر توجه کنید:

من تمام مدت بسیار مضطرب بودم.I was on pins and needles the whole time!

 اصطلاح Beat/Bushed

دفعه بعد، اگر بعد از یک روز شلوغ و خسته‌کننده، کسی  حال‌تان را پرسید، در جوابش از واژه‌ beat یا bushed استفاده کنید. این دو واژه برای بیان خستگی به کار می‌روند. برای مثال، وقتی خسته هستید و نمی‌خواهید کاری را انجام دهید، می‌توانید از این دو واژه برای بیان حال‌تان و دلیل انجام ندادن کار مورد نظر شخص استفاده کنید.

به جمله زیر توجه کنید:

متاسفم، من نمی‌توانم امروز کارهای خانه را انجام دهم، خیلی خسته هستم.Sorry, I can’t do the chores today, I’m beat/bushed!

اصطلاح Head over heels

عشق ورزیدن و عاشق شدن بسیار خوشایند است. انگلیسی زبانان از اصطلاح head over heels in love زمانی استفاده می‌کنند که می‌خواهند از عشق آتشین‌شان به یک شخص بگویند. این اصطلاح در میان گویش‌وران زبان انگلیسی بسیار محبوب و پرکاربرد است. یادتان باشد که این اصطلاح برای بیان عشق عمیق و خیلی زیاد به کار می‌رود.

اصطلاح Fed up

وقتی کسی می‌خواهد بگوید از انجام کاری خسته و سرخورده شده است و توان ادامه دادن ندارد، از اصطلاح Fed up استفاده می‌کند. در واقع، از این اصطلاح برای بیان خستگی شدید به کار می‌رود.

اصطلاح Under the weather

اگر بیمار هستید و احساس خوبی ندارید، از اصطلاح Under the weather استفاده کنید. البته یادتان باشد که گویش‌وران زبان انگلیسی زمانی از این اصطلاح استفاده می‌کنند که می‌خواهند در مورد یک ناخوشی جزیی یا صرفاً حال بد صحبت کنند. در واقع، در مورد بیماری‌های جدی، نمی‌توانید از این اصطلاح استفاده کنید.

واژه Content

زمانی که می‌خواهید رضایت‌تان را از چیزی اعلام کنید، از اصطلاح content استفاده کنید.

اصطلاح  feel blue

اصطلاح  feel blue برای ابراز ناراحتی یا صحبت در مورد غم و افسردگی به کار می‌رود.

اصطلاح to be over the moon

اصطلاح to be over the moon برای بیان حال خیلی خوب و شادی زیاد به کار می‌رود. در زبان فارسی، اصطلاح «روی ابرها بودن» همین معنا را منتقل می‌کند.

اصطلاح to see red

اصطلاح to see red به عصبانیت خیلی شدید اشاره دارد. به کاربرد این اصطلاح در جمله زیر توجه کنید:

ناگهان چهره‌اش تغییر کرد و به شدت عصبانی شد.His face suddenly changed and he began to see red.

 سخن آخر

تا به اینجا، با اصطلاحات انگلیسی برای بیان احساسات و احوال‌تان آشنا شدید. بنابراین، بعد از این، اگر کسی از شما پرسید how are you? دیگر لازم نیست، با جمله‌ها و عبارت‌های ساده مانند thanks به او پاسخ دهید، بلکه می‌توانید مثل یک گویش‌ور زبان انگلیسی، احوال‌تان را به صورت دقیق و با استفاده از اصطلاحات درست بیان کنید. با یادگیری اصطلاحات انگلیسی برای ابراز احساس و احوال، می‌توانید متوجه صحبت‌های مخاطب‌تان نیز بشوید. برای مکالمه به زبان انگلیسی، بهتر است تا جایی که می‌توانید اصطلاحات رایج در میان انگلیسی‌زبانان را یاد بگیرید تا بتوانید مثل خودشان، با آن‌ها مکالمه کنید. با یادگیری اصطلاحات انگلیسی، درک عمیق‌تری نیز از فرهنگ‌ آن‌ها پیدا می‌کنید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا