نویسنده: نزدیکتر

  • فیلم برای یادگیری ترکی استانبولی

    دیگر زمان یادگیری زبان با روش‌های خشک و حوصله‌سربر گذشته است. در دنیای امروز، می‌توانید زبان جدید را با روش‌های مفرح و جذاب یاد بگیرید. تماشای فیلم یکی از بهترین روش‌های یادگیری زبان جدید است، چرا که زبان آموز را با واژه‌ها و اصطلاحات رایج در زبان جدید آشنا می‌کند و علاوه بر آن، پیچیدگی‌های فرهنگ مقصد را نیز به وی یاد می‌دهد. اگر در حال یادگیری زبان ترکی استانبولی هستید، کافی است سری به سینما کشور ترکیه بزنید تا با انبوهی از فیلم‌های متنوع برای یادگیری واژگان مختلف زبان ترکی استانبولی و آشنایی با تاریخ و فرهنگ این کشور رو به رو شوید. اما بهترین فیلم برای یادگیری زبان ترکی چیست؟ بهترین روش یادگیری زبان ترکی با فیلم چیست؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد یادگیری زبان ترکی استانبولی با فیلم بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    فیلم Eşkıya (1996)

    فیلم Eşkıya داستان مردی است که پس از 35 سال از زندان آزاد شده است و راهی روستای محل زندگی‌اش شد. وقتی به مقصد می‌رسد متوجه می‌شود روستا زیر آب رفته است و در واقع، دیگر روستایی وجود ندارد. پس از آن، راهی استانبول می‌شود تا انتقام زخمی قدیمی را بگیرد.

    در این فیلم، واژگان دشوار و پیچیده‌ای را خواهید شنید، از این رو، فیلم Eşkıya  برای زبان آموزان سطوح متوسط و پیشرفته مناسب است.  این فیلم به هفتادمین آکادمی اسکار نیز راه پیدا کرد.

    فیلم Hababam Sinifi

    فیلم Hababam Sinifi شما را به سال‌های دور می‌برد، وقتی هنوز دانش آموز بودید و به مدرسه می‌رفتید. گروهی از دانشآموزان تنبل مدرسه علیه مدیر جدید مدرسه با یکدیگر متحد می‌شوند. اگر در سطح مبتدی هستید، این فیلم گزینه بسیار مناسبی برای‌تان است، چرا که دانش‌آموزان با زبانی ساده با یکدیگر صحبت می‌کنند و دیالوگ‌های بسیار روشنی نیز بین‌شان شکل می‌گیرد.

    فیلم Babam ve Oglum (2005)

    فیلم Babam ve Oglum از فیلم‌های خانوادگی سینمای ترکیه است. درد و احساسات پدری را به ریشه‌هایش باز می‌گرداند. در این فیلم، رابطه مستحکم میان پدر و پسری را می‌بینید که بسیار با یکدیگر صادق هستند.

    با استفاده از این فیلم، با فرهنگ مردم ترکیه آشنا خواهید شد و واژه‌های ضروری را برای بروز احساسات به زبان ترکی استانبولی خواهید آموخت. این فیلم برای زبان آموزان سطوح مبتدی و متوسط بسیار مناسب است.

    فیلم G.O.R.A. (2004)

    اگر علاقه‌مند به ژانر کمدی هستید، فیلم G. O. R. A. را از دست ندهید. داستان این فیلم در مورد یک دلال فرش است و آنقدر جذاب است که خواننده را به دنبال خود می‌کشاند. واژگان این فیلم کمی دشوار هستند، از این رو، تماشای آن را به زبان‌آموزان سطوح متوسط و پیشرفته توصیه می‌کنیم.

    فیلم Vizontele (2001)

    ایلماز اردوغان، نویسنده ترکیه‌ای، خاطرات دوران کودکی‌اش را به تصویر کشیده است. این فیلم داستان سال‌های دهه 1970 را روایت می‌کند، وقتی هنوز تلویزیون در همه خانه‌های ترکیه نبود. در آن زمان، تلویزیون وارد یکی از روستاهای ترکیه شد و چالش‌ها و هیجانات بسیاری را با خودش همراه کرد.

    این فیلم در ژانر تراژدی‌کمدی است و همزمان، احساسات بسیاری را در شما بیدار می‌کند.

    واژگان و دیالوگ‌های این فیلم بسیار ساده هستند، از این رو، زبان آموزان سطح مبتدی نیز می‌توانند از آن برای یادگیری زبان ترکی استانبولی استفاده کنند.

    فیلم Süt Kardesler (1976)

    فیلم Süt Kardesler از کمدی‌های کلاسیک محصول کشور ترکیه است. کارگردان این فیلم Ertem Egilmez، از موفق‌ترین کارگردانان سینمای ترکیه، است. دیالوگ‌های این فیلم بسیار ساده هستند و زبان آن نیز آسان است، از این رو، زبان آموزان مبتدی می‌توانند زبان ترکی استانبولی را با استفاده از آن یاد بگیرند.

    فیلم Selvi Boylum Al Yazmalim (1977)

    فیلم Selvi Boylum Al Yazmalim اثر کارگردان افسانه‌ای ترکیه، از فیلم‌های رمانتیک سینمای ترکیه است و مضمون آن تقابل عشق و احساس است. این شاهکار سینمایی متعلق به دوره طلایی سینمای ترکیه است و مشکلات زندگی مادر جوانی را به تصویر می‌کشد.

    زبان این فیلم آسان نیست، از این رو، بیشتر به زبان آموزان سطوح متوسط و پیشرفته توصیه می‌شود.

    فیلم Kis Uykusu (2014)

    اگر به فیلم‌های عاشقانه علاقه دارید، بهتر است به سراغ فیلم Kis Uykusu بروید. این فیلم در ژانر تراژدی کمدی است و اقتباسی از داستان کوتاه «همسر»، اثر آنتوان چخوف، است. همچنین، می‌توان تأثیر یکی از پیرنگ‌های فرعی داستان برادران کارامازوف، اثر فیودور داستایوسکی، را مشاهده کرد. این فیلم دویست دقیقه‌ای توانست جایزه نخل طلای فستیوال فیلم کن را نیز از آن خود کند.

     فیلم Kis Uykusu داستان زندگی مردی ثروتمند به نام آیدین است که چندین هتل دارد. آیدین زمانش را صرف نوشتن مطلب برای یک روزنامه محلی، پژوهش، چرخاندن کسب و کارش و جمع‌آوری اجاره از مستأجرانش می‌کند.

    با تماشای این فیلم، واژگان و اصطلاحات ترکی استانبولی را یاد می‌گیرید و با جمله‌های بسیاری نیز آشنا می‌شوید.

    فیلم Gegen die Wand (2004)

    فیلم Gegen die Wand ترکی_آلمانی است و در پنجاه و چهارمین جشنواره فیلم برلین، جایزه خرس طلایی را از آن خود کرد. این فیلم روایت داستان ازدواج عجیب زن و مردی است که یکدیگر را در بیمارستان ملاقات می‌کنند. دیالوگ‌های این فیلم طولانی و در مورد مضامین پیچیده اجتماعی هستند، از این رو، درک آن دشوار است و بهتر است زبان آموزان سطح مبتدی به سراغ آن نروند.

    فیلم Bir Zamanlar Anadolu’da

    فیلم Bir Zamanlar Anadolu’da از فیلم‌های برتر سینمای ترکیه است و منتقدان بسیاری نقدهای مثبتی را در مورد آن نوشته‌اند. همچنین، این فیلم جوایز متعددی را در چندین جشنواره به خود اختصاص داده است. این فیلم بسیار جذاب و پیچیده است و زبان‌آموزان می‌توانند یادگیری همراه با لذت را با آن تجربه کنند.

    فیلم Mustang (2015)

    داستان فیلم Mustang در شهری ساحلی واقع در شمال ترکیه رخ می‌دهد و زندگی پنج خواهر جسور و سرکش را روایت می‌کند که خانواده‌شان آن‌ها را بسیار محدود کرده‌اند. این پنج خواهر اجازه برقراری ارتباط با دنیای بیرون از خانه را ندارند. داستان فیلم از آنجایی شروع می‌شود که این دختران زیبا در ساحل، در حال بازی با یکی از پسران همکلاسی‌شان هستند. خانواده‌شان متوجه می‌شود و همه ابزارهای ارتباطی دختران را، مثل گوشی و کامپیوتر، از آن‌ها می‌گیرند و آنان را در خانه زندانی می‌کنند تا کارهای خانه را یاد بگیرند و ازدواج کنند.  

    فیلم Mustang از بهترین گزینه‌ها برای زبان آموزان سطوح مبتدی و پیشرفته است. حتی اگر در سطح مبتدی هستید، می‌توانید این فیلم را بدون زیرنویس ببینید و متوجه دیالوگ‌ها و مضمون آن شوید. با استفاده از این فیلم، می‌توانید اصطلاحات و واژگان مربوط به زندگی روزمره را ببینید و متوجه آن شوید.

    فیلم Yol (1982)

    فیلم Yol یکی دیگر از فیلم‌های ترکی برنده جایزه کن است و در جشنواره فیلم نیویورک نیز توانست جایزه‌ای را از آن خود کند. این فیلم در مورد سیاست کشور ترکیه است و داستان سفر پنج زندانی و اتفاقات غم‌انگیز پیش روی‌شان را روایت می‌کند.

    در این فیلم، با جامعه ترکیه و حقوق زنان در آن آشنا می‌شوید.

    دیالوگ‌های این فیلم چندان پیچیده و دشوار نیست، اما واژگانش دشوار است، از این رو، تماشای آن را به زبان آموزان سطح متوسط توصیه می‌کنیم.

    نکات مهم در مورد یادگیری زبان ترکی استانبولی با فیلم

    • فیلم ترکی متناسب با سطح‌ زبان‌تان را انتخاب کنید
    • فیلم را با زیرنویس ببینید
    • به تلفظ واژگان دقت کنید
    • فیلم را متوقف کنید و عبارت‌های دشوار را تکرار کنید
    • از فرهنگ لغت استفاده کنید
    • هر فیلم را چندین بار تماشا کنید
    • دستور زبان را با استفاده از فیلم یاد بگیرید
    • فیلم‌هایی با مضامین مختلف ببینید

    سخن آخر

    یادگیری زبان جدید پنجره‌ای جدید را رو به جهان به روی شما می‌گشاید. فیلم یکی از بهترین ابزارها برای یادگیری زبان ترکی استانبولی است و مسیرتان را برای تسلط به این زبان لذت‌بخش می‌کند. با تماشای فیلم ترکی، با تلفظ صحیح واژگان کاربردی ترکی آشنا می‌شوید و رفته رفته، علاوه بر گسترش دایره واژگان‌تان، مهارت‌های شنیداری و گفتاری‌تان نیز تقویت می‌شود. اگر به سراغ فیلم‌های ترکی متناسب با سطح‌تان بروید، از تماشای فیلم و یادگیری زبان با استفاده از آن خسته نخواهید شد. به علاوه، به سراغ فیلم‌هایی با مضامین گوناگون و ژانرهای مختلف بروید تا واژگان مربوط به زمینه‌های مختلف را یاد بگیرید.

  • یادگیری ضمایر نامحدود (Indefinite Pronouns)

    آیا چیزی در مورد ضمایر نامحدود انگلیسی یا  Indefinite Pronouns را می‌دانید؟ شاید اسم‌شان را نشنیده باشید، اما در کوتاه‌ترین متون نیز، حتماً چند تای‌شان را دیده‌اید. بنابراین، ضمایر نامحدود انگلیسی بسیار مهم هستند و یادگیری‌شان واجب است. اما ضمیر نامحدود چیست؟ چه کاربردهایی دارد؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد ضمایر محدود در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    ضمیر نامحدود چیست؟

    ضمیر نامحدود در زبان انگلیسی یا Indefinite Pronouns به اشخاص یا اجسام اشاره می‌کند، بدون اینکه دقیقاً بدانیم چه کسی و چه چیزی. این ضمایر مستقیماً به شخص، حیوان یا جسم مشخصی اشاره نمی‌کند.

    دسته اصلی ضمایر نامحدود حاصل ترکیب با some، every، thing، one، body، no و any است.

    مهم ترین ضمایر نامحدود در زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی، یک سری ضمایر نامحدود وجود دارد. به ضمایر زیر توجه کنید:

    Something/Somebody/Someone

    Nothing/Nobody/No one

    Everything/Everybody/Everyone

    Anything/Anybody/Anyone

    استفاده از ضمایر نامحدود در زبان انگلیسی

    اما چگونه از ضمایر نامحدود در جمله استفاده کنیم؟ به مثال‌های زیر توجه کنید.

    چیزی در بوته‌ها حرکت می‌کند.There is something moving in the bushes.
    همه از مهمانی لذت می‌بردند.Everyone enjoyed the party.
    بیا استراحت کنیم و هیچ کاری انجام ندهیم.Let’s just relax and do nothing.
    همه می‌توانند امشب برنده شوند.Anyone could win tonight.

    فهرستی از ضمایر نامحدودی مفرد و جمع در زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی، برخی از ضمایر مفرد هستند و برخی دیگر به اجسام یا افراد اشاره دارند و جمع هستند. اگر می‌خواهید بین فاعل و فعل تطابق وجود داشته باشد، باید این ضمایر را بشناسید تا بتوانید ضمایر مفرد را فعل مفرد استفاده کنید و ضمایر جمع را با افعال جمع به کار بگیرید. در ادامه، فهرست کاملی از ضمایر نامحدود را به همراه مثال برای‌تان آورده‌ایم.

    در جدول زیر، ضمایر نامحدود و کاربردشان را در جمله مشاهده کنید.

    یکی دیگر در مسیر هست.There is another on the way.another
    هنوز کسی بیرون هست؟Is anyone still outside?anyone
    هر چیزی ممکن است.Anything is possible.Anything
    هر کسی برای راه خودش تصمیم می‌گیرد.Each decides their own path.Each
    آیا هیچ کدام از آن‌ها رسیده‌اند؟Has either of them arrived?either
    نمی‌دانم کسی آن‌جا خواهد بود یا خیر.I don’t know if everybody/everyone will be there.everybody/everyone
    اینجا همه چیز خوب پیش می‌رود.Everything is going well here.Everything
    گرچه همیشه یک سری شواهد باستان‌شناختی وجود دارد، برای برخی از دوره‌ها، [شواهد] کمتری وجود دارد.  While there’s always some archeological evidence, less is available for some periods.less
    هنوز کار زیادی برای انجام دادن هست.There is still much to be done.much
    از دو نفر پرسیدم، اما هیچ کس چیزی به من نگفت.I asked two people, but neither would tell me.neither
    هیچ کسی در بهترین حالت خودش نیست وقتی تازه از خواب بیدار شده است. ئNobody/no one is at their best when they’ve just woken up.Nobody/no one
    کسی می‌خواهد با شما صحبت کند.Somebody/someone wants to speak to you.Somebody/someone
    چیزی آن بیرون در حال رخ دادن است.There is something happening outside.something

    اکنون می‌رسیم به ضمایر نامحدود جمع در زبان انگلیسی! در جدول زیر، این ضمایر را همراه با مثال و ترجمه برای‌تان آورده‌ایم.

    هر دو فراهم هستند؛ شما کدوم را می‌خواهی؟Both are available; which one would you like?Both
    عده بسیار کمی متوجه اشاره‎‌های این دیدگاه می‌شوند، و عده کمتری به طور جدی به آن می‌پردازند.  Few realize the implications of such a perspective, and fewer still are seriously addressing them.Few
    گزینه‌های زیادی برای انتخاب وجود دارد.There are many to choose from.many
    دیگران هنوز آمادۀ پذیرش این ایده نیستند.Others are not ready to accept this idea yet.Others
    اگر به کتاب‌های روانشناسی علاقه دارید، چندین [کتاب روانشناسی] در کتابخانه وجود دارد.If you’re interested in psychology books, several are available in the library.several

    علاوه بر ضمایر مفرد و جمع، یک سری ضمایر نیز وجود دارد که بسته به متن، جمع یا مفرد بودن‌شان معلوم می‌شود. معمولاً برای اشاره به اسامی غیرقابل شمارش، مفرد هستند و برای اشاره به قابل شمارش‌ها، جمع می‌شوند. ممکن است این توضیحات برای‌تان گنگ باشد، اما با مشاهده جدول زیر، کاملاً متوجه این مبحث خواهید شد.

    ترجمهکاربرد در نقش جمعترجمهکاربرد در نقش مفردضمیر
     There are many different rooms; all are available for your use.همه این‌ها متعلق به است.All of this is mine!All
     There aren’t any of those here.آیا اینجا چیزی برای من هست؟Is there any for me?any
    هفته گذشته، اکثر آن‌ها تمام شدند، روی چندتای باقی مانده کار می‌کنیم.Most were finished last week. We’re just working on the last few now.از شواهد متنی‌ای که زمانی برای این دوره وجود داشت، اکثرشان گم شده است.Of the textual evidence that once existed for this period, most is now lost.most
    متأسفم، چیزی باقی نمانده است.I’m sorry, there are none left.اخبار زیاد است، اما هیچ کدام خوب نیست.There’s a lot of news, but none of it is good.        none
    ببین، برخی از مهمان‌ها تا الان رسیده‌اند.Look, some of the guests are arriving already!خیلی وقت پیش، این پنیر را در یخچال جا گذاشتم. به نظرم، مقداری از آن هنوز خوب است.I left this cheese in the fridge too long. I think some of it is still good, though.some
    آن موقع، چنین عقیده‌ای داشتم.Such were my ideas at the time.اهمیت این موضوع آنقدر زیاد است که باید باید بخشی را به آن اختصاص داد.Such is the importance of this topic that it must be given its own chapter.           Such

    ضمایر نامحدود منفی در زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی، یک سری ضمایر منفی نامحدود نیز وجود دارد که با no و any شروع می‌شوند. ضمایر نامحدود انگلیسی برای بیان معنای منفی در جمله به کار می‌روند. ضمایرنامحدود حاوی no در جمله‌های خبری استفاده می‌شوند، اما جمله‌های حاوی any در جمله‌های منفی سو سوالی به کار می‌روند.

    چیزی داخل جعبه نیست.There is anything in this box. غلطThere is nothing in this box. صحیح
    چیزی داخل جعبه نیست.There isn’t something in this box. غلطThere isn’t anything in this box. صحیح
    چیزی داخل جعبه نیست.Is there nothing is this box? غلطIs there anything in this box. صحیح

    سخن آخر

    تا به اینجا، با ضمایر نامحدود در زبان انگلیسی آشنا شدید. تعداد این ضمایر بسیار زیاد است و یادگیری‌شان به شما کمک می‌کند تا متون انگلیسی را راحت‌تر درک کنید، بهتر به بنویسید و حتی بهتر صحبت کنید. یادگیری ضمایر نامحدود انگلیسی را از همان ابتدای مسیر یادگیری شروع کنید و اصلا نگران تعداد زیادشان نباشید، چرا که با تمرین و تکرار، به مرور زمان، به همه آن‌ها مسلط خواهید شد.

  • سفارش غذا به زبان انگلیسی

    اگر می‌خواهید برای صرف غذا به رستوران یا کافه بروید، باید یک سری لغات و اصطلاحات را بدانید تا بتوانید غذا یا نوشیدنی مورد نظرتان را سفارش دهید. در واقع، یادگیری نحوه سفارش غذا به انگلیسی برای هر زبان‌آموز واجب است. مسلماً هیچ کس دوست ندارد با اشاره کردن به عکس غذا، سفارشش را ثبت کند، به خصوص، اگر تسلطی هرچند نسبی به زبان انگلیسی داشته باشد. اما برای سفارش غذا به انگلیسی باید چه جمله‌ها و واژگانی را بدانیم؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد سفارش غذا به انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    واژه های ضروری برای سفارش غذا به انگلیسی

    در زبان انگلیسی، برای سفارش غذا، یک سری واژگان وجود دارد که فقط محدود به غذا نیست، بلکه فراتر است. در ادامه، از این واژگان مهم برای‌تان خواهیم گفت.

    گروهی از اشخاص که با یکدیگر غذا می‌خوردند.A party of (number of people)
    رزرو کردن میز رستوران یا کافهBooking/Reservation
    صورتحسابBill/check
    پول نقد (به صورت اسکناس یا سکه)Cash
    دسر (معمولاً شیرین است و بعد از غذا سرو می‌شود)Dessert
    خوراک، غذاDish
    منوی نوشیدنیDrink menu
    غذای بدون گلوتنGluten-free
    غذای تهیه‌شده طبق قوانین اسلامیHalal
    منوی مخصوص کودکانKid’s/Children’s Menu
    غذای تهیه شده طبق قوانین دین یهودKosher
    غذای اصلی (معمولاً متشکل از گوشت، برنج یا پاستا است)Main course/Entree
    وعده غذاییMeal
    منوMenu
    دستمال سفرهNapkin
    ارگانیکOrganic
    میزان غذایی که سرو می‌شودPortion
    پیشخدمتServer/waiter/waitress
    آب گازدارSparkling water
    غذای گیاهی فاقد گوشت و دیگر محصولات حیوانی مانند تخم مرغ و لبنیاتVegan option
    غذای گیاهی فاقد گوشت (اما ممکن است دیگر محصولات حیوانی مانند تخم مرغ و لبنیات در آن باشد)Vegetarian option

    جمله هایی برای سفارش غذا به انگلیسی

    و اما می‌رسیم به جمله‌های کاربردی انگلیسی برای کافه و رستوران.فرقی نمی‌کند که می‌خواهید میز رزرو کنید یا غذا و دسر سفارش دهید یا صورت‌حساب‌تان را حساب کنید، در هر صورت، باید یک سری جمله‌ها را به انگلیسی بدانید. در ادامه، از این جمله‌های کاربردی در زبان انگلیسی برای‎‌‌‎تان خواهیم گفت.

    سلام می‌خواهم برای یک مهمانی (چند) نفره در (ساعت) (روز)  رزرو کنم.Hello, I would like to make a booking/reservation for a party of (number of people) at (time) on (day).

    به مثال زیر توجه کنید:

    سلام، می‌خواستم برای یک مهمانی شش نفره، در روز سه‌شنبه ساعت هشت رزرو کنم.Hello, I’d like to make a booking for a party of 6 at 8 o’clock on Tuesday.

    اگر از قبل رزرو نکرده‌اید و می‌خواهید راهی رستوران شوید، از جمله زیر استفاده کنید:

    سلام، برای مهمانی (چند) نفره جا دارید؟Hello, do you have availability for a party of (number of people)?

    در این شرایط، ممکن است، از شما بپرسند:

    چند نفر در مهمانی حضور دارند؟How many people are in your party?

    در این مکالمه، باید تعداد مهمانان یا همراهان‌تان را بگویید.

    وقتی سر میز نشستید، از پیشخدمت بخواهید منوهای مورد نظرتان را برای‌تان بیاورد. ممکن است یک کافه یا رستوران چندین منو داشته باشد:

    • main menu
    • children’s menu
    • drink menu

    اگر پیشخدمت برای گرفتن سفارش رسید و شما هنوز انتخاب نکرده بودید، می‌توانید بگویید:

    چند دقیقه صبر کنید لطفاًWe need a few more minutes, please.

    و اما می‌رسیم به سفارش غذا در زبان انگلیسی. به جمله‌های زیر توجه کنید:

    I’d like the (name of the dish), please.من (نام غذا) را می‌خواهم، لطفا.

    به مثال زیر توجه کنید:

    برنج سرخ‌شده با میگو می‌خوام، لطفاً.I’d like the fried rice with shrimp, please.

    جمله‌های دیگری نیز برای سفارش غذا وجود دارد، برخی از آن‌ها رسمی هستند و برخی دیگر غیررسمی. به جدول زیر توجه کنید:

    رسمیCould I have the (dish name), please?
    رسمیI’d like the…/I’ll have the…
    خنثیThe (dish name), please.
    غیررسمیI want the (dish name).
    غیررسمیGive me the (dish name).

    وقتی برای دیگران غذا سفارش می‌دهیم، معمولاً از همین جمله‌ها استفاده می‌کنیم، صرفا ضمیر تغییر می‌کند.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    For her/him/them, she/he/they’ll have the…

    We’ll share the…

    اگر می‌خواهید پیشخدمت به شما پیشنهاد دهد، از جمله‌های زیر استفاده کنید:

    پیشنهاد شما چیه؟What do you recommend?
    غذای مخصوص امروز چیه؟What is the special for today?

    ممکن است پیشخدمت سوالات زیر را از شما بپرسد:

    می‌خواهید گوشت‌تان چگونه طبخ شود؟How would you like your meat cooked?
    می‌خواهید تخم‌مرغ‌تان چگونه طبخ شود؟How would you like your eggs cooked?

    سفارش غذا به زبان انگلیسی برای اشخاص با رژیم غذایی خاص

    اگر پرهیز غذایی دارید و قرار است یک سری از مواد غذایی را نخورید، باید یک سری جمله‌های انگلیسی را بدانید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    آیا این غذا حاوی (گوشت/ شیر) است؟Does this food contain (meat/nuts/dairy)?
    آیا این غذا کوشر است؟Is this food kosher?
    اگر ممکن است (این مواد غذایی) را جایگزین (این مواد غذایی) کنید.Could I substitute the (ingredient it has) with (ingredient you want)?
    آیا این غذا گیاهی است؟Is this dish vegetarian/vegan?
    من به (نام ماده غذایی) حساسیت دارم یا من نمی‌توانم (نام ماده غذایی) را بخورم، شما چه غذایی را به من پیشنهاد می‌کنید؟I’m allergic to/I can’t eat (ingredient), what dishes do you recommend for me?

    سخن آخر

    تا به این‌جا، با نحوه سفارش غذا به زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که متوجه شدید، شرایط متعددی پیش می‌آید که شما مجبورید یه سری مفاهیم را به پیشخدمت بگویید. بنابراین اگر می‌خواهید این مفاهیم را به درستی انتقال دهید، باید جمله‌های مخصوص آن را بشناسید.

  • فرق ein و eine در زبان آلمانی

    آیا می‌دانستید در زبان آلمانی، 13 حرف تعریف معین و نامعین وجود دارد؟ برخی از آن‌ها مفرد هستند و برخی دیگر جمع. سه حرف تعریف در زبان آلمانی وجود دارد که هر کدام مختص به جنسیت مشخصی هستند: ein، eine و eine. بسته به نقش اسم در جمله و جنسیت آن، باید شکل مناسبی از این حروف تعریف را انتخاب کنید. یادگیری حروف تعریف نامعین در زبان آلمانی اهمیت بسیار زیادی دارد، از این رو، باید آن‌ها را از همان ابتدای مسیر یادگیری زبان آلمانی یاد بگیرید.

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد حروف تعریف ein و eine در زبان المانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    معرفی حروف تعریف ein و eine در دستور زبان آلمانی

    در دستور زبان آلمانی، سه حرف تعریف و وجود دارد: ein، eine و einen. هه این موارد مثل حروف تعریف a و an در زبان انگلیسی هستند. ریشه حروف تعریف نامعین در زبان آلمانی به ein بر می‌گردد.

    نحوه استفاده از حروف تعریف در زبان آلمانی

    پیش از آن‌که به سراغ حروف تعریف در زبان آلمانی برویم، باید بدانید که د زبان آلمانی سه نوع جنسیت وجود دارد: مذکر، مونث و خنثی. جنسیت اسامی در زبان آلمانی هیچ ربطی به معنای اسم ندارد. حروف تعریف را باید با توجه جنسیت کلمه انتخاب کنید.

    یکی دیگر از چیزهایی که حرف تعریف همراه با اسم را مشخص می‌کند نقش آن در جمله است. در زبان آلمانی، این نقش را case می‌نامند. بنابراین برای استفاده از حروف تعریف در زبان المانی، باید به یک سری از نکات توجه ویژه‌ای داشته باشید.

    حالت فاعلی (Nominative Case) در زبان آلمانی

    زمانی از عبارت حالت مفعولی یا Nominative Case استفاده می‌کنیم که اسم مورد نظر فاعل جمله است. حالت فاعلی را در زبان آلمانی  Nominativ می‌گوییم. برای مثال، در جمله «علی غذا می‌پزد»، «علی» فاعل حمله است، زیر عمل «پختن» را انجام می‌دهد، از این رو، به آن حالت فاعلی می‌گوییم.

    برای حالت فاعلی، از حروف تعریف نامعین مشخصی استفاده می‌کنیم. به جدول زیر توجه کنید.

    انگلیسیآلمانیجنسیت
    یک درختein Baumمذکر
    یک خانوادهeine Familieمونث
    یک خانهein Hausخنثی

    اکنون کاربرد این حروف تعریف نامعین آلمانی را در جمله ببینید.  

    حرف تعریف نامعین مذکر: ein

    غورباقه‌ای شاهزاد را می‌بوسد.Ein Frosch küsst die Prinzessin.
    درخت روی سگ سایه انداخته است.Ein Baum schützt der Hund.
    مردی آبجو دوست دارد.Ein Mann mag Bier.
    این یک سگ است.Das ist ein Hund.
    پسری می‌نوشد.Ein Junge trinkt.

    حرف تعریف نامعین مونث: eine

    زنی کیک را می‌خورد.Eine Frau isst den Kuchen.
    خانواده‌ای از دریاچه بازدید می‌کند.Eine Familie besucht der See.

    حرف تعریف خنثی: ein

    کتابی روی میز قرار دارد.Ein Buch liegt auf dem Tisch.
    کودکی به توپ ضربه می‌زند.Ein Kind tritt der Ball.

    در همه جمله‌های بالا، فاعل کننده کار است. همه آن‌ها کاری را انجام داده‌اند، از این رو، حالت فاعلی است.

    حالت مفعولی (Accusative Case) در جمله

    وقتی اسم مفعول مستقیم باشد، به آن حالت مفعولی یا Accusative Case می‌گوییم. در زبان آلمانی، به حالت مفعولی Akkusativ می‌گوییم. در این موارد، از حروف تعریف نامعین زیر استفاده می‌کنیم:

    انگلیسیآلمانیجنسیت
    یک میز                einen Tischمذکر
    یک فنجانeine Tasseمونث
    یک اتومبیلein Autoخنثی

    حرف تعریف مذکر: einen

    شاهزاده قورباغه‌ای را دوست دارد.Die Prinzessin küsst einen Frosch.
    مرد میزی را بلند می‌کند.Der Mann hebt einen Tisch.
    مردی را می‌شناسم که در همین حوالی زندگی می‌کند.I know a man, who lives around here.
    مردی را در یک مهمانی ملاقات کردم.Ich habe einen Mann auf einer Party getroffen.
    من یک سگ دارم.Ich habe einen Hund.

    حرف تعریف مونث: eine

    پسر زنس را می‌بینید.Der Junge sieht eine Frau.
    پسر فنجانی را می‌آورد.Der Junge bringt eine Tasse.

    حرف تعریف خنثی: ein

    مرد تصویری را می‌کشد.Der Mann malt ein Bild.
    مادر اتومبیلی را می‌راند.Mama fährt ein Auto.

    همانطور که مشاهده کردید، در جمله‌های بالا، اسم‌ها نقش مفعول را داشتند.

    به علاوه، در این بین، برخی حروف اضافه نیز وجود دارد که همیشه حالت مفعولی می‌گیرند. از مهم‌ترین این حروف اضافه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    Für  (برای)

    Durch (از طریق)

    Bis  (تا وقتی که)

    Um  (حوالی، حدوداً)

    Ohne  (بدون)

    Entlang  (در کنار)

    Gegen (در مقابل)

    بنابراین بعد از حروف تعریف بالا، باید از مفعول استفاده کنید. به مثال زیر توجه کنید:

    در تونل رانندگی می‌کنیم.Wir fahren durch einen Tunnel.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با حروف تعریف نامعین، یعنی ein، eine و eine، آشنا شدید. در زبان آلمانی، سه نوع جنسیت وجود دارد، مونث، مذکر و خنثی. با شناخت جنسیت اسامی در زبان آلمانی و نقش‌شان در جمله، می‌توانید حروف تعریف مناسب را انتخاب کنید. برای مثال، اگر اسم مورد نظرتان در جمله فاعل باشد یا مفعول، گزینه انتخابی‌تان متفاوت خواهد بود. اما لازم نیست نگران باشید، با کمی تمرین و تکرار، کاربرد درست حروف تعریف نامعین را در زبان آلمانی یاد می‌گیرید و پس از مدتی، آن‌ها را به صورت خودکار و بدون نیاز به فکر کردن، در جمله‌های‌تان به کار می‌گیرید.

  • جنسیت اسامی در زبان آلمانی

    یکی از نگرانی‌های کسانی که می‌خواهند شروع به یادگیری زبان آلمانی کنند مسئله جنسیت اسامی در زبان آلمانی است. در این زبان، اسامی جنسیت دارند، درست مثل زبان‌های فرانسوی، اسپانیایی و بسیاری از زبان‌‌های دیگر. اگر بخواهید یک جمله آلمانی ساده بنویسید، باید جنسیت اسامی را بدانید تا بتوانید جمله درستی را بنویسید. اما چگونه جنسیت اسامی را در زبان آلمانی تشخیص دهیم؟ اصلاً چرا یادگیری جنسیت اسامی در دستور زبان آلمانی اهمیت دارد؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد جنسیت در زبان آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    جنسیت اسامی در زبان آلمانی بر چه اساسی تعیین می‌شود؟

    وقتی در حال یادگیری زبان آلمانی هستید، یادتان باشد که جنسیت اسامی هیچ ربطی به معنای‌شان ندارد. در زبان آلمانی، سه نوع جنسیت وجود دارد: خنثی، مذکر و مونث.  از این رو، نباید بر اساس معنا، بخواهید جنسیت را حدس بزنید. اما یک سری چیزها وجود دارد که با توجه به آن‌ها، می‌توانید جنسیت واژگان آلمانی را حدس بزنید، برای مثال، انتهای کلمه و نوع کلمه در حدس زدن واژگان به شما کمک می‌‌کنند. اما منظور از نوع کلمه چیست؟ برای مثال، چیزهایی مثل ماه‌های سال یا ترکیب عناصر شیمیایی در یک دسته‌بندی قرار می‌گیرند.

    منظور از جنسیت خنثی در زبان آلمانی چیست؟

    در بسیاری از زبان‌ها، اسامی به دو جنسیت دارند، اما برخی از زبان‌ها بیش از دو جنسیت دارد. برای مثال، در زبان زولو 19 جنسیت وجود دارد! در زبان‌های آلمانی، روسی و لاتین، سه جنسیت وجود دارد و هر سه جنسیت نیز اسم دارند: مونث، مذکر و خنثی. اسم جنسیت سوم، یعنی خنثی، کمی گیج‌کننده است، اما جنسیت خنثی نیز مثل همان دو دسته اول است و صرفاً اسمش متفاوت است. اسامی، از هر دسته‌ای، جاندار و بی‌جان، ممکن است در دسته خنثی قرار بگیرند.

    چگونه جنسیت اسامی آلمانی را تشخیص دهیم؟

    همانطور که در ابتدای مقاله گفتیم، برای تشخیص جنسیت اسامی در زبان آلمانی، باید به انتهای کلمات و نوع کلمات توجه داشته باشید. در ادامه، از نشانه جنسیت‌های مختلف برای‌تان خواهیم گفت.

    اسامی مذکر در زبان آلمانی: der

    اول به سراغ اسامی مذکر در زبان آلمانی می‌رویم. برای اسامی در زبان آلمانی از حرف تعریف der استفاده می‌کنیم که همان کاربرد حرف تعریف  the را در زبان آلمانی دارد. اما چگونه اسامی مذکر را در زبان آلمانی مشخص کنیم:

    1. اسامی مربوط به مردان، از جمله مشاغل و حرفه‌ها، معمولاً مذکر هستند.
    برادرder Bruder
    پزشک مردder Arzt
    • اسامی مذکر در زبان آلمانی معمولاً با حروف زیر به اتمام می‌رسند:

    -or, -ling, -ig, -ner, -smus, -er, -ich, -ismus, -ist, -ant, and -us.

    der Lehrlingکارآموز، شاگرد
    der Schaffnerرهبر
    der Zirkusسیرک
    • نام فصول سال، روزهای هفته، ماه‌ها و بارندگی مذکر هستند.
    پاییزder Herbst
    جولای(der) Juli
    دوشنبه(der) Montag
    جنوبder Süden
    برفder Schnee
    • نام برند ماشین‌ها مذکر است.
    آئودیder Audi
    بی ام دبلیوder BMW
    مرسدسder Mercedes

    تقریباً دو سوم واژگان تک سیلابی مذکر هستند، بنابراین اگر قرار است واژه کوتاه و جدیدی را حدس بزنید، بهتر است فرض را بر مذکر بودن بگذارید.

    اسامی مونث در زبان آلمانی: die

    حرف تعریف معین اسم‌های مونث در زبان آلمانی die است. بسیاری از واژه‌های مربوط به زنان در این دسته بندی قرار می‌گیرند (البته نه همه واژگان). در ادامه، از نحوه تشخیص اسامی مونث در زبان آلمانی برای‌تان گفته‌ایم.

    1. اسامی مربوط به زنان، از جمله مشاغل مربوط به آن‌ها، اکثر مونث هستند.
    مادرdie Mutter
    دکترdie Ärztin
    • اسم‌هایی که به حروف زیر ختم می‌شوند مونث هستند.

    falt, -e, -ie, -ei, -enz, -anz, -heit, -keit, -tät, -ik, -tion, -sion, -schaft, -ung, -ur, and -t

    روانشناسیdie Psychologie
    قصابیdie Metzgerei
    • اعداد و نام هواپیماها، کشتی‌ها و درخت‌ها عمدتاً مونث هستند.
    دو(die) zwei
    بوئینگ 747die Boeing 747
    تایتانیکdie Titanic
    درخت بلوطdie Eiche
    • اسم‌های وام‌گرفته از زبان‌های دیگر که حروف زیر را در انتهای خود دارند مونث هستند.

    -ade, -age, -anz, -enz, -ik, -ion, -tät, and -ur

    die Schokoladeشکلات
    die Musikموسیقی
    die Kulturفرهنگ
    • اسم برند موتور سیکلت مونث است.
    die Harley Davidson
    die Yamaha
    die BMW

    اسامی خنثی در زبان آلمانی: das

    و اما می‌رسیم به اسامی خنثی در زبان آلمانی. این اسامی همراه با اسم تعریف das به کار می‌روند. در ادامه، از اسامی خنثی در زبان آلمانی و نحوه تشخیص‌شان برای‌تان خواهیم گفت.

    1. اسم‌هایی که به حروف زیر ختم می‌شوند خنثی هستند.

    -chen, -ial, -ium, -lein, -ma, -ment, -nis, -o, -tum, and -um

    das Instrumentابزار
    das Autoاتومبیل
    das Ergebnisنتیجه
    das Museumموزه
    • اسم‌هایی که به چیزهای کوچک و بامزه اشاره می‌کنند خنثی هستند.
    das Kaninchenخرگوش کوچک
    das Brötchenنان کوچک
    • نام رنگ‌ها خنثی است.
    قرمز(das) Rot
    آبی(das) Blau
    • اسم فلزان و تقریباً نام همه عناصر شیمیایی خنثی است.
    فلز برنجdas Messing
    آلومینیومdas Aluminium
    مسdas Kupfer
    • اسم‌هایی که ریشه در افعال و صفات دارند خنثی هستند.
    نوشتنdas Schreiben
    شیطانdas Böse

    برخی استثناها در مورد جنسیت اسامی در زبان آلمانی

    وقتی به بحث جنسیت اسامی در زبان آلمانی می‌رسیم، چندین استثنا وجود دارد. از این رو، باید همه اسامی را در فرهنگ واژگان چک کنید تا از جنسیت‌شان مطمئن شوید.

    به جدول زیر دقت کنید:

    جنسیت دستوریکلمه آلمانی
    خنثی (بر خلاف معنایش)das Mädchen(دختر)
    مذکر (به وجود اینکه به -e ختم می‌شود. )der Junge (پسر)
    خنثی (برخلاف اینکه به -ant ختم می‌شود)das Croissant(کروسان)
    خنثی (برخلاف اینکه به -ant ختم می‌شود)das Restaurant (رستوران)
    مذکر (به وجود اینکه به -o ختم می‌شود. )der Euro
    مونث (با وجود اینکه به -o ختم می‌شود.)die Avocado

    سخن آخر

    مبحث جنسیت در زبان آلمانی اهمیت بسیار زیادی دارد و از همان ابتدای مسیر، باید به فکر یادگیری دقیق آن باشید. یادگیری نشانه‌های تشخیص جنسیت اسامی در زبان آلمانی بسیار کمک‌تان می‌کند، اما یادتان باشد همیشه استثنا وجود دارد و برای مطمئن شدن جنسیت اسامی، باید به دیکشنری آلمانی مراجعه کنید، حرف تعریفش را ببینید تا از جنسیت آن مطئمن شوید. بنابراین برای این تشخیص جنسیت، به فرمول و حدس و گمان اکتفا نکنید!

  • همه چیز درباره اپلیکیشن یادگیری زبان Babbel

    وقتی می‌خواهید شروع به یادگیری زبان جدیدی کنید، لیستی از اپلیکیشن های آموزش زبان را پیش روی‌تان خواهید دید و مسلماً انتخاب برای‌تان دشوار خواهد شد. یکی از بهترین اپلیکیشن های یادگیری زبان Babble است که در سراسر دنیا، بسیار محبوب است و عده زیادی را به سوی خود جذب کرده است. اما آیا Babble اپلیکیشن خوبی است؟ چگونه از Babble برای یادگیری زبان جدید استفاده کنیم؟ آیا اپلیکیشن برای یادگیری زبان کافی است؟

    در این مطلب، همه چیز را درباره اپلیکیشن یادگیری زبان Babble برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    اپلیکیشن Babbel چیست؟

    اپلیکیشن Babble از بهترین اپلیکیشن های یادگیری زبان است که با استفاده از آن، می‌توانید زبان‌های مختلف را یاد بگیرید. بیش از ده میلیون کاربر در سراسر جهان این اپلیکیشن را دانلود کرده‌اند و زبان مورد نظرشان را با استفاده از آن یاد می‌گیرند. اپلیکیشن Babble به تقویت هر چهار مهارت زبانی، یعنی لیسنینگ، رایتینگ، ریدینگ و اسپیکینگ، کمک می‌کند. آنچه سبب تمایز این اپلیکیشن از دیگر اپلیکیشن‌های آموزش زبان می‌شود کیفیت محتوا، طراحی مناسب و دقت بالا است.

    اپلیکیشن Babble برای یادگیری چه زبان‌هایی مناسب است؟

    می‌توانید از اپلیکیشن Babble برای یادگیری 14 زبان استفاده کنید: اسپانیایی، فرانسوی، آلمانی، ایتالیایی، پرتغالی (برزیلی)، لهستانی، روسی، دانمارکی، ترکی، هلندی، نروژی، اندونزیایی، انگلیسی.

    هزینه استفاده از اپلیکیشن Babble چقدر است؟

    برای استفاده از اپلیکیشن Babble باید هزینه مشخصی را بپردازید. بسته مدت زمان اشتراک‌تان، هر ماه، هزینه اشتراک کمتر می‌شود. اشتراک یک ماهه Babble 14.95 دلار است و اشتراک سه ماهه آن 37.95 دلار است (یعنی ماهی 12.65 دلار)، و هزینه اشتراک یک ساله آن 89.40 دلار، یعنی 7.45 دلار به ازای اشتراک هر ماه. جالب است بدانید که امکان دریافت اشتراک دائمی نیز وجود دارد، با پرداخت 349.00 دلار، می‌توانید اشتراک دائمی این اپلیکیشن آموزش زبان را خریداری کنید و به همه زبان‌هایش دسترسی پیدا کنید.

    مزایای استفاده از اپلیکیشن Babble برای یادگیری زبان

    • طراحی بسیار جذابی دارد.
    • استفاده از آن آسان است.
    • زبان آموزان همه سطوح می‌توانند از آن استفاده کنند، از مبتدی تا پیشرفته.

    معایب استفاده از اپلیکیشن Babble برای یادگیری زبان

    فعالیت‌هایی مشابه با فعالیت‌های دیگر اپلیکیشن‌ها را دارد.

    کیفیت محتوای مربوط به همه زبان‌ها یکسان نیست.

    مقایسه اپلیکیشن Babble با دیگر اپلیکیشن های آموزش زبان

    در حال حاضر، تعداد اپلیکیشن‌های موجود برای یادگیری زبان بسیار است و هر کدام از این اپلیکیشن‌های ویژگی‌ها و کاربردهای مختص به خودشان را دارند. از لحاظ محتوایی، اپلیکیشن Rosetta Stone بسیار شبیه به اپلیکیشن Babble است و اپلیکیشن Mondly نیز ساختاری مشابه با این اپلیکیشن را دارد، اما تمرکزش بیشتر روی گسترش دایره واژگان است و میزان پیشرفت‌تان را به شما نشان می‌دهد تا انگیزه‌تان حفظ شود. اما مقایسه این اپلیکیشن با دیگر اپلیکیشن‌ها فقط محدود به این موارد نمی‌شود و باید چیزهای دیگری را نیز در نظر داشته باشیم.

    مقایسه اپلیکیشن Babble با اپلیکیشن Rosetta Stone

    اپلیکیشن Rosetta Stone، مثل اپلیکیشن Babble، یکی از شناخته‌شده‌ترین اپلیکیشن‌های آموز زبان است. دوره‌ها و ساختار درس‌های موجود در این اپلیکیشن بسیار شبیه به یکیگر است و علاوه بر آن، قیمت‌شان نیز نیز مشابه است. اما این دو اپلیکیشن تفاوت‌هایی نیز با یکدیگر دارند. اپلیکیشن Babble مباحث را به صورت تدریجی و در طی مسیر یادگیری به شما یاد می‌دهد، اما اپلیکیشن Rosetta Stone هر مبحث را کامل به شما یاد می‌دهد. همچنین، با استفاده از Babble می‌توانید زبان مورد نظرتان را با زبان خودتان یاد بگیرید.

    مقایسه اپلیکیشن Babble با اپلیکیشن Mondly

    اپلیکیشن Babble و اپلیکیشن Mondly ساختاری کاملاً مشابه دارند، اما محتوا، تکنولوژی و فضای کلی اپلیکیشن متفاوت است. به طور کلی، اپلییشن Babble محتوای بهتری را در اختیارتان قرار می‌دهد. اپلیکیشن Mondly دستور زبان را با دیگر درس‌ها ترکیب می‌کند و رویکردی تعاملی دارد. هر دو اپلیکیشن برای مبتدیان مناسب هستند، اما اپلیکیشن Babble محتوای بیشتری برای زبان‌آموزان سطوح متوسط و پیشرفته دارد، بنابراین اگر از سطح مبتدی گذر کرده‌اید، بهتر است به سراغ اپلیکیشن Babble بروید.

    مقایسه اپلیکیشن Babble با اپلیکیشن MosaLingua

    اپلیکیشن‌های MosaLingua و Babbel برای طیف‌های متفاوتی از زبان‌آموزان طراحی شده‌اند. اپلیکیشن Babble دوره‌های پیشرفته‌تری دارد، اما اپلیکیشن MosaLingua مبتنی بر فلش کارت است و در یادگیری واژگان و اصطلاحات کمک‌تان می‌کند. به علاوه، این اپلیکیشن حاوی کتاب الکترونیکی، ویدئو و فایل صوتی نیز است، بنابراین، می‌‎‌توانید از آن برای تقویت مهارت گفتاری‌تان نیز استفاده کنید.

    مقایسه اپلیکیشن Babble با اپلیکیشن Duolingo

    اپلیکیشن‌های Babble و Duolingo از لحاظ محتوایی بسیار شبیه هستند و حتی تجربه کاربری مشابهی دارند. هر دو اپلیکیشن دوره‌های جامع زبان هستند و فضای بسیار خوبی را برای یادگیری زبان جدید فراهم می‌کنند. در اپلیکیشن Babble، امکان انتخاب درس وجود دارد، اما در اپلیکیشن دولینگو چنین امکانی وجود ندارد. بسیاری از کاربران دولینگو را برای یادگیری زبان انتخاب می‌کنند، اما اگر شما تصمیم‌تان برای یادگیری زبان جدی است، پیشنهاد می‌کنیم Babble را انتخاب کنید.

    آیا استفاده از اپلیکیشن Babble برای یادگیری زبان کافی است؟

    تا به این‌حا، این سوال پیش می‌آید که آیا استفاده از اپلیکیشن Babble برای یادگیری زبان جدید کافی است یا خیر. باید بگوییم که اپلیکیشن Babble صرفاً یک ابزار کمک آموزشی برای یادگیری زبان است و نمی‌توانید جای کلاس و معلم را برای‌تان بگیرد. وقتی در کلاس زبان شرکت می‌کنید، مدرس زبان بر پیشرفت‌تان نظارت دارد، به شما فیدبک می‌دهد و نقاط قوت و ضعف‌تان را به شما می‌گوید. بنابراین نباید اپلیکیشن Babble را برای یادگیری زبان کافی بدانید، بلکه باید به آن به چشم ابزار کمک آموزشی نگاه کنید.

    سخن آخر

    اپلیکیشن Babble برای زبان‌آموزان در همه سطوح مناسب است. اگر می‌‌خواهید از Babble برای یادگیری زبان استفاده کنید، باید هر روز تمرین‌های این اپلیکیشن را انجام دهید تا بتوانید رفته رفته، شاهد پیشرفت‌تان باشید. این اپلیکیشن می‌توانید شما را پله پله بالا ببرد. با استفاده از این اپلیکیشن، می‌توانید هر چهار مهارت زبانی‌تان را تقویت کنید.

  • انواع جملات شرطی در انگلیسی

    در زبان انگلیسی، چند نوع جمله شرطی وجود دارد و می‌توان گفت یادگیری آن‌ها از دشوارترین بخش‌های دستور زبان انگلیسی است. اگر انواع جملات شرطی در انگلیسی را به خوبی یاد بگیرید و کاربردشان را بشناسید، هیچ وقت فراموش‌شان نخواهید کرد و به موقع، می‌توانید از آن‌ها استفاده نیز کنید. در این مطلب، از انواع جمله های شرطی در انگلیسی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    پنج نوع جمله شرطی در زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی، پنج نوع جمله شرطی وجود دارد. به طور کلی، جمله شرطی نتیجه عمل یا موقعیت مشخصی را نشان می‌‎دهد. در ادامه، از هر پنج نوع جمله شرطی در زبان انگلیسی برای‌تان گفته‌ایم.

    ساختار شرطی نوع صفر در زبان انگلیسی

    از شرطی نوع صفر برای صحبت در مورد واقعیت‌های علمی، حقایق شناخته‌شده، اتفاقات و دیگر چیزهایی که همیشه درست هستند استفاده می‌کنند. شرطی نوع صفر ساده‌ترین نوع شرطی در زبان انگلیسی است.

    اما ساختار شرطی نوع صفر چیست؟ هر دو طرف جمله شرطی نوع صفر (یعنی عبارت if و بخش اصلی) حال ساده است.

    مثال‌های زیر توجه کنید:

    آب می‌شود اگر آن تا دمای 100 درجه سلسیوس گرم کنید.Water boils if you heat it to 100 degrees Celsius.
    چراغ قرمز روشن می‌شود اگر دکمه اصلی را فشار دهید.A red light comes on if you press the main button.

    در جمله شرطی نوع صفر، می‌توانید واژۀ when را جایگزین if کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    وقتی یخ را گرم کنید، اب می‌شود.When you heat ice, it melts.
    تاریک می‌شود وقتی خورشید پایین می‌رود. It gets dark when the sun goes down.

    ساختار شرطی نوع اول در زبان انگلیسی

    جمله شرطی نوع اول در مورد اتفاقات و شرایط احتمالی و واقعی در آینده است. در شرطی نوع اول، شرایط تحقق شرایطی صحبت می‌شود.

    بخش اصلی جمله شرطی نوع اول: will + infinitive

    عبارت شرطی جمله شرطی نوع اول: حال ساده

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    در خانه خواهیم ماند اگر برف ببارد.    We will stay at home if it snows.
    او عصبانی خواهد شد اگر دیر به مهمانی برسم.  She will get angry if I ‘m late for the party.
    اگر برای این شغل پول دریافت کنیم، ماشین جدیدی را خواهیم خرید.If we get the money for this job, we will buy a new car.
    به آماندا کمک خواهی کرد اگر از تو درخواست کند؟Will you help Amanda if she asks you?

    ساختار شرطی نوع دوم در زبان انگلیسی

    شرطی نوع دوم در زبان انگلیسی برای صحبت در مورد شرایط غیرواقعی استفاده می‌کنند؛ شرایطی فرضی که فقط در نظریه وجود دارد و در دنیای واقعی، محقق نخواهد شد.

    بخش اصلی جمله شرطی نوع دوم: would + infinitive

    عبارت شرطی جمله شرطی نوع اول: گذشته ساده

    در شرطی نوع دوم، برای همه ضمایر از فعل were استفاده می‌شود و فقط در زبان محاوره، می‌توانید از was استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    در خانه می‌ماندیم اگر باران می‌بارید.We would stay at home if it snowed.
    تخته جدیدی می‌خریدم اگر پول داشتم.I would buy a new board if I had more money.
    اگر ثروتمند بودم، جزیره‌ای می‌خریدم.If he were rich, he‘d buy an island.
    اگر الان [اینجا را] ترک می‌کردی، به اتوبوس می‌رسیدی.If you left now, you‘d catch the last bus.

    برای بیان درخواست به صورت رسمی و مودبانه نیز، می‌توانید از شرطی نوع دوم استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    ممنون می‌شوم کمکم کنید.I would be grateful if you helped me.
    خیلی خوشحال می‌شوم اگر به جشن تولدم بیایید.He would be so pleased if you came to the birthday party.

    اگر بخواهید کسی را نصیحت کنید، باید از عبارت‌های زیر استفاده کنید:

    • If I were you
    • If I were in your place
       If I were you I would accept the offer.اگر من جای تو بودم، پیشنهاد را می‌پذیرفتم.
      If he were in your place he would do it.اگر جای تو بود، این کار را انجام می‌داد.

    ساختار شرطی نوع سوم در زبان انگلیسی

    شرطی نوع سوم در مورد شرایطی استفاده می‌شود که نمی‌تواند وجود داشته باشد. برای مثال، اقدامات یا اتفاقات گذشته. معمولاً از این نوع شرطی برای اشاره به فرصت از دست رفته استفاده می‌شود.

    بخش اصلی جمله شرطی نوع سوم: would + perfect infinite

    عبارت شرطی جمله شرطی نوع اول: گذشته کامل (ماضی بعید)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    اگر دیر به سرکار نرسیده بودی، رئیس عصبانی نمی‌شد.  If you hadn’t been late for work, the boss wouldn’t have gotten furious.
    زودتر کارشان را تمام می‌کردند اگر جلسه دیر برگزار نشده بود.They would have finished earlier if the meeting hadn’t been held so late.
    اگر لاتاری را برنده شده بودم، یک خانه کنار دریا می‌خریدم.If I had won the lottery, I would have bought a house by the sea.
    به من کمک می‌کردی اگر درخواست کرده بودم؟Would you have helped me if I had asked you?

    ساختار شرطی مخلوط در زبان انگلیسی

    در جمله شرطی مخلوط ترکیبی از زمان‌های مختلف را خواهید دید. در این نوع شرطی، تأکید بر نتیجه عمل در حال یا گذشته است یا اینکه شرایط زمان حال بر تأثیر اقدامی در گذشته تأکید دارد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    اگر شیوه پخت وافل را به من یاد داده بودی (در گذشته)، مجبور نبودم آن‌ها را از مغاز بخرم (اکنون).If you had taught me how to make waffles (in the past), I wouldn’t have to buy them in a shop (now).
    خانه‌ای کنار دریا می‌خریدم (اکنون یا در زمان آینده)، اگر هفته پیش لاتاری را برنده می‌شدم.I would buy a house by the sea (now or in the future) if I had won the lottery last week.
    تیم آن‌ها در مسابقه دیروز امتیاز بالاتری را کسب می‌کرد اگر بازیکنان خوبی بودند.Their team would have scored more in the match yesterday if they were good players.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با انواع جملات شرطی در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، در این زبان، پنج نوع جمله شرطی وجود دارد و هر کدام از انواع شرطی کاربردی مشخص و ساختاری دقیق دارد. کافی است چند روز وقت بگذارید و گرامر جمله شرطی انگلیسی را بخوانید تا ساختار و کاربردشان را کاملاً یاد بگیرید.

  • کاربرد it در انگلیسی : توضیح به زبان ساده + مثال

    واژه it از اولین واژه‌هایی است که هر زبان آموز زبان انگلیسی یاد می‌گیرد. این ضمیر بسیار پرکاربرد است و در موقعیت‌های مختلف می‌توانید از آن استفاده کنید. در واقع، ضمیر it در شرایط مختلف باعث می‌شود بتوانید منظورتان را بهتر بیان کنید. اما کاربرد it در انگلیسی چیست؟ در چه مواردی کاربرد دارد؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد کاربرد it در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    کاربرد it در نقش ضمیر فاعلی و ضمیر مفعولی

    از ضمیر it برای اشاره به جسم، حیوان و مواردی از این قبیل استفاده می‌شود. همچنین برای اشاره به بچه‌ و چیزی که قبلاً به آن اشاره شده است استفاده می‌شود.

     به مثال‌های زیر توجه کنید:

    واقعاً شهر شگفت‌انگیزی است. اگر بخواهی، آن را به تو نشان خواهم داد.It’s a wonderful city, really. I’ll show it to you if you want.
    این شیر را ننوش. بوی وحشتناکی می‌دهد.Don’t drink the milk. It smells terrible.
    کسی گوشی تلفن من را ندیده است؟ هیچ جا پیدایش نمی‌کنم.Has anyone seen my phone? I can’t find it anywhere.

    برای اشاره به نوزادی که هنوز جنسیتش معلوم نیست، از ضمیر it استفاده کنید. برای مثال:

    آیا تصیم گرفته‌اید اگر بچه پسر بود، اسمش را چه بگذارید؟Have you decided what to name the baby if it is a boy?
    بچۀ من است. هنوز غذایش را نداده‌ام.This is my baby. I don’t feed it yet

    از ضمیر it برای اشاره به موقعیتی که قبلاً در موردش صحبت شده است استفاده کنید.

    باید سخت مطالعه کنم. اگر این کار را نکنم، رد خواهم شد.I have to study hard. If I don’t do it, I will fail.
    من باید سخت مطالعه کنم، زیرا شغلم را تغییر خواهد داد.I have to study hard because it will change my career.
    چه کسی آن‌جا است؟ برادرم مکس است.Who’s that over there?
    It’s my brother Max.

    ضمیر it برای ابراز احساس و بیان نقطه نظر

    اگر می‌خواهید از ضمیر it برای بیان نقطه نظر یا احساس‌تان استفاده کنید، باید آن را قبل از اسم، صفت و فعل قرار دهید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    خوشحالم که باز می‌بینمت استیو.It was nice to see Steve again.
    روشت برای به یاد سپردن چیزها جالب است.It’s funny how you remember things.
    امکان دارد به تو تلفن کند؟Is it possible he’ll phone you?
    می‌دانم استفاده از نخ دندان ایده خوبی است.I know it’s a good idea to use dental floss.

    استفاده از ضمیر it در عبارت مجهول

    می‌توانید برای گزارش کردن یه شرایط یا اتفاق، از عبارت مجهول استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    گفته می‌شود استرس باعث ابتلا به سرطان می‌شود.It has been said that stress causes cancer.
    دیروز گزارش شد تعدادی از مردم در پایتخت دستگیر شدند.Yesterday it was reported that a number of people had been arrested in the capital.
    سلام. منم.Hello, it is me.
    تصمیم بر این شد که همه ما باید پیش از صبحانه در دریاچه شنا کنیم.It was decided that we should all swim across the lake before breakfast.

    استقاده از it در نقش ضمیر مفعولی یا فاعل مجازی

    می‌توانید از it به جای فاعل یا مفعول مجازی استفاده کنید. اما چرا به این فاعل و مفعول مجازی می‌گویند؟ چون به هیچ چیز خاصی اشاره نمی‎کنند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    کلی بود که تو را دعوت کرد، نه مکس.It was Kelly who invited you, not Max.
    خواهرم صاحب یک نانوایی در مرکز شهر است، نه برادرم.It is my sister who owns a bakery downtown, not my brother.
    آیا پرینتر مشکل‌ساز شد؟Was it the printer that caused the problem?

    برای اشاره به زمان، آب و هوا و غیره می‌توانید از آن استفاده کنید. برای مثال:

    ساعت ده و نیم است.It’s 10:30 a.m.
    الان دیر شده است. باید برویم.It’s getting late now. We should go.
    بیرون باران می‌بارد.It’s raining outside.

    جایگاه ضمیر it در جمله انگلیسی

    وقتی از ضمیر it به جای فاعل و مفعول استفاده می‌کنیم، باید باید it را به جای فاعل بگذارید و اگر در نقش مفعول است، باید آن را بعد از فعل قرار دهیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    کتاب آن‌جا است. این [کتاب] سبز است. ضمیر جایگزین فاعلThe book is over there. It is green.
    من این را دوست دارم. ضمیر مفعولی بعد از فعلI love it.
    این را به مادرم خواهم داد. ضمیر مفعولی بعد از فعلI give it to my mom.
    کلی بود که شما را دعوت کرد، نه مکس. فاعلIt was Kelly who invited you, not Max.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با کاربرد ضمیر it در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، از این ضمیر می‌توانید به جای مفعول و فاعل استفاده کنید. همچنین، برای صحبت در مورد آب و هوا و زمان نیز به کار می‌رود. از دیگر کاربردهای ضمیر it می‌توان برای اشاره به کودکی که جنسیتش را نمی‌دانیم و همچنین، فاعل مجازی استفاده کنید. با تمرین و تکرار، می‌توانید به کاربرد این ضمیر مسلط شوید.

  • حروف ندا در انگلیسی

    حتماً اسم حروف ندا به گوش‌تان خورده است. در طول روز، چندین بار در مکالمه‌های روزمره و برخی از نوشته‌ها، از حروف ندا استفاده می‌کنیم. حروف ندا در زبان انگلیسی نیز همین‌قدر کاربرد دارند و اگر بخواهید مثل یک گویش‌ور زبان انگلیسی صحبت کنید و بنویسید، باید از حروف ندا استفاده کنید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد حروف ندا در انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    حرف ندا چیست؟

    حرف ندا واژه یا عبارتی است که از آن برای بیان احساسات، درخواست یا تقاضا استفاده می‌کنند. حرف ندا، از لحاظ دستوری، بخشی از جمله نیست، از این رو، با حدف آن، جمله ناقص نمی‌شود.

    حروف ندا در مکالمه‌های روزمره، نوشته‌های غیررسمی و داستان‌ها بسیار کاربرد دارند. برخی از حروف ندا، مانند well و indeed، در متون رسمی نیز به کار می‎روند. البته یادتان باشد که در مقاله‌ها و متون آکادمیک، نباید از حروف ندا استفاده کنید.

    به جدول زیر توجه کنید:

    خدایا! لعنتی!My God! Bloody hell!
    هی! تنبل نباشHey! Don’t be so lazy!
    وای! اون پرنده خیلی بزرگه.Wow! That bird is huge.
    اوه اوه، یادم رفت بنزین بزنم.Uh-oh. I forgot to get gas.
    ما گم نشدیم. فقط باید، آم، از این مسیر بریم.We’re not lost. We just need to go, um, this way.
    هیس! جواب سوال چهار چی میشه؟Psst, what’s the answer to number four?
    خب، بیا در مورد فکر کنیم.Well, let’s think about it.
    آرخ، زخم شد.Ouch! That hurts!
    اه، ببخشید، نمی‌تونم گوجه بخورم.Ugh, sorry, I can’t eat tomatoes.

    جایگاه حروف ندا در جمله انگلیسی

    حروف ندا، از طریق بیان احساسات یا تأکید بر فکر و احساس، به جمله معنای اضافه می‌بخشند. حروف ندا ممکن است یک کلمه یا عبارت باشند و حتی می‌توانید برخی از آن‌ها را به تنهایی به عنوان جمله به کار ببرید.

    پیف!Phew!
    وای! ناخنم شکست.Shoot, I’ve broken a nail.
    اوه، واقعا؟ نمی‌دونستم.Oh really? I didn’t know that.
    در واقع، آم، این سگ من نیست.Actually, um, it’s not my dog.
    باورم نمیشه کلیدم رو گم کردم. اه.I can’t believe I lost the key! Ugh!
    غیرمنتظره بود، اوه!That was unexpected, oh!
    اوه، عزیزم. چه کاری انجام خواهیم داد؟Oh, dear me. What are we going to do?

    حروف ندا، از لحاظ دستوری، کاملاً مجزا از جمله هستند و می‌توانند آن‌ها را حذف کنید، بدون اینکه خدشه‌ای به معنای جمله وارد شود.

    صحیحOh boy, I’m tired.
    صحیحI’m tired.
    صحیحOuch! That hurts!
    صحیحThat hurts!

    یادتان باشد حروف ندا باید قابل تشخیص باشند و نباید آن‌ها را با ساختار جمله ادغام کنید. به مثال زیر توجه کنید:

    غلطI forgot to do the homework assignment oops but my teacher gave me an extra day to finish it
    صحیحI forgot to do the homework assignment (oops), but my teacher gave me an extra day to finish it.
    غلطGee I hadn’t thought of that.
    صحیحGee, I hadn’t thought of that.

    حروف ندای اولیه در زبان انگلیسی

    حروف ندای اولیه واژگان یا کلماتی هستند که فقط در نقش حرف ندا قرار می‌گیرند و هیچ کاربرد دیگری ندارند. در واقع، این حروف ندا هیچ معنایی ندارد، از این رو، نمی‌توانید آن‌ها را به جای فعل، فاعل، اسم یا صفت قرار دهید. حروف ندا صرفاً صدا هستند، بدون اینکه ریشه مشخصی داشته باشند. برخی از آن‌ها املای استاندارد و مشخصی دارند، اما ممکن است به شکل دیگری نوشته شوند. به مثال زیر توجه کنید: um-hum یا mm-hmm.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    اه! منزجرکننده است.Ugh! That’s disgusting.
    هورا! بازی را بردیم.We won the game. Yippee!

    حروف ندای ثانویه در زبان انگلیسی

    حروف ندای ثانویه معنای دارند و می‌توانند نقش‌های دیگری را نیز به خود بگیرند. برای مثال، علاوه بر حرف ندا، می‌توانند اسم، فعل یا صفت باشند.

    لعنتی! پروازم کنسل شده است.Shoot! My flight has been canceled.
    حیرت‌انگیزه! دوباره اون ترفند رو بزن.Awesome! Do that trick again.
    کمک! من به یکی احتیاج دارم.Help! I need somebody
    بالاخره شد! هیچ وقت فکر نمی‌کردم بشه.Finally! I never thought that’d be done.
    آفرین! عالی بود.Bravo! That was fantastic! See you soon! Drive safe.
    به زودی می‌بینمت! با احتیاط رانندگی کن.See you soon! Drive safe.

    سخن آخر

    از آنجایی که حروف ندا از دیگر اجزای جمله جدا هستند، خیلی کم پیش می‌آید که آن‌ها را به اشتباه استفاده کنید و در جای نامناسب قرار دهید. یادتان باشد که از حروف ندا صرفاً در محاوره، نوشته‌های غیررسمی و داستان‌های انگلیسی استفاده کنید. لازم نیست در متون رسمی و آکادمیک به سراغ حروف ندا بروید. حروف ندا در زبان انگلیسی می‌توانند در ابتدا جمله، انتهای جمله و حتی میانه جمله قرار بگیرند. معمولاً بعد از حروف ندا در انگلیسی یکی از علامت‌های نقطه، تعجب، سوال یا ویرگول قرار می‌گیرد. با یادگیری کاربرد صحیح حروف ندا در زبان انگلیسی، می‌توانید به راحتی، از آن‌ها در مکالمه‌ها و نوشته‎‌های‌تان استفاده کنید.

  • اعضای بدن به انگلیسی

    تصور کنید در کشوری انگلیسی زبان زندگی می‌کنید یا اینکه به این کشور سفر کرده اید و می‌خواهید به پزشک مراجعه کنید. اگر اعضای بدن به انگلیسی را ندانید، چگونه می‌خواهید مشکل‌تان را برای پزشک توضیح دهید. در واقع، باید اعضای بدن را به انگلیسی بشناسید تا بتوانید مشکل‌تان را بیان کنید. همچنین، با یادگیری معادل انگلیسی نام اعضای بدن، دایره واژگان‌تان روز به روز گسترش پیدا می‌کند. بدین ترتیب، برای پیشرفت سریع‌تر در زبان انگلیسی، باید اعضای بدن را به این زبان بشناسید.

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد اعضای بدن به انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    اعضای مختلف بدن در زبان انگلیسی

    اعضای بدن به بخش داخلی و خارجی تقسیم می‌شود. برخی از اعضای بدن، مانند دست و پا، بیرونی هستند و برخی دیگر، مانند قلب و ریه، در داخل بدن هستند.

    نام اعضای بدن

    سرHead
    صورتFace
    موHair
    گوشEar
    گردنNeck
    پیشانیForehead
    ریشBeard
    چشمEye
    بینیNose
    دهانMouth
    چانهChin
    شانهShoulder
    آرنجElbow
    بازوArm
    قفسه سینهChest
    زیر بغلArmpit
    بازو، ساعدForearm
    مچ دستWrist
    کمرBack
    نافNavel
    انگشتToes
    مچ پا، قوزک پاAnkle
    انحنای روی پاInstep
    ناخن انگشت پاToenail
    کمرWaist
    شکمAbdomen
    مفصل رانHip
    ساق پاLeg
    رانThigh
    زانوKnee
    پاFoot
    دستHand
    انگشت شستThumb

    اعضای صورت به انگلیسی

    تا به اینجا اعضای مختلف بدن را به انگلیسی یاد گرفتید. اکنون، نوبت به اعضای صورت می‌رسد.

    موHair
    شقیقهTemple
    مژهEyelash
    عنبیهIris
    گونهCheek
    سوراخ بینیNostril
    لبLip
    گردنNeck
    پیشانیForehead
    ابروEyebrow
    چشمEye
    پلکEyelid
    گوشEar
    بینیNose
    فکJaw
    دهانMouth
    چانهChin
    سیبیلMoustache
    ریشBeard
    خالMole

    قسمت مختلف دست به زبان انگلیسی

    اکنون نوبت به قسمت‌های مختلف دست به انگلیسی می‌رسد. به جدول زیر دقت کنید.

    انگشت شستThumb
    انگشت سبابهIndex finger
    انگشت وسطMiddle finger
    انگشت حلقهRing finger
    انگشت کوچکLittle finger
    کف دستPalm
    مچ دستWrist
    بند انگشتKnuckle
    ناخنFingernail

    اعضای داخل بدن به انگلیسی

    در جدول زیر، اعضای داخلی بدن را به انگلیسی برای‌تان خواهیم گفت.

    مغزBrain
    نایTrachea
    ریهLungs
    قلبHeart
    کبدLiver
    معدهStomach
    کلیهKidneys
    روده (بزرگ و کوچک)Intestines (large intestine and small intestine)
    حلق، گلوPharynx
    حنجرهLarynx
    عروق خونیArteries
    کیسه صفراGallbladder
    طحالSpleen
    مثانهUrinary bladder
    آپاندیسAppendix

    قسمت های مختلف دهان به انگلیسی

    در جدول زیر، می‌توانید قسمت‌های مختلف دهان را به انگلیسی یاد بگیرید.

    سخت کامHard palate
    لبLips
    نرم کامSoft palate
    زبان کوچکUvula
    زبانTongue
    لثهGingiva (Gums)
    دندان پیشینIncisor
    دندانTeeth
    فک، آروارهMandible
    پاپیلای زبانیPapillae
    دندان آسیاب کوچکPremolar

    انواع مدل مو به زبان انگلیسی

    مو نیز یکی از اعضای بدن است و مدل‌های مختلفی دارد. در ادامه، از انواع مدل مو برای‌تان گفته‌ایم.

    پیکسی (مدل مو)Pixie cut
    مدل موی چتریBob
    قد متوسط موMedium length
    موی بلندLong
    موی بلوند کوتاهShort blonde
    موی بلوند بلندLong blonde
    (موی) گوجه ایBun
    موی دم اسبیPonytail
    گیسوی بافته و پشت سر انداختهPigtail
    موی فرCurly
    گیسوی بافته به صورت کلاف های باریکDreadlocks
    مدل موی موهاک/ مدل موی تاج خروسیMohawk
    موی لختstraight
    موی قرمزRed hair
    موی رنگ شدهDyed hair
    موی خاکستریGray hair
    موی بلند مجعدLong wavy hair
    مدل موی بانMan bun
    مدل موی فرق از وسطCombover
    موی بافتهPlaits
    کچلBald

    کاربرد اعضای بدن در جمله‌های انگلیسی

    اما چگونه معادل انگلیسی اعضای بدن را در جمله‌‎‌ها استفاده کنیم؟

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    • Head

    I am wearing a hat on my head.

    • Eye

    She has beautiful blue eyes.

    • Ear

    He listens to music with his ears.

    • Nose

    My nose is itchy. I might sneeze.

    • Mouth

    I had to open my mouth wide at the dentist.

    • Hair

    Her hair is long and black.

    • Arm

    I usually carry the shopping bag with my arm.

    • Hand

    Chris shook my hand when we met for the first time.

    • Finger

    She wears a wedding ring on her ring finger.

    • Leg

    He can run fast because he has strong legs.

    • Foot

    My foot is itchy. Can you scratch it for me?

    • Toe

    His big toe is much bigger than his other toes.

    • Stomach

    I have a stomach ache from eating too much.

    • Back

    He hurt his back while lifting heavy boxes.

    • Neck

    She wears a necklace around her neck.

    • Knee

    I fell and scraped my knee.

    • Elbow

    He bumped his elbow on the door.

    • Hip

    He put his hands on his hips and sighed.

    بیان درد اعضای بدن به زبان انگلیسی

    اگر یکی از اعضای بدن‌تان درد گرفت، می‌توانید درد آن را به شکل زیر ابراز کنید:

    بیان سردرد:

    “I’ve got a headache.” یا “My head aches.”

    بیان دل درد:

    “I’ve got stomach ache.” یا “My stomach aches.”

    بیان کمر درد:

    “I’ve got backache.” or “My back aches.”

    سخن آخر

    تا به اینجا، با اعضای بدن به انگلیسی آشنا شدید، کاربردشان را در جمله یاد گرفتید و نحوه بیان درد را نیز به انگلیسی آموختید. با یادگیری معادل انگلیسی اعضای بدن می‌توانید به راحتی در این باره صحبت کنید و حال‌تان را شرح دهید.