دسته: زبان انگلیسی

دسته‌بندی “زبان انگلیسی” در وبلاگ مدرسه زبان نزدیکتر برای افرادی طراحی شده است که می‌خواهند این زبان جهانی را یاد بگیرند. زبان انگلیسی یکی از پرکاربردترین زبان‌ها در دنیا است و شما با تسلط بر آن می‌توانید درهای جدیدی را در زمینه‌های شغلی، تحصیلی و اجتماعی باز کنید. در این دسته‌بندی، منابع و مقالات آموزشی متنوعی قرار داده شده که شما را در بهبود مهارت‌های زبان انگلیسی یاری می‌کند.

آموزش‌های این دسته‌بندی با مبانی پایه‌ای مانند حروف الفبا، تلفظ و واژگان اولیه آغاز می‌شود. شما می‌توانید با این منابع، قدم‌به‌قدم به مباحث پیشرفته‌تر مانند گرامر پیچیده، واژگان تخصصی و مهارت‌های نوشتاری و مکالمه‌ای برسید. هر سطحی که در یادگیری زبان انگلیسی دارید، این منابع به شما کمک می‌کنند تا مهارت‌های خود را تقویت کنید و به پیشرفت‌های قابل توجهی دست یابید.

اگر قصد دارید در آزمون‌های بین‌المللی این زبان مانند TOEFL یا IELTS شرکت کنید، این دسته‌بندی می‌تواند برای شما بسیار مفید باشد. شما با مطالعه و تمرین از این منابع می‌توانید به نکات کلیدی و تکنیک‌های موفقیت در این آزمون‌ها دست پیدا کنید. نمونه سوالات و تمرینات عملی نیز به شما در آماده‌سازی بهتر کمک می‌کنند.

شما با استفاده از مطالب این دسته‌بندی می‌توانید مهارت‌های زبان انگلیسی خود را به‌صورت مؤثر و سریع تقویت کنید. این منابع به شما امکان می‌دهند تا در هر مرحله از یادگیری زبان، به راحتی پیش بروید. ارتباط موثر در محیط‌های انگلیسی‌زبان و دستیابی به اهداف زبانی با این دسته‌بندی ساده‌تر خواهد بود.

  • کمیت سنج ها در انگلیسی

    در زبان انگلیسی، تعداد کمیت‌سنج‌ها بسیار زیاد است و هر کدام از آن‌ها نیز در دسته مشخصی قرار می‌گیرند و کاربرد مختص به خودشان را دارند. برخی از آن‌ها فقط با کلمات قابل شمارش به کار می‌روند، برخی دیگر فقط با کلمه‌های غیرقابل شمارش استفاده می‌شوند و برخی دیگر هر دو نوع اسم را همراهی می‌کنند. اما کاربرد کمیت سنج‌ها در انگلیسی فقط محدود به این موارد نیست و در مورد هر کدام از آن‌ها قوانین دستوری بسیاری وجود دارد. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد کمیت‌سنج‌ها در انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    کمیت سنج در زبان انگلیسی چیست؟

    کمیت سنج‌ها (quantifier) واژه‌ها یا عبارت‌هایی هستند که برای اشاره به کمیت یا مقدار اسم یا ضمیر جمله استفاده می‌شوند. کمیت‌سنج‌ها به ما می‌گویند اسم یا ضمیر مفرد است یا جمع، خاص است یا عام، معین است یا نامعین.

    انواع کمیت سنج‌ها در زبان انگلیسی

    کمیت‌سنج‌ها را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

    • کمیت‌سنج‌هایی برای اسامی قابل شمارش
    • کمیت‌سنج‌هایی برای اسامی غیر قابل شمارش
    • کمیت‌سنج‌هایی برای اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش

    کمیت‌سنج‌هایی برای اسامی قابل شمارش

    برخی از کمیت سنج‌ها در زبان انگلیسی فقط برای اسامی قابل شمارش به کار می‌روند:

    • Many
    • Each/Every
    • Either/Neither/Both
    • Few/A few
    • Several

    کاربرد may

    واژه many برای اشاره به تعداد زیادی اسم قابل شمارش استفاده می‌شود. از این واژه در جمله‌های سوالی و جمله‌های منفی نیز استفاده می‌شود.

    به کاربرد many در جمله توجه کنید:

    من دوستان زیادی ندارم.I don’t have many friends.
    آیا کودکان زیادی در مهمانی حضور داشتند؟Were there many children at the party?

    کاربرد every و each

    واژه‌های every و each از معرف‌های زبان انگلیسی هستند. این دو واژه معنای مشابهی دارند و برای اسامی مفرد قابل شمارش استفاده می‌شوند.

    به هر کدام از اعضای گروه شغل خاصی برای انجام داده شد.Each member of the team is given a particular job to do.
    به هر کدام از اعضای گروه شغل خاصی برای انجام داده شد.Every member of the team is given a particular job to do.

    کاربرد either، neither و both

    زمانی از کمیت‌سنج‌های either، neither و both استفاده می‌کنیم که قرار است در مورد دو شخص یا جسم صحبت کنیم. واژگان either و neither پیش از اسامی مفرد قابل شمارش قرار می‌گیرد و both پیش از یک اسم جمع قابل شمارش می‌آید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    هیچ پاسخی صحیح نیست.Neither answer is right.
    هر دو پاسخ صحیح است.Both answers are right.

    کاربرد few و a few

    واژه‌های few و a few کمیت‌سنج‌هایی به معنای «برخی» هستند. از این دو واژه برای اشاره به اسامی جمع قابل شمارش استفاده می‌کنیم. مثال‌های زیر را ببینید:

    ما چند روز در برلین ماندیم.We stayed a few days in Berlin.
    هیچ کدام از شهرهای اروپا، از لحاظ غنای فرهنگی، با برلین برابری نمی‌کنند.Few cities in Europe can match the cultural richness of Berlin.

    به این نکته مهم توجه داشته باشید که تفاوت بسیار ظریفی میان واژه few و a few وجود دارد.

    واژه a few مثبت یا خنثی است و برای اشاره به مقدار کم اما ناکافی استفاده می‌شود. واژه few منفی است و از آن برای اشاره به مقدار کم و ناکلفی از یک چیز استفاده می‌شود.

    کاربرد several

    واژه several به معنی «بیش از یک و کمتر از زیاد» است. معمولاً از این واژه در جمله‌های منفی و ساختار سوالی استفاده نمی‌شود، بلکه فقط در جمله‌های خبری کاربرد دارد.

    من بر باد رفته را چندین بار خوانده‌ام.I’ve read “Gone with the Wind” several times.
    چندین کودک یک بازی را بازی می‌کنند.Several children are playing a game.

    کمیت‌سنج‌هایی برای اسامی غیر قابل شمارش

    گروه دوم کمیت‌سنج‌ها فقط برای اسامی غیر قابل شمارش استفاده می‌شوند که از پرکاربردترین‌شان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    • Much
    • A bit
    • A little/Little
    • A great/Good deal
    • Less
    I’d like to drink a little wine.من می‌خواهم کمی آب بنوشم.
    Can I have a bit more sugar in my coffee, please?می‌تونم کمی شکر بیشتری در قهوه‌ام داشته باشم، لطفاً؟

    کلمه much

    واژه much پیش از اسامی غیرقابل شمارش و برای اشاره به میزان یا مقدار زیادی از یک چیز استفاده می‌شود. معمولاً از این واژه در جمله‌های سوالی و جمله‌های منفی استفاده می‌شود. اگر در جمله مثبت از این واژه استفاده کنید، جمله‌تان رسمی به نظر می‌رسد، مگر اینکه پیش از آن، از کلمات too و so استفاده کنید.

    من پول زیادی ندارم.I don’t have much money.
    تو وقت خالی زیادی نداری؟Do you have much free time?
    تو زیادی نمک می‌خوری.You’ve used too much salt.

    عبارت a bit

    عبارت a bit (of) برای اشاره به چیزهای عینی و ذهنی استفاده می‌شود. این عبارت جایگزین رسمی برای واژه‌ها و عبارت‌های some، a piece of و piece of است.

    آیا تو در این باره به کمی کمک نیاز داری؟Do you need a bit of help with that?

    عیارت‌های a little و little

    عبارت‌های a little و little به معنی «مقداری، اما نه زیاد» است. معمولاً از این دو برای اسامی غیر قابل شمارش استفاده می‌کنند.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    هنوز کمی شیر برای من باقی مانده است.I still have a little milk left.
    شانسی برای موفقیت وجود ندارد.There is little chance of success.

    همان تفاوتی که بین few و  a few وجود داشت، بین little و  a little نیز وجود دارد. عبارت a little معنای مثبت یا خنثی دارد و به مقدار کم، اما کافی چیزی اشاره دارد، اما واژه little منفی است و به مقدار کم و غیر کافی از یک چیز اشاره دارد.

    عبارت‌های a good/ great deal

    عبارت‌های a great deal of و a good deal of در مورد اسامی انتزاعی به کار می‌روند، برای مثال:

    این سفر هزینه بسیار زیادی را برای ما در پی داشت.The trip cost us a great deal of money.
    برای تمیز کردن آپارتمان پول زیادی را خرج کردیم.I spent a good deal of time cleaning the apartment.

    کلمه Less

    واژه less با اسامی مفرد غیر قابل شمارش به کار می‌رود.

     به مثال‌ زیر توجه کنید:

    دکترها توصیه می‌کنند نمک کمتری را مصرف کنید.Doctors recommend eating less salt.

    کمیت‌سنج‌هایی برای اسامی قابل شمارش و غیرقابل شمارش

    برخی از کمیت‌سنج‌ها در زبان انگلیسی به همراه اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش به کار می‌روند، از پرکاربردترین‌شان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    • All
    • Some/Any/No
    • More
    • A lot of/Lots of
    • Enough
    • Most

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من، مثل اکثر دانش آموزان، سعی می‌کردم شبی را که فردایش باید به مدرسه بروم تا دیروقت بیدار نمانم.Like most students, I try not to stay up late on a school night.
    من مقدار زیادی سبزیجات می‌خورم.I eat a lot of vegetables.  

    واژه all

    واژه all از معرف‌های انگلیسی است و به معنای «همه» چیزی است. این واژه پیش از اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش قرار می‌گیرد. همچنین، می‌توانید این واژه را پیش از حروف تعریف، اعداد و صفت‌های مالکیت قرار دهید.

    همه امیدم را برای برنده شدن در مسابقه از دست داده بودم.I’d given up all hope of winning the contest.
    شخصی همه کتاب‌هایم را گرفته است.Someone has taken all my books!

    واژه‌های some، any و no

    واژه‌های some، any و no کمیت‌سنج و معرف هستند. واژه some در عبارت‌های خبری استفاده می‌شود. کلمه any در عبارت‌های منفی و سوالی به کار می‌رود، اما وقتی انتظار داریم پاسخ «بله» را بشنویم، می‌توانیم از واژه some نیز استفاده کنیم.

    معرف no همیشه در جمله‌های خبری استفاده می‌شود. از این واژه در جمله منفی استفاده نکنید.

    مثال‌های زیر را ببینید تا با کاربرد این سه واژه کمیت‌سنج آشنا شوید:

    ما به مقداری سیب برای این دستور آشپزی نیاز داریم.We need some apples for this recipe.
    آیا پولی داری؟Have you got any money?
    غذایی در یخچال باقی نمانده است.There’s no food left in the fridge.  

    واژه more

    واژه more به همراه اسامی جمع قابل شمارش و اسامی غیر قابل شمارش به کار می‌رود.

    به پنج صندلی دیگر نیاز داریم.We need five more chairs.

    عبارت‌های a lot of  و lots of

    عبارت‌های a lot of  و lots of به همراه اسامی جمع قابل شمارش و اسامی غیر قابل شمارش در جمله‌های خبری، امری و سوالی استفاده می‌شود.

    من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.I’ve got lots of things to do.
    من زمان زیادی ندارم.I don’t have a lot of time.

    واژه enough

    واژه enough پیش از اسامی غیر قابل شمارش و اسامی جمع قابل شمارش استفاده می‌شود، درست مثل معرف.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    در اینجا، سیب کافی برای پختن پای نیست.There aren’t enough apples to make a pie.
    زمان کافی نیست.There isn’t enough time.

    واژه most

    واژه کمیت‌سنج most برای صحبت در مورد کمیت استفاده می‌شود. می‌توانیم از این واژه با اسامی جمع قابل شمارش و اسامی غیر قابل شمارش استفاده کنیم، درست مثل معرف در جمله.

    او اکثر شب‌ها دیر به خانه می‌رسد.She comes home late most nights
    اکثر آب لوله کشی قابل شرب است.Most tap water is drinkable.

    سخن آخر

    تا به این‌جا، با کمیت سنج‌ها در انگلیسی آشنا شدید. کمیت سنج ها در دستور زبان انگلیسی به سه دست تقسیم می‌شوند: کمیت‌سنج‌هایی برای اسامی قابل شمارش، کمیت‌سنج‌هایی برای اسامی غیر قابل شمارش و کمیت‌سنج‌هایی برای اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش. برخی از این کمیت‌سنج‌ها فقط در جمله‌های سوالی و منفی استفاده دارند و برخی دیگر فقط در جمله‌های خبری به کار می‌روند. با یادگیری قواعد مربوط به این کمیت‌سنج‌ها، می‌توانید در موقعیت‌های مختلف از آن‌ها به شیوه صحیح استفاده کنید.

  • کاربرد ها و گرامر Any در زبان انگلیسی

    واژه any در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد است و در هر بافتار نیز، معنای مشخصی دارد، از این رو، معنای این واژه و قواعد مختص به آن برای زبان آموزان کمی پیچیده و گیج‌کننده است. این واژه در ساختارها و متون مختلف به کار می‌رود و برای استفاده از آن، باید قوانین مختص به آن را بشناسید. در این مطلب، از کاربردها و گرامر any در زبان انگلیسی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    واژه  any در نقش معرف اسم

    واژه any در نقش معرف اسم نیز ظاهر می‌‌شود و به وجود یک یا چند یا شخص چیز اشاره دارد. در جمله‌های منفی نیز به معنای هیچ ظاهر می‌شود.

    در جمله‌های زیر واژه any برای اشاره به یک یا چند چیز استفاده شده است.

    شما می‌توانید هر کتابی را بردارید.  You can take any book.
    با هر مردی در این اتاق نشیمن صحبت کنید.Talk to any man in this living room.

    از واژه any در جمله‌های منفی و سوالی نیز می‌توانید برای اشاره به چیزی بیشتر از صفر یا هیچ اشاره کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    هنوز هیچ کتابی نخریده‌ام.I haven’t bought any book yet.
    آیا شانسی داری؟Do you have any chance?

    جایگاه واژه any در جمله

    اگر می‌خواهید از واژه any در نقش معرف اسم استفاده کنید، باید آن را، در جمله‌های منفی و سوالی، قبل از اسم قرار دهید.

    به سوالات زیر توجه کنید:

    می‌توانی هر کتابی را ببری.You can take any book.
    آیا شانسی داری؟Do you have any chance?
    هنوز هیچ کتابی نخریده‌ام.I haven’t bought any book yet.

    واژه any در جایگاه ضمیر

    واژه any در جایگاه ضمیر نیز قرار می‌گیرد و برای اشاره به مردم یا اشیاء در گروه یا مقداری از چیزی استفاده می‌شود.

    به مثال‌های زیر توجه کنید.

    می‌توانی هر کدام را [که می‌خواهی] ببری.You can take any.
    من چند کتاب داشتم، اما اکنون می‌توانم هر کدام را [که بخواهی] به تو بدهم.I had some books, but now I can give you any.
    او از همه پسرهای دیگر زیباتر است.He is more beautiful than any of the other boys.
    هر کدام از آن‌ها می‌توانند آن‌جا باشند.Any of them could be there.

    واژه any جایگزین اسامی غیر قابل شمارش نیز می‌شود و در این شرایط، به معنای «هر مقداری» است.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    او مقداری آب داشت، اما اکنون هیچ چیز ندارد.She had some water but now he doesn’t have any.
    آیا چیزی باقی مانده است؟Is there any left?

    جایگاه واژه any در نقش ضمیر

    اگر واژه any در نقش ضمیر قرار بگیرد،می‌تواند فاعل یا مفعول جمله باشد، زیرا واژه any جایگزین اسمی می‌شود که ضمر به آن اشاره دارد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید

    واژه  any در نقش مفعولاو چیزی ندارد.He doesn’t have any.
    واژه any در نقش فاعلهر کدام از آن‌ها می‌توانستند اینجا باشند.Any of them could be there.

    واژه any در جایگاه قید جمله

    اگر واژه any قید جمله باشد، می‌تواند فعل یا صفت را وصف کند. در این شرایط، واژه any به معنای «حداقل مقدار» است.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    این اصلاً خوب نیست.This is not any good.
    من خوشحالتر از آن نخواهم شد.I won’t be any happier.

    جایگاه any در نقش قید جمله

    واژه any در نقش قید اطلاعات بیشتری را در مورد صفت یا فعل جمله در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. یادتان باشد که این واژه در جمله‌های منفی به کار می‌رود، زیرا معنی منفی دارد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من دیگر به تو آسیب نزدم.I didn’t hurt you any.
    من از این خوشحال‌تر نخواهم شد.I won’t be any happier.

    کاربرد اشتباه any در جمله

    واژه any به تنهایی معنی منفی نمی‌دهد و هیچ کدام از واژگان متشکل از any  (مانند anyone، abybody، anywhere و غیره) منفی نیستند. نمی‌توانیم این واژه‌ها را در معنای منفی استفاده کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    No, I have no sisters.صحیح
    No, I have any sisters.غلط
    No one helped me.صحیح
    Anyone helped me.غلط

    در چنین جمله‌هایی، به جای واژه any؛ باید به سراغ ساختارهای دیگری بروید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    او هیچ طاقتی ندارد.She has no patience.
    در اینجا، هیچ کس او را دوست ندارد.Nobody likes it here.
    من چیزی برای گفتن ندارم.I have nothing to say.
    هیچ کدام از دوستان من نمی‌آیند.None of my friends are coming.

    یکی دیگر از اشتباهات رایج در مورد کاربرد any، استفاده از آن به جای حروف تعریف نامعین (a و an) است.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    Do you have a pen?صحیح
    Do you have any pen?غلط

    سخن آخر

    تا به اینجا، با کاربرد واژه any در زبان انگلیسی آشنا شدید. این واژه در انگلیسی بسیار پرکاربرد است و آن را در متون مختلف می‌بینید. واژه any در جمله‌های مثبت و منفی ظاهر می‌شود و در هر کجا نیز کاربرد و معنای مشخصی دارد. با یادگیری قوانین و قواعد مربوط به کاربرد any در زبان انگلیسی، می‌توانید به راحتی، در متون مختلف، از آن استفاده کنید.

  • یادگیری متمم‌های قیدی (adverbial implement) در زبان انگلیسی

    متمم قیدی در زبان انگلیسی چیست؟

    متمم قیدی (adverbial complement) در زبان انگلیسی قیدهایی هستند که معنای فعل را تکمیل می‌کنند. متمم قیدی به مخاطب کمک می‌کند تا منظور و مفهوم جمله را سریع‌تر دریافت کند. در واقع، متمم قیدی نوعی متمم برای فعل جمله است، چرا که به تکمیل معنای جمله کمک می‌کند.

    اگر متمم قیدی را از جمله حذف کنید، معنای جمله تغییر می‌کند. بنابراین متمم قیدی نقش بسیار مهمی در جمله دارد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من را در گروه او قرار نده.Don’t put me in his group.

    در این مثال، عبارت in his group متممی برای فعل است و معنای فعل را کامل می‌کند. اگر آن را از جمله حذف کنید، معنای جمله عوض می‌شود.

    تو پیش از آزمون از هوش خواهی رفت.You will pass out before the test.

    در جمله بالا، اگر حرف اضافه out را از جمله حذف کنیم، معنای جمله کلاً عوض خواهد شد. بنابراین این حرف اضافه بخشی از فعل عبارتی pass out است.

    کاربرد متمم قیدی در جمله انگلیسی

    تا به اینجا، با متمم قیدی و کاربرد آن در جمله انگلیسی آشنا شدید. در جمله‌های زیر، با دیدن مثال‌های بیشتر، با کاربرد متمم قیدی در جمله بیشتر آشنا خواهید شد.

     من را در این گروه قرار نده.Don’t put me in his group.

     در مثال بالا، عبارت in his group متمم فعل است و معنای فعل را کامل می‌کند. اگر این عبارت را حذف کنید، معنای جمله ناقص می‌شود.

    من عاشق آمدن به اینجا هستم.I love coming here.

    در این جمله، قید here متممی برای فعل coming است. برای استفاده از فعل come، باید مکان را نیز ذکر کنید.  اگر قید مکان را حذف کنید، جمله معنایی نخواهد داشت. اگر از این جمله بدون قید استفاده کنید، ناخودآگاه، واژۀ «کجا» به ذهن‌تان خواهد آمد.

    لطفاً مثل یک حرفه‌ای رفتار کن.Please behave like a professional.

    فعل behave گذا است و پس از آن، همیشه قید حالت می‌آید. بنابراین وقتی از فعل behave استفاده می‌کنید، قرار است در مورد نحوه رفتار صحبت کنید.

    به چند مثال دیگر با فعل behave توجه کنید.

    من نمی‌توانم مثل تو رفتار کنم.I can’t behave like you.
    تو به درستی رفتار می‌کنی.You are behaving properly.
    در این مرحله، مثل کودک رفتار می‌کرد.He was behaving like a child at the stage.

    اکنون به یک مثال جدید توجه کنید:

    او مشخصاً دانش آموزی مستعد است.She is clearly a gifted student.

    در جمله بالا، نمی‌توانیم بگوییم  she is clearly، چرا که جمله بی معنا می‌شود. بنابراین وجود عبارت a gifted student در جمله بالا ضروری است.

    تمرین زبان انگلیسی را آسان می‌کند.Practice makes English easy.

    در جمله بالا نیز وجود صفت easy ضروری است.

    افعال عبارتی و متمم های قیدی در زبان انگلیسی

    افعال عبارتی (phrasal verb) حاصل ترکیب فعل کنشی و یک حرف اضافه است. حرف اضافه در افعال عبارتی معنای فعل را تغییر می‌دهند. افعال عبارتی معنایی متفاوت از معنای فعل اصلی دارند.

    در ادامه، از افعال عبارتی رایج در زبان انگلیسی برای‌تان خواهیم گفت.

    از حال رفتنPass out
    جدا شدنBreak up
    نگاه کردن بهLook up to
    فهمیدن، متوجه شدنGet through
    رفتن به دنبالGo after

    یادتان باشد که اولین کلمه در این افعال عبارتی فعل کنشی است و کلمه بعدی حرف اضافه است. به کاربرد این افعال در جمله توجه کنید:

    تو قبل از امتحان از هوش خواهی رفت.You will pass out before the test.
    من نمی‌توانم از او جدا شوم.I can’t break up with her.
    ما به پدرت نگاه می‌کنیم.We look up to your father.
    از پس این مشکل بر خواهی آمد.You will get through this problem.
    پلیس در حال تعقیب تو است.The police are going after you.

    حروف اضافه موجود در این افعال متمم قیدی است. اگر این حروف اضافه را از جمله حذف کنید، معنای جمله کلاً عوض می‌‌شود، چرا که معنای فعل عوض می‌شود.

    به مثال‌های جدول زیر توجه کنید:

    آیا وجود متمم قیدی ضروری است؟ آیا معنای جمله را تغییر می‌دهد؟جمله بدون حرف اضافهترجمهجمله کامل
    بله، این جمله بدون حرف اضافه in کامل نیست. در واقع، in یک متمم قیدی است.Put me.من را در این برنامه قرار دهید.Put me on this program.
    خیر، در این جمله، وجود حرف اضافه in ضروری نیست.I was playing.من در باغ بازی می‌کردم.I was playing in the garden.
    خیر، وجود now در این جمله ضروری نیست.Call me.الان به من زنگ بزن.Call me now.    
    بله، در این جمله، وجود متمم قیدی ضروری است، چرا که با حذف آن، معنای جمله ناقص می‌شود.Don’t look.به آینه نگاه نکن.Don’t look into the mirror.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با متمم های قیدی در زبان انگلیسی آشنا شدید. وجود متمم های قیدی در جمله ضروری است و نمی‌توانید آن را حذف کنید. متمم قیدی در مورد فعل جمله توضیح بیشتری می‌دهد و بدین ترتیب، اطلاعات بیشتری را در اختیار خواننده قرار می‌دهد.

  • کاربرد فعل GO در جملات انگلیسی

    فعل go از اولین افعالی است که هر زبان آموز یاد می‌گیرد. این فعل  به چندین شکل ظاهر می‌شود: go، going، went و gone. بسته به جایگاه فعل در جمله و زمان فعل، باید از شکل مشخصی از فعل go استفاده کنید. همچنین، گاهی لازم است به همراه  go از حروف اضافه نیز استفاده کنید. این فعل پرکاربرد در زبان انگلیسی با دیگر افعال نیز همراه می‌شود و فعل ترکیبی را می‌سازد.  در این مطلب، هر آنچه باید در مورد کاربرد فعل go در جملات انگلیسی استفاده کنید. با ما همراه باشید.

    فعل go به همراه ing

    وقتی از فعل going در جمله استفاده می‌کنید، نیازی نیست از هیچ حرف اضافه‌ای به همراه آن استفاده کنید. برای مثال، لازم نیست بگویید، I am going for skating، کافی است بگویید I am going skating.  

    به مثال زیر توجه کنید:

    آیا برای خرید می‌روی؟Are you going for shopping?غلط
    آیا خرید می‌روی؟Are you going shopping?صحیح

    البته در برخی جمله‌ها نیز می‌توانید از حرف اضافه به همراه فعل  going استفاده کیند:

    این آخر هفته، به شنا می‌رویم.We are going swimming this weekend.
    این اخر هفته، برای شنا می‌رویم.We are going for a swim this weekend.

    در جمله‌های زمان گذشته نیز می‌توانید از going استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    دیروز صبح، ما رفتیم دویدیم.We went running yesterday morning.
    آن‌ها طی آخر هفته به ماهیگیری رفتند.They went fishing over the weekend.

    فعل عبارتی go on

    از فعل عبارتی go on برای صحبت در مورد تعطیلات و سفر استفاده کنید.

    همچنین در مورد صحبت کردن نیز می‌توانید از این فعل استفاده کنید.

    کارگران اعتصاب را ادامه خواهند داد، اگر تقاضاهای‌شان برآورده نشود.  The workers will go on a strike if their demands are not met.
    اگر الان [اینجا را] ترک نکنیم، او صحبت خواهد کرد.  She will go on talking if we don’t leave now.
    آن‌ها به تعطیلات خواهند رفت. آیا ما به جای دیگری می‌رویم؟They are going on a holiday. Are we going anywhere?

    فعل عبارتی go to

    فعل عبارتی go to به همراه نام مکان‌ها به کار می‌رود.  برای مثال، برای اشاره به دفتر کار، محل کار یا کشور دیگر، می‌توانید از این فعل عبارتی استفاده کنید.

     اما یادتان باشد از این فعل برای رفتن به خانه استفاده نمی‌کنیم.

    Go homeصحیح
    Go to homeغلط

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    ساعت 9 صبح به شرکت رفت.She goes to office at 9am.
    برای تعطیلات، می‌توانیم به مالدیو برویم.We can go to Maldives for vacation.
    الان به خرید نرو.Don’t go to the shop now.

    فعل عبارتی go for

    در برخی از شرایط، می‌توانید از فعل عبارتی go for به جای going استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    ما به شنا می‌رویم.We are going swimming.
    بیا به شنا برویم.Let us go for a swim.

    اکنون به جمله‌هایی با فعل عبارتی go for توجه کنید:

    هر شب، او برای پیاده روی می‌رود.   She goes for a walk every evening.
    من لباس مشکی را انتخاب خواهم کرد.   I will go for the black dress.
    تو باید کار کنی و هدفت کسب مدال باشد.       You should work hard and go for the medal.

    فعل عبارتی go through

    فعل عبارتی go through در جمله‌های مختلف به کار می‌رود و در هر کجا نیز، معنی مشخصی دارد.

    به کاربرد و معنای فعل عبارتی go through در جمله‌های مختلف توجه کنید:

    معنی فعل در این جملهترجمهجمله با فعل go through
    تجربه کردنمرحله دشواری را در زندگی شخصی‌ام تجربه می‌کنم.I am going through a rough phase in my personal life.
    مرور کردناو می‌خواهد کتاب را پیش از شرکت در امتحان مرور کند.She wants to go through the book before giving the exam.
    گذراندن، عبور کردنبهتر است تو از کانال‌های قانونی عبور کنید تا بعداً به دردسر نیفتید.It is better you go through the legal channel so that you don’t land into trouble later.
    جستجو کردناو کل کتاب را جستجو کرد، اما نتوانست واژه‌ای را که او به دنبالش می‌گشت پیدا کند.She went through the entire book but couldn’t find the word she was searching.
    عبور کردنتو باید از این جاده کوچک عبور کنی تا به خانه او برسی.You need to go through this small road to reach her house.

    فعل عبارتی go by

    فعل go by نیز یکی دیگر از افعالی است که در جمله‌های مختلف به معانی مختلف ظاهر می‌شود.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    اعتماد کردنبه نگاه معصومش اعتماد نکن. او بسیار مکار است.   Don’t go by her naïve looks. She is very cunning.
    گذشتن، رد شدندیروز، از بازار مشابهی عبور کردم، از آنجایی که کفش‌های جدیدم را خریدم.   I went by the same market yesterday, from where I had bought my new shoes.

    سخن اخر

    تا به اینجا، با کاربرد فعل go در جمله های انگلیسی آشنا شدید. این فعل  انگلیسی در ساختن افعال عبارتی متعددی نیز به کار می‌رود. فعل go  در همراهی با هر حرف اضافه انگلیسی، معنای جدیدی را پیدا می‌کند.

  • تفاوت to و for در زبان انگلیسی

    حروف اضافه to و for از پرکاربردترین حروف اضافه در زبان انگلیسی هستند و تقریباً در همه جمله‌ها دیده می‌شوند. در بسیاری از موارد، این دو را با یکدیگر اشتباه می‌گیرید که البته خق دارید. حتی گویش وران این زبان نیز گاهی این دو حرف اضافه را جابه جا استفاده می‌کنند. اما نگران نباشید، اگر دستور زبان انگلیسی را به خوبی مطالعه کنید و نکات مربوط به کاربرد to و for را یاد بگیرید، می‌توانید به راحتی و به شیوه صحیح، از آن‌ها استفاده کنید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد تقاوت to و for در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    تفاوت کلی میان to و for چیست؟

    کاربرد حروف اضافه to و for بسیار شبیه به یکدیگر است، از این رو، بسیاری از زبان‌آموزان و حتی گویش‌وران این زبان آن‌ها را با یکدیگر اشتباه می‌گیرند. هر دو حرف اضافه و یکی از هشت اجزای کلام در زبان انگلیسی هستند. هر دو حرف اضافه بسیار پرکاربرد هستند، اما معنای‌‌شان و کلماتی که همراه‌شان می‌آیند متفاوت است.  

    در بخش‌های بعدی مقاله، در مورد معنای این دو حرف اضافه به تفصیل برای‌تان خواهیم گفت، اما اکنون به تفاوت‌های میان آن‌ها می‌پردازیم. حرف اضافه to به مسیر اشاره دارد و برای اشاره به حرکت و مسیر می‌توانید از آن استفاده کنید، اما حرف اضافه for چنین کاربردی ندارد (به جز در چند مورد استثنا). به علاوه، حرف اضافه to به مصدر فعل اشاره دارد، اما حرف اضافه for چنین کاربردی را ندارد. این دو حرف اضافه شباهت‌هایی نیز با یکدیگر دارند. برای مثال، می‌توانید از هر دو برای ساختن  فعل عبارتی استفاده کنید.

    کاربرد حرف اضافه to در زبان انگلیسی

    حرف اضافه to بسیار پرکاربرد است و در موقعیت‌های مختلف، می‌توانید از آن استفاده کنید.

    حرف اضافه to برای اشاره به مسیر

    وقتی می‌خواهید از حرکت به سوی مسیری صحبت کنید، از حرف اضافه to استفاده کنید.

    این آخر هفته، به باغ وحش خواهیم رفت.We’re going to the zoo this weekend.
    وقتی از خیابان رد می‌شوی، به راست و چپ نگاه کن.Look to the left and right when crossing the street.

    حرف اضافه to برای اشاره به دریافت چیزی

    اگر دریافت‌‍کننده چیزی یا عملی باشید، می‌توانید از حرف اضافه to استفاده کنید.

    در ثانیه آخر، فرلانگ توپ را برای سکستون فرستاد.Furlong passed the ball to Sexton at the last second.

    حرف اضافه to برای اشاره به ارتباط

    برای اشاره به ارتباط انتزاعی میان دو نفر می‌توانید از حرف اضافه to استفاده کنید.

    من با بهترین دوستم ازدواج می‌کنم.I am married to my best friend.  
    او داویت است، درستیار مدیر منطقه‌ای.            This is Dwight, assistant to the regional manager.  

    حرف اضافه to برای اشاره به اتصال فیزیکی میان دو چیز

    این تکه کاغذ تصادقی به دست من چسبید.The piece of paper was accidentally glued to my hand.
    من دوچرخه‌ام را به نیمکت زنجیر کردم، اما نیمکت دزدیده شد.I chained my bike to a bench, but the bench was stolen.

    حرف اضافه to برای مقایسه

    حرف اضافه to در قسمت دوم مقایسه قرار می‌گیرد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    دبیرستان، در مقایسه با کالج، آسان است.High school is easy compared to college.
    آن‌ها آب را به سودا ترجیح می‌دهند.They preferred water to soda.

    حرف اضافه to و مصدر

    در مصدر فعل، حرف اضافه to قبل از ریشه فعل قرار می‌گیرد.

    من می‌خواهم فضانورد شوم.I want to be an astronaut.
    برای موفقیت در هر چیزی، به انگیزه نیاز داری.To succeed in anything requires motivation.

    کاربرد حرف اضافه for در زبان انگلیسی

    حرف اضافه for در زبان انگلیسی کاربردهای مختص به خودش را دارد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    حرف اضافه for برای نشان دادن حمایت

    برای اشاره به موافقیت و حمایت، می‌توانید از حرف اضافه for در جمله استفاده کنید.

    تو موافق اتحاد نیستی، بلکه مخالف آن هستی.If you’re not for the union, you’re against it!

    حرف اضافه for برای نشان دادن نمایندگی

    من وقتی می‌گویم ما از حضور تو در اینجا خوشحالیم، از طرف همه صحبت می‌کنم.I speak for everyone when I say that we’re happy you’re here.
    من شاید برای والمارت کار کنم، اما از آنجا خرید نمی‌کنم.I may work for Walmart, but I don’t shop there.  

    حرف اضافه for برای صحبت در مورد مبادله

    وقتی می‌خواهید طرف دوم یک معامله را معرفی کنید، می‌توانید از حرف اضافه for استفاده کنید.

    من چیش سیب زمینی‌ام را در ازای مینی مافینت به تو می‌دهم.I’ll give you my potato chips for your mini-muffin.  

    سخن آخر

    تا به انیجا با تفاوت to و for در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، این دو حرف اضافه در موقعیت‌های مختلف استفاده می‌شوند و هر کدام کارکرد کاملاً مشخصی دارند. اگر یک بار برای همیشه، کاربرد این دو حرف اضافه را یاد بگیرید، می‌توانید همیشه، بدون تردید، از آن‌ها در نوشتار و گفتارتان استفاده کنید.

  • صحبت کردن درباره آب و هوا به انگلیسی

    در زبان فارسی، وقتی می‌خواهید سر صحبت را با کسی باز کنید یا سکوت جمع را بشکنید، از آب و هوا صحبت می‌کنید. صحبت در مورد آب و هوا در شرایط مشابه در میان انگلیسی زبانان نیز بسیار رایج است. در واقع، اگر با یک یا چند انگلیسی زبان هم‌صحبت شوید، می‌توانید با این موضوع، سر صحبت را باز کنید. برای صحبت کردن درباره آب و هوا به زبان انگلیسی، باید واژگان و اصطلاحات مربوط به آب و هوا را بشناسید. در ضمن، با یادگیری جمله‌های مربوط به فصل‌های مختلف، صحبت کردن درباره اب و هوا به زبان انگلیسی بسیار برای‌تان آسان‌تر خواهد شد. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد صحبت کردن درباره آب و هوا به زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    آب و هوا به انگلیسی

    صحبت کردن درباره آب و هوا در زمان‌های مختلف انگلیسی

    صحبت کردن درباره آب و هوا لزوماً نباید مربوط به زمان حال باشد، بلکه می‌توانید در مورد آب و هوای زمان‌های مختلف، حال، گذشته و آینده، به زبان انگلیسی صحبت کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    حال سادهامروز هوا چطوره؟How is the weather today?
    گذشته سادهدر تعطیلات هفته قبل‌تان، هوا چطور بود؟What was the weather like on your vacation last week?
    آیندهفردا هوا چطور خواهد بود؟What will the weather be like tomorrow?
    حال سادهفردا هوا چطوره؟What is the weather tomorrow?
    ماصی نقلی یا حال کاملاخیراً آب و هوای کشورتان چطور بود؟How has the weather been in your country recently?

    وقتی می‌خواهید در مورد اخبار مربوط به آب و هوا صحبت کنید و گفته‌هایش را نقل کنید، باید از ضمیر سوم شخص جمع (they) استفاده کنید.

    آن‌ها می‌گویند هوا فردا چطور خواهد بود؟What do they say the weather will be like tomorrow?

    همچنین، برای پرسیدن در مورد جزئیات آب و هوا نیز، می‌توانید   از سوالات بله و خیر استفاده کنید.

    آیا فردا باران خواهد بارید؟Will it rain tomorrow?
    آیا امروز هوا خیلی گرم است؟Is it hot today?
    آیا [هوای] بیرون سرد است؟Is it cold outside?
    امروز صبح، [هوا] طوفانی بود؟Was there a storm this morning?
    آیا بعداً باران خواهد بارید؟Is it going to rain later?
    آیا امروز هوا شرجی خواهد بود؟Is it going to be humid today?

    اگر می‌خواهید اطلاعات بیشتری را در مورد آب و هوا به مخاطب‌تان بدهید، بهتر است جمله جدیدی را آغاز کنید. در واقع، اصلاً لازم نیست همه اطلاعات مربوط به آب و هوا را در جمله‌تان بگنجانید.

    طوفان بزرگی به پا شد. همه روز باران آمد و باعث شد در شهر سیل راه بیفتد.There was a big storm. It rained all day and caused flooding in my town.
    دیروز طوفان برف آمد. با وجود این، بعد از طوفان، همه چیز بیرون زیبا بود.There was a snowstorm yesterday. However, everything looked beautiful outside after the storm.

    صحبت در مورد بلایای طبیعی به زبان انگلیسی

    وقتی می‌خواهید در مورد بلایای طبیعی صحبت کنید، می‌توانید جمله را به there شروع کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    رعد و برق زد.There was a thunderstorm.
    امیدوارم زلزله نیاید.I hope that there isn’t an earthquake.
    باران بسیار زیادی بارید. ممکن است سیل بیاید.It is raining so much. There might be a flood.
    ممکن است فردا کولاک شود.There might be a blizzard tomorrow.
    خانم با چتر - آب و هوا

    سوالات انگلیسی مربوط به آب و هوا

    سوالات مربوط به آب و هوا فقط محدود به بارانی یا آفتابی بودن هوا نیست، بلکه سوالات و موضوعات دیگری نیز وجود دارند که به آب و هوا مربوط می‌شوند.

    در جدول زیر، یک سری از این سوالات را برای‌تان آورده‌ایم.

    آیا هوا آفتابی است، باید عینک آفتابی ببرم؟Is it sunny, should I take sunglasses?
    آیا باید چترم را ببرم؟Should I take my umbrella?
    پیش‌بینی هوا چگونه است؟What’s the weather forecast?
    دمای هوا چیست؟What’s the temperature?

    واژه‌ها و اصطلاحات انگلیسی برای فصل بهار

    در فصل بهتر، شکوفه‌ها جوانه می‌زنند، برف‌ها آب می‌شوند و درختان سبز می‌شوند. در مورد این فصل زیبا، می‌توانید بسیار صحبت کنید، به شرط آنکه واژگان و اصطلاحات مربوط به آن را بشناسید.

    در جدول زیر از واژگان اصطلاحات انگلیسی برای فصل بهار و کاربردشان در جمله برای‌تان خواهیم گفت.

    لاله‌ها همیشه اولین گل‌هایی هستند که در فصل بهار شکوفا می‌شوند.The tulips are always the first spring flowers to bloom.شکوفه زدنBloom
    امروز عصر، نسیم تازه می‌وزد، تسکین  بادهای زوزه‌کش زمستانی.There is a fresh breeze this afternoon, a relief from the howling winter winds.نسیمBreeze
    از وقتی ساعت‌هاعقب کشیده شده‌اند، روزها بسیار روشن‌تر هستند، دوست داشتنی است.Since the clocks have been turned back the days are so bright, it’s lovely!براقBright
    بعضی روزها باران سبکی می‌بارد، اما نیازی به چتر نداری.Some days there is a light drizzle, but you don’t need an umbrella.باران ریزDrizzle

    واژه‌ها و اصطلاحات انگلیسی برای فصل تابستان

    اکنون نوبت به فصل گرم تابستان می‌رسد. در این فصل دمای هوا بالا می‌رود، خورشید درخشان‌تر و روزها طولانی‌تر می‌شوند. در این فصل، زندگی بیرون از خانه به جریان می‌افتد و مردم بیشتر وقت‌شان را در بیرون از خانه و مسافرت سپری می‌کنند.

    در ادامه، از  واژگان و جمله‌های انگلیسی مربوط به فصل تابستان برای‌تان خواهیم گفت.

    امروز هوا خیلی گرم است، داریم می‌پزیم! باید شنا کنیم.Today is a scorcher, it’s boiling! We need to swim.خیلی گرمBoiling / scorching
    امروز صبح چشمم را به سوی آسمان آبی باز کردم، چه روز کاملی.I woke up this morning to blue skies, what a perfect day.  آسمان صافBlue skies
    امروز هوا زیادی گرم است، بیایید نقطه‌ای را پیدا کنیم و در سایه بنشینیم.It’s too hot today, let’s a find a spot to sit in the shade.در سایهIn the shade
    مطمئناً امروز باران نخواهد بارید، هیچ ابری در آسمان نیست.It definitely won’t rain today, there is not a cloud in the sky.آسمان صافNot a cloud in the sky

    واژه‌ها و اصطلاحات انگلیسی برای فصل پاییز

    پس از فصل تابستان، پاییز و روزهای کوتاه و رنگارنگش از راه می‌رسند. در جدول زیر، از واژه‌های انگلیسی مختص به فصل پاییز برای‌تان گفته‌ایم تا بتوانید به راحتی، در مورد پاییز به زبان انگلیسی صحبت کنید.

    امروز صبح، به سختی می‌شد دوردست‌ها را دید، چرا که هوا مه‌آلود بود.It was difficult to see far this morning as it was so foggy.  مه آلودFoggy
    من احساس می‌کنم شب سردتر می‌شود.I can feel the evening are getting colder.سرد شدنGetting colder
    برگ‌ها در وزش باد خش خش می‌کردند.The leaves rustled in a gust of wind.  صدای خش خش برگ‌های خشکRustle of leaves

    واژه‌ها و اصطلاحات انگلیسی برای فصل زمستان

    فصل زمستان، با زیبایی‌های بی‌مانندش، از راه می‌رسد. روزهای برقی و قندیل‌های درخشان چهره متفاوتی را به شهر می‌بخنشد.

    در جدول زیر، از واژه ها و جمله های انگلیسی برای فصل زمستان برای‌تان خواهیم گفت.

    صدای باد شدید نیمه شب من را از خواب بیدار کرد.The sound of the howling winds woke me up in the middle of the night.باد شدیدHowling winds
    باد امشب بسیار سرد بود.The wind this evening feels so icy cold.خیلی سردIcy
    امشب، امشب، شب گرم و دلچسبی را جلوی تلویزیون می‌گذرانم.Tonight, I’m spending a toasty evening in front of the television.گرم و دنجToasty
    شب‌های بلند و تاریک افسردگی زمستانی به من می‌دهند.The long dark nights give me the winter blues.افسردگی فصلیWinter blues

    امروز هوا بارانی است به انگلیسی

    “امروز هوا بارانی است به انگلیسی” یکی از عبارات رایج برای توصیف وضعیت آب و هوا است. این جمله به انگلیسی معمولاً به صورت “It’s rainy today” یا “Today, it’s raining” بیان می‌شود و می‌تواند در مکالمات روزمره به کار رود. این جمله برای اشاره به آب و هوای بارانی و شرایط جوی استفاده می‌شود و بیانگر این است که باران در حال باریدن است. دانستن این عبارت و سایر جملات مشابه مانند “It’s pouring rain today” یا “We’re having a rainy day” به زبان‌آموزان کمک می‌کند تا بتوانند به راحتی و طبیعی درباره وضعیت آب و هوا صحبت کنند و مکالمات روزمره خود را غنی‌تر سازند.

    امروز هوا آفتابی است به انگلیسی

    مروز هوا آفتابی است به انگلیسی” عبارتی است که برای توصیف روزهای آفتابی استفاده می‌شود. این جمله در زبان انگلیسی به صورت “It’s sunny today” گفته می‌شود. عبارت دیگری که می‌تواند در این شرایط به کار رود “We’re having a sunny day” است. این جمله بیانگر این است که هوا روشن و بدون ابر است و خورشید می‌درخشد. یادگیری این عبارت و عبارات مشابه مانند “The sun is shining” یا “It’s a beautiful sunny day” می‌تواند به زبان‌آموزان کمک کند تا بتوانند در مکالمات روزمره به راحتی وضعیت آب و هوا را توصیف کنند و از اصطلاحات مرتبط با آب و هوا استفاده نمایند.

    امروز هوا بارانی است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s rainy today” یا “Today, it’s raining”.

    امروز هوا آفتابی است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s sunny today”

    امروز هوا گرم است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s hot today”

    امروز هوا سرد است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s cold today”

    امروز هوا چطوره به انگلیسی چه می‌شود؟

    How’s the weather today?

    امروز هوا خوبه به انگلیسی چه می‌شود؟

    “The weather is nice today”

    امروز هوا برفی است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s snowy today”

    در زمستان هوا سرد است به انگلیسی چه می‌شود؟

    “It’s cold in winter”

    آب و هوا چطوره به انگلیسی چه می‌شود؟

    “How’s the weather?”

    اکنون دیگر صحبت کردن درباره آب و هوا به زبان انگلیسی برای‌تان بسیار راحت است. می‌توانید در مورد فصل های مختلف به زبان انگلیسی صحبت کنید، آن‌ها را توصیف کنید و از احساس خودتان به آنها بگویید.

  • آموزش قیدهای تکرار در انگلیسی

    قیدهای از مهم‌ترین اجزای جمله هستند و هر زبان آموز باید قیدهای انگلیسی و کاربردشان را از همان ابتدای مسیر یاد بگیرد. وقتی می‌خواهیم در مورد نحوه یا کیفیت انجام کاری صحبتی کنید، می‌توانید برای رساندن منظورتان، از قیدهای تکرار انگلیسی صحبت کنید. اما قید تکرار چیست؟ چه کاربردی دارد؟ در این مطلب، به آموزش قیدهای تکرار در انگلیسی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.  

    قید تکرار در زبان انگلیسی چیست؟

    قید تکرار (Adverbs of Frequency) در زبان انگلیسی به تعداد دفعات تکرار یک عمل یا اتفاق اشاره دارد. از قیدهای تکرار انگلیسی می‌توان به always (همیشه)، usually (معمولاً)، often (اغلب)، sometimes (گاهی)، rarely (به ندرت) و never (هرگز) اشاره کرد.

    میزان تکرار قیدهای پرکاربرد تکرار در زبان انگلیسی به شرح زیر است:

    100%همیشهalways
    80%معمولاًusually
    70%اغلبoften
    50%گاهیsometimes
    20%به ندرتrarely
    0%هرگزnever

    می‌توانید از قید seldom نیز به جای rarely استفاده کنید. البته این قید در زبان انگلیسی چندان پرکاربرد نیست.

    چگونه کاربرد قیدهای تکرار انگلیسی را یاد بگیریم؟

    اگر جدول بالا را در ذهن بسپارید، استفاده از قیدهای تکرار انگلیسی برای‌تان به مراتب آسان‌تر خواهد شد. بعد از آن، نوبت به یادگیری جای قید تکرار در جمله انگلیسی می‌رسد. قید تکرار انگلیسی معمولاً بین فاعل و فعل قرار می‌گیرد. به مثال‌های زیر توجه کنید.

    او همیشه شنبه‌ها شب بیرون می‌رود.Sara always goes out on Saturday evenings.
    بن و اما اغلب با همدیگر به ناهار می‌روند.Ben and Emma often go for lunch together.
    در فصل زمستان، سارا گاهی در فرانسه به اسکی می‌رود.In the winter Sara sometimes goes Skiing in France.
    جیمز و استفان به ندرت در تابستان به سینما می‌روند، زیر ترجیح می‌دهند در [فضای] بیرون بمانند.James and Stephen rarely go to the cinema in the summer because they prefer to stay outside.
    چون مارتا سرش خیلی شلوغ است، قبل از ساعت 7، از محل کارش به خانه نمی‌رسد.As Marta is so busy she never gets home from work before 7

    اکنون که با نقش دستوری قیدهای تکرار در زبان انگلیسی آشنا شدید و جایگاه‌شان را در جمله یاد گرفتید، نوبت به استثناهای مربوط به قیدهای تکرار در زبان انگلیسی می‌رسد. اگر در جمله‌تان فعل to be وجود داشته باشد، قید تکرار بعد از قید قرار می‌گیرد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    همیشه، شب‌های شنبه، مردم زیادی در مرکز شهر هستند.There are always lots of people in the city centre on Saturday nights.
    اغلب، یافتن جای پارک دشوار است.It’s often difficult to find a place to park.
    اما دوستان ما هرگز سر وقت نمی‌رسند، بنابراین، اگر دیر کنیم، مسئله‌ای نیست.But our friends are never on time so it doesn’t matter if we’re late.

    به طور خلاصه، می‌توان گفت که قیدهای تکرار بین فاعل و فعل قرار می‌گیرند، مگر اینکه فعل جمله to be باشد، در این صورت، باید قید تکرار را بعد از فعل قرار دهید.

    قیدهای تکرار انگلیسی در جمله‌های سوالی

    اگر در جمله‌تان قید تکرار وجود داشته باشد، برای سوالی کردن جمله، می‌توانید از عبارت How often استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    تو چند وقت یک بار فیلم تماشا می‌کنی؟How often do you watch films?
    تو چند وقت یک بار تنیس بازی می‌کنی؟How often does he play tennis?
    چند وقت یک بار قطار دیر می‌رسد؟How often do the trains arrive late?

    با استفاده از قیدهای تکرار، می‌توانید سوالات بله و خیر نیز بسازید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    آیا شما اغلب به اینجا می‌آیید؟Do you often come here?
    آیا او همیشه سخت کار می‌کند؟Does she always work so hard?

    قیدهای تکرار انگلیسی به همراه افعال مدال و افعال کمکی

    برخی از جمله‌ها فعل مدال دارند. در چنین جمله‌هایی، باید قید تکرار را بعد از فعل مدال و قبل از فعل اصیلی جمله قرار دهید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    تو همیشه باید همه تلاشت را بکنی.You must always try your best.
    ما معمولاً می‌‌‌توانیم یک صندلی در قطار پیدا کنیم.We can usually find a seat on our train.
    آن‌ها نباید هیچ وقت با مشتریان بی‌ادب باشند.They should never be rude to customers.

    این قانون در مورد افعال کمکی نیز صدق می‌کند. اگر فعل کمکی در جمله وجود داشته باشد، قید تکرار بین فعل کمکی و فعل اصلی قرار می‌گیرد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من هرگز از ترکیه بازدید نکرده‌ام.I have never visited Turkey.
    او همیشه چیزهایی را از روی میز من بر می‌دارد. این واقعاً آزاردهنده است.He’s always taking things from my desk. It’s really annoying.
    تا دیروز، معمولاً دیر به سر کار می‌رسیدی.You had rarely arrived late at work until yesterday.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با قیدهای تکرار در انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، این قیدها در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد هستند. این قیدها را در جمله‌های مختلف و برای اشاره به تعداد دفعات انجام یک کار یا رخ دادن بک اتفاق استفاده می‌شود.

  • صفت مرکب در گرامر زبان انگلیسی (کاربردها و مثال)

    آیا چیزی در مورد صفت مرکب یا صفت هایفن‌دار در زبان انگلیسی شنیده‌اید؟ صفت مرکب در زبان انگلیسی با استفاده از دو یا چند کلمه شکل می‌گیرد و معمولاً بین اجزای مختلف آن هایفن قرار می‌گیرد. اما صفت مرکب را با کدام اجزای کلام بسازیم؟ ساختن صفت مرکب طبق قوانین مشخصی صورت می‌گیرد و اگر این قوانین را بشناسید، می‌توانید به راحتی، صفت مرکب بسازیم.

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد صفت مرکب در گرامر زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    صفت مرکب در زبان انگلیسی چیست؟

    در دستور زبان انگلیسی، صفت واژه‌ای است که اسمی را توصیف می‌کند. به مثال زیر توجه کنید:

    یک اتومبیل قرمزA red car
    یک کتاب بزرگA big book

    در جمله‌های بالا، red و big صفت هستند.

    صفت مرکب در زبان انگلیسی صفتی متشکل از چندین کلمه است. معمولاً این واژگان با استفاده از یک یا چند خط ربط یا هایفن به یکدیگر متصل می‌شوند. معنی absent-minded و happy-go-lucky نمونه‌هایی از صفت‌های ترکیبی در زبان انگلیسی هستند. کارکرد صفت مرکب درست مثل کارکرد صفت تک کلمه‌ای در زبان انگلیسی است و از آن برای توصیف ضمیر یا اسم استفاده می‌کنند و دقیقاً پیش از واژه‌ای وصف کرده است قرار می‌گیرد.

    به جمله زیر توجه کنید:

    من در کشوری انگلیسی‌زبان زندگی می‌کنم.I live in an English-speaking country.

    در جمله بالا، English- speaking یک صفت است و کشوری را توصیف می‌کند. همانطور که مشاهده می‌کنید، از هایفن برای اتصال واژه‌ها برای تشکیل صفت مرکب استفاده می‌کنند.

    برای تشکیل صفت مرکب، از اعداد نیز می‌توانید استفاده کنید، مثل جمله زیر:

    من به تازگی خواندن یک کتاب 300 کلمه‌ای را به اتمام رسانده‌‌ام.I have just finished reading a 300-page book.

    برای ساختن صفت مرکب، لزوماً نباید از هایفن استفاده کنید. برخی از نویسندگان صفت مرکب را داخل علامت نقل قول می‌گذارند یا این‌که آن را ایتالیک می‌کنند، درست مثل جمله زیر:

    هیچ کس جیک و نگرش «مقدس‌تر از تو» او را دوست ندارد.Nobody liked Jake and his “holier than thou” attitude.

    چرا برای ساختن صفت مرکب از هایفن استفاده می‌کنیم؟

    اما چرا باید برای ساختن صفت مرکب انگلیسی از هایفن استفاده کنیم؟ به جمله‌های زیر توجه کنید:

    من مردی سوسمارخور را دیدم.I saw a man-eating alligator.
    من مردی را در حال سوسمار خوردن دیدم.I saw a man eating alligator.

    در جمله اول، man-eating یک صفت است.

    در جمله دوم، man و eating به هم نچسبیده‌اند و صفت مرکب نیست.

     صفت مرکب انگلیسی و دوره‌های زمانی

    وقتی می‌خواهید از صفت‌های مرکب برای اشاره به دوره زمانی استفاده کنید، باید عدد را در کنار یک دوره زمانی قرار دهید. واژه‌ای که به دوره زمانی مشخصی اشاره می‌کند به شکل مفرد است و با استفاده از هایفن به عدد متصل می‌شوند.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    ترجمهجمله با صفت مرکبترجمهجمله اصلی
    من یک روز هشت ساعته کار کردم.I work an eight-hour dayمن هر روز هشت ساعت کار می‌کنم.I work eight hours every day
    من یک تعطیلات سه هفته‌ای دارم.I have a three-week vacationمن سه هفته به تعطیلات می‌روم.I’m going on vacation for three weeks
    یک تأخیر پنج ثانیه‌ای بود.There was a five-second delayپنج ثانیه تأخیر وجود داشت.There was a delay of 5 seconds

    قید و صفت‌های مرکب در زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی، از قید برای توصیف فعل استفاده می‌کنند. به مثال زیر توجه کنید:

    او به آهستگی راه می‌رود.She walks slowly.

    در جمله بالا، از قید slowly برای توصیف کیفیت فعل walk استفاده شده است.

    از قید، برای توصیف صفت نیز استفاده می‌شود. به مثال زیر توجه کنید:

    امروز هوا خیلی گرم است.It is very hot today.
    او به شدت باهوش است.She is extremely intelligent

    در دو جمله بالا، very و extremely قید هستند و برای توصیح دادن صفت استفاده شده‌اند.

    صفت مرکب با قید و قسمت سوم فعل

    اگر می‌خواهید با استفاده از قید، صفت مرکب بسازید، باید قید را در کنار قسمت سوم فعل قرار دهید و بین آن‌ها هایفن قرار دهید.

    قسمت سوم فعل+ قید

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    این اتاق روشنی است.This is a brightly-lit room.
    او بازیگر مشهوری است.She is a well-known actress.
    ما در شهری پرجمعیت زندگی می‌کنیم.We live in a densely-populated city.

    صفت مرکب با اسم و قسمت سوم فعل

    برای ساختن صفت مرکب، می‌توانید از اسم به علاوه قسمت سوم فعل نیز استفاده کنید. به فرمول زیر توجه کنید:

    قسمت سوم فعل+ اسم

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من مقداری توت فرنگی وسوسه‌برانگیز خریدم.I bought some mouth-watering strawberries.
    پرشی رکوردشکن است.That was a record-breaking jump.

    صفت مرکب با اسم و صفت

    وقتی برای ساختن صفت مرکب، می‌توانید از اسم به همراه صفت استفاده کنید. در این شرایط، باید بین اسم و صفت هایفن بگذارید. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    او یک خواننده‌ای با شهرت جهانی است.She is a world-famous singer.
    در این هتل سیگار آزاد است.This is a smoke-free restaurant.

    صفت مرکب با صفت و قسمت سوم فعل

    با استفاده از صفت و قسمت سوم فعل نیز می‌توانید صفت مرکب بسازید.

    این لباس از مد افتاده‌ای است.That is an old-fashioned dress
    خزندگان موجوداتی خونسرد هستند.Reptiles are cold-blooded creatures.

    صفت مرکب با صفت و قسمت سوم فعل

    صفت مرکب را با استفاده از صفت و قسمت سوم فعل نیز می‌توانید بسازید. در این شرایط، می‌توانید بین صفت و قسمت سوم فعل هایفن قرار دهید.

    او دختری زیبا است.She is a good-looking girl.
    این [خوراکی] مزه‌ای ماندگار در دهان من گذاشت.It left a long-lasting taste in my mouth.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با صفت مرکب در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، صفت مرکب دقیقاً کاربرد صفت را دارد و با استفاده از اجزای کلام متفاوت ساخته می‌شود. با یادگیری قواعد ساختن صفت مرکب انگلیسی، می‌توانید صفت‌های مختلف بسازید و در جمله‌های انگلیسی از آن‌ها استفاده کنید.

  • فرق Have Got با Have

    فرق have got با have چیست؟ این سوال برای بسیاری از زبان آموزان سطوح مبتدی و متوسط پیش می‌آید. این دو کاملاً متفاوت از یکدیگر هستند و تفاوت میان‌شان نیز بسیار روشن است. اگر فرق بین have و have got را بدانید، می‌توانید به راحتی، از آن‌ها استفاده کنید، بدون اینکه سردرگم شوید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد تفاوت have با have got بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    تفاوت های میان have و have got

    عبارت have got درست به معنای واژه have است و به مالکیت اشاره می‌کند. اما چرا فقط از have استفاده نمی‌کنیم و got را نیز پس از آن قرار می‌دهیم؟ هر دو واژه معنای یکسانی دارند، اما در چند مورد متفاوت با یکدیگر هستند:

    • عبارت have got رسمی‌تر از واژه have است
    • وقتی از have در جایگاه فعل اصلی استفاده می‌کنید، نمی‌توانید آن را به صورت مخفف بنویسید، اما می‌توانید have got را به صورت ‘ve got یا ‘s got (برای سوم شخص) بنویسید.
    • عبارت have got را می‌توانید فقط در جمله‌های زمان حال ساده استفاده کنید، اما از فعل have می‌توانید در زمان‌های مختلف استفاده کنید.
    • عبارت have got در عبارت‌هایی مانند have breakfast ، have a bath و  have an argument استفاده نمی‌شود.

    کاربرد have got و have در جمله

    تا به اینجا، با تفاوت‌های میان have و have got آشنا شدید. اکنون، کاربردشان را در جمله‌ها و موقعیت‌های مختلف می‌بینیم.

    رسمی و غیر رسمی

    در جمله‌های زیر کاربرد have و have got را در جمله‌های رسمی و غیررسمی مشاهده می‌کنید.

    من کارهای زیادی را برای انجام دادن دارم.I have a lot of work to do.استاندارد یا رسمی
    کارهای زیادی را برای انجام دادن دارم.I’ve got a lot of work to do.غیررسمی
    رابرت خانه‌ای در کنار ساحل دارد.Robert has a house on the beach.استاندارد یا رسمی
    رابرت خانه‌ای در کنار ساحل دارد.Rob’s got a house on the beach.غیررسمی

    استفاده از مخفف فعل have

    اگر have در جایگاه فعل اصلی قرار بگیرد، نمی‌توانیم آن را مخفف کنیم. اما از have got معمولاً به صورت مخفف استفاده می‌کنیم.

    او سه خواهر و برادر دارد.She has three siblings.
    او یک برادر و دو خواهر دارد.She’s got a brother and two sisters.

    کاربرد have و have got در زمان‌‌های مختلف

    از فعل have got فقط در زمان حال ساده می‌توانید استفاده کنید، اما از have، در جایگاه فعل اصلی، می‌توانید در زمان‌های مختلف استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    تام یک اتومبیل بزرگ دارد.Tom has a big car..صحیح
    تام یک اتومیبل بزرگ دارد.Tom’s got a big car.صحیح

    هر دو جمله بالا در زمان حال ساده هستند، بنابراین در این شرایط، می‌توانیم از have و have got استفاده کنیم و هر دو صحیح هستند.

    اکنون به جمله‌های زیر توجه کنید:

    تام فردا وقت آزاد بیشتری خواهد داشت.Tom will have more free time tomorrow.صحیح
     Tom will have got more free time tomorrow.غلط

    دو جمله بالا در زمان آینده رخ می‌دهند، بنابراین، فقط باید از have استفاده کنید و کاربرد have got در این مورد نادرست است.

    کاربرد have got to و have to

    واژه   have در نقش فعل کمکی و نیمه مدال نیز ظاهر می‌‌شود و در این نقش، مفهوم اجبار را می‌رساند.

    به مثال‌ زیر توجه کنید:

    در اسپانیا، برای اینکه بتوانی رانندگی کنی، باید 18 سالت شده باشد.You have to be 18 to drive in Spain.

    در این مورد، می‌توانید از have got to نیز استفاده کنید، درست مثل جمله زیر:

    در اسپانیا، برای اینکه بتوانی رانندگی کنی، باید 18 سالت شده باشد.You’ve got to be 18 to drive in Spain.

    در این مورد، باید حواس‌تان به دو نکته باشد:

    • عبارت have got to، در مقایسه با have to، رسمی‌تر است.
    • در زمان حال ساده، می‌توانید از have got to استفاده کنید. بنابراین اگر می‌خواهید از اجبار در زمان گذشته یا آینده صحبت کنید، نمی‌توانید از have got to استفاده کنید. به مثال‌های زیر توجه کنید:
    You will have to drive to the airport.صحیح
    You will have got to drive to the airport.غلط

    کاربرد have  و have got در جمله‌های سوالی و منفی

    تا به اینجا، با معنای have ئ have got و کاربردشان آشنا شدید و متوجه تفاوت بین آن‌ها نیز شدید. اما چگونه در جمله‌های پرسشی و منفی از آن‌ها استفاده کنیم؟

    پیش از هر چیزی، به یاد داشته باشید که have got فقط در زمان حال ساده استفاده می‌شود. پس از آن، به نکات زیر توجه کنید:

    وقتی have فعل اصلی جمله است، برای منفی کردن آن، باید از افعال کمکی do و does استفاده کنید.

    وقتی have got در جمله است، have نفش فعل کمکی را در جمله سوالی و منفی ایفا می‌کند.

    اکنون به منفی کردن جمله‌ها توجه کنید:

    ترجمهفعل have gotفعل have
    پولی برای من باقی نمانده است.I haven’t got any money left.I don’t have any money left.
    او هیچ دوستی ندارد.She hasn’t got any friends.She doesn’t have any friends.
    امروز، دنی هیچ کاری برای انجام دادن ندارد.Danny hasn’t got anything to do today.Danny doesn’t have anything to do today.

    در جدول زیر، از سوالی کردن جمله با have و have got برای‌تان گفته‌ایم:

    ترجمهفعل have gotفعل have
    آیا پولی برایت باقی مانده است؟Have you got any money left?Do you have any money left?
    آیا او دوستی دارد؟Has she got any friends?Does she have any friends?
    آیا دنی امروز کاری برای انجام دادن دارد؟Has Danny got anything to do today?Does Danny have anything to do today?

    سخن آخر

    تا به اینجا، با فرق have  با have got آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، این فعل شباهت‌ها و تفاوت‌های متعددی با یکدیگر دارند، کاربردشان کاملاً مشخص است. با تمرین و تکرار، یاد می‌گیرید چه زمانی باید از have استفاده کنید و چه زمانی می‌توانید از have got استفاده کنید.

  • معرف‌های اسم در زبان انگلیسی یا Noun Determiners

    وقتی عبارت «معرف اسم در زبان انگلیسی» را می‌شنوید، ممکن است کمی گیج شوید و با خودتان فکر کنید حتماً مبحث جدید و پیچیده‌ای در دستور زبان انگلیسی است که شما هیچ اطلاعی از آن ندارید، اما واقعیت غیر از این است. در هر متن کوتاه انگلیسی، چندین معرف اسم را می‌بینید و کاربرد بسیاری از آن‌ها را نیز می‌دانید. تعداد معرف‌های اسم در زبان انگلیسی بسیار زیاد است و باید ماهیت آن‌ها را بشناسید تا بتوانید به شیوه صحیح و اصولی، در گفتار و نوشتار انگلیسی از آن‌ها استفاده کنید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد معرف های اسم در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    معرف اسم در زبان انگلیسی چیست؟

    معرف اسم یا noun determiner در زبان انگلیسی واژه‌ای است که اسمی را وصف یا معرفی می‌کند. معرف‌ها به ما می‌گویند اسم به چه چیزی اشاره دارد (برای مثال، your car) و مقدار یا تعداد اسم مورد نظر چقدر است (برای مثال، four apples).

    کاربرد معرف را در جمله‌های زیر مشاهده کنید:

    آن فنجان خرد شده است.That cup is chipped.
    پریا اولین قدم‌هایش را بر می‌دارد.Priya is taking her first steps.
    جشنواره، به دلیل هوای بد، به تأخیر افتاده است.The festival has been postponed due to bad weather.

    کاربرد معرف های اسم در جمله انگلیسی چیست؟

    همانطور که گفتیم، معرف اسم در زبان انگلیسی، همانطور که از نامش معلوم است، اسم را وصف می‌کند. اما چگونه؟ در واقع، معرف اسم به ما می‌گوید اسم به چه چیزی اشاره دارد. معرف‌ها این نقش را با اشاره به مالکیت، جایگاه نسبی و کمیت ایفا می‌کنند. در هر عبارت اسمی (noun phrase)، معرف پیش از اسم قرار می‌گیرد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    یک نفر از گروه گم شده است.One person is missing from the group.
    من توسط یک زنبور گزیده شدم.I’ve been stung by a wasp.

    معرف ها و صفت‌ها در زبان انگلیسی

    در بسیاری از منابع قدیمی، مشاهده می‌کنید که بسیاری از انواع معرف‌های اسم در دسته صفت‌ها قرار می‌گیرند. حتی در برخی از منابع امروزی نیز، چنین دسته‌بندی‌ای مشاهده می‌شود. اما تقاوت زیادی بین عملکرد معرف و صفت در جمله وجود دارد.

    هر دو واژه، یعنی صفت و معرف، برای وصف کلمه استفاده می‌شوند، اما برای توصیف ضمیر، فقط می‌توانید از صفت استفاده کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    او غمگین است.He’s sad

    وجود معرف در جمله ضروری است و نمی‌توانید آن را حذف کنید. اما این مورد در باره صفت‌ها صدق نمی‌کند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    کالوین دوچرخه آبی‌اش را از محل کار به خانه برد.Calvin cycled his blue bike home from work.صحیح
    کالوین با دوچرخه‌اش از محل کار به خانه رفت.Calvin cycled his bike home from work.صحیح
    کالوین با دوچرخه از محل کار به خانه رفت.Calvin cycled bike home from work.غلط

    اگر پیش از اسم، یک معرف و یک صفت قرار بگیرد، همیشه معرف قبل از صفت ظاهر می‌شود، درست مثل جمله زیر:

    سیا به شغل جدیدش افتخار می‌کند.Siya is proud of her new job

    حروف تعریف معین و نامعین در زبان انگلیسی

    حروف تعریف از اجزای کلام (parts of speech) هستند، اما می‌توان آن‌ها را نوعی معرف نیز دانست.

    حرف تعریف معین the است و به اسم مشخصی اشاره دارد، اسمی که خاص یا شناخته‌شده است. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    امشب، ماه زیبا به نظر می‌رسد.The moon looks beautiful tonight.
    آیا می‌توانم کتاب روی میز را قرض بگیرم؟Can I borrow the book on the table?

    حروف تعریف نامعین a و an هستند و از آن‌ها برای اشاره به اسم نامشخص یا کلی استفاده می‌کنند. برای انتخاب حرف تعریف نامعین، باید به واژه بعد از آن توجه کنید:

    • حرف تعریف a قبل از کلماتی قرار می‌گیرد که با حرف بی‌صدا شروع می‌شوند: a clown
    • حرف تعریف an قبل از کلمه‌ای قرار می‌گیرد که با حرف باصدا شروع می‌شود: an arrow

    به کاربرد حروف تعریف نامعین در جمله توجه کنید:

    جسی یک سیب و یک پرتقال می‌خورد.Jesse ate an apple and an orange.
    آیا یک نمونه رایگان می‌خواهید؟Would you like a free sample?  

    اگر می‌خواهید برای اولین بار از چیزی صحبت کنید، باید از حرف تعریف نامعین استفاده کنید. بعد از معرفی اسم، می‌توانید از حرف تعریف معین برای اشاره به آن استفاده کنید. به عبارت ساده، حرف تعریف معین زمانی استفاده می‌شود، که پیش‌تر، در متن، به اسم اشاره شده باشد.

    به مثال‌ زیر توجه کنید:

    یک فیل نزدیک شد. فیل بزرگ و خاکستری بود.An elephant approached. The elephant was large and gray.

    یادتان باشد که برای اشاره به اسامی غیر قابل شمارش، باید از حرف تعریف نامعین the استفاده کنید. از حروف تعریف نامعین، فقط برای اشاره به اسم‌های مفرد قابل شمارش استفاده کنید. به جدول زیر توجه کنید:

    بارانThe rainصحیح
    یک بارانA rainغلط
    قطره بارانThe raindropصحیح
    یک قطره بارانA raindropصحیح

    معرف‌های اشاره‌ای در زبان انگلیسی

    معرف‌های اشاره‌ای یا Demonstrative determiners (که به آن‌ها صفت‌های معرف یا معرف نیز می‌گویند) برای اشاره به موقعیت نسبی واژه به کار می‌رود. معرف‌های اشاره در زبان انگلیسی به شرح زیر است:

    معرف مفرد برای اشاره به نزدیکThis
    معرف جمع برای اشاره به نزدیکThese
    معرف مفرد برای اشاره به دورThat
    معرف جمع برای اشاره به دورThose

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من نمی‌‌خواهم پشت این میز بنشینم. من میز نزدیک پنجره را می‌خواهم.I don’t want to sit at this table. I want that table near the window.
    این اشخاص نباید شرزنش شوند. کسانی که آنجا ایستاده‌اند دعوا را شروع کردند.These people are not to blame. Those people over there started the fight.

    از این معرف‌ها برای ایجاد تمایز میان زمان نزدیک (this و these)و زمان دور (that و those) استفاده کرد، درست مثل مثال‌های زیر:

    [هوای] این زمستان بسیار معتدل‌تر از [هوای] زمستان قبل است.This winter is a lot milder than that winter.
    ما در آن روزها خیلی به هم نزدیک بودیم، اما این روزها، از هم دور هستیم.We were very close in those days, but we rarely see each other these days.

    این معرف‌ها را به تنهایی نیز می‌توانید استفاده کنید. در واقع، هیچ نیازی نیست بعد از آن‌ها اسمی قرار بگیرد. برای مثال، وقتی می‌گوییم، “I don’t want this”، معرف this به تنهایی کافی است و نیازی نیز بعد از آن اسمی قرار بگیرد.

    معرف‌های مالکیت در زبان انگلیسی

    و اما می‌رسیم به معرف‌های مالکیت (possessive determiner) که نام دیگرشان صفت‌های مالکیت (possessive objective) است. این ضمایر را از همان اولین روزهای یادگیری زبان انگلیسی می‌آموزید. معرف‌های مالکیت، همانطور که از نامش معلوم است، برای اشاره به مالکیت استفاده می‌شود. معرف‌های مالکیت در زبان انگلیسی عبارتند از: my, your, his, her, its, our, their.

    این معرف‌ها نیز اول شخص، دوم شخص، سوم شخص و جمع و مفرد دارند، از این رو، باید آن‌ها را با دقت استفاده کنید. یادتان باشد معرف‌‌های مالکیت متفاوت با ضمایر مالکیت (mine, yours, his, hers, its, ours, theirs) هستند و نمی‌توانید آن‌ها را به تنهایی به کار بگیرید.

    پنه لوپه گربه‌اش را پیش دامپزشک برد.Penelope brought her cat to the vet.
    درخت برگ‌هایش را می‌ریزد.The tree is shedding its leaves.

    برای بیان مالکیت اسم‌ها، در انتهای‌شان “’’s” می‌گذاریم، اما در مورد معرف‌ها لازم نیست از این ساختار استفاده کنید. بنابراین یادتان باشد که نباید its و it’s، whose و who’s یا their و they’re را با یکدیگر اشتباه بگیرید.

    معرف اعداد در زبان انگلیسی

    اعداد نیز از معرف‌های زبان انگلیسی هستند. اعداد اصلی (one, two, three, etc.) و اعداد ترتیبی (first, second, third, etc.) معرف‌های اسم هستند.

    اعداد اصلی (cardinal numbers) برای اشاره به تعداد انسان‌ها و اجسام استفاده می‌شود. این معرف همراه با دیگر معرف‌ها نیز استفاده می‌شود.

    من به چهار خواهر و برادرم نزدیک هستم.I’m close with my four siblings.

    اعداد ترتیبی برای مشخص کردن ترتیب اسم در یک مجموته استفاده می‌شود. از این معرف نیز می‌توانید در کنار دیگر معرف‌ها استفاده کنید:

    من فکر می‌کنم سومین مرد در صف دزد است.I think the third man in the lineup is the thief.

    معرف‌های توزیعی در زبان انگلیسی

    از معرف‌های توزیعی (Distributive determiners))  برای اشاره به یک گروه یا شخص یا جسمی از یک مجموعه استفاده می‌شود. معرف‌های توزیعی عبارتند از: all, each, every, both, half, either, neither.

    هر کدام از کارکنان افزایش حقوق داشتند.Each employee was given a raise.
    نیمی از تیم در تمرین حاضر نشدند.Half the team didn’t show up to practice.
    نه لینا و نه جان همسایه‌های جدید را ملاقات نکردندNeither Lina nor John has met the new neighbors.

    معرف‌های کمی در زبان انگلیسی

    معرف‌های کمی (quantifiers) یا صفت‌های نامعین  به کمیت اسم اشاره دارند. از این معرف‌ها می‌توان به all، any، few، less، little، may، much، no، several و some اشاره کرد. اعداد اصلی نیز در دسته همین معرف‌ها قرار می‌گیرند.

    در حال حاضر، چندین نفر در این رستوران منتظر میز هستند.There are already several people waiting for a table at this restaurant.
    برخی از دانش آموزان کلاس از انجام تکالیف سر باز زدند.Some students in the class are refusing to do their homework.

    معرف‌های تفاوت در زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی، معرف‌های تفاوت عبارتند از: other و another.

    معرف other به معنای «اضافه» یا «نوع متفاوتی از» است. از این معرف به همراه اسامی جمع قابل شمارش و اسامی غیر قابل شمارش استفاده می‌کنند.

    آیا میوه دیگری داری؟Do we have any other fruit?

    معرف another به معنای «یکی دیگر» یا «یک چیز متفاوت» است. این معرف فقط قبل از اسم مفرد قابل شمارش قرار می‌گیرد.

    آیا می‌توانم یک فنجان قهوه دیگر داشته باشم؟Can I have another cup of tea?

    سخن آخر

    تا به اینجا، با معرف های اسم در زبان انگلیسی آشنا شدید. معرف‌های اسم قبل از اسم در جمله قرار می‌گیرند و نقش و کیفیت آن را مشخص می‌کنند. اعداد، صفت‌های مالکیت، صفت‌های اشاره و حروف تعریف، همه و همه، در دسته معرف‌های اسم در زبان انگلیسی قرار می‌گیرند. برای به کار گیری واژگان انگلیسی در جمله، باید این معرف‌ها و عملکردشان را به خوبی بشناسید.