دسته: زبان انگلیسی

دسته‌بندی “زبان انگلیسی” در وبلاگ مدرسه زبان نزدیکتر برای افرادی طراحی شده است که می‌خواهند این زبان جهانی را یاد بگیرند. زبان انگلیسی یکی از پرکاربردترین زبان‌ها در دنیا است و شما با تسلط بر آن می‌توانید درهای جدیدی را در زمینه‌های شغلی، تحصیلی و اجتماعی باز کنید. در این دسته‌بندی، منابع و مقالات آموزشی متنوعی قرار داده شده که شما را در بهبود مهارت‌های زبان انگلیسی یاری می‌کند.

آموزش‌های این دسته‌بندی با مبانی پایه‌ای مانند حروف الفبا، تلفظ و واژگان اولیه آغاز می‌شود. شما می‌توانید با این منابع، قدم‌به‌قدم به مباحث پیشرفته‌تر مانند گرامر پیچیده، واژگان تخصصی و مهارت‌های نوشتاری و مکالمه‌ای برسید. هر سطحی که در یادگیری زبان انگلیسی دارید، این منابع به شما کمک می‌کنند تا مهارت‌های خود را تقویت کنید و به پیشرفت‌های قابل توجهی دست یابید.

اگر قصد دارید در آزمون‌های بین‌المللی این زبان مانند TOEFL یا IELTS شرکت کنید، این دسته‌بندی می‌تواند برای شما بسیار مفید باشد. شما با مطالعه و تمرین از این منابع می‌توانید به نکات کلیدی و تکنیک‌های موفقیت در این آزمون‌ها دست پیدا کنید. نمونه سوالات و تمرینات عملی نیز به شما در آماده‌سازی بهتر کمک می‌کنند.

شما با استفاده از مطالب این دسته‌بندی می‌توانید مهارت‌های زبان انگلیسی خود را به‌صورت مؤثر و سریع تقویت کنید. این منابع به شما امکان می‌دهند تا در هر مرحله از یادگیری زبان، به راحتی پیش بروید. ارتباط موثر در محیط‌های انگلیسی‌زبان و دستیابی به اهداف زبانی با این دسته‌بندی ساده‌تر خواهد بود.

  • عبارت هایی برای بیان احساسات به انگلیسی

    یکی از پرکاربردترین سوالات در زبان انگلیسی How are you است. پاسخ این سوال، معمولاً very well, thanks است و خب، پاسخ صحیحی است. اما اگر بخواهید مثل گویش‌وران زبان انگلیسی صحبت کنید، بهتر است به این پاسخ ساده اکتفا نکنید. در زبان انگلیسی واژه ها و عبارت‌های متعددی برای بیان احساسات و حال خوب وجود دارد. به علاوه، با یادگیری این اصطلاحات، می‌توانید احساسات و حال‌تان را با جزئیات بیشتری بیان کنید.  در ادامه، از عبارت‌های انگلیسی برای بیان احساسات برای‌خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    انواع احساسات در زبان انگلیسی

    وقتی در مورد احساسات و هیجانات در زبان انگلیسی صحبت می‌کنیم، صرفاً منظورمان عشق و احساسات خوشایند نیست، بلکه دامنه احساسات بسیار گسترده است و احوالات بسیار زیادی را در بر می‌گیرد. بنابراین، در قدم اول، باید بدانیم منظور از احساسات (feeling) و هیجانات (emotions) چیست.

    هیجاناتی که در مواقع مختلف تجربه می‌کنیم به شرح زیر است:

    لذتEnjoyment
    غمsadness
    ترسfear
    خشمanger
    تنفرdisgust
    شرمembarrassment

    معرفی اصطلاحاتی برای بیان احساسات به زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی اصطلاحات و واژگان بسیار زیادی برای بیان آنچه به صورت فیزیکی، هیجانی و ذهنی تجربه می‌کنیم وجود دارد. با شناخت این واژگان و اصطلاحات، می‌توانید احوالات و هیجانات‌تان را به صورت دقیق بیان کنید و بدین ترتیب، ارتباط بهتری را با مخاطب‌تان برقرار کنید. در ادامه، از اصطلاحات و عبارت‌هایی برای بیان احساسات به انگلیسی برای‌تان گفته‌ایم.

    عبارت Bent out of shape

    عبارت Bent out of shape را زمانی استفاده می‌کنید که می‌خواهید بگویید مسئله‌ای آزارتان داده است یا از چیزی عصبانی هستید. حرف اضافه این عبارت about یا over است. البته بهتر است از about استفاده کنید.

    به جمله زیر توجه کنید.

    او از کد پوشش در محل کارش آزرده بود.She got bent out of shape over the new dress code at work.

    عبارت On cloud nine

    وقتی کسی به شما می‌گوید، On cloud nine منظورش این است که خیلی خوشحال است.

    به جمله زیر توجه کنید:

    وقتی بالاخره به او پیشنهاد ازدواج داد، او خیلی خوشحل شد.When he finally proposed to her, she was on cloud nine.

    عبارت Spaced out

    وقتی حواس‌تان به آنچه در اطراف‌تان رخ می‌دهد نیست و تمرکزی روی شرایط ندارید، در حال Spaced out هستید. در مورد خودتان و دیگران می‌توانید از این عبارت استفاده کنید. این عبارت شبیه به واژه  daydreaming است و همان کاربرد را نیز دارد.

    عبارت Shaken up

    وقتی شخصی خبر بدی را می‌شنود و اتفاق  شوکه‌کننده و غیرمنتظره‌ای را تجربه می‌کند، در واقع، shaken up شده است.

    به مثال زیر توجه کنید:

    بعد از تصادف، او کاملاً شوکه بود.After the accident she was completely shaken up.

    عبارت On pins and needles

    وقتی از عبارت On pins and needles در زبان انگلیسی استفاده می‌کنیم، اصلاً منظورمان سوزن و خیاطی و این موارد نیست. در واقع، وقتی کسی از این اصطلاح برای بیان حالش استفاده می‌کند، منظورش این است که بسیار مضطرب است و استرس زیادی را تحمل می‌کند.

    به مثال زیر توجه کنید:

    من تمام مدت بسیار مضطرب بودم.I was on pins and needles the whole time!

     اصطلاح Beat/Bushed

    دفعه بعد، اگر بعد از یک روز شلوغ و خسته‌کننده، کسی  حال‌تان را پرسید، در جوابش از واژه‌ beat یا bushed استفاده کنید. این دو واژه برای بیان خستگی به کار می‌روند. برای مثال، وقتی خسته هستید و نمی‌خواهید کاری را انجام دهید، می‌توانید از این دو واژه برای بیان حال‌تان و دلیل انجام ندادن کار مورد نظر شخص استفاده کنید.

    به جمله زیر توجه کنید:

    متاسفم، من نمی‌توانم امروز کارهای خانه را انجام دهم، خیلی خسته هستم.Sorry, I can’t do the chores today, I’m beat/bushed!

    اصطلاح Head over heels

    عشق ورزیدن و عاشق شدن بسیار خوشایند است. انگلیسی زبانان از اصطلاح head over heels in love زمانی استفاده می‌کنند که می‌خواهند از عشق آتشین‌شان به یک شخص بگویند. این اصطلاح در میان گویش‌وران زبان انگلیسی بسیار محبوب و پرکاربرد است. یادتان باشد که این اصطلاح برای بیان عشق عمیق و خیلی زیاد به کار می‌رود.

    اصطلاح Fed up

    وقتی کسی می‌خواهد بگوید از انجام کاری خسته و سرخورده شده است و توان ادامه دادن ندارد، از اصطلاح Fed up استفاده می‌کند. در واقع، از این اصطلاح برای بیان خستگی شدید به کار می‌رود.

    اصطلاح Under the weather

    اگر بیمار هستید و احساس خوبی ندارید، از اصطلاح Under the weather استفاده کنید. البته یادتان باشد که گویش‌وران زبان انگلیسی زمانی از این اصطلاح استفاده می‌کنند که می‌خواهند در مورد یک ناخوشی جزیی یا صرفاً حال بد صحبت کنند. در واقع، در مورد بیماری‌های جدی، نمی‌توانید از این اصطلاح استفاده کنید.

    واژه Content

    زمانی که می‌خواهید رضایت‌تان را از چیزی اعلام کنید، از اصطلاح content استفاده کنید.

    اصطلاح  feel blue

    اصطلاح  feel blue برای ابراز ناراحتی یا صحبت در مورد غم و افسردگی به کار می‌رود.

    اصطلاح to be over the moon

    اصطلاح to be over the moon برای بیان حال خیلی خوب و شادی زیاد به کار می‌رود. در زبان فارسی، اصطلاح «روی ابرها بودن» همین معنا را منتقل می‌کند.

    اصطلاح to see red

    اصطلاح to see red به عصبانیت خیلی شدید اشاره دارد. به کاربرد این اصطلاح در جمله زیر توجه کنید:

    ناگهان چهره‌اش تغییر کرد و به شدت عصبانی شد.His face suddenly changed and he began to see red.

     سخن آخر

    تا به اینجا، با اصطلاحات انگلیسی برای بیان احساسات و احوال‌تان آشنا شدید. بنابراین، بعد از این، اگر کسی از شما پرسید how are you? دیگر لازم نیست، با جمله‌ها و عبارت‌های ساده مانند thanks به او پاسخ دهید، بلکه می‌توانید مثل یک گویش‌ور زبان انگلیسی، احوال‌تان را به صورت دقیق و با استفاده از اصطلاحات درست بیان کنید. با یادگیری اصطلاحات انگلیسی برای ابراز احساس و احوال، می‌توانید متوجه صحبت‌های مخاطب‌تان نیز بشوید. برای مکالمه به زبان انگلیسی، بهتر است تا جایی که می‌توانید اصطلاحات رایج در میان انگلیسی‌زبانان را یاد بگیرید تا بتوانید مثل خودشان، با آن‌ها مکالمه کنید. با یادگیری اصطلاحات انگلیسی، درک عمیق‌تری نیز از فرهنگ‌ آن‌ها پیدا می‌کنید.

  • کاربرد تشدیدکننده‌ یا intensifier در انگلیسی

    بخشی از دستور زبان انگلیسی شامل تشدیدکننده‌ها یا intensifierها می‌شود. اما آیا چیزی در مورد تشدیدکننده‌ها در دستور زبان انگلیسی می‌دانید؟ تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد هستند، حتی اگر عنوان آن‌ها را نشناسید، حتماً از آن‌ها در گفتار و نوشتارتان استفاده کرده‌اید. اگر همه تشدیدکننده‌ها را در زبان انگلیسی بشناسید و کاربردشان را یاد بگیرید، می‌توانید منظورتان را مکالمه‌های انگلیسی و نوشته‌‌ها بهتر بیان کنید، درست مثل یک گویش‌ور زبان انگلیسی.  در این مطلب، هر آنچه باید در مورد کاربرد تشدیدکننده یا intensifier در انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    تشدیدکننده در زبان انگلیسی چیست؟

    تشدیدکننده یا intensifier در زبان انگلیسی نوعی قید اندازه است که معنا فعل، قید یا صفت را در جمله تغییر می‌دهد یا اینکه جزئیات بیشتری را در مورد آن‌ها به مخاطب می‌گوید. از تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی برای تأکید بر شدت چیزی استفاده می‌کنند.

    از تشدیدکننده‌های پرکاربرد در زبان انگلیسی می‌توان به این موارد اشاره کرد: extremely، absolutely، completely، highly، very، awfully، perfectly.

    تشدید کننده ها در زبان انگلیسی ومعنای جمله

    تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی بر معنای جمله تأثیر می‌گذارند. به مثال‌های زیر توجه کنید تا متوجه تأثیر تشدیدکننده بر معنا شوید.

    این سیب خوشمزه است.This apple is tasty.
    این سیب خیلی خوشمزه است.This apple is very tasty.

    در جدول بالا، در جمله اول، هیچ تشدیدکننده‌ای در جمله وجود ندارد. در مثال دوم، واژه very تشدیدکننده جمله است و از میزان خوشمزگی سیب به ما می‌گوید. واژه very پرکاربردترین تشدیدکننده در زبان انگلیسی است.

    امتحان هفته پیش آسان بود.Last week’s test was easy.
    امتحان هفته پیش واقعاً آسان بود.Last week’s test was really easy.
    دشواری امتحان هفته پیش باورنکردنی بود.Last week’s test was incredibly easy.

    در جمله اول، خبری از تشدیدکننده نیست. اما در جمله‌های دوم و سوم، واژه‌های really و incredibly، تشدیدکننده‌های جمله هستند و در مورد میزان دشواری امتحان توضیح بیشتری را ارائه می‌دهند.

    محل قرار گرفتن تشدیدکننده در جمله انگلیسی کجاست؟

    وقتی می‌خواهید از تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی استفاده کنید، باید آن‌ها را بعد از فعل کمکی to be یا to have قرار دهید. اگر در جمله فعل کمکی ناشتید، باید آن‌ها را قبل از فعل اصلی یا واژه مورد نظر قرار دهید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    او بسیار زیبا بود.She was so gorgeous.

    همانطور که در جمله بالا مشاهده می‌کنید، تشدیدکننده قبل از فعل to be قرار گرفته است.

    من بسیار تحت تأثیر بودم.I am very impressed.
    این مکان واقعا زیبا است.This is really nice place.
    پیدا کردن شغل برای او واقعا دشوار بود.She found it extremely difficult to get a job.

    کاربرد تشدیدکننده‌ها در زندگی روزمره

    تشدیدکننده‌ها در مکالمه‎‌های روزمره انگلیسی نیز کاربرد دارند و فقط کاربردشان فقط مختص به نوشته‌ها نیست.

    در ادامه،از کاربرد این قیدها در مکالمه‌های روزمره برای‌تان گفته‌ایم.

    شما فقط زمانی از زندگی لذت می‌برید که سرتان به شدت شلوغ است.You can only enjoy life when you’re extremely busy.
    هیچ چیز به اندازه خندیدن زیاد حل من را خوب نمی‌کندNothing to me feels as good as laughing incredibly hard.

    چرا یادگیری کاربرد تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی مهم است؟

    تشدیدکننده‌ها در نوشته‌های رسمی و گفتار روزمره اهمیت بسیار زیادی دارند و بسیار پرکاربرد هستند. بنابراین فرقی نمی‌کند می‌خواهید یک مقاله رسمی انگلیسی بنویسید یا اینکه در مورد مسائل روزمره با کسی صحبت کنید، در هر صورت، می‌توانید از تشدیدکننده‌ها استفاده کنید. کافی است کاربردشان را بشناسید تا بتوانید به راحتی بنویسید و صحبت کنید.

    در مورد کاربرد تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی، یادتان باشد که نباید از دو تشدیدکننده پشت سر هم استفاده کنید.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    She tried very very hard.
    Tomorrow’s meeting is so terribly important.

    وقتی از دو تشدیدکننده پشت سر هم استفاده می‌کنید، به خواننده نشان می‌دهید که دانش و مهارت کافی برای انتخاب واژه درست را ندارید. با شناخت انواع تشدیدکننده و معنا و کاربرد درست‌تان، می‌توانید به جای استفاده از چند تشدیدکننده، از یک تشدیدکننده درست استفاده کنید.

    سخن آخر

    تا به اینجا با تشدیدکننده در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاده کردید، تشدیدکننده‌ها در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد هستند و می‌توانید در موقعیت‌های مختلف از آن‌ها استفاده کنید. تشدیدکننده‌ها در جمله بعد از فعل کمکی و قبل از فعل اصلی قرار می‌گیرد. همچنین، این قیدها قبل از صفت یا قیدی که قرار است در مورد توضیح دهید قرار می‌گیرد.  تشدیدکننده‌ها در نوشتار و گفتار کاربرد دارند. البته یادتان باشد که در نوشته‌های رسمی، نباید زیاد از تشیدیدکننده استفاده کنید، بلکه فقط زمانی می‌توانید از تشدیدکننده در نوشتار رسمی انگلیسی استفاده کنید که کاربرد آن واجب است و به هیچ شیوه دیگری نمی‌توانید آن‌ها را استفاده کنید. به علاوه، یادتان باشد که نباید دو تشدیدکننده را پشت سر هم بیاورید، چرا که با این کار این پیام را به مخاطب می‌دهید که واژه یا تشدیدکننده درست را پیدا نکرده‌اید. با شناخت انواع تشدیدکننده یا intensifier در زبان انگلیسی، می‌توانید بهترین تشدیدکننده را در جای درست به کار بگیرید.

  • فحش به انگلیسی + تلفظ

    اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید و می‌خواهید به این زبان مکالمه کنید، باید فحش های رایج در زبان انگلیسی را یاد بگیرید تا بتوانید متوجه صحبت گویش‌وران زبان انگلیسی بشوید. وقتی کمی احساس غریبگی از بین برود و به حد کافی، صمیمیت ایجاد شود، پای اصطلاحات عامیانه و فحش‌های انگلیسی نیز به مکالمه باز می‌شود. اما رایج ترین فحش ها در زبان انگلیسی چیست؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد لیست فحش های رایج در زبان انگلیسی بدانید برای‌خواهیم گفت. با ما همراه باشید!

    کاربرد فحش در مکالمه های روزمره انگلیسی زبانان

    انگلیسی زبانان در مکالمه‌های غیررسمی‌شان همیشه از فحش استفاده می‌کنند. از این رو، اگر بخواهید رابطه صمیمی و نزدیکی را با یک گویش ور زبان انگلیسی برقرار کنید، باید فحش‌های رایج در مکالمه‌های روزمره انگلیسی را بشناسید. حتی اگر خودتان نخواهید در صحبت‌های‌تان از فحش های انگلیسی استفاده کنید، برای اینکه متوجه صحبت‌های مخاطب‌تان شوید، باید آن‌ها را بشناسید. از سوی دیگر، اگر بخواهید فیلم انگلیسی ببینید، باید این واژه‌ها را بشناسید تا بتوانید متوجه فیلم بشوید.

    بنابراین برای درک بهتر فرهنگ مردم انگلیسی زبان و مکالمه‌های روزمره‌شان، بهتر است فحش های رایج در زبان انگلیسی را بشناسید. اما یادتان باشد که استفاده از این حرف‌ها در مکالمات رسمی باعث می‌شود نامحترم و حتی احمق به نظر برسید.

    تلفظ

    تعریففحش انگلیسی
    اگر می‌خواهید به بامزه بودن کسی یا چیزی اشاره کنید، از واژه cheesy استفاده کنید.cheesy
    اگر می‌خواهید به غیرقابل پیش‌بینی بودن کسی اشاره کنید، crazy واژه بسیار مناسبی است.crazy
    واژه‌ای توهین آمیز برای اشاره به خنگ بودن یک شخصdumb
    وقتی می‌خواهید بگویید کسی احمق یا لوده است، از واژه clown استفاده کنید.clown
    اگر کسی رفتار طبیعی نداشته باشد، برای توصیفش از واژه weird استفاده می‌کنند.weird
    شاگردی که سر کلاس برای جلب توجه معلم تلاش می‌کند. به اصطلاح عامیانه، به دانش آموز خودشیرین teacher’s pet می‌گویند.teacher’s pet    
    اصطلاحی توهین آمیز برای اشاره به شخص ترسوscaredy cat
    کسی که برای نهادهای قدرت خبرچینی می‌کند تا شخص دیگری را به دردسر بیندازد.tattletale
    واژه‌ای توهین‌آمیز که به اشخاصی مو قرمز اشاره دارد.ginger
    این واژه به زنان خنگ اشاره دارد.bimbo
    اگر مردی فقط ورزش کند و از هوش بالا برخوردار نباشد، به او jock می‌گویند. این اصطلاح توهین‌آمیز است.jock
    کسی که از هر فرصتی برای به رخ کشیدن داشته‌هایش استفاده می‌کند.show off
    خفه شوShut up!!          
    وقتی می‌‎خواهید به آزاردهنده بودن کسی اشاره کنید، از این اصطلاح انگلیسی استفاده کنید.pain in the neck
    این واژه به ضعیف بودن شخص اشاره دارد.wimp
    این اصطلاح را زمانی استفاده می‌کنند که مثلاً بخواهند بگویند «لعنتی». این عبارت در زبان انگلیسی بسیار پرکاربرد است.Son of a b*tch
    این واژه نیز دقیقاً معادل واژه «لعنتی» است.Bollocks
    این دو واژه برای مردان به کار می‌رود. از این دو واژه برای اشاره به احمق بودن اشخاص استفاده می‌کنند.Wanker/tosser
    اگر می‌خواهید شدت عصبانیت‌تان را نشان دهید، از عبارت Bloody hell استفاده کنید.Bloody hell
    انگلیسی زبانان از این واژه برای نشان دادن شگفتی و تعجب‌شان استفاده می‌کنند.Crikey
    واژه Rubbish مثل همان «آشغال» در زبان فارسی است. این فحش در زبان انگلیسی نیز همین‌قدر اهانت‌آمیز است.Rubbish
    وقتی یکی از اعضای تیم به وظایفش خوب عمل نمی‌کند و فایده‌ای برای تیم ندارد، به اون می‌گویند: are you taking the piss?Taking the piss
    در استرالیا، مردم از واژه این واژه به جای واژه shag، که در انگلستان بسیار رایج است، استفاده می‌کنند.Root
    این اصطلاح نیز در کشور استرالیا رایج است. این اصطلاح به معنای «برو گم شو» است. به جای این عبارت می‌توانید از bugger off  استفاده کنید.Bugger me
    این واژه بسیار توهین آمیز است و وقتی می‌خواهند بگویند کسی خنگ است یا از هوش پایینی برخوردار است، از این واژه برایش استفاده می‌کنند.retard
    واژه bitch به معنای سگ ماده است.bitch
    جمله Shut up!! نیز همان «خفه شو» فارسی است و دقیقاً همان کاربرد را نیز دارد.Shut up!!
    واژه Berk نیز به معنای احمق است، فقط میزان اهانت‌آمیز بودنش در حد متوسط است.Berk
    واژه Cack به معنای «لعنتی» نیز به کار می‌رود.Cack
    این واژه به شخصی اشاره دارد که از طبقه کارگر و روستایی است، اما سعی می‌کند مثل مردم شهرنشین لباس بپوشد و رفتار کند.Chav
    واژه Naff نیز معادل همان «بی‌مزه» در زبان فارسی است.Naff
    وقتی می‌خواهند بگویند زنی زشت است و هیچ جذابیتی ندارد، از این واژه استفاده می‌کنند.Munter

    سخن آخر

    تا به اینجا، با فحش های رایج در زبان انگلیسی آشنا شدید.  آموزش فحش های انگلیسی لزوما به معنای تشویق به استفاده از آن‌ها نیست. برای درک مکالمه‌های انگلیسی زبانان، باید فحش های رایج در این زبان را بلد باشید. علاوه بر آن، اگر بخواهید فیلم و سریال انگلیسی ببینید یا داستان‌های انگلیسی بخوانید، باید این واژگان و اصطلاحات را بشناسید. بنابراین بهتر است از هر فرصتی، برای یادگیری فحش های رایج در زبان انگلیسی استفاده کنید. اگر قصد سفر به ایالات متحده آمریکا، انگلستان یا استرالیا را دارید، بهتر است با این فحش های انگلیسی آشنایی کافی داشته باشید.

  • مفعول مستقیم و غیر مستقیم در زبان انگلیسی

    در دستور زبان انگلیسی، با دو نوع مفعول رو به رو خواهید شد: مفعول مستقیم و مفعول غیرمسقتیم. هر کدام از این انواع مفعول در دستور زبان انگلیسی کاربرد مشخصی دارند.  اگر این دو نوع فعل انگلیسی را بشناسید و کاربردشان را بدانید تا بتوانید به درستی، از آن‌ها استفاده کنید. اما مفعول مستقیم چیست و چه کاربردی دارد؟ مفعول غیرمستقیم چیست و جایگاهش در جمله کجاست؟

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد مفعول مستقیم و غیرمستقیم در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم چیست؟

    در قدم اول، به سراغ معرفی مفعول مستقیم و مفعول غیر مستقیم در زبان انگلیسی می‌رویم. مفعول مستقیم مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم دو نوع مفعول مجزا در جمله هستند. مفعول می‌تواند یک کلمه، یک ضمیر یا یک عبارت باشد که عمل فعل جمله روی آن انجام شده باشد. به عبارت ساده، می‌توان گفت مفعول دریافت‌‌کننده فعل جمله است.

    مفعول مستقیم در زبان انگلیسی

    مفعول مستقیم در زبان انگلیسی اسم یا ضمیری است که به طور مستقیم، عمل فعل جمله را دریافت کرده باشد. برای مثال، در جمله The dog chased the cat، مفعول مستقیم the cat که فعل جمله، یعنی chased روی آن انجام شده است.

    مفعول غیرمستقیم در زبان انگلیسی

    مفعول غیرمستقیم در زبان انگلیسی اسم یا ضمیری است که به صورت غیر مستقیم، نشان می‌دهد فعل جمله برای چه کسی انجام شده است. به عبارت دیگر، مفعول غیرمستقیم دریافت‌کننده مفعول مستقیم است. برای مثال، در جمله She gave him the book، مفعول غیرمستقیم جمله ضمیر him است که مفعول مستقیم را، یعنی the book، دریافت کرده است.

    مفعول مستقیم چه تفاوتی با مفعول غیرمستقیم دارد؟

    اکنون به سراغ تفاوت میان مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم در جمله می‌‎رویم. مفعول غیرمستقیم نشان می‌دهد که عمل فعل روی چه کسی یا چه چیزی انجام شده است. مفعول مستقیم دریافت کننده یا تأثیرپذیر فعل جمله است، اما مفعول غیرمستقیم دریافت‌کننده مفعول مستقیم است.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    او گل‌ها را به مادرش دادShe gave the flowers to her mother.

    در جمله بالا، مفعول مستقیم جمله the flowers است، چرا که فعل جمله را، یعنی gave، دریافت کرده است.

    مفعول غیرمستقیم جمله بالا her mother است، چرا که به دریافت کننده مفعول جمله اشاره می‌کند.

    چگونه مفعول مستقیم و مفعول غیر مستقیم را تشخیص دهیم. این سوال برای بسیاری از زبان آموزان پیش می‌آید. راه‌های بسیار ساده‌ای برای تشخیص مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم در جمله انگلیسی وجود دارد که اگر آن‌ها را بشناسید، می‌توانید به راحتی، این دو را از یکدیگر تشخیص دهید. به مرور زمان نیز، این دو را به صورت خودکار از یکدیگر تشخیص می‌دهید.

    به راهکارهای زیر توجه کنید:

    برای یافتن مفعول مستقیم در جمله، باید سوال «چه چیزی را» و «چه کسی را» را از خودتان بپرسید.

    برای مثال، در جمله، He ate the pizza، باید از خودتان بپرسید «چه کسی پیتزا را خورد؟» پاسخ این سوال مفعول مستقیم جمله‌تان است: the pizza.

    برای یافتن مفعول غیرمستقیم جمله، باید بپرسید «برای چه کسی؟» و «برای چه چیزی؟» پاسخ این سوالات مفعول غیر مستقیم جمله مورد نظرتان است.

    برای مثال، درجمله She gave him the book، باید بپرسید «او کتاب را به چه کسی داد؟» پاسخ این سوال مفعول غیر مستقیم جمله‌تان است: him.

    به همین سادگی!

    کاربرد مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم در جمله انگلیسی

    تا به اینجا، با ماهیت مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم در زبان انگلیسی آشنا شدید. اکنون با مشاهده چند نمونه، با این دو مورد و کاربردشان در دستور زبان انگلیسی بیشتر آشنا می‌شوید.

    او کتاب خواند. He read the book.

    در جمله بالا، مفعول مستقیم the book است، چرا که عمل فعل جمله، یعنی read، روی آن انجام شده است.

    او به او یک هدیه داد.She gave him a present.

    در جمله بالا، a present مفعول جمله است، چرا که عمل فعل جمله را، یعنی gave، دریافت کرده است. مفعول غیرمسقیم جمله نیز him است، چرا که هدیه (مفعول جمله) را دریافت کرده است.

    من برای دوستم نامه‌ای نوشتم.I wrote my friend a letter.

    در جمله بالا، a letter مفعول جمله است، چرا که عمل فعل wrote روی آن انجام شده است. مفعول غیرمستقیم جمله نیز my friend است، زیرا نامه برای او نوشته شده است.

    آن‌ها شغل را به او پیشنهاد دادند.They offered her the job.

    در جمله بالا، the job مفعول مستقیم جمله است، چرا که عمل فعل offer روی آن انجام شده است. مفعول غیرمستقیم جمله نیز her است، چرا که مفعول جمله به او پیشنهاد شده است.

    همانطور که مشاهده کردید، با کمی استدلال و تمرین، می‌توانید مفعول مستقیم و مفعول غیر مستقیم را در جمله انگلیسی تشخیص دهید. کافی است تمرین کنید و صبور باشید.

    نقش مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم در جمله انگلیسی

    در دستور زبان انگلیسی، مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم بسیار مهم هستند، چرا که از اجزای ضروری جمله هستند. این دو مفعول اطلاعات بیشتری را در مورد فاعل و فعل جمله در اختیار خواننده قرار می‌دهند و به درک ارتباط میان اجزای مختلف جمله کمک می‌کنند. مفعول مستقیم بلافاصله بعد از فعل جمله ظاهر می‌شود. برای مثال، در جمله She ate the sandwich، واژه the sandwich مفعول جمله است و بلافاصله بعد از فعل ate آمده است.

    مفعول غیرمستقیم در جمله بعد از مفعول مستقیم می‌آید و معمولاً قبل از آن نیز، حروف اضافه to و for قرار می‌گیرند. برای مثال، در جمله She gave the book to her friend، مفعول مستقیم جمله، یعنی the book، بلافاصله بعد از فعل gave و مفعول مستقیم her friend آمده است و قبل از آن نیز، حرف اضافه to را مشاهده می‌کنید.

    اشتباهات رایج در کاربرد مفعول مستقیم و غیرمستقیم در جمله انگلیسی

    یکی از رایج‌ترین اشتباهات در جمله‌هایی با مفعول مستقیم و غیرمستقیم استفاده نادرست از ضمیر است. برای مثال، در جمله She gave him the book، نباید به هیچ وجه از ضمیر he استفاده کنید و فقط باید از ضمیر him استفاده کنید.

    ضمیر مفعولی انگلیسی، یعنی me، you، him، her، it، us و them، به جای مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم در جمله قرار می‌گیرند.

    برای مثال، در جمله، He saw me، ضمیر مفعولی me مفعول مستقیم جمله است.

    در جمله She gave him the book، ضمیر مفعولی him مفعول غیرمستقیم جمله است.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که متوجه شدید، این دو مفعول از اجزای مهم جمله انگلیسی هستند و اطلاعات مهمی را در اختیار خواننده قرار می‌دهد. اگر رو‌ش‌های تشخیص مفعول مستقیم و مفعول غیر مستقیم را در جمله انگلیسی بشناسید و از آن‌ها استفاده کنید، بعد از مدتی، بدون نیاز به پرسیدن سوال، می‌توانید مفعول مستقیم و مفعول غیرمستقیم را بدون مکث در جمله پیدا کنید.

  • آلمانی یا انگلیسی،کدام یک سخت تر است؟

    یادگیری زبان جدید چندان کار ساده‌ای نیست، به خصوص وقتی به جایی می‌رسید که باید قوانین دستوری و استثناهایش را یاد بگیرید و فهرست ناتمامی از واژگان جدید و تلفظ‌شان را پیش روی خودتان می‌بینید. اگر اکنون در دوراهی انتخاب زبان آلمانی و زبان انگلیسی هستید، حتماً می‌خواهید بدانید کدام سخت‌تر است. یا اینکه ممکن است مسلط به زبان انگلیسی باشید و اکنون می‌خواهید زبان آلمانی را نیز یاد بگیرید و می‌خواهید ببینید که آیا این زبان همان‌قدر که می‌گویند دشوار است. انگلیسی و آلمانی دو زبان کاملاً متفاوت هستند و دستور زبان و واژگانی مجزا دارند. اما واقعاً کدام سخت‌تر است؟ آلمانی یا انگلیسی؟ میزان دشواری یادگیری زبان جدید به عوامل متعددی بستگی دارد و این عوامل برای هر کس متفاوت است. برای مثال، زبان مادری، سبک یادگیری و میزان قرار گرفتن در محیط از عوامل اثرگذار بر میزان دشواری یادگیری زبان هستند. برای برخی از اشخاص یادگیری زبان آلمانی آسان‌تر است، چرا که ساختار دستوری منسجم و منطقی‌ دارد، اما برخی دیگر انگلیسی را راحت‌تر یاد می‌گیرند، چرا که در این زبان، بیشتر مسئله یادگیری واژگان مطرح است. بنابراین نمی‌توان پاسخی یک کلمه به این سوال داد، بلکه باید عوامل مختلفی را بررسی کنید تا بسته به شرایط‌تان، به پاسخ مختص به خودتان برسید. در این مطلب، با بررسی عوامل مختلف، برای‌تان خواهیم گفت یادگیری زبان آلمانی دشوارتر است یا یادگیری زبان انگلیسی. با ما همراه باشید.

    میزان دشواری دستور زبان آلمانی و انگلیسی

    دستور زبان آلمانی، در مقایسه با دستور زبان انگلیسی، آسان‌تر است، چرا که اصول و استثناهای آن کاملاً مشخص است و کافی است یک بار آن را یاد بگیرید تا بتوانید در موقعیت‌ها و جمله‌های مختلف آن را به کار بگیرید.

    حروف تعریف در زبان آلمانی و انگلیسی

    در زبان آلمانی مسئله جنسیت مطرح است و همه اسامی جنسیت مشخصی دارند. در این زبان، سه جنسیت وجود دارد: مونث، مذکر و خنثی. برای هر کدام از آن‌ها نیز حروف تعریف معین و نامعین مشخصی وجود دارد. der، die و das حروف تعریف معین در زبان آلمانی هستند و ein و eine حروف تعریف نامعین هستند. از این رو، در زبان آلمانی، ابتدا باید جنسیت را بشناسید تا بتوانید حرف تعریف مناسب را انتخاب کنید. اما در زبان انگلیسی اسامی جنسیت ندارند و لازم نیست برای انتخاب حروف تعریف معین و نامعین جنسیت را تشخیص دهید. یگانه حرف تعریف معین در زبان انگلیسی the است و دو حرف تعریف نامعین در این زبان نیز an و a هستند.

    جمع بستن اسامی در زبان آلمانی و انگلیسی

    جمع بستن اسامی در زبان انگلیسی، در مقایسه با جمع بستن اسامی در زبان آلمانی، بسیار آسان‌تر است. اسامی در زبان انگلیسی با افزودن s جمع بسته می‌شوند، اما در زبان آلمانی چنین نیست و قواعد بسیاری برای جمع بستن اسامی وجود دارد.

    تلفظ واژگان در زبان آلمانی و انگلیسی

    در زبان آلمانی قواعد مشخصی برای تلفظ و نوشتن واژگان وجود دارد که اگر آن‌ها را یاد بگیرید، می‌توانید همه واژگان را به درستی تلفظ کنید و بنویسید، از این رو، یادگیری دیکته کلمات و تلفظ‌شان در زبان آلمانی آسان‌تر از یادگیری املای کلمات انگلیسی و تلفظ‌شان است. در زبان انگلیسی، قوانین استانداردی برای تلفظ واژگان وجود ندارد.

    آیا آلمانی دشوارترین زبان است؟

    بسیاری از اشخاص معتقدند که یادگیری زبان آلمانی بسیار دشوار است، چرا که در آن، مسئله جنسیت اسامی مطرح است و دستور زبان آن نیز گسترده است. انگلیسی و آلمانی، هر دو، از خانوده زبان‌های هندو اروپایی هستند و هر دو زبان از شاخه آلمانی هستند. تقریباً 80% از واژگان انگلیسی ریشه در زبان آلمانی دارند. بسیاری از انگلیسی‌زبانان (و اشخاص مسلط به زبان انگلیسی) کافی است چند ماه در آلمان یا دیگر کشورهای آلمانی زبان باشند تا بتوانند متوجه مکالمه‌های آلمانی‌زبانان بشوند. البته این مسئله در مورد مقاله‌های علمی و واژگان تخصصی صدق نمی‌کند، بلکه در مورد واژگان پرکاربرد در اصطلاحات روزمره صدق می‌کند.

    بسیاری از کلمه‌های آلمانی طولانی و حاصل ترکیب چندین کلمه هستند، از این رو، گاهی مجبورید آن‌ها را مثل جمله ترجمه کنید، نه مثل کلمه. این طولانی بودن واژگان یادگیری زبان آلمانی را کمی دشوار می‌کند. از سوی دیگر، تلفظ واژگان آلمانی و نوشتار آن‌ها دقیقاً طبق الگوی مشخصی انجام می‌شود. از این رو، کافی است قواعد تلفظ حروف آلمانی و ترکیب‌شان را یاد بگیرید تا بتوانید همه واژگان آلمانی را با خیال راحت تلفظ کنید، بدون اینکه شک داشته باشید که دارید اشتباه می‌کنید یا خیر.

    در زبان آلمانی چهار حالت وجود دارد: فاعلی، آکوزاتیو، گنتیو و داتیو. وجود این چهار حالت در مورد اسامی نیز یادگیری این زبان را برای زبان آموزان دشوار می‌کند که البته، پس از گذر زمان و تمرین و تکرار، زبان  آموزان به کاربرد آن‌ها عادت می‌کنند و دیگر یادگیری‌شان چندان دشوار نخواهد بود. بُعد دیگری دشواری یادگیری زبان آلمانی افعال جداشدنی و معنا و جایگاه‌شان در جمله است.

    سخن آخر

    حتماً تا به اینجا، به پاسخ این سوال که انگلیسی سخت‌تر است یا آلمانی رسیده‌اید. یادگیری زبان آلمانی برای اشخاص مسلط به زبان انگلیسی آسان‌تر است، اما به طور کلی، یادگیری آلمانی مستلزم تلاش و کوشش بسیار است و هر چه زمان و انرژی بیشتری را صرف یادگیری کنید، بالطبع، سرعت پیشرفت‌تان بیشتر خواهد شد. جنسیت، حالت‌ها و افعال ترکیبی و جدا شدنی یادگیری زبان آلمانی را دشوار کرده‌اند، اما از سوی دیگر وجود قوانین دستوری و قواعد مشخص برای تلفظ واژگان باعث شده است یادگیری این زبان اندکی آسان‌تر شود. بنابراین یادگیری آلمانی و انگلیسی دشواری‌های مختص به خودشان را دارد که با صرف وقت و انرژی کافی و شرکت در دوره‌های آموزشی می‌توانید به این سختی‌ها غلبه کنید و مسیر پیشرفت را در پیش بگیرید.

  • دیکته کلمات در آیلتس  

    در بخش رایتینگ آیلتس، دیکته کلمات اهمیت زیادی پیدا می‌کند. ممکن است هنگام نوشتن واژه‌های طولانی و دشوار دچاره اشتباه شوید، اما برای نوشتن واژه‌های رایج و دشوار، نباید دچار اشتباه شوید. اگر تعداد اشتباهات زیاد شود، بالطبع، نمره‌تان خیلی کم خواهد شد. علاوه بر آن، اگر املای کلمه‌ای را اشتباه بنویسید، نمی‌توانید منظورتان را نیز درست منتقل کنید، چرا که خواننده موقع خواندن دچار اشتباه و کج‌فهمی خواهد شد. اما چگونه کلمه‌ها را درست بنوسیم؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد دیکته کلمات در آیلتس بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    آیا دیکته کلمات در آیلتس اهمیت دارد؟

    پیش از هر چیزی، باید در مورد اهمیت دیکته کلمات در آیلتس بدانیم. درست نوشتن کلمات در آیلتس اهمیت بسیار زیادی دارد، به خصوص در بخش رایتینگ. البته در بخش لیسنینگ و ریدینگ نیز باید کلمات را با دیکته درست بنویسید.

    در بخش رایتینگ آیلتس، اگر چند کلمه را نیز اشتباه بنویسید اتفاقی نمی‌افتد و نمره بالا را نیز کسب خواهید کرد. البته تعداد این اشتباهات باید خیلی کم باشد.

    انواع اشتباهات املایی در آزمون آیلتس

    به طور کلی، در املا، دو نوع اشتباه وجود دارد: typos و misspelling.

    واژه typo به اشتباهاتی اشاره دارد که به خاطر نوشتن سریع واژگان پیش می‌آیند. مثلاً جای دو حرف عوض می‌شود. برای مثال، وقتی به جای the می‌نویسید teh، یا به جای that می‌نویسید taht مرتکب اشتباهی از جنس typo شده‌اید. در این گروه از اشتباهات، ترتیب نوشتن کلمات به هم می‌خورد. حتی گویش‌وران زبان انگلیسی نیز مرتکب چنین اشتباهاتی می‌شوند، مثل ما که موقع نوشتن برخی کلمات فارسی، ممکن است مرتکب اشتباهاتی از این جنس شویم. در آزمون آیلتس نیز، ارتکاب چند اشتباه از این جنس مجاز است و سخت‌گیری چندانی در این باره وجود ندارد.

    گروه دیگر اشتباهات املایی، misspelling، جدی‌تر است، چرا که حاکی از آن است که نویسنده اصلاً با این واژه و املای صحیح آن آشنایی ندارد. البته این گروه از اشتباهات نیز به دو دسته تقسیم می‌شویم: واژگان دشوار و واژگان ساده.

    اشتباه نوشتن واژگان ساده مشکل‌سازتر خواهد بود، اما اگر واژه‌ طولانی و دشواری را مثل dissertation اشتباه بنویسید، چندان مشکل‌ساز نخواهد شد.

    اشتباهات املایی در بخش‌های ریدینگ و لیسنینگ آیلتس

    اما آیا داوطلبان در بخش‌های ریدینگ و لیسنینگ نیز اشتباهات املایی دارند؟ پاسخ این سوال مثبت است. بله، داوطلبان در این دو بخش از آزمون آیلتس نیز مرتکب اشتباه می‌شوند و نمره‌هایی را نیز از دست می‌دهند.

    در بخش لیسنینگ آزمون آیلتس، معمولاً خبری از واژگان دشوار و طولانی نیست، بلکه واژگان همان‌هایی هستند که داوطلبان با آن‌ها آشنایی دارند. اگر هم املای‌شان را ندانید، می‌توانید حدس بزنید.

    در بخش ریدینگ آزمون آیلتس، باید واژگان را از داخل متن اصلی پیدا کنید، بنابراین در این بخش، نباید اشتباه املایی داشته باشید.

    چگونه دیکته کلمات را در آزمون آیلتس درست بنویسیم؟

    و اما چگونه درست بنویسیم؟ چگونه املای صحیح کلمات را یاد بگیریم و آن‌ها را در آزمون آیلتس درست بنویسیم؟ یادگیری املای صحیح کلمات آسان نیست. به طور کلی، املای واژگان انگلیسی دشوار است و همانطور که گفتیم، حتی گویش‌وران این زبان نیز مرتکب اشتباه می‌شوند. اما چگونه املای صحیح کلمات را یاد بگیریم؟

    در قدم اول، باید از یک شخص مسلط به زبان انگلییسی بخواهید اشتباهات‌تان را تصحیح کنند. برای مثال، مقاله‌هایی را بنویسید و به مدرس زبان انگلیسی یا هر شخص متخصص دیگری بدهید و از او بخواهید برگه را برای‌‌تان تصحیح کنید. بدین ترتیب، رفته رفته، متوجه نقاط ضعف‌تان می‌شوید. در واقع، متوجه می‌شوید اشتباهات‌تان از چه جنسی است و باید چگونه آن را برطرف کنید.

    در قدم بعدی، باید واژگانی را که اشتباه می‌نویسید تمرین کنید. در واقع، باید همواره تمرین کنید و از روی واژگان بنویسید تا صورت صحیح‌شان در ذهن‌تان جای بگیرد. هر روز، این مهارت را تمرین کنید تا بتوانید روی نوشتن واژگان مسلط شوید. روش تمرین املا در هر شخص متفاوت است، بنابراین باید روش مختص به خودتان را برای تمرین کردن انتخاب کنید. برای مثال، باید ببنید که روش خواندن برای‌تان مناسب است یا روش نوشتن، آیا باید املای واژگان مشابه را یک‌باره تمرین کنید یا خیر. بنابراین پیش از تمرین، باید خودتان را بشناسید و بسته به مهارت‌ و توانمندی‌های‌تان تمرین کنید.

    از اپلیکیشن‌های مناسب برای تقویت این مهارت استفاده کنید. برخی از اپلیکیشن‌ها، از جمله Anki، مختص به تقویت نوشتار است و با استفاده از آن‌ها می‌توانید نحوه نوشتن صحیح واژگان را یاد بگیرید.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با اهمیت املای کلمات در آزمون آیلتس آشنا شدید. در این آزمون، ارتکاب چند اشتباه غیر جدی قابل اغماض است، اما اگر تعداد اشتباه کمی بیشتر شود، بخش قابل توجهی از نمره آیلتس را از دست خواهید داد.  با شناخت نقاط ضعف‌تان اشتباهات پرتکرار‌تان، می‌توانید به مرور زمان، به مشکل‌تان غلبه کنید و شیوه صحیح نوشتن واژگان را یاد بگیرید. از اشخاص مسلط به زبان انگلیسی بخواهید نوشته‌های‌تان را تصحیح کنند تا با نقاط ضعف‌تان آشنا شوید. اگر چنین شخصی در دسترس‌تان نیست، می‌توانید از نرم‌افزارهای مخصوص این کار استفاده کنید. پس از آن شیوه مناسب را برای برطرف کردن این نقطه ضعف بیابید. بدین ترتیب، در آزمون آیلتس مشکلی جدی در مورد دیکته کلمات نخواهید داشت و هیچ نمره‌ای را نیز از دست نخواهید داد.

  • ترتیب صفت‌ها در انگلیسی

    انگلیسی از زبان‌های پیچیده است و می‌توان گفت یکی از پیچیده‌ترین و در عین حال، جذاب‌ترین مباحث گرامری آن ترتیب صفت‌ها است. صفت‌ها کلمه‌هایی هستند که اسم را توصیف می‌کنند و می‌توانید برای جمله‌سازی و وصف اسم از آن‌ها استفاده کنید. در ابتدا، یادگیری ترتیب صفت ها در انگلیسی دشوار به نظر می‌رسد، اما به مرور زمان، ذهن‌تان عادت می‌کنید و می‌توانید بدون مکث‌، صفت‌های مختلف را در کنار یکدیگر قرار دهید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد ترتیب صفت ها در انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    چرا ترتیب صفت‌ها در زبان انگلیسی مهم است؟

    پیش از هر چیزی، باید بدانیم چرا ترتیب صفت‌ها در زبان انگلیسی مهم است.برای ساختن جمله‌ انگلیسی قابل درک، باید ترتیب صفت‌ها را بشناسید و مثل انگلیسی‌زبانان از آن‌ها استفاده کنید. یادتان باشد صفت بر معنای جمله تأثیر می‌گذارند.

    به جمله زیر توجه کنید:

    من عاشق اتومبیل‌های آمریکایی کوچک هستم.I love American small cars.

    در جمله بالا، نمی‌دانیم گوینده اتومبیل‌های آمریکایی‌ای را که کوچک هستند دوست دارد یا اتومبیل‌هایی را دوست دارد که آمریکایی و کوچک هستند.

    صفت‌های موجود در جمله بالا را باید به ترتیب زیر بنویسید:

    من عاشق اتومبیل‌های کوچک آمریکایی هستم.I love small American cars.

    قانون ترتیب صفت‌ها در زبان انگلیسی

    در زبان انگلیسی، قانون مشخصی برای قرار گرفتن صفت‌ها در کنار یکدیگر وجود دارد.صفت‌ها باید طبق ترتیب زیر در کنار یکدیگر قرار بگیرند:

    • عقیده
    • سایز، بلندی و طول
    • کیفیت
    • سن
    • شکل
    • رنگ
    • اصالت
    • جنس
    • هدف

    برای مثال، اگر می‌خواهید توپی را توصیف کنید، باید بگویید:

    این یک توپ پنج سالۀ گردِ قرمز است.It’s a five-year-old, round, red ball.

    در این جمله، صفت five-year-old قبل از صفت round قرار می‌گیرد، زیرا به کمیت اشاره دارد، همچنین صفت round قبل از صفت red قرار می‌گیرد، چرا که به سایز توپ اشاره دارد.

    یادتان باشد که لازم نیست همه صفت‌ها طبق این قاعده کنار یکدیگر قرار بگیرند. برای مثال، اگر می‌خواهید ساختمان بلند و آبی را توصیف کنید، می‌توانید جمله زیر را بنویسید:

    این یک ساختمان بلند آبی است.It’s a tall, blue building

    در جمله بالا، صفت tall و blue را می‌توانید به این ترتیب نیز در کنار یکدیگر قرار دهید.

    همچنین یادتان باشد که برخی از صفت‌ها علاوه بر اینکه قبل از اسم قرار می‌گیرند، بعد از آن نیز می‌آیند.

    برای مثال، اگر بخواهید اتومبیلی زیبا را توصیف کنید، می‌توانید به دو شیوه زیر پیش بروید:

    این یک اتومبیل زیبا است.It’s a beautiful car
    این یک اتومبیل است که زیبا است.It’s a car that is beautiful

    در جمله بالا، صفت beautiful می‌تواند پیش از اسم و پس از آن قرار بگیرد.

    نوع صفت‌ها در زبان انگلیسی

    همانطور که گفتیم، صفت‌ها در زبان انگلیسی انواع مختلفی دارند. در ادامه، از انواع صفت‌ها و نمونه‌هایی از هر کدام برای‌تان گفته‌ایم.

    • عقیده: beautiful, ugly, wonderful, terrible, cute, horrible
    • سایز، بلندی و طول: big, small, tall, short, huge, tiny
    • کیفیت: soft, thick, blunt, rough, sturdy
    • سن: old, new, young, ancient
    • شکل: round, square, triangular, rectangular
    • رنگ: blue, red, yellow, green
    • اصالت: French, German, Italian, Chinese
    • جنس: wooden, plastic, metal, cotton
    • هدف: cooking, decorative, educational

    اکنون کاربرد این صفت‌ها را در جمله‌‌های زیر ببینید:

    این یک جعبه کوچک قرمز چوبی است.It’s a small red wooden box.
    او یک گردنبند زیبای قدیمی دارد.She has a beautiful ancient necklace.
    او یک میز مربع جدید خرید.He bought a new square table.
    یک بادکنک بزرگ زرد در آسمان وجود دارد.There is a huge yellow balloon in the sky.
    من یک اسباب بازی زشت پلاستیکی در باغچه پیدا کردم.I found an ugly plastic toy in the garden.
    او یک شال ضخیم پنبه‌ای برای روزهای زمستان دارد.She has a thick cotton scarf for winter days.
    او یک کتاب ایتالیایی آموزشی خرید.  He bought an Italian educational book.
    من یک کلوچه کوچک مثلث در آشپزخانه دیدم.I saw a tiny triangular cookie in the kitchen.

    علائم نگارشی همراه با صفت‌های انگلیسی

    در کاربرد صفت‌ها در زبان انگلیسی، باید از علائم نگارشی درست به همراه صفت‌ها استفاده کنید. اگر صفت‌ها از یک جنس باشند، می‌توانید آن‌ها ویرگول قرار دهید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    او گردنبندی زیبا، بامزه دارد.She has a beautiful, cute necklace.

     اما یادتان باشد که اگر بخواهید از صفت‌های beautiful و ancient برای توصیف necklace استفاده کنید، نیازی نیست این واژه‌ها را با ویرگول از یکدیگر جدا کنید.

    وقتی از بیش از سه صفت استفاده می‌کنید، باید آن‌ها را با ویرگول از یک دیگر جدا کنید تا بتوانید منظورتان را به درستی منتقل کنید.

    به مثال زیر توجه کنید:

    Her necklace is cute, beautiful, and ancient to boot!

    سخن آخر

    تا به اینجا، با ترتیب صفت ها در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، ترتیب صفت‌ها در زبان انگلیسی حتی بر معنی جمله نیز تأثیر می‌گذارد. اگر در جمله، از دو صفت انگلیسی استفاده کنید، در صورت همجنس بودن صفت‌ها، می‌توانید بین‌شان ویرگول قرار دهید، اما اگر سه صفت استفاده کنید، در هر صورت، باید بین‌شان ویرگول قرار دهید. با یادگیری یک سری قواعد گرامر انگلیسی، می‌توانید صفت‌ها را به شیوه اصولی و صحیح در جمله به کار بگیرید.

  • انگلیسی برای اهداف خاص

    انگلیسی از پرکاربردترین زبان‌ها در جهان است و تقریباً پانصد میلیون نفر در سراسر جهان به این زبان صبحت می‌کنند. تسلط به زبان انگلیسی برای موفقیت در کار و تحصیل در عرصه بین‌الملل ضروری است. دوره‌های آموزش زبان برای همه اشخاص مفید است و هر شخصی با شرکت در این دوره‌ها می‌تواند به سطح مطلوبی برسد، اما وقتی صحبت از یک سری اهداف خاص و حوزه‌های تخصصی به میان می‌آید، دوره‌های انگلیسی برای اهداف خاص اهمیت پیدا می‌کند. در واقع، اگر هدف‌تان از یادگیری زبان انگلیسی ورود به حیطه‌های شغلی مشخص یا تحقیق و پژوهش در حوزه‌های علمی مشخصی است، باید زبان انگلیسی را با رویکرد متفاوتی یاد بگیرید. همچنین اگر مدرس هستید و می‌خواهید زبان انگلیسی را به چنین اشخاصی آموزش دهید، باید بدانید که این زبان آموزان باید کدام مهارت‌های‌شان را تقویت کنند و چه واژگانی را یاد بگیرند. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد انگلیسی با اهداف خاص بدانید برای‌‎تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    انگلیسی برای اهداف خاص چیست؟

    انگلیسی برای اهداف خاص یا English for Specific Purposes (ESP) از رویکردهای آموزش زبان انگلیسی است و بر فضای آکادمیک و کاری متمرکز است. در سال‌های اخیر، این رویکرد اهمیت بسیار زیادی پیدا کرده است، چرا که روش تدریسی بسیار موثر برای زبان آموزانی است که زبان انگلیسی را برای اهداف تحصیلی و شغلی یاد می‌گیرند.

    به طور کلی، زبان آموزان ESP به دو دسته تقسیم می‌شوند: دانشجویان یا پژوهشگرانی که می‌خواهند از زبان انگلیسی برای مطالعات بیشتر استفاده کنند و کسانی که می‌خواهند از زبان انگلیسی در کارشان استفاده کنند، برای مثال، وکیل‌ها، پزشکان و مهندسان.

    نمونه‌هایی از دوره های انگلیسی برای اهداف خاص

    اگر قصد تدریس زبان انگلیسی را دارید، حتماً با زبان آموزانی رو به رو خواهید شد که انگلیسی را برای اهداف خاص یاد می‌گیرند. در ادامه، یک سری نکات را برای‌تان گفته‌ایم تا با استفاده از آن‌ها، بتوانید این دوره‌ها را به شیوه بهتری برگزار کنید.

    زبان انگلیسی برای داوطلبان آیلتس و تافل

    آموزش زبان انگلیسی به دوطلبان آیلتس و تافل چندان کار دشواری نیست. کافی است یک سری تئوری‌های تدریس و واژگان تخصصی را به یاد بسپارید تا بتوانید زبان انگلیسی را به داوطلبان این آزمون‌ها تدریس کنید. در واقع، در این دوره‌ها، باید به زبان آموزان یاد دهید چگونه نمره بالایی را در آزمون کسب کنند.

    در این دوره‌ها، مدیریت زمان را به زبان آموزان بیاموزید، تمرین‌هایی شبیه به سوالات آزمون طراحی کنید و در اختیار زبان آموزان قرار دهید. در واقع، مدرس موفق آزمون کسی است که بتواند این آزمون‌ها را برای زبان آموزان کاملاً ملموس و قابل درک کند.

    همواره وب‌سایت‌های تافل و آیلتس اطلاعاتی را در مورد نحوه تدریس این آزمون‌ها در اختیار زبان آموزان قرار می‌دهند. بهتر است به این وب‌سایت‌ها مراجعه کنید و در مورد نحوه تدریس بیشتر مطالعه کنید.

    زبان انگلیسی برای سفرهای هوایی

     انگلیسی زبان رسمی برای سفرهای هوایی است، از این رو، کارکنان شرکت‌های هواپیمایی باید بتوانند به زبان انگلیسی صحبت کنند و متوجه صحبت‌های گویش‌وران این زبان نیز بشوند.

    خلبان‌ها و مسئولان کنترل ترافیک هوایی باید بتوانند به زبان انگلیسی صحبت کنند و متوجه صحبت‌های دیگران نیز بشوند. از این رو، مهارت‌های لیسنینگ و اسپیکینگ در این اشخاص اهمیت زیادی پیدا می‌کند. این زبان آموزان باید بتوانند صحبت‌های اشخاص بومی و غیربومی را متوجه شوند. در واقع، باید بتوانند متوجه لهجه‌های مختلف زبان انگلیسی بشوند. بنابراین باید مراقب چنین تمرین‌هایی باشید.

    زبان انگلیسی برای توریسم

    اگر می‌خواهید زبان انگلیسی را برای هدف توریسم و گردشگری آموزش دهید، لازم نیست روی مهارت‌های نوشتن و خواندن کار کنید، بلکه آنچه اهمیت پیدا می‌کند لیسنینگ و اسپیکینگ است. معمولاً کسانی که می‌خواهند انگلیسی را برای اهداف گردشگری یاد بگیرند تورلیدر هستند و می‌خواهند با مسافران ارتباط برقرار کنند. بنابراین، باید بتوانند متوجه صحبت‌های آنان بشوند و همچنین بتوانند با آن‌ها صحبت کنند.

    انگلیسی برای بانکداری

    انگلیسی برای بانکداری  در واقع استفاده از زبان انگلیسی در صنعت بانکداری است. زبان اموزانی که انگلیسی را با این هدف یاد می‌گیرند باید با واژگان و اصطلاحات تخصصی حوزه‌ مالی را بشناسند، بتوانند به زبان انگلیسی با دیگران ارتباط برقرار کنند و با زبان ارائه خدمات بانکی به مشتریان نیز آشنا شوند.

    انگلیسی برای پزشکی

    هدف انگلیسی برای حوزه پزشکی بهبود ارتباط میان پزشک و بیمار است. پزشکان، پرستاران و دیگر اعضای کادر درمان اگر بخواهند در کشورهای انگلیسی زبان مشغول به کار یا تحصیل شوند، باید در این دوره‌ها شرکت کنند.

    مزایای شرکت در دوره های انگلیسی برای اهداف خاص چیست؟

    • یادگیری موارد مرتبط و ضروری
    • تقویت سریع مهارت‌های مورد نیاز
    • پیشرفت سریع در عرصه کار

    سخن آخر

    انگلیسی برای اهداف خاص روشی سریع و اقتصادی برای یادگیری نحوه استفاده از زبان انگلیسی در کار، تحصیل و پژوهش است. در این دوره‌‌ها، زبان انگلیسی بسته به هدف زبان آموز تدریس می‌شود. مدرس با در نظر گرفتن هدف زبان آموز از یادگیری زبان انگلیسی، مهارت‌های زبانی مختلف را در وی تقویت می‌کند و به او می‌آموزد چگونه از زبان انگلیسی برای موفقیت در عرصه کاری یا تحصیلی‌اش استفاده کند.

  • یادگیری زبان انگلیسی با تد تاک   (TED Talk)

    زبان برنامه‌های تد تاک بسیار آسان است، از این رو، زبان آموزان همه سطوح می‌توانند از آن برای تقویت مهارت‌های مختلف زبانی از آن استفاده کنند.  کافی است تصمیم بگیرید شروع کنید، موضوعی را انتخاب کنید، کاغذ و خودکاری را بردارید و یک برنامه بیست دقیقه‌ای تد تاک را تماشا کنید. اما روش یادگیری زبان انگلیسی با تد تاک فقط محدود به این کار نمی‌شود و با آگاهی از یک سری نکات، می‌توانید به راحتی، نهایت استفاده را از این برنامه ببرید و مهارت‌های مختلف زبانی‌تان را با استفاده از آن، تقویت کنید. اما بهترین روش تقویت زبان انگلیسی با تد تاک چیست؟

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد یادگیری زبان انگلیسی با تدتاک بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    تد تاک (TED talk) چیست؟

    برنامه تد تاک (TED talk) مجموعه از ویدئوهای حداکثر هجده دقیقه‌ای است که در آن، اشخاص حرفه‌ای در مورد ایده‌ها یا موضوعاتی که در آن متخصص هستند صحبت می‌کنند. ویدئوهای تد تاک معمولاً زیرنویس دارند و به صدها زبان ترجمه شده‌اند. بنابراین، اگر بخواهید ویدئوهای تد تاک را ببینید، می‌توانید به راحتی، زیرنویس زبان مورد نظرتان را نیز دانلود کنید و برنامه را با زیرنویس ببنید.

    چرا از تدتاک برای یادگیری زبان انگلیسی استفاده کنیم؟

    تد تاک از بهترین برنامه‌ها برای یادگیری زبان انگلیسی است، زیرا کوتاه است، اطلاعاتی زیادی در هر برنامه وجود دارد و در مورد هر موضوعی که بخوانید، می‌توانید ویدئوهای متعددی را بیابید.

    به علاوه، با استفاده از برنامه‌های تد تاک، می‌توانید دستور زبان انگلیسی را یاد بگیرید، دایره واژگان‌تان را نیز گسترش دهید، مهارت لیسنینگ و مهارت ریدینگ را نیز در خودتان تقویت کنید.

    چگونه از تد تاک برای یادگیری زبان انگلیسی استفاده کنیم؟

    و اما می‌رسیم به روش‌های تقویت زبان انگلیسی با استفاده از تد تاک! همانطور که گفتیم، یک سری مهارت‌ها برای تقویت انگلیسی با استفاده از تد تاک وجود دارد که در ادامه، از آن‌ها برای‌تان گفته‌ایم.

    انتخاب ویدئو مناسب برای یادگیری زبان انگلیسی

    پیش از تماشای ویدئو تد تاک موارد زیر را رعایت کنید:

    در قدم اول، برنامه‌ای را انتخاب کنید که به موضوعش علاقه دارید. کافی است وارد سایت تد یا Ted بشوید تا چندین ویدئو با موضوعات متفاوت را پیش روی‌تان ببینید. پس از آن، ویدئو مورد نظرتان را انتخاب کنید.

    پیش از آنکه شروع به دیدن برنامه مورد نظرتان کنید، نگاهی به عنوان ویدئو بیندازید و پیش بینی کنید قرار است چه موضوعاتی در ویدئو مطرح شود. پیش‌بینی‌های‌تان را روی کاغذ پیاده کنید.

    نکاتی برای زمان تماشای تد تاک برای یادگیری زبان انگلیسی

    وقتی شروع به تماشای ویدئو می‌کنید، مطمئن شوید که زیرنویس ویدئو را دانلود کرده‌اید. همچنین، می‌توانید متن ویدئو را دانلود کنید و هنگام تماشای ویدئو بخوانید.

    اگر گوینده با سرعت زیاد صحبت می‌کند، می‌توانید سرعت ویدئو را کم کنید و هر کجا که خواستید، ویدئو را متوقف کنید و با کلیک روی گزینه more option سرعت ویدئو را تغییر دهید.

    هنگام تماشای ویدئو مورد نظرتان، واژگانی را که می‌شنوید یادداشت کنید و آن‌ها را با تلفظ صحیح، با خودتان تکرار کنید. یادتان باشد که باید معنای واژگان را نیز در دیکشنری جستجو کنید و سرسری از هیچ کدام عبور نکنید. این جستجو در دیکشتری را بعد از اتمام ویدئو یا هنگام تمشای آن می‌توانید انجام دهید. انتخاب با خودتان است.

    نکاتی برای بعد از تماشای تد تاک

    وقتی ویدئو مورد نظرتان به اتمام رسید، به سراغ یادداشت‌های قبل از تماشای ویدئو بروید و پیش‌بینی‌های‌تان را بخوانید. آیا پیش‌بینی‌های‌تان درست بود؟

    پس از آن، واژگان و اصطلاحاتی را که یادداشت کرده‌اید مرور کنید و اگر لازم است، معنای‌شان را در دیکشنری انگلیسی جستجو کنید.

    در نهایت، کل برداشت‌تان را از برنامه تد تاک در چند جمله خلاصه کنید. در این خلاصه‌نویسی، از واژگانی که تازه یاد گرفته‌اید استفاده کنید.

    چگونه بهترین برنامه تد تاک را انتخاب کنیم؟

    همانطور که گفتیم، بهتر است برنامه متناسب با روحیه و سلیقه‌تان را انتخاب کنید یا اینکه به دنبال برنامه‌هایی بروید که می‌خواهید در مورد موضوع‌شان اطلاعاتی را کسب کنید.

    در قدم‌های اول، به سراغ ویدئوهای کوتاه بروید. تعداد ویدئوهای زیر هجده دقیقه بسیار زیاد است، از این رو، می‌توانید در قدم‌های اول، به سراغ آن ویدئوها بروید. هر چه پیشرفت کردید و توانایی‌تان برای درک ویدئوها بیشتر شد، به سراغ ویدئوهای بلندتر بروید.

    ویدئو را با دیگر زبان آموزان یا استادتان به اشتراک بگذارید و در موردش با آن‌ها صحبت کنید.

    هر برنامه تد تاک را چندین بار ببینید و فقط به یک بار بسنده نکنید. تمرین و تکرار کلید موفقیت شما است. هر بار که ویدئو را مشاهده کنید، جزئیات و واژگان جدیدی را خواهید یافت.

    سخن آخر

    تا به اینجا با مزایا و روش‌های یادگیری زبان انگلیسی با تد تاک آشنا شدید. روند یادگیری زبان با برنامه‌های تدتاک بسیار جذاب و مفرح است، چرا که به هر مبحثی علاقه‌مند باشید، می‌توانید ویدئو مورد علاقه‌تان را بیابید و تماشا کنید. بهتر است ویدئوهای تد تاک را با روش‌های اصولی که در بالا برای‌تان گفتیم تماشا کنید تا بتوانید حداکثر استفاده را از هر کدام ببرید. با تماشای یک یا دو ویدئو، انتظار معجزه نداشته باشید، بلکه باید ثابت قدم باشید و همواره، در حال تماشای ویدئوهای مختلف باشید. به علاوه، برای تماشای ویدئو جدید عجله نداشته باشید، بلکه هر ویدئو را چندین بار ببینید تا همه ابعاد زبانی آن را در یابید.

  • حروف ربط در  زبان انگلیسی 

    اگر حروف ربط در زبان انگلیسی وجود نداشتند، مجبور بودید، هر جمله بلند را تبدیل به چندین جمله کوتاه کنید. حروف ربط به شما اجازه ساختن جمله‌های بلند و پیچیده را می‌دهد. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد حروف ربط در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    کاربرد حروف ربط در زبان انگلیسی چیست؟

    کلمات ربط در زبان انگلیسی واژگانی هستند که دیگر عبارت‌ها و واژگان را به یکدیگر متصل می‌کنند

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    من آشپزی کردن و خوردن را دوست دارم، اما ظرف شستن بعد از آن را دوست ندارم.I like cooking and eating, but I don’t like washing dishes afterward.
    صوفی واقعاً خسته است، اما اصرار دارد تا طلوع صبح برقصد.Sophie is clearly exhausted, yet she insists on dancing till dawn.

    با استفاده از حروف ربط می‌توانید جمله‌های بلند و پیچیده بسازید و مجبور نباشید هر جمله طولانی را تبدیل به چندین جمله کوتاه کنید. هنگام استفاده از حروف ربط در زبان انگلیسی، بادتان باشد که هر دو عبارتی که با استفاده از این حروف به یکدیگر متصل می‌شوند باید ساختار مشابهی داشته باشند.

    به دو جمله زیر توجه کنید.

    I work quickly and careful.غلط
    I work quickly and careful.صحیح

    حرف ربط همپایه (Coordinating conjunctions)

    با استفاده از حرف ربط همپایه، می‌توانید واژگان و عبارت‌ها را به یکدیگر متصل کنید. از پرکاربردترین حروف ربط همپایه می‌توان به for، and، nor، but، or، so و yet اشاره کرد.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    من برای ناهار سالاد و پیتزا دوست دارم.I’d like pizza or a salad for lunch.
    ما به مکانی برای تمرکز کردن نیاز داریم، بنابراین وسایل‌مان را بر می‌داریم و به کتابخانه می‌رویم.We needed a place to concentrate, so we packed up our things and went to the library.

    یادتان باشد که وقتی از حروف ربط همپایه برای برقراری ارتباط میان دو عبارت مستقل استفاده می‌کنید، باید از کاما استفاده کنید.

    حروف ربط دوتایی (Correlative conjunctions)

    حروف ربط دوتایی یک جفت حرف ربط هستند که با یکدیگر کار می‌کنند. از پرکاربردترین حروف ربط دوتایی می‌توان به either/or، neither/nor و not only/but also اشاره کرد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    تنها مطالعه زبان انگلیسی را به اتمام رسانده‌ام، بلکه مقاله تاریخم را نیز نوشته‌ام.Not only am I finished studying for English, but I’m also finished writing my history essay.
    مقاله انگلیسی و تاریخم را تمام کردهام.I am finished with both my English essay and my history essay.

    حرف ربط وابسته (Subordinating conjunctions)

    حروف ربط وابسته عبارت‌های وابسته و مستقل را به یکدیگر متصل می‌کنند. حرف ربط وابسته ارتباط علت و معلولی را میان عبارت‌ها برقرار می‌کند، یا اینکه تضاد میان آن‌ها را نشان می‌دهد. به طور کلی، با استفاده از حروف ربط وابسته در زبان انگلیسی می‌توانید ارتباط میان عبارت‌ها و واژگان را نشان دهید. از رایج‌ترین حروف ربط واببسته در زبان انگلیسی می‌توان به because،  since، as، though، while و whereas اشاره کرد. گاهی قیدهایی مانند until، after و before نیز در جای حروف ربط قرار می‌گیرند.

    به جمله زیر توجه کنید:

    من می‌توانم تا وقتی ساعت عدد دوازده را اعلام کند بیرون بمانم.I can stay out until the clock strikes twelve.

    در اینجا، قید until حرف ربطی برای متصل کردن دو عبارت است:

    عبارت مستقلI can stay out
    عبارت وابستهthe clock strikes twelve

    همانطور که مشاهده می‌کنید، عبارت مستقل به تنهایی به کار می‌رود و عبارت وابسته، برای معنا داشتن، به عبارت مستقل متصل هستند.

    حرف ربط لزوماً در میان جمله نمی‌آید، بلکه باید بخشی از عبارت وابسته باشد. اما عبارت وابسته پیش از عبارت مستقل نیز قرار می‌گیرد.

    به مثال زیر توجه کنید:

    پیش از آنکه او برود، مطمئن می‌شود که اتاقش تمیز است.Before he leaves, make sure his room is clean.

    اگر عبارت وابسته در ابتدای جمله بیاید، باید پیش از عبارت مستقل از ویرگول استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من یک لیوان آب نوشیدم زیرا تشنه بودم.I drank a glass of water because I was thirsty.
    چون تشنه بودم، یک لیوان آب نوشیدم.Because I was thirsty, I drank a glass of water.

    آغاز جمله با حروف ربط انگلیسی

    طبق دستور زبان انگلیسی، اگر عبارت وابسته قبل از عبارت مستقل قرار بگیرد، می‌توانید جمله را با حروف ربط آغاز کنید.

    اشتباهات رایج در استفاده از حروف ربط در زبان انگلیسی

    در جمله، لازم نیست بیش از یک حرف ربط قرار دهید، چرا که باعث سردرگمی خواننده می‌شود.

    حروف ربط unless و until معمولاً فقط در جمله‌های منفی به کار می‌روند.

    حرف ربط  than برای مقایسه استفاده می‌شود، اما then برای وصف نتیجه یک اتفاق استفاده می‌شود.

    واژه but برای بین تضاد میان دو ایده به کار می‌رود، اما however برای بیان ایده‌ای جدید استفاده می‌شود.

    سخن آخر

    تا به ایجاد با انواع حروف ربط در زبان انگلیسی و کاربرد آن‌ها آشنا شدید. حروف ربط بخش ضروری زبان انگلیسی را شکل می‌دهد و اجازه ساختن جمله طولانی را به شما می‌دهد. با یادگیری حروف ربط در انگلیسی و کاربردشان، دیگر لازم نیست جمله‌های کوتاه بسازید، بلکه می‌‎توانید منظورتان را در قالب جمله‌ای بلند و کامل بیان کنید.