بلاگ

  • علائم نگارشی در زبان فرانسوی و کاربردهایشان

    علائم نگارشی در زبان فرانسوی و کاربردهایشان

    اگر در حال یادگیری زبان فرانسه هستید، حتماً دلیلی دارد که به فکر یادگیری علائم نگارشی در زبان فرانسه افتاده‌اید، چرا که معمولاً یادگیری این علائم را، برخلاف اهمیت بسیار زیادشان، به تعویق می‌اندازیم و همواره، به فکر یادگیری دستور زبان و واژه جدید هستیم. اما یادگیری علائم نگارشی در زبان فرانسه چه اهمیتی دارد؟ یادگیری علائم نگارشی باعث می‌شود متن پیش روی‌تان را بهتر درک کنید، روابط بین کلمات و جمله‌ها را متوجه شوید و علاوه بر این‌ها، بتوانید متنی دقیق و اصولی را بنویسید. بنابراین یادگیری علائم نگارشی نیز مانند دیگر بخش‌های زبان فرانسه اهمیت دارد.  در این مطلب، هر آنچه باید در مورد علائم نگارشی در زبان فرانسوی و کاربردهای‌شان بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    علائم نگارشی در زبان فرانسوی: نمادها و نام‌ها

    پیش از آنکه به سراغ کاربرد علائم نگارشی در زبان فرانسوی برویم، بهتر است با این علائم و نام‌های‌شان آشنا شوید.

    در جدول زیر، علائم نگارشی فرانسوی و نام‌های‌شان را برای‌تان آورده‌ایم.

    نام فارسینام فرانسوینماد
    علامت سوالUn point d’interrogation              ?
    علامت تعجبUn point d’exclamation!
    نقطهUn point (finale)              .
    ویرگولUne virgule        ,
    نقطه ویرگولUn point-virgule              ;
    دو نقطهUn Deux-points:
    سه نقطهLes points de suspension (m)
    هایفنUn trait d’union
    خط فاصله امUn tiret
    پرانتزLes parentheses (f)        ()
    گیومهLes guillemets (m)          «»
    علامت نقل قولLes guillements anglais (m)         “”
    آپاستروفUne apostrophe              
    فاصلهUne espace insécable     

    در جدول بالا، مهم‌ترین علائم نگارشی زبان فرانسه گنجانده شده است.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    کاربرد علائم نگارشی در زبان فرانسه

    تا به اینجا، با علائم نگارشی در زبان فرانسه و نام‌شان آشنا شدید، اکنون نوبت به یادگیری کاربرد این علائم می‌رسد.

    علامت سوال در زبان فرانسه

    علامت سوال ((? یا Le point d’interrogation در زبان فرانسه در انتهای جمله سوالی قرار می‌گیرد. وقتی علامت سوال را در انتهای جمله فرانسوی مشاهده می‌کنید، باید آن را با آهنگ خیزشی بخوانید. اگر جمله به اتمام نرسیده باشد، می‌توانید کلمه بعد از علامت سوال را با حرف کوچک شروع کنید و محبور نیستید لزوماً حرف بزرگ بیاورید.

    علامت تعجب در زبان فرانسوی

    علامت تعجب (!) یا Le point d’exclamation در انتها و حتی وسط جمله قرار می‌گیرد. هنگام مشاهده این علامت نگارشی نیز باید آهنگ خیزشی را برای خواندن انتخاب کنید. در واقع، باید جمله را با آهنگ خیزشی به اتمام برسانید.

    این علامت معمولاً بعد از برخی از واژگان فرانسوی قرار می‌گیرد. برای مثال، merci!، Viva la Frenace! و cheers!.

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    علامت نفطه در زبان فرانسوی

    علامت نفطه (.) یا Le point در انتهای جمله قرار می‌گیرد. این علامت نشان‌دهندۀ اتمام جمله است و جمله بعد از آن، باید با حرف بزرگ شروع شود.

    این علامت نگارشی در نوشتن کلمه‌های مخفف  نیز کاربرد دارد. برای مثال، V. Hugo.

    در نوشتن شماره تلفن نیز، از نقطه استفاده می‌شود. برای مثال، شماره 06.24.77.80.84.

    علامت ویرگول در زبان فرانسوی

    علامت ویرگول (,) یا la virgule در زبان فرانسه نیز وجود دارد و از آن، برای جدا کردن قسمت‌های مختلف یک عبارت یا جمله استفاده می‌کنند. در واقع، ویرگول حاکی از وقفه‌های کوتاه میان واژه‌ها است.

    علامت ویرگول برای تفکیک اعداد نیز به کار می‌رود.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    نقطه ویرگول در زبان فرانسه

    نقطه ویرگول (;) یا Le point-virgule نیز در زبان فرانسه کاربرد دارد و معمولاً از آن برای جدا کردن عبارت‌هایی که ارتباطی منطقی میان‌شان وجود دارد استفاده می‎‌شود. وقتی علامت نقطه ویرگول را در متن مشاهده می‌کنید، بدانید که باید هنگام خواندن متن، وقفه‌ای کوتاه بین عبارت‌ها بیندازید.

    حرف بعد از علامت نقطه ویرگول با حرف کوچک نوشته می‌شود، نه حرف بزرگ. در واقع، بعد از نقطه ویرگول جمله جدیدی آغاز نمی‌شود، بلکه جمله ادامه پیدا می‌کند.

    علامت دو نقطه در زبان فرانسه

    علامت نقل قول (:)  یا Le deux-points در زبان فرانسه برای موارد متعددی مانند ارائه توضیحات بیشتر، پرداختن به عواقب یک مسئله یا بیان یک فهرست استفاده می‌شود.

    هنگام نوشتن نقل قول مستقیم در زبان فرانسه، باید از این علامت نگارشی استفاده کنید. در واقع، نقل قول مستقیم دقیقاً بعد از علامت دو نقطه قرار می‌گیرد.

    علامت نقل قول برای نوشتن زمان به زبان فرانسه نیز استفاده می‌شود. هنگام نوشتن ساعت، لازم نیست بین علامت دو نقطه و عدد بعد از آن، فاصله‌ای قرار دهید، درست مثل مثال رو به رو: 8:07.

    علامت هایفن در زبان فرانسه

    علامت هایفن یا Le trait d’union در زبان فرانسه کاربرد دارد. معمولاً قبل و بعد از هایفن هیچ علامتی قرار نمی‌گیرد، چرا که این علامت ارتباطی را میان واژه‌های مختلف یا قسمت‌های مختلف واژه ایجاد می‌کند.

    به علاوه، وقتی از جمله امری برای دستور دادن استفاده می‌کنید، باید از هایفن استفاده کنید. به مثال زیر توجه کنید:

    بروVas-t’en. –

    به علاوه، از این علامت، برای پیشوند و پسوند نیز استفاده می‌شود، مثل pré-remplie.

    برخی از اصطلاحات فرانسوی نیز هایفن دارند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    یعنیC’est-à-dire
    آنجاLà-bas
    آن یکیCelui-là

    از این علامت، برای نوشتن واژگان ترکیبی نیز می‌توانید استفاده کنید. مثلاً اگر بخواهید اعداد زیر صد را به حروف بنویسید، باید از هایفن استفاده کنید.

    علامت پرانتز در زبان فرانسه

    علامت پرانتز () یا Les parentheses در زبان فرانسه برای جدا کردن عبارت جدا اما مرتبط به جمله استفاده می‌شود. بعد از پرانتز نیز لازم نیز کلمه را با حرف بزرگ شروع کنید، چرا که جمله هنوز تمام نشده است.

    علامت آپاستروف در زبان فرانسه

    علامت آپاستروف (‘)  یا L’apostrophe در زبان فرانسه برای مخفف کردن عبارت استفاده می‌شود و تلفظ را نیز برای ما آسان می‌کند. برای مثال، L’air (هوا) با استفاده از آپاستروف مخفف شده است.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا در دوره‌های ما ثبت‌نام کنید!”

    مشاهده دوره‌های آموزش زبان فرانسه

    سخن آخر

    تا به اینجا با علائم نگارشی در زبان فرانسوی و کاربردهایشان آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، بسیاری از علائم نگارشی در زبان فرانسه، مانند ویرگول، نقطه، نقطه ویرگول، علامت سوال و علامت تعجب، در زبان فارسی نیز وجود دارد و همان کاربرد را دارد. بنابراین با کمی تمرین و تکرار، می‌توانید کاربرد علائم نگارشی را یاد بگیرید و از آن‌ها در نوشته‌های‌تان نیز استفاده کنید. با به کارگیری درست این علائم، می‌توانید متنی اصولی بنویسید که هر خواننده‌ای، بتواند آن را بدون سوء برداشت بخواند.

  • ساختار جمله در زبان اسپانیایی

    چرا یادگیری ساختار جمله در زبان اسپانیایی مهم است؟ اگر ساختار جمله را در زبان اسپانیایی به خوبی یاد بگیرید، دیگر جمله را با ساختار فارسی روی کاغذ و در ذهن‌تان نمی‌آورید، بلکه کاملاً اسپانیایی فکر می‌کنید و می‌نویسید. هر جمله اسپانیایی متشکل از اجزای مختلف است و هر کدام از این اجزا نیز طبق قواعد دستور زبان اسپانیایی در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند. یادگیری ساختار جمله در زبان اسپانیایی کلید روان صحبت کردن و نگارش متن صحیح است. بنابراین اولین قدم در تقویت مهارت‌های زبانی مختلف درک ساختار جمله اسپانیایی و دستور زبان آن است. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد ساختار جمله در زبان اسپانیایی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    انواع جمله در زبان اسپانیایی

    در زبان اسپانیایی نیز، مانند هر زبان دیگری، انواع مختلف جمله وجود دارد. وقتی شروع به یادگیری دستور زبان اسپانیایی می‌کنید یا متون مختلف اسپانیایی را می‌خوانید، با شش نوع جمله مواجه خواهید شد. در ادامه، از رایج‌ترین انواع جمله در زبان اسپانیایی برای‌تان گفته‌ایم.

    • جمله‌های خبری
    • جمله‌های منفی
    • جمله‌های سوالی
    • جمله‌هایی شامل صفت
    • جمله‌هایی شامل مفعول مستقیم و غیرمستقیم
    • جمله‌هایی که  در آن‌ها، از واژه que برای برقراری ارتباط میان ایده‌ها استفاده شده است.

    هر کدام از این جمله‌ها، ساختار مشخصی در دستور زبان اسپانیایی دارند و طبق قاعده دستوری مشخصی ساخته می‌‌شوند، اما یادتان باشد که اسپانیایی زبانی انعطاف‌پذیر است و طبق بافتار متن، ساختار جمله تغییر می‌کند.

    جمله خبری در زبان اسپانیایی

    هدف از جمله خبری در زبان اسپانیایی ارائه اطلاعاتی در مورد شرایط یا اتفاقات خاص است. جمله خبری در زبان اسپانیایی در زمان‌ها مختلف (گذشته، حال یا آینده) ساخته می‌شود.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    کلودیا هر سال به دیدار خانواده‌اش می‌رود.Claudia visita a su familia cada año.
    کلودیا سال قبل به دیدار خانواده‌اش رفت.Claudia visitó a su familia el año pasado.
    کلودیا سال بعد به دیدار خانواده‌اش خواهد رفت.Claudia visitará a su familia el próximo año.

    ترتیب اجزای در جمله‌های خبری به شرح زیر است:

    • فاعل
    • فعل (صرف شده با توجه به ضمیر یا اسم و زمان)
    • مکمل (مستقیم یا غیرمستقیم)

    در زبان اسپانیایی، لازم نیست همیشه ضمیر را به جای فاعل جمله بیاوریم، چرا که در فعل، معلوم است که به کدام ضمیر اشاره شده است.

    به مثال زیر توجه کنید:

    ترجمهجمله بدون ضمیرجمله با ضمیر
    هر روز تلویزیون تماشا می‌کنم.Veo televisión cada domingo.Yo veo televisión cada domingo.
    می‌خواهیم تکالیف را انجام دهیم.Queremos hacer la tarea.Nosotros(as) queremos hacer la tarea.

    جمله منفی در زبان اسپانیایی

    جمله منفی یا oración negative در زبان اسپانیایی برای نفی کردن ساخته می‌شود. جمله منفی نیز، مانند جمله خبری، در زمان‌های مختلف به کار می‌رود. برای ساختن جمله منفی، باید قید منفی کننده را قبل از فعل جمله قرار دهید.

    پرکاربردترین منفی‌ساز در زبان اسپانیایی no است.

    در برخی موارد نیز، از کلمه‌هایی مانند jamás و nunca (هرگز)، ni… ni، tampoco،  nadie (هیچ کس)، nada (هیچ کس) و غیره، استفاده می‌شود.

    در جدول زیر، جمله‌هایی را با no منفی کرده‌ایم.

    من نمی‌خواهم به دندانپزشکی بروم.Yo no quiero ir al dentista.
    او در گردهمایی شرکت نکرد.Ella no asistió a la reunión.
    آن‌ها اتومبیل را تعمیر نخواهند کرد.Ellos no repararán el auto.

    جای no در جمله کجاست؟ این واژه را قبل از فعل اصلی جمله قرار دهید.

    منفی کردن دوباره در زبان اسپانیایی، از لحاظ دستوری، کاملاً صحیح است. گویش‌وران زبان اسپانیایی از این نوع جمله‌های منفی بسیار استفاده می‌کنند. برای ساختن این نوع جمله‌ها، می‌توانید از انوع قیدهای منفی‌ساز استفاده کنید.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    من هرگز سالار مگس‌ها را نخوانده‌ام.Nunca he leído El Señor de las Moscas.
    دنیلا نه دوست دارد مطالعه کند و نه دوست دارد کار کند.A Daniela no le gustaba ni estudiar ni trabajar.
    امشب، هیچ کس به مهمانی نخواهد آمد.No vendrá nadie esta noche a la fiesta. or Nadie vendrá esta noche a la fiesta.

    برای تأکید بر منفی بودن جمله، از قیدهای منفی ساز استفاده می‌شود.

    هنگام ساختن جمله منفی در زبان اسپانیایی، به دو نکته زیر توجه داشته باشید.

    • اگر از قیدهای منفی‌ساز قبل از فعل قرار بگیرند، دیگر لازم نیست قید no را قبل از فعل قرار دهید.
    • اگر قیدهای منفی ساز بعد از فعل قرار بگیرند، قید no به جمله اضافه می‌شود.

    هنگام ترجمه جمله‌های دو بار منفی در زبان اسپانیایی، اصلاً لازم نیست این تأکید را منتقل کنید، بلکه می‌توانید آن را به شکل معمول ترجمه کنید.

    جمله سوالی در زبان اسپانیایی

    جمله سوالی در مکالمه‌های روزمره بسیار پرکاربرد است. در زبان اسپانیایی، علاوه بر پرسیدن سوال، برای پیشنهاد دادن یا درخواست کردن به شیوه مودبانه، می‌توانید از این جمله‌ها استفاده کنید.

    هنگام نوشتن جمله سوالی اسپانیایی یک نکته مهم را در ذهن داشته باشید: باید دو علامت سوال (¿?)، یکی در ابتدای جمله (¿) و یکی دیگر در انتهای جمله (?).

    به مثال‎‌های زیر توجه کنید:

    نام تو چیست؟¿Cómo te llamas?
    آیا خواهرش سر کار رفت؟¿Su hermana fue a trabajar?
    آیا می‌خواهی جای نشستنت را تغییر دهی؟¿Le importaría cambiarse de asiento?
    کریسمس آینده به کجا خواهی رفت؟¿A dónde vas a ir la próxima Navidad?

    در زبان اسپانیایی نیز، دو نوع جمله سوالی وجود دارد:

    • سوالات بله و خیر
    • سوالات با کلمه‌های پرسشی

    سوالات بله و خیر، همانطور که از نام‌شان معلوم است، پاسخ‌شان بله یا خیر است. ساختار این جمله‌ها بسیار آسان است و آهنگ آن‌ها نیز خیزشی است. به سوالات زیر توجه کنید:

    آیا این لباس را دوست داری؟¿Te gusta esta camisa?
    آیا تا کنون به مدلین رفته‌ای؟¿Has ido a Medellín alguna vez?
    آیا میشل هدیه را دوست داشت؟¿Le gustó el regalo a Michelle?

    نوع دیگر جمله سوالی در زبان اسپانیایی زمانی به کار می‌رود که به اطلاعات بیشتر نیاز داریم. پرکاربردترین کلمه‌های پرسشی در زبان اسپانیایی عبارتند از quién (چه کسی)، qué (چه چیزی)، cuándo (چه زمانی) و por qué (چرا).

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    آن‌ها کجا متولد شدند؟¿Dónde nacieron?
    ساعت چند است؟¿Qué hora es?
    تولد خوزه لوییس کی است؟¿Cuándo es el cumpleaños de José Luis?

    جمله‌های همراه با صفت در زبان اسپانیایی

    از صفت برای توصیف واژه‌ها استفاده می‌کنیم تا اطلاعات و جزئیات بیشتری را در مورد موضوع مورد نظرمان ارائه دهیم.

    در زبان اسپانیایی، باید صفت را با توجه به تعداد و جنیسیت اسم بسازید.

    اما جایگاه صفت در جمله اسپانیایی کجاست؟ صفت بعد از اسم یا واژه‌ای که قرار است توصیف شود قرار می‌گیرد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من خانواده شگفت انگیزی دارم.Tengo una familia maravillosa.
    دنیل مدل خانه‌ جدیدش را به تازگی تغییر داده است.Daniel acaba de remodelar su casa nueva.
    دلیا و خواهرش کفش‌های گرانی را خریدند.Delia y su hermana compraron zapatos costosos.

    برخی از صفت‌ها نیز، مانند اعداد و صفت‌های ملکی، قبل اسم یا واژه قرار می‌گیرند.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    خاله لارا دو گربه سفید دارد.La tía de Laura tiene dos gatos blancos.
    باید اتاقت را مرتب کنی، زیرا به هم ریخته است.¡Debes arreglar tu cuarto porque es un desastre!

    همچنین اگر بخواهید روی صفت تأکید کنید یا تأکید بیشتری روی اسم مورد نظرتان کنید، می‌توانید صفت را قبل از اسم قرار دهید.

    یادتان باشد که یک سری صفت‌ها در زبان اسپانیایی وجود دارند که اگر قبل یا بعد از اسم مورد نظر قرار بگیرند، مفهوم را تغییر می‎‌دهند. اگر این صفت‌ها را قبل از اسم قرار دهید، معنا مبهم و انتزاعی خواهد شد. اگر آن‌ها را بعد از اسم قرار دهید، معنا عینی‌تر خواهد بود.

    به جدول زیر توجه کنید:

    معناصفت
    قبل از اسم: موقعیت یا دسته‌بندی مهم بعد از اسم: بلندAlto
    قبل از اسم: قبلاً بعد از اسم: قدیمیAntiguo(a)         
    قبل از اسم: اطلاعات غیردقیق بعد از اسم: درستCierto(a)
    قبل از اسم: عالی، شگفت انگیز، باحال بعد از اسم: بلند، بزرگGrande
    قبل از اسم: بی اهمیت، معمولی بعد از اسم: ساده، غیرپیچیدهSimple

    جمله‌هایی با مضیر مفعولی مستقیم و غیرمستقیم

    برای شناخت این نوع جمله در زبان اسپانیایی، ابتدا باید فرق میان مفعول مستقیم و غیرمستقیم را بشناسیم.

    مفعول مستقیم واژه‌ یا اسمی است که عمل روی آن انجام شده است.

    مفعول غیرمستقیم اسم یا واژه‌ای است که خود مفعول مستقیم را دریافت کرده است.

    جمله با مفعول مستقیم

    برای یافتن مفعول مستقیم در جمله، باید بپرسید چه کسی یا چه چیزی.

    اما جایگاه مفعول مستقیم یا ضمیر مفعولی مستقیم در جمله اسپانیایی کجاست؟

    • اگر در جمله یک فعل وجود داشته باشد، مفعول مستقیم قبل از فعل صرف شده قرار می‌گیرد، درست مثل فرمول زیر:

    مکمل+ فعل+ ضمیر مفعولی مستقیم+فاعل

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من دختر را می‌بینم.Veo a la chica.جمله خبری
    من او را می‌بینم.La veo.کاربرد ضمایر مفعولی مستقیم
    • اگر در جمله، فعل صرف‌شده+ مصدر وجود داشته باشد، ضمیر مفعولی مستقیم قبل یا بعد از آن قرار می‌گیرد:

    ضمیر مفعولی مستقیم قبل از فعل صرف شده:

    فعل مصدر+ فعل صرف‌شده+ ضمیر مفعولی مستقیم+ فاعل

    ضمیر مفعولی مستقیم بعد از مصدر:

    ضمیر مفعولی مستقیم+ مصدر+ فعل صرف‌شده+ فاعل

    یادتان باشد که فرقی نمی‌کند از کدام فرمول برای ساختن جمله استفاده کنید، در هر صورت، معنای جمله هیچ تغییری نمی‌کند.

    ساختار جمله با ضمایر مفعولی غیرمستقیم نیز دقیقاً مثل ساختار جمله با ضمایر مفعولی مستقیم است.

    جمله اسپانیایی با واژه que

    در زبان اسپانیایی، از واژه que برای برقراری ارتباط میان ایده‌های مختلف استفاده می‌کنیم و معمولاً آن را به صورت «که»، «چیزی که» و «کسی که» ترجمه می‌کنیم. یادتان باشد که نباید que را به qué اشتباه بگیرید.

    واژه que نوعی ضمیر ربطی است که به فاعل اشاره دارد یا اینکه اجزای مختلف جمله را به یکدیگر متصل می‌کند.

    اگر que به جای ضمیر ربطی استفاده کنیم، در واقع، هدف‌مان اشاره به شخص یا جسمی است که در جمله، به آن اشاره کرده‌ایم.

    به مثال زیر توجه کنید:

    این لپتاپی است که دیروز خریدم.Esta es la laptop que compré ayer.
    دنیل کسی است که بلیط‌ها را برای کنسرت می‌فروشد.Daniel es la persona que vende las entradas para el concierto. ¿Lo conoces?
    من در آزمون رانندگی که ماه آینده در آن شرکت کردم رد شدم.Reprobé la prueba de conducir que había tomado el mes pasado.

    اگر واژه que در جایگاه حروف ربط قرار بگیرد، دو مفهوم را در جمله به یکدیگر متصل می‌کند. ساختار جمله در این مورد مشابه با ساختار جمله‌های بالا است.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    ممکن است که فردا برف ببارد.Es posible que mañana nieve.
    او نگران است که پسرش نرسد.Le preocupa que su hijo no ha llegado.

    در برخی از موارد نیز، می‌توانید از عبارت de que استفاده کنید، بدون اینکه تغییری در معنای جمله ایجاد شود.

    از واژه que برای برقراری ارتباط در جمله‌های تفضیلی نیز می‌توانید استفاده کنید. در این جمله‌ها، از que برای مقایسه استفاده می‌کنیم. در این بافتار، واژه que دقیقاً مشابه با واژه than در زبان انگلیسی است.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    در برخی از کشورها، سفر با اتوبوس بسیارکم استرس‌تر از سفر با مترو است.En algunos países, viajar en autobús es menos estresante que viajar en el metro.
    برادر جولیان جوان‌تر و بانمک‌تر از او است.El hermano de Julian es más joven y divertido que él.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با ساختار جمله در زبان اسپانیایی آشنا شدید. در زبان اسپانیایی، شش نوع جمله پرکاربرد وجود دارد. برای مثال، جمله‌های خبری، سوالی، تعجبی، منفی و جمله‌های همراه با صفت و que از پرکاربردترین جمله‌ها در زبان اسپانیایی هستند. کافی است ساختار این شش نوع جمله اسپانیایی را یاد بگیرید تا بتوانید به این زبان بنویسید و فکر کنید. یادتان باشد که یکی از مهم‌ترین و ضروری‌ترین گام‌ها برای تسلط بر زبان اسپانیایی و تقویت مهارت‌های چهارگانه زبانی یادگیری ساختار جمله در زبان اسپانیایی است.

  • انواع اسم در زبان آلمانی

    یکی از بخش‌های مهم و دشوار یادگیری زبان آلمانی یادگیری انواع اسم و قوانین مختص به آن است. در زبان آلمانی، سه نوع اسم، از لحاظ جنسیت، وجود دارد: مذکر، مونث و خنثی. اما چگونه این اسامی را تشخیص دهیم؟ آیا شناخت انواع انواع اسم در زبان آلمانی ضروری است؟  در این مطلب، هر آنچه باید در مورد انواع اسم در زبان آلمانی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    اسم در زبان آلمانی چست؟

     در زبان آلمانی اسم را Nomen یا Substantiv می‌نامند. اسامی آلمانی متفاوت با اسامی انگلیسی است. هنگام یادگیری زبان آلمانی، اسم اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کند.

    نوشتن اسم با حروف بزرگ در زبان آلمانی

    پیش از هر چیزی، باید بدانید که در زبان آلمانی، همه اسم‌ها با حرف بزرگ شروع می‌شوند، بنابراین هنگام خواندن متن یا جمله آلمانی، می‌توانید اسامی را به خوبی شناسایی کنید. به علاوه، اسم‌ها در زابن آلمانی همیشه همراه با der، die، das، den، dem، seine، meine و دیگر حروف تعریف همراه می‌شود.

    اسامی ترکیبی در زبان آلمانی

    در زبان آلمانی کلمه‌هایی طولانی وجود دارد که معمولاً حاصل ترکیب چند اسم هستند. در ابتدای مسیر یادگیری زبان المانی، یادگیری این کلمات بسیار دشوار است، اما رفته رفته، به وجود این کلمات در زبان آلمانی و یادگیری‌شان عادت می‌‎کنید. این کلمه‌های طولانی را اسامی ترکیبی (komposita) می‌نامند. در این کلمات، واژه دوم جنسیت اسم را تعیین می‌کند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    سیب+ درخت= درخت سیبApfel + Baum = Apfelbaum
    فیلم+ مدرسه= مدرسه فیلمFilm + Schule = Filmschule

    جنسیت اسامی در زبان آلمانی

    اسامی آلمانی، از حیث جنسیت، به سه دسته تقسیم می‌شوند: مونث، مذکر و خنثی. یادگیری جنسیت اسامی در زبان آلمانی اهمیت بسیار زیادی دارد، زیرا باید حروف تعریف را با توجه به جنسیت انتخاب کنید.

    در جدول زیر، از حروف تعریف معین برای اسامی آلمانی برای‌تان گفته‌ایم.

    مذکرder
    مونثdie
    خنثیdas
    جمعdie

    در جدول زیر، کاربرد حروف تعریف را در کنار اسم ببینید.

    میزder Tisch
    لامپdie Lampe
    تختخوابdas Bett
    جعبه‌هاdie Kisten

    اما منظور از اسامی خنثی در زبان آلمانی چیست؟ در بسیاری از زبان‌ها اسامی به دو دسته مذکر و مونث تقسیم می‌شوند، اما در برخی از آن‌ها نیز بیش از دو جنسیت وجود دارد. برای مثال، در زبان‌های روسی ، آلمانی و لاتین سه نوع جنسیت وجود دارد که یکی از آن‌ها خنثی است. ممکن است شنیدن جنسیت خنثی باعث سردرگمی‌تان شود. جنسیت خنثی مثل دو جنسیت دیگر است و صرفاً نامش خنثی است.

    هنگام یادگیری واژگان آلمانی، بهتر است حرف تعریف‌شان را نیز به همراه‌شان یاد بگیرید یا اینکه آن‌ها را براساس جنسیت‌شان دسته‌بندی کنید و یاد بگیرید. در جدول‌های زیر، واژگان را برای‌تان دسته‌بندی کرده‌ایم.

    اسامی مذکر در زبان آلمانی  (der)

    دسته اول متعلق به اسامی مذکر است. اما کدام اسامی در این دسته قرار می‌گیرند؟

    اسامی مربوط به مردها

    اسامی منتهی به – -ling, -ig, -ner, -smus, -er, -ich, -ismus, -ist, -antو -us.

    برای مثال، der Lehrling و der Schaffner در این دسته قرار می‌گیرند.

    اسامی فصل‌ها، روزهای هفته و ماه‌ها در این دسته قرار می‌گیرند. برای مثال، der Herbst (پاییز)، der Süden (جنوب) و  der Schnee (برف) در دسته واژگان مذکر قرار می‌گیرند.

    نام برند ماشین‌ها مذکر هستند. برای مثال، der Audi، der BMW و der Mercedes.

    جالب است بدانید که تقریباً دو سوم از واژگان تک سیلابی مذکر هستند، بنابراین اگر می‌خواهید جنسیت واژگان کوتاه را حدس بزنید، مذکر گزینه مناسبی است.

    مردder Mann
    درختder Baum
    رودخانهder Fluss
    توپder Ball
    کوله پشتیder Rucksack
    پرندهder Vogel

    اسامی مونث در زبان آلمانی (die)

    حرف تعریف اسامی مونث die است. اسامی زیر در دسته اسامی مونث آلمانی قرار می‌گیرند.

    • اسامی مربوط به زنان، مانند die Mutter (مادر)
    • اسامی منتهی به falt, -e, -ie, -ei, -enz, -anz, -heit, -keit, -tät, -ik, -tion, -sion, -schaft, -ung, -ur و -t
    • اعداد و نام هواپیماها، کشتی‌ها و درختان
    • اسامی وام‌گرفته از زبانهای دیگر که منتهی به -ade, -age, -anz, -enz, -ik, -ion, -tät, و -ur هستند. برای مثال، die Schokolade (شکلات)، die Musik (موسیقی)، die Kultur (فرهنگ)
    • برند موتور سیکلت‌ها
    زنdie Frau
    اردکdie Ente
    ابرdie Wolke
    ساعتdie Uhr
    خیابانdie Straße
    دوربینdie Kamera

    اسامی خنثی در زبان آلمانی (das)

    اسامی خنثی در زبان آلمانی با حرف تعریف das همراه می‌‎‌شوند.

    • اسامی منتهی به موارد رو به رو خنثی هستند: -chen, -ial, -ium, -lein, -ma, -ment, -nis, -o, -tum و -um.
    • اسم رنگ‌ها خنثی است. برای مثال، (das) Rot (قرمز)، (das) Blau (آبی)
    • نام فلزات و تقریباً همه عناصر شیمیایی، مانند das Messing (برنج)، das Aluminium (آلومینیوم) و das Kupfer (مس).
    • اسامی برگرفته از افعال و صفت‌ها. برای مثال، das Schreiben (نوشتن) و das Böse (شیطان)
    کودکdas Kind
    کتابdas Buch
    اتومبیلdas Auto
    دوچرخهdas Rad

    اسامی جمع در زبان آلمانی (die)

    کودکانdie Kinder
    کفش‌هاdie Schuhe
    گل‌هاdie Blumen

    در این بین، یک سری استثنا نیز وجود دارد که پیرو قوانین فوق نیستند. بهتر است به قوانین اکتفا نکنید، بلکه هنگام یادگیری هر واژه جنسیت آن را به یاد بسپارید.

    به جدول زیر توجه کنید.

    خنثی است، با وجود معنایشدخترdas Mädchen
    مذکر است، با وجود اینکه به e ختم شده است.پسرder Junge
    خنثی است، با وجود اینکه به ant ختم می‌شود.کروسانdas Croissant
    خنثی است، با وجود اینکه به ant ختم می‌شود.رستورانdas Restaurant

    سخن آخر

    تا به اینجا، با انواع اسم در زبان المانی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، اسامی به سه دسته تقسیم می‌شوند: مذکر، مونث و خنثی. هر کدام از جنسیت‌ها حرف تعریف مختص به خودشان را دارند. برای استفاده از اسامی آلمانی در جمله، باید جنسیت‌شان را بشناسید. هنگام یادگیری هر واژه آلمانی، حرف تعریف مختص به آن را نیز یاد بگیرید تا جنسیت آن همواره در یادتان باقی بماند.

  • آموزش گرامر اسامی انتزاعی و عینی در زبان انگلیسی

    اگر اهل ادبیات و فلسفه و زبانشناسی باشید، حتماً واژه‌های عینی و انتزاعی به گوش‌تان خورده است. اسامی در زبان انگلیسی به دو دسته تقسیم می‌شوند: اسامی انتزاعی (abstract) و عینی (concrete). اما این دو گروه اسم چه تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند؟ نقش اسامی انتزاعی و اسامی عینی در دستور زبان انگلیسی چیست؟ در این مطلب، به آموزش گرامر اسامی انتزاعی و عینی در زبان انگلیسی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید!

    اسامی عینی در زبان انگلیسی

    منظور از اسامی عینی در زبان انگلیسی همان چیزهایی است که قابل دیدن، لمس شدن و بوییدن هستند. در زبان انگلیسی، اکثر اسم‌های عینی یا concrete هستند. برای مثال، سنگ، پروانه و مادربزرگ از اسمی عینی در زبان انگلیسی هستند. حتی چیزهایی که با چشم دیده نمی‌شوند، مانند هوا (که فقط لمس می‌شود) و موسیقی (که فقط شنیده می‌شود) از اسامی عینی هستند.

    چیزهای میکروسکوپی، مانند اتم، مولکول و باکتری، نیز از اسامی عینی هستند، چرا که در دنیای فیزیکی وجود دارند.

    حتی شخصیت‌های فانتزی، مانند تک شاخ، نیز از اسامی عینی هستند.

    به طور کلی، اسامی جاندار را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:

    چیزهای جاندار

    اسم‌های مربوط به مردم، حیوانات، گیاهان، موجودات زنده و اسامی خاص (Billie Eilish, California redwood)

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    frog

    goose

    fern

    virus

    painter

    prime minister

    Danny DeVito

    Santa Claus

    مکان‌ها

    اسامی مربوط به مکان‌های عمومی (city, mountain) و خاص (Lagos, Mount Fuji)

    town

    river

    island

    peninsula

    planets

    universe

    Florida

    Antarctica

    چیزهای مادی

    چیزهایی که می‌توانید از طریق حواس پنج‌گانه‌مان درک‌شان کنیم. در این‌جا، فقط منظور چیزهای فیزیکی، مانند furniture و statues نیست، بلکه چیزهایی مانند dances و noise در این دسته قرار می‌گیرند.

    chair

    hole

    sound

    tango

    guitar

    social media

    Grammarly

    The Bluest Eye (novel)

    اسامی انتزاعی در زبان انگلیسی چیست؟

    اسامی انتراعی یا abstract nouns در زبان انگلیسی، بر خلاف اسامی عینی، از طریق حواس پنج‌گانه قابل درک نیستند. ایده‌ها، احساسات ، عواطف و موارد غیر ملموسی که فقط در ذهن انسان‌ها وجود دارند و هیچ گونه نمود خارجی ندارند در دسته اسامی انتزاعی قرار می‌گیرند.

    از اسامی انتزاعی در زبان انگلیسی، می‌توان به intelligence و education اشاره کرد.

    اسامی انتزاعی یاد ذهنی را می‌تواند به چند گروه تقسیم‌بندی کرد:

    احساسات و عواطف: اسم‌هایی که حالت‌ها، عواطف، روحیه ما را توصیف می‌کنند، برای مثال، anger و comfort.

    love

    sadness

    resentment

    fondness

    hatred

    enjoyment

    ویژگی‌ها: اسم‌هایی که ویژگی‌های شخصیتی و کیفیت چیزی یا کسی را توصیف می‌کنند، برای مثال، bravery و elegance

    beauty

    courage

    ignorance

    devotion

    charm

    confidence

    مفاهیم فلسفی: اسم‌هایی که ایده‌های و اصول منطقی و فلسفی را شرح می‌دهند، برای مثال، morality و socialism

    ethics

    justice

    conservatism

    democracy

    nihilism

    Darwinism

    وضعیت: اسم‌های شرایطی را وصف می‌کنند، برای مثال، chaos و luxury

    stability

    harmony

    permanence

    freedom

    peace

    sustainability

    زمان: اسم‌هایی که به زبان مربوط می‌شوند، برای مثال، minute، year، Wednesday و July

    hour

    decade

    century

    Friday

    August

    the 80s

    تشخیص اسامی انتزاعی و عینی در زبان انگلیسی

    تشخیص اسامی انتزاعی و عینی در زبان انگلیسی کار ساده‌ای نیست، اما راه ساده‌ای برای تشخیص این اسامی وجود دارد. اگر برای تبدیل واژه به اسم از پسوند استفاده شده باشد، اسم‌تان انتزاعی است. برای مثال، واژۀ cute به علاوۀ پسوند ness تبدیل به واژه‌ای انتزاعی می‌شود: cuteness.

    برخی از رایج‌ترین پسوندهای انگلیسی برای تبدیل واژه به اسم عبارتند از:

    -acy/-cy—normalcy, privacy, vacancy

    -ance/-ence—maintenance, persistence, importance

    -ism—feminism, atheism, patriotism

    -ity—velocity, animosity, creativity

    -ment—agreement, entertainment, government

    -ness—business, cleanliness, happiness

    -ship—friendship, internship, relationship

    -sion/-tion—compassion, consideration, demolition

    دستور زبان اسامی انتزاعی و عینی در زبان انگلیسی

    در دستور زبان انگلیسی، هیچ تفاوتی میان اسامی انتزاعی و اسامی عینی وجود ندارد. در واقع، دستور زبان برای هر دو گروه اسامی یکسان است. برای مثال، در مورد s  مالکیت، برای هر دو گروه کلمه به یک شیوه از این s استفاده می‌کنیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    beauty’s price

    book’s price

    در مورد ساختن عبارت‌های انگلیسی نیز می‌توان گفت که قواعد یکسان است. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    trash can

    entertainment business

    اسامی انتزاعی و عینی در جمله‌ های انگلیسی

    تا به اینجا، اسامی انتزاعی و اسامی عینی را شناختید. در ادامه، از کاربرد این واژگان در جمله‌ برای‌تان گفته‌ایم.

    I ate pasta in an expensive restaurant.

    رستوران و پاستا هر دو عینی هستند، چرا که می‌توانید هر دو را مشاهده کنید.

    I listened to the music you recommended.

    موسیقی اسمی عینی است، چرا که می‌توانید صدای آن را بشنوید.

    His religion is Jainism, I guess.

    در جمله بالا، واژه‌های religion و Jainism انتزاعی هستند، چرا که نمی‌توانید آن‌ها را با حواس پنجگانه‌مان درک کنیم.

    سخن آخر

    شناخت اسامی انتزاعی و عینی در زبان انگلیسی اهمیت بسیار زیادی دارد. در واقع، می‌توانید با این دسته‌بندی با ماهیت اسامی آشنا شوید. وقتی صحبت از گرامر زبان انگلیسی به میان می‌آید، دستور زبان هیچ تغییری نمی‌کند. در واقع، دستور زبان انگلیسی برای هر دو گروه یکسان است.

  • نسبت های فامیلی به انگلیسی – تمام نسبت ها + تمرین

    در همان اولین مراحل یادگیری زبان انگلیسی، با اعضای خانواده و نسبت های فامیلی به انگلیسی آشنا خواهید شد. اما چرا؟ نسبت های فامیلی به انگلیسی آنقدر پرکاربرد است که نمی‌توانید بدون آن‌ها صحبت کنید. برای مثال، وقتی کسی را برای اولین بار مشاهده می‌کنید و او سوالاتی را در مورد خانواده‌تان از شما می‌پرسد که برای درک کردن آن‌ها و پاسخ دادن به آن‌ها، باید نسبت های فامیلی به انگلیسی را بشناسید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد نسبت‌های فامیلی به انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    اعضای خانواده در زبان انگلیسی

    در قدم اول، به سراغ معادل انگلیسی واژه خانواده و اعضای خانواده می‌رویم. واژه family معادل خانواده در زبان انگلیسی است.

    واژه family برای اولین بار در قرن پانزدهم وارد زبان انگلیسی شد و ریشه در واژه لاتین familia دارد. اما منظور از خانواده در زبان انگلیسی چیست؟ اعضای خانوده گروهی از مردم هستند که زیر یک سقف زندگی می‌کنند.

    معمولاً از این واژه برای اشاره به والدین، خواهر و برادر استفاده می‌شود. در واقع، کسانی که به یکدیگر نسبت خونی دارند یک خانواده هستند.

    در جدول زیر، از اعضای خانواده در زبان انگلیسی برای‌تان گفته‌ایم.

    واژه انگلیسیتلفظمعنی
    Mom/ ˈmɑːm /مادر
    Dad/ ˈdæd /پدر
    Mother/ ˈmʌðr̩ /مادر
    Father/ ˈfɑːðr̩ /پدر
    Parents/ ˈperənts /والدین
    Sister/ ˈsɪstər /خواهر
    Brother/ ˈbrʌðr̩ /برادر
    Siblings/ ˈsɪblɪŋz /خواهر و برادر
    Daughter/ ˈdɒtər /دختر
    Son/ ˈsən /پسر
    Children/ ˈtʃɪldrən /کودکان
    Wife/ ˈwaɪf /همسر
    Husband/ ˈhʌzbənd /شوهر

    نسبت های فامیلی در زبان انگلیسی

    تا به اینجا، با اعضای خانواده به زبان انگلیسی آشنا شدید. اکنون به نسبت های فامیلی در زبان انگلیسی می‌رسیم. در جدول زیر، نسبت‌های فامیلی و معادل انگلیسی‌شان برای‌تان گفته‌ایم.

    واژه انگلیسیتلفظمعنی فارسی
    Aunt/ ˈænt /خاله یا عمه
    Uncle/ ˈʌŋkl̩ /دایی یا عمو
    Great-aunt/ ˌgreɪt ˈænt /خواهر پدربزرگ یا مادربزرگ
    Great-uncle/ ˌgreɪt ˈʌŋkl̩ /برادر پدربزرگ یا مادربزرگ
    Niece/ ˈniːs /دخترِ خواهر یا برادر
    Nephew/ ˈnefjuː /پسر خواهر یا برادر
    Female cousin/ ˈfiːˌmel ˈkʌzn̩ /دحتر دایی یا عمو دختر خاله یا عمه
    Male cousin/ ˈmeɪl ˈkʌzn̩ /پسر دایی یا عمو پسر خاله یا عمه
    Grandmother/ ˈɡræn ˌmʌðr̩ /مادر بزرگ (مادرِ مادر یا مادرِ پدر)
    Grandfather/ ˈɡrændˌfɑːðər /پدربزرگ (پدر مادر یا پدر پدر)
    Grandparents/ ˈɡrændˌperənts /والدین والدین شما
    Great-grandmother/ ˌgreɪt ˈɡræn ˌmʌðr̩ /پدربزرگ پدر یا مادر
    Great-grandfather/ ˌgreɪt ˈɡrændˌfɑːðər /پدربزرگ پدر یا مادر
    Great-grandparents/ ˌgreɪt ˈɡrændˌperəntsوالدین پدربزرگ و مادربزرگ‌تان
    Great-great-grandmother/ ˌgreɪt ˌgreɪt ˈɡræn ˌmʌðr̩ /مادر پدربزرگ یا مادربزرگ
    Great-great-grandfather/ ˌgreɪt ˌgreɪt ˈɡrændˌfɑːðər /پدر مادربزرگ یا پدربزرگ

    اعضای خانواده همسر در زبان انگلیسی

    وقتی خودتان یا دیگر اعضای خانواده‌تان با کسی ازدواج می‌کنید، یک سری نسبت های فامیلی دیگری ایجاد می‌شود. مادرشوهر، پدرشوهر، برادرشوهر و غیره. در جدول زیر، از نسبت‌های اعضای خانواده همسر در زبان انگلیسی برای‌تان خواهیم گفت.

    واژه انگلیسیتلفظمعادل فارسی
    Stepmom/ step ˈmɑːm /همسر پدرتان (مادر بیولوژیک‌تان نیست)
    Stepdad                       / step ˈdæd /همسر مادرتان (پدر بیولوژیک نیست)
    Step-sister       / step ˈsɪstər /   دختر یا پسر پدرخوانده یا مادرخوانده‌تان
    Step-brother    / step ˈbrʌðr̩ /   پسر مادرخوانده یا پدرخوانده
    Mother-in-law / ˈmʌðər ɪn ˌlɔ: /           مادر شوهر یا همسر شما
    Father-in-law   / fɑ:ðər ɪn ˌlɔ: / پدر شوهر یا همسر شما
    Parents-in-law / ˈperənts ɪn ˈlɑː /         خانواده همسر یا شوهر
    Daughter-in-law/ ˈdɔ:tər ɪn ˌlɔ: /دختر شوهر یا همسر شما
    Son-in-law       / ˈsʌn ɪn ˌlɔ: /    پسر شوهر یا همسرتان

    مکالمه هایی در مورد اعضای خانواده به زبان انگلیسی

    وقتی می‌خواهید در برخورد با اشخاص جدید، مثل دوستان، همکاران یا هر جمع جدیدی، می‌خواهید در مورد اعضای خانواده‌تان صحبت کنید، می‌‌توانید از قبل، یک سری جمله را حفظ کنید تا بتوانید با اعتماد به نفس بیشتری در این باره صحبت کنید. در ادامه، از این مکالمه‌ها به زبان انگلیسی برای‌تان گفته‌ایم.

    چند خواهر و برادر داری؟ من یک برادر بزرگتر و دو خواهر کوچکتر دارم.Q: How many brothers and sisters do you have? A: I’ve got one older brother and two younger sisters.
    چند خواهر و برادر داری؟ من دو خواهر دارم، یکی از آن‌‌ها از من کوچکتر است و دیگری از من بزرگتر است.Q: How many siblings do you have? A: I have two sisters, one older and one younger.
    آیا خانواده بزرگی داری؟ خانواده من متشکل از مادر، پدرخوانده، برادرم مایکل و سگم برونو است.Q: Do you have a big family? A: My family consists of my mom, my stepdad, my brother Michael and my dog Bruno.
    آیا فرزندی داری؟ من یک دختر پنج ساله دارم.Q: Do you have kids? A: I have a 5-year-old daughter.
    خانواده شما چگونه است؟ خانواده من بسیار صمیمی است. خواهرانم بهترین دوستانم هستند.Q: What’s your family like? A: My family is very close. My sisters are my best friends!

    سخن آخر

    تا به اینجا، با نسبت های فامیلی به زبان انگلیسی آشنا شدید و معادل اسامی اعضای خانواده را نیز شناختید. با این شناخت، می‌توانید به خوبی در مورد خانواده و اعضای فامیل تان به زبان انگلیسی صحبت کنید.  

  • آشنایی با ساختار جملات در زبان فرانسه

    آشنایی با ساختار جملات در زبان فرانسه

    برای صحبت کردن و نوشتن به زبان فرانسوی، باید ساختار جملات فرانسوی را بشناسید. در واقع، اجزای مختلف جمله و نحوه کنار هم گذاشتن آن‌ها از بخش‌های مختلف دستور زبان فرانسه است و از همان ابتدای مسیر یادگیری، باید به فکر یاد گرفتن آن باشید.

    در این مطلب، هر آنچه باید در مورد ساختار جملات در زبان فرانسه بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    مدرسه زبان نزدیکتر یک جلسه کلاس خصوصی رایگان هدیه می‌دهد تا با اطمینان ثبت‌نام کنید!

    اصول اولیه ساختار جملات در زبان فرانسه

    ساختار جملات در زبان فرانسوی و انگلیسی بسیار شبیه به یکدیگر است، از این رو، اگر با زبان انگلیسی و ساختار جمله‌های آن آشنایی دارید، یادگیری ساختار جمله‌های فرانسوی نیز برای‌تان آسان‌تر خواهد شد. الگوی جمله‌های ساده در زبان فرانسوی به شرح زیر است:

    مفعول+فعل+فاعل

    به جمله زیر توجه کنید:

    من سیب می‌خورم.Je mange des pommes.

    در جمله بالا، ضمیر je فاعل جمله است، فعل mange فعل جمله است و des pommes مفعول جمله است. اگر می‌خواهید صفتی را به جمله‌تان اضافه کنید، باید آن را بعد از اسم قرار دهید. به مثال زیر توجه کنید:

    من سیب قرمز زیبایی را خوردم.Je mange de belles pommes rouges.

    و اما جایگاه قید در جمله فرانسوی! معمولاً قید بعد از فاعل، فعل و مفعول قرار می‌گیرد. به مثال‌های زیر توجه کنید:

    او به خوبی به زبان فرانسه صحبت می‌کند.Il parle français couramment.
    من به طور مکرر پیتزا می‌خورم.Je mange la pizza fréquemment.

    ترجمه رسمی مدارک به فرانسه با دارالترجمه نزدیکتر به مدیریت مصطفی شالچی

    انعطاف پذیری ساختار جمله در زبان فرانسه

    ساختار جمله فرانسوی بسیار انعطاف‌پذیر است و لزوماً نباید طبق الگوی بالا پیش بروید. در واقع، می‌توانید ترتیب اجزای جمله را تغییر دهید و همواره، جمله صحیحی را داشته باشید.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    فردا، من سر کار خواهم رفت.Demain je vais travailler.
    من سر کار خواهم رفت فردا.Je vais travailler demain.

    همانطور که مشاهده کردید، در جمله‌های بالا، قید در دو جای مختلف قرار گرفته است.

    آماده‌اید تا یادگیری زبان فرانسه را شروع کنید؟ همین حالا به صفحه ما مراجعه کنید و دوره مناسب خود را انتخاب کنید!

    ساختار جمله سوالی در زبان فرانسوی

    و اما ساختار جمله سوالی در زبان فرانسوی چگونه است؟ در زبان فرانسوی، انواع جمله سوالی وجود دارد که در ادامه، از آن‌ها برای‌تان خواهیم گفت.

    استفاده از کلمات پرسشی در زبان فرانسوی

    ساده ترین روش برای ساختن جمله پرسشی در زبان فرانسوی افزودن کلمه پرسشی به جمله است. پرکاربردترین کلمه پرسشی Est-ce que و Est-ce است. کلمه پرسشی اول در ابتدای جمله فعل‌دار قرار می‌گیرد و کلمه پرسشی دوم در ابتدای اسم قرار می‌گیرد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    آیا تو به زبان انگلیسی صحبت می‌کنی؟Est-ce que vous parlez anglais ?
    آیا این روش صحیح است؟Est-ce la bonne façon ?
    آیا غذا خوب است؟Est-ce que la nourriture est bonne ?

    از کلمات پرسشی رایج در زبان فرانسوی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

    چگونهComment
    چه چیزیQue / Qu’est-ce que que
    چه نوعیQuel genre
    چه وقتیQuand
    کجا
    چه کسیQui
    چراPourquoi

    افزودن عبارت سوالی به انتهای جمله

    با افزودن عبارتی کوتاه به انتهای جمله، می‌توانید جمله سوالی فرانسوی بسازید. به جمله‌های زیر توجه کنید:

    ما مسیر درست را می‌رویم، درست است؟Nous allons dans bonne direction, n’est-ce pas ?
    ما اوقات خوبی را داشتیم، نداشتیم؟Nous avons passé un très bon moment, n’est-ce pas ?

    این نوع جمله سوالی در میان گویش‌وران زبان فرانسوی بسیار رایج است.

    می‌خواهید درباره زبان فرانسه بیشتر بدانید؟‌اینجا را کلیک کنید:

    عوض کردن جای فاعل و فعل در زبان فرانسوی

    آخرین راه برای ساختن جمله سوالی در زبان فرانسوی جابه جا کردن جای فاعل و فعل است، درست مثل سوالی کردن جمله انگلیسی. در این جمله‌های سوالی، باید ابتدا فعل را قرار دهید، سپس فاعل را.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    آیا تو به زبان انگلیسی صحبت میکنی؟Parlez-vous anglais ?
    آیا او ترک کرد؟Est-il parti?
    آیا می‌توانی به ما کمک کنی؟Pouvez-vous nous aider?
    آیا او به خوبی صحبت می‌کند؟Parle-t-il bien?

     جمله های سوالی پرتکرار در زبان فرانسه

    برخی از جمله‌های سوالی در زبان فرانسه بسیار پرتکرار هستند، بنابراین حفظ کردن آن‌ها به شما کمک می‌کند تا سریع‌تر به این زبان مسلط شوید.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    قیمت این چقدر است؟Combien ça coûte ?
    چگونه به شهر رسیدی؟Comment arrivez-vous en ville ?
    قطار چه زمانی رسید؟Quand arrive le train ?
    چرا عضبانی هستی؟Pourquoi es-tu agacé ?

    ساختار جمله منفی در زبان فرانسه

    برای ساختن جمله منفی در زبان فرانسه، باید ne یا n و pas را به فعل اضافه کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من غذا نمی‌خواهم.Je ne veux pas de nourriture.
    من نمی‌خواستم دور بروم.Je n’ai pas marché loin.
    او هرگز الکل نمی‌خورد.Elle ne boit jamais d’alcool.
    او هیچ مردی را دوست ندارد.Elles n’aiment aucun homme.

    سخن اخر

    تا به اینجا، با ساختار جملات در زبان فرانسه آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، برای جمله سازی به زبان فرانسه، باید اجزای مختلف جمله را بشناسید تا بتوانید جمله‌های خبری و پرسشی را به زبان فرانسوی بسازید. آشنایی با ساختار جملات در زبان فرانسه اهمیت بسیار زیادی دارد و بهتر است از همان ابتدا، به فکر یادگیری اصولی آن باشید تا بتوانید به خوبی بنویسید و صحبت کنید.

  • کلاس‌ خصوصی زبان بهتر است یا گروهی؟

    کلاس خصوصی زبان بهتر است یا کلاس گروهی؟ این سوال برای همه کسانی که تصمیم به یادگیری زبان جدیدی دارند پیش می‌آید. برای رسیدن به پاسخ این سوال، باید عوامل متعددی را در نظر بگیرید، مزایا و معایت هر کدام را بدانید تا در نهایت، به جواب درست برسید. در واقع، با شناخت مزایا و معایب کلاس‌های خصوصی و گروهی زبان و نیازهای خودتان، می‌توانید انتخاب درستی را انجام دهید. در این مطلب، برای‌تان خواهیم گفت که کلاس خصوصی زبان بهتر است یا گروهی. با ما همراه باشید.

    مزایای شرکت در کلاس خصوصی زبان

    وقتی در کلاس خصوصی شرکت می‌کنید، توجه و تمرکز مدرس زبان فقط برای شما است. در کلاس خصوصی زبان، مدرس مهارت‌های زبانی‌تان را می‌سنجد، نقاط ضعف و نقاط قوت‌تان را می‌سنجد و بر همان اساس، به شما تدریس می‌کند.

    اگر هدف خاصی از یادگیری زبان جدید دارید، باید سریعاً زبان جدید را یاد بگیرید و  و مهارت‌های مشخصی را در خودتان تقویت کنید، بهتر است به سراغ کلاس های خصوصی زبان بروید. برای مثال، اگر قرار است در یک مصاحبه کاری شرکت کنید یا اینکه برای آزمون زبان خاصی آماده شوید، کلاس خصوصی می‌تواند کمک‌تان کند.

    معمولاً کسانی که می‌خواهند در موعد مشخصی، در آزمون آیلتس شرکت کنند، می‌توانند در کلاس‌های خصوصی مربوط به مهارت‌هایی که در آن‌ها ضعف دارند شرکت کنند و آن را خیلی زود در خودشان پرورش دهند. برای مثال، اگر قرار است در آزمون آیلتس شرکت کنید و در بخش رایتینگ ضعف دارید یا اینکه می‌خواهید نمره بالاتری را کسب کنید، می‌توانید در کلاس‌های خصوصی مربوط به این مهارت شرکت کنید.

    اگر قصد مهاجرت دارید و می‌خواهید خیلی زود به زبان کشور مورد نظرتان مسلط شوید، بهتر است در کلاس‌های خصوصی شرکت کنید تا خیلی زود، پیشرفت کنید و آماده زندگی در کشور جدید شوید.

    مزایای شرکت در کلاس گروهی زبان

    و اما می‌رسیم به کلاس‌های گروهی زبان! کلاس‌های گروهی زبان نیز مزایای متعددی دارد. وقتی در کلاس گروهی شرکت می‌کنید، امکان مکالمه و انجام بازی فراهم می‌شود. البته یادتان باشد که هر چه تعداد زبان آموزان در کلاس کمتر باشد، کیفیت آموزش و سرعت پیشرفت شما بیشتر خواهد شد.

    در کلاس‌های گروهی، می‌توانید با دیگر زبان آموزان گفتگو کنید، با دیدگاه‌های مختلف آشنا شوید و همچنین، متوجه اشتباهات رایج در زبان مورد نظرتان شوید. در واقع، با شرکت در کلاس‌های گروهی، هم از اشتباهات خودتان می‌آموزید و هم از اشتباهات دیگر زبان آموزان.

    در کلاس‌های گروهی، زبان آموزان در مورد روش‌های مطالعه‌شان و همچنین روشی که برای یادگیری اتخاذ می‌کنند خواهید دانست. برای مثال، ممکن است یکی از همکلاسی‌های‌تان روش خوبی را برای یادگیری صرف افعال بی‌قاعده یافته باشد. شما نیز می‌توانید از همان روش استفاده کنید. یا اینکه مثلاً ممکن است یکی از همکلاسی‌های‌تان اپلیکیشن خوبی را برای یادگیری زبان یافته باشد، بدین ترتیب، شما نیز فرصت استفاده از آن را پیدا خواهید کرد.

    مقایسه کلاس خصوصی زبان و کلاس گروهی زبان

    تا به اینجا، با کلاس‌های گروهی و خصوصی زبان آشنا شدید. در ادامه، این دو گزینه را با یکدیکر مقایسه کرده‌ایم.

    کلاس‌های گروهی آموزش زبان

    فرصت انجام فعالیت‌های کلاسی، بازی و مکالمه با دیگر زبان آموزان وجود دارد.

    با شیوه‌های مختلف تقویت مهارت‌های زبانی مختلف آشنا می‌شوید.

    از اشتباهات و دیدگاه‌های مختلف دیگر زبان آموزان یاد می‌گیرید

    هزینه کلاس‌های گروهی کمتر از هزینه کلاس‌های خصوصی است.

    از تجربیات دیگر زبان‌آموزان در مسیر آمادگی برای آزمون زبان مورد نظرتان مطلع خواهید شد.

    کلاس‌های خصوصی آموزش زبان

    همه تمرکز و توجه مدرس زبان بر روی شما است.

    مدرس روی نقاط ضعف شما متمرکز است.

    طبق سرعت شما پیشرفت می‌کند.

    برنامه کلاس منعطف‌تر است.

    اگر از صحبت در جمع و اشتباه کردن هراس دارید، بهتر است به سراغ کلاس‌های خصوصی بروید، چرا که در این کلاس‌ها فقط خودتان و مدرس حضور دارید.

    در کلاس‌ خصوصی، همه زمان مختص به شما است. مثلاً اگر در کلاس گروهی، فقط 10 دقیقه زمان برای صحبت کردن به زبان مورد نظرتان دارید، در کلاس خصوصی، همه دو ساعت مختص به خودتان است و می‌توانید به زبان مورد نظرتان صحبت کنید.

    سخن آخر

    تا به اینجا، به پاسخ سوال کلاس خصوصی زبان بهتر است یا گروهی رسیده‌اید. همانطور که مشاهده کردید، هر دو گزینه مزایای مختص به خودشان را دارند و بسته به هدف و روحیه‌تان، می‌توانید یکی از آن‌ها را برای پرورش مهارت‌های‌تان انتخاب کنید.  هر کدام از این کلاس‌ها مزایا و معایب مختص به خودشان را دارند. در کلاس‌های گروهی فرصت تعامل و آشنایی با دیگر زبان‌آموزان و شناخت روش‌های یادگیری‌شان فراهم است، همچنین می‌توانید از اشتباهات‌شان بیاموزید و دیگر خودتان مرتکب این اشتباهات نشوید.. همچنین هزینه شرکت در کلاس‌های گروهی آموزش زبان کمتر است. در کلاس‌های خصوصی زبان، سرعت پیشرفت بسیار بیشتر است، چرا که همه حواس مدرس بر شما و پرورش مهارت‌های مختلف زبانی‌تان است. بنابراین اگر برای یادگیری زبان مورد نظرتان عجله دارید، بهتر است گزینه کلاس خصوصی را انتخاب کنید. البته هزینه شرکت در کلاس خصوصی زبان بیشتر است.

  • بهترین روش های بهبود املای زبان انگلیسی

    یادگیری املای واژگان انگلیسی برای گویش‌وران زبان انگلیسی و زبان‌آموزان به یک اندازه دشوار است. در واقع، یادگیری املای واژگان یکی از دشواری‌های موجود در مسیر زبان‌‎آموزان است. املای زبان انگلیسی پر از تناقض‌ها و استثناء‌ها است و همین مسئله کار را برای زبان‌آموزان دشوار می‌کند. اما چگونه املای واژگان انگلیسی را یاد بگیریم؟ آیا روش مشخصی برای بهبود املای زبان انگلیسی وجود دارد؟ در این مطلب، از بهترین روش های بهبود املای زبان انگلیسی برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    قواعد املای واژگان انگلیسی را یاد بگیرید

    در مورد املای واژگان انگلیسی یک سری قوانین و قواعد مشخصی وجود دارد. بهتر است از همان ابتدا، این الگوها و قواعد را یاد بگیرید و پس از آن، استثناء‌ها را بیاموزید. یک سری از این قواعد کلی مربوط به کلمات منتهی به een، ough ، tion و وازگانی است که با K و G آغاز می‌شوند.

    استثناء‌های املای انگلیسی را یاد بگیرید

    همانطور که گفتیم، قوانین مشخصی در مورد املای واژگان انگلیسی وجود دارد و در کنار این قوانین، استثناهایی نیز هست. این استثناها را باید تک به تک یاد بگیرید، چرا که قانون مشخصی برای آن‌ها وجود ندارد.

    جدول انگلیسی حل کنید

    جدول حل کردن روش بسیار مناسبی برای بهبود املای زبان انگلیسی است. با حل کردن جدول انگلیسی، علاوه بر تقویت املای زبان، دانش‌ و اطلاعات عمومی‌تان نیز افزایش پیدا می‌کند. در ابتدا، بهتر است هنگام حل کردن جدول، فرهنگ لغتی را نیز کنارتان داشته باشید تا از املای واژگان مطمئن شوید.

    سریال و فیلم با زیرنویس انگلیسی ببینید

    یکی از راه‌های مفرح برای تقویت املای زبان انگلیسی تماشای فیلم با زیرنویس انگلیسی است. حتی می‌توانید دفترچه یادداشتی را در کنارتان داشته باشید و واژگان دشوار را نیز در آن یادداشت کنید. بدین ترتیب، رفته رفته، چشم‌تان به املای واژگان انگلیسی عادت می‌کند و حتی موارد استثنا را نیز یاد می‌گیرید.

    متون انگلیسی بخوانید

    از هر فرصتی برای خواندن متون انگلیسی استفاده کنید. مطالعه به زبان انگلیسی تأثیر شگفت انگیزی بر تقویت املای زبان انگلیسی‌تان دارد. برای مثال، به سایت‌های خبری انگلیسی سر بزنید و از اخبار روز را از آنجا دنبال کنید، مجله‌های ادبی و هنری انگلیسی را بخوانید، به سراغ شاهکارهای ادبیات انگلستان و آمریکا بروید. به طور کلی، بهتر است متون متناسب با روحیه و سلیقه‌تان را انتخاب کنید تا خواندن صرفاً برای‌تان جنبه یادگیری نداشته باشد، بلکه جنبه تفریح نیز داشته اشد.

    واژگان انگلیسی را به چند سیلاب تقسیم کنید

    برای یادگیری املای واژگان بلند، بهتر است آن‌ها را به چند سیلاب تقسیم کنید و بر این اساس یادشان بگیرید.

    تمرین املا کنید

    تماشای شکل واژگان کافی نیست، بلکه باید نوشتن واژگان انگلیسی را نیز تمرین کنید. هر واژه را چندین بار بنویسید تا کاملاً بر املای آن‌ها مسلط شوید. تمرین املا برای برخی از زبان‌آموزان خسته‌کننده است، اما برای تسلط به املای واژگان، چاره دیگری وجود ندارد.

    املای شکل جمع واژگان را یاد بگیرید

    در زبان انگلیسی، واژگان را با حرف s جمع می‌بندیم، اما این اتفاق همیشه نمی‌افتد. برخی از واژگان با s جمع بسته نمی‌شوند، بلکه حروف انتهایی‌شان تغییر می‌کند، برای مثال،  شکل جمع واژه berry به صورت berrys نیست، بلکه berries است. همچنین شکل جملع واژه knife به صورت knifes نیست، بلکه knives است. بنابراین باید این استثناها را به خوبی یاد بگیرید تا مرتکب اشتباهاتی از این قبیل نشوید.

    اشتباهات رایج در املای واژگان انگلیسی را یاد بگیرید

    احتمال اینکه املای برخی از واژگان را اشتباه بنویسید بسیار زیاد است. بهتر این این واژگان را بشناسید و املای آنها را نیز چندین بار تکرار کنید. به مثال‌های رو به رو توجه کنید: basically، foreign، forty، weird و interrupt در این دسته قرار می‌گیرند.

    فهرستی از واژگان دشوار برای خودتان بنویسید

    اگر واژه‌ای را با چند بار تمرین و تکرار یاد نمی‌گیرید، بهتر است آن‌ را به صورت جداگانه در دفترچه‌ای یادداشت کنید و چند وقت یک بار، به آن مراجعه کنید. با این تمرین می‌توانید املای هر واژه‌ای را سریعاً یاد بگیرید.

    ریشه کلمه‌های انگلیسی را در فرهنگ لغت بررسی کنید

    اگر یادگیری املای واژه‌ای برای‌تان دشوار است، بهتر است ریشه آن را در فرهنگ لغت چک کنید. معمولاً یادگیری ریشه واژگان و پیشوندها و پسوندهای آن باعث می‌شود واژگان بهتر در ذهن‌تان تثبیت شوند. در واقع، با شناخت ریشه کلمات و پسوندها و پیشوندهای‌شان، املای واژگان انگلیسی را به صورت تحلیلی یاد می‌گیرید.

    به زبان انگلیسی بنویسید

    نوشتن به زبان انگلیسی اهمیت بسیار زیادی دارد. گمان نکنید یک بار نوشتن باعث می‌شود املای واژه تا همیشه در ذهن‌تان بماند. بهتر است در مورد موضوعات مختلف به زبان انگلیسی برای خودتان بنویسید. این تمرین باعث می‌شود واژگان و املای صحیح‌شان همواره در ذهن‌تان باقی بمانند.

    چرا یادگیری املای واژگان انگلیسی مهم است؟

    اگر در حال یادگیری زبان انگلیسی هستید، باید املای واژگان انگلیسی را به خوبی یاد بگیرید. شاید با خودتان فکر کنید که یادگیری املای واژگان انگلیسی چندان اهمیتی ندارد و برای مکالمه‌های روزمره احتیاجی به آن‌ها ندارید، اما واقعیت غیر از این است. امروز، نیاز به نوشتن بیش از هر زمان دیگری است.

    برای مثال، اگر بخواهید به زبان انگلیسی توییت کنید، ایمیلی انگلیسی را ارسال کنید یا با دوست انگلیسی زبان‌تان چت کنید، باید املای صحیح واژگان را بشناسید.

    شاید متوجه این موضوع نشده باشید، اما واقعیت این است که نوشتن بخش مهمی از زندگی و ارتباطات شما را تشکیل می‌دهد. بنابراین با یادگیری املای صحیح واژگان، می‌توانید به راحتی، به این زبان بنویسید، پیام صحیح را به مخاطب انتقال دهید و از هر گونه سوء تفاهم جلوگیری کنید.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با اهمیت یادگیری املای واژگان انگلیسی و همچنین بهترین روش های بهبود املای انگلیسی آشنا شدید. خواندن، نوشتن، یادگیری ریشه واژگان انگلیسی و تمرین و تکرار سبب تقویت این مهارت در شما خواهد شد. یادگیری املای انگلیسی را جدی بگیرید و از روش‌های مختلف، مانند تمرین املا، خواندن متون انگلیسی، تماشای فیلم با زیرنویس انگلیسی، شناخت ریشه کلمات انگلیسی و مواردی از این دست برای بهبود املای زبان انگلیسی بهره بگیرید.

  • افعال بی قاعده در زبان اسپانیای

    تعداد افعال بی قاعده در زبان اسپانیایی بسیار زیاد است، از این رو، از همان ابتدای مسیر یادگیری این زبان، باید به فکر آشنایی با آن‌ها یادگیری نحوه صرف کردن‌شان باشید. جالب است بدانید که بسیاری از افعال پرکاربرد در زبان اسپانیایی بی‌قاعده هستند و برای صرف کردن‌شان، نمی‌توانید از الگوی خاصی پیروی کنید. اما فعل بی قاعده در زبان اسپانیایی چیست؟ چگونه می‌توانیم آن‌ها را صرف کنیم؟ در این مطلب، هر آنچه باید در مورد افعال بی قاعده در زبان اسپانیایی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    تعداد افعال بی قاعده در زبان اسپانیایی چقدر است؟

    تعداد افعال بی‌قاعده در زبان اسپانیایی بسیار زیاد است. صرف این افعال پیرو قاعده مشخصی نیست و باید نحوه صرف کردن تک تک آن‌ها را به صورت جداگانه یاد بگیرید.

    به طور کلی، در زبان اسپانیایی، 250 فعل بی قاعده وجود دارد. شاید این تعداد به نظرتان زیاد برسد، اما اصلاً نگران نباشید، چرا که یک سری الگوی خاص برای به خاطر سپردن بسیاری از آن‌ها وجود دارد.

    پیش از هر چیزی، بهتر است علامت افعال بی قاعده را در زبان اسپانیایی بشناسید:

    تقریباً همه افعال منهی به ar باقاعده هستند. کمتر از 5% از آنها بی‌قاعده هستند.

    تقریباً همه افعال منتهی به تقریباً همه افعال منتهی به  بی قاعده هستند. بیش از 72% از این افعال بی‌قاعده هستند. 18 فعل نیز وجود دارد که به aer منتهی می‌شوند و بی قاعده هستند. برای مثال، caer (افتادن) و traer (آوردن) در این دسته قرار می‌گیرند.

    کمتر از نیمی از افعال منتهی به ir بی قاعده هستند. بیش از 33 درصد از این افعال بی‌قاعده هستند.

    پرکاربردترین افعال بی‌قاعده در زبان اسپانیایی

    تعداد افعال بی‌قاعده اسپانیایی بسیار زیاد است، اما همه آن‌ها پرکاربرد نیستند و لازم نیست صرف کردن‌شان را یاد بگیرید. اما یک سری از افعال بی‌قاعده بسیار پرکاربرد هستند و یادگیری‌شان بر هر زبان آموز واجب است. در ادامه، از صرف پرکاربردترین افعال بی قاعده در زبان اسپانیایی برای‌تان خواهیم گفت.

    فعل ser

    فعل ser همان فعل to be در زبان اسپانیایی است. این فعل را می‌توانید در زمان‌های مختلف صرف کنید.  در جدول زیر، این فعل را صرف کرده‌ایم.

    آینده سادهناقصگذشتهحالشخص
    SeréEraFuiSoyYo
    SerásErasFuisteEres
    SeráEraFueEsÉl/Ella/Usted
    SeremosÉramosFuimosSomosNosotros
    SeréisEraisFuisteisSoisVosotros
    SeránEranFueronSonEllos/Ellas/Ustedes

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    تو اهل کجایی؟¿De donde eres?
    ما قهرمان بودیم.Fuimos los campeones.

    فعل Tener

    فعل Tener، به معنای داشتن، یکی دیگر از افعال بی قاعده در زبان اسپانیایی است. در جدول زیر، از صرف این افعال برای‌تان خواهیم گفت.

    آینده سادهگذشتهحالشخص
                Tendré Tuve             Tengo Yo
                Tendrás             Tuviste             Tienes 
                Tendrás Tuvo Tiene Él/Ella/Usted
                Tendremos             Tuvimos TenemosNosotros
                Tendréis             Tuvisteis TenemosVosotros
    Tendrán             Tuvieron Tienen Ellos/Ellas/Ustedes

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من باید الان برومTengo que irme ya.
    ماریا سردرد دارد.Maria tiene dolor de cabeza.

    فعل  Ir

    فعل ir به معنای رفتن است. این فعل بی‌قاعده اسپانیایی نیز در زمان‌های مختلف صرف می‌شود.

    آینده سادهناقصگذشتهحالشخص
    IréIbaFuiVoyYo
    IrásIbasFuisteVas
    IráIbasFueVaÉl/Ella/Usted
    IremosÍbamosFuimosVamosNosotros
    IréisIbaisFuisteisVaisVosotros
    IránIbanFueronVanEllos/Ellas/Ustedes

    به کاربرد این افعال در جمله توجه کنید:

    من به فرانسه می‌روم.Voy a Francia.
    او تاکنون رفته است.Ya se fue.

    فعل Decir

    فعل Decir به معنای گفتن است و به شکل زیر صرف می‌شود.

    آینده سادهگذشتهحالشخص
    Diré Dije DigoYo
    Dirás             DijisteDices 
    Dirá            Dijo             Dice Él/Ella/Usted
    DiremosDijimosDecimosNosotros
    Diréis             Dijisteis            DecísVosotros
    Dirán Dijieron             Dicen Ellos/Ellas/Ustedes

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    او می‌گوید دنیا بد است.Dice que el mundo está malo.
    آن‌ها می‌گویند بهتر است صبحانه مفصلی بخوریم.Se dice que es mejor comer un buen desayuno.

    فعل ver

    فعل ver ، به معنای دیدن، با دیگر افعال بی‌قاعده متفاوت است.

    آینده سادهناقصگذشتهحالشخص
    Veré Veía Vi Veo Yo
    VerásVeías             Viste             Ves
                Verá Veía Vio             Ve Él/Ella/Usted
                Veremos VeíamosVimosVemosNosotros
    VeréisVeíais Vimos            Veis Vosotros
    Verán            Veían Vieron             Ven Ellos/Ellas/Ustedes

    در جدول زیر، کاربرد این افعال را در جمله مشاهده کنید:

    روز دوشنبه، من را خواهم دید.Te veo el lunes.
    دوشنبه فیلم را دید.Vio la película el lunes.

    فعل saber

    فعل saber، به معنای دانستن، به آگاهی از یک سری اطلاعات، مانند واقعیت‌ها و نحوه انجام کارها، اشاره دارد. بنابراین وقتی می‌خواهید در مورد افراد، مکان‌ها یا اجسامی که می‌شناسید استفاده کنید.

    آینده سادهگذشتهحالشخص
    SabréSupeYo
    SabrásSupisteSabes
    SabráSupoSabeÉl/Ella/Usted
    SabremosSupimosSabemosNosotros
    SabréisSupisteisSabéisVosotros
    SabránSupieronSabenEllos/Ellas/Ustedes

    به کاربرد فعل saber در جمله‌های زیر توجه کنید:

    او همه پاسخ‌ها را می‌داند.Él sabe todas las respuestas.
    این خیلی خوشمزه است.Sabe muy bien.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با افعال بی قاعده در زبان اسپانیایی آشنا شدید. این افعال طبق قاعده صرف فعل در زبان اسپانیایی صرف نمی‌شوند، بلکه هر کدام قاعده مختص به خودشان را دارند. در زبان اسپانیایی، 250 فعل بی‌قاعده قبول دارد، اما بهتر است در همان ابتدای مسیر، صرف افعال پرکاربرد اسپانیایی را یاد بگیرید تا بتوانید در نوشته‌ها و گفتارتان آن‌ها را به کار بگیرید.

  • تفاوت if I was با if I were در زبان انگلیسی

    اگر بخواهید جمله شرطی بسازید، باید در انتخاب افعال was و were بسیار دقت کنید. اما مگر این دو فعل را بسته به ضمیر انتخاب نمی‌کنیم؟ خیر! در مورد کاربرد این دو فعل، باید یک سری مسائل را بدانید. در این مطلب، هر آنچه باید در مورد تفاوت I was با I were در زبان انگلیسی بدانید برای‌تان خواهیم گفت. با ما همراه باشید.

    عبارت شرطی در جمله شرطی چیست؟

    پیش از آنکه به سراغ کاربرد افعال was و were در جمله شرطی برویم، باید با عبارت شرطی در جمله شرطی آشنا شوید. جمله‌های شرطی به شکل علت و معلولی هستند. در واقع، در جمله شرطی، می‌گوییم اگر اتفاقی رخ دهد، در پس آن، اتفاق دیگری رخ خواهد داد.

    به جمله زیر توجه کنید:

    اگر امروز باران ببارد، تمرین کنسل خواهد شد.If it rains today, practice will be canceled.

    جمله‌های شرطی متشکل از حداقل دو عبارت است: شرط و نتیجه. شرط را معمولاً با عبارت شرطی آغاز می‌کنیم. عبارت شرطی معمولاً با واژه‌هایی مانند if و when آغاز می‌شود.

    وقتی به سیب چینی بروم، پیش‌بند می‌پوشم.When I go apple-picking, I wear an apron.

     عبارت شرطی لزوماً ابتدا نمی‌آید و ممکن است در بخش دوم قرار بگیرد. در چنین حالتی، لازم نیست از ویرگول استفاده کنید.

    ما می‌توانیم ساعت هفت [غذا] بخوریم اگر الان شروع به آشپزی کنم.We can eat at seven if I start cooking now.

    در دستور زبان انگلیسی، چهار نوع جمله شرطی وجود دارد. این چهار گروه نیز به دو دسته تقسیم می‌شوند: واقعی و غیرواقعی.

    جمله‌های شرطی واقعی  و جمله‌های شرطی غیرواقعی

    جمله‌های شرطی واقعی به اتفاقاتی اشاره دارند که رخ داده است یا احتمال رخ دادنش وجود دارد.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    اگر خسته باشم، چرتی می‌زنم.If I’m tired, I take a little nap.
    میان‌وعده‌ای خواهم خورد اگر گرسنه شوم.I’ll eat a snack if I get hungry.
    وقتی به باغ وحش بروم، ابتدا از گربه‌های بزرگ را دیدن خواهم کرد.When I go to the zoo, I visit the big cats first.

    شرطی مربوط به شرایط غیرواقعی به اتفاقاتی اشاره دارد که رخ نداده‌اند و احتمالاً رخ نمی‌دهند.

    به جمله‌های زیر توجه کنید:

    اگر برنده لاتاری می‌شدم، عمارتی را برای مادرم می‌خریدم.If I won the lottery, I would buy my mom a mansion.
    به تو کمک می‌کردم اگر درخواست کرده بودی.We would have helped you if you had asked.
    اگر تلفنم بهتر بود، در تیک تاک مشهور می‌شدم.If my phone were better, I could be famous on TikTok.  

    اجازه دهید یک نشانه ساده را برای به یاد سپردن این دو شرایط به شما بگوییم:

    در جمله شرطی برای اشاره به موقعیت واقعی، از will استفاده می‌کنیم، اما در جمله شرطی غیر واقعی، از would و could استفاده می‌کنیم.

    یک راه دیگر نیز وجود دارد. در جمله مورد نظرتان، واژه when را جایگزین if کنید. اگر معنا تغییر کرد، جمله شرطی غیر واقعی است و اگر معنا تغییری نکرد، جمله شرطی واقعی است.

    کاربرد افعال were و was در جمله شرطی انگلیسی

    اگر می‌خواهید از افعال to be در عبارت شرطی استفاده کنید، باید از were استفاده کنید یا از was؟

    در زمان گذشته ساده، فعل to be به شکل was و were صرف می‌شود و انتخاب آنها بستگی به تعداد و شخص دارد. برای اول شخص و سوم شخص مفرد، از فعل was استفاده می‌کنید و برای باقی موارد، از were استفاده می‌کنیم.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    من همیشه مثل یک بچه پرانرژی بودم.I was always energetic as a child.
    بیست سال پیش، تورنتو انقد گران نبود.Toronto was not this expensive twenty years ago.
    سال گذشته، برای حسابان آماده نبودید.Last year you were not ready for calculus.

    اما این قانون برای همه جا صدق نمی‌کند. اگر قرار است از فعل to be برای اشاره به شرایط غیرواقعی استفاه کنید، باید از فعل were استفاده کنید، هیچ فرقی هم نمی‌کند فاعل کیست و چند نفر است. حتی اگر فاعل اول شخص یا سوم شخص مفرد نیز باشد، باید از were استفاده کنید.

    به مثال‌های زیر توجه کنید:

    اگر مرد ثروتمندی بودم، خانه بزرگ و بلندی را می‌خردیمIf I were a rich man, I’d buy a big, tall house.
    دوستان بهترین می‌داشت اگر بهتر بود.He would have more friends if he were nicer.
    دست از صحبت کردن بر نمی‌داشتم اگر جای تو بودم.I’d stop talking if I were you.
    اگر سوپرمن اینجا بود، به ما کمک می‌کرد.If Superman were here, he would help us.

    در شرایط واقعی، باید از افعال were و was در جای خودشان استفاده کنید.

    وقتی جوان‌تر بودم، بیشتر بیرون می‌رفتم.When I was younger, I went out more.

    سخن آخر

    تا به اینجا، با تفاوت I was  و I were در زبان انگلیسی آشنا شدید. همانطور که مشاهده کردید، در جمله‌های شرطی مربوط به شرایط غیر واقعی، در قسمت عبارت شرطی، به جای was، باید از were استفاده کنید، حتی اگر فاعل جمله‌تان اول شخص یا سوم شخص مفرد باشد.